هدف کتاب اقتصاد رفتاری، تبیین حوزههای مشترک اقتصاد و روانشناسی است و ادوارد کارترایت بنای کار را بر عمومی کردن دانش اق
434 95 10MB
Persian Pages 736 Year 1396
Table of contents :
پیشگفتار پدیدآور
پیشگفتار مترجمان
ادوارد کارترایت و اقتصاد رفتاری
بخش اول
مقدمه
فصل اول
مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
1-1- تاریخچه و مباحثاتی در اقتصاد رفتاری
1-1-1- اقتصاد رفتاری جان تازهای یافت
1-1-2- شاخههای اقتصاد رفتاری
1-1-3- مباحث و مجادلات
1-2- نگاهی به روشهای اقتصاد رفتاری
1-2-1- نگاهی به آزمایشها
1-2-2- نگاهی به نظریهها
1-3- چگونه از این کتاب استفاده کنیم
1-4- مطالعات بیشتر
سوالات مروری
بخش دوم
رفتار اقتصادی
فصل دوم
روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
2-1- مطلوبیت و جستجو
2-1-1- چگونه جستجو میکنیم
2-1-2- دلخواهانه بودن انتخاب
2-2- حسابداری ذهنی و قالببندی
2-2-1- مطلوبیت وابسته به مرجع
2-2-2- اثر برخورداری
2-2-3- تمایل به پرداخت یا قبول
2-2-4- مطلوبیت مبادلاتی
2-2-5- قالببندی محدود
2-2-6- ویرایش لذت
2-2-7- گروهبندی انتخابها
2-3- جمعبندی
2-4- تقاضا، عرضه و بازار
2-4-1- بازارهای حراج دوطرفه در آزمایشگاه
2-4-2- بازارهای با پیشنهاد ثبتشده و قدرت بازاری
2-4-3- قانون قیمت واحد
2-5- وابستگی به مرجع، عرضه نیروی کار و مسکن
2-5-1- عرضه نیروی کار
2-5-2- بازار مسکن
2-6- فرضیه رفتاری چرخه زندگی
2-6-1- جانشینپذیری و حسابداری ذهنی
2-7- پسانداز برای آینده
2-7-1- بیایید تنوع ببخشیم
2-7-2- بیایید تنوع نبخشیم
2-8- مطالعات بیشتر
2-9- سوالات مروری
فصل سوم
انتخاب توام با ریسک
3-1- مطلوبیت انتظاری
3-1-1- تناقص آلِی
3-1-2- ریسکگریزی
3-1-3- ریسکپذیری برای خسارات
3-1-4- چه موقع مطلوبیت انتظاری عمل خواهد کرد؟
3-2- استقلال و چتری بودن منحنیهای بیتفاوتی
3-2-1- مدل ناکامی
3-2-2- مطلوبیت انتظاری وابسته به رتبه
3-3- وابستگی به مرجع و تئوری چشمانداز
3-3-1- مطلوبیت وابسته به مرجع
3-3-2- نقطه مرجع و انتظارات
3-3-3- قمارهای مرکب (ترکیبی)
3-4- ترجیحات معکوس
3-4-1- ثبات رویه (تغییرناپذیری رویه)
3-4-2- تئوری ندامت
3-4-3- تئوری چشمانداز و ترجیحات معکوس
3-4-4- چرا ترجیحات معکوس مهم هستند؟
3-5- خلاصه
3-6- دادوستد مالی
3-6-1- معمای اضافه پرداخت سهام
3-6-2- اثر حق تصرف
3-6-3- اثر خوشخیالی
3-7- بیمه
3-8- مطالعات بیشتر
3-9- سوالات مروری
فصل چهارم
انتخاب زمان عمل
4-1- تنزیل نمایی
4-1-1- عامل تنزیل
2-1-4- مطلوبیت توالی
4-2- تنزیل هایپربولیک
4-2-1- تنزیل شبه هایپربولیک
4-2-2- آثار ناسازگاری زمانی
4-2-3- وسوسه و خویشتنداری
4-3- ضررگریزی و توالیها
4-3-1- وابستگی به مرجع
4-3-2- ترجیحات برای توالی
4-4- خلاصه
5-4- قرض و پسانداز
4-5-1- پسانداز مساوی رشد است یا رشد مساوی پسانداز؟
4-5-2- چرا زمانی که بدهی دارید، پسانداز میکنید؟
4-6- بهرهبرداری از ناسازگاری زمانی
4-6-1- ناسازگاری زمانی و رفتار مصرفکننده
4-6-2- قیمتگذاری بنگاه
4-6-3- انتخاب طرح تماس صحیح
4-7- مطالعات بیشتر
4-8- سوالات مروری
فصل پنجم
یادگیری از اطلاعات جدید
5-1- بهروزرسانی بِیزی و انتخاب در شرایط عدم اطمینان
5-1-1- مدلهای انتخاب در شرایط عدم اطمینان
5-1-2- تناقض ِالسبِرگ
5-2- دو تورش شناختی
5-2-1- تورش اصرار
5-2-2- مدلی برای تورش اصرار
5-2-3- قانون اعداد کوچک
5-2-4- مدل قانون اعداد کوچک
5-2-5- ایجاد دنبالههای تصادفی
5-2-6- آیا تورشها مهم هستند؟
5-3- یادگیری از دیگران
5-3-1- همرنگ شدن یا نه
5-3-2- تجربههای آزمایشگاهی از آبشار اطلاعاتی
5-3-3- برای هماهنگی چه اتفاقی افتاده
5-3-4- بازیهای علامتدهی
5-4- خلاصه
5-5- مراقبت بهداشتی
5-5-1- بیماران
5-5-2- پزشکان
5-6- حباب و ترکیدگی آن
5-6-1- حباب در آزمایشگاه
5-6-2- تجربه و حبابها
5-6-3- تشریح حبابها
5-7- مطالعات بیشتر
5-8- سوالات مروری
فصل ششم
تعامل با دیگران
1-6- مسابقه انتخاب زیبایی
6-1-1- استراتژی و تعادل نش
6-1-2- انتخاب و یادگیری از بازی مسابقه انتخاب زیبایی
6-2- انجام بازی در بار اول
6-2-1- تفکر سطحK
6-2-2- باورهای پیچیده
6-2-3- نقاط کانونی
6-2-4- پالایش تعادل
6-2-5- تعادل نش با خطا
6-3- یادگیری از تجربه
6-3-1- یادگیری تقویتی
6-3-2- باور مبتنی بر یادگیری
6-3-3- یادگیری حاصل از تجربه وزن داده شده
6-3-4- یادگیری پیشبینی
6-4- خلاصه
6-5- حراجها
6-5-1- برابری درآمد
6-5-2- بدشانسی برنده
6-6- یادگیری برای هماهنگی
6-6-1- بازیهای ارتباط ضعیف
6-6-2- بازی آستانهای کالای عمومی
6-7- مطالعات بیشتر
6-8- سوالات مروری
فصل هفتم
ترجیحات اجتماعی
1-7- شواهد آزمایشگاهی در مورد ترجیحات اجتماعی
7-1-1- وجهه مطلوب ترجیحات اجتماعی
7-1-2- وجهه نامطلوب ترجیحات اجتماعی
7-1-3- تقابل
7-1-4- انصاف و رقابت
7-1-5- اصطلاحشناسی تقابل
7-2- نابرابریگریزی
7-2-1- نابرابریگریزی با اطلاعات ناقص
7-2-2- نابرابریگریزی در حالت اطلاعات کامل
7-2-3- ارزیابی مدلهای نابرابریگریزی
7-3- قصد و هنجار اجتماعی
7-3-1- مدل انصاف مبتنی بر قصد
7-3-2- انصاف چیست؟
7-4- خلاصه
7-5- بخشش پول به خیریهها
7-5-1- بیرون راندن
7-5-2- چه کسی میبیند؟
7-5-3- چرا افراد میبخشند؟
7-6- قیمت و چسبندگی دستمزد
7-6-1- مدل تقابل کارگر
7-6-2- چسبندگی دستمزد در آزمایشگاه
7-6-3- چه مدت طول میکشد تا تغییر در دستمزد فراموش شود؟
7-6-4- قیمتگذاری بنگاهها
7-7- مطالعات بیشتر
7-8- سوالات مروری
فصل هشتم
تکامل و فرهنگ
8-1- تکامل و رفتار اقتصادی
8-1-1- جستجوی غذا و یافتن تابع مطلوبیت
8-1-2- انتخاب زمان بچهدار شدن
8-1-3- ریسک کل
8-1-4- رقابت با دیگران
8-2- فرهنگ و انتخاب چندسطحی
8-2-1- مقایسههای بین فرهنگی
8-2-2- گروهگزینی
8-2-3- تکامل با هم ژن و فرهنگ
8-3- خلاصه
8-4- شکاف جنسیتی
8-4-1- تمایل به ریسک
8-4-2- تمایل به رقابت
8-4-3- ترجیحات اجتماعی
8-4-4- چرا مردان و زنان با هم فرق دارند؟
8-5- اقتصاد خانواده
8-6- مطالعات بیشتر
8-7- سوالات مروری
فصل نهم
علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
9-1- معرفی مغز
9-1-1- نقشه مغز یک اقتصاددان
9-1-2- فرآیندهای مغز
9-1-3- سیستمهای کنترل اجرایی
9-2- ارزشگذاری پاداشها و یادگیری
9-2-1- ارزیابی پاداش
9-2-2- یادگیری در مورد پاداشها
9-2-3- ریسک و نااطمینانی
9-2-4- انواع مختلف پاداش
9-3- تصمیمگیری
9-3-1- انتخاب و استراتژی
9-3-2- انصاف و هنجارها
9-3-3- تنبیه و نابرابریگریزی
9-3-4- تورش حال و مغز درگیر در تضاد
9-3-5- مدلهای خویشتنی چندگانه
9-4- خلاصه
9-5- اعتیاد
9-5-1- یک مدل اعتیاد عقلایی
9-5-2- تورش و اعتیاد
9-5-3- نشانهها و اعتیاد
4-5-9- اعتیاد و علم اعصاب
9-6- مطالعات بیشتر
9-7- سوالات مروری
فصل دهم
شادکامی و مطلوبیت
10-1- چه چیزی باعث خوشحالی میشود؟
10-1-1- شادکامی نسبی است
10-1-2- تطبیقپذیری و عادت
10-2- آیا میدانیم چه چیزی باعث خوشحالی ما میشود؟
10-2-1- مطلوبیت به یاد آوردهشده
10-2-2- خطای پیشبینی
10-3- انتخاب و التزام
10-3-1- آیا تورش حال مشکلساز است؟
10-3-2- التزام قبلی
10-3-3- آیا افراد دوست دارند حق انتخاب داشته باشند؟
10-4- خلاصه
10-5- سلامت و شادکامی
10-5-1- اندازهگیری ارزش درمان
10-5-2- بهبود مطلوبیت به خاطر سپردهشدة حاصل از درمان
10-6- پسانداز و بازنشستگی
10-6-1- خطای پیشبینی در پسانداز
10-6-2- استقلال سرمایهگذار
10-7- تبادل رفاه
10-7-1- تبادل تورم و بیکاری
10-7-2- برجسته شدن مالیات
10-8- مطالعات بیشتر
10-9- سوالات مروری
فصل یازدهم
سیاست و رفتار
11-1- طراحی سازوکارهای خوب
11-1-1- تراژدی منابع مشترک
11-1-2- تطبیق بازارها
11-1-3- حراج طیف امواج
11-1-4- اقتصاد رفتاری و طراحی سازوکارها
11-2- نیشگون و تغییر رفتار
11-2-1- حسابهای پسانداز
11-2-2- پیشفرض قراردادن پسانداز
11-2-3- نیشگون
11-2-4- نیشگون و تغییر رفتار
11-3- خلاصه
11-4- مطالعات بیشتر
11-5- سوالات مروری
فهرست واژگان تخصصی اقتصاد رفتاری
کتابنامه
بهنام آن كه جان را فكرت آموخت
1
3
9
7
اقتصاد
اقتصاد رفتاری
سرشناسه :کارترایت ،ادوارد/Cartwright, Edward /عنوان و نام پديدآور :اقتصاد رفتاری /مولف ادوارد کارترایت ؛ مترجمان قهرمان عبدلی ،سیدحسین میرشجاعیانحسینی/.مشخصات نشــر :تهران :دنیای اقتصاد،/.۱۳۹۶مشخصات ظاهری: ۷۳۶ص:. جدول ،نمودار/.فروســت :انتشارات دنیای اقتصاد؛ /.۱۳۹۶شــابک/978-600-8591-83-2:وضعیت فهرست نویسی :فیپا/ يادداشــت :عنوان اصلی/Behavioral Economics,3rd ed,2018. :یادداشــت :واژهنامه/.موضــوع :اقتصاد --جنبههای روانشناســی/موضوع/Economics -- Psychological aspects :شناســه افزوده :عبدلی ،قهرمان ،مترجم/شناسه افزوده: میرشجاعیان حســینی ،سیدحســین،- ۱۳۵۸ ،مترجم/ردهبندی کنگره2 1396 :ک9ر/HB74/رده بندی دیویی:۳۳۰/۰۱۹/ شماره کتابشناسی ملی۴۹۱۰۲۶۷:
اقتصاد
اقتصاد رفتاری
ادوارد کارترایت مرتجامن قهرمان عبدلی (استاد متام دانشگاه تهران) سیدحسین میرشجاعیانحسینی (استادیار دانشگاه تهران)
اقتصاد رفتاری /ناشر :انتشارات دنیای اقتصاد /مولف :ادوارد کارترایت/مترجمان :قهرمان عبدلی (استاد تمام دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران) ؛ سیدحسین میرشجاعیانحسینی(اســتادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران) /ویراستاران: مرتضی مرادی -احســان برین /طراح جلد و یونیفورم :حسن کریمزاده /صفحهآرا :مریم فتاحی /مدیر تولید :انوشه صادقی آزاد /نوبت چاپ :اول /1397-شمارگان300:نســخه /شابک /978-600-8591-83-2 :چاپ :پردیس/ تمام حقوق این اثر محفوظ و متعلق به نشــردنیای اقتصاد اســت /نشانی فروشــگاه :تهران -خیابان قائممقام فراهانی- ضلع شمال غربی میدان شعاع /نشانی انتشارات :تهران ،خیابان شهید مطهری ،بین میرزای شیرازی و سنایی ،شماره/370 پست الکترونیک /book@den. ir :پایگاه اینترنتیbook. den. ir :
در اين كتاب مي خوانيد
5 1 17 19
3 2 26 29 34 38 42 43 49 52 56 56
9 5 60 62 71
پیشگفتار پدیدآور پیشگفتار مترجمان ادوارد کارترایت و اقتصاد رفتاری بخش اول مقدمه فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری -1-1تاریخچه و مباحثاتی در اقتصاد رفتاری -1-1-1اقتصاد رفتاری جان تازهای یافت -2-1-1شاخههای اقتصاد رفتاری -3-1-1مباحث و مجادالت -2-1نگاهی به روشهای اقتصاد رفتاری -1-2-1نگاهی به آزمایشها -2-2-1نگاهی به نظریهها -3-1چگونه از این کتاب استفاده کنیم -4-1مطالعات بیشتر سواالت مروری بخش دوم رفتار اقتصادی فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده -1-2مطلوبیت و جستجو -1-1-2چگونه جستجو میکنیم -2-1-2دلخواهانه بودن انتخاب
8 0 81 84 86 91 94 97 99 102 103 107 112 113 117 118 126 130 133 139 141 143 146 147
-2-2حسابداری ذهنی و قالببندی -1-2-2مطلوبیت وابسته به مرجع -2-2-2اثر برخورداری -3-2-2تمایل به پرداخت یا قبول -4-2-2مطلوبیت مبادالتی -5-2-2قالببندی محدود -6-2-2ویرایش لذت -7-2-2گروهبندی انتخابها -3-2جمعبندی -4-2تقاضا ،عرضه و بازار -1-4-2بازارهای حراج دوطرفه در آزمایشگاه -2-4-2بازارهای با پیشنهاد ثبتشده و قدرت بازاری -3-4-2قانون قیمت واحد -5-2وابستگی به مرجع ،عرضه نیروی کار و مسکن -1-5-2عرضه نیروی کار -2-5-2بازار مسکن -6-2فرضیه رفتاری چرخه زندگی -1-6-2جانشینپذیری و حسابداری ذهنی -7-2پسانداز برای آینده -1-7-2بیایید تنوع ببخشیم -2-7-2بیایید تنوع نبخشیم -8-2مطالعات بیشتر -9-2سواالت مروری
49 1 150 157 159 164 165 167 171 174 177 182 183 188 190 196 198 202 203
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک -1-3مطلوبیت انتظاری -1-1-3تناقص آلِی -2-1-3ریسکگریزی -3-1-3ریسکپذیری برای خسارات -4-1-3چه موقع مطلوبیت انتظاری عمل خواهد کرد؟ -2-3استقالل و چتری بودن منحنیهای بیتفاوتی -1-2-3مدل ناکامی -2-2-3مطلوبیت انتظاری وابسته به رتبه -3-3وابستگی به مرجع و تئوری چشمانداز -1-3-3مطلوبیت وابسته به مرجع -2-3-3نقطه مرجع و انتظارات -3-3-3قمارهای مرکب (ترکیبی) -4-3ترجیحات معکوس -1-4-3ثبات رویه (تغییرناپذیری رویه) -2-4-3تئوری ندامت -3-4-3تئوری چشمانداز و ترجیحات معکوس -4-4-3چرا ترجیحات معکوس مهم هستند؟
2 05 206 206 210 214 218 222 222
-5-3خالصه -6-3دادوستد مالی -1-6-3معمای اضافه پرداخت سهام -2-6-3اثر حق تصرف -3-6-3اثر خوشخیالی -7-3بیمه -8-3مطالعات بیشتر -9-3سواالت مروری
25 2 225 229 234 238 241 244 247 252 252 256 259 261 261 263 265 265 267 272 274 274
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل -1-4تنزیل نمایی -1-1-4عامل تنزیل -4-1-2مطلوبیت توالی ل هایپربولیک -2-4تنزی -1-2-4تنزیل شبه هایپربولیک -2-2-4آثار ناسازگاری زمانی -3-2-4وسوسه و خویشتنداری -3-4ضررگریزی و توالیها -1-3-4وابستگی به مرجع -2-3-4ترجیحات برای توالی -4-4خالصه -4-5قرض و پسانداز -1-5-4پسانداز مساوی رشد است یا رشد مساوی پسانداز؟ -2-5-4چرا زمانی که بدهی دارید ،پسانداز میکنید؟ -6-4بهرهبرداری از ناسازگاری زمانی -1-6-4ناسازگاری زمانی و رفتار مصرفکننده -2-6-4قیمتگذاری بنگاه -3-6-4انتخاب طرح تماس صحیح -7-4مطالعات بیشتر -8-4سواالت مروری
77 2 278 281 284 287 287 290 294 299 301 303
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید -1-5بهروزرسانی بِیزی و انتخاب در شرایط عدم اطمینان -1-1-5مدلهای انتخاب در شرایط عدم اطمینان -2-1-5تناقضِالسبِرگ -2-5دو تورش شناختی -1-2-5تورش اصرار -2-2-5مدلی برای تورش اصرار -3-2-5قانون اعداد کوچک -4-2-5مدل قانون اعداد کوچک -5-2-5ایجاد دنبالههای تصادفی -6-2-5آیا تورشها مهم هستند؟
304 3 04 307 312 315 320 321 321 325 328 329 332 336 339 339
-3-5یادگیری از دیگران -1-3-5همرنگ شدن یا نه -2-3-5تجربههای آزمایشگاهی از آبشار اطالعاتی -3-3-5برای هماهنگی چه اتفاقی افتاده -4-3-5بازیهای عالمتدهی -4-5خالصه -5-5مراقبت بهداشتی -1-5-5بیماران -2-5-5پزشکان -6-5حباب و ترکیدگی آن -1-6-5حباب در آزمایشگاه -2-6-5تجربه و حبابها -3-6-5تشریح حبابها -7-5مطالعات بیشتر -8-5سواالت مروری
41 3 341 343 346 350 351 354 358 365 372 377 379 381 386 389 395 397 397 401 407 408 417 420 421
فصل ششم :تعامل با دیگران -6-1مسابقه انتخاب زیبایی -1-1-6استراتژی و تعادل نش -2-1-6انتخاب و یادگیری از بازی مسابقه انتخاب زیبایی -2-6انجام بازی در بار اول -1-2-6تفکر سطحK -2-2-6باورهای پیچیده -3-2-6نقاط کانونی -4-2-6پاالیش تعادل -5-2-6تعادل نش با خطا -3-6یادگیری از تجربه -1-3-6یادگیری تقویتی -2-3-6باور مبتنی بر یادگیری -3-3-6یادگیری حاصل از تجربه وزن داده شده -4-3-6یادگیری پیشبینی -4-6خالصه -5-6حراجها -1-5-6برابری درآمد -2-5-6بدشانسی برنده -6-6یادگیری برای هماهنگی -1-6-6بازیهای ارتباط ضعیف -2-6-6بازی آستانهای کاالی عمومی -7-6مطالعات بیشتر -8-6سواالت مروری
23 4 424
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی -7-1شواهد آزمایشگاهی در مورد ترجیحات اجتماعی
425 4 33 438 443 445 446 448 451 457 459 461 465 470 471 472 475 479 480 482 485 487 488 491 491
-1-1-7وجهه مطلوب ترجیحات اجتماعی -2-1-7وجهه نامطلوب ترجیحات اجتماعی -3-1-7تقابل -4-1-7انصاف و رقابت -5-1-7اصطالحشناسی تقابل -2-7نابرابریگریزی -1-2-7نابرابریگریزی با اطالعات ناقص -2-2-7نابرابریگریزی در حالت اطالعات کامل -3-2-7ارزیابی مدلهای نابرابریگریزی -3-7قصد و هنجار اجتماعی -1-3-7مدل انصاف مبتنی بر قصد -2-3-7انصاف چیست؟ -4-7خالصه -5-7بخشش پول به خیریهها ن راندن -1-5-7بیرو -2-5-7چه کسی میبیند؟ -3-5-7چرا افراد میبخشند؟ -6-7قیمت و چسبندگی دستمزد -1-6-7مدل تقابل کارگر -2-6-7چسبندگی دستمزد در آزمایشگاه -3-6-7چه مدت طول میکشد تا تغییر در دستمزد فراموش شود؟ -4-6-7قیمتگذاری بنگاهها -7-7مطالعات بیشتر -8-7سواالت مروری
95 4 495 497 500 502 508 515 516 523 528 530 532 533 534 538 540 541
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ -1-8تکامل و رفتار اقتصادی -1-1-8جستجوی غذا و یافتن تابع مطلوبیت -2-1-8انتخاب زمان بچهدار شدن -3-1-8ریسک کل -4-1-8رقابت با دیگران -2-8فرهنگ و انتخاب چندسطحی -1-2-8مقایسههای بین فرهنگی -2-2-8گروهگزینی -3-2-8تکامل با هم ژن و فرهنگ -3-8خالصه -4-8شکاف جنسیتی -1-4-8تمایل به ریسک -2-4-8تمایل به رقابت -3-4-8ترجیحات اجتماعی -4-4-8چرا مردان و زنان با هم فرق دارند؟ -5-8اقتصاد خانواده
5 45 545
-6-8مطالعات بیشتر -7-8سواالت مروری
47 5 547 551 557 559 561 561 567 572 575 577 579 583 589 592 597 599 602 603 606 611 615 616 617
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی -1-9معرفی مغز -1-1-9نقشه مغز یک اقتصاددان -2-1-9فرآیندهای مغز -3-1-9سیستمهای کنترل اجرایی -2-9ارزشگذاری پاداشها و یادگیری -1-2-9ارزیابی پاداش -2-2-9یادگیری در مورد پاداشها -3-2-9ریسک و نااطمینانی -4-2-9انواع مختلف پاداش -3-9تصمیمگیری -1-3-9انتخاب و استراتژی -2-3-9انصاف و هنجارها -3-3-9تنبیه و نابرابریگریزی -4-3-9تورش حال و مغز درگیر در تضاد -5-3-9مدلهای خویشتنی چندگانه -4-9خالصه -5-9اعتیاد -1-5-9یک مدل اعتیاد عقالیی -2-5-9تورش و اعتیاد -3-5-9نشانهها و اعتیاد -9-5-4اعتیاد و علم اعصاب -6-9مطالعات بیشتر -7-9سواالت مروری
19 6 619 624 628 631 633 636 641 643 646 649 651 653 653
فصل دهم :شادکامی و مطلوبیت -1-10چه چیزی باعث خوشحالی میشود؟ -1-1-10شادکامی نسبی است -2-1-10تطبیقپذیری و عادت -2-10آیا میدانیم چه چیزی باعث خوشحالی ما میشود؟ -1-2-10مطلوبیت به یاد آوردهشده -2-2-10خطای پیشبینی -3-10انتخاب و التزام -1-3-10آیا تورش حال مشکلساز است؟ -2-3-10التزام قبلی -3-3-10آیا افراد دوست دارند حق انتخاب داشته باشند؟ -4-10خالصه -5-10سالمت و شادکامی -1-5-10اندازهگیری ارزش درمان
6 58 660 660 663 666 666 669 675 676
-2-5-10بهبود مطلوبیت به خاطر سپردهشدة حاصل از درمان -6-10پسانداز و بازنشستگی -1-6-10خطای پیشبینی در پسانداز -2-6-10استقالل سرمایهگذار -7-10تبادل رفاه -1-7-10تبادل تورم و بیکاری -2-7-10برجسته شدن مالیات -8-10مطالعات بیشتر -9-10سواالت مروری
77 6 678 678 685 691 697 698 699 702 704 708 711 712 712
فصل یازدهم :سیاست و رفتار -1-11طراحی سازوکارهای خوب -1-1-11تراژدی منابع مشترک -2-1-11تطبیق بازارها -3-1-11حراج طیف امواج -4-1-11اقتصاد رفتاری و طراحی سازوکارها -2-11نیشگون و تغییر رفتار -1-2-11حسابهای پسانداز -2-2-11پیشفرض قراردادن پسانداز -3-2-11نیشگون -4-2-11نیشگون و تغییر رفتار -3-11خالصه -4-11مطالعات بیشتر -5-11سواالت مروری
15 7 723
فهرست واژگان تخصصی اقتصاد رفتاری کتابنامه
پیشگفتار پدیدآور
15
پیشگفتار پدیدآور
نگارش این کتاب به چهار یا پنج سال پیش بازمیگردد که در حال ارائه درسی به نام «استراتژی و بازیها» در سال نخست دوره لیسانس بودم .فکر اصلی من آن بود تا در خالل انجام آزمایشهای تجربی در کالس ،برخی از ایدههای بنیادین علم اقتصاد و نظریه بازی را به دانشــجویان نشان دهم .تدریس در این کالس ،دانش و عالقه من را به علم اقتصاد رفتاری صد چندان کرد؛ هرچند این شــیفتگی با دیدن منابع محدود آموزشــی برای دانشجویان عالقهمند به این حوزه جذاب اقتصاد ،به یأس و سرخوردگی بدل شد .چنین شد که سرانجام تصمیم گرفتم تا کتابی در این حوزه بنویسم. هدف اصلی من در نگارش این کتاب آن بود که همزمان به دو مقوله «جذابیت» و «اهمیت» اقتصاد رفتاری بپردازم .میخواستم تا از یک سو اصول ،نظریهها و نتایج بنیادین این علم را بیان کنم و از ســوی دیگر نشان دهم که این نتایج تا چه اندازه گیرا و مسحور کنندهاند .همچنین میخواســتم با نشان دادن کاربردهای این علم، نشــان دهم که چرا علم اقتصاد رفتاری برای فهم دنیای پیرامون ما ضروری است. میخواســتم کتابی بنگارم که برای یک خواننده عام قابل فهم باشد؛ نه خوانندهای که آموخته اقتصاد اســت یا با زبان جبر آشناست .قضاوت با شماست که ببینید آیا توانستهام به آنچه میخواستم دست یابم یا خیر. بیشک ،نگارش این کتاب بدون مشارکت کسانی که در این علم به تولید دانش پرداختهاند میســر نبود .از تمامی این افراد سپاســگزارم ،بهخصوص از کسانی که کار مــن را با نگارش مقاالت علمی در این زمینه هموار کردند .مقاالتی که در کنار هم ،تصویر روشــنی از «رفتار اقتصادی» به من ارائــه کردند .مایلم برای رهایی از
اقتصاد رفتاری
16
احتمال از قلم افتادن نامی ،یکجا از تمامی آنها سپاسگزاری کنم .امیدوارم تا درباره کارهای فوقالعادهشان ،حق مطلب را ادا کرده باشم .آشکار است که تمامی مطالب مندرج در این کتاب ،ایدههای من است و لزومًا منعکسکننده نظرات محققانی که به کارهای آنها ارجاع دادهام نیســت .از این رو ،تمامی اشتباهات در این نوشتار ،به من بازمیگردد. تشــکر بســیار از همســرم آنا که مرا در نگارش این کتاب یاری رساند .او در هنگام نگارش کتاب بســیار صبور و حامی من بود .در عمل نیز بســیار نکتهسنج بود ،بهطوری که تا مطلبی حتیاالمکان بهطور کامل و شفاف توضیح داده نمیشد، راضی نمیشــد .همچنین او منبع بسیاری از الهامات من و معبری برای نگاهی نو به مقوالت کهنه بود. باید از دانشــجویان و همکارانم که در درس «اســتراتژی و بازیها» همراه من بودند ،تشــکر کنم .آنها نیز به من چیزهای بســیاری آموختند .در نهایت ،از میرنا وودِرز تشــکر میکنم که انسانی خارقالعاده و الهامبخش و مشاوری شگرف برای من بوده و خواهد بود.
پیشگفتار مرتجامن
17
پیشگفتار مترجمان
شــاید بتوان گفت که عالقه مترجمان حاضر به ترجمه این کتاب از دو ریشــه متفاوت نشأت گرفته است .یکی از ما به دلیل سالها تدریس و تحقیق در دروسی بازی و نظریه قرارداد دریافت که فهم دقیق رفتارهای همچــون اقتصاد خرد ،نظریه خرد اقتصادی بدون شناخت ریشــههای روانشناختی انسانها امکانپذیر نیست. دیگری در خالل تدریس انتخاب عمومی به عنوان محمل بررســی رفتار بازیگران سیاســی از منظر علم اقتصاد دریافت که درک این فضا نیازمند شناخت منظومهای از علوم انســانی و اجتماعی ،باالخص اقتصاد ،علوم سیاسی و روانشناسی است. علیرغم این دو خاستگاه متفاوت ،هر دو ما دریافتیم که چه میزان فهم ما از رفتار اقتصادی ناقص و تا چه حد مباحث بینرشتهای همچون اقتصاد رفتاری در کشور ما محجور و ناشــناخته است .در حالیکه هنوز عمده توان اکثر ما در دانشکدههای اقتصاد ایران بــه تدریس دروس پایه اقتصاد خرد ،اقتصاد کالن و اقتصادســنجی اختصاص مییابد ،اقبال چندانی به حوزههای مختلف اقتصاد بینرشــتهای در میان استادان دانشکدههای اقتصاد دیده نمیشود .به جد باید گفت شکاف علمی موجود در مجامع علمی ایران و کشــورهای پیشرو در شاخههایی مانند اقتصاد رفتاری به چیزی نزدیک به نیم قرن میرســد .این وضعیــت کمابیش در حوزههای مختلف بینرشتهای اقتصاد مشابه است. کتاب حاضر تالشــی است اندک برای انتقال دانش در حوزه مشترک اقتصاد و روانشناسی به مجامع دانشگاهی و به میان عالقهمندان داخلی .این کتاب آموزشی که برای سطوح کارشناسی و کارشناســی ارشد نگاشته شده ،سرشار از مثالهایی جذاب اســت که مطالعه گسترده و تسلط نویســنده بر موضوع را بهخوبی نمایان
اقتصاد رفتاری
18
میســازد .همچنین منابع گسترده داخل متن به همراه منابع پیشنهادی مطالعاتی در پایــان هر فصل ،مداخلی برای ورود خوانندگان به دنیای جذاب اقتصاد رفتاری را فراهــم میآورند .در حالیکه ترجمه این کتاب چیزی نزدیک به دو ســال به طول انجامید ،نویسنده کتاب ویرایش دوم این کتاب را با اضافات اندکی بر ویرایش اول روانــه بازار کرد .از این رو ،خوانندگانی که تمایل به مطالعه مطالب بیشــتر دارند، میتوانند به نسخه ویرایش دوم این کتاب نیز مراجعه کنند. ترجمه این کتاب مدیون شکیبایی همســران ماست که اگر همیاری آنها نبود، ترجمه این کتاب میســر نمیشــد .از صمیم قلب از آنها سپاسگزاریم .همچنین از ادوارد کارترایت متشــکریم که به ما اجازه ترجمه این کتاب را داد ،هرچند از این نکته آگاه بود که به دلیل عدم رعایت حقوق مولفین خارجی در ایران ،نفع مالیای از ترجمه این کتاب نصیب او نخواهد شد .از جناب آقای کیانوند دانشجوی دکترای اقتصاد و ســرکار خانم تقیزاده نیز سپاســگزاریم که ما را در فرآیند آمادهســازی ی رســاندند .از انتشارات دنیای اقتصاد نیز متشکریم که چاپ این کتاب کتاب یار را برعهــده گرفت .در پایان ،بر خــود الزم میبینیم تا به این نکته اذعان نماییم که هرگونه کوتاهی و قصور در ترجمه این کتاب ،بر عهده ماست .امید است با ارسال نظرات ارزشمندتان ما را در ارتقای این ترجمه یاری رسانید. دکتر قهرمان عبدلی دکتر حسین میرشجاعیان حسینی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران
ادوارد کارترایت و اقتصاد رفتاری
19
ادوارد کارترایت و اقتصاد رفتاری
در خالل دهههای گذشته ،اقتصاد رفتاری علم اقتصاد را به شدت متحول ساخته است .اقتصاد رفتاری با شناخت حقایقی همچون آنکه انسانها گاهی اشتباه میکنند، مراقب یکدیگر هســتند ،و برخالف آنچه اقتصاددانان بهطور مرســوم پنداشتهاند، بیعاطفه و حسابگر نیستند ،انسان را به متن علم اقتصاد بازگردانده است .این نتایج چنان مهیج و خیرهکنندهاند که نگاه ما به رفتار اقتصادی انســانها را به کلی تغییر داده است .کتاب حاضر تالش میکند تا علت چنین تغییر نگرشی را توضیح دهد. کتابی که در دســت شماســت ،یافتهها و دریافتهای اقتصــاد رفتاری را به شکلی قابل فهم بیان کرده و ایدههای مهمی همسصچون حسابداری ذهنی ،نظریه چشــمانداز ،تورش حال ،نابرابریگریزی و یادگیری را به تفصیل توضیح میدهد. برای آنکه بدانیم چرا اقتصاد رفتاری برای درک دنیای پیرامون ما ضروری اســت، کاربردهای این علم در زمینههای مختلفی همچون حراجها ،سقوط بازارهای سهام، صدقه و خیرات ،مراقبتهای بهداشتی ،پسانداز برای دوران بازنشستگی ،شکاف جنسیتی ،اعتیاد و بسیاری از موضوعات متنوع دیگر تشریح شده است. موضوع جدید و جالب توجه دیگر ،علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناســی است که در این کتاب بهطور تفصیلی بدان پرداخته شده است .نقش تکامل و فرهنگ در شکلگیری رفتار نوین اقتصادی نیز فصلی را به خود اختصاص داده است .توجه به عوامل شادیبخش و روشهای ترغیب مردم به زندگی شادتر از دیگر موضوعات مورد بررســی در این کتاب است .تمامی مباحث فوق در کنار هم ،کتاب حاضر را به متنی روان ،جامع و ارزشــمند برای تمامی دانشجویان بدل ساخته است .ادوارد کارترایت مدرس اقتصاد دانشگاه کِنت در کانتربری بریتانیاست.
بخش اول
مقدمه
پیشگفتار پدیدآور
21
فصل اول مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
بسیار طبیعی است که کتاب را با پرسیدن این سوال آغاز کنیم که اقتصاد رفتاری چیست؟ این سوالی سخت است ،اما من به شما سه پاسخ ارائه میدهم .شاید فکر کنید که حتی دو پاسخ هم زیادی است .اما من معتقدم که اگر هر سه پاسخ را کنار هم بگذاریم ،به تعریفی از اقتصاد رفتاری میرســیم که میتواند راضیکننده باشد. اولین پاسخ من بدینصورت است: اقتصاد رفتاری علمی است که به فهم رفتار اقتصادی و نتایج آن میپردازد .این علم تالش میکند تا دریابد چرا افراد فســتفود میخورند ،سر کار میروند ،برای دوران بازنشستگی خود پسانداز میکنند ،به خیریهها پول میبخشند ،به دنبال اخذ مدارک تحصیلیاند ،ماشینهای کهنه خود را میفروشند ،در مسابقات اسبدوانی شرطبندی میکنند ،قادر به ترک سیگار نیستند و . ...همچنین اقتصاد رفتاری تالش میکند تا بفهمد که آیا افراد انتخابهای صحیحی میکنند و اینکه چگونه میتوان آنها را در اخذ انتخابهای بهتر یاری کرد. این تعریف را دوســت دارم؛ زیرا میخواهم پاسخ تمامی این سوالها را بدانم. اما مشــکل آنجاست که این تعریف آنچنان وسیع است که بعید میدانم مفید فایده باشد .بنابراین ،ما نیازمند تعریفی متفاوت هستیم .برای یافتن این تعریف متفاوت،
23
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
«هرچند که استراتژی شما زیبا باشد ،هر از گاهی باید نگاهی به نتایج بیاندازید». سِر وینستون چرچیل
اقتصاد رفتاری
24
میتوانیــم از این واقعیت بهره بگیریم که اقتصاددانان از الگوی نظری جالبی برای فهم رفتار اقتصادی و تبعات آن استفاده میکنند .این الگوی نظری که در هر کتاب درســی اقتصاد یافتنی است ،به ما داستانی زیبا ارائه میکند که در آن نشان میدهد یک سیســتم اقتصادی چگونه ممکن است کار کند .به عنوان مثال ،ما در این الگو میتوانیم منحنیهای عرضه و تقاضا را استخراج کنیم ،قیمتها و مقادیر تعادلی را به دست آوریم و مکانیسم یا سیاستی را طرحریزی کنیم که کارایی و رفاه اجتماعی را افزایش دهد. مشکل نهایی این مدل استاندارد اقتصادی آن است که بر اساس تعدادی فروض قوی بنیان گذاشته شده اســت .به عنوان مثال ،این مدل استاندارد چنین میپندارد که مردم شبیه انســان اقتصادی هســتند که در تصمیمات خود ،عاقل ،حسابگر و خودخواه اســت .آنها ظرفیت محاســباتی ذهنی نامحدودی دارند و هرگز دچار خطای سیســتماتیک نمیشوند .همچنین مدل استاندارد اقتصادی فرض میکند که نهادهای بازار چنان کار میکنند که قیمتها همگرا شــده و ب ه گونهای اسرارآمیز، به تعادل میرســند .این در حالی است که هیچ دلیل واضحی وجود ندارد که نشان دهد چرا مردم میتوانند با الگوی انسان اقتصادی مشابهت یابند یا چرا باید نهادهای بازار ،کار کنند .این نکات من را به تعریف دوم از اقتصاد رفتاری کشاند. اقتصاد رفتاری به آزمون مدل اســتاندارد اقتصادی بر روی انسانها میپردازد تا ببیند این مدل چه زمانی کار میکند و چه زمانی قادر به عمل نیست .همچنین این پرســش را مطرح میسازد که آیا مدل متعارف باید بهکلی زیر و رو شود یا آنکه با اندکی تعدیل ،انطباق بهتری با واقعیت خواهد یافت. این تعریف ،تعریفی دقیقتر و کاربردیتر اســت .اما این ســوال را بیپاســخ میگذارد که ما چگونه میتوانیم مدل اســتاندارد را آزمــون یا آن را تعدیل کنیم. سپس این سوال پیش میآید که مگر اقتصاددانان در خالل این همه سال ،مدل خود را آزمون نکردهاند؟ متاســفانه باید گفت چرا .اما مدل استاندارد چنان انعطافپذیر اســت که میتوان هر نوع بیقاعدگی و امر خــاف واقع را با آن توضیح داد .این درست تلهای است که باید مواظب بود تا در آن نیافتاد .چنین است که ما به تعریف سوم و آخر میرسیم.
25
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
اقتصــاد رفتاری علمی اســت در خصــوص بهکارگیــری یافتههای تجارب آزمایشگاهی ،روانشناسی و بقیه علوم اجتماعی در علم اقتصاد. حال با دانستن شواهدی از رفتار انسانی و روانشناسی ،قادر به آزمون ،تعدیل یا تعمیر اساسی مدل استاندارد اقتصادی خواهیم بود .کوتاه سخن آنکه با چنین کاری، قادر به جایگزینی انسان اقتصادی با انسان هوشمند میشویم. بهنظرم اگر ســه تعریف گذشته را ترکیب کنیم ،به توازنی زیبا دست مییابیم: اقتصاد رفتاری علمی است که به نحوی موثر ،اقتصاد متعارف را در فهم هرچه بهتر رفتار اقتصادی یاری میرســاند .از این رو ،هدف از این علم مسلما انتقاد از مدل استاندارد اقتصادی و برجسته ساختن نقاط ضعف آن نیست .آزمون مدل استاندارد وسیلهای است برای رسیدن به یک هدف غایی و آن هدف غایی چیزی نیست جز فهم هرچه بهتر رفتار اقتصادی. اقتصاد رفتاری حدودا در خالل 40سال گذشته بلوغ یافته است .در این زمان، مدلهای اســتاندارد اقتصادی به شیوههای متفاوتی به آزمونهای ما پاسخ دادهاند. گاهی مدلها بهخوبی کار کردهاند که خبر خوشــی بــرای اقتصاددانان متعارف و خبری نهچندان جذاب برای اقتصاددانان رفتاری است .گاهی نیز ناکارآمد و بیفایده بودهاند که البته این خبری بد برای همه اســت (بهجز کســانی که دوست دارند تا علم اقتصاد را دســت بیاندازند) .آنچه عمومــا اتفاق افتاد ،ترکیبی میانی بود که در آن گاهی اوقات مدلها بسیار خوب و گاهی بسیار بد عمل میکردند .اما در اغلب موارد ،عملکرد مدلها آنچنان دور از واقع نبود و با اندکی تعدیل ،آنها قادر به ارائه نتایج بسیار بهتری بودند. این خبری مهیج است؛ زیرا به ما میگوید که اقتصاد رفتاری میتواند چیزهای زیادی به ما بیاموزد .اقتصاد رفتاری به ما میگوید چه هنگام مدل استاندارد اقتصادی میتوانــد خوب کار کند و چــه موقع نمیتواند و ما چگونــه میتوانیم مدلهای اســتاندارد را برای تطبیق بهتر با واقعیت جرح و تعدیل کنیم .این یک پیشــرفت است که نشان میدهد چرا اقتصاد رفتاری ،اقتصاد مرسوم و توانایی ما در فهم رفتار اقتصادی را متحول میسازد .امیدوارم در این کتاب ،چنان نتایج و یافتههای اقتصاد رفتاری را بیان سازم تا خود متوجه جذابیت و آموزندگی این علم شوید.
در این فصل ،پیش از مروری بر باقی فصلهای کتاب ،تصویری کلی از ایدهها و مفاهیم اصلی اقتصاد رفتاری ارائه میدهم.
-1-1تاریخچه و مباحثاتی در اقتصاد رفتاری
اقتصاد رفتاری
26
اقتصاد رفتاری تاریخچهای جالب و پرفراز و نشیب دارد .در این بخش قصد ندارم تا مطالعهای عمیق در تاریخچه اقتصاد رفتاری داشــته باشم .اما نگاهی اجمالی به آن میتواند مفید باشــد؛ زیرا ما را با انگیزههای شکلگیری و مباحثات و مجادالت پیرامون آن آشــنا میسازد .این مناظرات همچنان ادامه دارد و از این رو دانستن آن پیش از مطالعه دستاوردهای اقتصاد رفتاری میتواند مفید باشد. ســخت اســت که بگوییم اقتصاد رفتاری از چه زمانی آغاز گشــته است ،اما من میخواهم بنیانگذاری آن را به «آدام اسمیت» نسبت دهم .همه دانشجویان رشته اقتصاد با کتاب «تحقیق در علل ثروت ملل» آدام اسمیت آشنا هستند که در سال 1776انتشار یافت .در آن کتاب ،اســمیت نظریه دست نامرئی بازار را بهخوبی توضیح میدهد .اما برای اکثر اقتصاددانان ،کتاب پیشین اسمیت با نام «نظریه عواطف اخالقی» که در سال 1759انتشار یافت ،نسبتا ناشناخته است .در واقع ،ابتدا در این کتاب بود که نظریه دست نامرئی مطرح شد .نکته جالب در این کتاب آن است که اسمیت توضیح میدهد که مردم تنها به دنبال منافع شخصی خود نیستند ،بلکه بهطور طبیعی با دیگران احساس همدردی میکنند و همچنین تمایل ذاتی به فضایل اخالقی دارند. بهطور خالصه باید گفت که اسمیت در کتاب نظریه عواطف اخالقی مطالبی را عنوان میکند که در حدود 30ســال گذشته در مباحث اقتصاد رفتاری مطرح میشــود .به عنوان مثال ،یکی از مباحث مطرحشده ،اهمیت پاداش و تنبیه است که ما در فصل هفتم بــدان خواهیم پرداخت .موضوع دیگر ،اثرگذاری عرف و عادت اســت که ما در فصل پنجم آن را بررســی میکنیم .به نظر من ،اسمیت آنقدر کار انجام داده اســت تا بتــوان او را بهراحتی پدر اقتصاد رفتاری خواند. ســوال جالب آن اســت که چرا ما باید 200ســال منتظر بمانیم تا اقتصاددانان ایدههای اسمیت را جدی بگیرند؟ البته این ســوال کمی غلط اســت ،زیرا ســالهای مدید پس از آدام اسمیت،
-1تکانه یا impulseمیل ناگهانی وگریزناپذیر برای انجام فوری یک عمل است که غالبا به عملی بدون قصد و اراده که نمیتوان آن را به خاطر آورد ،منجر میشود (م).
27
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
روانشناسی و اقتصاد دست در دست یکدیگر پیش رفتند .اقتصاددانان اولیه اهمیت بسیاری برای مباحثی چون هیجانات ،تکانهها ،1محرکها و اخالقیات قائل بودند. بهعنوان مثال ،قانون نزولی بودن مطلوبیت نهایی که یکی از مهمترین اصول بنیادین مدل استاندارد اقتصادی است ،بر پایه نظریههای روانشناسی بنیان نهاده شد و این بدان معناست که اقتصاددانان غالبا تمایل به همکاری با روانشناسان برای حمایت و توسعه کارهایشان داشتند .اما در ابتدای قرن بیستم ،علم اقتصاد از علم روانشناسی فاصلــه گرفت و اقتصاد رفتاری (البتــه اگر بتوان آن را در آن زمان بدین نام نامید) برای مدت نی م قرن ناپدید شــد .این جدایی ابتدا توســط ویلفردو پارتو صورت گرفت .او در نامهای در سال 1897نوشت: «اقتصاد سیاسی اصیل تمایل به اتکای حداقلی به روانشناسی دارد» .احتماال از همینرو است که وقتی در ســال 1900مقالهای را در زمینه رهیافت جدیدش به نظریه انتخاب نگاشت ،مدعی شد که یکی از مهمترین دستاوردهایش آن است که «تمامی تحلیلهای روانشناســی حذف شده است» .چرا ما میخواهیم علم اقتصاد را از شر علم روانشناسی رهایی بخشیم و این امر چگونه ممکن است؟ بهتر اســت ابتدا به ســوال دوم بپردازیم .در صورتی میتوان روانشناسی را از علم اقتصاد بیرون کشــید که به جای تمرکز بر تمایل افــراد ،بر انتخاب آنها تکیه کنیم .بهجای اینکه سعی کنیم تا دریابیم چرا افراد چنین میکنند ،استنتاجهای خود را تنها بر این ســوال قرار دهیم که آنها چه میکنند .در نقل قولی دیگر از پارتو ،او میگوید« :من تمایلی ندارم تا بدانم چرا افراد نسبت به انتخاب دو گزینه بیتفاوتند، من تنها به دنبال حقایق ناب و عریان هستم» .این رهیافت این امکان را به پارتو و اقتصاددانان بعد از او داد تا از ســوالهای پیچیده روانشناسی رهایی یابند و نظریه انتخاب عقالیی را بر پایه ریاضیات توسعه دهند. در واقــع ،این ســوال پارتو که اگر مردم منطقی باشــند چگونه رفتار میکنند، سوالی خوب و منطقی است .زیرا مبنایی را برای کار و توسعه دانش اقتصاد به آنها ارائه میدهد .سوالی مشــابه را میتوان مطرح کرد (چنانکه آدام اسمیت در بحث
اقتصاد رفتاری
28
دست نامرئی مطرح کرد) که اگر مردم خودخواه باشند ،چگونه رفتار خواهند کرد. اگــر ما برای راحتی در فرمولهکردن ریاضی رفتارها فرض کنیم که افراد منطقی و خودخواهند ،این مسلما بدان معنا نیست که مردم واقعا منطقی و خودخواهند .آدام اسمیت و پارتو با پرسیدن این سوال که چه زمان باید از مردم انتظار انتخاب عقالیی داشت و چه زمانی نمیتوان چنین انتظاری داشت ،نشان دادند که به وضوح به این تمایز واقف بودند. مشکل آنجاست که این احتیاطها میتواند بهراحتی در ورای زیبایی یا سادگی تحلیلها گم و فراموش شود .گمانه آدام اسمیت مبنی بر آنکه افراد «اغلب با تعقیب منافع خود ،منافع جامعه را بیش از حالتی که از ابتدا میخواســتند بهبود بخشــند، ارتقا میدهند» ،واقعا جالب است .بهطور مشابه ،نظریه جدید انتخاب پارتو بهطور گسترده کاربستپذیر است .در مواجهه با اینگونه جذابیت و سادگی ،نادیده گرفتن این واقعیت که افراد نه عاقل و نه خودخواهند ،کاری بس ساده است .چنین شد که انسان اقتصادی به شهریار بدل شد و اقتصاددانان هر روز از روانشناسی دور شدند. جالب است که با ورود به قرن بیستم ،انسان اقتصادی زیرکتر شد و اخطارهای پارتو برای مدت مدیدی به فراموشی سپرده شد .به عنوان مثال ،فرض انتظارات عقالیی بیان کرد که انسان اقتصادی بسیار فراتر از هر اقتصاددانی در مورد سا زوکار یک اقتصاد میداند. آنچنان که ریچار تیلر ( )203:1990در زمان نوپایی نسبی اقتصاد رفتاری نوشت« :به نظر میرسد مشکل آنجاست که هرچه با گذشت زمان اقتصاددانان خبرهتر و زیرکتر شدند، مصرفکنندگان یک انسان معمولی باقی ماندند .واقعیت فوق ،این سوال را مطرح میسازد که ما قصد داریم رفتار چه کسی را مدلسازی کنیم .در همین زمینه ،من چندین سال قبل در کنفرانــس 1 NBERتوضیح دادم که فرق مدل من با مدل رابرت بارو آن اســت که او فرض میکند عوامل اقتصادی به زرنگی اویند ،در حالیکه من مردم را به کودنی خود میپندارم». به نظر من ،این فرض که مردم همانند یک انسان اقتصادی ،منطقی و خودخواه هســتند ،نقطه شروع خوب و علمی برای آغاز مدلسازی رفتار اقتصادی است .در واقع در بســیاری از فصول آتی ،بحث را با پرسیدن این سوال آغاز خواهم کرد که 1- National Bureau of Economic Research
یــک فرد معقول و خودخواه چگونه رفتار خواهد کرد و امیدوارم شــما ببینید که چرا این سوال ،نقطه شروع خوبی برای بحث است .نکته ضروری آن است که این تنها نقطه آغاز اســت و نه نقطه پایان .این تنها بهترین روش برای آغاز اندیشــیدن به مدلسازی رفتار اقتصادی است و نه ضرورتا بهترین راه برای آن .انشاء ا ...که متوجه شدید! مدل اســتاندارد اقتصادی سالهاســت که چنین خلطی کرده و اقتصاد رفتاری تاکنون تالش زیادی را برای رفع آن انجام نداده است .هنوز هم اقتصاددانان بسیاری با اســتفاده از مدلهای اقتصاد متعارف ،نتایج گســترده و پیچیدهای را اســتخراج میکننــد .اینکه این نتایج بــه ما در فهم بهتر آنچه بر روی ایــن کره خاکی اتفاق میافتد ،یاری میرســاند زیاد مطمئن نیســتم .از این رو است که ما نیاز به اقتصاد رفتاری و حیات مجدد آن داریم.
از سال 1960به این سو ،روانشناسی گام به گام به علم اقتصاد بازگشته است .به نظر من چهار عامل مجزا در این بازگشت دخیل بودهاند که در ذیل به آنها اشاره میشود. نخســتین عامل ،انتقادی است که میتوان به هربرت ســایمون 1نسبت داد .او بهشدت مفهوم تشــابه افراد با انسان اقتصادی را زیر سوال برد .به عنوان مثال ،در مقالهای که ســایمون در ســال 1955در خصوص نحوه رفتار یک انســان منطقی نوشــت ،گفت« :نخســتین موضوع تجربی که میخواهم مطرح کنم ،نبود هرگونه شــواهدی است که نشان دهد چنین محاســبات تصمیمگیری در سطوح مختلف پیچیدگی ،توسط یک انســان معمولی امکانپذیر باشد یا در واقع صورت بگیرد». سایمون پیشنهاد میکند که به جای این کار ،به اطالعات و ظرفیت موجود محاسباتی انسانها توجه شــود و آنها مبنای شروع مدلهای اقتصادی قرار گیرند .ابداع واژه «عقالنیت محدود» به شناخت اینگونه از محدودیتهای انسانی بازمیگردد. سایمون جایزه نوبل اقتصاد را در سال 1978به واسطه «تحقیقات پیشروانهاش در شــناخت فرآیندهای تصمیمگیری در سازمانهای اقتصادی» کسب کرد .با این 1- Herbert Simon
29
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
-1-1-1اقتصاد رفتاری جان تازهای یافت
اقتصاد رفتاری
30
حال ،درخواستهای او برای جایگزین کردن انسان اقتصادی با انسانهای عادیتر، تا حد زیادی شنیده نشد .ترک مدرسه عالی مدیریت صنعتی دانشگاه کارنِگیملون و انتقال به دانشــکده روانشناســی میتواند نشــانهای از بیتوجهی به حرفهای او باشد .سایمون در زندگینامه شخصیاش نوشــت (سایمون« :)1991 ،دوستان اقتصاددان من دیگر مرا حمایت نکردند و [به خیال خود] مرا در حوزه روانشناسی یا دیگر حوزههای بایر و لمیزرع ،رها کردند» .نکته قابل توجه در کارهای سایمون نبود اثبات این ادعاســت که انسان اقتصادی ،تشبیه مناسبی برای شیوه رفتار مردم نیســت .شاید او و بسیاری دیگر فکر میکردند که این ادعا بسیار واضح و مبرهن بود .اما فقدان اثباتی قاعدهمند باعث شــد تا اقتصاددانان بهســادگی کارهای او را نادیده بگیرند. چنین فرجامی نصیب عامل دوم دخیل ما یعنی هجمه «فروض غلط» نشد .این هجمه بیش از همه از تالشهای دانیل کانمن 1و آموس تورسکی 2نشأت میگیرد. روش آنها بهخوبی نشــان داد که مردم واقعا بســیار متفاوت از انسان اقتصادیاند. یکی از روشهای نمایش این موضوع ،پرســیدن سوال ساده ذیل از افراد مختلف، از جمله اقتصاددانان ،است (تالِر و سانستین« .)2007 ،یک توپ و چوب بیسبال با هم 1/10دالر میارزند .قیمت چوب بیسبال ،یک دالر بیشتر از توپ است .قیمت توپ چقدر است؟» اگر جواب شما همچون اکثر مردم 10سنت است ،باید دوباره بیاندیشید .زیرا پاسخ صحیح 5سنت است .مثال معروف بعدی از کار تورسکی و کانمن ( )1913استخراج شده است: «بیل 34ســال عمر دارد .او فردی باهوش ،اما فاقد خالقیت ،وسواسی و کامال بیحال و رمق است .در مدرسه ،در درس ریاضیات قوی بود ،اما دروس اجتماعی و انســانی او بسیار ضعیف بود .حال با توجه به اطالعات فوق ،جمالت ذیل را بر اساس درجه احتمال از زیاد به کم رتبهبندی کنید: بیل فیزیکدانی است که به بازی پوکر به عنوان یک سرگرمی عالقهمند است. بیل یک معمار است. بیل یک حسابدار است.2- Amos Tversky
1- Daniel Kahneman
31
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
بیل به عنوان سرگرمی جاز مینوازد. بیل به عنوان سرگرمی موجسواری میکند. بیل یک گزارشگر است. بیل حسابداری است که برای سرگرمی جاز مینوازد. بیل به عنوان سرگرمی کوهنوردی میکند».اگر شــما هم مانند بســیاری از مردم باشید ،احتمال بیشــتری برای «بیل یک حســابدار است» تا «بیل حسابداری است که برای ســرگرمی جاز مینوازد» قائل میشوید .همچنین ادعای قبل را بیشــتر محتمل از ادعای «بیل به عنوان سرگرمی جــاز مینوازد» میدانید .حال به من بگویید چگونه احتمال آنکه بیل حســابداری باشد که برای سرگرمی جاز مینوازد از احتمال آنکه بیل جاز مینوازد بیشتر است. چنین چیزی امکانپذیر نیست! اغلب مردم اشتباهاتی مانند اشــتباه فوق را مرتکب میشوند .پس چرا انتظار داریم که محاســبات پیچیدهای را که یک انســان اقتصــادی بهطور معمول انجام میدهد مردم عادی انجام دهند .مثالهایی مانند فوق و بسیاری از مثالهای مشابه، شــواهدی عریان بر این واقعیت هستند که مردم شباهتی به انسان اقتصادی ندارند یا حداقل شــبیه آنچه در مدل اســتاندارد اقتصادی فرض میشود ،نیستند .از این رو ،فروض مختلفی را میتوان متصور شد .آنچنان که کانمن و تورسکی در مقاله خود در سال 1981نگاشــتند (ص« )453تا کنون تعریف عقالنیت مورد مجادله بســیاری قرار گرفته است .اما آنچه بهطور عموم مورد توافق قرار گرفته آن است که تصمیمات عقالیی باید الزامات اولیه سازگاری و انسجام را تامین کنند .در این مقاله بر آنیم تا مشــکالت تصمیمگیری کــه در آن مردم بهطور روشمند الزامات سازگاری و انسجام را نقض میکنند ،شرح دهیم .همچنین اصول روانشناختی را که ما را قادر به رفع این تناقضها و ارتقای درکمان از مشــکالت تصمیمگیری و ارزیابی گزینهها میکند بیان کنیم». دانیل کانمن جایزه نوبل اقتصاد را در سال 2002به واسطه «ورود فهمی منسجم و یکپارچه از تحقیقات روانشــناختی به علم اقتصاد و بهخصوص در موضوعات قضاوت انســانی و تصمیمگیری در شــرایط نااطمینانی» از آن خود ساخت .با این
اقتصاد رفتاری
32
حال ،هنوز هم مطمئن نیستم که کار او و افرادی که در این حوزه مشغولند ،عاملی حیاتی در بازگشــت روانشناسی به علم اقتصاد بود .این را بدین دلیل میگویم که هنوز هم اقتصاددانان پایبند به اقتصاد متعارف بهراحتی میتوانند از پذیرش مبانی و دستاوردهای ایشان ،طفره روند .آنها میگویند که با این همه باال و پایین رفتن ،آیا از ابتدا مشــخص نبود که مردم شبیه انسان اقتصادی نیستند؟ موضوع اصلی تشابه یا عدم تشــابه نیست؛ بلکه آن است که آیا مدلهایی که مردم را به انسان اقتصادی تشــبیه میکنند ،قادرنــد پیشبینیهای خوبی را ارائه دهند یــا خیر .کارهای اولیه کانمن ،تورسکی و دیگران کمتر پاسخی برای این سوال داشت. از این رو به عامل ســوم میرســیم که میتوان از آن به عنوان «کشف عملکرد بازارها» نام برد و شرح و بســط آن را منتسب به ورنون اسمیت 1دانست .اسمیت کار خــود را در ســال 1955با انجام مجموعهای از آزمایشهــا آغاز کرد تا ببیند آیا پیشبینیهای اولیه از مدلهای اســتاندارد اقتصاد در خصوص بازارها درست هستند یا خیر .ما در فصل آتی بهطور عمیقتر به این آزمایشها خواهیم پرداخت، اما بهطور کلی بایــد بگویم پیشبینیها رضایتبخش بود .یک نتیجه حیرتانگیز! بنابراین ممکن است این مسئله که مردم شبیه انسان اقتصادی نیستند ،مسئله مهمی نباشد؛ زیرا مدل استاندارد اقتصادی هنوز هم کارایی دارد. آزمایشهای اولیه منجر به تحقیقات آتی درباره نهادهای بازار شــد که در نگاه من ،مهمترین دستاوردهای اقتصاد رفتاری به شمار میروند .ورنون اسمیت نیز در سال 2002جایزه نوبل اقتصاد را به واسطه «استفاده از تجارب منسجم آزمایشگاهی به عنوان ابزاری در تحلیلهای تجربی اقتصادی ،بهویژه در مطالعه مکانیســمهای جانشــین بازاری» از آن خود ساخت .باز هم به شخصه تمایلی به آن ندارم تا فکر کنم این کار نقش بسیاری در بازگشت روانشناسی به علم اقتصاد داشته است .زیرا مدل اســتاندارد اقتصادی نشان داده که چیزهایی برای گفتن دارد .پس چرا به علم اقتصاد رفتاری نیازمندیم؟ حال که گفتیم ســه عامل پیشین در بازگشت اقتصاد رفتاری موثر بودند ،شاید حدس میزنید که آخرین عامل حائز بیشترین اهمیت است .آخرین عامل «مشکل 1- Vernon Smith
یافتن جواب بهینه» اســت که میتوان پیشنهاد آن را بیش از همه به رینهارد ِسلتِن ی در دهههای 50و 60میالدی نســبت داد .این مشکل با گسترش سریع نظریه باز ی به دنبال کشف رفتار در شرایط استراتژیک است و این به آشــکار شد .نظریه باز معنای نیاز جدیتر به الگوی انســان اقتصادی در مدلسازیهاست .نهتنها افراد در نظریه بازی باید خودخواه ،منطقی و زیرکتر از هر اقتصاددانی باشند ،بلکه قدرت تلهپاتی را نیز باید به قابلیتهای دیگر آنها افزود (البته ممکن است این قابلیت نیز کافی نباشد!) .اساسا در شرایط استراتژیک ،بهطور معمول مشخص نیست که انسان اقتصادی چه کار باید انجام دهد یا چه امری منطقی است. بیان فنی این مشکل آن است که بگوییم تعادلهای چندگانهای وجود دارد .نکته این است که تالش کنیم تا بیابیم کدامیک از نقاط تعادل «معقولتر» یا «محتملتر» است .این امر تا اندازهای شبیه پرتاب دارت به صفحه دارت با چشمان بسته است. برای داشتن شانس ،منطقی است تا ابتدا از خود بپرسیم مردم در شرایط استراتژیک چگونه فکر و اســتدالل میکنند و بیابیم آنهــا در زمان انجام بازیها چگونه رفتار میکنند .به عبارت دیگر ،نگاهی هرچند جزئی به روانشناسی و اجرای آزمایشهای کنترلشده ،کامال منطقی به نظر میرسد. در اواخــر دهه 50میالدیِ ،ســلتِن آزمایشهای خود را آغاز کرد .نخســتین آزمایشها عمدتا حول مباحث اقتصاد صنعتی صورت گرفت که نتایج آن منجر به خلق نظریههایی همچون «تعادل در تمام بازیهای فرعی» شــد که در فصل ششم به آن خواهیم پرداخت .نکته مهم آن اســت که با گذشت زمان ،آزمایشها بهطور روزافزونی تبدیل به وســیلهای مهم برای درک رفتار اقتصادی شدِ .سلتِن ()1994 در زندگینامه شخصی خود مینویسد« :هر چه گذشت ،بیشتر به این نتیجه رسیدم که روشهای کامال نظری همانند آنچه در مقالهام در سال 1962نگاشتم ،از ارزش کمی برخوردار است .کشف ســاختار رفتار اقتصادی با عقالنیت محدود ،با تکیه بر مبل و صندلی راحتی امکانپذیر نیســت .این چیزی اســت کــه با آزمایش به دســت میآید»ِ .ســلتِن جایزه نوبل اقتصاد را در سال 1994به همراه جان نش 2و 1
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
2- John Nash
1- Reinhard Selten
33
ی جان هارسانی 1به واسطه «تحلیلهای پیشــگامانهاش درباره تعادل در نظریه باز غیرهمکارانه» به دست آورد. ی بیش از هر چیز دیگر در حیــات مجدد اقتصاد فکــر میکنم که نظریه بــاز رفتاری موثر بوده اســت .زیرا گسترش نظریه بازی به این معنا بود که توسعه مدل اســتاندارد اقتصادی ،نیازمند استفاده از روانشناسی و بهرهگیری از آزمایشها بود. اقتصاد متعارف به بنبست رسیده است و این اقتصاد رفتاری است که میتواند آن را به جلو هل دهد .اگر چهار عامل پیشین را با هم در حیات مجدد اقتصاد رفتاری دخیل بدانیم ،دیگر چنین بازگشت قدرتمندی جای تعجب نخواهد داشت .اقتصاد رفتاری پتانسیل باالیی در ارتقای فهم ما از رفتار اقتصادی از جوانب مختلف دارد (پیش از پایان این بخش باید متذکر شــویم که چنین بازگشتی ،تنها مدیون تالش پنج دانشمندی که از آن نام بردم نیست). اقتصاد رفتاری
-2-1-1شاخههای اقتصاد رفتاری 34
با مشــارکت چهــار عامل مجزا در تولد دوبــاره اقتصاد رفتاری ،انشــعاب آن به شــاخههای مختلف امری عجیب نیســت .در این کتاب ،برای رهایی از هر گونه تقسیمبندی دلبخواهی ،از مفهوم وسیع و جامع علم اقتصاد رفتاری بهره میبرم .با این حال ،تقسیمبندیهایی وجود دارد و اصطالحاتی در توصیف این تقسیمبندیها ابداع شدهاند که شما ممکن است با آن روبهرو شوید .از اینرو ،خوب است درباره این تقسیمبندیها چیزهایی بدانیم .ابتدا با مفهوم «عقالنیت محدود» شروع میکنم که قبال زمانی که در مورد هربرت ســایمون صحبت کردیم ،مروری بر آن داشتیم. ایده «عقالنیت محدود» با هدف شناسایی محدودیتهایی مانند ظرفیت محاسباتی، حافظه ،اطالعات ،زمان و نظایر آن بنیان گذاشته شده است که مردم با آن مواجهند. بــه عنوان مثال ،این فرض که انســان اقتصادی توان محاســبات ریاضی یا قدرت یادگیری بیشتری از یک انسان عادی دارد ،فرضی خطاست .در عمل ،به دو صورت مجزا میتوان از ایده عقالنیت محدود استفاده برد. امروزه ،واژه «عقالنیت محــدود» عموما در مطالعاتی به کار میرود که در آن 1- John Harsanyi
-1رجعت نامحدود یا infinte regressبه نوعی شیوه استدالل اطالق میشود که در آن ،تبیین فرضی یک چیز، خود نیاز به تبیینی مشابه دارد و این روند همین طور ادامه مییابد (م).
35
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
محدودیتهای انسانی بهطور صریح مدلسازی شده است .روش این مطالعات نیز مبتنی بر یافتن پاســخ این سوال است که اگر مثال یک فرد عاقل حافظهای محدود داشته باشد ،چگونه رفتار خواهد کرد؟ به عنوان مثال ،اگر آنا بداند که ممکن است گذرواژه رایانه خود را فرامــوش کند ،چه گذرواژهای را خواهد برگزید؟ در این رهیافت همچنان فرض میشــود که انســانها میتوانند شبیه یک انسان اقتصادی خودخواه و منطقی باشــند ،البته با اندکی حافظه و قدرت محاسباتی ریاضی کمتر. این رهیافت ما را به مشــکلی به نام «رجعت نامحدود» 1میکشــاند که در فصل آتــی در مورد آن صحبت خواهم کرد .در آنجــا خواهیم دید که چگونه یک فرد میتواند به طرزی مناسب ،خود را با محدودیتهایش یا به عبارت دیگر ،عقالنیت محدودش تطبیق دهد. اســتفاده از این روش عموما در کارهای هربرت ســایمون دیده نمیشود .در عوض ،او بیشــتر بر ایده روشهای اکتشــافی ساده بحث میکند که ما را باهوش ســاخته اســت .اســلوب مطالعاتی او با این ایده آغاز میشــود کــه مردم برای تصمیمگیری از روشهای اکتشافی یا قواعد سرانگشتی استفاده میکنند .مثال ،هر وقت که از آنا خواســته شد تا گذرواژهای بدهد ،او از یک گذرواژه مشابه استفاده میکند .در اینصورت ،احتمال فراموشــی گذرواژه کاهش مییابد .البته این سوال که آیا این روشهای اکتشــافی روشهایی مطلوب هستند ،زیاد مورد توجه قرار گرفته نشده است .آنچه برای آنها مهم است ،یافتن نوع روشهای اکتشافی و تفکر درباره نتایج آن است. این روش طبیعتا شــبیه کارهای روانشناسانی مانند کانمن و تورسکی است .با وجود این ،روشهای اکتشافی دقیق نیستند و حتی گاهی میزان تورش باالیی دارند. به عنوان مثال ،یک روش اکتشافی در شرایط تکراری میتواند بدین صورت باشد: «همان کاری را میکنم که دفعه پیش انجام دادم» .از این رو ،آنا ممکن است همیشه برای خرید خواربار ،به یک مغازه مراجعه کند .اگرچه شاید این کار معقول به نظر رسد ،اما ممکن است تورش وضع موجود را به بار آورد که در آن ،آنا قادر نیست تا
اقتصاد رفتاری
36
رفتار خود را به اندازه کافی تغییر دهد .بنابراین ،با وجود فروشگاهی بهتر و ارزانتر در مکانی نزدیکتر به خانهاش ،او همچنان از همان فروشگاه پیشین خرید میکند. معموال از چنین تورشهایی تحت عنوان تورشهای شناختی نام برده میشود. تورشهای شــناختی را بهراحتی در آزمایشهایی که بهخوبی طراحی شدهاند، میتوان یافت .آزمایش نیز رایجترین روش تحقیق در علم روانشناســی است .اما در علم اقتصاد ،داستان اندکی متفاوت است .زیرا اساسا خود آزمایش تا زمان اولین آزمایشها توسط ورنون اسمیت و ِسلتِن ،پدیدهای ناشناخته بود .از آن زمان ،انجام آزمایشها به منظور اســتخراج الگوی رفتاری بهطور فزایندهای رواج یافت .با این حال ،هنوز هم سهم اقتصاددانان دانشگاهی که بر انجام آزمایش تکیه میکنند ،بسیار کمتر از روانشناسان است .به عنوان مثال ،زمانی که در دانشگاه کِنت کار میکردم، این سهم برای دو گروه به ترتیب %20و %100بود. هرچه اقتصاددانان بیشــتری از روشهای آزمایشــگاهی استفاده میکنند ،اقتصاد آزمایشگاهی بیشتر از گذشته حالتی غیرتوصیفی مییابد .امروزه ،آزمایشها به روشهای کامال متنوع و در موضوعات کامال متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند .به عنوان مثال، گاهی آزمایشها بر نهادها یا رفتارهای کلی متمرکز میشود (مانند آزمایشهای بازاری ورنون اسمیت) و گاهی نیز تاکید ،بیشتر بر رفتار فردی و آزمون نظریههای رفتاری افراد اســت (مانند تجارب آزمایشگاهی سلتن) .از نظر موضوعی نیز ،آزمایشها در سراسر ی گرفته تا اقتصاد کالن ،صورت میگیرد. حوزه علم اقتصاد ،از نظریه باز تمایز و تفاوت میان نظریه بازی و عقالنیت محدود و اقتصاد آزمایشــگاهی و تحقیقات در زمینه تورشهای شناختی بسیار زیاد است .با این حال تا جایی که من میدانم ،تمام این مباحث در حوزه اقتصاد رفتاری جای میگیرند .تحقیقات خوب اقتصاد رفتاری میتواند تنها بهصورت نظری و بدون هیچ آزمایشــی صورت گیرد. در عین حال ،این تحقیقات میتواند تنها متکی بر آزمایش بوده و بدون هیچ مبنای نظری یا با مبانی اندک نظری انجام شــود .از این رو ،منطقی است که تقسیمبندی اقتصاد رفتاری مبتنی بر موضوع تحقیق و نه روش تحقیق باشــد .این دقیقا کاری اســت که من در این کتاب پیش گرفتهام ،یعنی ترکیب دو فضای نظری و تجربی. با وجود این ،باید دانست که شکاف میان تحقیقات نظری و تجربی بسیار گسترده
37
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
است و گاهی پر کردن این شکاف کاری صعب و طاقتفرساست. پیش از پایان این بخش ،مرور دیگر واژگانی که ممکن اســت در حوزه اقتصاد رفتاری با آن برخورد کنیم میتواند مفید باشــد .از واژه «روانشناســی اقتصادی» آغاز میکنم .در اصل ،روانشناســی اقتصادی زیرمجموعه علم روانشناسی است که مباحث مرتبط با روانشناســی تصمیمگیری اقتصادی را بررســی میکند .مثال ممکن است در روانشناسی اقتصادی این سوال مطرح شود که چه فرآیند شناختی طی شــد تا تصمیم گرفتید این کتاب را بخرید .گاهــی تمایز میان اقتصاد رفتاری و روانشناســی بسیار سخت میشــود که بعدا در مورد آن خواهم گفت .فقط در اینجــا همین را بگویم که اکثرا آنچه بهطور تاریخی اقتصاد رفتاری خوانده شــده است ،چیزی جز روانشناسی اقتصادی نیست .مشکل آنجاست که اقتصاد رفتاری نیازمند تکیه گســترده بر مباحث و یافتههای روانشناسی اقتصادی است و از این رو اســت که مرز میان این دو مبحث تا اندازهای محو شــده است .به همین دلیل است که بسیاری از مطالبی که قصد بیان آنها را در این کتاب دارم ،بیشتر در حوزه روانشناسی اقتصاد جای میگیرد تا اقتصاد رفتاری. اصطالح بعدی ،مالی رفتاری اســت .آنچنان که از نامش پیداست ،مالی رفتاری در اصل زیرمجموعه اقتصاد رفتاری است که به بررسی تصمیمگیریها و رفتارهای مالــی میپردازد .گفتم «در اصــل» زیرا در خالل این ســالها ،مالی رفتاری برای خود مسیری مستقل پیموده است .اگرچه در این کتاب به بررسی اختصاصی مالی رفتاری نمیپردازم ،اما مهمترین موضوعات و دستاوردهای آن مانند «فرضیه بازار کارا» را بیان خواهم کرد .در واقع ،بسیاری از موارد کاربردی مورد اشاره در کتاب از مالی رفتاری گرفته شده است. در نهایــت ،واژه «علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناســی» را معرفی خواهم کرد. مبحــث اقتصاد مبتنی بر اعصــاب فصلی در این کتــاب دارد و از این رو ،نیازی به تفصیل آن در این بخش نیســت .اما همیــن را بگویم که این بحث ،بهروزترین دستاورد در علم اقتصاد رفتاری است که علم عصبشناسی را به علم اقتصاد ارتباط داده است .البته این ادعا نیز صحیح است که مشارکت اقتصاد مبتنی بر اعصاب در علم عصبشناسی بیشتر از مشارکت آن در علم اقتصاد است .از این رو ،مجادالت
جدی در خصوص این حوزه جدید علمی مطرح است و این تنها زمان است که به ما خواهد گفت آیا این حوزه توانسته است کمکی قابل توجه به توسعه علم اقتصاد کند یا خیر .البته خود اقتصاد رفتاری نیز از جنجال به دور نیست .این دقیقا مبحثی است که در بخش بعد به آن خواهم پرداخت.
-3-1-1مباحث و مجادالت
اقتصاد رفتاری
38
بلی! مجادله و اختالفنظــر در حیطه اقتصاد رفتاری نیز وجود دارد .اقتصاددانان این سوال را مطرح میکنند که آیا ما به اقتصاد رفتاری و آزمایشهای اقتصادی نیازمندیم. اقتصاددانان رفتاری روشها و تکنیکهای دیگران همچون دانشــمندان حوزه اقتصاد مبتنی بر اعصاب را زیر سوال میبرند .اختالفنظرهای دانشگاهی چیز عجیب و غریبی نیست ،اما دانستن در مورد آن میتواند مفید باشد .در این بخش چهار بحث را مطرح میکنم که میتوانید در اینجا یا در طول کتاب در مورد آن فکر کنید. بگذارید بحث را با یک سوال بزرگ آغاز کنم که قبال توضیح کمی در مورد آن در بیان فراز و فرود اقتصاد رفتاری ارائه کردم: «آیا کافی اســت که فرض کنیم مردم مشابه انسان اقتصادی هستند یا ما نیازمند فروض مبتنی بر روانشناسی هستیم؟» شــاید درک عمومی ،گرایش به استفاده از فروض مبتنی بر روانشناسی داشته باشــد .روششناسی اقتصاد اثباتی که اقتصاددانانی چون میلتون فریدمن از آن دفاع میکنند ،چنین درکی را قبول ندارد .اساس این روششناسی آن است که یک مدل و نظریه باید بر اساس پیشبینیهای آن و نه فروض آن مورد نقد قرار گیرد .فریدمن ( )40-41 :1953مینویسد: «یکی از اشــتباهات رایج که موجب خسارات بسیار شده است ،اشتباه در زمینه فروض تحلیلهای اقتصادی است .یک فرضیه یا نظریه علمی مفید بیان میکند که برخی از نیروها در فهم مجموعه مشــخصی از پدیدهها مهم هستند و برخی دیگر، از اهمیت برخوردار نیستند .»... چنین نظریهای با مقایســه مســتقیم فروضش با واقعیت سنجیده نمیشود .در واقع ،هیچ روش ســودمندی بــرای انجام چنین کاری وجود نــدارد .در حقیقت
39
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
واقعگرایی ِ صرف ،تحققناپذیر اســت .این سوال که آیا یک نظریه به اندازه کافی واقعی اســت ،باید تنها با ارزیابی این نکته ســنجیده شود که آیا پیشبینیهای آن نظریه به اندازه کافی برای اهداف مورد نظر خوب است یا اینکه آیا این پیشبینیها از پیشبینیهای نظریههای رقیب بهتر است. اینکه مردم شــبیه انسان اقتصادی نیستند دلیلی نمیشود که ما فرض نکنیم آنها شبیه انسان اقتصادیاند .ما باید به پیشبینیها نگاه کنیم .برای نشان دادن تفاوت این دو ،فرض کنید که ببینیم آنا در حال رفتن به کتابفروشی است .میخواهیم بدانیم که آیا او این کتاب را میخرد یا نه .برای پاســخ به این سوال ،دو مدل را پیشرو داریم که از آنها با عنوان «مدل شــناختی» و «مدل انتخابی» نام میبریم .فرض کنید که مدل شــناختی در تشریح فرآیند فکری آنا در مورد خرید این کتاب ،بهتر عمل کنــد .باز هم فرض کنید که مدل انتخابی ،پیشبینی بهتری از اینکه آیا آنا کتاب را خواهد خرید یا نه ارائه میدهد .کدامیک از این دو مدل بهتر است؟ شاید بگویید که این سوال شیطنتآمیز است؛ زیرا اگر مدلی فرآیند تفکر را بهتر توصیف کند ،حتما بهتر میتواند بگوید که فرد چگونه رفتار میکند .متاســفانه ما در اینجا با یک دوراهی مواجه میشــویم ،زیرا تمامی مدلها ،انتزاعات کنترلشده از واقعیتهای پیچیده بیرونی هســتند .از این رو ،این شمایید که باید میان این دو انتخاب کنید. برای روانشناســان ،مسلما مدلشــناختی بهترین انتخاب است؛ زیرا توصیف بهتری از نحوه تفکر آنا ارائه میدهد .این انتخاب روانشناســی اقتصادی است .اما برای اقتصاددانان ،مدل انتخابی بهتر است؛ زیرا قادر به ارائه پیشبینیهای اقتصادی دقیقتر اســت .این هم انتخاب اقتصاد رفتاری است .هنوز هم مشخص نیست که آیا فروض مبتنی بر روانشناســی برای اقتصاد مفید است یا خیر .ما در این کتاب مثالهایی را بیان خواهیم کرد که در آن مدلهای با فروض روانشناسی بسیار بدتر از مدلهای استاندارد اقتصادی عمل میکنند. اگر به دنبال مدلی ایدهآل باشــیم که بهترین اجزای دو مدل شناختی و انتخابی را انتخاب و با هم ترکیب کرده باشــد ،احتماال دســت خالی باز خواهیم گشت .اقتصاد رفتاری نیاز دارد تا با ارائه پیشبینیهای خوب اقتصادی و حتی پیشبینیهایی خوبتر
اقتصاد رفتاری
40
از مدل استاندارد اقتصادی ،خود را ثابت کند .این امر ،ما را به بحث دوم میکشاند: «آیا باید بر جنبههایی از مدل اســتاندارد اقتصادی تاکید کنیم که بهخوبی عمل میکند یا جنبههایی که عملکرد ضعیف دارد؟» مثالی جالب از این بحث پس از کنفرانس «مبانی رفتاری نظریه اقتصادی» که در سال 1985برگزار شد ،مطرح شد .برگزارکنندگان کنفرانس معتقد بودند «شواهد رو به رشدی (عمدتا از جنس آزمایشگاهی) ثبت شده است که نشان از دوری نظاممند از احکام اقتصاد متعارف در زمینه رفتار عقالیی اقتصادی است» (هوگارت و ردر، .)1987ورنون اســمیت ( )1991که در کنفرانس حاضر بود ،جمله زیر را به جای عبارت فوق ترجیح داد« :شواهدی رو به رشد ثبت شده است که سازگار با الزامات مدلهای عقالیی اســت!» .پیش از این ،او در ســال 1988نوشت« :پیشرفتهای علمی ما به این دلیل ُکند شده است که ما از این واقعیت شگفتآور مغفول ماندهایم که گاهی نظریهها ،بهتر از آنچه از تفاسیر انتزاعی آن انتظار داریم ،در دنیای واقعی عمل میکنند». واضح است که این عبارت ،هنوز هم به قوت خود باقی است .هنوز هم برخی از اقتصاددانان رفتاری متمایل به تاکید بر جنبههای مثبت و برخی متمایل به تاکید بــر جنبههای منفی اقتصاد متعارفند .حال چرا توافقی میان آنها صورت نمیگیرد؟ یک دلیل شاید تفاوت میان فروض و پیشبینی باشد .اقتصاددانان رفتاری که عقبه اقتصادی دارند (مانند ورنون اســمیت) ،معموال بر عملکرد مثبت مدل اســتاندارد اقتصادی تاکید میکنند .این نیز احتماال به دلیل تاکید طبیعی آنها بر پیشبینی است تا فروض .آنها که عقبه روانشناسی دارند ،متمایل به عملکرد بد مدلهای متعارف اقتصادی هســتند .درست برعکس ،این نیز احتماال بدین دلیل است که آنها بیشتر بر محدودیتهای فروض متمرکز میشــوند .اگر فروض مدل استاندارد تا حدی بد ،اما پیشبینیهایش تا حدی خوب باشــد ،کامال مشخص میشود که چرا این دو گروه با هم به توافق نمیرســند .البته این قصه سر دراز دارد .حتی اقتصاددانان در شــیوه ارزیابی پیشبینیها با هم اتفاق نظر ندارند .این نیز شــاید تا بخشــی ریشه در تفاوت نگرش آنها در توســعه مدل استاندارد اقتصادی دارد .اقتصاددان
1- Ken Binmore
41
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
آزمایشگاهی و نظریهپرداز بازی ،کِن بینمور ،)249F :2008( 1این اختالف را چنین توضیح میدهد: «در یک ســوی طیــف ،آزمایشــگران میانهرویی وجود دارند کــه با تاکید بر پیشبینیهای نسبتا موفق نظریههای سنتی اقتصاد ،از آن دفاع میکنند .اما در سوی ت مدلهای متعارف دیگر ،آزمایشگران افراطی حضور دارند که با نگاهی به شکس در پیشبینی ،ادعا میکنند که نظریه سنتی اقتصاد اصال کار نمیکند». فارغ از تنازعات فوق ،در شــرایط معمول نیز ممکن است مخالفت ادامه یابد. برای آنکه بدانیم چرا ،سوال زیر را در نظر بگیرید: «اگر بدانیم که مدل استاندارد اقتصادی تنها الگوی رفتاری افراد با تجربه (یعنی کسانی که قبال شرایط یا تصمیمات مشابه را تجربه کردهاند) را به خوبی پیشبینی میکند ،چه چیز را میتوانیم نتیجه بگیریم؟» البته پاســخگویی به این سوال سخت است .مشکل آنجاست که در اکثر مواقع، مدل استاندارد پیشبینیهای ضعیفی در مورد آنچه افراد بیتجربه در شرایط معین انجــام میدهند ،ارائه میکند .اما زمانی که تعداد مواجهات به چهار ،پنج و شــش افزایش مییابد ،پیشبینیها بهتر و بهتر میشــود .این همــان «فرضیه ترجیحات مکشوف» است که مدعی است ،مدل اســتاندارد اقتصادی زمانی پیشگوی خوبی است که مردم از فرصت کافی برای یادگیری از تجارب گذشته برخوردار باشند. بحثهایی در خصوص اعتبار فرضیه ترجیحات مشکوک صورت گرفته است و البتــه ما نیز در این کتاب ،شــرایطی را خواهیم دید که برای پیشبینی اقتصادی، نیازی به هیچ میزانی از تجربه نیست .اینجاست که باز هم به همان سوال بازمیگردم که آیا باید به نیمه پر لیوان نگاه کنیم یا نیمه خالی آن .سوال جالب توجه دیگر آن اســت که اگر فرضیه ترجیحات مشکوک درست باشد ،چه نتیجهای از آن میتوان گرفت؟ پاســخ به این سوال بســتگی به آن دارد که آیا افراد در شرایط مورد نظر ما ،فرصت کافی برای یادگیری خواهند داشــت؟ مسلما چنین نیست .زیرا شرایط بســیاری مانند بازنشستگی ،انتخاب شغل ،خرید خانه و غیره را میتوان نام برد که افراد تنها یک بار یا به دفعات معدودی قادر به تجربه آن هســتند .اینها شــرایطی
اقتصاد رفتاری
42
هســتند که مایلیم تا پیشبینیهای صحیحی از آنها داشــته باشیم .پس آیا میتوان گفت که مدل استاندارد اقتصادی چیز فوقالعادهای نیست؟ برای آسانگیری ،از طرح سوال فوق طفره میروم و بحث خود را با سوالی به مراتب سادهتر به پایان میبرم: «آیا اقتصاد رفتاری باید علم اقتصاد را از منظر روانشناســی بازنویســی کند یا آنکه مدل استاندارد اقتصادی را برای در بر گرفتن برداشتهای روانشناختی ،جرح و تعدیل کند؟» برخی ممکن است مدل متعارف را به کناری نهند .شاید شما نیز چنین انتظاری از اقتصــاد رفتاری دارید .اما با عرض معذرت باید بگویم که اقتصاد رفتاری چنین نمیکند .اقتصاد رفتاری غالبا سعی در همکاری با مدل متعارف اقتصادی دارد ،چه این مدل پیشــگوی خوبی باشد یا نباشد .آنچنان که قبلتر نیز گفتم ،این یک نقطه شروع طبیعی اســت .به عنوان مثال ،دانیل کانمن درباره کار مشترکش با تورسکی میگوید« :مدل کارگزار منطقی ،نقطه شروع ما و مهمترین منبع الهام فرضیه صفر ما بود» .برای آنکه نقل قولی نیز از دو اقتصاددان پیشگام رفتاری یعنی کالین کمرر 1و جورج لوئنشتین 2داشته باشم ،به این جمله بسنده میکنم (« :)2003در بطن اقتصاد رفتــاری چنین باوری وجود دارد که با افزایش واقعگرایی پایههای روانشــناختی تحلیلهای اقتصادی ،علم اقتصاد به خودی خود بهبود مییابد».
-2-1نگاهی به روشهای اقتصاد رفتاری
دیدیــم که اقتصــاد رفتاری در هر دو حوزه نظریه و آزمایش فعال اســت .در این بخش میخواهم نگاهی مختصر به روشهای اقتصاد رفتاری و بهویژه آزمایشهای اقتصادی بیاندازم .قبل از هر چیز ،میخواهم این نکته را مشــخص کنم که هدف، تشریح شیوه اجرای آزمایش یا آزمونهای آماری بر دادههای آزمایشگاهی نیست. این منظور ،کتابهای خاص خود را میطلبد و البته کتابهای خوب بســیاری در این زمینه نگاشــته شده است (به بخش مطالعات بیشــتر در انتهای فصل مراجعه کنید) .چیزی که به دنبال آن هســتم ،ارائه توضیحاتی کافی اســت که شما را قادر 2- George Loewenstein
1- Colin Camerer
-1-2-1نگاهی به آزمایشها
برای انجام یک آزمایش ،نیازمند افرادی هســتیم که تمایل به شــرکت در آزمایش داشته باشــند .به این افراد «آزمودنی» یا شرکتکننده گفته میشود .برای استخدام تعدادی آزمودنی ،نامههایی را ارســال و تبلیغاتی را نصب کردیم تا در نهایت 120 فرد داوطلب مورد نیاز را یافتیم .اکثر این افراد ،دانشجویان دانشگاه کِنت بودند .از تکتک آزمودنیها خواســته شد تا در یک جلسه آزمایش مشخص ،شرکت کنند. ما در مجموع شش جلسه را با حضور 20نفر در هر جلسه برگزار کردیم (راستش را بخواهید تعداد بیشــتری دانشــجو را دعوت کردیم ،زیرا میدانستیم که شانس حضور به موقع 20دانشجو در یک جا ،تقریبا صفر است) .تمامی جلسات در محل آزمایشگاه دانشگاه برگزار شد.
43
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
بــه مطالعه بقیه کتاب کند .به عبارت دقیقتــر ،میخواهم مجموعه اصطالحاتی را توضیح دهم که قصد استفاده از آن را در این کتاب دارم. این نکته را فرا گرفتهام که به جای سخن از آزمایشها و نظریهها در یک فضای انتزاعی ،جالبتر است آنها را با استفاده از تحقیقاتی که خود و همکارانم در هنگام نــگارش این کتاب انجام دادهایم ،بیان کنم .بــا این کار میتوانم تمام مفاهیم مورد نیاز در این مرحله را به شما انتقال دهم .مفاهیم دیگر در جای خود یا زمانی که به آن نیاز دارید ،در قالب «جعبههای روش تحقیق» در سراســر کتاب به شما عرضه خواهد شد. از واژه «مطالعه» به عنوان بخش معینی از تحقیق استفاده خواهم کرد .هدف یکی از مطالعــات ما آن بود که ببینیم آیا مقدار پولی که مردم در قالب یک «بازی کاالی عمومی آستانهای» میبخشــند ،تاثیری بر هماهنگی آنها خواهد داشت؟ شاید این مثال در حال حاضر برای شــما مفهوم نباشد .اما نگران نباشید! بهزودی این مشکل حل خواهد شــد .یک «مطالعه» ممکن است بخشی از یک «طرح» بزرگتر باشد. طرحی که مورد بررسی قرار میدهیم ،چگونگی هماهنگی بهتر مردم در بازیهای کاالی عمومی آســتانهای اســت .بخش عمدهای از این مطالعه اجرای آزمایشها خواهد بود که در مورد آن صحبت خواهم کرد.
اقتصاد رفتاری
44
زمانی که تمامی آزمودنیها آمدند ،پس از یک معرفی کوتاه هر یک به ســمت رایانهای هدایت شــدند .پس از آن دیگر تا پایان آزمایش صحبتی صورت نگرفت و در این مدت آنها تنها مجاز به مشــاهده صفحه رایانه خود بودند .به آزمودنیها اطمینان داده شــد که همه چیز محرمانه اســت و البته به دلیل رعایت موارد فوق، چنیــن نیز بود .آزمودنیها در کنار هر رایانه برگه دســتورالعملی یافتند که عبارتی اینچنین بر روی آن نوشته بود: «در این آزمایش ،شما تصمیماتی میگیرید و متناسب با انتخاب خود و دیگران، پولی به دســت میآورید .پول در یک پاکت و در انتهای آزمایش به شما پرداخت خواهد شد .تنها شما خواهید دانست که چه میزان پول به دست آوردید. شــما به گروههای پنج نفره تقسیم شدهاید .اعضای هر گروه در طول آزمایش ثابت خواهند ماند .آزمایش 25دور به طول خواهد انجامید .در هر دور شــما باید تصمیمی بگیرید و عایدی کل شــما به تصمیمات شــما در تمامی دورها بستگی خواهد داشت. در شــروع هر دوره به شــما و دوســتان هم گروهیتان ،هر یک 55ژتون داده میشــود .هر کدام از شــما باید جداگانه تصمیم بگیرید که مایلید چه میزان از 55 ژتون را به حســاب گروه اختصاص دهید .اگر تعداد ژتونهای اختصاصیافته به حساب گروه 125یا بیشــتر باشد ،شما 50ژتون اضافی دریافت خواهید کرد .اما اگر تعداد کل ژتونهای اختصاص یافته به حســاب گروه کمتر از 125باشد ،هیچ تعداد ژتون اضافی به شما پرداخت نمیشود .اما ژتونهای پرداختشده به گروه به حساب شما بازگردانده خواهد شد. بنابراین در انتهای هر دور: اگر تعداد کل ژتونهای اختصاصیافته به حساب گروه ≥ 125عایدی شــما = 55ژتون اولیه -ژتونهای اختصاصیافته به حســاب گروه + 50ژتون اضافی اگر تعداد کل ژتونهای اختصاصیافته به حساب گروه < 125عایدی شما = 55ژتون اولیه در انتهای جلسه ،از شما خواسته میشود تا پرسشنامه کوتاهی را پر کنید .پس
45
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
از آن ،به ازای هر ژتونی که در کل کسب کردهاید ،نیم پوند به شما پرداخت خواهد شد .عالوه بر این مبلغ ،دو پوند اضافی نیز به هر فرد داده خواهد شد». پس از آنکه آزمودنیها دســتورالعمل آزمایش را خواندند ،آزمایش با استفاده از رایانهها آغاز خواهد شــد (ما در این آزمایش از نرمافزار اقتصاد آزمایشــگاهی z-treeاستفاده میکنیم) .آنچه از آزمودنیها خواسته میشود آن است که مشخص کنند مایلند چه میزان ژتون به حساب گروه اختصاص دهند. به عنوان نمونه در گروه اول ،آزمودنیهای اول تا پنجم به ترتیب ،50 ،0 ،25 25و 10ژتون را به حســاب گروه واریز میکنند .تعداد کل 110 ،ژتون میشود که از رقم هدف 125ژتون کمتر اســت .این نتیجه به آزمودنیها اعالم شــده و به آنها گفته میشــود که عایدی آنها 55ژتون است .اینچنین ،دور اول آزمایش پایان میپذیرد. بازی بهطور مشابه تا انتهای دور 25ام ادامه مییابد .بهطور کلی ،آزمایش خیلی طوالنی نمیشود و پس از 30تا 45دقیقه پایان مییابد .با پایان یافتن تمامی دورها، مبلغ پرداختی هر آزمودنی محاسبه شده و بهصورت نقد به او پرداخت میشود .هر آزمودنی بهطور متوسط 10پوند کسب کرد که برای 30دقیقه ،کاسبی بدی نیست! نکتهای که میخواهم بر آن تاکید کنم آن است که از آزمودنیها خواسته میشود تا یک کار مشابه را برای چندین دفعه انجام دهند .در نمونه باال ،از آنها خواسته شد تا بازی مشــابه کاالی عمومی آستانهای را برای 25بار تکرار کنند .اهداف مختلفی ممکن است در پس این آزمایش باشد که یکی از مهمترین آنها این است که ببینیم مردم چگونه از تجارب خود چیزی میآموزند .به عنوان مثال ،گروه اول در دور اول کمتر از رقم هدف ،ژتون در حساب گروه خود قرار دادند .حال جالب است ببینیم که آنها به این تصمیم خود چگونه عکسالعمل نشان میدهند .در واقع ،پاسخ آنها اینگونه بود که تعداد ژتونها در دور دوم به 161ژتون رســید که بســیار باالتر از هدف بود .پس آنچنان که دیدید ،واژه «دور» بهخوبی نشــان میدهد که آزمودنیها چگونه با ادامه آزمایش پیشــرفت میکنند (گاهــی از واژه «مرحله» به جای «دور» استفاده میشــود که من به دلیل استفاده از آن در جایی دیگر ،از همان واژه «دور» در اینجا استفاده میکنم).
اقتصاد رفتاری
46
خوشــبختانه مثال فوق ،هم شما را با بازی کاالی عمومی آستانهای آشنا کرد و هم ایدههایی در مــورد ماهیت یک آزمایش و آنچه در آن اتفاق میافتد ،داد .حال ســوال اینجاست که ما مایل به استخراج چه چیزی از این آزمایش بودیم؟ خواسته اصلی ما از یک بازی کاالی عمومی آســتانهای آن است که ببینیم آیا اعضای گروه به مقدار کافی از ژتون خود به حســاب گروه واریز میکنند تا آســتانه 125ژتون تامین شود؟ اگــر این توضیــح مختصر بود ،تصور کنیــد که پنج هماتاقــی میخواهند تلویزیونــی را بخرند که 125دالر قیمت دارد .آنها باید در بین خود 125دالر را جور کنند یا آنکه از خیر تلویزیون بگذرند .بهطور کلی آنها مایل به پرداخت ایــن حد پول هســتند ،اما دالیل خوبی را میتوان یافت که آنها را از رســیدن به این هدف باز دارد .از تحقیق پیشــین یاد گرفتیم که گروه میتواند کامال در رسیدن به این آستانه ناکام بماند. ســوال مشخص بعدی در مطالعه ما آن اســت که آیا اگر به گروه مقدار ژتون اولیه بیشتری بپردازیم ،آنها در رسیدن به آستانه موفقتر عمل میکنند .در آزمایش قبل هر فرد 55ژتون داشــت یا به زبان مثال پیشــین ،هر همخانه 55دالر برای پرداخت پول تلویزیون دارد. چه میشد اگر پول آنها به 70دالر یا 30دالر تغییر مییافت .آیا آنها در رسیدن به آستانه موفقتر بودند یا از شانس کمتری برخوردار میشدند .این سوال میتواند بهآســانی با استفاده از آزمایشهایی پاسخ داده شود .بدین صورت که میتوانیم به برخی از گروهها در شروع کار 55ژتون ،برخی دیگر 30ژتون و برخی دیگر 70 ژتون بپردازیم و بررسی کنیم که آنها چگونه به حد و آستانه میرسند. این همان کاری اســت که انجام دادیم .واژه «تدبیر آزمایشی» واژهای است که برای تفکیک نســخههای مختلف این آزمایش به کار میرود .ما در آزمایش اصلی پنج تدبیر مختلف داشــتیم ،اما من در اینجا تنها به همان سه تدبیری که ذکر کردم بسنده میکنم .این تدبیرها در نمودار 1-1نشان داده شدهاند.
نمودار :1-1نگاهی کلی به طرح
مرســوم اســت که یک تدبیر را به عنوان تدبیر پایه نامگذاریکرده و از آن به عنوان مبنای مقایسه اســتفاده کنیم .در آزمایش فوق ،تدبیری که در آن آزمودنیها 55ژتــون دارند به عنوان مبنا در نظر گرفته میشــود .این تدبیر از آنجا به عنوان تدبیر پایه انتخاب میشود که بارها توسط دیگر محققان استفاده شده است .بنابراین انتظاراتی در مورد آنچه ممکن است در این تدبیر به وقوع بپیوندد داریم و بهآسانی میتوانیم نتایج کار خود را به نتایج دیگر محققان پیوند دهیم .این کار برای پیشبرد علمی آزمایش بسیار مفید است. نکتــهای که مایلم بهطور واضح بیان کنم ،تفاوت میان تدبیر آزمایش و جلســه آزمایش است .جلسه آزمایش به زمان و مکانی معین از اجرای یک آزمایش اطالق
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
47
اقتصاد رفتاری
48
میشــود (مثال جلســه ســاعت دو بعد از ظهر در تاریخ جمعه 29 ،ژانویه) .تدبیر آزمایش به نســخهای مشخص از یک آزمایش اطالق میشــود (مثال تدبیر پایه با 55ژتون آغازین) .جلســه و تدبیر دو چیز کامال متفاوتند .ممکن است یک جلسه با چندین تدبیر یا چندین جلسه با یک تدبیر آزمایشی برگزار شود .مثال در جلسه ،4چهار گروه وجود دارند که د و تای آنها با تدبیر باال ( 70ژتون) و دو تای دیگر با تدبیر پایین ( 30ژتون) طراحی شدهاند. نکته قابل توجه دیگر ،بحث فریب یا حیله اســت .در روانشناســی ،فریب در آزمایشها ،به معنای آنکه آزمایشــگر در مورد آنچــه انجام میدهد به آزمودنیها دروغ بگوید ،امر غریبی نیســت (البته پس از آزمایش به آزمودنیها گفته میشود که به آنها دروغ گفتهاند) .این روش در علم اقتصاد کامال مردود اســت ،زیرا علم اقتصاد معتقد اســت که به هیچ عنوان حق فریب آزمودنیها را نداریم .پس اگر به آنها گفته میشود آزمایش 25دور ادامه مییابد یا هر ژتون نیم پوند میارزد ،واقعا همین اتفاق میافتد .البته اینکه نمیتوان آزمودنیها را فریب داد به این معنا نیست که باید به آنها همه چیز را گفت .در حقیقت ،یکی از الزامات اولیه اکثر آزمایشها آن اســت که باید بهصورت یکسو کور برگزار شــوند .یعنی آزمودنیها نباید به واســطه دانستن زیاد ،در رفتار خود دچار تورش شوند .به عنوان مثال ،در آزمایش فوق نمیخواســتیم تا آزمودنیها بدانند که هدف ما از انجام آزمایش ،تغییر تعداد ژتونهاست .اگر آن را میدانســتند ،رفتار آنها دچار انحراف میشد .پس حال که نمیتوان به آزمودنیها دروغ گفت ،باید به آنها حداقل اطالعات ممکن را داد. قبل از حرکت به ســوی بخش نظریه ،ذکر این نکته الزم است که آزمایشی که در ســطور فوق بیان کردم ،آزمایشــی متعارف بود .اما همین آزمایش نیز میتواند به اشــکال مختلف صورت گیرد .مثال گاهــی آزمایشها با قلم و کاغذ و گاهی با رایانه انجام میشــود .گاهی آزمودنیها حق هیچگونه تعاملی ندارند ،اما گاهی آنها میتوانند با استفاده از چت رایانه با یکدیگر ارتباط برقرار کنند .گاهی دانشآموزان مورد آزمون قــرار میگیرند و گاهی معاملهگران حرفــهای بازارهای مالی .گاهی آزمایشها در بیرون از آزمایشــگاهها و در ســوپرمارکتها یا ورزشگاهها صورت میگیرد .حاالت بسیاری امکانپذیر است که در جای خود به آنها خواهم پرداخت.
-2-2-1نگاهی به نظریهها
49
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
آزمایشها بدون پشتوانه نظری زیاد به کار نمیآیند .از این رو ،در این بخش قصد دارم تا اطالعاتی را که در مورد مفاهیم پایه نظری محتاجید به شما عرضه کنم .برای شــروع ،بیایید عملکرد فردی به نام اِدوارد در آزمایش فوق را بررســی کنیم .برای ســادگی ،فرض کنید که آزمایش شامل تنها یک دور است .تمامی کاری که ادوارد باید انجام دهد آن اســت که تصمیم بگیرد چه میزان از ژتونها را به حساب گروه اختصاص دهــد .او میتواند هر عدد صحیحی بین 0تا ( 55و البته خود 0و )55 را انتخــاب کند .ما به این مجموعه ،مجموعه کنشها یا مجموعه گزینههای ممکن میگوییم .از این رو ،ادوارد باید یک کنش یا گزینه را از این مجموعه انتخاب کند. کنش وی کار او را نیز توصیف میکند .به عنوان مثال ،یک کنش میتواند تخصیص 20ژتون به حساب گروه باشد. حال میخواهم تمایز کنش و اســتراتژی را بیان کنم .استراتژی توصیف میکند چگونه ادوارد تصمیم میگیرد که چه کنشــی را انجام دهد .برای توضیح بیشــتر، توضیحــی کوتاه از مطالعه دوم من که در جریان اســت ،جالــب خواهد بود .در ایــن مطالعه ،قبل از آنکه آزمودنیها انتخاب کنند که چه میزان به حســاب گروه اختصاص داده شــود ،به یک نفر از اعضای گروه اجازه داده میشود تا به دیگران میزان ژتون اختصاصیشان را پیشنهاد کند .اگر ادوارد آن فرد پیشنهاددهنده نباشد، پس باید مجموعه کنشهایی مانند قبل داشــته باشد .یعنی عدد صحیحی میان 0و 55را انتخاب کند .با این حال ،اســتراتژی او ممکن اســت به میزان پیشنهاد شده مشروط شود .مثال ،اســتراتژی ممکن است اختصاص ژتونها به تعداد پیشنهادی باشد .پس اگر پیشنهاد 20ژتون باشد ،او 20ژتون میپردازد و اگر 25ژتون باشد، پرداخت وی به 25ژتون افزایش مییابد .پس کنشها و استراتژیها متفاوتند و باید تا به حال فهمیده باشید که کنشها قابل رؤیتند ،اما استراتژیها رؤیتپذیر نیستند. مثال دیدیم که ادوارد چه میزان ژتون به حساب گروه اختصاص داد .اما بهطور کلی نمیدانیم که اگر مثال پیشنهاد متفاوت بود ،این میزان چقدر تغییر مییافت. نکتــه بعد ،معرفی تابع بازده اســت .تابع بازده ادوارد نشــان میدهد که با هر ترکیب ممکن اســتراتژیهای ادوارد و دیگران ،چه میزان بازده نصیب او میشود. مثال اگر هر کس 20ژتون به حســاب گروه بپردازد ،بازده او 55ژتون میشود .به
شیوههای مختلف میتوان تابع بازده را نوشت .یک راه نوشتن تابع بازده بهصورت ) u E (s1,s2 ,s 3 ,s4 ,s 5است که نشــان میدهد بازده ادوارد تابعی از استراتژیهای پنــج عضو گــروه (از جمله خود ادوارد) اســت .روش دیگر نوشــتن بهصورت ) u E (s E ,s − Eاســت که نشان میدهد بازده ادوارد تابعی از استراتژی ادوارد ( )Eو استراتژی دیگر اعضا ( )-Eاست .پس میتوان نوشت: 55 − s E + 50 if s 1 +s2 + + s5 ≥ 125 u E (s E ,s − E ) = if s1 + s2 + + s5 < 125 55
اقتصاد رفتاری
50
برای سادگی در زمان حل تابع بازده ،میتوان کنش را جایگزین استراتژی کرد؛ چنانکه من در مثال فوق انجام دادم .یکی از مســائل نســبتا مشکل ،تفسیر بازده اســت .بازده میتواند یک چیز کامال عینی مانند مقدار پول کسبشــده باشد .اما بهطور مرسوم ،معادلســازی آن با مطلوبیت که برابر با مقدار ذهنی شادی است، مفیدتــر خواهد بود (ما به این موضــوع در فصول دوم و دهم خواهیم پرداخت). این دو تعریف متفاوتند؛ زیرا مثال با دو برابر شدن مقدار پول عایدی ،لزوما میزان شادی ،افزایشــی دو برابر نخواهد داشت .با این حال ،قاعده مرسوم ،برابر گرفتن دو تابع بازده و تابع مطلوبیت اســت که من نیز در این کتاب از آن تبعیت میکنم. در همینجــا بگویم که این کار عمدتا به دلیل ســادگی صورت میگیرد و نه به یــک دلیل خوب اقتصادی! اگر ما گروهی از افراد را داشــته باشــیم که مجموعه کنشها ،استراتژیها و تابع بازده تکتک آنها را بدانیم ،در واقع یک بازی خواهیم داشــت .برای خرســندی نظریهپردازان بازی ،به آنچه در یک دور اتفاق میافتد، بازی مرحلهای ،بازی مبنا یا بازی سازنده خواهیم گفت .بنابراین ،در کل آزمایش بازی کاالی عمومی آســتانهای (یعنی تمــام 25دور) ،همان بازی مرحلهای انجام شــد .تفکیک بازی به بازیهای مرحلهای بدان دلیل صــورت میگیرد که فردی ممکن اســت بخواهد کنش خود را در دور دوم مقید به نتایج دور اول کند و این اســتراتژی را تا پایان بازی حفظ کند .مثال دیگر ،نوعی از استراتژی است که در آن فرد میگوید «اگر در دور اول به آســتانه رســیدم ،در دور دوم نیز همان میزان ژتون را به حســاب گروه اختصاص خواهم داد» .بهطور معمول ،شاید تمایز میان
) u i (si ,s − i ) ≥ u i (s,s − i
برای هر فرد i ، siنشــاندهنده آن استراتژی است که او انتخاب میکند و نشــاندهنده آن استراتژی است که او میتوانســت انتخاب کند .در بازی کاالی عمومی آســتانهای ،واریز 25ژتون توسط هر فرد به حساب گروه ،تعادل نش را به وجود میآورد .اگر هر فرد به جای 25ژتون 24 ،ژتون را به حســاب گروه
S
51
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
بــازی مرحلهای و بازی کل به کاری نیاید .ایــن تمایز زمانی مفید خواهد بود که بازی مرحلهای در خالل آزمایش تغییر کند .مثال شاید آزمایشها را مشاهده کنیم که آزمودنیها یک بازی مرحلهای را برای ده دور و بازی مرحلهای دیگر را برای ده دور بعد انجام میدهند. آخریــن مفاهیمــی که قصد صحبــت از آنها را دارم ،پیامدهــای ممکن یک بازی اســت .در این میان ،دو مفهوم کارایی پارتــو و تعادل نش از اهمیت باالیی برخوردارند .بگذارید نخســت کارایی پارتــو را تعریف کنیم .زمانی میگوییم که یک پیامد ،کارای پارتو است که کسی نتواند وضع خود را بدون بدتر کردن وضع دیگــران بهبود بخشــد .برای درک ارزش این مفهوم ،فــرض کنید که یک پیامد، کارای پارتو نباشد .پس ما میتوانیم حداقل وضع یک نفر را بدون تغییر وضعیت دیگران ،بهبود بخشــیم .این که عالی است! در بازی کاالی عمومی آستانهای ،اگر هر کس 25ژتون را به حساب گروه ببخشد ،بازدهای معادل 80ژتون را به جیب میزند.این یک مثال از پیامد کارای پارتو اســت .اما اگر کسی ژتونی را به حساب گروه واریز نمیکرد ،بازدهای معادل 55به دست میآورد .این هم مثالی از پیامدی است که کارای پارتو نباشــد .پس کارایی پارتو در واقع روشی برای ایدهپردازی یک امر مطلوب در مقابل یک امر نامطلوب است. این مفهوم را با مفهوم تعادل نش مقایســه کنید .تعادل نش بیانگر اســتراتژی هر فرد اســت که در آن هیچکس نمیتواند اســتراتژی خود را تغییر داده و بازده خود را افزایش دهد .دوباره فرض کنید که تعادل نش وجود نداشته باشد .پس در اینصورت ،افراد میتوانند با تغییر استراتژی خود ،بازده خود را افزایش دهند .این رفتاری است که ما انتظار آن را داریم .فرمولی که شرط تعادل نش را بیان میکند بدین صورت است:
اقتصاد رفتاری
52
واریز کند ،دیگر تعادل نش وجود نخواهد داشــت ،زیرا در کل 5ژتون کمتر از مقدار آســتانه به حساب گروه واریز شده است .اگر به جای 25ژتون 29 ،ژتون را به حســاب گروه واریز کنند ،باز هم تعادل نش وجــود ندارد ،زیرا بازده او کاهش مییابد. جالب اســت بدانید که اختصاص صفر ژتون به حساب گروه توسط اعضای گــروه نیز یک تعادل نش به وجود میآورد .زیــرا هیچکس به تنهایی نمیتواند حساب گروه را به آستانه هدف (125ژتون) برساند .این نشان میدهد که تعادل نش لزوما نباید کارای پارتو باشــد .این هم البته درست است که نیازی نیست تا پیامد کارای پارتو ،در تعادل نش باشــد (آیا میتوانید مثالی از این نوع در بازی کاالی عمومی آســتانهای بیابید؟) .پس تعــادل نش و کارای پارتو دو چیز کامال متفاوتند. در اینجــا بحث را با برخی ایدهها که در بخش قبل بیان کردم ،به پایان میبرم. در اکثر مواقع ،تعادل نش جوهره مدل اســتاندارد اقتصادی اســت .یک انســان اقتصادی چیزی به جز کاری که او را در تعادل نش قرار ندهد انجام نمیدهد .اما تعادلهای نش بسیاری وجود دارند .در مثال فوق نشان دادم که حداقل دو تعادل نش در بازی کاالی عمومی آستانهای وجود دارد و شاید در بازیهای دیگر ،تعداد تعادلها بیش از این نیز باشــد .اساسا مدل متعارف نمیتواند بگوید که انسانهای اقتصــادی کدامیک از تعادلها را انتخاب میکننــد .این امر ،اقتصاد متعارف را تا اندازهای بیفایده میســازد و البته انگیزه حداقل فردی مانند من را برای اســتفاده از اقتصــاد رفتاری افزایش میدهد .آزمایشهــا میتوانند ما را در فهم آنکه مردم در خالل چنین بازیهایی چه رفتاری انجام میدهند ،یاری رســانند .با به دســت آوردن نتایج آزمایشها ،قابلیت علمی ما در مدلسازی رفتار اقتصادی و فهم ما از چگونگی استدالل و یادگیری مردم افزایش مییابد.
-3-1چگونه از این کتاب استفاده کنیم
ابتدا برای ایجاد یک چارچوب ذهنی ،مروری بر ادامه کتاب خواهم کرد .اما پیش از آن ،باید کمی در مورد روشــم در نگارش این کتــاب توضیح دهم .همانطور
53
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
کــه قبال گفتم ،هدف من از نگارش این کتاب ،توضیح اصول پایه ،ایدهها و نتایج اقتصاد رفتاری بود .همچنین میخواستم نشان دهم که چگونه کاربرد آن میتواند ما را در فهم جهان پیرامونمان یاری رســاند .این امر در آرایش فصول نمود یافته اســت .از این رو ،نیمه اول کتاب به بیان اصــول اولیه ،ایدهها و نتایج اختصاص یافته ،در حالیکــه نیمه دوم کتاب ،کاربردهای متنوع این علم را بیان میســازد. امیدوارم که این کتاب ،ترکیب خوبی از نظریه و عمل را ایجاد کرده باشد. روش من آن اســت که در تمام کتاب ،تعدادی آزمایش و مقاله نظری را برای نمایش بهتر آنچه تاکنون یاد گرفتهام ،برگزینم و بیان ســازم .من از این شیوه ارائه خوشــم میآید ،زیرا شانس تعمق هرچه بیشــتر در مطالعات و نمایش مفاهیم و کارکردهای اقتصاد رفتاری را برایم فراهم میآورد .یکی از نقاط ضعف این شیوه آن اســت که ممکن اســت این امر را تداعی کند که دانش ما تنها وابسته به نتایج یک یا دو آزمایش یا مثال نظری اســت .گاهی ممکن است این انتقاد وارد باشد؛ اما در اکثر مواقع ،این انتقاد بســیار دور از واقعیت اســت .بسیاری از اندیشههای ذکر شــده در این کتاب ،اندیشههایی محکم و استوارند .در خصوص آزمایشها، این اســتحکام بدان معناست که نتایج به دست آمده در بسیاری از مطالعات مشابه دیگر نیز به دست آمدهاند .در خصوص مثالهای نظری ،استحکام به معنای قابلیت اســتقرای مثالها به نتایج مشابه در مطالعات نظری دیگر است .مطالعات بیشتری که در انتهای هر فصل آورده شــده است ،به شما امکان بررسی این امر و تفحص عمیقتر مطالب را میدهد. برای روانتر شــدن هرچه بیشتر کتاب ،در تمام کتاب سعی کردم تا استفاده از جبر و نشانهگذاری را به حداقل برسانم .با این حال ،جبر جزئی از اقتصاد رفتاری اســت و استفاده از تعدادی معادله برای نشان دادن مفهوم کل امری اجتنابناپذیر اســت .همچنین دوست ندارم کسانی را که کمی به جبر عالقهمندند ناامید کنم .از این رو ،گاهی در کتاب با عبارت [بیشــتر] مواجه میشــوید که عالمتی است که نشان میدهد بقیه پاراگراف شامل مباحث جبری است که البته بدون از دست دادن چیزی ،میتوان از آنها عبور کرد. حال زمان مروری بر باقی کتاب اســت .کتاب به ســه بخش تقسیم میشود.
اقتصاد رفتاری
54
بخش نخست که بزرگترین بخش کتاب است ،نگاهی به نوع رفتارهای اقتصادی و نحوه مدلسازی آن میاندازد .این بخش با فصل دوم آغاز میشود که مقدمهای بر روشهای اکتشــافی و اثرات موقعیت اســت .پیام مهم این فصل آن است که تصمیمات افراد ممکن است بهطور نظاممند ،تحت تاثیر موقعیت و شرایط محیطی تصمیمگیری قرار گیرد .شــاید در نگاه اول ،این امر واضح به نظر آید ،اما مسلما شناخت آن گامی بلند برای جدایی از مدل استاندارد اقتصادی خواهد بود. در فصل ســوم ،به انتخاب در شرایط ریسک و در فصل چهارم به انتخاب در گذر زمان خواهم پرداخت .روش در هر دو فصل یکسان است .ابتدا مدل رفتاری ســاده و اســتاندارد یعنی مطلوبیت انتظاری و تنزیلنمایی بیان میشــود و سپس تعدیالت متناســب و گوناگونی بر مدل اعمال میشود تا مدل هرچه بهتر با رفتار مشــهود انطباق یابد .این روش ما را به مفاهیم مهمتر اقتصاد رفتاری مانند نظریه چشمانداز و ناسازگاری زمانی خواهد رساند. موضوع مهم در خــال فصول دوم تا چهارم ،اهمیت وابســتگی به مرجع و موقعیت اســت .بهطور مشــخص خواهیم دید که رفتارها غالبا متاثر از این سوال اســت که آیا پیامدها نســبت به یک نقطه مرجع ،منفعت یا ضرر تلقی میشــود. همچنیــن خواهیم دید که نقطه مرجعی که یک فرد در ذهن دارد میتواند متاثر از بافت محیط ،به شکل اساسی تغییر یابد. بحث در فصول پنجم و ششــم به نحوه اســتفاده افراد از اطالعات اختصاص مییابد .فصل پنجم به بررســی چگونگی یادگیری افراد از اطالعات پیرامونشــان (از جمله دیگر افراد) میپردازد .در فصل ششــم ،تاکید بــر یادگیری و رفتار در شــرایط تعاملی است ،یعنی شرایطی که افراد باید رفتار دیگران را پیشبینی کنند. فکر میکنم پیام اصلی این دو فصل آن باشد که افراد ،باهوش و در حال یادگیری هستند؛ منتها همواره برای انطباق با شرایط پیچیدهتر در کشمکش به سر میبرند. مثــا خواهیم دید که چگونه افراد در فرآینــد یادگیری از اطالعات جدید ،دچار برخی انحرافات نگرانکننده میشوند. فصل هفتم همچون فصل ششــم در جســتجوی شــناخت رفتار در شرایط تعاملی اســت ،اما با بررسی جنبههای دیگر .در این فصل خواهیم دید که آیا مردم
55
فصل اول :مقدمهای بر اقتصاد رفتاری
خودخواهند و اگر نه ،چگونه میتوان آن را مدلســازی کرد .نکته مهمی که بدان توجه خواهیــم کرد ،ضرورت مالحظه ترجیحات افراد بــه پیامدهای منصفانه و عادالنه اســت و آنکه به شــیوههای مختلف میتوان این ترجیحات را مدلسازی کــرد .یکی از مهمترین دروس این فصل ،ناهمگنی و عدم تجانس رفتارهاســت. برخی به انصاف و عدل اهمیت میدهند و برخی اهمیت نمیدهند و آنچه ممکن است منصفانه یا عادالنه به نظر رسد ،از یک فرد تا فرد دیگر و از یک موقعیت تا موقعیت دیگر تفاوت مییابد. بخش بعدی کتاب شامل دو فصل است که به ریشههای رفتار افراد میپردازد. در این فصول به این دست ســوالها پاسخ میدهیم که چرا مردم ریسکگریزند؛ چرا آنها زیانگریزند؛ چرا برای عدالت ارزش قائل میشــوند و غیره .فصل هشتم بــر نقش تکامل و فرهنگ در شــکلگیری رفتار اقتصــادی تاکید میورزد .فصل نهــم نگاهی به علم اقتصاد مبتنی بر اعصــاب و تالشهای جدیدی میاندازد که ســعی میکند تا آنچه را در مغز افراد در هنگام اخذ تصمیمات اقتصادی میگذرد بهصورت علمی بررســی کنند .خواهیم دید که نگاه تکاملی و عصبشــناختی، دریافتهای جالبی از رفتار اقتصــادی به ما عرضه میکند .این رهیافتها قادرند پاسخهایی در خصوص آنکه چرا افراد ریسکگریزند به ما ارائه دهند. تمرکز من در بخش آخر کتاب بر این ســوال اســت که آیــا اقتصاد رفتاری میتواند به ما در انجام کاری که شادی مردم را افزایش دهد ،یاری رساند یا خیر. در فصل دهم ،به دنبال آن هستم تا ببینم چه چیزهایی مردم را شاد میسازد و اینکه آیا آنها میدانند چه چیزهایی شادشــان میکند یا نه .خواهیم دید که مردم همیشه کاری انجام نمیدهند که آنها را بسیار مسرور و شاد سازد .عواملی مانند تعهد اولیه به دیگران یا واگذاری تصمیم به افراد دیگر مانع از ارتقای شــادی آنها میشود .با این حال ،آنچه واضح است آن است که مردم به دنبال انتخابهای خودخواسته یا انتخابهایی معین در زندگی خود هستند. فصل یازدهم به این سوال پاســخ میدهد که چگونه اقتصاد رفتاری میتواند سیاســتگذاران را بــا فراهم کردن اطالعاتی یاری رســاند .در این راه نگاهی به طراحی نهادها و سیاستهای متمرکز بر انگیزههای فردی میاندازم .همواره شعار
تبدیل جهان به جایی بهتر ،بر روی کاغذ ســهل و دســتیافتنی اســت .در این کتاب میخواهم نشــان دهم که اقتصاد رفتــاری ،ابزارهای مفیدی را برای ارتقای سیاستها ارائه میکند که ما را در نیل به دنیایی بهتر یاری فراوان میرساند.
-4-1مطالعات بیشرت
منابــع متعددی اقتصاد رفتاری را بهخوبی معرفی کردهانــد :کمرر و تالر (،)2000 کمرر ( )2003و کمرر و لوئنستین ( .)2004مقاالت عالی مروری که ارزش مطالعه دارنــد نیز کونلیســک ( ،)1996رابین ( )1998و دالویگنا ( )2009هســتند .برای آشنایی بیشتر با روششناسی آزمایشها ،مطالعه کتابهای َک ِسر و فریدمن ()2004 و باردزلی و همکاران ( )2010پیشنهاد میشود .برای مطالعه بیشتر تاریخچه اقتصاد رفتاری و اقتصاد آزمایشــگاهی به راث (ِ ،)1995سنت ( )2004و برونی و سوگدن ( )2007مراجعه کنید. اقتصاد رفتاری
56
سواالت مروری
-1چرا عملکرد مدل اســتاندارد اقتصادی در تالش برای فهم رفتار اقتصادی ،هم موفقیتآمیز و هم مایوسکننده است؟ -2چرا به اجرای آزمایشهای اقتصادی نیازمندیم؟ -3چرا یک روش اکتشافی با تورش شناختی همزاد و هممسیر است؟ آیا باید بــر زیرکی مردم در یافتن روشهای خوب اکتشــافی یا بر کودنی آنها در منحرف شدن از واقعیت تاکید کرد؟ -4چرا ترکیب جلسات و تدابیر آزمایشی مانند چندین تدبیر در یک جلسه یا چندین جلسه با یک تدبیر معقول و قابل قبول است؟ -5آیا خوب است که معموال در آزمایشها ،دانشجویان به عنوان آزمودنی مورد استفاده قرار میگیرند؟ -6اهداف اقتصاد رفتاری چیست؟ -7اهداف مطالعه مدل استاندارد اقتصادی چیست؟
بخش دوم
رفتار اقتصادی پیشگفتار پدیدآور
57
فصل دوم روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
باید پذیرفت که حتی سادهترین تصمیمهای اقتصادی بالذات بسیار پیچیدهاند .به 2 عنوان مثال ،فرض کنید که خریداری در یک مغازه خواربارفروشی ،قفسه برشتوک صبحانه را برای انتخاب یکی از آنها ورانداز میکند .آیا او باید همان برشــتوکی را بخرد که همیشه میخرد؟ آیا او باید برشتوک جدیدی را امتحان کند که فروشگاه به تازگی معرفی کرده است؟ آیا خرید برشتوکی که پیشنهاد ویژه [با تخفیف مناسب] فروشــگاه است ،بهتر نیست؟ یا آنکه او باید وسوسه شده و برشتوکی را بخرد که شانس برنده شدن جایزه یک آخر هفته در جزایر کارائیب را برایش به ارمغان آورد؟ واضح اســت که اکثر ما وقت زیادی را برای بررســی تمــام این موارد صرف نمیکنیم .در واقع ،بســیاری از ما بهسادگی همان برشتوکی را میخریم که معموال ی بگیریم که احتماال ما را شــاد و میخریم .با این کار میتوانیم بهســرعت تصمیم ســرخوش میسازد .این مثالی از یک روش اکتشــافی است .یک روش اکتشافی، قاعدهای سرانگشــتی یا یک قاعده ساده رفتاری اســت که افراد برای حل مشکل -2غذای نشاستهداری که معموال با شیر خورده میشود (م)
1- Warren Buffett
59
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
«قاعده شــماره یک آن اســت که هیچوقت پولی از دست ندهید .قاعده شــماره دو آن است که هیچگاه قاعده شماره یک را فراموش نکنید». 1 وارِن بافِت
خود به کار میبرند .خریدار میتواند مشــکل خرید برشتوک را با روش اکتشافی «همان چیزی را بخر که معموال میخری» حل کند .تقریبا همه تصمیمات اقتصادی ما در زندگیمان متکی به چنین روشهای اکتشافی است که اگر چنین نبود ،زندگی بسیار سخت و پیچیده میشد .از این رو است که ما نیازمندیم تا بدانیم روشهای اکتشافی چگونه کار میکنند و چه تبعاتی به همراه دارند. روشهای اکتشــافی و انحرافاتی که به وجــود میآورند ،موضوع تکراری این کتاب و محور اساســی این فصل است .تشریح روشهای اکتشافی را با چند مثال آغاز خواهم کرد ،اما آنچه اساســا به دنبال آن میگردم ،ایجاد ســاختاری است که بتوان درباره تبعات روشهای اکتشــافی اندیشید .برای نیل به این هدف الزم است تا ابتدا برخی از مفاهیم و ایدههای کلیدی اقتصاد رفتاری را تشریح کنم.
-1-2مطلوبیت و جستجو
اقتصاد رفتاری
60
این بخش را با ادامه داســتان خریدارمان (آنا) در فروشــگاه خواربارفروشی آغاز میکنیم که به دنبال خرید برشــتوک صبحانه است .مسلما آنا با انتخابهای بالقوه و گســتردهای روبهروست که هر یک ویژگیهای مجزا و خاص خود را دارند .اما در اینجا انتخاب آنا را به چهار مورد که در جدول 2-1لیست شده است ،محدود میکنیم .سوال اینجاست که او چگونه تصمیم به خرید میگیرد. جدول -2-1برشتوکهای عرضهشده و ویژگیهای آنها ( =1پایین =2 ،متوسط و =3باال) قیمت
کیفیت طعم ()TQ
کیفیت سالمتی ()HQ
محصول
ارزان
1دالر
1
1
آجیلی
3دالر
2
2
عسلی
4دالر
3
2
ممتاز
6دالر
3
3
روش مرســوم در علم اقتصاد آن اســت که فرض کنیم آنا تابع مطلوبیتی دارد که به او میگوید به ازای ترکیبات مشــخصی از پــول و کاال ،چه میزان مطلوبیت به دســت میآورد .تابع مطلوبیت آنا را بهصورت ) u(x, TQ, HQمینویســیم که مقدار مطلوبیت او را با داشتن xمقدار پول و مصرف برشتوک با کیفیت طعم TQ
و کیفیت ســامتی HQنشان میدهد .نکته مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آن اســت که در الگوی اســتاندارد ،مطلوبیت تابعی از ثروت پولی است و از این رو، هرگاه انتخابی را مورد ارزیابی قرار میدهیم ،باید بدانیم که پس از خرید برشتوک، چه میزان پول برای آنا باقی خواهد ماند .برای شــرح بیشــتر این موضوع ،جدول 2-2مطلوبیت آنا را با این فرض که او در ابتدا 100دالر موجودی داشــته و تابع مطلوبیت وی شکل زیر را دارد ،نمایش میدهد. u ( x,TQ,HQ ) = 20 x + 2TQ + HQ جدول -2-2مطلوبیت هر یک از برشتوکها با فرض ثروت اولیه 100دالر عدم خرید برشتوک
100دالر
0
0
200
ارزان
99دالر
1
1
202
آجیلی
97دالر
2
2
203
عسلی
96دالر
3
2
204
ممتاز
94دالر
3
3
203
آنا میتواند از خیر خرید برشــتوک بگذرد و با حفظ ثروت 100دالری خود، مطلوبیت 200واحدی را به دست آورد یا آنکه با پرداخت یک دالر برای برشتوک ارزان ،ثروت 99دالر و مطلوبیت 202واحدی را از آن خود سازد. شــاید با خود بگویید اینکه مطلوبیت آنا 200واحد یا 204واحد اســت چه معنایی میدهد .تفســیر مطلوبیت ضروری اســت ،اما چون بسیار پیچیده و دشوار اســت و ما نیز در این مرحله با دریایی از موارد بغرنج طرف هســتیم ،از پاسخ به این ســوال در این بخش طفره میرویم و پاسخ تفصیلی آن را به فصل دهم کتاب احاله میدهیم .عجالتا میتوانید مطلوبیت را در معنای عمومی خود معادل شــادی یا رضایتمندی بدانید .از این رو ،مطلوبیت بیشتر بهتر است و آنا به دنبال برشتوکی خواهد بود که باالترین مطلوبیت را برای او به ارمغان آورد .هرگونه توضیح بیشتر درباره مطلوبیت ،تنها با دانســتن مفهوم مطلوبیت عــددی امکانپذیر خواهد بود. مطلوبیــت عددی یعنی آنکه تفاوت در مطلوبیتها معنادار اســت .از این رو مثال
61
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
انتخاب
ثروت
TQ
HQ
مطلوبیت
اقتصاد رفتاری
62
میتوانیم بگوییم که برشــتوک عســلی دقیقا به همان میزان از برشتوک ارزان بهتر است که برشتوک ارزان از نخریدن برشتوک .در این مثال ،برشتوک عسلی باالترین میزان مطلوبیت را پدید میآورد و به نظر بهترین گزینه پیش روی آنا اســت .این برتری از این رو حاصل میشــود که برشتوک عسلی بهترین تبادل میان کیفیت و قیمت را فراهم میســازد .آنا تمایل دارد یک تا چهار دالر از هزینهای را که برای خرید برشــتوک عسلی متحمل میشود صرف دیگر گزینهها کند تا طعم و کیفیت سالمت برشتوک خود را افزایش دهد ،اما حاضر نیست تا دو دالر بیشتر هزینه کند تا باالترین کیفیت را به دســت آورد [تبــادل میان قیمت و کیفیت] .با این اوصاف میتوانیم انتخاب آنا را پیشبینی کنیم :او حتما برشتوک عسلی را خواهد خرید. آیا این یک نتیجه دلچســب اســت؟ البته! به شــرط آنکه او بداند چه چیزی مطلوبیت وی را حداکثر میکند .ولی احتماال او چنین چیزی را نمیداند .شــاید آنا هرگز برشــتوک ارزان یا ممتاز را امتحان نکرده باشد .شاید آنها را یک بار چشیده باشــد ،اما مزهشان را فراموش کرده است .شــاید ترجیحات او تغییر کرده یا شاید کارخانه تولیدی ،بعدها کیفیت تولید خود را افزایش داده است .نبود چنین اطالعاتی تعیینکننده است ،یعنی در فقدان این اطالعات نمیتوانیم بگوییم آنا حتما بهگونهای رفتار میکند که مطلوبیتش را حداکثر کند .او اساسا نمیداند چه چیزی مطلوبیتش را حداکثر میکند .برای تشــریح بیشتر ،دو موضوع «جستجو» و «دلخواهانه بودن انتخاب» را یک به یک توضیح خواهم داد.
-1-1-2چگونه جستجو میکنیم
اگر آنا کیفیت کاالها یا شــکل تابع مطلوبیت خود را نداند ،میتواند برای افزایش شــناخت خود ،اقدام به جمعآوری اطالعات بیشــتر کند که ما آن را «جســتجو» مینامیم .روش اکتشافی جستجو نشان میدهد که آنا برای افزایش اطالعات خود، چگونه عمل میکند .روشهای اکتشــافی جستجو فراوانند ،اما من برای تقریب به ذهن خوانندگان و شناخت کلی روشهای اکتشافی در این بخش ،به ذکر پنج روش بسنده میکنم. شناختهشدهترین روش اکتشافی جســتجو« ،امتحان همه چیز» است .به عنوان
63
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
مثال ،آنا میتواند هر هفته یک برشــتوک متفاوت را امتحــان کند و در انتها ببیند کدامیک را بیشتر دوســت دارد و بعد از آن تنها همان را بخرد .پس در نهایت ،او اطالعات بسیاری از برشتوکها را جمعآوری خواهد کرد .با این حال ،این روش، روشی پرهزینه است .برای نشان دادن این واقعیت ،فرض کنید که آنا در هفته اول برشــتوک عســلی را امتحان میکند و البته کیفیت و قیمت مناسبش حسابی به او میچسبد .اگر او روش اکتشافی خود را در هفتههای بعد نیز ادامه دهد ،باید دیگر برشتوکهایی را بخرد و امتحان کند که چنین مطلوبیتی را به او نمیدهند .پس بهتر است که او به همان برشتوک عسلی بچسبد و آن را رها نسازد. در این روش ،جستجو به واسطه مطلوبیت از دست رفته خود ،هزینهبر خواهد بــود .هزینههای جســتجو را با عواملی همچون زمان و پول نیز میتوان ســنجید. هزینههای یک روش خوب اکتشــافی جســتجو باید متناســب با میزان اطالعات کسبشده تغییر یابد .شــناخت ویژگیهای الگوریتمهای خوب یا بهینه جستجو، تاریخچــهای طوالنــی در علوم ریاضیــات ،کامپیوتر و اقتصــاد دارد .با توجه به پیچیدگی باالی الگوریتمهای بهینه جستجو ،آنچه باید بدانیم آن است که مردم در دنیای واقعی از کدامیک از روشهای اکتشــافی جستجو استفاده میکنند که نتایج آن به نتایج بهینه نزدیک هستند .سه روش حائز شرایط فوق را میتوان روشهای «رضایتبخشی»« ،حذف با توجه به ابعاد» و «شناخت هدایتشده» دانست. ایده بنیادین ورای روش رضایتبخشــی آن اســت که یک فرد ابتدا ســطح خواســتههای خود را برای آنچه به دنبال آن اســت تعیین کرده ،ســپس آنقدر به جســتجوی خود ادامه میدهد تا چیزی را بیابد که باالتر از سطح مذکور باشد .به عنوان مثال ،آنا تصمی م میگیرد تا برشتوکی را بخرد که مزه خوبی داشته و از کیفیت سالمتی قابل قبولی برخوردار باشد .این همان سطح خواستههای اوست .از این رو، ک عسلی یا ممتاز برسد. آنقدر به جستجوی برشــتوکها ادامه میدهد تا به برشتو روش رضایتبخشــی ما را از هدف یافتن انتخاب بهینــه میرهاند و به جای آن انتخابی را که به اندازه کافی خوب باشــد جایگزین میسازد .این بدان معناست که یک خریدار ممکن است به بهترین انتخاب خود نرسد ،اما با اجتناب از هزینههای باالی جســتجو ،به انتخابی نسبتا خوب دست مییابد .مثال اگر آنا پیش از امتحان
اقتصاد رفتاری
64
برشتوک عسلی برشــتوک ممتاز را امتحان کند ،هرگز نخواهد فهمید که برشتوک عسلی تا چه اندازه خوب است .اما حداقل نیز نیازی ندارد تا بداند برشتوک ارزان چقدر بد است! اینکه چقدر انتخاب ما در روش رضایتبخشــی به انتخاب بهینه نزدیک است به سطح خواستهما بستگی دارد .روش رضایتبخشی به سطح خواست ه و تغییر آن حساس است و این همان چیزی است که این روش را کمی پیچیدهتر میکند .به عنوان مثال ،اگر خواسته آنا یافتن برشتوکی با قیمت کمتر از 7دالر باشد ،او ممکن است در نهایت به برشتوک ارزان برسد .در این حالت ،سطح خواسته بسیار پایین به نظر میرسد .اگر سطح خواســته او یافتن یک برشتوک بسیار خوشمزه و سالم با قیمتی کمتر از 5دالر باشد، حتما مایوس خواهد شد ،چون اساسا چنین برشتوکی وجود ندارد .در این حالت ،سطح خواست ه بسیار باال به نظر میرسد .از این رو ،آنا باید سطح خواسته خود را متناسب با واقعیت تنظیم و بهطور مداوم آن را بازنگری کند .البته اینکه چگونه او دقیقا چنین کاری را انجام میدهد ،زیاد واضح و روشن نیست. روش جایگزینی که تا اندازهای به این ســوال پاســخ میدهد ،روش شناخت هدایتشده است .ایده ورای این روش آن است که فرد به موقعیتهای جمعآوری اطالعات خود چنان مینگرد که انگار آخرین مجال او پیش از اتخاذ تصمیم است؛ هرچند که در واقع این آخرین شانس او نیست .روش شناخت هدایتشده کار آنا را سادهتر میسازد ،زیرا او را از داشتن برنامه برای جستجوهای آتی میرهاند .برای نشان دادن دقیقتر این روش ،فرض کنید که او تنها ویژگیهای برشتوک آجیلی را میداند .با اتخاذ روش شناخت هدایتشده ،او باید از خود بپرسد آیا من باید یک برشــتوک دیگر را امتحان کنم و اگر آری ،کدامیک را؟ این سوال ،به مراتب سوال سادهتری نســبت به آنچه برنامهریزی آیندهنگر میپرسد مطرح میسازد .برای هر نوع برنامهریزی آیندهنگر ،ترتیبات بســیاری باید مدنظر قرار گیرد؛ مانند اینکه آیا باید من برشــتوک ارزان را امتحان کنم و اگر مزه خوبی داشت ،به سراغ برشتوک عسلی بروم و اگر مزه خوبی نداشت اول برشتوک ممتاز را امتحان کنم و سپس به سراغ برشتوک عسلی بروم؟ آخرین روش اکتشافی جســتجو که میخواهم آن را در اینجا بیان کنم ،روش
65
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
حذف با توجه به ابعاد است .ایده بنیادین ورای این روش آن است که ابتدا یک به یک ،تمام ابعاد انتخابهای ممکن را در نظر میگیریم و سپس انتخابهایی را که در زیر سطح خواستهمان قرار میگیرند حذف میکنیم .به عنوان مثال ،اگر خواسته آنا خرید یک برشــتوک با کیفیت طعم و کیفیت سالمت متوسط با قیمت کمتر از 5دالر باشد ،او با توجه به بعد قیمت ،برشتوک ممتاز و با توجه به دو بعد کیفیت، ب وی باقی میماند، برشــتوک ارزان را از دور خارج میسازد .آنچه در دایره انتخا برشتوک عسلی و آجیلی خواهد بود. آنچه روش حذف را از روشهای اکتشــافی پیشین مجزا میکند ،آن است که در روش حذف ،ابعاد انتخابها (مانند قیمت) و نه خود آنها (مانند برشــتوکهای عســلی و آجیلی) با هم مقایسه میشوند .از نظر ذهنی ،مقایسه ابعاد سادهتر است، زیرا میتوان بهطور ساده آنها را از بهترین (مثال ارزانترین) به بدترین (گرانترین) رتبهبندی کرد .مشکل این روش آن است که مقایسه ابعاد نیازمند داشتن اطالعات کافی در مورد تمامی انتخابهای ممکن است .شاید در مورد ابعادی همچون قیمت و کیفیت ســامتی ،چنین مقایسهای موجه و قابل قبول باشد ،زیرا قیمت کاالها و مواد ســازنده آنها بر روی جعبه کاال درج شده است .اما در مورد ابعادی همچون مزه ،شناخت تفاوت میان گزینهها بدون امتحان آنها سخت باشد .از این رو ،اگرچه روش حذف با توجه به ابعاد تنها قادر به تشــریح روش جستجو است ،اما در هر حال اطالعات بســیاری به ما در مورد آنکه افراد چگونه گزینههای بعدی خود را انتخاب میکنند (یا نمیکنند) میدهد. ســه روش اکتشافی تشریحشــده باید به عنوان روشهای مکمل و نه جانشین دیده شوند (جدول .)3-2به عنوان نمونه ،روش رضایتبخشی ما را در مورد مدت زمانی که آنا باید به جســتجو اختصاص دهد راهنمایی میکند ،اما هیچ عالمتی به او در مورد آنچه باید امتحان کند نمیدهد .روش شناخت هدایتشده کمتر حرفی در مورد مدت زمان جستجو برای گفتن دارد ،اما میتواند ما را در مورد آنچه باید به عنوان گزینه بعدی امتحان شــود ،راهنمایــی کند .اگر این دو روش را با هم در نظر بگیریم ،به تصویری از چگونگی جســتجوی افراد دست مییابیم .بهطور کلی، هیچکدام از روشهای اکتشافی کامل نیستند و میتوان تصور کرد که مردم ترکیبی
از روشهای مختلف جستجو را برای موارد گوناگون به کار میبندند .در واقع ،آنها برای یافتن روش اکتشافی خود از روشهای اکتشافی بهره میبرند (به جعبه روش تحقیق 1-2نگاه کنید). جدول -3-2پنج روش اکتشافی جستجو و توصیفی مختصر در مورد چگونگی یاری رساندن به افراد روش اکتشافی
چه کاری را بهخوبی انجام میدهد
چه کاری را بهخوبی انجام نمیدهد
همه را امتحان کن
فرد را بهخوبی مطلع میسازد.
هزینه جستجو را حداقل میسازد.
رضایتبخشی شناخت هدایتشده
پیشنهاد میکند چه کاالیی را برای امتحان بعدی انتخاب کند.
برنامه جستجوی آیندهنگری را به او ارائه میدهد.
حذف با توجه به ابعاد به او میگوید چه گزینههایی را امتحان نکند.
به او میگوید چه زمان جستجو را متوقف کند.
دقیقا به او میگوید جستجو به چه میزان طول میکشد.
به موفقیت یا شکست او در جستجو عکسالعمل نشان میدهد.
جستجو در xدقیقه
اقتصاد رفتاری
66
به او میگوید چه گزینهای را به عنوان گزینه بعدی به او میگوید چه زمانی جستجو را متوقف کند. انتخاب کند.
روش تحقیق 1-2 مسئله رجعت نامحدود بحث را با مشکل آنا در مورد انتخاب برشتوک آغاز کردیم و پیشنهاد کردیم که او باید برشتوکی را انتخاب کند که مطلوبیتش را حداکثر میکند .با یادآوری این نکته که او نمیداند کدامیک از برشتوکها مطلوبیتش را حداکثر میکند ،به مسئله دیگری رسیدیم و آن اینکه چگونه بفهمیم که کدامیک از برشتوکها مطلوبیت او را حداکثر میســازد .این مسئله ،مسئلهای بغرنجتر از مسئله اولیه است ،اما متاســفانه آخرین مسئله نیست .مشکل آنجاست که روشهای متعددی برای جستجوی اطالعات درباره ترجیحات افراد وجود دارد از این رو ،ما به مسئله دیگری میرسیم و آن اینکه چگونه میتوان فهمید که چه برشتوکی مطلوبیت را حداکثر میکند .میتوان این مسئله را تا قیام قیامت ادامه داد که «چگونه میتوان فهمید که چگونه میتوان فهمید که چگونه میتوان فهمید که .»... بهطور کلی یافتن پاســخ بهینه برای یک مســئله ،مستلزم یافتن روشی بهینه
بــرای تقریب به ذهن از اینکه مردم چگونه جســتجو میکنند ،نگاهی به نتایج تحقیق گابایکــس 1و همکاران ( )2006میاندازیم .در ایــن تحقیق از آزمودنیها خواسته شد تا بین هشــت گزینه یکی را انتخاب کنند .عایدی هر گزینه ،جمع ده عدد بود که تنها یکی از آنها مشــخص بود .بــرای یافتن نُه عدد دیگر ،آزمودنیها بایــد بر روی صفحه رایانه خود کلیــک میکردند .برای آنکه بتوانیم آزمایش فوق را با مثال قبليمان مرتبط ســازیم ،فرض کنید که قیمت کاال کامال مشخص است، اما آنا برای فهمیدن کیفیت ســامتی کاال باید جعبه آن را برداشته و نگاهی به مواد تشکیلدهنده آن بیاندازد. نرمافزار mouselabقادر اســت با پیگیری اطالعاتی که آزمودنیها به دنبال آن 1- Gabaix
67
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
اســت و یافتن روش بهینه خود مستلزم یافتن روشی بهینه است و . ...به این موضوع ،مسئله رجعت نامحدود گفته میشود .واضح است که آنا یا هر کس دیگر برای دستیابی به یک تصمیم مشخص ،باید بهگونهای این چرخه مستمر را بشــکند .روشهای اکتشافی و شهود (که در بخشهای بعد به آن خواهیم پرداخت) با ایجاد قواعدی ساده برای تصمیمگیری ،راه را برای شکستن این چرخه فراهم میآورند .البته این پاســخ نیز یک پاسخ کامال قانعکننده نیست. زیرا آنا باز هم برای یافتن روش اکتشافی مناسب نیازمند روشهای اکتشافی است و این یعنی ورود دوباره شما به چرخه پیشین! کوتاه ســخن آنکه مسئله رجعت نامحدود حلشدنی نیست و ما باید زمانی که به دنبال مدلسازی رفتار انسانی هستیم ،آن را در نظر بگیریم .اقتصاددانان رفتاری عمدتا بر روشهای ســاده اکتشــافی ،یعنی روشهایی که برای حل مســائلی مشخص طراحی شدهاند ،متمرکز هستند .اما به نسبت ،توجه بسیار کمتری به روشهای اکتشافی شده است که به دنبال یافتن روشهای اکتشافی اولیه هستند .در یک بررسی مختصر در فصل هشتم خواهیم گفت که تکامل ممکن است بتواند چنین نقشی را ایفا کند.
اقتصاد رفتاری
68
هســتند ،ایدههایی در مورد نحوه جستجوی آنها ارائه دهد (به جعبه روش تحقیق 1-6نگاه کنید) .با داشتن دادههای فوق ،میتوانیم چیزهای مختلفی همچون میزان اطالعات مورد نیاز آزمودنیها ،توالی جســتجوی آنها و غیره را بررسی کنیم .یک روش برای آنکه بدانیم آیا آزمودنیها از روش اکتشافی مشخصی استفاده میکنند آن است که میزان اطالعات جستجو شده در هر روش (مثال شناخت هدایتشده) برای شناخت هر یک از گزینهها را با میزان اطالعاتی که باید کسب شود ،مقایسه کنیم .این مقایســه نشان میدهد که روش اکتشــافی جستجو تا چه میزان با رفتار جستجوی مشاهدهشده تطبیق میکند .دومین موضوعی که میتوانیم بررسی کنیم آن است که چگونه روش اکتشافی جستجو با انتخاب نهایی صورتگرفته انطباق مییابد .این بررســی نشان میدهد که تا چه میزان روش اکتشافی جستجو با رفتار انتخابی مشاهدهشده تطبیق مییابد. نمودار 1-2خالصه نتایج تحقیق گابایکس و همکارانش را نشان میدهد .در این نمودار میبینیم که روش شناخت هدایتشده بهترین انطباق و روش حذف با توجه به ابعاد بدترین انطباق را با شیوه جستجوی آزمودنیها دارد .در مورد انطباق با گزینه انتخابی ،تمامی الگوریتمها همانند هم رفتار کردند و انتخابها در حدود پنجــاه درصد مواقع مطابق با انتظار بود .پنجاه درصد احتمال در پیشبینی صحیح گزینه انتخابی ،بســیار بهتر از احتمال موفقیت با اتخاذ روش حدس و گمان است (توجه کنید که در آزمایش گابایکس 8انتخاب ممکن وجود داشــت .از این رو، احتمال انتخاب شانســی هر یک تنها یک هشتم بود) .اگرچه روشهای اکتشافی پیشبینیپذیرتر هستند ،اما هنوز با آنچه ما انتظار داریم ،فاصله فراوان دارند .از این رو ،به نظر میرسد که ما نکاتی را نادیده انگاشتهایم .نکتهای که واضح شد آن بود که آزمودنیها در جســتجوی اطالعات ،آنچنان که روشهای اکتشافی میگویند، ســختگیر نیستند .آنها گاهی در جســتجوی خود افراط و گاهی تفریط کردهاند. ابتدا مثالی از افراط میزنیم .اگر گزینهای در یکی از ابعاد مشهود خود رتبه ضعیفی داشته باشــد ،در مورد ابعاد دیگر مورد جستجو قرار نمیگیرد .مثال اگر برشتوک ممتاز بسیار گران باشــد ،تقریبا کسی در مورد کیفیت سالمتی آن سوالی نخواهد پرسید (جعبه روش تحقیق .)2-2
حال نوبت به مثال تفریط میرســد .اکثر روشهای اکتشــافی به ما میگویند که مهم نیســت چه میزان یک جستجو به طول انجامیده است ،اگر هنوز جستجو به نتیجه مفیدی نرســیده اســت ،باید ادامه یابد .اما واقعیت چیز دیگری اســت. آزمودنیها اگر حتی پس از جســتجوی زیاد ،اطالعات چندان مفیدی به دســت نیاورند ،جستجوی خود را متوقف میکنند. نمودار -1-2تا چه اندازه روشهای اکتشافی جستجو در آزمایشها با جستجو و انتخاب مشاهدهشده انطباق مییابند.
ارزیابی با مقایسه نتایج با میزان موفقیت ناشی از شانس صورت میگیرد .شناخت هدایتشده و رضایتبخشی بهترین انطباق را با دادهها دارند /.منبع :گابایکس و همکاران ()2006
روش تحقیق 2-2 یک آزمایش باید چه مدت به طول انجامد؟ یک مســئله نسبتا مشکلآفرین در انجام آزمایشها مدت زمانی است که باید در اختیار آزمودنیها برای اتخاذ تصمیم قرار گیرد .در عمل اگر ما نخواهیم که آزمودنیها توسط دیگران معطل شوند ،زمان اهمیت مییابد .بهطور مشخص،
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
69
اقتصاد رفتاری
70
این مشــکل زمانی که برخی افــراد در آزمایشها مدت زمان طوالنیتری را نســبت به دیگران صرف تصمیمگیری میکنند ،آشکار میشود .اگر آزمایش تنها زمانی امکان داشته باشد که تمام آزمودنیها اقدام به تصمیمگیری در آن مرحله کرده باشــند ،در اینصورت آزمودنیهایی را در آزمایش خواهیم دید که برای مدتی طوالنی در حال بازی با انگشتان خود هستند .اگر این موضوع نشــاندهنده صرف زمان بیشــتر برخی از آزمودنیها به آزمایش شود ،شاید اتفاق بدی نباشد .اما اینگونه معطلی میتواند موجب خستگی و تفکر کمتر بقیه آزمودنیها نیز شود. از نظر تئوریک ،اگر ما مشــتاق دانستن اثر فشار زمان بر آزمودنیها هستیم، مدت زمان اختصاص دادهشــده به آنها اهمیت مییابد .در موضوع جستجو نیز زمان نقش بسیار بااهمیتی دارد و باید مورد توجه قرار گیرد .گابایکس و همکاران این اثر را با مقایسه نتایج تحقیق با محدودیت زمانی بیرونی و درونی بررسی کردهاند .در حالت محدودیت بیرونی زمان ،به آزمودنیها برای بررسی هر مجموعه از هشــت انتخاب ،مدت زمان مشخصی داده شد .اما در حالت محدودیت زمانی درونی کال 25دقیقه زمان برای آزمایش در نظر گرفته شد که در آن آزمودنیها میتوانســتند هر چنــد بار که مایل بودند مجموعههای هشت انتخابی را ورانداز کنند. بهطور بالقوه ،چنین تفاوتی در زمان آزمایش میتواند حاوی اطالعات مفیدی باشد. بهطور مشخص آزمودنیهایی که قید درونی زمان دارند ،در انتخاب نوع اطالعات مورد جستجو ،سختگیرانهتر از آزمودنیهایی عمل میکنند که قید بیرونی زمان دارند .از اینرو ،موفقیت کمتر در پیشبینی جستجو با قید بیرونی زمان (نمودار ص یافته به آنها باشد .اگر بهصورت )1-2ممکن است نشانهای از زمان باالی اختصا ایدهآل به این موضوع بنگریم ،آزمودنیها در زمان باالی اختصاصیافته به آنها، فرصت کافی برای جستجوی بهترین انتخاب را خواهند داشت .اما ممکن است که آنها به جای جستجو ،انتخاب خود را برگزیده باشند و تنها از باب زمانبندی منتظر باشند تا انتخاب خود را عملی کنند.
-2-1-2دلخواهانه بودن انتخاب
در فرآیند جستجو ،آنا با برخی انتخابهای کامال دلخواهانه و اختیاری روبهرو میشود. این دلخواهانه بودن از آنجا ریشــه میگیرد که او هنوز نمیداند چه چیزی مطلوبیتش را حداکثر میکند ،اما باالخره باید انتخاب خود را برگزیند .مثال او ممکن اســت دایره انتخاب خود را به برشتوکهای آجیلی یا عسلی محدود کرده باشد ،اما هیچ دلیل درست و حســابی ندارد که بداند کدامیک را باید زودتر از دیگری امتحان کند .این انتخاب، انتخابی دلخواهانه است و او حتی میتواند برای تصمیم خود از انداختن یک سکه کمک گیرد .با این حال ،دلخواهانه بودن به معنای تصادفی بودن نیســت .زیرا مثال آنا ممکن است تحت تاثیر بستهبندی قرمز روشن برشتوک عسلی یا برچسب 50درصد تخفیف بر روی برشتوک آجیلی قرار گیرد یا آنکه اصال برشتوک ارزان را به دلیل آنکه تبلیغات آن را در تلویزیون دیده است ،انتخاب کند .در تکتک این موارد ،انتخابها بهصورت نظاممند صورت میگیرد .نکته مهم آن است که انتخابها از عوامل مختلفی مانند آنچه
71
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
قــرار دادن تمامی این مشــاهدات در کنار هم ،ما را به ســوی پنجمین روش اکتشــافی هدایت میکند :فرد ابتدا تصمیم میگیرد تا چه میزان زمان به جســتجو اختصاص دهد و سپس در آن مدت اقدام به جستجو میکند .این بدان معناست که آنا اگر در ابتدا برشتوکی را که دوست داشته امتحان کرده باشد ،باید برای یک مدت بســیار طوالنی به جستجو ادامه دهد .اما اگر هنوز به آنچه واقعا میخواهد نرسیده باشد ،جستجوی کوتاهی را در پیش خواهد داشت .در هر حال ،این به آن معناست که جستجو مدت زمان مشخصی به طول خواهد انجامید و این چیز خوبی است. برای جســتجو ،روشهای متعدد اکتشافی وجود داشته و مطالعات متعددی به بررســی آنها پرداختهاند (به بخش مطالعات بیشتر مراجعه کنید) .باز هم در فصل پنجــم به این موضوع باز خواهیم گشــت .مهمترین نکتهای کــه در این فصل به دنبال آن بودم بررســی این ســوال بود که مردم چگونه از روشهای ساده (البته نه خیلی ساده) اکتشافی برای حل مشکالت پیچیده جستجوی خود استفاده میبرند. امیدوارم ،این بخش از پس چنین وظیفهای برآمده باشــد .حال نگاهی به موضوع دلخواهانه بودن انتخاب میاندازیم که موضوعی کامال متفاوت است.
اقتصاد رفتاری
72
در باال توضیح داده شد ،تاثیر میپذیرد و این است که دلخواهانه بودن انتخاب را پدید میآورد .بگذارید نگاهی به چندین مثال بیاندازیم. ابتدا تفاوت میان انتخابهای متعارض و نامتعارض را بررسی میکنیم .زمانی یک مجموعه از انتخابها متعارض هســتند که برخی از آنها در بُعدی و برخی دیگر در ابعادی دیگر برتری داشــته باشند .مثال ،برشــتوک ارزان در بعد قیمتی بهتر است ،اما برشتوک ممتاز در بعد کیفیت سالمتی برتری دارد .به این دو ،انتخابهای متعارض گفته میشود .در مقابل ،مجموعهای از انتخابها نامتعارض هستند .این زمانی اتفاق میافتد که انتخابی در تمام ابعاد بر دیگر انتخابها برتری داشته باشد .مثال اگر در حراج ،برشتوک ممتاز تنها نیم دالر قیمتگذاری شده باشد ،به یک انتخاب نامتعارض تبدیل شده است [قیمت کمتر +کیفیت بهتر] .برای آنکه نتایج بالقوه انتخابهای متعارض و نامتعارض را دریابیم ،مثالی از مطالعه تورسکی و شافیر )1992( 1میآورم .از آزمودنیها خواسته شد تا تصور کنند که برای خرید یک دستگاه پخش ،CDدر یک فروشگاه با حراج فوقالعاده یک روزه ،در حال قدم زدن هستند .به برخی از آزمودنیها انتخابهای متعارضی مانند یک دستگاه پخش سونی به قیمت 99دالر و یک دستگاه پخش عالی آیوا به قیمت 169 دالر ارائه شد .برخی دیگر در معرض انتخابهای نامتعارض دستگاه پخش سونی به قیمت 99دالر و دستگاه پخش بیکیفیت آیوا به قیمت 105دالر قرارگرفتند .در نهایت به گروه سوم تنها گزینه دستگاه پخش 99دالری سونی داده شد. از تمام آزمودنیها پرسیده شد که آیا مایل به خرید یکی از دستگاههای پخش هستند یا آنکه برای دانستن بیشتر در مورد مدلهای مختلف ،صبر میکنند .نمودار 2-2نتایج انتخابهای صورتگرفته را نشان میدهد .در این نمودار میبینم که بیشتر مردم زمانی که انتخابها نامتعارض هستند ،دستگاه پخش سونی را میخرند تا حالتی که انتخابها متعارضند .در حالت انتخابهای نامتعارض نسبت به نبود انتخاب (حالت سوم) ،باز هم بیشتر دستگاه پخش سونی خریداری میشود .این مشاهده آخر ،شرط قاعدهمندی انتخاب را نقض میکند که در آن نباید با افزایش در تعداد گزینههای موجود ،سهم خرید گزینه مشخصی افزایش یابد .بر اساس مشاهده فوق ،به نظر میرسد حضور یک گزینه پست ،احتمال خرید دستگاه پخش سونی را افزایش میدهد. 1- Shafir
نمودار -2-2تصمیم آزمودنیها زمانی که انتخابها متعارض و نامتعارض هســتند ،نســبت به زمانی که هیچ انتخاب دیگری نیست .هرچه انتخابها متعارضتر باشند ،احتمال منتظر ماندن آزمودنیها بیشتر میشود.
نتایج نشان میدهند که جذابیت یک انتخاب جایگزین بسته به آنکه با چه چیزی مقایسه میشود ،میتواند افزایش یا کاهش یابد .برای نشان دادن این مفهوم ،فرض کنید که با وجود تنها سه برشتوک آجیلی ،عسلی و یکی از دو برشتوک ارزان یا ممتاز ،آنا انتخاب خود را به دو گزینه نخست محدود کرده باشد .عسلی وقتی با ممتاز مقایسه میشود ،نسبتا ارزان و زمانی که با ارزان مقایسه میشود ،نسبتا گران به نظر میرسد .پس احتمال خرید برشتوک عسلی وقتی با برشتوک ممتاز مقایسه میشود بیشتر میشود. این مثالی از یک مقایسه تبادلی است .فرضیه مقایسه تبادلی بیان میکند که یک کیفیت دلخواه ،اگر با محصولی با کیفیت مشابه اما گرانتر مقایسه شود ،ارزانتر به نظر میرسد. مطالعه سایمونسن 1و تورسکی ( )1992نشاندهنده اعتبار فرضیه مقایسه تبادلی است. در یکی از بخشهای مطالعه ،از آزمودنیها خواسته شد تا بین ژتون و پول نقد ،یکی را انتخاب کنند .هر یک از ژتونها قابلیت تبدیل به کتاب یا CDرا در فروشگاههای محلی داشتند .ابتدا در پسزمینه ،آزمودنیها در معرض انتخابهایی قرار گرفتند که در 1- Simonson
73
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
منبع :شافیر و همکاران ()1993
آنها ژتونها 5یا 15دالر قیمت داشتند .پس از آن تنها در معرض انتخابهای مشابه اما به قیمت 10دالری هر ژتون قرار گرفتند نمودار 3-2خالصهای از نتایج این تحقیق را نشان میدهد .نخستین انتخاب پیشنهادی 47 ،دالر و پنج ژتون یا 37دالر و شش ژتون بود (یعنی هر ژتون اضافی 10دالر قیمت داشت) .در نمودار میبینیم افرادی که در پسزمینه در معرض ژتون 15دالری قرار گرفتند ،به احتمال بیشتر ژتون اضافی را انتخاب کردهاند ،اما افرادی که در پسزمینه ژتون 5دالری را تجربه کرده بودند ،تمایلی به انتخاب ژتون نسبت به پول نقد نداشتند .این یافته با فرضیه مقایسه تبادلی سازگار است .ژتون 10دالری میتواند ارزان یا گران به نظر برسد ،بسته به آنکه قبال 15دالر یا 5دالر قیمت داشته باشد. نمودار -3-2اینکه آزمودنیها ژتون بیشــتر را با قیمت 10دالر ترجیح میدهند ،به این موضوع بستگی دارد که قبال در پس زمینه ،ژتون 15دالری یا 5دالری را تجربه کرده باشند.
اقتصاد رفتاری
74
منبع :سایمونسن و تورسکی ()1992
باز به همان سناریو بازگردیم که دو یا سه برشتوک از میان برشتوکهای ارزان، آجیلی یا عســلی در معرض فروش قرار دارند .برشتوک ارزان طبیعتا مزیت ارزان بودن ،برشتوک عســلی مزیت خوشمزگی و برشتوک آجیلی ترکیبی از این دو را
جدول -4-2مثالهایی از آنکه چگونه انتخاب آنا از سه اثر روانشناختی تاثیر میپذیرد اثر روانشناختی
مثالی از آنچه آنا ممکن است انتخاب کند
مقایسه تبادلی
اگر انتخابها ارزان ،آجیلی و عسلی باشد ،آجیلی را میخرد. -اگر انتخابها آجیلی ،عسلی و ممتاز باشد ،عسلی را میخرد.
حدگریزی با میانهروی
حدگریزی با قطبیشدن
اگر انتخابها آجیلی و عسلی باشد ،عسلی را میخرد. اگر انتخابها ارزان و آجیلی باشد ،ارزان را میخرد. اگر انتخابها ارزان ،آجیلی و عسلی باشد ،آجیلی را میخرد. اگر انتخابها آجیلی و عسلی باشد ،آجیلی را میخرد. اگر انتخابها ارزان و آجیلی باشد ،ارزان را میخرد. -اگر انتخابها ارزان ،آجیلی و عسلی باشد ،عسلی را میخرد.
بــه عنوان یک مثال از حدگریزی ،به مطالعه سایمونســن و تورســکی با یک ســناریوی دیگر بازميگردیم .به آزمودنیها ،اطالعاتی در مورد سه دستگاه ضبط صوت کاست با کیفیت متوسط امرسون ،با کیفیت متوسط سونی و با کیفیت باالی ســونی داده شد .در نمودار ،4-2سهم افرادی که دستگاه متوسط سونی را انتخاب کردند ،نشان داده شده است .با اضافه شدن ضبط صوت سونی با کیفیت باال ،سهم افرادی که دســتگاه با کیفیت متوسط سونی را نســبت به امرسون انتخاب کردند، کاهش یافت.
75
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
داراست .شاید آنا برشتوک آجیلی را به دلیل آنکه در میانه است ،انتخاب کند .اگر چنین اتفاقی به وقوع بپیوندد ،یک خریدار زمانی که هر سه برشتوک عرضه شود، احتماال برشتوک آجیلی را میخرد تا زمانی که تنها دو برشتوک برای فروش ارائه شــود .این مثالی از حدگریزی با میانهروی است .احتمال دیگری نیز مطرح است. شاید با وجود برشتوکهای عسلی یا ارزان ،اهمیت کیفیت برجستهتر شود .پس با عرضه برشتوک عسلی ،احتمال آنکه آنا [به دلیل کیفیت پایینتر] برشتوک آجیلی را نخرد افزایش مییابد و با عرضه برشتوک ارزان ،احتمال خرید برشتوک آجیلی به دلیل تمایل بیشتر مردم به برشتوک عسلی ،کاهش مییابد [زیرا کیفیت برشتوک عسلی باالتر از برشتوک آجیلی است و زمانی مردم این را بهتر میفهمند که گزینه کمکیفیتتری مانند برشــتوک ارزان در مقابــل آنها قرار گیرد] .این مثال ،مثالی از حدگریزی با قطبیشدن اســت .جدول 4-2اینگونه آثار احتمالی را با ذکر مثال بیان و طبقهبندی میکند.
نمودار -4-2سهم افرادی که ضبط صوت متوسط سونی را برگزیدند
زمانی که گزینههای جایگزین ضبط صوت امرســون ،ضبط صوت باکیفیت ســونی یا هر دو بودند .در این آزمایش میتوان حدگریزی با قطبیشدن را دید /.منبع :سایمونسن و تورسکی ()1992 اقتصاد رفتاری
76
همچنین ،با اضافه شدن امرسون ،سهم انتخاب سونی با کیفیت متوسط ،نسبت به ســونی با کیفیت باال افزایش یافت .این مثالی از حدگریزی با قطبی شدن است. این دومین مثالی است که شرط قاعدهمندی را نقض میکند. در مثال بعد ،پدیده حدگریزی را با تفصیل بیشــتر توضیح میدهیم .نخســت تصور کنید که آنا از خود بپرسد چه برشتوکی را باید بخرم؟ شاید به خود بگوید برشتوک ممتاز .چون به دلیل کیفیت باالترش ،از همه حدیتر و متفاوتتر است. حال تصور کنید که او از خود بپرســد چه برشتوکی را نباید بخرم؟ شاید با خود بگوید برشتوک ممتاز .چون به دلیل قیمت بیشترش ،از همه حدیتر و متفاوتتر است .در هر دو مورد ،این واقعیت که برشتوک ممتاز از همه حدیتر است ،نکته برجســتهای است .این بدان معناست که این حدی بودن ،نخستین چیزی است که او در نظر میگیــرد و به خاطر آن میپذیرد یا رد میکند .این مثال ما را به «تغایر انتخاب -رد» 1هدایت میکند که در آن افراد یک چیز مشــابه را زمانی که از آنها بپرسند چه چیزی را میخواهید و چه چیزی را نمیخواهید ،انتخاب میکنند.حال 1- Choose-Reject Descrepancy
نمودار -5-2سهم افرادی که نقاط Aیا Bرا رزرو و لغو میکنند
هر دو ســتون باید جمع 100داشته باشند ،زیرا اگر بگوییم 30درصد افراد نقطه Aرا ترجیح میدهند ،بدان معناست که 70درصد باید نقطه Aرا رد کنند [در واقع برای آزمودنیها ،عدم ترجیح با رد دو مفهوم یکســان نیســتند] /.منبع: شافیر و همکاران ()1993
77
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
مثالی از شــافیر و همکاران ( )1993بیان میکنــم .به آزمودنیها دو انتخاب برای تعطیالت پیشنهاد میشود. ت عادی دارد :آبوهوای معتدل ،سواحل متوسط ،کلوپهای نقطه Aنسبتا کیفی شبانه نه خیلی خوب و نه خیلی بد و غیره .اما نقطه Bحدیتر است :بسیار آفتابی، سواحل زیبا ،بادهای شدید و فاقد کلوپهای شبانه .از بعضی آزمودنیها پرسیده شــد که تمایل دارند کدامیک از نقاط را رزرو کنند .به برخی دیگر گفته شــد که آنها رزرو موقتی هر دو نقطه را دارند ،اما باید تصمیم بگیرند کدامیک را لغو کنند. نمودار 5-2نشــان میدهد که بیشتر آزمودنیها نقطه Bرا نسبت به Aترجیح میدهنــد .اما زمانی که پای لغو رزرو به میــان میآید ،به یک میزان هر دو را لغو میکنند .در مجموع ،ســهم انتخابها در نقطه Bاز عدد 100فزونی مییابد .این بدان معناســت که برخی افراد هم نقطه Bرا ترجیــح میدهند و هم مایل به لغو رزرو آن هستند.
اقتصاد رفتاری
78
به عنوان آخرین مثال نیز فرض کنید که از آنا در راه خرید از یک خواربارفروشی خواســته شد تا بایستد و به سواالتی پاســخ دهد .یک سوال آن بود که آیا او مایل اســت برای یک برشتوک جدید که بهتازگی در فروشگاه عرضه شده است 8 ،دالر بپردازد .پس از چنین عرضهای ،برشــتوک ممتاز با قیمت 6دالر دیگر ارزان به نظر میرسد .اگر سوال میگفت که قیمت برشتوک جدید 4دالر است ،برشتوک ممتاز گران به نظر میرســید .این مثال ،مثالی از اثر مرجع است که انتخاب یک فرد متاثر از نشــانه یا مرجعی است که قبال دیده است .شــاید به نظررسد که این اثر همان مقایسه تبادلی است .اما باید دانست در مقایسه تبادلی ،دو یا چند محصول متفاوت با هم مقایسه میشوند؛ اما در اثر مرجع تصمیمات یک فرد در مورد یک محصول مشخص ،متاثر از برخی از حوادث پیشین قرار میگیرد. 1 برای نشان دادن چگونگی کارکرد اثر مرجع ،به بخشی از مطالعه آریلی و همکارانش ( )2003اشارهای میکنیم .از آزمودنیها پرسیده شد که آیا مایلند با قیمتی بیشتر از دو ت وپِرت رقم آخر شماره تامین اجتماعی خود ،یک جعبه شکالت بلژیکی و مقداری ِخر دیگر بخرند؟ مثال اگر دو رقم آخر شماره تامین اجتماعی یک نفر 25باشد ،از او پرسیده شد که آیا حاضر است برای این کاالها ،بیشتر از 25دالر بپردازد؟ سپس از او پرسیده شد که اساسا او حاضر به پرداخت چه مبلغی برای این کاالهاست .دو رقم آخر شماره تامین اجتماعی افراد تصادفی است .اما در نمودار 6-2خواهید دید که این تصادفی بودن در این مطالعه اهمیت مییابد .بهطور متوسط ،کسانی که از آنها پرسیده شد آیا حاضرند مثال بیش از 55دالر برای کاالها بپردازند ،مایل به پرداخت قیمت باالتری نسبت به کسانی بودند که از آنها پرسیده شد آیا تمایل به پرداخت مثال 15دالر دارند. پنج اثر روانشناختی بررسیشده ،بازتاب روشهای اکتشافی انتخاب مانند «آنچه در میانه است بردار» یا «آنچه حدیتر است انتخاب کن» است .این آثار منجر به دلخواهانه بودن انتخاب میشوند .از طرف دیگر ،آنها اثرات موقعیت را به وجود میآورند که به هر اثر خارجی (مانند اثر دیگر انتخابها) اطالق میشود که بر انتخاب مورد نظر تاثیر میگذارد .به یاد بیاوریم که تمامی این آثار از آنجا ریشــه میگیرد که افراد به احتمال فراوان نمیدانند چه چیزی مطلوبیت آنها را حداکثر میکند .پس چون این عدم اطالع 1- Ariely
نمودار -6-2مقادیری که آزمودنیها مایل به پرداخت برای یک جعبه شکالت هستند ،با افزایش دو عدد آخر شماره تامین اجتماعی آنها افزایش مییابد.
منبع :آریلی و همکاران ()2003
79
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
تقریبا همیشگی است ،انتظار اینکه در هر تصمیمگیری اقتصادی با اثر موقعیت روبهرو شویم ،انتظار نابهجایی نیست .پس هر دو مورد دلخواهانه بودن انتخاب و اثرات موقعیت بسیار حایز اهمیت هستند؛ آنقدر مهم که بخش بعد را به فهم دقیقتر آنها اختصاص دهم. پیش از این کار ،مایلم نکتهای را روشــن سازم .برخی ممکن است فکر کنند که پدیدههایی مانند مقایسه تبادلی و حدگریزی ،نشانههایی از عد م عقالیی بودن یا شبیه نبودن افراد به انسان اقتصادی هستند .این درست نیست .در دنیایی سراسر پیچیدگی و سرشــار از انتخابهای گوناگون ،توسل به راهکارهایی مانند «آنچه در میانه است، بردار»« ،آنچه از همه برجستهتر است ،انتخاب کن» یا «حواست به دیگر انتخابهای پیشنهادی باشد» میتواند کامال بهینه باشد .در اینجا نمیخواهیم وقت خود را صرف این کنیم که آیا این موارد نشــانههایی از مدل استاندارد اقتصادی هستند یا نیستند .در واقع ،حتی بسیاری از آثار عجیب و غریبی مانند اثر دو رقم آخر شماره تامین اجتماعی، میتواند با رفتار عقالیی افراد جور در بیاید .وجود چنین آثاری تنها میتواند به این معنا باشد که روشهای اکتشافی که مردم پیش میگیرند با آنچه آزمایشگران قصد استخراج آنها را در آزمایشگاههای خود دارند ،یکسان نیستند.
-2-2حسابداری ذهنی و قالببندی
اقتصاد رفتاری
80
ســوالی که در این بخش به دنبال پاســخ دادن به آن هستیم آن است که چرا اثرات موقعیــت وجود دارد و چرا برخی از عوامــل بیرونی میتوانند انتخاب یک فرد را تحت تاثیر قرار دهند؟ برای پاســخ به این ســوال ،بهتر است از زیرمجموعهای از اثرات موقعیت شروع کنیم که آن را اثرات کالبدی مینامیم. اثر کالبدی زمانی هویدا میشــود که تعاریف اساسا یکسان از یک چیز ،منجر به انتخابهای مختلف شــود .اینکه افراد یکســان ،در یک زمان مشخص تصمیم میگیرنــد که برای تعطیالت هم به نقطه Bبروند و هم نروند ،مثالی از اثر کالبدی اســت .در واقع پاسخ افراد ،وابسته به شیوه پرســیدن یا کالبد سوال است .اگر ما بتوانیــم توضیح دهیم که چرا افراد زمانی که گزینههای یکســانی پیش رو دارند، انتخابهای متفاوتی میکنند ،پس بهراحتی خواهیم توانست توضیح دهیم که چرا وقتی مجموعه نســبتا متفاوتی از گزینهها را در مقابل دارند ،انتخابهای متفاوتی صورت میدهند. برای فهم چرایی وقوع اثرات کالبدی (و اثرات موقعیت) ،نگاهی به طبقهبندی ساده فرآیندهای شناختی میاندازم که بهطور خالصه در نمودار 7-2آورده شدهاند (در فصــل نهم ،این طبقهبندی را با توجه به دقت آن بازنگری خواهیم کرد و البته نشــان خواهیم داد که اگرچه این طبقهبندی دقیق نیست ،اما برای هدف ما چیزی بیش از خوب است) .این طبقهبندی نشان میدهد زمانی که ما چیزی را فیالبداهه مشــاهده میکنیم ،ابتدا بهطور خودکار ،ادراک و شــهود ،ما را به برداشتی از آنچه میبینیم میرساند. این فرآیند بهطور طبیعی و خودانگیخته اتفاق میافتد و افراد هیچ کنترلی به آن نداشــته یا حداکثر کنترل کمی ب ر آن دارند .بنابراین ،آنا ممکن است انتخابی کامال مبتنی بر شهود خود کند. در مقابل ،او ممکن اســت بهویژه در مورد انتخابهای مورد نظر علم اقتصاد، با اســتدالل در خصوص گزینههای مختلف فکر کرده و قضاوتهای اندیشیده و حسابشدهای داشته باشد .در این مورد ،او نه بر اساس شهود خود ،بلکه بر اساس فرآیندهای استداللی تصمیم میگیرد.
نمودار 7-2معرفی فرآیندهای مختلف مغزی ادراک
سیستم :1شهود
این سیستم ،سریع ،خودکار ،آسان و احتماال وابسته به هیجانات حال افراد است .افکار بهطور خودانگیخته در ذهن پدید میآیند و موجب شکلگیری عقاید افراد نسبت به ویژگیهای اشیا میشوند.
سیستم :2استدالل
این سیستم ،آرام ،پرزحمت ،سنجیده و نهچندان وابسته به هیجانات است .چنین سیستمی قادر است عقاید و قضاوتها را به وجود آورد.
-1-2-2مطلوبیت وابسته به مرجع
گاهی وقتی برای اولین بار یک شــیء را میبینیم ،برخی از ویژگیهای آن قابل فهمتر از دیگر ویژگیهای آن است .این ویژگیها ،معیارهای طبیعی اشیا مانند اندازه ،فاصله،
81
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
از طبقهبندی فوق ،نکتهای کلیدی را میتوان استخراج کرد .حتی اگر آنا از استدالل خود استفاده کند ،ادراک و شهود اولیهاش به ناچار نقطه آغازین فرآیند استداللیاش را ب شــکل خواهد داد .پس احتماال ادراک و شهود اولیه افراد و نیز الگوی کالبدی انتخا آنها ،استداللشــان را تحت تاثیر قرار میدهد .قبال دیدیم که این اثرگذاری ،زمانی که پدیده مقایسه تبادلی را توضیح دادیم نیز به وقوع پیوست .اگر افراد ابتدا فکر کنند که هر ژتون 15دالر قیمت دارد و بعد از آنها خواسته شود تنها 10دالر بابت آن بپردازند، برای آنها معاملهای شیرین صورت گرفته است .اما اگر ابتدا فکر کنند که قیمت ژتون تنها 5دالر بوده ،حتما به نظر آنها معامله ،معاملهای تلخ خواهد بود .اثرگذاری موقعیت و کالبد بر ادراک و شــهود که در نهایت به اثرگذاری بر استدالل ختم میشود ،یکی از مهمترین ایدهها در علم اقتصاد رفتاری اســت .انسان اقتصادی تنها از استدالل استفاده میکند .بنابراین شناخت نقشی که ادراک و شهود انسانها ایفا میکند ،بهخوبی توجیه ت از مدل استاندارد اقتصادی رفتار میکنند .اثرات موقعیت میکند که چرا انسانها متفاو و کالبدی ،اثراتی محتوم و اجتنابناپذیرند و تنها ویژگیهایی نیستند که از دل برخی از آزمایشها بیرون آمده باشند .هرگاه که انسانی انتخاب میکند ،انتخاب او بهگونهای قالب و چهارچوب مییابد .الگوی کالبدی انتخاب وی ،ادراک ،شهود ،استدالل و انتخاب او را متاثر میسازد .بنابراین ،اگر میخواهیم رفتار اقتصادی را درک کنیم ،باید اثرات کالبدی را بفهمیم .در بخش بعد توضیح خواهم داد که چرا اگر بخواهیم این اثر را دریابیم ،باید مفهوم نقاط مرجع را درک کنیم.
بلندی ،درجه حرارت ،شباهت و خوبی یا بدی آنها را شامل میشود .نکته مهم آنجاست که این معیارهای طبیعی بیش از آنکه مطلق باشند ،نسبیاند .برای ما طبیعیتر آن است که بگوییم آیا چیزی بزرگتر ،دورتر ،بلندتر ،گرمتر یا بهتر از دیگران است ،بدون آنکه بدانیم مقدار دقیق حجم ،طول ،درجه حرارت و ...آن چقدر است .برای آنکه بتوانیم بر اساس مقادیر نسبی قضاوت کنیم ،نیازمند استاندارد معینی برای مقایسهایم که در اینجا به آن نقطه مرجع یا سطح مرجع میگوییم. بــرای آنکه بفهمیم چــرا تمایز میان مقادیر مطلق یا نســبی در رفتار اقتصادی اهمیت دارد ،از سوالی که کانمن ( )2003بیان کرد ،بهره میگیریم. دو نفر گزارش درآمد ماهانه خود را از یک کارگزار دریافت میکنند .به کارول گفته شده که ثروتش از 4میلیون دالر به 3میلیون دالر کاهش یافته اســت .به آماندا گفته شــده که ثروتش از 1میلیون دالر به 1/1 میلیون دالر افزایش یافته است .کدامیک خوشحالترند؟
اقتصاد رفتاری
82
برای پاسخ دادن به این سوال ،مدل استاندارد اقتصادی از مقدار مطلوبیت بهره میبرد که از تابع مطلوبیت ) u(xبه دســت میآید .در این تابع x ،مقدار پول است و هرچه مقدار پول بیشــتر باشد ،مطلوبیت بیشتر میشود .بنابراین ،پاسخ به سوال فوق در قالب مدل اســتاندارد اقتصادی آن است که کارول باید خوشحالتر باشد، زیرا ( 1/1میلیون دالر) 3( > uمیلیون دالر) .uالبته موضوع به این سادگی نخواهد بود ،زیرا بسیاری از ما فکر میکنیم که آماندا باید خوشحالتر باشد .او خوشحالتر است ،چون که ثروتش از قبل بیشتر شده است. این مثال نشــان میدهد که ما در تفاوت میان معیارهای مطلق و نســبی باید با دقت بیشــتر عمل کنیم .ســادهترین راه برای رفع این دغدغه ،در نظر گرفتن نقطه مرجعی اســت که با آن خروجیها اندازهگیری شــوند .پــس میتوانیم برای تابع مطلوبیت استاندارد ،از تابع مطلوبیت یا تابع مقداری ) v(x-rاستفاده کنیم که در آن مطلوبیت مقدار ،xنســبت به نقطه مرجع rسنجیده میشود .اگر نقطه مرجع صفر باشــد ( )r= 0تابع مقداری با شکل اولیهاش یکسان میشود؛ اما اگر rصفر نباشد، شــاهد مطلوبیت متفاوتی خواهیم بود .اگر rرا برابر با ثروت فرد در ســال گذشته بدانیم ،مطلوبیت کارول (منفی یکمیلیــون دالر) vو مطلوبیت آماندا ( 0/1میلیون
دالر) vمیشود .با این نوع بینش ،آماندا شادتر و راضیتر از کارول خواهد بود ،زیرا ( -1میلیون دالر) 0/1( < vمیلیون دالر).v پس تا اینجای کار آماندا خوشــحالتر است .اما این یافته به نظر کامل نیست، زیرا کارول پول بیشتری نســبت به آماندا دارد .فرمولبندی جامعتر را میتوان در تابع مطلوبیت وابسته به مرجع نشان داد: = )u r (x )ηu(x) + v(x − r
83
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
که در آن ηیک پارامتر و rنقطه مرجع اســت .اکنون تابع مطلوبیت کل ،جمع وزنی مطلوبیت ثروت کل و مطلوبیتی اســت که از منفعت یا ضرر نسبی به دست میآید .با این شــیوه فرمولبندی تابع مطلوبیت ،کارول به دلیل ثروت بیشتر ،بالقوه خوشحالتر و به دلیل کاهش ثروت ،بالقوه غمگینتر است. قضاوت در مورد هر چیز نســبت به یک نقطه مرجع ،تفاوت آشــکاری میان منفعت و ضرر به وجود میآورد .بهطور شــهودی ،تفاوتی اساســی میان باالتر و پایینتر از نقطه مرجع بودن (ســود و ضرر) وجود دارد .بسیاری از مشاهدات آتی، ما را به سوی یافته تایید شدهای هدایت میکنند که ضررگریزی نامیده میشود .به فردی ضررگریز گفته میشــود که میزان مشخصی ضرر ،موجب افت شدیدتر در مطلوبیت او میشود تا همان میزان منفعت موجب افزایش مطلوبیت او .ضررگریزی در قالب تابع مقداری بهصــورت ) V(-g) 0بیان میشود .اساسا در این افراد ،ضرر به مراتب بدتر از آن است که سود خوب است. خواهیم دید که وابســتگی بــه مرجع و ضررگریزی ،کاربردهــای فراوانی در رفتار اقتصادی دارند .پیش از آنکه با جزئیات بیشــتر این موضوع را بررسی کنیم، میخواهیم کمی بیشتر در مورد اهمیت وابستگی به مرجع کنکاش کنیم. شــاید در نگاه اول ،تنها با اضافه کردن یک پارامتــر اضافی ( )rکه آن را نقطه مرجع خواندیم ،شــکل تابع مطلوبیت را تغییر دادیم .اگر اینگونه بود ،اقتصاددانان بهراحتی میتوانستند با مدلسازی مرسوم تابع مطلوبیت و حداکثرسازی آن ،راهی را که مدتها ادامه دادهاند ،باز هم ادامه دهند و هیچ تغییر مهمی اتفاق نیافتد .البته و صد البته که اینگونه نیست. نقطــه مرجعی که فرد برای تصمیمگیری خود اســتفاده میکنــد ،تا اندازهای
دلخواهانه و اختیاری است و به احتمال زیاد از ادراک و شهود فرد تاثیر میپذیرد. بــه عبارت دیگر ،نقطه مرجع تابعی از موقعیت و زمینه اســت که این خود اثرات کلیــدی مرجع و کالبدی را به وجود میآورد .این اســت که میگوییم وابســتگی بــه مرجع تنها به معنای اضافه کردن یک پارامتر به تابع مطلوبیت نیســت .حاالت مختلفی که در آنها نقطه مرجع وابسته به موقعیت و زمینه است ،به کرات در ادامه این فصل خواهد آمد.
-2-2-2اثر برخورداری
اقتصاد رفتاری
84
یکی از آثار وابســتگی به مرجع و ضررگریزی ،اثر برخورداری اســت .برای اینکه ببینیم اثر برخورداری چیست ،نگاهی به مطالعه لیست )2004( 1میاندازیم .مطالعه در زمین یک نمایشگاه ورزشی در آمریکا صورت گرفت .آزمودنیها برای یک روز کامل اســتخدام شدند و سپس از آنها خواسته شد تا به یک نظرسنجی پاسخ دهند. آنچه موضوع اصلی مطالعه بود ،پیشــنهادی بود که پس از نظرســنجی به آنها داده شد .از آنها خواسته شد به دلیل سپاس از مشارکت در انجام نظرسنجی ،یک لیوان قهوه یا یک تخته شــکالت را برگزینند .هر دو لیوان قهوه و قطعه شکالت ،قیمتی مشابه و برابر با 6دالر داشتند .نکته کلیدی آزمایش ،تفاوت در درک مالکیت بود. به برخی از آنها یک لیوان قهوه داده شد و گفته شد که میتوانند آن را با یک قطعه شــکالت عوض کنند .به گروه دوم یک قطعه شکالت داده شد و به آنها گفته شد کــه میتوانند آن را با یک لیــوان قهوه عوض کنند .به تعدادی هر دو و به تعدادی دیگر هیچکدام داده نشد. نمودار 8-2ســهم آزمودنیهایی که لیوان قهوه را برگزیدند ،نشــان میدهد. ابتدا به نتایج رفتار آزمودنیهایی بنگرید که تجربه تجارت و معاملهگری نداشــتند (بازدیدکنندگان از نمایشگاه) .آنچه در مورد آنها دیده شد ،در بسیاری از آزمایشها نیز تایید شــد .آنها که در ابتدا به ایشــان شــکالت داده شــد ،تمایلی به تعویض شکالتشــان با لیوان قهوه نداشــتند و آنها که در ابتدا به ایشان لیوان قهوه داده شد، تمایلی به جابجایی قهوه با شــکالت نداشتند .این احتمال که شاید تمام افرادی که 1- List
شکالت و قهوه گرفتند ،این دو را بیشتر از دیگری دوست داشتند ،احتمالی نزدیک به صفر است .در عوض به نظر میرسد که این افراد بیشتر با در اختیار گرفتن این دو ،احســاس مالکیت کرده و عمال تحت تاثیر اثر کالبدی قرار گرفتند .این یافته با نتایج دو حالت «هر دو» و «هیچکدام» تایید میشــود که در آن تقریبا 50درصد از افراد مایل به تعویض بودند. نمودار -8-2اینکه افراد مایل به انتخاب شکالت میشوند ،متاثر از حالت اولیه آنهاست
آنها که در ابتدا شکالت داشتند ،بیشتر مایلند شکالت و آنها که در ابتدا لیوان قهوه داشتند ،بیشتر مایل هستند قهوه داشته باشند / .منبع :لیست()2004
اینکه افراد به واسطه مالکیت چیزی ارزش بیشتری برای آنها قائلند ،بهعنوان اثر برخورداری شناخته میشود .نکته جالب آن است که این اثر برای افرادی که تجربه مبادله و تجارت کاال داشــتند ،کمتر دیده شــد .در نمودار 8-2اثر این آزمایش بر روی صاحبان غرفه در نمایشگاه نیز دیده میشود (معاملهگران) .معاملهگران تجربه بیشــتری از غیر معاملهگران داشتند و در طول آزمایش هیچ نشانهای از آنکه تحت تاثیر اثر کالبدی قرار گرفته باشند ،دیده نمیشود. یکی از روشهای تشــریح اثر برخورداری ،اســتفاده از مفاهیم ضررگریزی و وابســتگی به مرجع اســت .اگر آنا یک لیوان قهوه در دســت دارد ،ممکن است
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
85
اقتصاد رفتاری
86
احســاس کند که لیوان در حال حاضر متعلق به اوست .بنابراین ،از دست دادن این لیوان برای او یک ضرر به حساب میآید .بالعکس ،اگر او تخته شکالتی در دست ندارد ،هیچ حس مالکیتی نسبت به آن شکالت ندارد .پس به دست آوردن شکالت برای او یک منفعت به شــمار میرود .گفتیم که ضرر دارای وزن بیشتری نسبت به منفعت اســت .پس حتی اگر آنا به میزان کمی هم قهوه را به شکالت ترجیح دهد، باز هم مایل نخواهد بود تخته شکالت خود را با چیزی عوض کند. اگر اثر برخورداری نشــان داد که افراد حتی با چند ثانیه مالکیت تصادفی یک لیوان قهوه که شــاید حتی آن را دوست نداشته باشــند ،تمایل خود را به تبادل از دســت میدهند ،اقتصاددانان باید در خصوص مالکیت و تبادل کاالها که در ذات علم اقتصاد است ،بهطور جدی بازنگری کنند. نکته جالب آن است که چرا با آنکه اثر برخورداری در مثال قبل تصمیمگیری را بهبود نبخشید ،ما آن را بررسی میکنیم .خواهیم دید که در برخی موارد مانند مسکن و پسانداز ،اثر برخورداری ممکن است مفید باشد .به نظر میرسد در موارد دیگری که این اثر مفید نیســت ،افراد باتجربهتر یاد گرفتهاند که چگونه از آن بگریزند .این پیشبینی نه همیشه به اندازه مطالعه لیست ،اما تقریبا در عموم حاالت دیده میشود. با وجود این ،میتوان فهمید که افراد به جای سرکوب این اثر ،با بهرهگیری از مفهوم هزینه فرصت ،از اثر برخورداری بهگونهای دیگر اســتفاده میبرند .برای کسانی که با مفهوم هزینه فرصت آشنا هستند ،نگه داشتن یک لیوان قهوه در دست به واسطه ارزشی که با تبادل آن میتوان به دست آورد ،یک ضرر به شمار میرود .از این رو، تمایز میان آنچه ضرر یا سود خوانده میشود ،ساده نخواهد بود .این تفسیر ،میزان اثر برخورداری را کاهش داده و ما را به ســوی نخستین پیشنهادمان هدایت میکند که نقطه مرجع متاثر از فرد و موقعیت است.
-3-2-2متایل به پرداخت یا قبول
یکی از مواردی که اثر برخورداری خود را در آن نشــان میدهد ،مبحث ارزشگذاری مشروط است .ارزشگذاری مشروط یک روش مرسوم برای شناخت ارزش چیزهایی مانند سالمتی ،امنیت یا محیط زیست است .دو روش اساسی در ارزشگذاری مشروط
3- Bateman
2- Willingness to Accept
1- Willingness to Pay
87
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
به روشهای تمایل به پرداخت ( 1)WTPو تمایل به قبول ( 2)WTAمعروف هستند .در روش تمایل به پرداخت از افراد پرسیده میشود برای به دست آوردن یک واحد اضافی از برخی کاالها ،تا چه اندازه مایل به پرداخت هستند .به عبارت دیگر از آنها میپرسیم اگر به جای Cواحد از یک کاالی مشــخص C+1 ،واحد مصرف کنند ،چه میزان پول خواهند پرداخت .در روش دوم یعنی روش تمایل به قبول ،از آنها پرسیده میشود برای آنکه یک واحد کمتر از یک کاال داشته باشند ،حاضرند چه میزان پول بپذیرند .به عبارت دیگر ،برای مصــرف Cواحد به جای C+1واحد کاال ،حاضر به قبول چه میزان پول Cامین واحد کاال را به دست خواهیم آورد. هستند .پس در هر دو مورد ،ما ارزش +1 با آنچه در مورد اثر برخورداری و ضررگریزی دانستیم ،دیگر دور از ذهن نیست که بدانیم WTAو WTPمیتوانند نتایج متفاوتی ارائه دهند WTP .این احساس را در فرد به وجود میآورد که انگار پولی را از دســت میدهد .پس او برای به دست آوردن یک واحد اضافی کاال ،حاضر نیســت پول زیادی بپردازد .در مقابلWTA ، این احســاس را در فرد به وجود میآورد که انگار کاالیی را از دست میدهد .پس او پول زیادی را برای دســت کشیدن از کاال مطالبه خواهد کرد .این نتیجه با آنچه در آزمایشها مشاهده میکنیم ،سازگار است .ارزش یک کاال بر اساس WTAبیشتر از ارزش آن بر اســاس WTPاســت و این تفاوت میتواند زیاد باشد .این یافته به معنای نقض تغییرناپذیری فرآیندی است که در آن پاسخ به یک سوال نباید وابسته به فرآیند یافتن آن باشد .این خود نمونهای از اثر کالبدی نیز هست. 3 برای نشان دادن این موضوع ،نمودار 9-2دادههایی از مطالعه بیتمن و همکاران ( )2005را ارائه میدهد که در آن از آزمودنیها خواسته شد تا ده شکالت مختلف را بهصورت مشــروط ارزشگذاری کنند .در اینجا تنها بــه نتایج WTAو WTP بســنده میکنیم .نتایج مطالعه آنها نشان داد که ارزشگذاری به روش WTAتقریبا 60درصد بیشتر از ارزشگذاری به روش WTPاست .مسلما این اختالف ،مشکل زیادی را برای کســانی که مایل به داشــتن تخمینی قابل اعتماد از ارزشی که مردم برای یــک کاالی خاص متصورند ،به وجود میآورد .چنیــن فردی باید از مقدار WTPاستفاده کند یا مقدار WTA؟
اقتصاد رفتاری
88
ی در مورد شیوه ارزشگذاری کاالها توسط مردم این موضوع ،ســواالت اساس مطرح میســازد ،زیرا زمانی که از اثر برخورداری ســخن میگوییم ،طبیعی است کــه باید مالکیت فیزیکی کاال را احســاس کنیم .پس اینگونــه فکر میکنیم که آزمودنیها حتی برای چند ثانیه ،مالک لیوان قهوه یا جعبه شــکالت هســتند .هر دو روش WTPو WTAبــا القای این تفکر که افراد مالک یک کاال هســتند ،اثر برخورداری را به کار انداخته و در نتیجه نقطه مرجع را جابجا میکنند. یکی از موارد کاربرد این موضوع در فرضیه عدم زیان در خرید نهفته اســت. این فرضیــه میگوید زمانی که مردم در خصوص خریــد یک کاال فکر میکنند، بهطور ذهنی پول آن کاال را از درآمد جاری خود کســر میکنند و ســپس تصمیم میگیرند که آیــا کاال را تصاحب کنند یا دوباره پول پرداختی برای خرید آن کاال را به دســت آورند .مثال اگر آنا معموال با پرداخت 4دالر برشــتوک عسلی بخرد، پرداخت 4دالر برای خرید برشــتوک عسلی هیچ حس ضرری را در او به وجود نمیآورد .این موضوع از آنجا ناشــی میشــود که آنا انتظــار دارد تا برای خرید برشــتوک همان 4دالر را بپردازد .حال میتوانیم این موضوع را با استفاده از نقطه مرجع بازنویسی کنیم .اما برای آن باید بدانیم که آیا نقطه مرجع آنا ،درآمد جاری او اســت و از این رو ،خرید برشــتوک عســلی به معنای ضرر 4دالری برای او است یا آنکه نقطه مرجع او ،درآمد جاری منهای مقدار پول مورد نیاز برای خرید برشــتوک عسلی است؟ اگر اینگونه باشد ،عدم خرید یک کاال به معنای کسب 4 دالر خواهد بود. بالشــخصه فکر میکنم که روش دوم ،طبیعیتر و ســنجیدهتر است .به عنوان مثال ،ممکن اســت بگوییم که نقطه مرجع آنا برای خرید برشتوک عسلی 4 ،دالر است .آنچه در پس این جمله خوابیده است آن است که آنا انتظار دارد 4دالر برای برشــتوک عســلی بپردازد .پس او بهطور ذهنی برای به دست آوردن نقطه مرجع خــود 4 ،دالر از ثروتش میکاهد .مطالعه بیتمن و همکاران ،فرضیه عدم ضرر در خرید را به بوته آزمایش میگذارد (جعبه روش تحقیق .)3-2اما آنچه آنها یافتند حمایت حداقلی از این فرضیه بود .این نتیجه به چه معنا خواهد بود؟
نمودار 9-2ارزشگذاری ده شکالت مختلف WTA .بیشتر از WTPاست
فرضیه عدم ضرر در خرید اساسا فرض میکند که مردم هزینه فرصت پول خود را در نظــر میگیرند .این نکته در اجتنــاب معاملهگران با تجربه از اثر برخورداری عیان شــد .چنین امری نشان داد که تجربه از اهمیت بهسزایی برخوردار است .اگر افراد در کار مشــخصی بیتجربه باشند (مثال برخی بهندرت خرید میکنند) ،خرید را به عنوان یک ضرر تلقی میکنند .اما اگر باتجربه باشــند (مثال هر هفته به خرید روند) ،ممکن اســت خرید خود را به عنوان یــک ضرر در نظر نگیرند ،مگر آنکه قیمت بیشتر از انتظار آنها باشد. یافته جالبی که در این موضوع میتوان یافت آن است که به هیچ روشی نمیتوان فهمیــد که چگونه مردم خود را مالــک چیزی میدانند یا نمیدانند و چه چیزی را به عنوان منفعت یا ضرر تصور میکنند .مثال وقتی آنا به داخل خواربارفروشــی پا میگذارد ،آیا خود را صاحب 4دالر میداند یا مالک یک جعبه برشتوک عسلی که خواهد خرید؟ این کامال به شــیوه فکر کردن او بستگی دارد .این انتخاب ،انتخابی اختیاری و وابسته به درک ،شهود و چهارچوب فکری او است.
89
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
منبع :بیتمن و همکاران ()2005
اقتصاد رفتاری
90
روش تحقیق 3-2 همکاری خصمانه غالبا یک رفتار عینی را میتوان با دو یا چند نظریه رقیب توضیح داد .در عمل نیــز هیچ راهی برای تمایز میان نظریههای رقیبی که از دادههای موجود برای تفسیر رفتار مشاهده شده استفاده میکنند ،وجود ندارد .این بدان معناست که ما برای آزمون و ارزیابی نســبی نظریهها ،نیازمند آزمایشهای متعدد هستیم. در طول تاریخ این آزمایشها توســط محققان طرفدار این نظریهها صورت گرفته و معموال دادههایی برای تایید آنها در منازعات علمی یافت شده است. چنین تاییدی [علیرغم یافتن مخالفتهای نظری و تجربی از ســوی دیگر دانشمندان] میتواند به دالیلی کامال واضح (مانند تورش اصرار که در فصل پنجم بررسی خواهد شد) یا غیرواضح (مانند استمرار شغلی محققان) باشد .هر کدام که باشد ،مهم آن است که این روش ،بهترین و مفیدترین روش نیست. روش دیگــر ،روش همکاری خصمانه اســت .در این روش ،محققان از هر دو طرف در کنار هم جمع میشــوند و ســعی میکنند تا با کمک یکدیگر، آزمایشی را برای آزمون نظریه مورد نظر طراحی و نتایج آن را ارزیابی کنند. در مطالعه بیتمن و همکاران ،تیمی عموما متشکل از محققان دانشگاه ایست آنجلیا به سرپرســتی دانیل کانمن شکل گرفت تا فرضیه عدم ضرر در خرید را مطالعه کند .با توجه به اینکه هر دو طرف به یک اندازه شــانس اثرگذاری بر شــیوه طراحی آزمایش ،جســتجو یا ارزیابی دادهها را دارند ،نتایج باید از هرگونــه تورش نظاممند در امان باشــد .از این رو ،روش همکاری خصمانه روشی مفیدتر از روش قبل به نظر میرسد. روش ســوم ارزشگذاری ،روش منفعت معادل ( 1)EGاســت که در آن از افراد پرسیده میشود کمترین مقدار پولی که با ارزش یک واحد بیشت ِر کاالی موردنظر معادل اســت ،چه میزان است .همچون ،WTAاین پرسش نیز در مورد مصرف Cواحد به جای C+ 1واحد از کاالست.
1- equivalent gain
تفاوت این روش در نقطه برخورداری است .در روش WTAفرد باید فکر کند که دارای C+1واحد از کاالست و حال از او میخواهند یک واحد کاال را رها ســازد .اما در روش EGفرد باید فکر کند که تنها Cواحد از کاال را دارد و حال شانس در اختیار گرفتن یک واحد بیشتر یا معادل پول آن را دارد. همه قبول دارند که مقدار WTAبیشتر از مقدار EGاست .حال سوال اینجاست
WTP
پول و کاال است.
risky WTP
بقیه حاالت ،عملکرد آزمون از جمله برابری WTAو WTAمخاطرهآمیز را
مورد ارزیابی قرار میدهند .نتایج نمایش دادهشده در نمودار 9-2نشاندهنده آن است که مبادله ،یک زیان پولی است.
-4-2-2مطلوبیت مبادالتی
اگر وابستگی به مرجع همچون اثر برخوداری و ضررگریزی بر میزان ارزشگذاری کاالها موثر باشــد ،پس بــر تصمیم خرید یا عدم خرید ما نیــز موثر خواهد بود. برای نشــان دادن این اثر ،فرض کنید که آنا در تعطیالت خود برای خرید برشتوک
91
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
که آیا EGاز WTPبیشتر است .اگر از دست دادن پول برای به دست آوردن کاال یک ضرر به حســاب رود ،پس EGباید بیشــتر از WTPباشد ،اما اگر منفعت به حســاب آید EG ،باید با WTPیکسان باشد .تا اینجا آزمایش به نظر میرسد .اما اگر یافتهها نشان دهند که « WTAخیلی بیشتر» از EGو EG کمی بیشتر از WTPاست ،چه چیزی را میتوان استنباط کرد؟ اینجاست که راه برای تفاســیر مختلف باز میشود .برای جلوگیری از این تفاسیر متفرقه، دو مقدار WTPو WTAمخاط رهآمیز نیز محاسبه شدند .ورود این دو معیار به دالیلی کــه در اینجا ذکر نمیکنیم ،آزمونی برای آزمون فرضیه عدم ضرر در خرید فراهم میآورد: WTP EG باشــد ،نشاندهنده ضرر پولی در مبادله و =1 اگر > 1risky WTP WTP پول و کاال است. -اگر EG = 1و WTP > 1باشد ،نشاندهنده منفعت پولی در مبادله
آجیلی به داخل یک مغازه خواربارفروشــی محلی میرود .اینکه او چه میزان مایل به پرداخت برای برشتوک آجیلی است ،به دو چیز بستگی دارد .اول اینکه فارغ از هرگونه اثر روانشــناختی ،او حداکثر مایل به پرداخت چه میزان پول برای خرید یک جعبه برشــتوک اســت .بیایید فرض کنیم که چون او خیلی برشتوک آجیلی دوست دارد ،حاضر است 8دالر برای آن بپردازد .دومین نکته به نقطه مرجع او باز میگردد .او بهطور معمول 3دالر برای برشتوک پرداخته است ( 3دالر = .)rتوجه کنید که این بدان معناست که نقطه مرجع برابر ثروت فرد منهای 3دالر است. میتوانیم بین دو نوع مطلوبیت اکتسابی و مطلوبیت مبادالتی تفکیک قائل شویم. مطلوبیت اکتســابی میزان منفعت ناشی از خرید یک کاال به قیمتی کمتر از ارزش
اقتصاد رفتاری
92
آن اســت که در اینجا بهصورت ) v ( 8 − pمحاسبه میشود .اما مطلوبیت مبادالتی به معنای منفعت یا ضرر خالص ناشــی از خرید یک کاال به قیمتی کمتر یا بیشــتر از قیمت انتظاری اســت که در اینجا بهصورت ) v(r-pنمایش داده میشود .حال مطلوبیت کل خرید یک جعبه برشــتوک بهصورت جمع دو مطلوبیت اکتســابی و مبادالتی v ( 8 − p ) + v ( 3 − p ) ،محاسبه میشود .اگر « 2دالر= »pباشد ،او دوطرفه سود میبرد .از یک طرف چیزی را خریده که دوست داشته و از طرف دیگر مقدار پولی را پرداخت کرده که کمتر از انتظار او بوده اســت .اگر « 4دالر= »pباشــد ،او احتماال از خرید یک کاال به قیمت بیشــتر از قیمت انتظاریاش ،احساس خسران ِ پرداخت بیش میکند .اگر « 6دالر= »pباشــد ،آنا احتماال خرید نمیکند ،زیرا ضرر ِ منفعت خرید برشتوکی است که او دوست دارد. از اندازه ،بیشتر از در این میان ،مطلوبیت مبادالتی مفهومی کلیدی اســت که مشخص میکند آنا چگونه از یک معامله شــیرین احســاس خوب و از یک معامله تلخ احســاس بد میکند .این امر ممکن است بر خرید یا عدم خرید او اثر بگذارد .اما باید گفت که این امر به خودی خود مشکل زیاد مهمی نیست .آنچه مهم است اثرپذیری احتمالی نقطه مرجع وی از ادراک و شــهود او اســت .اینکه آنا فکر کند خرید برشــتوک آجیلی به این قیمت یک فرصت استثنایی است یا آنکه طرف مقابل دارد گوش او 1 یبُــرد ،به موقعیت و زمینه بســتگی دارد .این موضوع را با مثالی دیگر از تالر را م 1- Thaler
93
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
( )2008میتوان نشــان داد .شما در یک روز گرم در ســاحلی لم دادهاید .در این هوای گرم آنچه برای نوشیدن دارید ،آب است .در آخرین ساعات روز با خود فکر میکنید که اگر یک بطری نوشــابه ســرد از مارکی که دوست داشتید مینوشیدید، چقدر کیف میداد .بلند میشوید و به تنها محل نزدیکی که نوشابه میفروشد زنگ زده و سفارش میدهید .آنجا یک هتل تفریحی لوکس و مجلل استِ . طرف پشت خط به شما میگوید که نوشابه گران است و از شما میپرسد چقدر حاضرید برای نوشابه بپردازید ...شما چه قیمتی را به او خواهید گفت؟ حال مثال فوق را تکرار کنید ،با این فرق که به جای «یک هتل تفریحی مجلل»، «یک مغازه کوچک نیمه تعطیل خواربار فروشی» را جایگزین کنید. کســانی که در نظرسنجی تالر شــرکت کردند به او گفتند که بهطور متوسط برای خرید از هتل تفریحی حاضر به پرداخت 2/65دالر و برای خرید از مغازه تنها حاضر به پرداخت 1/50دالر هستند .تفاوت میان این دو قیمت را میتوان با مفهوم انصاف که در فصل هفتم توضیح میدهیم ،توجیه کرد .اما نکته کلیدی آن است که باالخره تفاوتی میان این دو قیمت وجود دارد .اینجاســت که میگوییم نقطه مرجع و این احساس که معاملهای شیرین یا تلخ اســت ،به موقعیت و زمینه بستگی دارد .نقطه مرجعی که در مطلوبیت مبادالتی مورد توجه و دقت قرار میگیرد ،به نظر بهسادگی تغییرپذیر است. برای نشان دادن این منظور به اثرات کالبدی و دلخواهانه بودن انتخاب باز میگردیم .در شکل فوق ،شخصی ممکن است حاضر به خرید نوشابه از مغازه خواربارفروشی نشود، حتی اگر کیفیت و قیمت نوشابه آن با نوشابه موجود در هتل یکسان باشد. اگرچه مطلوبیت انتخابی چیزی اختیاری و دلبخواهی به نظر میرسد ،اما در این میان باید به یک نکته توجه داشت .ممکن است آنا برای برشتوک آجیلی یا نوشابه یا اقالمی از این دست مرجعی داشته باشد .اما بعید به نظر میرسد که او برای هر چیزی که میخواهد بخرد ،چنین رفتار کند .باالتر از این ،حتی بعید اســت که زمانی که پا به مغــازه میگذارد ،دقیقا بداند چه چیزهایی میخواهد بخرد .این نیز که در زمان خری ِد صد قلم یا حتی بیشتر از یک مغازه خواربار فروشی ،منفعت یا ضرر هر کاال را در قالب مطلوبیت مبادالتی در ذهن خود مرور کند ،بعید به نظر میرسد .پس مطلوبیت مبادالتی هنوز مفهومی خام است که باید برای استفاده آتی پختهتر شود.
-5-2-2قالببندی محدود
اقتصاد رفتاری
94
اینکــه آنا در هنگام ورود به یک مغازه خواربارفروشــی بــرای هر قلم کاالیی که میخواهد بخرد نقطه مرجعی در ذهن داشته باشد ،امکانپذیر است .مثال او میتواند با خود بگوید که «احتماال برای برشتوک آجیلی 3دالر میپردازم» .اما محتملتر آن است که با خود فکر کند کال چه میزان در فروشگاه خرج خواهد کرد یا آنکه باید هر هفته چه میزان پول برای خرید مواد غذایی اختصاص دهد .پس در این حالت نقطه مرجع ،چیزی مانند «پرداخت 200دالر برای مواد غذایی در هفته» میشــود. اگر برشتوک آجیلی کمتر از 3دالر باشد که چه بهتر .اما بهزودی این حس خوب با گرانتر شــدن مثال سیب خنثی میشود .آنچه در اینجا اهمیت دارد ،پرداخت ِ کل آنا ،پای صندوق است. در اینجــا آنا میتواند کاالهایی که میخرد را گروهبنــدی کند .در اینصورت ،او راحتتر میتواند ببیند آیا چیزی را که میخواســته ،خریده یا آنکه بیشــتر یا کمتر از مقداری که میخواسته ،پول خرج کرده است .البته او میتواند بر اساس تکتک مواردی که میخواسته بخرد و کل پولی که قصد خرج کردن آن را داشته ،قضاوت کند. فرآیند گروهبندی نه تنها کاالهای مشابه را در کنار هم و در یک گروه مینشاند، بلکه آنها را به گروههای مختلف تفکیک میکند .این تفکیک ممکن است منجر به قالببندی محدود شود که در آن یک انتخاب یا پیامد بهطور مستقل و جدا از دیگر انتخابها یا پیامدها دیده میشود .به عنوان مثال ،پرداخت به مواد غذایی جدای از پرداخت به تفریحات دیده میشود .به مثالی دیگر توجه کنید: پرسش اول :تصور کنید که تصمیم به دیدن نمایشی گرفتهاید که هزینه ورود آن 10دالر برای هر نفر است .پس از ورود به تئاتر ،درمییابید که شما یک اسکناس 10دالری را گم کردهاید .آیا حاضرید برای دیدن نمایش 10دالر بپردازید؟ پرسش دوم :تصور کنید که بلیط نمایش را به قیمت 10دالر خریداری کردهاید. حال پس از ورود به تئاتر ،ناگهان متوجه میشــوید که بلیط خود را گم کردهاید و دیگر راهی برای زنده کردن آن ندارید .آیا حاضرید با پرداخت 10دالر ،یک بلیط دیگر بخرید؟ تورســکی و کانمن ( )1981گزارش دادند که 88درصد از آزمودنیها در مورد سوال اول و تنها 46درصد از آنها در مورد سوال دوم پاسخ مثبت دادند .توجه کنید
2- Soll
1- Heath
95
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
که در هر دو مورد ،زیانی که فرد میبیند 10دالر است .پس چیزی که بر پاسخ آنها تاثیرگذار است ،منشأ ضرر است. بــرای درک این موضــوع میتوانیم از مفهوم حســابداری ذهنی بهره بگیریم. حســابداری ذهنی به فرآیند کدســازی ،طبقهبندی و ارزیابی انتخابها و پیامدها اطالق میشــود .مولفه اصلی حســابداری ذهنی قرار دادن پرداختها و درآمدها در حســابهای مختلف برای اهداف معین اســت .به عنوان مثــال ،آنا میتواند حســابهای مختلفی در ذهن داشته باشد :حســاب رفتن به تئاتر ،حساب تغییر موجودی ،حســاب غذا و غیره .بر اساس درک و تجربه افراد ،هر یک از حسابها به ذهن خطور میکند .گ م کردن یک اســکناس 10دالری ،حساب تغییر موجودی را به ذهن متبادر میســازد ،در صورتیکه گمکردن بلیط تئاتر ،حســاب تئاتر را به خاطر میآورد .پس گمکردن یک اســکناس 10دالری اثری بر حساب تئاتر ندارد و از این رو تاثیری بر انتخاب آنا برای رفتن به تئاتر نمیگذارد .او انتظار پرداخت 10دالر برای دیدن نمایش را داشت؛ پس 10دالر را میپردازد ،اما سعی میکند تا از جای دیگر برای برگرداندن حســاب تغییر موجودی به زیر نقطه مرجع 10 ،دالر جــور کند .در مقابل ،گم کردن بلیط ،حســاب تئاتر را تحت تاثیر قرار میدهد .او انتظار داشت با داشتن بلیط هیچ هزینه اضافی متحمل نشود ،اما اکنون مجبور است 10دالر اضافی بپردازد .این موضوع باعث میشــود تا احساس کند برای رفتن به تئاتر 20دالر پرداخت کرده و همین امر ،او را از رفتن و دیدن نمایش باز میدارد. سوال مقتضی در اینجا آن است که حسابها چقدر دقیق تعریف میشوند .آیا مثال دو حساب تئاتر و تفریحات وجود دارند یا فقط یک حساب کلی پرداختهای جاری وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال نگاهی به مطالعه هیث 1و سول )1996( 2میاندازیم. در این مطالعه از آزمودنیها پرسیده شد که پرداختهای آنها چقدر از یک خرید مرتبط، یک هدیه و یک خرید نامرتبط تاثیر میپذیرد .مثال سوالی که از آنها پرسیده شد آن بود کــه آیا آنها حاضرند یک بلیط 25دالری تئاتر را بخرند ،اگر آنها (الف ،خرید مرتبط) بهتازگی یک بلیط ورزشی 50دالری را خریداری کرده باشند( ،ب ،هدیه) اگر یک بلیط ورزشی 50دالری را به رایگان گرفته باشند ،و (ج ،خرید نامرتبط) شنیده باشند که یک
اقتصاد رفتاری
96
اپیدمی آنفوالنزا آمده و آنها باید برای مایهکوبی (واکسیناسیون) آنفوالنزا مبلغ 50دالر بپردازند .برای طراحان آزمایش ،کسانی جالب توجه بودند که جواب آنها خیر ،بلی و بلی بود .پاسخ مثبت به سوالهای (ب) و (ج) به این معناست که افراد مایل به رفتن به هر دو رخداد تئاتر و مسابقه ورزشی هستند .پاسخ منفی به سوال (الف) نیز شاهدی بر قالببندی محدود است .جدول 5-2نشان میدهد که چه سهمی از افراد برای ترکیبات متعدد کاالی خریداری شده و خرید مرتبط ،پاسخ منفی ،مثبت و مثبت دادند .به عنوان مثال 38 ،درصد از افراد در سوال فوق وقتی از آنها پرسیده شد که آیا پس از خرید یک بلیط ورزشی حاضر به خرید یک بلیط تئاتر هستند ،از الگوی فوق تبعیت کردند .میبینیم که بســیاری از افراد پاسخ خیر ،بلی ،بلی به سواالت فوق دادهاند .این خود نشانهای از قالببندی محدود است .با مقایســه ترکیباتی که بهصورت تیره نمایش داده شدهاند، ترکیباتی هستند که آزمودنیها آنها را به عنوان خریدهای نامرتبط پنداشتهاند .به عنوان ط است .در این موارد، مثال ،خرید یک پلیور گرمکن با خرید یک بلیط ورزشی نامرتب پاسخ خیر ،بلی و بلی کاهش یافته است .این بدان معناست که حسابهای ذهنی کامال با دقت تعریف میشوند .پرداخت برای پلیور گرمکن با پرداختهای بلیط ورزشی ،تور تفریحی ،اسنک میهمانی ،ماهی سالمون ،غذای بیرون و نوشیدنی در یکجا نمیگنجد. جدول -5-2سهم آزمودنیها ( )٪که به خرید یک کاال در زمانی که جایگزین آنها خرید مرتبط ،یک هدیه و خرید نامرتبط است ،پاسخ خیر ،بلی ،بلی دادند کاالی در حال خرید
خرید مرتبط
غذای چینی خارج از خانه (غذا)
پلیور گرمکن (لباس)
بلیط تئاتر (تفریح)
بلیط ورزشی
38
12
12
تور تفریحی با قایق
41
16
6
اسنک میهمانی
21
12
6
ماهی سالمون
21
24
0
غذا خوردن در بیرون از خانه
32
32
6
نوشیدنی
15
18
3
لباس جین
0
0
12
ساعت
15
3
9
لباس
38
9
9
اعــداد تیــره نشــاندهنده آن اســت که خریــد مرتبط در یک حســاب ذهنــی بــا کاالی در حال خریــد نمیگنجد/. منبع :هیث و سول ()1996
-6-2-2ویرایش لذت
تاکنــون در خصوص تاثیر عوامل خارجی غیرقابل کنترل بر ادراک ،شــهود ،نقطه مرجع و به احتمال زیاد رفتار افراد ســخن گفتیم .با این حال ،حســابداری ذهنی به ما میگوید که افراد ممکن اســت تا حدی بر برخی از این عوامل کنترل داشته باشــند .آنا بالقوه میتواند نوع حساب ذهنی خود ،نقطه مرجع هر حساب و شیوه کدگذاری سودها و زیانها را مشخص کند. برای نشــان دادن این موضوع فرض کنید که آنا میخواهد یک جعبه برشتوک آجیلی برای خود و یک جعبه برشتوک ممتاز برای پسرش بخرد .پس به فروشگاه میرود و خوشبختانه در آنجا میفهمد که هر دو نوع برشتوک در حراج فروشگاه، با نصف قیمت عرضه شــدهاند .این یعنی که او برای برشــتوک آجیلی 1/50دالر و برای برشــتوک ممتاز 3دالر منفعت به دست میآورد .این دو منفعت میتوانند بهصــورت جدا یا با هم کدگذاری شــوند .اگر مطلوبیت برشــتوکها بهصورت
97
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
بهطور کلی شواهد نشــان میدهد که مردم از حسابداری ذهنی برای پیگیری درآمدها و هزینههای خود بهره میبرند و منافع و زیانهای خود را در مقایســه با یک حساب نقطه مرجع کدگذاری میکنند .یافته جالب در اینجا آن است که نقطه ِ مختلف دلخواهانه و اختیاری بودن تعریف میشــوند .نخســتین مرجع از دو بُعد بعد با این ســوال ظهور مییابد که چه نقطه مرجعی در ذهن افراد متبادر میشود؟ آیا نقطه مرجع آنا آن اســت که «برشتوک آجیلی معموال 3دالر است» یا «من باید 200دالر برای غذا بپردازم» .سوال دوم که بعد دیگر نقطه مرجع (دلخواهانه بودن) را نمایش میدهد ،در مورد ســطح نقطه مرجع است .یک فرد برای خرید از یک هتــل تفریحی مجلل 2/50دالر میپــردازد ،اما تنها حاضر به پرداخت 1/50دالر برای خرید همان کاال از یک مغازه خواربارفروشی کوچک نیمهتعطیل است .این امر ،نقش درک و شــهود افراد را در شکلگیری نقاط مرجع افزایش میدهد .پس بیدلیل نیست که ما تا این اندازه برای اثرات کالبدی و دلخواهانه بودن انتخابها اهمیت قائلیم .حال ســوال اینجاســت که آیا هنوز میتوانیم درک خود را از این موضوع افزایش دهیم؟
اقتصاد رفتاری
98
جداگانه ارزشگذاری شــوند ،مطلوبیتی معــادل ) v ( $1 / 50) + v ( $3به وجود میآید ،اما اگر با هم ترکیب شــوند ،مطلوبیت برابر ) v($4 / 50میشود .در فصل بعد نشــان خواهیم داد که تابع مقــداری احتماال تابعی مقعر اســت و در نتیجه ) . v ( $1 / 50) + v ( $3 ) > v ( $4 / 50پس برای آنا بهتر است تا منافع خرید برشتوک را در ذهن خود به جای تجمیع ،جداجدا در نظر بگیرد. فــرض کنید کــه آنا یک ماه بعد به مغــازه مراجعه میکنــد .او درمییابد که قیمت هر دو برشــتوک آجیلی و ممتاز 50درصد افزایش یافته اســت .این بدان معناســت که او باید 1/5دالر بیشتر برای برشــتوک آجیلی و 3دالر بیشتر برای برشــتوک ممتاز بپردازد .اگر ضررها را از هــم تفکیک کنیم ،میزان ضرر کل برابر ) v ( −$1 / 50) + v ( −$3و اگــر آنها را با هم تجمیع کنیم ،میــزان ضرر کل برابر ) v(−$4 / 50میشود .نشان خواهیم داد که تابع مقداری احتماال در ضررها محدب اســت و از این رو ) . v ( −$1 / 50) + v ( −$3 ) < v ( −$4 / 50پس بهتر است تا آنا ضررها را با هم یکجا در نظر بگیرد. پس اگر آنا بتواند شــیوه کدگذاری منافع و ضررها را خود انتخاب کند ،باید چنین رفتار کند :منافع متعدد را از هم تفکیک کند ،ضررهای چندگانه را با هم در نظــر بگیرد و چنین فکر کند که منافع میتوانند ضررهای اندک را جبران کنند .آیا تجزیه یا ترکیب منافع و ضررها به این شیوه توجیهپذیر است؟ تالر ( )2008مثالی را مطرح میسازد که نشان میدهد این مسئله از نظر شهودی قابل قبول است. به آقای الف بلیطهای بختآزمایی داده شده است .او در یک التاری 50دالر و در التاری دیگر 25دالر میبرد .به آقای ب تنها یک بلیط التاری داده شد که او نیز 75دالر از آن التاری برنده میشود .کدامیک از این دو خوشحالتر هستند؟ اکثر افراد خواهند گفت که باید آقای الف خوشــحالتر باشــد .اینچنین است که تالر پیشــنهاد میدهد که «هیچگاه تمامی هدایای کریسمس را درون یک جعبه قــرار ندهید» .به این فرآیند طبقهبندی منافــع و ضررها ،ویرایش لذت میگوییم. این مفهوم به ما میگوید که مردم تا حدی قادرند بر شــیوه ادراک و تفسیر سودها و زیانهای خود به گونهای دخل و تصرف کنند که در نهایت احســاس بهتری از آنها داشته باشند .روش دیگر به جای ویرایش لذت ،گروهبندی انتخابهاست.
-7-2-2گروهبندی انتخابها
99
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
در این بخش پایانی بر کدگذاری منافع و ضررها در گذر زمان متمرکز میشــویم. غالبا بین پرداخت برای یــک کاال و مصرف آن فاصله زمانی وجود دارد .مثال آنا غذای یخزدهای میخرد که فکر نمیکند آن را تا یک یا دو ماه آینده بخورد .حتی ممکن اســت پول آن را بهصورت اعتباری بپردازد .بدین صورت ،آنا پول کاالی خریداریشده را طی یک یا دو ماه آینده پرداخت خواهد کرد .چنین تفاوت زمانی به معنای ظهور منافع و هزینهها در حســابها ،در زمانهای مختلف است .افراد میتواننــد خود انتخاب کنند که با چه دقتی وقایع زمانی را در کنار هم گروهبندی کنند .به چنین امری ،گروهبندی انتخابها میگویند. برای بررسی اثرات تاخیر زمانی بین پرداخت و مصرف ،نگاهی به مطالعه شافیر و تالر ( )2006میاندازم .آنها از مشــترکین خبرنامه یک نوع نوشیدنی پرسیدند که اگر مدتها قبل برای خرید یک بطری نوشــیدنی 20دالر پرداخت کرده باشند و هماکنون قیمت آن 75دالر شــده باشد ،در مورد بخشیدن این بطری نوشیدنی به عنوان هدیه ،نوشیدن آن یا شکستن و دور ریختن آن چه فکر میکنند. در اکثر پاسخها افراد تقریبا معتقد بودند که بخشیدن یا نوشیدن بطری نوشیدنی، هزینهای را به آنها تحمیل نمیکند یا حتی موجب پسانداز پول آنها میشــود .این یعنی آنکه هزینه ،زمانی به حساب میآید که بطری خریداری میشود .سوالهای بعدی نشــان داد که در هنگام خرید نوشــیدنی ،اکثر افراد این خرید را یک نوع سرمایهگذاری میدانند تا یک هزینه. این یافته ،عنوان مقاله شــافیر و تالر را توجیه میکند که نوشته بودند «اکنون ســرمایهگذاری کن ،بعدا بنوش ،هیچگاه پولی نپــرداز» .این یعنی آنکه مصرف با فاصله زمانی به افراد این اجازه را میدهد تا خرید خود را نوعی ســرمایهگذاری تصور کنند که ارزش آن تا زمان مصرف تنزیل شده است .این یک راه خوب است تا هرگز حس نکنیم زیانی متحمل شــدهایم .زیان تنها زمانی خود را نشان میدهد که بطری نوشیدنی شکسته و به دور انداخته شود.
نمودار -10-2چگونه آزمودنیها یک بطری نوشــیدنی که برای آنها تنها 20دالر هزینه برداشته و اکنون 75 دالر میارزد را بر اساس آنکه آن را بنوشند ،هدیه دهند یا بشکنند ،ارزشگذاری میکنند
اقتصاد رفتاری
100
منبع :شافیر و تالر ()2006
در گام بعــد با اســتفاده از مطالعه ســیمنس )2007( 1خواهیم دید که اگر بین مصرف و پرداخت پول آن تاخیر افتد ،چه اتفاقی حاصل میشــود .برای انجام یک پیمایش 30دقیقهای به تمامی آزمودنیها در همان ابتدا 5دالر پرداخت شد .تفاوت تنها در زمان انجام پیمایش بود .مطالعه برخی از آزمودنیها بالفور صورت گرفت. برخی دیگر ســه روز بعد ،برخی یک هفته بعد و برخی دو هفته بعد مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از تکمیل نظرســنجی از آنها پرسیده شــد که در مورد انجام این کار چه فکــری میکنند .نمــودار 11-2نتایج این مطالعه را نشــان میدهد .این نمودار به وضوح و با صراحت باالیی نشان میدهد که با افزایش فاصله میان دریافت 5دالر و انجام پیمایش ،رضایت از انجام کار ،احســاس عادالنه بودن پرداخت و تمایل به انجام دوباره این کار کاهش مییابد. 1- Siemens
نمودار 11-2احساس آزمودنیها نسبت به انجام نظرسنجی به فاصله بین دریافت پول و انجام مطالعه بستگی دارد
هر دوی این مطالعهها ،تصویری ســازگار از کاهش هزینهها و منافع یا ضررها و ســودها با گذشت زمان ارائه میدهند .پس هزینه خرید یک بطری نوشیدنی در زمان نوشیدن آن و منفعت ناشی از اخذ 5دالر از زمان انجام مطالعه ،به فراموشی ســپرده میشود .نکته جالب در بحث فوق آن است که اکنون میتوانیم بعد سومی بــه دلخواهانه بودن تعریف نقطه مرجع بیافزاییم و آن این اســت که افراد با چه فاصله زمانی (زودتر یا دیرتر) به این موضوع مینگرند .مثال ،حساب تفریحات آنا ميتواند « 50دالر در هفته» یا « 200دالر در ماه» باشد .اگر حساب او به شیوه اول لحاظ شود ،او در هر هفته تنها یک بار خواهد توانست به تفریح رود .اما محاسبه بر اســاس روش دوم بدان معناســت که آنا امکان چند بار تفریح در یک هفته را دارد ،به شــرط آنکه هفتههای بعد سر جای خود بنشیند و پولی برای تفریح خرج نکند .اینکه کدام چارچوب زمانی در زمان فکر کردن به تفریح به ذهن آنا میآید، احتماال به درک و شهود او از شرایط وابسته است.
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
پاسخها در یک معیار پنج نمرهای از نامطلوب ،قطعا خیر و کامال ناعادالنه (عدد )1تا مطلوب ،قطعا بلی و کامالعادالنه (عدد )5 اندازهگیری شده است /.منبع :سیمنس ()2007
101
امیداورم تا به حال فهمیده باشــید که نقاط مرجع چقدر مهمند و تا چه اندازه بهصورت دلخواهانه و اختیاری تعریف میشــوند .نقاط مرجع به موقعیت و زمینه و به شــیوه ادراک افراد از یک وضعیت مشخص بستگی دارند .توجه به این ایده بنیادین و ارزشمند در ادامه مطالعه این کتاب بسیار ضروری است.
-3-2جمعبندی
اقتصاد رفتاری
102
تاکنون ایدههای مهم بسیاری را بررسی کردهایم .حال وقت آن است که آنها را در قالب یک جمعبندی مختصر ،در کنار هم و در یک چارچوب بگنجانیم. بحث را با این نکته آغاز کردیم که این سخن که افراد تالش میکنند مطلوبیت خود را حداکثرکنند ،در حالیکه نمیدانند مصرف چه چیزی آنها را به این هدف نایل میســازد ،سخنی آنچنان مفید و کارساز نیســت .نبود چنین اطالعاتی بدان معناست که افراد ،نیازمند جستجوی اطالعات بیشتر در مورد عالیق و عدم عالیق خود هســتند .پس تا زمانی که فرد اطالعات بهتری نیافته است، انتخابهای او تا انــدازهای دلبخواهی و اختیاری و متاثــر از عوامل مختلف خارجی مانند الگوی کالبدی است .این پدیده را اثرات موقعیت نامیدیم. سپس گفتیم که مردم بیشتر از آنکه قضاوتهای مطلق انجام دهند ،قضاوتهای نســبی انجام میدهند .از منظر رفتار اقتصادی ،این یافته بدان معناست که منافع و ضررها نســبت به برخی نقاط مرجع ســنجیده میشوند .به نظر میرسد که افراد، متاثر از اثر برخورداری ،نسبت به ضرر گریزانند. دیدیم که نقطه مرجع موضوعی بســیار ذهنی و انتزاعی اســت .تعریف نقطه مرجع اساســا به انتظارات افراد و شــیوه تفکر آنها از آنچه باید یا شاید به وقوع پیوندد ،بستگی دارد .مردم هم مختارند به هر شیوهای که مایلند بیاندیشند و دیدگاه خود را تغییر دهند. نکته مهمی که یافتیم آن بود که افراد از حســابداری خالقانه بهره میبرند ،به ایــن معنا که نقطه مرجع یا دیدگاه خــود را بهگونهای جرح و تعدیل میکنند که مطلوبیــت آنها را افزایش دهد .این توانایی را ویرایــش لذت نامیدیم .غالبا نقطه مرجع متاثر از فرآیندهای ناخودآگاهی همچون ادراک و شهود است .پس موقعیت
-4-2تقاضا ،عرضه و بازار
در خــال این فصــل ،از مثالی بهــره گرفتیم که در آن آنا در یک فروشــگاه خواربارفروشــی سعی در انتخاب یک برشــتوک برای صبحانه خود دارد .این مثال نشــانهای از یک بازار با خریداران بالقــوه یک کاال (مانند آنا) بود که در حال تعامل با افرادی هســتند که بهصورت جمعی تمایل به تهیه آن کاال دارند (مالــکان و کارکنان مغازه ،کارخانه عرضهکننده گندم برشــتوک و غیره) .بازار در واقع قلب اقتصاد اســت .پس بازار میتواند جای مناسبی برای یافتن کاربرد آنچه تاکنون خواندهایم باشد. سادهترین راه برای آغاز این بخش ،بهرهگیری از یک بازار آزمایشگاهی است. روش اســتاندارد در شکلگیری بازار در یک آزمایشــگاه ،اختصاص آزمودنیها بهصورت اتفاقی به مجموعه خریداران یا فروشندگان است .به هر یک از خریداران، کارتی داده میشود که بر روی آن ،ارزش خرید یک واحد کاالی ساختگی که در آزمایش خرید و فروش خواهد شــد ،نوشته شده است .به هر یک از فروشندگان
103
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
و زمینه ،ادراک و شــهود را تحت تاثیر قرار میدهد کــه آن نیز بر نقطه مرجع و آن نیــز بر انتخاب افراد اثر میگذارد .پس توجه به کالبد و نقاط مرجع از اهمیت بهسزایی برخوردار است. اگر حوزه مطالعاتی شما روانشناسیباشد ،اثرات موقعیت و کالبدی برای شما مفاهیمی آشــنا هستند .اما در مورد اقتصاد باید گفت که ورود این مفاهیم موجب انحراف جدی از مدل اســتاندارد اقتصادی میشود .بهطور مشخص ،این مفاهیم دو تغییر جدید و بنیادین را در مدل اســتاندارد ایجاد خواهند کرد )1( :مطلوبیت نه به ســطح مطلق پیامدها ،بلکه به فاصله نســبی آنها با نقاط مرجع بستگی دارد و ( )2نقــاط مرجع و انتخــاب از موقعیت تصمیمگیری تاثیــر میپذیرند که این خود تا اندازهای دلخواهانه و اختیاری اســت .اعمال نخستین تغییر در مدل بسیار ساده و دومین تغییر ســختتر است .در این خصوص در فصل بعد بیشتر سخن خواهیم گفت .در آن بخش نشان خواهیم داد که چگونه مفاهیمی چون روشهای اکتشافی ،جستجو و وابستگی به مرجع در عمل کاربرد خواهند یافت.
اقتصاد رفتاری
104
نیز کارتی داده میشود که ارزش فروش یک واحد کاالی مشابه نوشته شده است. به هر کدام از آزمودنیها ،ارزش متفاوتی برای کاالیشــان اعالم شده است و آنها تنها کسانی هســتند که از این ارزش مطلع هستند .حال خریداران و فروشندگان میتوانند با هم تعامل کرده و مبادله کنند .بالتبع سود یک خریدار برابر ارزش کاال منهای قیمتی اســت که برای آن پرداخت میکند و ســود یک فروشنده نیز برابر قیمت فروش منهای ارزش کاالســت .پس اساسا خریداران مایل به خرید هرچه ارزانتر و فروشندگان مایل به فروش هرچه گرانتر کاالها هستند. اگر ما ارزش تمام مقادی ِر در دست فروشندگان و خریداران را بدانیم ،میتوانیم منحنیهای عرضه و تقاضا را رسم کنیم .برای نشان دادن این موضوع ،فرض کنید که ارزشهای دادهشــده به فروشــندگان و خریداران همانند چیزی است که در جدول 6-2نشــان داده شده است .به عنوان مثال ،اگر خریداری که ارزش 2/30 دالر برای کاالیش مشخص شده آن را به 2دالر بخرد 0/3 ،دالر سود کرده است. برای اســتخراج منحنی عرضه باید به تمامی قیمتهای ممکن نگاهی بیاندازیم و ببینیم چه تعداد از فروشندگان در هر قیمت مایل به عرضه کاالی خود هستند .اگر قیمت کمتر از 1/5دالر باشــد ،هیچکس کاالیی را عرضه نخواهد کرد .اگر قیمت بین 1/5دالر و 2دالر باشد ،یک نفر که همان فروشنده با ارزش 1/5دالر است، کاالی خود را خواهد فروخت. اگر قیمت بین 2و 2/5دالر باشــد ،دو نفر با ارزشهای 1/5و 2دالر کاالی خود را به فروش میرســانند .اگر همینطور ادامه دهیم ،به منحنی عرضه نمودار 12-2خواهیم رسید .برای استخراج منحنی تقاضا باید به تمامی قیمتهای ممکن نگاهی بیاندازیم و ببینیم چه تعداد خریدار در هر قیمت مایل به خرید کاال هستند. اگر قیمت بیشــتر از 3/1دالر باشد ،هیچکس مایل به خرید کاال نیست .اگر قیمت بین 2/8و 3/1دالر باشــد ،یک نفر به جمع خریداران اضافه میشــود که همان خریدار با ارزش 3/1دالر است .ادامه این روش ما را به منحنی تقاضا میرساند.
جدول -6-2تعداد خریداران و فروشندگان ،پیش و پس از تغییر تقاضا نوع
توزیع ارزشها
فروشندگان
پنج فروشنده با ارزشهای 2/5 ،2/5 ،2 ،1/5و 3دالر وجود دارند.
خریداران
پنج خریدار با ارزشهای 2/8 ،2/6 ،2/3 ،1/8و 3/1دالر وجود دارند.
خریداران پس از تغییر
پنج خریدار با ارزشهای 2/2 ،2/2 ،1/7 ،1/5و 3دالر وجود دارند.
نمودار -12-2منحنیهای عرضه و تقاضا ،پیش و پس از تغییر تقاضا
105
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
منحنیهای عرضه و تقاضا از بنیادیترین مفاهیم موجود در علم اقتصاد هســتند. منحنیهایی که ما در اینجا اســتخراج کردیم نیز هیچ تفاوتی با آنچه تاکنون دیدهاید، منحنی تقاضا نزولی و منحنی عرضه صعودی باشــد (شما میتوانید ندارند .مثال باید منحنیها را به جای پلهای ،هموار در نظر بگیرید .البته تنها حســن این کار ســادگی ِ تعادلی بازار جایی اســت که در فکر کردن و کار کردن با آن اســت) .قیمت و مقدار منحنیهای عرضه و تقاضا با یکدیگر برابر میشوند .در مثال فوق ،تعادل در قیمت 2/5 دالر و مقدار 3واحد به وجود میآید .در عمل در این نقطه تعادل انتظار میرود ســه مبادله در قیمت 2/5دالر به وقوع بپیوندد .اگر منحنی تقاضا را تغییر دهیم ،میبینیم که قیمــت تعادلی به 2/20دالر و مقدار تعادلی به دو واحد کاهش مییابد .پس تغییر در عرضه و تقاضا قیمت بازاری را ب ه گونهای قابل پیشبینی تغییر میدهد.
نکته قابل توجه در تعادل بازاری ،حداکثر شدن سود کل در نقطه تعادل است. جــدول 7-2این نکته را با مقایســه نقطه تعادل بــا دو نقطه ممکن دیگر نمایش میدهد .در نقطه تعادل ،سه مبادله به قیمت 2/5دالر منجر به سود کل 2/5دالری میشود .در سناریوی دوم اگرچه ده نفر با هم مبادله میکنند ،اما سود کل در سطح 1/1دالر قرار میگیرد .ترکیبات ممکن بســیاری از مقادیر و قیمتهای مبادالتی وجود دارد ،اما هیچکدام ســودی به اندازه نقطه تعادل به ما نمیدهند .این مثال در واقع نشــاندهنده نخستین نظریه بنیادین و مشهور اقتصاد رفاه است که در آن هر تعادل بازار در واقع بهینه پارتو است .البته به این نکته توجه کنید که نیازی نیست تا تعادل منصفانه باشــد .مثال یک فروشــنده ممکن است یک دالر سود به دست آورد ،در حالیکه بقیه اصال ســودی نبرند.این مثال نشان داد که چرا تحلیل عرضه و تقاضا در علم اقتصاد بســیار بااهمیت اســت .در واقع ،این تحلیل ابزاری برای پیشبینی عملکرد بازار و کاراترین خروجی به ما ارائه میدهد. اقتصاد رفتاری
106
جدول -7-2نقطه تعادل ،کاراترین خروجی یک بازار است .کسب باالترین سود کل در نقطه تعادل نشاندهندهاین امر است (مقادیر به دالر است). معامالت ارزش برای خریدار ارزش برای فروشنده
سود قیمت
خریدار
فروشنده
کل
تعادل
3/10 2/80 2/60
1/50 2 2/50
2/5 2/5 2/5
0/60 0/30 0/10
1 0./5 0
1/60 0/80 0/10
حداکثر معامله
1/80 2/30 2/60 2/80 3/10
1/50 2 2/5 2/5 3
1/65 2/15 2/55 2/65 3/05
0/15 0/15 0/05 0/15 0/05
0/15 0/15 0/05 0/15 0/05
حداکثر سود فروشنده
3/10 2/80
1/50 2
2/79 2/79
0/31 0/01
1/29 0/79
2/50 0/30 0/30 0/10 0/30 0/10 1/10 1/60 0/80 2/40
-1-4-2بازارهای حراج دوطرفه در آزمایشگاه
تمامی ســه سازوکار توضیح دادهشده ،در آزمایشگاهها استفاده میشوند .اما در این میان ،ســازوکار حراج دوطرفه بیش از همه به کار گرفته شده است .از همین رو، بحث را با نگاهی به این سازوکار آغاز میکنیم.
107
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
کاری که تاکنون نکردیم ،مشــخص کردن این اســت که مــردم چگونه برای معامالت با هم تعامل میکنند .ســه روش ذیل به عنوان روشهای مرســوم قابل مشاهدهاند: ســازوکار قیمت مذاکرهشده :در این سازوکار ،خریداران و فروشندگان آزادانه با هم صحبت کرده و تالش میکنند معاملهای انجام دهند .این روش شــبیه تهاتر در یک بازار محلی است. سازوکار حراج دوطرفه :در این سازوکار ،خریداران قیمت پیشنهادی خرید و فروشندگان قیمت درخواستی فروش را ارائه میدهند .تمامی قیمتهای پیشنهادی و درخواستی بر روی یک صفحه برای همگان به نمایش درمیآید .خریدار میتواند با قبول حداقل قیمت درخواستی ،کاالی موردنظر خود را خریداری کند .فروشنده نیز میتواند با قبول باالترین قیمت پیشنهادی کاالی خود را بفروشد .این سازوکار در اکثر بازارهای پولی ،کاال و مالی به کار گرفته میشود. -3ســازوکار پیشنهاد ثبتشــده :در این سازوکار ،فروشــنده قیمتی را نشان میدهــد که خریــدار میتواند آن را قبول کرده و جنــس را بخرد یا آنکه از خیر خرید کاال بگذرد .پس خریداران به فروشندگان مختلف مراجعه میکنند و زمانی اقدام به خرید میکنند که با قیمت نمایش دادهشده موافق باشند .این همان روش آشــنایی است که هر زمان به مغازه خواربارفروشی یا اکثر مغازهها میرویم ،با آن مواجه میشویم. خوب! فعــا این اطالعات اولیه کافی اســت .حال میخواهــم با نگاهی به اطالعاتی در مورد شــیوه عملکرد بازار ،کار خود را ادامه دهیم .ابتدا از بازارهای آزمایشگاهی شروع کرده ،سپس به بازارهای واقعی خواهیم رسید.
نمــودار -13-2همگرایی مقادیر و قیمتهای بــازاری به مقادیر و قیمتهای تعادلــی در چهار بازار حراج دوطرفه .دایرهها نشاندهنده تعادل هستند.
اقتصاد رفتاری
108
در یکی از نخســتین مطالعات آزمایشگاهی اقتصادی ،ورنون اسمیت ()1962 ده بازار حراج دوطرفه را مورد آزمایش قرار داد .آزمایش هر بازار در شش مرحله تکرار شــد و در نتیجه منحنیهای عرضه و تقاضای متفاوتی به دست آمد .نمودار 13-2نتایج چهار جلســه آزمایش را نشان میدهد .در هر بازار ،قیمت تعادلی با یک دایره نمایش داده شــده اســت .در این نمودار میتوان مقدار مشاهده شده و قیمت متوسط را در خالل مراحل دید. بازار ششــم را بهراحتی میتوان تفسیر کرد ،زیرا در این بازار قیمت متوسط از 5/29در مرحلــه یک به 9/06 ،7/17و در نهایت 10/9در مرحله چهارم افزایش مییابد .مقدار معاملهشــده در هر مرحله 12 ،واحد است .آنگونه که میبینید ،در مرحله چهارم قیمت و مقدار برابر 10/75و 12شــده و از این رو ،تعادل برقرار میشود .در سه جلسه دیگر نیز نتایج مشابهی به دست آمد .یافته زیبای این مطالعه آن اســت که در تمامی مراحل ،قیمت و مقدار متوســط معامالتی ،بهطور جالب توجهی نزدیک به تعادل بازاری است.
109
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
نزدیکی قیمتهای مشاهدهشــده به قیمتهای بازاری با تغییر عرضه و تقاضا از یک مرحله به مرحله دیگر حفظ میشــود .در نمودار 14-2که قیمت متوسط و قیمت تعادلی برای 15مرحله به نمایش درآمده اســت ،مشــاهده میشود که با تغییر قیمت تعادلی در هر مرحله ،نزدیکی آن با قیمت متوســط حفظ میشــود. چنین تطابق قیمتی ،یافتهای عالی اســت .اساسا ،قیمت و مقدار تعادلی متوسط که در معامالت مکرر از بازارهای آزمایشــگاهی با سازوکار حراج دوطرفه به دست میآید ،نزدیک به تعادل بازاری اســت .آنچنان که تصور میشود ،این قیمتها و مقادیر نیز با تغییر عرضه و تقاضا تغییر مییابند. این نتیجه محشر اســت .چنین نتیجهای به ما میگوید که عرضه و تقاضا ،دو منحنی پیشبینیکننده قابل اعتماد برای آنچه در بازار به وقوع میپیوندد هســتند. این خبری خوب برای اقتصاددانان است .چنین نتیجهای بدان معناست که بازارها، سازوکارهایی فوقالعاده برای تخصیص منابعند. این دیگر خبری خوب برای همه است .واقعیت آن است که این نتیجه ،فراتر از نتایج نخستین نظریه اقتصاد رفاه است .این نظریه در مورد آنکه چگونه قیمتها تعیین میشوند ،چیزی برای گفتن ندارد ،در حالیکه حراج دوطرفه سازوکاری را به ما ارائه میدهد که در آن هم قیمتها تعیین میشوند و هم کارایی مورد نظر به دست میآید .مســلما کارایی بازارهای حراج دوطرفه ،مهمترین یافته علم اقتصاد رفتاری تاکنون است. اینکه بازارهای حراج دوطرفه بهخوبی کار میکنند ،برای آن است که آزمودنیها از روشهای ساده اکتشافی استفاده میبرند .توجه کنید که آنها در ابتدا تنها ارزش کاالی در اختیار خودشــان را میدانستند و تنها چیزی که الزم بود انجام دهند ،آن بــود که کاال را به قیمت کمتــر از ارزش آن بخرند یا به قیمت باالتر از ارزش آن بفروشــند .این روش ،روشی آشــنا برای همه ماست (به جعبه روش تحقیق 4-2 نگاهی بیاندازید).
نمودار -14-2قیمتهای تعادلی و متوسط معاملهشده در بازار طی 15مرحله
منبع :اسمیت ()2002 اقتصاد رفتاری
110
روش تحقیق 4-2 سازوکارهای هوشمندانه یا انسانهای باهوش؟ دو دلیل برای عملکرد خوب بازارهای حراج دوطرفه وجود دارد :آزمودنیها بسیار باهوشند یا بازارهای حراج دوطرفه بسیار هوشمندند .شاید پاسخ صحیح،
ترکیبی از هر دو باشــد .برای آنکه توضیح دهیم چرا ،نگاهی به مطالعه گود و ساندر )1993( 2میاندازیم. آنها نتایج یک بازار با آزمودنیهای انســانی را با بازاری مقایســه کردند که آزمودنی آن برنامهای کامپیوتری با هوش صفر بود. آنها به دو صورت هوش صفر را به کار گرفتند .در روش نخست ،هر معاملهگر بهصورت کامال اتفاقی پیشــنهادهای قیمتی خود را ارائه میدهد و از این رو، هیچگونه ویژگی رفتاری در پیشنهاد او تجلی ندارد. 1
2- Sunder
1- Gode
مــن این معاملهگر را «معاملهگر با هوش صفــر» مینامم .اما در روش دوم، معاملهگر پیشــنهادهای قیمتی خود را کامال اتفاقی ارائه میدهد ،اما هیچگاه معاملهای را انجام نمیدهد که در آن پولی از دست دهد .پس در هیچ فروشی با قیمت کمتر از ارزش کاال و در هیچ خریدی با قیمت بیشــتر از ارزش کاال شــرکت نمیکند .من این معاملهگر را «معاملهگری که در ضرر نمیفروشد» مینامــم .مهمترین یافته این تحقیق آن اســت که چنین معاملهگری باالترین کارایی را به دست خواهد آورد. جدول -8-2کارایی بازار در پنج بازار آزمایشگاهی در مقایسه با معاملهگر با هوش صفر و معاملهگر انسانی مشارکتکنندگان
1
2
3
4
5
معاملهگر با هوش صفر
99/0
90/0
76/7
48/8
86/0
معاملهگری که در ضرر نمیفروشد
99/9
99/2
99/0
98/2
97/1
معاملهگر انسانی
99/7
99/1
100/0
99/1
90/2
منبع :گود و ساندر ()1993
حال چگونه باید این نتایج را تفسیر کنیم؟ آنچه در ابتدا پیداست ،برتری روش اکتشافی ساده «هرگز در ضرر نفروش» و کفایت آن در دستیابی به کارایی بازار اســت .البته در اینجا باید کمی حواســمان به تفاوت میان سازوکارها و افراد باشــد .معاملهگران انسانی ممکن است بخواهند از روشهایی هوشمندانهتر از روش اکتشافی استفاده برند که البته نتایج فوق نشان میدهد که چنین نیز کردهاند .مهمترین یافته جدول فوق آن اســت که برخی سازوکارها حتی اگر مبتنی بر روشهای اکتشــافی بسیار ساده و ابتدایی باشند ،بسیار خوب عمل میکنند .این بدان معنا نیســت که افراد تنها از سادهترین روشهای اکتشافی بهره میبرند ،بلکه به این معناست که سازوکارها نیز میتوانند هوشمندانه رفتار کنند و افراد را از بهرهگیری از هوشــمندی و زیرکی انسانی خود در طراحی استراتژی و شکلگیری رفتار خود بینیاز سازند.
111
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
کارایی بازارها ()%
حال که خبرهای خوبی شــنیدید ،نوبت به شنیدن خبرهای بد است .بازارها به دالیل مختلف همیشــه کارا رفتار نمیکنند .در فصل پنجم خواهیم دید که چگونه زمانی که خریداران و فروشــندگان در مورد ارزش کاالها اطالعات دقیقی ندارند، کارایی یک بازار کاهش مییابد .در ادامه با نگاهی اجمالی به بازارهای با سازوکار پیشنهاد ثبتشده ،به دیگر علل کاهش کارایی بازار خواهیم پرداخت.
-2-4-2بازارهای با پیشنهاد ثبتشده و قدرت بازاری
اقتصاد رفتاری
برای آنکه ببینیم در بازارهای با پیشــنهاد ثبتشــده چه میگــذرد ،ابتدا نگاهی به مطالعه کچمن ،1اسمیت 2و ویلیامز )1984( 3میاندازیم .نمودار 15-2تفاوت میان متوسط قیمتها و مقادیر مشاهدهشده در 12بازار مطالعهشده با دو سازوکار حراج دوطرفه و پیشــنهاد ثبتشده را نشــان میدهد .آنچنان که انتظار داشتیم ،قیمت و مقــدار در بازار حراج دوطرفه در هر مرحله بیش از پیش به قیمت و مقدار تعادلی نزدیک میشوند .اما در مورد بازار با پیشنهاد ثبتشده چنین نمیتوان گفت.
112
نمودار -15-2انحراف از قیمت و مقدار تعادلی در بازارهای حراج دوطرفه و پیشنهاد ثبتشده
منبع :اسمیت ()2002 3- Williams
2- Smith
1- Ketcham
-3-4-2قانون قیمت واحد
آخرین سازوکار ،سازوکار قیمت مذاکرهشده است .برای شناخت این سازوکار باید ابتدا قانون قیمت واحد را شناخت .قانون قیمت واحد بدان معناست که تمامی اقالم باید به قیمت مشــابه در شرایط تعادل بازار به فروش برسند .مثال در نمودار 12-2 گفتیم که تمامی اقالم در قیمت 2/50دالر به فروش میرسند .در حراج دوطرفه اگر تمامی خریداران و فروشــندگان بهطور خودکار به اطالعات مشابه دسترسی داشته باشند ،قانون قیمت واحد معموال به وقوع میپیوندد .اما اگر سازوکاری داشته باشیم که باید خریداران و فروشــندگان اطالعات مورد نیاز خود را جستجو کنند ،قضیه تفاوت خواهد کرد.
113
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
در این بازار قیمتها باالتر از قیمت تعادلی و مقدار کمتر از مقدار تعادلی اســت و هیــچ دلیلی برای آنکه با تکرار و گذشــت زمان تغییری در آنها حاصل شــود، وجود ندارد .پس اینکه میبینیم همواره در بازارهای با پیشنهاد ثبتشده همگرایی به ســوی تعادل وجود ندارد ،چیزی غیرقابل هضم نیست .آنچنان که در مجموعه ســوم معامالت مندرج در جدول 7-2میبینیم ،این عدم همگرایی بدان علت به وجود میآید که عرضهکنندگان همواره میخواهند قیمت را باال نگه دارند .در این حالت ،قیمتها باالتر از قیمت تعادلی و سود کل کمتر از آن میشود .اما در عین حال ،سود فروشندگان باالتر از ســود فروشندگان در حالت تعادلی است (2/08 دالر در مقابل 1/50دالر) .فروشــندگان ســود خود را تقسیم نمیکنند .پس برای دستیابی به ســهم باالتر سود با هم به رقابت میپردازند .پس همواره انگیزه برای هل دادن قیمتها به باال وجود دارد و صد البته که این امکان در بازار با پیشــنهاد ثبتشده بیشتر است. فروشــندگان به دلیل قدرت تعیین قیمتها میتوانند قیمتها را باالتر از حد تعادل نگه دارند .آنها قادرند با پیشــنهاد قیمت در هر دوره ،سیگنالهایی را به هم ارســال کنند و بهطور بالقوه بر ســر قیمتهای باالتر با یکدیگر تبانی کنند .پس قیمتها به دلیل قدرت بازاری فروشــندگان ،باال نگه داشته میشود .بهطور کلی، قدرت بازاری موجب انحراف قیمت از تعادل بازاری میشود.
برای نگاه به بازار با قیمت مذاکره شده ،نگاهی به یکی از نخستین آزمایشهای اقتصادی ثبتشــده میاندازیم که توســط چمبرلین )1948( 1صورت گرفت .به خاطر دارید که در این سازوکار ،خریداران و فروشندگان در یک اتاق میگردند و یک به یک اقدام به انجام معامله میکنند. روش فوق این امکان را فراهم میســازد تا افراد در یک ســوی اتاق به یک قیمت و در ســوی دیگر به قیمتی دیگر دســت یابند .نمودار 16-2خالصهای از ت تعادلی در این آنچه را در این بازار به وقوع پیوســت نشان میدهد .اگرچه قیم بــازار 5/7واحد بود ،اما میبینیم که قیمتهــای معامالتی بهطور قابل توجهی از قیمت اندک 4تا قیمت باالی 7/2واحد در نوسان بودند .پس قانون قیمت واحد در این بازار رعایت نمیشــود .با این حال به ایــن یافته جالب نیز توجه کنید که متوسط قیمتها در این بازار در حدود 5/3واحد است که چندان از قیمت تعادلی دور نیست. اقتصاد رفتاری
114
نمودار -16-2قیمتهای مبادالتی در بازار قیمت مذاکرهشده.
قیمتها نوسان زیادی مییابند ،اما متوسط آنها در نهایت به قیمت تعادلی نزدیک میشود .زمانی که مبادله انجام شد و خریداران و فروشندگان بازار را ترک کردند ،منحنیهای عرضه و تقاضا تغییر مییابند .پس ما باید بیشتر به جای قیمت تعادلی ،بر قیمت تعادلی تجدید نظر شده تاکید بورزیم .منبع :چمبرلین ()1948
1- Chamberlin
3- Zeckhauser
2- Wise
1- Pratt
115
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
انحــراف باالی قیمتهای انفرادی و نزدیکی قیمت متوســط به قیمت تعادلی ویژگی اســت که معموال در این نوع بازار دیده میشود .پس عرضه و تقاضا هنوز هــم پیشبینیکنندگان قابل اعتمادی از آنچه در ســطح بازار به وقوع میپیوندد به شمار میروند .اما همچنین باید دانست که آنها در سطح معامالت مشخص ،قدرت پیشبینی باالیی ندارند .چرا چنین چیزی به وجود میآید؟ فــردی که کاالی خود را به قیمت 4دالر فروخته و آنکه کاالی مورد نیازش را به قیمت 7/20دالر خریده اســت میتوانستند دور هم جمع شوند و بر سر قیمت 5/60دالر به توافق برســند .این یعنی آنکه هر کدام میتوانستند سود فوقالعادهای معادل 1/60دالر ببرند .در چنین حالتی ،قیمت معامالتی آنها بســیار به تعادل بازار نزدیک خواهد بود .پس چــرا چنین نکردند؟ احتماال چون هرگز فرصت مالقات ت وشدت و صحبت با یکدیگر را نیافتند .آنها میتوانستند زمان بیشتری را با حد افزونتری برای جستجو و یافتن معاملهای بهتر اختصاص بدهند .مشکل آنجاست که چنین جستجویی نهتنها از جنبه زمان و تالش پرهزینه است ،بلکه ممکن است موجب از دســت رفتن یک معامله شــیرین دیگر نیز شود [چون معلوم نیست که حتما پس از جســتجو به قیمتی پایینتر دست یابند!] .تصور کنید فروشندهای که هیچ ایدهای در مورد تقاضای بازار ندارد ،فروش کاال به قیمت 4دالر را معاملهای خوب میداند .حال آیا چنین فردی باید ریسک از دست دادن این معامله را به امید جستجو برای یافتن معاملهای بهتر تحمل کند؟ پاسخ به این سوال بالقوه منفی است. پس هزینههای جستجو و نقاط مرجع دالیلی هستند که باعث میشوند تا ما انتظار رعایت قانون قیمت واحد را نکشیم. هزینههای جستجو بهطور آشکاری در تمامی بازارها وجود دارند .ممکن است شما اطالعاتی در مورد قیمت یک کتاب درسی در یک فروشگاه داشته باشید ،اما نمیتوانید بدون اندکی تالش ،قیمت دیگر فروشندگان را جویا شوید .از این رو است که مشاهده تفاوت قیمت برای یک کاالی مشخصی که در مکانهای مختلف به فروش میرسد، امری طبیعی و روزمره اســت .باید توجه داشــت که چنین نوسان قیمتی به سازوکار فروش کاال ارتباطی ندارد .برای بررسی این موضوع ،برات ،1وایز 2و زکهاوسر)1979( 3
با بازکردن اتفاقی صفحات مربوط به دفتر تلفن مشاغل شهر بوستون 39 ،محصول را از میان محصوالت موجود انتخاب کرده و فروشندگان هر محصول را بر اساس قیمت پیشنهادیشان رتبهبندی کردند .نمودار 17-2نوسان بسیاری را در قیمت ارائ ه شده توسط فروشندگان نشان میدهد .چنانکه پیداست ،حداکثر قیمت غالبا دو برابر حداقل قیمت بود.دادهها در نمودار 17-2بر اساس افزایش قیمت کاالها مرتب شدهاند .مثال گل میخک با قیمت 0/33دالر کمترین و قایق با قیمت 602/87دالر بیشترین قیمت را دارا بودند. نکته جالب توجه آن اســت که نوسان قیمتها با گرانتر شدن کاالها کاهش نمییابد. برای اینکه علت جالب بودن این یافته را بفهمیم به سوال زیر توجه کنید: قصد دارید یک ژاکت به قیمت 125دالر و یک ماشــین حساب به قیمت 15 دالر بخرید .فروشــنده به شما میگوید در شعبه دیگر آن فروشگاه که 20دقیقه با ماشــین تا آنجا فاصله دارد ،میتوانید ماشین حساب را 5دالر ارزانتر بخرید .آیا برای خرید به آن شعبه فروشگاه خواهید رفت؟ اقتصاد رفتاری
116
نمودار -17-2قانون قیمت واحد در اغلب بازارها رعایت نمیشود
دو برابر یا حتی بیشتر از انحراف معیار در قیمتها معموال بین 10تا 20درصد متوسط قیمتهاست .حداکثر قیمت معموال حداقل قیمت است /.منبع :برات ،وایز و زکهاوسر ()1979
-5-2وابستگی به مرجع ،عرضه نیروی کار و مسکن
آنچه در بخش قبل گفتیم ،عمدتا شــامل حالتی میشد که در آن کسی سودی کسب میکنــد و از این رو منفعت و ضررش بهراحتی قابل اندازهگیری اســت .اگر این فرد خریدار باشد ،مایل است کاال را به قیمت کمتر از ارزش آن خریده و اگر فروشنده باشد، مایل اســت کاال را به قیمت بیشتر از هزینه آن بفروشد .در برخی از بازارها کل آنچه
117
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
حال ســوال فوق را با این فرض پاسخ دهید که هزینه ژاکت 15دالر و هزینه ماشین حساب 125دالر است. تورسکی و کانمن ( )1981گزارش دادند در حالیکه 68درصد از پاسخدهندگان برای صرفهجویــی 5دالری از یک قیمت 15دالری مایل به جابجایی بودند ،این ســهم زمانی که پای صرفهجویی 5دالری از یک قیمت 125دالری به میان میآید تا 29درصد کاهش مییابد. فهــم اینکه ارزان یا گران بود ِن عامل صرفهجویــی در تصمیمگیری افراد موثر است ،کمی سخت است .زیرا در هر حالت آنها تنها 5دالر پسانداز میکردند .اما اگر ب ه گونهای دیگر به قضیه نگاه کنیم ،مسئله متفاوت میشود .افراد در یک حالت 33درصد و در حالت دیگر تنها 4درصد صرفهجویی میکنند .پس اگر آنها از یک روش اکتشــافی تبعیت میکنند که به آنها میگوید 4درصد پسانداز ،پساندازی قابل توجه نیست ،اما 33درصد هست ،میتوان همهچیز را بهسادگی توضیح داد. بگذارید به بحث هزینههای جستجو بازگردیم .هیچ دلیلی وجود ندارد که هزینه جستجو را تابعی از قیمت کاالی فروخته شده بدانیم .پس اگر فردی تالش یکسانی را برای جســتجو با هدف 1دالر صرفهجویی در تمــام کاالها صورت دهد ،باید نوسان کمی را در قیمت نسبی اقالم گران قیمت ببینیم .پس انتظار داریم نوسان در قیمتهای نسبی تابعی از قیمت کاالها نباشد. تمرکز بر صرفهجوییهای نســبی به جای صرفهجوییهــای مطلق که در این بخش دیده شــد ،از عالیم اولیه اثرگذاری کالبد و ادراک بر تمایل افراد به معامله اســت .در بخش بعد میخواهیم نگاهی به دو بازار مشــخص بیاندازیم که در آنها شواهدی برجستهتر از اثرگذاری کالبد و ادراک یافت میشود.
الزم است بدانیم همین است .اما در برخی دیگر حلقه مفقودهای وجود دارد ،زیرا معلوم نیست که چه چیزی منفعت و چه چیزی ضرر به حساب میآید یا در چه حالتی میتوان گفت که فروش همراه با سود بوده است .به عبارت دیگر ،گاهی دقیقا مشخص نیست که نقطه مرجع کجاست و این امر دارای آثار قیمتی بر شیوه عملکرد بازار است .من این امر را با نگاهی به بازار عرضه نیروی کار و بازار مسکن نشان خواهم داد.
-1-5-2عرضه نیروی کار
اقتصاد رفتاری
118
در بــازار نیروی کار بهطور طبیعی افراد به این ســوال فکــر میکنند که در ازای دســتمزد کنونی حاضر به ارائه چند ساعت نیروی کار خویش هستند .مثال اگر آنا یک حســابدار باشد ،با خود فکر میکند چند مشتری را بپذیرد ،تماموقت کار کند یا پارهوقت و مسائلی از این دست .آنا ممکن است سطح مرجعی از تعداد ساعاتی که میخواهد کار کند یا سطح مرجعی از درآمدی که مایل است کسب کند ،داشته باشد .این سطوح مرجع ممکن است از عوامل متعددی تاثیرپذیرند ،اما دو چیز در شکل آن بسیار تاثیرگذارند :اول آنچه قبال به وقوع پیوسته است و دوم آنچه دوستان و همتایان انجام میدهند .پیش از آنکه نگاهی به برخی دادهها بیاندازیم ،بهتر است مدل عرضه نیروی کاری را طراحی کنیم که در آن نقاط مرجع نقش ایفا میکنند. روش استاندارد در مدلسازی عرضه نیروی کار تعریف تابع مطلوبیت )u(x,H اســت که از دو متغیر ثروت ( )xو تعداد ساعات صرفشده برای کار ( )Hساخته میشود .برای اندازهگیری منافع کار ،الزم است تا ابتدا نرخ دستمزد ساعتی ( )wرا بدانیم .آنا ثروت را با ساعات فراغتش مبادله میکند .پس اگر بخواهیم مقدار بهینه ساعات کار را از حداکثر کردن تابع مطلوبیتش دریابیم ،به شرط ذیل میرسیم:
() 1-2
du du = w. dH dx
−
شرط فوق بدان معناست که عدم مطلوبیت ناشی از کارکردن یک ساعت اضافی باید با مطلوبیت درآمد پولی آن یک ساعت جبران شود .نمودار 18-2دو مثال از نحوه تغییر مطلوبیت آنا با تغییر میزان ساعت کار او را ارائه میدهد .در هر دو مثال ،با افزایش ساعات کار ،عدم مطلوبیت نهایی کارکردن افزایش مییابد .تفاوت در آنجاست که در
نمودار -18-2دو تابع مطلوبیت اگر سطح مرجع هشت ساعت کار کردن وجود داشته باشد .تابع مطلوبیت s
شکل شده و تعداد ساعات کار آنچنان با تغییر دستمزد ،تغییر نمییابد.
119
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
یکی از مثالها ،آنا دارای ســطح مرجع ســاعت کار است که در سطح هشت ساعت در روز قرار دارد .وجود سطح مرجع موجب تغییر فرم مطلوبیت ناشی از کارکردن او میشــود .نسبت به مثال دوم (حالت بدون سطح مرجع) آنا زمانی که کمتر از هشت ساعت کار میکند ،نسبتا شادتر و زمانی که بیشتر از هشت ساعت کار میکند ،نسبتا غمگینتر اســت .در نتیجه ،معادله ( )1-2وقتی آنا دقیقا هشــت ساعت کار میکند، برقرار میشــود .در این شرایط ،عرضه نیروی کار حساسیت خود را نسبت به تغییر دستمزد از دســت میدهد.داستان زمانی که سطح هدف درآمد به جای سطح مرجع ســاعت کار وجود دارد ،ک موبیش یکسان است .نمودار 19-2مطلوبیت نهایی آنا را زمانــی که 10.000دالر پول دارد و میخواهد درآمدش را 160دالر افزایش دهد ،به نمایش میگذارد .ارزش درآمد اضافی زمانی که مقدار آن از مقدار هدف کمتر است، بیشــتر است تا زمانی که مقدار آن از مقدار هدف بیشتر است .در نتیجه ،مقدار درآمد کسبشده نسبتا حساسیت خود را به تغییر عدم مطلوبیت کار کردن از دست میدهد .با این حال اگر نرخ دستمزد تغییر یابد ،تعداد ساعات کار نیز تغییر خواهد یافت .دستمزد باالتر به آن معنا خواهد بود که آنا با تعداد کمتر ســاعات کار قادر به رسیدن به سطح درآمد هدفش است .در مقابل دستمزد کمتر این معنای ضمنی را در خود دارد که آنا برای دستیابی به هدف درآمدیاش ،باید بیشتر کار کند.
نمودا ر -19-2اگر ســطح مرجع درآمد 160دالر باشــد ،تابع مطلوبیت sشــکل میشود .افزایش دستمزد موجب کاهش ساعات کار میشود ،زیرا هدف 160دالر میتواند بهآسانی محقق شود.
اقتصاد رفتاری
120
در عمل انتظار میرود آنا هر دو هدف درآمد و ساعت نیروی کار را با هم در نظر بگیرد .این یافته در نخستین مجموعه دادههای مورد بررسی در این بخش نیز قابل مشاهده است .مســلما بیشترین کنترل بر تعداد ساعات کار خود را کارگران خوداشــتغال در اختیار دارند .از میان این نوع کارگران ،رانندگان تاکســی توجه اقتصاددانان را به خود جلب کردهاند. اکثر رانندگان تاکســی برای کار خود یک دســتگاه تاکسی را از یک شرکت اجاره تاکسی اجاره کرده و کرایه یا انعام دریافتی را پس از کسر هزینه سوخت به عنوان درآمد ناخالص برای خود نگه میدارند .رانندگان با تعیین ســاعت شروع و پایان کار و میزان اســتراحت ،کنترل کاملی بر زمان کارکردن خود و میزان درآمد ناشــی از آن دارند .در شهر نیویورک ،رانندگان تاکسی موظفند برگه سفری را پر کنند که تمام جزئیات جابجاییهای آن شــیفت اعم از زمان ،مکان و نرخها را در خود جای داده اســت .این برگههای سفر ،منبعی غنی برای یافتن دادهها و عرضه نیروی کار آنهاســت .برای بررســی این موضوع ،نگاهی به مطالعه فاربر2005( 1 و )2008میاندازیم که 21راننده تاکســی شهر نیویورک را برای دو سال متوالی 1999و 2000مورد مطالعه قرار دادهاند. 1- Farber
= Pijt )φ(X ijtβ
که در آن φتوزیع نرمال تجمعی و X βعبارتی است که عواملی مانند تعداد ساعات کار و زمان روز را در خود جای داده است. آنچنان که از نمودار 2-20برمیآید ،رانندگان پس از چند ساعت مشخص کار دست از کار کردن میکشند تا پس از کسب سطح معینی درآمد .پس واضح است که یافتههای این تحقیق با وجود سطح مرجع ساعات کار سازگار باشد (به سوال مروری 9-2توجه کنید). با این حال نمیتوان بهطور کلی وجود ســطح هدف فرعی درآمدی را در این مطالعه انکار کرد .برای بررسی وجود یا عدم وجود این سطح هدف فرعی ،درآمد هدف را به معادله فوق اضافه کرده و با تخمین مجدد سعی میکنیم ببینیم آیا مدل ijt
121
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
آنچه میتوانیم در چنین مطالعهای انجام دهیم ،بررســی احتمال پایان دادن به شیفت یک راننده در زمانی معین است .عواملی که ممکن است بر تصمیم او تاثیر بگذارند عبارتند از تعداد ساعاتی که از ابتدای شیفت کار کرده است ،درآمدی که در آن شیفت به دست آورده است و عواملی مانند آب و هوا و ساعت روز .تقاضا برای تاکسی در خالل روزها و حتی در طول یک روز بسیار تغییر میکند. این بدان معناســت که نرخ دســتمزد wدر طول روزها و در خالل یک روز بهشدت نوســان میکند .اگر رانندگان بر یک سطح مرجع از ساعات کار متمرکز شــوند ،نوسان دستمزد باید تاثیر اندکی بر تعداد ساعت کار بگذارد .در مقابل اگر رانندگان سطح هدف درآمدی را در نظر بگیرند ،تغییر دستمزد موجب تغییر تعداد ساعات کار خواهد شد. برای نشان دادن آنچه در واقعیت اتفاق افتاد ،احتمال پایان شیفت یک راننده را پس از هر سفر کاری تخمین زدیم که در نمودار 20-2نشان داده شده است .این نمودار نشان میدهد که تغییر در احتمال پایاندادن به یک شیفت کاری پس از نه ســاعت کار و کسب 150-175دالر درآمد به وقوع میپیوندد .آنچنان که میبینیم رانندگان به احتمال فراوان پس از ده ساعت کار یا بیشتر دست از کار میکشند .در مقابل ،این اثر در بُعد درآمد کسبشده کمتر دیده میشود[ .بیشتر] احتمال توقف شیفت برای راننده iدر روز jپس از سفر کاری tبهصورت زیر محاسبه میشود.
تخمین بهتری را ارائه میکند یا خیر .پس از اعمال تغییر فوق میبینیم که رانندگان در واقع ســطح هدف درآمدی نیز دارند .اما نکته عجیب آنجاســت که این سطح هدف بهشدت از یک روز به روز دیگر تغییر مییابد ،بهصورتی که هدف متوسط درآمدی 196دالر و انحراف معیار 91دالر اســت .پــس با این وضعیت ،درآمد هــدف در یک روز میتواند 120دالر و در روز دیگر 250دالر باشــد .توجیه و تفسیر این وضعیت ساده به نظر نمیرسد. نمودار -20-2احتمال آنکه یک راننده شــیفت خود را خاتمه دهد در مقایســه با حالتی که او نه ساعت کار کرده و 150-175دالر به دست آورده باشد.
اقتصاد رفتاری
122
احتمال آنکه رانندگان پس از ده ساعت کار یا بیشتر شیفت خود را خاتمه دهند ،بهطور معناداری افزایش مییابد .تصمیم به پایان کار تحت تاثیر جدی میزان درآمد کسبشده قرار نمیگیرد /.منبع :فاربر ()2005
[بیشتر] برای بررســی وجود درآمد هدف ،میتوانیم معادله تعدیلیافته زیر را تخمین بزنیم. yijt ≥ rij
yijt < rij
φ(X ijtβ + δ) if Pijt = if )φ(X ijtβ
که در آن rijسطح مرجع درآمد راننده iدر روز jو yijtدرآمد جاری اوست. اگر درآمد جاری بیشــتر از نقطه مرجع باشد ) δ ، (yijt ≥ rijبزرگتر از صفر بوده و
در نتیجه احتمال توقف راننــده افزایش مییابد .از این رو δاهمیت بالقوه وجود ســطح هدف درآمدی را اندازهگیری میکند .میتوانیم اینگونه فکر کنیم که نقطه مرجع بهصورت ذیل تعیین میشود: =r R i + εij ij
123
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
که در آن Riســطح متوسط مرجع راننده iاست که هر روز نوسان مییابد .با تخمین R ، δو βمشخص شد که δبهطور معناداری بزرگتر از صفر است و از این رو سطح مرجع درآمدی وجود دارد. بهطور کلی ،از مطالعه اطالعات تاکســیهای شهر نیویورک یافتیم که اگرچه ممکن اســت سطح هدف درآمدی وجود داشته باشد ،اما تعداد ساعات کار ،متغیر غالب در تصمیمگیری رانندگان تاکسی برای پایان دادن به شیفت کاری آنهاست. حــال میخواهیم برای تغییر انــدک دیدگاهمان ،نگاهی به برخی شــواهد دیگر بیاندازم .اغلب کارگران همچون رانندگان تاکسی دارای انعطاف در ساعات کاری خود نیستند. غالبــا انتخابهای این کارگران بــه چند گزینه خالصه میشــود؛ مثل آنکه تماموقــت یــا پارهوقت کار کنند یا آنکه اصال کار کنند یــا نه .با این حال ،چنین محدودیتهایی موضوعات جالبی را برای بررسی مطرح میسازند .به عنوان مثال، نمودار 21-2رشد مشــارکت نیروی کار زنان در ایاالت متحده آمریکا و بریتانیا را از زمان جنگ دوم جهانی نشــان میدهد .کامال مشخص است که تعداد زنانی کــه کار کردن را برگزیدهاند ،بهطور قابل توجهی افزایش یافته اســت .چرا چنین پدیدهای به وجود آمده است؟ با نگاهی به معادله 1-2میبینیم زمانی که دســتمزد یا مطلوبیت پول افزایش مییابد ،برای برقراری تعادل باید عدم مطلوبیت کار کاهش یابد .تغییر در دستمزد و عدم مطلوبیت کار میتواند عامل افزایش باالی مشــارکت باشد .مثال نرخ پایین بارداری و رشــد بخش خدمات ،دو عاملی هستند که عدم مطلوبیت کار کردن را برای زنان کاهش میدهند .با این حال به جای آن جنبه ،در این قسمت میخواهم بر امکان تغییر مطلوبیت پول متمرکز شوم.
نمودار -21-2نرخ مشارکت زنان دارای سن 16سال و بیشتر در آمریکا و بریتانیا
اقتصاد رفتاری
منبع :اداره آمار کار و دفتر آمار ملی 124
اگر مردم در رقابت برای کسب درآمد مشابه با دوستان و آشنایان خود باشند، ورود برخی از زنان (به دلیل دســتمزد باالتــر و کاهش عدم مطلوبیت کارکردن) موجب تحریک دیگر زنان برای ورود به بازار کار میشود. نومارک 1و پوستلویت )1998( 2امکان این رقابت را با بررسی نمونه دادههای زنان آمریکایی که در دهه 1980واجد شــرایط استخدام شدند ،مورد آزمون قرار دادند .آنها این ســوال را مطرح کردند که اگر خواهرشوهر (یا زن برادر) یک زن کار کند یا آنکه شــوهر خواهرش بیشتر از شــوهر خودش درآمد کسب کند ،آیا احتمال کار کردن آن زن افزایش مییابد؟ [بیشــتر] برای آنکه ببینیم چگونه این سوال بررســی شد ،فرض کنید که Pit احتمال آنکه زن iام در زمان tاستخدام شود را نشان میدهد .برای اینکه ببینیم آیا کارکردن خواهر شــوهر (یا زن برادر) یک زن موجب افزایش احتمال کارکردن او میشود ،میتوانیم معادله را بدین شکل تعدیل کنیم. 2- Postlewaite
1- Neumark
)Pit = Λ (X itβ + γSL
که در آن Xitβعواملی همچون آموزش Λ ،توزیع تجمعی احتمال لجســتیکی و SLمتغیر مجازی صفر و یک اســت که نشاندهنده وضعیت کار خواهر زن (یا زن برادر) فرد iام است .بزرگتر بودن ضریب γبه معنای احتمال بیشتر کار کردن یک زن در صورت کارکردن خواهر زنش (یا زن برادرش) است. وقتــی میخواهیم ببینیم آیــا احتمال کار کردن یک زن در حالتی که شــوهر خواهرش بیشتر از شوهرش درآمد کسب میکند ،افزایش مییابد یا خیر ،میتوانیم معادلهای به شکل زیر را تخمین زنیم. )Pit = Λ (X itβ + γHM
125
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
که متغیر HMبر اســاس آنکه آیا درآمد شــوهر خواهرش بیشتر است یا خیر عدد یک یا صفر را به خود اختصاص میدهد. نمــودار 22-2مهمترین نتایج این تحقیق را بهطــور اجمالی نمایش میدهد. آنچنــان که میبینیم به نظر میرســد انتخاب یک زن در مــورد کار کردن یا کار نکردنش بهطور معناداری با آنچه خواهر شوهر یا زنبرادرش انجام میدهد ،گره خورده اســت .اگر خواهر شــوهر یک زن کار کند ،زنان تمایل بیشتر به کار پیدا میکنند .حالتی که هم خواهر شــوهرش کار کند و هم شوهر خواهرش بیشتر از شــوهر خودش درآمد به دســت آورد ،احتمال کار کردن زن بهطور چشمگیری افزایش مییابد. این یافت ه با آنچه در مورد تاثیرپذیری افراد یا خانوادهها از یک ســطح مرجع درآمدی که متاثر از درآمد دیگران است گفتیم ،سازگار است .تاکنون شواهدی از وجود ســطح مرجع ساعت کار و سطح مرجع یا هدف درآمدی که افراد به دنبال کسب آن هستند ،بیان کردیم .این یافته ما را هم در فهم عرضه انفرادی نیروی کار و هم در فهم شیوه کارکرد بازار نیروی کار یاری میرساند .اهمیت این یافته ریشه در این واقعیت دارد که نقطه مرجع تا اندازهای منفعت یا ضرر در معامالت و نیز قیمت و مقدار تعادلی را شــکل میدهد .این یافته را در افزایش فوقالعاده تعداد نیروی کار زن و قیمت یک تاکسی در نیمهشب میتوان دید.
نمودار -22-2تغییر در احتمال مشغول به کار شدن زنان وابسته به آن است که خواهر زن (یا زنبرادر) آنها کار میکند و اینکه شوهر خواهرشان بیشتر از شوهر خودشان درآمد کسب میکند یا خیر.
منبع :نومارک و پوستلویت ()1998 اقتصاد رفتاری
126
-2-5-2بازار مسکن
دومین بازاری که قصد مطالعه آن را دارم ،بازار مســکن اســت .خرید دارایی یکی از بزرگترین تصمیماتی است که بیشتر مردم در زندگی خود اتخاذ میکنند که میتوان آن را هم یک تصمیم مصرفی و هم تصمیم سرمایهگذاری دانست .مردم میخواهند در یک جای دلنشین زندگی کنند .اما در کنار آن ،این را هم میدانند که ارزش یک خانه ممکن اســت باال و پایین رود .نمودار 23-2متوسط قیمت امالک و تعداد فروش ماهانه آن را در انگلیس و ولز طی دوره ژانویه 1995تا دســامبر 2009نشان میدهد .نمودار نشان میدهد که به جز دوره رکود ،قیمت به وضوح در طول زمان افزایش مییابد .اینکه چه زمانی ملکی را بخریم یا بفروشیم یا چه قیمتی را پیشنهاد دهیم یا طلب کنیم از نظر مالی تصمیمی مهم و البته پیچیده است .اما چه نقطهای نقطه مرجع مناسب است که به ما نشان میدهد چه زمانی سود و چه زمانی ضرر عاید ما شده است؟ بگذارید اول نگاهی به قیمتی بیاندازیم که آنا برای فروش آپارتمانش خواســته اســت .او میتواند از دو قیمت طبیعی مرجع اســتفاده کند ،قیمتی که دیگر اموال مشــابه با آن قیمت به فروش رســیدهاند و قیمتی که او در ابتدا برای خرید خانه
2- Mayer
1- Genesove
127
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
پرداخته اســت .به عنوان مثال ،پرداخت قیمتی کمتــر از آنچه در ابتدا او پرداخت کرده اســت میتواند به عنوان ضرر و بیشــتر از آن به عنوان سود تلقی شود .برای آنکه کاربرد این امر را بدانیم فرض کنید که آنا آپارتمانش را به قیمت 80.000دالر خریده اســت ،در حالیکه جان تقریبا آپارتمانی مشابه را به قیمت 100.000دالر خریداری کرده اســت .حال ،هر دوی آنها میخواهند آپارتمان خود را بفروشند و البته قیمت آپارتمانهای مشــابه در حال حاضر 90.000دالر شده است .برای آنا فروختن آپارتمان به این قسمت به مثابه منفعت است .پس او از این معامله احساس شــادمانی میکند و حتی حاضر است کمی هم تخفیف دهد .در مقابل ضررگریزی برای جان به این معناست که او به کمتر از قیمتی مثل 95000دالر راضی نمیشود یا حتی شاید تن به فروش خانهاش ندهد. جنســو 1و مِیر ( )2001با بهرهگیری از دادههای مرکز شــهر بوســتون در دهه ،1990ایــن موضوع را به بوته آزمایش گذاشــتند .آنها از دادههای بیش از 5.000 آپارتمان که بین ســالهای 1970و 1997برای فروش گذاشته شده بودند ،استفاده کردند .مهمتر از این اطالعات ،آنها دادههای قیمتی خرید اولیه یک آپارتمان ،قیمت پیشنهادی فروش آن ،ارزش بازاری آپارتمانها و قیمتهای ویژه فروش آنها را نیز در اختیار داشتند .این قیمتهای ویژه در واقع برای خارج کردن افرادی که به دلیل نیاز به بازپرداخت وام خرید تمایلی به فروش زیر قیمت خرید اولیه خود نداشتند، از اهمیت برخوردار بود. آنچه جنســو و میر 2یافتند آن بــود که افرادی همچون جــان که انتظار ضرر در معامله خود داشــتند قیمــت باالتری را طلب کردنــد و از این رو مدت زمان بیشتری را برای فروش آپارتمان خود منتظر ماندند .پس اینگونه به نظر میرسد که فروشندگان ممکن است از فروش آپارتمان خانهشان به قیمتی کمتر از خرید اولیه اجتناب کنند .این نکته میتواند ما را در فهم رفتار بازار مسکن یاری رساند .بهطور مشخص ،یک نکته معماگونه که در دادههای مسکن و همچنین نمودار 23-2یافت میشود آن است که فروش مسکن در زمان افت قیمت کاهش مییابد.
نمودار -23-2قیمت متوسط و سهم فروش امالک خانگی در انگلستان و ولز
منبع :ثبت زمین
اقتصاد رفتاری
128
اگر قیمت پایین بیاید ،انتظار مــیرود که تقاضا افزایش یابد و نه کاهش .این نکته میتواند با اســتفاده از مفهوم ضررگریزی بهآسانی هرچه بیشتر توضیح داده شــود .اگر قیمتها کاهــش یابند ،مردم به دلیل اجتنــاب از ضرر ،تمایل خود را به فروش از دســت میدهند .در این حالــت انتظار میرود که اموال کمتری برای فروش عرضه شود و قیمت ،باالتر از آنچه باید باشد قرار گیرد. این به معنای فروش کمتر خواهد بود .چیزی که کمتر مشخص است آن است که آیا ضررگریزی به نفع یک فروشــنده بالقوه اســت یا به ضرر او .برای در نظر گرفتن ابعاد ضررگریزی ،میتوانیم از مقادیر تخمینی جنســو و میر در مثال آنا و جان استفاده کنیم .آنا قیمت 90.000دالر را پیشنهاد داد و توانست پس از گذشت 60روز ،ملک خود را بفروشــد .جان تالش کرد با درخواست 93.000دالر-35 ، 25درصد از ضرر خود را جبران نماید .اما در عمل توانســت با کســب 91.000 دالر ،تنهــا 3تا 18درصد از ضرر خود را پوشــش دهد .البته فروش او 6درصد بیشتر از آنا طول کشید که میشود 4روز که البته مدت زمان طوالنی نیست .پس وضع برای جان نیز آنچنان بد نبود. البته موضوع به این ســادگی نیســت ،زیرا افراد زمانی که میفروشند ،بهطور
129
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
معمول به دنبال خرید کردن هم هستند .افراد در دوره رکود فرصت خوب فروش (هر چند با ضرر) ملک خود را دارند ،زیرا میتوانند با آن پول ،ملک گرانتری را بخرند .کســانی که تمایل به فروش در ضرر را ندارند ،چنین فرصتی را از دست میدهند .شــاید آنها نیازمند کمی اســتفاده از قدرت ویرایش لذت باشند تا نقطه مرجع خود را تغییر داده ،به جای تمرکز بر ضرر ناشــی از فروش ملک خود ،بر منفعت خرید ملک بعدی متمرکز شوند. حال به جانب خریداران برویم .آنها مایلند چه میزان برای خرید ملک بپردازند؟ شاید قیمت ملک مشابه طبیعیترین نقطه مرجع در این زمینه باشد .یکی از بهترین روشهای بررسی این موضوع ،بررسی افرادی است که از یک منطقه در کشور به منطقهای دیگر جابجا میشوند. برای نشــان دادن این مفهوم ،فرض کنید که آنا هماکنون در ناحیهای زندگی میکنــد که هزینــه یک آپارتمان خوب حدود 90.000دالر اســت و او باید به واسطه کار خود ،محل زندگیاش را تغییر دهد .اگر در جایی که قرار است برود قیمت آپارتمان حدود 70.000دالر باشــد ،قیمت آپارتمان برایش ارزان به نظر میرســد .اما اگر قیمت بهطور متوسط 120.000دالر باشد ،آپارتمان گران دیده میشــود .وابســتگی به مرجع به ما میگوید که آنا از خرید یک خانه به قیمتی کمتر از 90.000دالر خوشحال میشود ،اما از پرداخت هر مقداری بیشتر از آن گریزان است. سایمونســن و لوئنســتین ( )2006با نگاهی به دادههای افراد جابجا شده در آمریکا طی دوره 1983-1993این فرضیه را به بوته آزمایش گذاشــتند .ســوال تحقیق آنها این بود که آیا متوسط اجاره یا متوسط قیمت خانه در جایی که افراد از آنجا آمده بودند ،بهطور معنادار بر قیمتی که برای سکونت در محل جدید پرداخته بودند موثر بود؟ یافته آنها بر تایید این مطلب تاکید داشت. 10درصد تغییر در اجاره یا قیمت متوسط ملک در مبدا موجب افزایش حدود 2درصد پرداخت اجاره یا قیمت خرید در مقصد میشــود .البته شما ممکن است بگویید شاید دلیل این امر ترجیحات افراد یا چیزی شبیه آن باشد .البته یافته دیگر آنها این بود که وقتی افراد برای دومین بار به مکان مشــابه مهاجرت میکنند ،این
اثرگذاری از بین میرود .پس اینگونه به نظر میرســد که زمانی که افراد قبال در جایی زندگی کرده باشند ،نقطه مرجع آنها بازتعدیل میشود .پس باز هم وابستگی به مرجع ،موضوع بااهمیت و شایان توجهی به شمار میرود.
-6-2فرضیه رفتاری چرخه زندگی
اقتصاد رفتاری
130
با نگاهی به بازارها ،اکنون میخواهم یکی دیگر از ایدههای به مراتب با اهمیتتر و بحثانگیزتر علم اقتصاد به نام فرضیه چرخه زندگی را مورد بررسی قرار دهم. اگرچه فرضیه چرخه زندگی در کســوتهای مختلف ظاهر میشود ،اما مفهومی بالنسبه ساده دارد. یک فرد برای حداکثر ســاختن مطلوبیت انتظاریاش باید نگاهی بلندمدت به درآمد آتی خود داشــته و مصرف خویــش را در طول زندگیاش یکنواخت کند. نمودار 24-2نمایشی از این مدل شناختهشده ارائه میدهد .آنگونه که در نمودار دیده میشــود ،درآمد در طول چرخه زندگی نوسان بســیاری دارد .زمانی که آنا دانشآموزی بیش نیست ،درآمد اندکی دارد. با شــروع به اشــتغال و ارتقای شــغلی ،درآمــد او افزایش مییابد و ســپس با بازنشســتگی ،درآمد وی کاهش مییابد .آنا قاعدتا میخواهد استاندارد زندگی و الگوی مصرفش باثباتتر از الگوی درآمدیاش باشــد .پس او مصرف خود را با قرضگرفتن در زمان دانشآموزی ،پسانداز در خالل کار و استفاده از پسانداز در زمان بازنشستگیاش یکنواخت میسازد .مصرف کامال یکنواخت ،ما را به الگوی Aمیرســاند .الگوی کمی واقعبینانهتر ،الگویی مانند Bاست که در آن مصرف به دالیلی مانند فرزندآوری افزایش مییابد. به جای تکیه بر نمایش نمادین در نمودار ،24-2میتوانیم نگاهی به دادههای واقعی بیاندازیم .اگر به الگوی مصرف یک فرد در طول عمرش نگاه کنیم ،بهطور معمول به یک منحنی Uمعکوس در نمودار 25-2میرسیم .این شکل Uمعکوس در کشورهای مختلف و برای انواع کارگران با سوابق آموزشی مختلف دیده شده است .روش دیگر بررسی مصرف افراد با توجه به عمر آنهاست.
نمودار -24-2نمایشــی از یکنواختسازی مصرف .درآمد بســیار تغییر مییابد ،در حالیکه مصرف میتواند کامال یکنواخت (الگوی )Aیا یکنواخت (الگوی )Bباشد.
131
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
نمودار 26-2نشــان میدهد که این روش چه الگویی را به بار میآورد .آنچه پیداســت ،ادواری بودن مصرف با نوســان 11درصدی اســت .البته تقارن این چرخهها با چرخههای تجاری نباید امری عجیب به نظر برســد.نمودارهای 25-2 و 26-2زیاد با فرضیه چرخه زندگی نمیخوانند ،در عوض به نظر میرسد مصرف با نشــانههای اندکی از یکنواختی ،درآمد را دنبال میکند .البته اگر ما اثرات وجود فرزنــدان یا عدم تمایــل به خرج کردن درآمدهای کسبنشــده و نامطمئن آینده را در نظــر بگیریم ،میتوان گفت کــه دادهها در نمودارهــای 25-2و 26-2با فرضیه چرخه زندگی ســازگار هســتند .اما این درست مانند آن است که ما به هر وســیلهای بخواهیم بگوییم که الگوی بهینه ،الگوی مصرف یکنواخت است! این نتیجه راضیکننده به نظر نمیرسد. الگوی واقعبینانهتر آن اســت که قبول کنیم انســانها با پسانداز برای دوران بازنشستگی ،قرض کردن در زمان دانشآموزی یا قرض کردن برای خرید نخستین خانه ،یکنواخت مصرف میکنند ،اما مســلما نه آنچنــان یکنواخت که در فرضیه مطرح اســت .زیرا میزان مصرف بســیار متاثر از درآمد جاری افراد است و بیش از آنچه به نظر میرســد از ادوار کالن اقتصادی تاثیر میپذیرد .ما نیازمند تفحص بیشــتر در خصوص چرایی این موضوع هستیم .یکی از عوامل بالقوه سهیم در این موضوع ،حسابداری ذهنی است.
نمودار -25-2الگوی مصرف و درآمد Uمعکوس زوجهای بریتانیایی که همسرانشان بین سالهای 1936تا 1943به دنیا آمدهاند .آثار ادواری و رشد از دادهها حذف شدهاند.
اقتصاد رفتاری
منبع :برونینگ 1و کراسلی)2001( 2 132
نمودار -26-2الگوهای مصرف در خالل زمان که از دادههای کشور بریتانیا استخراج شده است.
منبع :برونینگ و کراسلی ()2001
2- Crossley
1- Browning
-1-6-2جانشینپذیری و حسابداری ذهنی
1- Shefrin
133
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
هنگامیکه در خصوص فرضیه چرخه زندگی میاندیشــیم ،حســابداری ذهنی و قالببندی محدود از اهمیت بهســزایی برخوردار میشوند .دلیل این امر آن است که فرضیه چرخه زندگی بر فرض جانشینپذیری استوار است ،بدین معنا که تمام پولها مشابه هم هســتند و اینکه این پولها از کجا آمدهاند اهمیت ندارد .اما اگر مردم حسابهای ذهنی داشــته باشند ،پول بر حسب آنکه چگونه کسب شده در حسابهای مختلف طبقهبندی میشود و از این رو دیگر جانشینپذیر به حساب نمیآید .برای اینکه این موضوع بهخوبی نمایش داده شــود ،سه سناریوی زیر را در نظر بگیرید: -1به شــما در محل کارتان پاداش ویژهای تعلق میگیرد .این پاداش دریافت ماهانه 200دالر در خالل سال آتی است. به شــما در محل کارتان پاداش ویژهای تعلق میگیــرد .این پاداش ،دریافت یکباره 2400دالر است. به شــما گفته شده که یکی از فامیلهای دورتان برایتان ارثیهای به جا گذاشته که مبلغ آن پس از کسر مالیات به 2400دالر میرسد .اما شما تا پنج سال این پول را دریافت نخواهید کرد. توجه کنید که در هر ســه ســناریو ،ثروت شــما 2400دالر افزایش مییابد. جانشــینپذیری میگوید مصرف این پول اضافی بستگی به محل کسب آن ندارد. شما تنها باید فکر کنید که این 2400دالر را چگونه در باقی عمر خود مصرف کنید. اما آنگونه که مطالعه شــفرین 1و تالر ( )1998نشان میدهد ،واقعیت چیز دیگری است .نمودار 27-2تفاوت فاحش در شیوه مصرف 2400دالر در سالهای مابقی عمر افراد را نشــان میدهد .اگر این پــول از یک پرداخت منظم بیاید ،مردم برای مصرف نیمی از آن پول در یک سال برنامهریزی میکنند .اما اگر منبع پول ارثیهای در آینده باشد ،هیچ پرداختی بر اساس آن انجام نخواهند داد.
نمودار -27-2مقداری که آزمودنیها از مبلغ 2400دالر در ســال آینده مایل به پرداخت بودند .منبع پول بهطور آشکاری بر مبلغی که انتظار خرج کردن آن را دارند ،تاثیر میگذارد.
منبع :شفرین و تالر ()1998 اقتصاد رفتاری
134
بهطور کلی میتوانیم بگوییم که خانوادهها ســه حساب ساده ذهنی دارند :یک حساب درآمد جاری ،یک حساب دارایی و یک حساب درآمد آتی .حساب درآمد جاری برای پرداختهای روزمره آنهاســت .انتظار داریم که میل نهایی به مصرف از این حســاب یا سهم هزینهای پول از آن نســبتا باال باشد .زیرا پول این حساب ج کردن در نظر گرفته شــده است .حســاب دارایی به منظور پسانداز و برای خر سرمایهگذاری برای مواردی همچون بازنشستگی یا خرید یک خانه جدید در نظر گرفته میشــود .انتظار داریم که میل نهایی به مصرف در این حســاب کمتر باشد. در واقع ،هدف این حساب الزام خانوارها به ذخیره کافی پولشان است .در نهایت، حساب درآمد آتی شامل درآمدهای قابل پیشبینی آینده همچون درآمدهای ناشی از بازنشســتگی ،ارث یا افزایش احتمالی حقوق میشود .میل نهایی به مصرف این حســاب احتماال بسیار اندک است ،زیرا افراد نســبت به خرجکردن درآمدی که ندارند اکراه میورزند. چنین تفاوتی میان میل نهایی به مصرف با مفهوم جانشینپذیری سازگار نیست. در مقابل ،این تفاوت با دادههای ما در نمودار 27-2سازگار است .پرداخت منظم
1- Johnson
135
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
ماهانه 200دالر ،به احتمال فراوان در حساب درآمد جاری وارد میشود .پرداخت یکباره در حســاب دارایی ذخیره میشود و ارثیه به وضوح در حساب درآمد آتی جای میگیرد .وجود حســابهای ذهنی میتواند کاهــش میل نهایی به مصرف را توضیح دهد .خوشــبختانه برای حرکت از پیمایشهای فرضی به انتخابهای واقعــی ،دادههای هزینهای فراوانی در اختیار داریم .در اینجا به ســه مثال در این خصوص نگاهی میاندازیم .مثال نخست به تخفیف مالیاتی سال 2001در آمریکا بازمیگــردد .اکثر خانوارهای آمریکایی در خالل یــک دوره ده هفتهای ،تخفیف مالیاتی 300دالری یــا 600دالری را دریافت کردند .سیاســت تخفیف مالیاتی بخشــی از یک تغییر بلندمدت در سیاست مالیاتی آمریکا بود که بهطور وسیع به اطالع عموم رسیده بود .پس دریافت این پول برای خانوادهها قابل پیشبینی بود. تنها موضوع ،شــکاف زمانی میان دانســتن و به دســت آوردن پول ( 300یا 600 دالر) بود .جانشینپذیری میگوید که افراد باید از زمانی که میفهمند پولی به آنها میرسد (و نه زمان واقعی دریافت آن) ،شروع به خرج کردن کنند ،مگر آنکه پول به اندازه کافی در اختیار نداشــته باشــند .اما حسابداری ذهنی حکایت از آن دارد که دریافت پول موجب انتقال از حساب درآمد آتی به یکی از حسابهای درآمد جاری یا حســاب دارایی میشود و از این رو زمانی که پول اخذ میشود ،بهطور متفاوت با آن برخورد میشود. جانسون 1و همکاران ( )2006با نگاهی به دادههای هزینهای از نحوه هزینهکرد خانوادهها ،این سوال را مطرح ساختند که آیا دریافت تخفیف مالیاتی موجب تغییر در هزینه خانوادهها شده اســت یا خیر .نمودار 2-28تفاوت در مخارج خانوارها را ســه ماه قبل و سه ماه بعد از دریافت تخفیف مالیاتی نشان میدهد .خانوادههای مختلف این پــول را در زمانهای متفاوت دریافت کردنــد .از این رو ،این امکان که تغییر در مخارج ریشــه در فصلی بودن آن داشــته باشد ،عمال غیرممکن است. در مقابل به نظر میرســد دریافت پول ،عامل تغییر در هزینهها باشــد .این یافته با حسابداری ذهنی سازگار است و نه جانشینپذیری. یافتــه جالب دیگر در خصوص این تخفیف مالیاتــی تفاوت میان برنامهریزی
اقتصاد رفتاری
136
خانوارها در شیوه هزینهکرد و عملکرد واقعی آنهاست .شاپیرو 1و اِسلمرود)2003( 2 خانوارها را برحسب نحوه برنامهریزی آنها برای هزینهکرد تخفیفها مورد بررسی قرار دادند .آنها دریافتند تنها 22درصد از خانوارهای بررسیشــده به دنبال خرج کردن تخفیف بودند .در مقابل بیشــتر خانوارها میخواستند پول دریافتی را صرف بازپرداخت بدهیهای خود کنند. این یعنی آنکه خانوارها برای قرار دادن پول در حساب دارایی خود برنامهریزی کرده بودند .به نظر میرســد آگاروال 3و همکاران ( )2008توانسته باشند این یافته را تایید کنند .آنها نشــان دادند که خانوارها ابتدا پول را با تســویه بدهیهای خود ی کارتهای اعتباری) «ذخیره» کرده و پس از آن مخارج خود را افزایش (مانند بده دادهاند .میتوانیم تمایز میان حســابهای جاری و دارایی را با بررســی مثال دوم پیگیــری کنیم .این مثال بــه غرامت پرداختی دولت آلمان بــه بازماندگان یهودی در اواخــر دهه 1950بازمیگردد .خانوارها مقادیــر مختلفی را بهصورت یکجا و غیرمترقبه دریافت کردند. لندزبرگر )1966( 4به این موضوع پرداخت که افراد دریافتکننده غرامت با این پولهــا چه کردند و در نهایت مخارج آنها را با مخارج طبیعی افراد مقایســه کرد. نتایج مطالع ه او در نمودار 29-2نمایش داده شده است .آنچنان که میبینیم ،تفاوت میان میل نهایی به مصرف از دو منبع درآمد عادی و درآمد بادآورده (غرامت) بسیار اســت .همانند موضوع تخفیف مالیاتی ،این یافته نیز بر نبود جانشینپذیری تاکید دارد .یافتــه جالبتر اهمیت اندازه درآمد بــادآورده از حیث میزان هزینهکرد یک خانواده از این درآمد اســت .اگر غرامت پرداختی اندک باشد ،دو برابر آن مصرف میشود ،اما اگر این پرداختی زیاد باشد ،تقریبا تمام آن پسانداز میشود .این یافته ب ذهنی افراد اهمیت مییابد. نشان میدهد که چگونه میزان پول بسته به نوع حسا درآمدهای اندک بادآورده به حساب جاری واریز ميشوند ،در حالیکه درآمدها و ثروتهای غیرمترقبه در حساب پسانداز جای میگیرند.
4- Landsberger
3- Agarwal
2- Slemrod
1- Shapiro
نمودار -28-2تغییر در مخارج سه ماه پس از دریافت تخفیف مالیاتی نسبت به سه ماه قبل از دریافت آن
نمودار -29-2میل نهایی به مصرف از منافع بادآورده و غیرمترقبه نسبت به میل نهایی به مصرف از درآمدهای عادی دریافتکنندگان غرامت از دولت آلمان
منبع :لندزبرگر ()1966
مثــال نهایی که میخواهم نگاهی به آن بیاندازم نســبت به دو مثال قبل کامال متفاوت اســت .این مثال نشــان میدهد که حسابها میتوانند بسیار محدود و با
137
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
منبع :جانسون و همکاران ()2006
دقت بیشــتری نسبت به حســابهایی که تاکنون به آنها پرداختیم تعریف شوند. غالبا پول به دلیل مشــخصی پرداخت میشود .به عنوان مثال ،کمکهزینه اوالد به خانوادههایی داده میشــود که دارای فرزند هستند .جانشینپذیری به ما میگوید خانوادهها باید علت دریافت پول را در تصمیمات هزینهای خود دخیل نکنند ،در حالیکه حســابداری ذهنی چنین نمیگوید .کورمن )2000( 1به دادههای دریافتی از سیســتم کمکهزینه آلمان از سال 1978تا 1994نگاهی انداخته است .در این ســالها ،تغییرات متعدد در سیســتم کمکهزینه به ما اجازه ارزیابی تخمین شیوه استفاده از کمکهزینه برای خرید وسایل مورد نیاز کودکان را میدهد .این مطالعه، بر میزان هزینه خانوادههای با یک فرزند برای خرید پوشــاک متمرکز شده است. نمــودار 30-2مهمترین یافتههای این تحقیق را به نمایش میگذارد .میل نهایی به مصرف پوشاک کودکان از کمکهزینه اوالد ،بسیار بیشتر از میل نهایی به مصرف آن از دیگر درآمدهاست. اقتصاد رفتاری
138
نمودار -30-2میل نهایی به مصرف پوشاک از دو منبع درآمد عادی و کمکهزینه اوالد
منبع :کورمن ()2000
1- Kooreman
-7-2پسانداز برای آینده
یکی از موضوعات باالخص بااهمیت در فرضیه چرخه زندگی ،پسانداز است .مردم برای بازنشستگی ،خرید خانه ،خرید یک ماشین نو و غیره نیازمند ذخیره پول هستند. در پایشی که توســط بنارتزی 1و تالر ( )1999بر روی اعضای دانشکدهها و کارمندان دانشــگاه کالیفرنیای جنوبی صورت گرفت ،فهمیده شد که افراد زمان بسیار اندکی را صرف تصمیمات سرمایهگذاری خود میکنند .این تصمیمات مسلما تصمیماتی کامال معمولی ،اما مهم و پیچیدهاند .از این رو به نظر میرســد افراد باید از روشهای ساده اکتشافی استفاده کنند که آنها را در اتخاذ بسیار سریع تصمیمات یاری میرساند .آیا این 1- Benartzi
139
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
در مقابل ،میل نهایی به مصرف پوشاک بزرگساالن از کمکهزین ه اوالد ،بسیار کمتر از میل نهایی به مصرف آن از دیگر درآمدهاست .پس به نظر میرسد ،کمکهزینهها برای خود فرزندان استفاده شدهاند .هر سه مثال فوق ،نشاندهنده نبود جانشینپذیری است. خانوادهها بسته به اینکه پول از کجا آمده است ،چه میزان است و با چه هدفی پرداخت شده است به آن عکسالعمل نشان میدهند .مثالهای بسیار دیگری را برای نشان دادن این نتیجهگیری ساده میتوان آورد (به سوال مروری 11-2نگاه کنید) .البته این یافت ه با آنچه در بخش 2-2دیدیم نباید چنان عجیب به نظر رسد .اگر افراد حسابهای متعددی داشته باشند ،طبیعی است که پول بهآسانی از یک حساب به حساب دیگر منتقل نشود. حال سوالی که باید به آن بازگردیم آثار ضمنی چرخه زندگی است. یکی از یافتههای ما آن بود که مردم نسبت به خرج درآمدهای کسب نشده آتی اکراه دارند .آنها زمانی که تخفیف مالیاتی و غرامتی را دریافت کردند ،شروع به خرج کردن آن کردند .با این حال میدانیم که مردم بهطور کلی درآمدهای کســب نشده را هزینه میکنند .وام دانشجویی و وام رهنی برای خرید خانه ،مثالهایی از این نوعند .نکته در این اینجاست که مردم ممکن است درآمد عاید نشده را به مراتب کمتر از آنچه فرضیه چرخــه زندگی میگوید خرج کنند .با توجه به اینکه عایدی پولی اکثر مردم در طول زندگیشان افزایش مییابد ،مخارج آنها باید بیش از آنچه فرضیه چرخه زندگی میگوید از درآمدهایشان تبعیت کند .این یک واقعیت قابل مشاهده است.
اقتصاد رفتاری
140
روشها میتوانند راه را برای آنها هموار ســازند؟ برای نشاندادن روشهای اکتشافی پسانداز و ســرمایهگذاری ،نمودار 31-2توزیع نرخهای مشارکت کسانی که به یک طرح بزرگ پسانداز بازنشستگی در سال های 2001و 2002پیوستند را نشان میدهد. نرخ مشارکت بیانگر سهم درآمدی افراد است که به طرح پسانداز اختصاص مییابد. ســه روش اکتشافی در این دادهها قابل رویت هستند .نخستین روش ،روش «انتخاب ضریب پنج» است که در قلههای 10 ،5و 15درصد دیده میشود .دومین روش ،روش «انتخاب حداکثر مجاز» است .در سال ،2001حداکثر مجاز در طرح پرداخت 16درصد بود ،در حالیکه در سال 2002این رقم به 100درصد افزایش یافت .این امر باعث افت شدید سهم افرادی است که نرخ 16درصد یا بیشتر را انتخاب کردند .در نهایت در اکثر طرحهای مشارکت ،کارفرمایان نرخ مشارکت خود را به سقف نرخی مشخص منطبق ن رو ،سومین روش اکتشافی ،روش «انتخاب حداکثر تا دستیابی به انطباق میسازند .از ای کامل کارفرمایان» است .در این طرح ،حداکثر نرخ 6درصد بود که نشان میدهد چرا اکثر افراد این نرخ مشارکت را انتخاب کردند .با دانستن این سه روش اکتشافی میتوانیم با رضایت خاطر در مورد چرایی توزیع نرخ پرداخت بهصورت نمودار 31-2توضیح دهیم .پس از آن نگاهی دقیقتر از گذشــته به یکی از روشهای اکتشافی بااهمیتتر میاندازیم که تاکنون توجهی به آن نکردهایم. نمودار -31-2نرخ مشارکت افرادی که در یک طرح مشارکتی مدون بزرگ شرکت کردند
منبع :بنارتزی و تالر ()2007
-1-7-2بیایید تنوع ببخشیم
141
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
در کنار نیاز به تصمیمگیری در مورد میزان پسانداز پول ،یک سرمایهگذار باید در مورد کجایی ذخیره پول یا سرمایهگذاری نیز تصمیمگیری کند .طرحهای مشارکت پسانداز برای بازنشستگی معموال به پساندازکنندگان مجموعهای از صندوقها و فرمتهای ســرمایهگذاری را پیشنهاد میکنند که آنها میتوانند پول خود را در آنها ســرمایهگذاری کنند .بنارتزی و تالر ( )2001بــه بانک اطالعاتی نگاه انداختند که اطالعات 170طرح پسانداز بازنشستگی با نزدیک به 1/56میلیون مشارکتکننده را در خــود جای داده بود .تعداد متوســط گزینههای ســرمایهگذاری در هر طرح حدود 6تا 7گزینه بود .به عنوان مثال ،هر طرح به مشــارکتکنندگان اجازه میداد تا سرمایهگذاری خود را بین گزینههای سهام داخلی ،سهام بینالمللی ،اوراق قرضه شرکتی ،صندوق رشــد متوازن ،اوراق قرضه دولتی و صندوقهای سرمایهگذاری بازار پول تقســیم کنند .این انتخاب که در کجا پول خود را ســرمایهگذاری کنیم، انتخابی پیچیده است .یک گزینه اســتفاده از استراتژی ساده متنوعسازی است که 1 به آن روش اکتشــافی 1ام گفته میشود .روش اکتشــافی nام پول ذخیره شده یا n ســرمایهگذاری شده را به مقدار مساوی بین تمامی صندوقها و گزینههای موجود تقسیم میکند .این روش یک روش اکتشافی ساده است ،اما میتواند پسانداز کننده را در معرض انحراف ناشــی از تعداد گزینههای موجود قرار دهد .به عنوان مثال، یک طرح با ســه گزینه سهام و یک گزینه پول را با طرحی دیگر با دو گزینه سهام و دو گزینه پول مقایســه کنید .بر اساس روش اکتشافی 1ام ،فرد در طرح نخست n 75درصد و در طرح دوم 50درصد پولش را در ســهام سرمایهگذاری میکند25 . درصد اختالف در میزان سهام میان دو سبد سرمایهگذاری ،اختالف بزرگی است. 1 آیا میتوان دید که افراد از روش اکتشــافی nام اســتفاده میبرند؟ بنارتزی و تالر طرحهای ســرمایهگذاری را بر اساس سهم اندک ،متوسط و باالی صندوقهای سهام در میان گزینههای موجود طبقهبندی کردند .نمودار 32-2سهم صندوقهای سهام را با سهم سرمایهگذاری در سهام مقایسه کردند .بهراحتی میتوان دید که واقعیت بهسادگی آنچه روش اکتشــافی 1ام میگوید نیست ،زیرا سهم سرمایهگذاری در سهام بیشتر از n سهم سرمایهگذاری در صندوقهای سهام است .با وجود این میبینیم افراد در طرحی که تعداد بیشتری گزینههای صندوق سهام دارد ،سهام بیشتری میخرند.
نمودار -32-2ســهم صندوقهای مبتنی بر ســهام و ســهم پساندازهایی که پساندازکنندگان در ســهام سرمایهگذاری کردهاند
اقتصاد رفتاری
142
آنهایی که در طرحهای با صندوق سهام بیشتر سرمایهگذاری کردهاند ،در سهام نیز بیشتر سرمایهگذاری کردهاند .منبع :بنارتزی و تالر ()2001
بهسختی میتوان نتیجه فوق را بدون توجه به انحراف ناشی از گزینههای انتخابی تفســیر کرد .برای نمایش بهتر این انحراف ،بنارتزی و تالر اطالعات یک شــرکت مشــخص را نیز تجزیه و تحلیل کردند .این شرکت از آنجا جالب توجه بود که در اواخر ســالهای 1994و ،1996گزینههای صندوق ارائه شده به سرمایهگذاران را تغییر داد .نمودار 33-2تغییر در الگوهای ســرمایهگذاری در طول زمان را نشــان میدهد .در سال 1994تعداد 4گزینه جدید صندوق به جمع گزینههای پیشنهادی اضافه شــد .اما در ســال ،1996صندوق اوراق قرضه از میان گزینهها خارج شد. میتوانیم ببینیم که در انتهای ســال 1997سرمایهگذاری بهطور یکنواخت در میان صندوقهای باقیمانده توزیع شده بود .نکته قابل توجه آن است که این شیوه توزیع باعث جابجایی باالی سرمایهها به سوی صندوقهای سهام شد .در حالیکه در سال 1993تنها 18درصد ســرمایهگذاریها در سها م بود ،این رقم در سال 1997به 76 درصد افزایش یافت .بسیار بعید است که این تغییر به واسطه تغییر در ترجیحات یا تغییر در الگوی پورتفوی بهینه باشد.
-2-7-2بیایید تنوع نبخشیم
1 ام زیاد نباشد ،این روش معقول به نظر n
اگر تعداد گزینهها ( )nدر روش اکتشافی میرســد .حال اگر تعداد گزینهها زیاد باشد چه میشود؟ در این حالت شاید یک روش اکتشــافی شرطی 1ام مفید باشد که در آن تعداد محدودی صندوق انتخاب n و سپس سرمایهگذاری مساوی میان آنها صورت میگیرد. نمودار -33-2سهم سرمایهگذاری در هر یک از صندوقهای طرح مشارکتی پسانداز شرکت
در سال 1994صندوقهای جدید به جمع صندوقهای قبل اضافه و در سال 1996صندوق اوراق قرضه حذف شد .در نتیجه میزان سرمایهگذاریها در سهام به شدت تغییر یافت .منبع :بنارتزی و تالر ()2001
هابرمن 1و جیانگ )2006( 2به تصمیمات ســرمایهگذاری بیش از پانصد هزار نفر از مشارکتکنندگان در طرحهای تعریف شده مشارکتی در سال 2001نگاهی انداختند .نمودار 34-2به مقایسه تعداد صندوقهایی که مشارکتکنندگان آنها را برای ســرمایهگذاری برگزیدهاند با تعداد صندوقهای موجود پرداخته است .اکثر مشــارکتکنندگان در طرحهایی وارد شدهاند که در آنها بیش از ده صندوق برای انتخاب وجود داشت .علیرغم این واقعیت ،اغلب آنها تنها بین یک تا 5صندوق را برای سرمایهگذاری برگزیدند .پس آنها به وضوح در مورد مکان سرمایهگذاری 2- Jiang
1- Huberman
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
143
اقتصاد رفتاری
144
خود بهصورت گزینشــی عمل کردند .این یافته با بخش نخســت روش اکتشافی شرطی 1 / nام سازگار است. 1 برای اینکه ببینیم آیا یافتههای ما بخش دوم روش اکتشــافی شــرطی nام را نیز تامین میکند ،باید این موضوع را بررســی کنیم که مشــارکتکنندگان چگونه ســرمایهگذاری خود را بیــن صندوقهای مختلف توزیع کردهانــد .این کار ،کار سادهای نیست .علت نیز آن است که ارزش صندوقها در زمان باال و پایین میرود و از این رو حتی اگر یک ســرمایهگذار ،ســرمایه خود را در ابتدا بهطور مساوی میان صندوقها توزیع کرده باشد ،شاید پس از گذشت چندسال دیگر ارزش آنها مساوی نباشد. بــرای رفع این مشــکل ،هابرمن و جیانگ مشــارکتکنندگان جدید را مورد بررسی قرار دادند .نمودار 35-2نشان میدهد در هر یک از صندوقها چه سهمی از شــرکتکنندگان سرمایهگذاری خود را متناســب با روش اکتشافی 1ام انجام n دادند .آنچنان که میبینیم ،به نظر میرســد سهم بزرگی از سرمایهگذاران با وجود دو ،چهار ،پنج و ده صندوق از روش اکتشافی 1ام استفاده بردهاند .این البته از نظر n شهودی موجه اســت ،زیرا 1ام این اعداد مقادیری گرد است .البته نمودار35-2 n کمی گمراهکننده اســت ،زیرا ســهم کل افرادی که از روش اکتشافی 1ام استفاده n کردهاند باید با توجه به تعداد صندوقی که برای ســرمایهگذاری برگزیدهاند (یک صندوق ،دو صندوق ،ســه صندوق و غیره) معین شــود .اگــر چنین رفتار کنیم درمییابیم که رفتار 70درصد مشــارکتکنندگان با روش اکتشــافی شرطی 1ام n سازگار است. اگر خاطرتان باشــد ،نمودار 32-2نشان داد که میزان سرمایهگذاری در سهام میتواند با باالرفتن ســهم صندوقهای ســهام افزایش یابد .البته مشخص بود که تغییر در تعداد گزینههای انتخابی سرمایهگذاری ،کمتر از تغییر در تعداد گزینههای سرمایهگذاری پیشنهادی بود. هابرمــن و جیانــگ نیز نتیجهای مشــابه گرفتند .آنها نیــز در مطالعه خود به همبســتگی مثبت اما ضعیفی میان تعداد صندوقهای ســهام پیشــنهادی و تعداد صندوقهای منتخب دست یافتند .یک امکان میتواند این باشد که زمانی که تعداد
نمودار -34-2تعداد صندوقهای پیشنهادی و تعداد صندوقهایی که پساندازکنندگان آنها را برمیگزینند.
عموما طرحها دارای ده یا تعداد بیشــتر صندوق هســتند .عموم سرمایهگذاران تعداد یک تا 5صندوق را برمیگزینند .منبع: هابرمن و جیانگ ()2006
145
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
صندوقهای پیشــنهادی اندک اســت (مانند نمودار )33-2سرمایهگذاران ممکن است از تعداد صندوقهای سهام پیشنهادی تاثیر بپذیرند .اما اگر این تعداد افزایش یافت ،این تاثیرپذیری تقریبا از بین میرود. حال چه این یافته درســت باشد یا نباشد ،میتوان دریافت که سرمایهگذارانی یافت میشــوند که از این روشهای اکتشافی بهره میبرند .آنچه مشخص نیست آن است که آیا این روشها برای سرمایهگذاران روشهای بهینهای هستند یا خیر. البتــه اگرچه میتوان نمونههای اتفاقی موفقیتآمیــزی را در این میان دید ،اما به ســختی میتوان قبول کرد که مثال انتخاب نرخ مشارکت 10درصد یا تقسیم 75 درصد به 25درصد میان سهام و پول بهینه باشد. البته ممکن اســت مثال نرخ مشارکت 10درصد تقریبا به خوبی مقادیر بهینه مثال 9/34درصد یا 11/28درصد باشــد .شــاید هم افزایش مقدار سهام با تغییر تعداد صندوقهای پیشــنهادی چیز بدی نباشد؟ اینها سواالت مهمی هستند که در فصول آتی به آنها باز خواهیم گشت.
نمودار -35-2ســهم مشارکتکنندگان جدید که رفتار آنها متناسب با روش اکتشافی 1 / nام شرطی است، بدین معنا که سرمایهگذاری خود را بهطور مساوی میان چند صندوق تقسیم میکنند.
اقتصاد رفتاری
146
منبع :هابرمن و جیانگ ()2006
-8-2مطالعات بیشرت
میــان این فصل و فصل بعد در زمینه مطالعات بیشــتر در بخشهای 1-2و 2-2 همپوشانی وجود دارد .در این خصوص بهطور مشخص مطالعه مقاالت تورسکی و کانمن ( ،)1986 ،1981کانمن و تورسکی ( ،)1983رابین ( ،)1998کانمن ()2003 و تالر ( )2008ارزشــمند است .یکی از موضوعاتی که بالنسبه کوتاه مورد بررسی قرار گرفت ،موضوع جستجو بود. مقاله شانک ( )2009پیشرفت جدید در ادبیات این حوزه یعنی ارتباط جستجو و ضررگریزی را مطرح میسازد .برای اطالعات بیشتر در خصوص بازارها مطالعه مقاالت ورنون اســمیت ( )2003 ،2003شــروع مناسبی به شــمار میروند .اگر میخواهید اطالعات بیشــتری را در زمینه فرضیه چرخه زندگی و پسانداز بیابید، مقاالت شفرین و تالر ( ،)1998تالر ( ،)1990برونینگ و کراسلی ( )2001و بنارتزی و تالر ( )2007را در ابتدا مطالعه کنید.
-9-2سواالت مروری
147
فصل دوم :روشهای ساده اکتشافی برای انتخابهای پیچیده
-1اگر میخواهید یک تلفن موبایل ،ابزارآالت ،ماشین ،خانه یا کار جدیدی بیابید، چگونه جستجو میکنید؟ -2چرا شرکتی که میخواهد برای محصول خود تبلیغات کند ،ممکن است به فرضیه مقایسه تبادلی و حدگریزی عالقهمند باشد؟ -3آیا ممکن است آنا همزمان تحت تاثیر دو اثر مقایسه تبادلی و حدگریزی قرار گیرد؟ -4چرا زمان در اســتفاده از وابســتگی به مرجع مهم اســت؟ میزان احساس خوشــحالی کارول و آماندا را پس از یک روز ،یک مــاه و ...از دریافت گزارش کارگزار خود مقایسه کنید. -5آیا میتوانید تمامی روشهای اکتشافی را که در این فصل بیان کردیم لیست کنید؟ -6در مــورد این ادعا که «فرضیه عدم ضرر در خرید به معنای آن اســت که ارزشگذاری WTPقابل اعتمادتر از ارزشگذاری WTAاست» اظهارنظر کنید؟ -7چرا ما انتظار داریم که EGبزرگتر از WTAباشد؟ -8فرض کنید تمایل به پرداخت یک نفر برای یک کاال 10دالر و نقطه مرجع او 20دالر باشــد .آیا اگر کاال 13دالر شود ،او آن را خواهد خرید؟ این پاسخ چه چیزی به ما در مورد حراجهای فوقالعاده میآموزد؟ -9آیا این واقعیت که یک راننده تاکســی نه ساعت در روز کار میکند ،به این معناست که او سطح مرجع تعداد ســاعات برای کارکردن دارد؟ [نکته :شاید تابع مطلوبیت او در نه ساعت شیبدارتر شود .سطح مرجع تعداد ساعت کار میبایست از برخی متغیرهای برونزا مانند تعداد ساعت کار کردن دوستان او تاثیر پذیرد .اما آیا همیشه ممکن است که عوامل خارجی را از ترجیحات وی تفکیک کنیم]. -10با استفاده از مفاهیم جستجو ،اثرات مقایسهای و وابستگی به مرجع توضیح دهیــد که چرا وقتــی فردی که در حال جابجایی اســت ،زمانی که در مبدا قیمت آپارتمان حول و حوش 200.000دالر و در مقصد حوالی 300.000دالر اســت، تمایلی به خرید آپارتمان در مقصد ندارد؟ -11تصور کنید که آنا مالک خانه خود اســت و قیمت خانه در حال افزایش اســت .آیا او باید مخارج خود را افزایش دهد؟ حال فرض کنید که او پولش را در بازار سهام سرمایهگذاری کرده و قیمت سهام در حال پایین آمدن است .آیا او باید مخارج خود را کاهش دهد؟
فصل سوم انتخاب توام با ریسک «بدون ریســکترین طریقه دو برابر کردن پول آن است که یکبار آن را روی هم تا کرده و داخل جیبتان بگذارید». کین هوبارد
1
1- Kin Hubbard
149
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
انتخابهــای اقتصادی ،تقریبا همیشــه با نااطمینانیهایــی در مورد اینکه چه نتیجهای در پی خواهند داشــت ،همراه هستند .مثال شخصی را در نظر بگیرید که خواروبار میخرد ،بدون اینکه اطمینان داشــته باشــد مزه آن چقدر خوب خواهد بــود .او اتومبیلی نو خریداری میکند ،بدون اینکه بداند چگونه و برای چه مدتی کار خواهــد کرد؛ یک بلیط هواپیمایی میخرد ،بــدون اینکه بداند هواپیما تاخیر خواهد داشت یا خیر؛ خانه خود را بیمه میکند ،به این دلیل که نمیداند خانهاش مورد سرقت قرار خواهد گرفت یا نه؛ در بازار سهام سرمایهگذاری میکند ،بدون اینکه بداند ارزش سهام افزایش پیدا میکند یا کاهش. در فصل قبل دیدیم که عدم اطمینان و بالتکلیفی ،منجر به دلبخواهی شــدن انتخابهــا و تحت کنترل نبودن پیامدهای حاصل از آنها ،میشــود .آنچه در این فصل به دنبال آن هســتم ،بررسی جزئیات بیشتری از پیامدهای مهم دیگر ریسک است .قبل از شروع ،تمایزی وجود دارد که باید آن را شرح دهم. زمانی میتوانیم بگوییم فردی در وضعیت ریســک قرار دارد که آن فرد بداند چه چیزی میتواند رخ دهد و اینکه چقدر محتمل اســت .به عنوان مثال شخصی
اقتصاد رفتاری
150
روی پرتاب یک ســکه ،ده دالر شرطبندی میکند؛ او میداند که احتمال 50-50 برای رو یا پشــت آمدن وجود دارد و اگر رو بیاید 10 ،دالر برنده میشــود و در صورت پشــت آمدن 10 ،دالر میبازد .اما زمانی گفته میشــود که شــخص در وضعیت عــدم اطمینان قرار دارد که او قادر به دانســتن برخی از نتایج ممکن یا احتمال رخ دادنشــان نباشــد .به عنوان مثال شخصی که بلیط هواپیما رزرو کرده، بعید است که تمام تاخیرهای ممکن یا مشکالتی را که میتوانند رخ دهند و تجربه فرد را از پرواز تغییر دهند ،بداند. اغلب موقعیتهایی که با آنها روبهرو میشویم ،وضعیت عدم اطمینان هستند. حتی پرتاب یک سکه میتواند به روشهای مختلفی دچار تورش باشد .همچنین مدلسازی وضعیت عدم اطمینان بســیار سختتر از مدلسازی وضعیت ریسک بوده و بدون دانســتن تبعات ناشی از وجود ریسک ،نمیتوانیم زیاد در مورد عدم اطمینان تامل کنیم. بنابراین ،طبیعی است که بر وضعیت ریسک تمرکز کنیم و این کاری است که در این فصل قصد انجام آن را دارم .این روند باعث میشــود که بر روی آنچه در پی آن هستیم ،کنترل داشته باشــیم و همانطور که خواهید دید ،موارد قابل تامل زیادی را برایمان به ارمغان خواهد آورد .اما زیاد مایوس نباشید ،زیرا در فصلهای 5و ،9به بررسی موضوع انتخاب در شرایط عدم اطمینان باز خواهیم گشت.
-1-3مطلوبیت انتظاری
برای تشــریح برخی از موضوعات ،شخصی به نام «آلن» را در نظر بگیرید که در حال تصمیمگیری برای بیمه کردن یا بیمه نکردن اتومبیل خود است .جدول 1-3 انتخابهای ممکن برای او را بهطور خالصه نشان میدهد. این نوعی از انتخاب توأم با ریسک است ،زیرا به یقین نمیداند که آیا اتومبیل او به ســرقت خواهد رفت ،دچار تصادف خواهد شد یا اینکه آیا از او برای اثبات داشتن بیمه سوال خواهد شد یا خیر.
جدول 3-1نتایج ممکن خرید بیمه توسط آلن
احتمال
سرقت اتومبیل
تصادف اتومبیل
0/05
عدم سرقت ،تصادف یا متوقف متوقف شدن توسط پلیس شدن توسط پلیس
0/05
0/10
0/80
ثروت فرد در صورت خرید بیمه کامل 61دالر
61دالر
61دالر
61دالر
بیمه سرقت
64دالر
14دالر
64دالر
64دالر
عدم بیمه
20دالر
20دالر
30دالر
70دالر
151
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
او 20دالر پــول و یک اتومبیل به ارزش 50دالر (در صورت تمایل میتوانید ایــن ارقام را در 1000دالر ضرب کنید) دارد .هزینه بیمه کامل 9دالر اســت که در نتیجه آن ،ثروت فرد 61=20+50-9دالر خواهد شــد .هزینه بیمه سرقت تنها 6دالر اســت ،اما اتومبیل را در برابر تصادف بیمه نمیکند .عدم بیمه هیچ هزینهای ندارد ،ولی او را در مقابل سرقت ،تصادف و جریمه 40دالری توسط پلیس به دلیل نداشتن بیمه ،آسیبپذیر میکند .آیا او باید اتومبیل خود را بیمه کند؟ ما معموال میبایســت عالقهمند به چیزهایی باشیم که چشمانداز (دورنما) نامیده میشوند .یک چشمانداز ،لیستی از احتمال چیزهایی که رخ میدهند ،به همراه پیامد پولی آنها در صورت رخدادشــان است .در مثال بیمه سه چشمانداز وجود دارد :چشمانداز بیمه کامل که در آن احتمال داشتن 61دالر برابر 1است؛ که بهصورت ( )1,$61نوشته میشود .چشمانداز بیمه سرقت که در آن با احتمال 0/95او دارای 64دالر و با احتمال 0/05دارای 14دالر ثروت خواهد بود؛ که بهصورت(0.05 ,$14؛ )0.95, $64نوشــته میشود ،و باالخره چشــمانداز عدم بیمه که در آن با احتمال 0/1او دارای 20دالر ،با احتمــال 0/1دارای 30دالر و با احتمال 0/8دارای 70دالر خواهد بود؛ که ب ه صورت ($0.8 , $70؛$0.1 . $30؛ )0.1 ,$20نوشته میشود. بهطور کلی میتوانیم یک چشــمانداز را با لیست ) (P1, x1; P2 , x 2 ;…,Pn ,x n بنویسیم ،که در آن Pi ،احتمال به دست آوردن پیامد پولی xiاست. ما به این دلیل به چشماندازها عالقه داریم که اینها همان چیزی هستند که یک شــخص باید انتخاب کند .در مثال بیمه ،آلن باید تصمیم بگیرد که «بیمه کامل» را انتخاب کند ،یا «بیمه ســرقت» یا «عدم بیمه» را .بنابراین ،احتیاج به مدلی داریم که
اقتصاد رفتاری
152
نشان دهد افراد چگونه چشماندازها را انتخاب میکنند .روش استاندارد ،استفاده از مطلوبیت انتظاری است .برای محاسبه مطلوبیت انتظاری ،از تابع مطلوبیت uکه پول را به مطلوبیت تبدیل میکند ،استفاده میکنیم .این همان تابع مطلوبیتی است که در فصل قبل دیدیم و دقیقا همانند قبل به منظور سهولت انجام کار ،از چیزهای دیگر غیر از پول صرفنظر میکنیم .بنابراین اگر آلن مقدار xپول داشته باشد ،مطلوبیت او )u(xاســت .مطلوبیت انتظاری چشــمانداز ) A = ( P1, x1; P2 , x 2 ; …;Pn , x nبا استفاده از فرمول زیر به دست میآید: n ) U(A) = ∑ Pi u(x i () 1-3 i =1 ســپس میتوانیم پیشبینی کنیم که مردم چشــماندازی را انتخاب میکنند که بیشــترین مطلوبیت انتظاری را داشته باشــد .این به ما راهی ساده برای پیشبینی انتخاب افراد در شرایط ریسک نشان میدهد. برای مالحظه چگونگی کارکرد قاعده فوق ،در مثال بیمه ،به مقایسه انتخابهای آلن با ســه تابع مطلوبیت مختلف ممکن میپــردازم .جدول 2-3مقادیر عددی و نمودار 1-3شکل آنها را نشان میدهد .با تابع مطلوبیت خطی مالحظه میکنیم که بیمه سرقت ،بیشترین مطلوبیت انتظاری را به همراه خواهد داشت .اگر تابع مطلوبیت به اندازه کافی مقعر باشد ،بیمه کامل بیشترین مطلوبیت انتظاری را حاصل میکند؛ و اگر تابع مطلوبیت به اندازه کافی محدب باشد ،عدم بیمه بیشترین مطلوبیت انتظاری را دارد .مثال نشان میدهد که چگونه چشماندازههایی که باالترین مطلوبیت انتظاری را دارند ،به شکل تابع مطلوبیت بستگی خواهند داشت .برای تشریح چگونگی آن، ابتدا باید امید ریاضی یا ارزش انتظاری چشمانداز Aرا بهصورت زیر تعریف کنم: n () 2-3 V(A) = ∑ Pi X i i =1
جدول -2-3مطلوبیت انتظاری آلن بستگی به شکل تابع مطلوبیت او دارد. انتخاب پیشبینی شده
مطلوبیت انتظاری در صورت انتخاب عدم بیمه
بیمه سرقت
بیمه کامل
بیمه سرقت
61
61/5
61
بیمه کامل
76/9
77/9
78/1
عدم بیمه
81
78
74/4
تابع مطلوبیت
: u(x) = xخطی : u(x) = 10 xمقعر
: u(x) = x 2 / 50محدب
نمودار -1-3ســه تابع مطلوبیت :تابع مطلوبیت مقعر ،ریسکگریز بودن آلن ،محدب آن ریسکپذیر بودن و خطی آن ریسک خنثی بودن آلن را نشان میدهند
احتمال پایینتر بودن ثروت از مقدار انتظاری
حداکثر مقدار ممکن
حداقل مقدار ممکن ارزش انتظاری
بیمه
0/00
61
61
61
بیمه کامل
0/05
64
14
61/5
بیمه سرقت
0/20
70
20
61
عدم بیمه
تنها تفاوت معادله ( )1-3و ( )2-3در این اســت کــه در ( )2-3پیامد پولی را به مطلوبیت تبدیل نکردهایم .این به آن معنی اســت که پیامد پولی انتظاری را در عوض مطلوبیت انتظاری به دست میآوریم .در مثال ،بیمه سرقت بیشترین ارزش انتظاری را دارد .با اینکه انتخاب چشماندازی که بیشترین ارزش انتظاری را دارد ،بهترین کار است، اما امری واضح نیست .زیرا آلن خواهد خواست که ریسکی بودن هر چشمانداز را نیز در نظر بگیرد .تبادل بین ارزش انتظاری و ریسک در نمودار ( )3-3نشان داده شده است .با بیمه کامل ،آلن میداند پیامد او 61دالر است ،که هیچ ریسکی در آن وجود ندارد .زیرا در هر حالت ثروت او 61دالر اســت و ممکن است آلن آن را دوست داشته باشد .در واقع او آن را به قدری دوست دارد که برای رسیدن به آن حاضر است 0/5دالر ارزش
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
جدول -3-3ارزش انتظاری و ریسک انتخابهای مختلف (اعداد به دالر)
153
اقتصاد رفتاری
154
انتظاری را فدا کند .در چنین حالتی میگوییم او ریســکگریز است .یک فرد موقعی ریسکگریز است که مقدار معین و مطمئن از پول را به ارزش انتظاری یک چشمانداز که دقیقا با آن مقدار معین پول برابری میکند ،به منظور اجتناب از ریسک ترجیح دهد. در نقطه مقابل ممکن است آلن قمار کردن را دوست داشته باشد و عدم بیمه را انتخاب کند .زیرا در این انتخاب بیشترین ریسک نهفته است .در این حالت او را ریسکپذیر میگویند .یک شخص موقعی ریسکپذیر است که چشمانداز ریسکی را به چشمانداز مطمئن ،که هر دو دارای ارزش پولی یکسان هستند ،ترجیح دهد .اینکه آلن ریسکگریز یا ریسکپذیر است ،به انحنای تابع مطلوبیت او بستگی دارد.اگر تابع مطلوبیت او مقعر باشد ،در صورتی که ثروت او کم شود ،در مقایسه با حالتی که ثروت او به همان اندازه زیاد میشود ،مقدار مطلوبیت از دست رفته او در اثر کاهش ثروت ،بیشتر از مطلوبیت کسب شده او در صورت افزایش ثروت است. بنابراین ترجیح نمیدهد برای بهدســت آوردن یک عایدی ،خود را در معرض ریسک زیان قرار دهد ،لذا او ریسکگریز است .اگر تابع مطلوبیت او محدب باشد، در صورتی که ثروت او کم شــود ،در مقایسه با حالتی که ثروت او به همان اندازه زیاد شــود ،مقدار مطلوبیت از دست رفته او در اثر کاهش ثروت کمتر از مطلوبیت کسبشده او در صورت افزایش ثروت است .بنابراین ترجیح میدهد برای بهدست آوردن عایدی ،خود را در معرض ریسک زیان قرار دهد و لذا او ریسکپذیر است. پس انحنای تابع مطلوبیت چیزهای زیادی را نشان میدهد .دو معیار شناخته شده و عمومی برای اندازهگیری ریسکگریزی وجود دارد :یکی معیار ریسکگریزی مطلق و دیگری معیاری ریسکگریزی نسبی است .خیلی مهم نیست که دقیقا بدانید که اینها چه هستند ،ولی فرمولهای آنها بهصورت زیر است:
) : rur = − x u′′(xریسکگریزی نسبی )u(x
") : rua = − u(xریسکگریزی مطلق ')u(x
که در آن ) u ′(xو ) u ′′(xمشــتق اول و دوم تابع مطلوبیت نســبت به xاست. اگر آلن ریســک خنثی باشد u(x)=xو مقدار ریســکگریزی نسبی و مطلق برابر
صفر است و اگر ریسکگریز باشــد ،مقادیر فوق مثبت بوده و اگر ریسکگریزتر باشــد ،مقادیر فوق بزرگتــر خواهند بود .روشهای متفاوتی بــرای اندازهگیری ریسکگریزی وجود دارد (روش تحقیق 1-3را مالحظه کنید). اقتصاددانان دوستدار سادهسازی هستند و بنابراین دو تابع مطلوبیت مورد توجه ویژه است؛ چرا که آنها بیانگر ریسکگریزی مطلق ثابت ( )CARAو ریسکگریزی نسبی ثابت ( )CRRAهستند .حتی خیلی مهم نیست که شما بدانید آنها چه هستند، ولی شکل آنها بهصورت زیر است: x1−r r u
1 − rur
= )CRRA :U(x ) Uv ( x )J(x
rur = − x
روش تحقیق 1-3 اندازهگیری ریسکگریزی با توجه به اینکه ریســک اساس بسیاری از تصمیمگیریها در اقتصاد است، ضروری است که سطح ریسکگریزی را بدانیم؛ حتی اگر عالقهمند به چگونگی واکنش شــخص به ریسک نباشیم .روشهای بسیار زیادی برای اندازهگیری ریسکگریزی وجود دارد که با برخی از آنها در طول این فصل آشنا خواهیم شد .ایده اصلی در اغلب این روشها یکسان است: انتخابهای افراد مشــاهده میشــوند و آنــگاه برای تخمیــن پارامترهای
155
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
زیبایی تابع CARAو CRRAدر این است که احتیاج به دانستن تنها یک عدد هستیم و آن هم سطح ریسکگریزی است .پس از آن میتوانیم انتخاب توام با ریسک را مدلسازی کنیم ،زیرا تابع مطلوبیت را میدانیم و میتوانیم مطلوبیت انتظاری را برای یافتن حداکثر مطلوبیت بهکار ببریم .جای تعجب نیست که مطلوبیت انتظاری روشی اســتاندارد برای مدلسازی انتخاب در شرایط ریسکشده است .اگر سطح ریسکگریزی آن را بدانیم ،میتوانیم انتخاب او را در هر چشمانداز پیشبینی کنیم.
) u"( x
ت rua = −وارد تابــع مطلوبیت CARAیا CRRAمیشــوند .تفاو ) u '( x روشها ،در انتخابهای مشاهده شده است .الزم به بیان نیست که تجربیات آزمایشــگاهی یکــی از روشهای بهکار گرفته شــده اســت .در این روش چشــماندازهایی با مقدار پول اندک آزمایش میشوند .در روشهای تجربی میتوان ریسکگریزی را در بازار بیمه دارایی انجام داد .در این حالتها میتوان ب روی چشــماندازهایی با مقادیر پول نسبتا کم و زیاد را مشاهده کرد انتخا (بخش 7-3را مالحظه کنید). یک روش جالب و متفاوت برای اندازهگیری ریســکگریزی ،توســط چتی ( )2006ارائه شده است .این روش انتخاب روی چشماندازها را بهکار نمیبرد، بلکه در عوض توجهش مســتقیما به اندازهگیری انحنای تابع مطلوبیت )u(x a
اقتصاد رفتاری
156
r
اســت و آن چیزی اســت که ما میخواهیم با آن ruیا ruرا محاسبه کنیم؛ چرا که هر چقدر ) u(xانحنای بیشــتری داشــته باشد ،ریسکگریزی بیشتر شخص را نشان میدهد .انحنای ) u(xبا مشاهده عرضه کار تخمین زده شده اســت .برای تشــریح چگونگی انجام این کار ،هر چقدر انحنای ) u(xبیشتر باشــد ،فرد از داشتن پول بیشتر زودتر ارضاء میشود .یعنی شخص با داشتن پول کافی ،چندان تمایل به داشتن پول بیشتر ندارد .اگر افرادی با داشتن پول کافی ارضاء شــوند ،آنها تمایلی به پذیرش ریســک از دست دادن پول برای بهدست آوردن پول بیشتر نشان نمیدهند .بنابراین ،این نوع افراد ریسکگریز هســتند و هیچ تمایلی برای افزایش درآمد خود ندارند و لذا اگر دستمزدها باال باشــند ،آنها تمایلی به کار اضافی ندارند .امــا با نگاه به واکنش افراد به تغییر دستمزدها ،میتوان ریسکگریزی را تخمین زد .مشکلی که اقتصاددانان با آن مواجه هســتند ،این است که مطالعات مختلف نتایج خیلی مختلفی از ریسکگریزی ارائه میدهند .به عنوان مثال ،چتی تخمین میزند که باید rur کمتر از دو باشد .در حالیکه برخی آن را 1000تخمین زدهاند .این امر نشان میدهد که هیچ معیار واقعی ریســکگریزی که بتواند آن را برای حالتهای مختلف اندازهگیری کند ،وجود ندارد.
بنابراین مطلوبیت انتظاری ،طریقه شــفاف و ســادهای را برای فهم چگونگی تصمیمگیری افراد در مواجه با ریسک ارائه میدهد .با توجه به سادگی بیش از حد آن ،این ســوال پیش میآید که :آیا آن تمام مقولههای موثر در تصمیمگیری را در بــر میگیرد که در پیشبینی و مدلســازی تصمیمات دقیقا از یک عدد که حاصل مطلوبیت انتظاری اســت ،تبعیت کنیم؟ تنها راه فهم این مســئله ،بررسی و تحلیل دادههاســت .برای شروع میتوان یکســری از مثالها را ارائه کرد که داللت بر آن دارنــد که مطلوبیت انتظاری نمیتواند هر آنچه مشــاهده میکنیم را توضیح دهد. این مثالها مقدمهای هســتند که میگویند باید به چیزی فراتر از مطلوبیت انتظاری بیاندیشیم .با مثالهایی که ارائه میشود ،شما تشویق به انجام انفرادی آنها میشوید که چه چیز را و چرا انتخاب میکنید.
-1-1-3تناقص آ ِلی
1
() 4-3
)0 / 33 U (2500) >0 / 34 U (2400
1- Allais Paradox
157
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
چشــماندازههای جدول 4-3را در نظر بگیرید .وقتی از افراد پرســیده میشود که بیــن Aو Bانتخاب کنند ،اغلب چشــمانداز Bرا انتخــاب میکنند .وقتی به آنها گفته میشــود بین Cو Dانتخــاب انجام دهند ،آنها Cرا انتخــاب میکنند .این انتخابها قابل درک هســتند ولی با نظریه مطلوبیت انتظاری ســازگار نیستند ؛ که اغلب به تناقض آلِی معروف هســتند .برای مالحظه تناقض بودن ،مالحظه میکنید که چشــمانداز Cاز Aو چشــمانداز Dاز Bبا حذف احتمال 0/66و با بهدست آوردن 2400بهدســت آمده است .حاال اگر آلن Bرا به Aترجیح دهدU(0) = 0 ، در نظر بگیرید) خواهیم داشت: rua ,rur > n که با حذف 0/66احتمال بهدست آوردن 2400داریم: a r ( )3-3 ru ,ru همینطور او Cرا به Dترجیح میدهد ؛ یعنی داریم:
اقتصاد رفتاری
158
دو رابطه 3-3و 4-3میتوانند بهطور همزمان برقرار باشــند .چه چیزی سبب تناقض آلِی شــده است؟ در انتقال احتمال 0/66بهدست آوردن ( 2400یعنی بردن ) 0 / 66 U(2400به ســمت چپ) مفهومی نهفته اســت و آن اینکه انتقال بهدست آوردن 2400با احتمال 0/66برای چشمانداز Bمهمتر از Aاست ،زیرا تبدیل یک چشمانداز مطمئن به ریسکی بهتر از تبدیل یک چشمانداز ریسکی به ریسکی است. با توجه به این تعمیم میتوان گفت :شــواهد نشان میدهد مردم نتایجی را که مطمئن (بدون ریســک) حس میکنند ،به نتایجی که ممکن یا احتمالی هســتند، ترجیح میدهند .به این رابطه اصطالحا اثر اطمینان میگویند. اثر اطمینان حتی در مواردی که نتایج مطمئن نیستند ،قابل کاربرد است .جدول 5-3را در نظر بگیرید که شــامل 4چشمانداز است .اغلب مردم Fرا به Eو Gرا به Hترجیح میدهند ،که باز هم انتخاب ناسازگار با تئوری مطلوبیت انتظاری ،ولی ســازگار با اثر اطمینان است .زیرا بهدست آوردن چیزی با احتمال 0/9مطمئنتر از بهدست آوردن آن با احتمال 0/45است و اینکه چه چیزی مطمئنتر است ،بستگی به مورد و موضوع دارد. جدول -4-3تناقض آلِی ،اغلب مردم Aرا به Bو Cرا به Dترجیح میدهند. مقدار با احتمال نتایج
چشم انداز A
2500دالر با احتمال 0/33
2400دالر با احتمال 0/66
B
2400دالر مطمئن
-
C
2500دالر با احتمال 0/33
صفر دالر با احتمال 0/67
D
2400دالر با احتمال 0/34
صفر دالر با احتمال 0/66
صفر دالر با احتمال 0/01
جدول -5-3نزدیک به اثر اطمینان ،اغلب مردم Fرا به Eو Gرا به Hترجیح میدهند مقدار با احتمال نتایج
چشمانداز E
6000دالر با احتمال 0/45
صفر دالر در غیر اینصورت
F
3000دالر با احتمال 0/9
صفر دالر در غیر اینصورت
G
6000دالر با احتمال 0/001
صفر دالر در غیر اینصورت
H
3000دالر با احتمال 0/002
صفر دالر در غیر اینصورت
-2-1-3ریسکگریزی
چشــماندازهای جدول 6-3را مالحظه کنید .هر شخصی که چشمانداز Iرا به Jو Jرا به Nترجیح دهد ،ریســکگریز است .آنها چشمانداز مطمئن صفر دالر را به چشماندازی که ارزش انتظاری آن بیشتر از صفر دالر است ،ترجیح میدهند .هرچه بیشتر به پایین لیست برویم ،مشــاهده میکنیم کسی که ریسکگریزتر است ،باید چشــمانداز Iرا به چشماندازهای پایینتر ترجیح بدهد .اغلب مردم چشمانداز Iرا به Jترجیح میدهند (روش تحقیق 2-3را مالحظه کنید) .بهطور کلی اغلب مردم ریســکگریزی خود را از طریق قمارهای نســبتا کوچکتر نشان میدهند .این در نوع خود سازگار با مبحث مطلوبیت انتظاری است .مشکل موقعی بروز میکند که بخواهیم رفتار ریسکی فرد را در مورد انتخاب او از میان چشماندازهایی که مقدار پول در آنها ارقام درشتی است ،استنباط کنیم. فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
روش تحقیق 2-3 پول یا چیز دیگر در مطالعات آزمایشــگاهی اغلب از محرکهای پولی و مالی برای افراد مورد مطالعه استفاده میشود .یعنی در انتهای آزمایش به آنها پول نقد داده میشود و با توجه به اطالعاتی که به آنها در ازای وعده پرداخت پول نقد داده میشود، آزمودنیها انگیزه کافی برای تفکر درباره نحوه انتخاب پیدا میکنند .توجیه این امر برای اقتصاددانان ساده است؛ زیرا پول واحد مبادله و جانشینی ساده برای سایر کاالهاست .شاید این سوال پیش آید که افراد در مطالعه آزمایشگاهی در موارد غیر پولــی رفتار متفاوتی در پیش میگیرند یا خیر؟ تاکنون با مواردی مواجه شدهایم که از شکالت در کنار پول استفاده شده است ،ولی این مورد به سوالی که مد نظر است جواب کافی نمیدهد .آنچه نیاز داریم آزمایشی است که آزمودنی در آن یکبار در مواجهه با انگیزه پولی رفتارش بررســی شود و یک بار دیگر نیز در مواجهه با انگیزه غیر پولی رفتارش مورد بررسی قرار گیرد. هاریسن ،لیست و توئه ( )2007چنین مطالعهای را درباره ریسکگریزی انجام
159
اقتصاد رفتاری
160
دادهاند .این آزمایش در یک مرکز در فلوریدا انجام شد .در این آزمایش آزمودنی باید بین چشمانداز پولی و غیر پولی (شکالتها سکه شکل) انتخاب میکرد. شکالتهای سکهای شکل دارای ارزش خردهفروشی 40دالر 125 ،دالر200 ، دالر و 350دالر بودند .جوایز پولی نیز طوری طراحی شده بودند که ساختاری همانند فوق داشــته باشد .محققان مذکور تخمین مشابهی از ریسکگریزی، در هر دو حالت وجود چشــمانداز پولی یا غیر پولی برای آزمودنی ،بهدست آوردند .پاسخ سوال ما طبق این مطالعه این است که هرگاه آزمودنیها با محرک (انگیزاننده)های غیر پولی مواجه میشوند ،رفتار متفاوتی نشان نمیدهند .در این نتیجهگیری یک محدودیت وجود دارد ،که احتیاج به تشریح دارد. دو ســناریو از محرکهای غیر پولی در این مطالعه وجود داشــت .در یکی ارزشگذاری پولی شکالتهای سکهای شکل برای آزمودنی روشن (توضیح داده) شــده بود ،ولی در دیگری خیر .در حالت اول ارزشگذاری پولی آنها بســیار ســاده بوده ،ولی در حالت دیگر ،که ارزشگذاری پولی آنها سخت ش آنها برای آزمودنی نامطمئن بود .رفتار مبتنی بر تمایل به ریســک بود ،ارز آزمودنی در مواجهه با حالتی که محرک پول بود ،نسبت به حالت شکالتهای سکهایشکل ،که به سادگی قابل ارزشگذاری به پول بودند ،یکسان بود .ولی در مواجهه با شکالتهای سکهایشکل ،که به سادگی قابل ارزشگذاری به پول نبودند ،آزمودنیها رفتار ریسکگریزانهتری نشان میدادند. این مطالعه نشــان میدهد که اگر افــراد در مواجهه با فعالیتهایی که نتیج ه آن در معرض ریسک اســت نامطمئن باشند ،رفتار ریسکگریزیتری نشان میدهند .باید توجه داشته باشید که این مورد را تنها با استفاده از جوایز غیر پولی میتوانیم دریابیم.
برای توضیح بیشــتر تصور کنید آلن 10دالر ثروت دارد و چشمانداز Iرا به K
ترجیح میدهد؛ یعنی:
)U )100( > 0 / 5 U(0) + 0 / 5 U(225
اگر U)0( =0و U)100( =100باشــد ،در اینصورت بایستی U)225( 0 / 5 U(125) +0 / 5 U( 350است. مقدار با احتمال آن
چشم انداز
صفر دالر مطمئن
-
J
از دست دادن 100دالر با احتمال 0/5
به دست آوردن 105دالر با احتمال 0/5
K
I
از دست دادن 100دالر با احتمال 00/5
به دست آوردن 125دالر با احتمال /5
L
از دست دادن 100دالر با احتمال 00/5
به دست آوردن 200دالر با احتمال 0/5
M
از دست دادن 22دالر با احتمال دالر 0/5
به دست آوردن 375دالر با احتمال /5
N
از دست دادن 600دالر با احتمال 0/5
به دست آوردن 36میلیون دالر با احتمال 0/5
مقــدار ( U)125را نمیدانیم .اما میدانیم کــه U )100( =100و )225( =199 Uاســت لذا میتوان استنباط کرد که U )125(>199است یعنی U )350( ≤ 279 است .فرض کنید که U)350(=279است و آلن ثروتش 350دالر است و همچنان Iرا به Kترجیح میدهد این بدین معنی است که؛
)U( 350) >0 / 5U(250) + 0 / 5U(475 دوبــاره مقدار ( U)250را نمیدانیم .ولی میدانیم که U)250( > 215اســت. بنابراین U)475( ≤343اســت .با این روش میتوان نقاط مختلف نمودار فوق را بهدست آورد.
161
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
جدول -6-3چشماندازهایی که میتوانند منتهی به آخرین حد ریسکگریزی شوند
نمودار - 2-3از تابع مطلوبیت شخصی که با افزایش ثروتش ،چشمانداز Iرا به Kترجیح میدهد ،چه استنباطی میتوان داشت؟
اقتصاد رفتاری
162
نکته مهمی که در نمودار 3-2باید به آن توجه کرد ،انحنای آن است .با حرکت از صفر به 100دالر ،مطلوبیت 100را دارد .ولی با حرکت از 600به 700دالر ،مطلوبیت 40را دارد .بنابراین ،احتیاج به تابع مطلوبیتی داریم که انحنای آن برای ســطوح ثروت پایین اینچنین باشد تا ترجیح Iبرای آلن ،قابل فهم باشد .مسئله این است که هنگامیکه شروع به دادن انحنا به آن میکنیم ،باید این انحنا دادن را ادامه دهیم .این انحنا دادن نسبی تابع مطلوبیت ،برای بختآزماییهای بزرگتر نتایجی را در بر دارد .برای نشان دادن آن، اگر U)225( =199باشــد ،با استدالل فوق اگر این کار (انحنا دادن) را ادامه دهید ،باید به U)600( 0باشد ،و D(L)≥0اگر L 0 L w 2میشــود که به معنی بدبین بودن آلن است؛ زیرا به احتمال نتیجه بد وزن بیشتری میدهد .اگر π (0 / 5) > 0 / 5باشد w1 < w 2 ،است و آلن خوشبین است، زیرا به احتمال نتیجه خوب وزن بیشتری میدهد .نمودار 8-3نشان میدهد با توجه به وزنهایی که توسط رابطه 6-3داده شده ،ابتدا خوشبینی را مشاهده میکنیم؛ که با دادن وزنهای احتمال به احتمالهای کمتر ظاهر میشود. برای نشــان دادن مطلوبیت انتظاری وابســته به رتبه ،جدول 11-3را در نظر بگیرید که تناقض آلِی در آن با u(x)=xظاهر شــد .واضح اســت که برای بخش عمده وزن احتمالهای داده شــده ،اثر چندانی دیده نمیشــود .تنها استثنا مربوط به چشــمانداز Aاست ،که احتمال 0/01نتیجه بد ،با وزندهی احتمال ،به 0/088 افزایش یافته اســت .این خوشبینی است و برای ترجیح چشمانداز Bبه Aکافی اســت؛ بنابراین تناقض آلِی میتواند با اتــکا به خوشبینی ،از طریق افزایش وزن احتمال نتیجه بد یعنی صفر دالر ،عملی شــود .برای کاملتر شدن بحث ضروری است نگاهی به منحنیهای بیتفاوتی در مثلث احتمال داشته باشیم. جدول 11-3مطلوبیت انتظاری وابسته به رتبه و تناقض آلِی ،هنگامیکه u(x)=xاست اگر γ =1
γ =0 / 61
چشمانداز
w1
w2
w3
مطلوبیت
w1
w2
w3
مطلوبیت
A
0/01
0/66
0/33
2409
0/088
0/577
0/334
2221
B
0
1
0
2400
0
1
0
2400
C
0/67
0
0/33
825
0/666
0
0/334
836
D
0/66
0/34
0
816
0/661
0/339
0
815
اگر γ =0باشــد ،چشــمانداز Aبه Bو Cبه Dترجیح داده میشوند .اگر γ =0 / 61باشد ،چشمانداز Bبه Aو Cبه Dترجیح داده میشود.
نمودار 9-3نشــان میدهد آنها در ظاهر چگونه هستند .منحنیهای بیتفاوتی در این حالت شکل چتری و موازی ندارند ،بلکه Sشکل هستند« .مدلهای ندامت (ناکامی)» و «مطلوبیت انتظاری وابســته به رتبه» تنهــا برای توضیح عدم کارکرد نظریه مطلوبیت انتظاری نیســتند ،بلکه در مواردی دیگر نیز قابل کاربرد هســتند، که در قســمتهای بعدی با تلفیق این دو مدل به مواردی دیگر غیر از مطلوبیت انتظاری پرداخته میشود. نمودار -3-9منحنیهای بيتفاوتی در تناقض آلِی با مطلوبیت رتبهای
-3-3وابستگی به مرجع و تئوری چشمانداز
بیشتــر مطالب بخشهای قبل به بازنگری مطلوبیت انتظاری و اهمیت عدم تقارن بین زیانها ،عایدیها و نقاط مرجع گذشــت .چگونه میتوان آنها را بســط داد تا در انتخاب شــرایط ریسک مفید باشند؟ برای انجام آن بهتر است نظریه چشمانداز را مورد بررســی قرار دهیم (روش تحقیق 4-3را نگاه کنید) .یکی از اجزای مهم تئوری چشــمانداز ،مربوط به نقطه مرجع است که کدام نتیجه را نقطه مرجع تلقی
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
177
کنیم تا از زیان یا عایدی نسبت به آن نقطه صحبت کنیم .اگر xثروت آخر (نهایی) فرد و rسطح مرجع ثروت باشد ،چنانچه r≤xباشد ،در اینصورت ) V(xرا عایدی و اگر x α, β > 0
باشد ریســکگریزی روی عایدیها (بردها) و ریسکپذیری روی باختها را نشان میدهد و نهایتا اگر؛ γ, δ AB
٪10
قیمتگذاری بیش از حد برای شرطبندی $و AA
AC>AA,AC>AB
٪65/5
قیمتگذاری کمتر از حد شرطبندی Pو AB
AC>AA,AB>AC
٪6/1
قیمتگذاری بیش از حد شرطبندی $و قیمتگذاری کمتر از حد شرطبندی P
AC>AA,AB>AC
٪18/4
نمونه ،محدود به آزمودنیهایی میشود که ABرا کامال به AAترجیح دادهاند و چشمانداز AAرا بیشتر از 8دالر و ABرا کمتر از آن قیمتگذاری کردهاند.
در جدول 16-3درصد انتخاب هر طبقه را نشــان دادهایم .مالحظه میشــود که بیشــترین ترجیح معکوس در این مطالعه مربوط به قیمتگذاری بیش از حد شرطبندی $اســت .تنها 10درصد ترجیحات معکوس مربوط به انتقالناپذیری ترجیحات اســت .بنابراین ،پذیرفتنی اســت که بخش اعظم ترجیحات معکوس
197
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
میتواند ترجیحات معکوس را توضیح دهد ،زیرا تفاوت بسیار زیادی بین خواستن از آلن برای قیمتگذاری یک چشــمانداز با خواستن از او برای انتخاب از میان دو چشمانداز وجود دارد. به منظور تعقیب بیشــتر این بحث ،تورسکی و همکاران او چیز مطمئن را نیز تحت عنوان چشــمانداز ( ACجدول )15-3وارد کردند و از آزمودنیها خواستند بیــان کنند که آنها کدامیک از چشــماندازهای AAیا ACو ABیا ACرا ترجیح میدهند؟ برای فهم چرایی سودمند بودن پاسخ آنها ،فرض کنید آلن چشمانداز AB را به AAترجیح میدهد در حالیکه چشمانداز AAرا بیشتر از 8دالر قیمتگذاری میکند و چشــمانداز ABرا کمتر از 8دالر .این حالت ترجیحات معکوس است. جدول 16-3خالصه چهــار حالت ممکن را که در هنگام تصمیمگیری آلن برای ACمیتواند رخ دهد ،نشــان میدهد .برای مثال اگر چشــمانداز AAرا به ACو ACرا به ABترجیح دهد ،ترجیحات او انتقالپذیر تلقی میشــود .اگر در عوض چشــمانداز ACرا به ABو AAترجیح دهد ،ترجیحات به اشــتغالپذیری شبیه است .اما قیمت باالتری را برای شرطبندی $و چشمانداز AAدذ نظر گرفته است.
اقتصاد رفتاری
198
ناشی از ثبات رویه (نحوة ارائه آزمایش) است .برای توضیح چرایی اهمیت ثبات رویه ،بهنظر میرســد دو اثر شامل ســازگاری یا مقیاس هماهنگی و اثر شهرت مناسبتر باشد. سازگاری یا مقیاس هماهنگی جایی است که اهمیت یک بعد از چشماندازی، مثال احتمال یا پولی که میتواند از چشــمانداز حاصل شــود ،هماهنگ با تصمیم فردی که از او خواســته میشود آزمایش را انجام دهد ،افزایش داده شود .بنابراین وقتی از آلن خواســته میشود روی شــرطبندی $قیمت بگذارد ،توجه او بیشتر معطوف به کســب بیشترین پیامد میشود و این ســبب میشود که او آن را بیش از حد قیمتگذاری کند .اثر شــهرت یا برجســتگی جایی اســت که یک بعد از چشمانداز ،بسته به موقعیت و هدف برجست ه میشود .به عنوان مثال ،وقتی که آلن چشــماندازها را با هم مقایسه میکند ،احتماالت در یک چشمانداز خیلی برجسته میشــوند .بنابراین ،وقتی از آلن خواسته میشود بین شرطبندی Pو شرطبندی ،$ انتخاب انجام دهد ،او متمرکز به احتماالت باالتر شرطبندی pمیشود. آشکار بهنظر میرسد که «ثبات رویه» در توضیح چرایی مشاهدات «ترجیحات معکوس» مناسب باشد آیا با همه این توضیحات که تا به حال آورده شده ،میتوان انتقالناپذیری ترجیحات را کنار گذاشت؟
-2-4-3تئوری ندامت
در مطالعه تورســکی و همکاران تقریبا 10درصد انتخابها یادآور انتقالناپذیری ترجیحات است .این درصد ممکن است پایین بهنظر برسد .یا اگر جور دیگر فکر کنیم ،میتوانیم درصد خیلی بیشتری بهدست بیاوریم .به عنوان مثال لومس ،استارمر و ساگدن ( )1991از آزمودنیها درخواست کردند از میان چندین چشمانداز مانند جدول 15-3انتخاب انجام دهند .آنها متوجه شدند که تنها 36درصد افراد همیشه انتخابی ســازگار بــا انتقالپذیری ترجیحات انجام میدهنــد و اغلب افراد بهطور معنیداری انتخابی سازگار با انتقالناپذیری ترجیحات انجام میدهند. شــاید به این رویکرد شک کنید و این سوال برایتان پیش آید که آیا این ناشی از اشــتباه در انتخاب افراد به دلیل گزینش از میان چشــماندازهای زیاد نیســت
199
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
که آن را به حســاب انتقالناپذیری ترجیحات میگذاریم؟ جواب شــاید نه باشد. شــواهد اصلی که جواب نه دارند ،مربوط به حقایقی هستند که آزمودنیها خیلی بعیــد بود کــه AA>AC، AC>ABو AB>AAرا و در اینصورت AA>AB و AB>ACو AC>AAرا انتخــاب کنند .اگر افراد خطای تصادفی کنند ،چنین گرایش سیســتماتیک برای یک مجموعه انتخابها مشــاهده نمیشود .بنابراین، بهنظر میرســد که ترجیحات میتوانند انتقالناپذیر باشند .هیچکدام از مدلهایی که تا به حال بررســی کردیم ،نمیتوانند ما را به انتقالناپذیری ترجیحات رهنمون ســازند؛ لذا احتیاج به چیزهای جدید داریم .یکــی از آنها تئوری یاس یا ندامت اســت .این تئوری هنگامیکه میخواهیم دو چشــمانداز را با هم مقایسه کنیم ،به ســهولت قابل بهکارگیری است .اجازه دهید چشماندازهای AAو ABاز جدول 5-3را با هم مقایســه کنیم .نقطه کلیدی این تئوری ،تابع ) R(x,yاست که عددی را به جفت پیامد xو yاختصاص میدهد .در تفسیر اینکه ) R(x,yندامت یا شادی اســت که آلن از بهدست آوردن پیامد xناشی از انتخاب یک چشمانداز و پیامد y ناشی از انتخاب چشمانداز دیگر ،بهدست میآورد ،یک پیچیدگی جزئی این است که وقتی آلن چشماندازی مثل AAرا انتخاب کند ،نمیداند که انتخاب چشمانداز ABچقدر پیامد دارد. میتوان بر این مشــکل فایق آمد .به ایــن طریق که حالتهای موجود را از هم تفکیک میکنیم و بعد تعیین میکنیم در هر حالت موجود نتیجه چه میشود ،نتایج را مطابــق پیامدها مرتب میکنیم؛ همانند آنچه در نمــودار 13-3انجام دادهایم .به عنوان مثال 0/08 ،احتمال وجود دارد او (آلن) ذوقزده و شاد ( 10و R )100شود و 0/72احتمال وجود دارد که او ناامید (پشیمان) (10و R)0شود و 0/2احتمال وجود دارد که هیچ ندامت (0و R )0نداشــته باشــد .سپس میگویم که چشمانداز AAبه چشمانداز ABترجیح دارد؛ اگر 0/08 R (100.10) + 0/72 R (0.10) +0/2(0.0)0 i
اقتصاد رفتاری
200
که در آن iحالتهای ممکن و xiو yiنتایج مربوط به هر چشمانداز است .تابع Rمبتنی بر سه فرض اصلی است: (R(x,y)=-R(y,x):)i؛ یعنی یاس متضاد شادی است .همچنین R)0،0(=0است. ( R(x,y)>R(z,y( :)iiاست؛ اگر x>yباشد .یعنی یاس و شادی تابعی صعودی از تفاوت نتایج است. ( R(x,z) > R(x,y) +R(y,z): )iiiاگر x>z>y>0باشد؛ یعنی یک تفاوت زیاد در نتایج ،منجر به شادی یا ندامت بیشتر نسبت به دو ترکیب از آنها میشود. ابتدا الزم اســت بدانیم آیا و چگونه ندامت میتواند ســبب وقوع ترجیحات انتقالناپذیر شــود .جواب کوتاه این است که ندامت میتواند سبب انتقالناپذیری ترجیحات شود. مخصوصا ترجیحات AA>AC، AC>ABو AB>AAکه ســازگار با نظریه ندامت اســت ،در حالیکه انتخابها AA>AB، AB>ACو AC>AAسازگار نیست .الزم به یادآوری است این اولین نوع از انتخابهایی بود که اغلب مشاهده شد و بنابراین یک نتیجه جالب است. نمودار -13-3ندامت و شادی انتظاری ناشی از انتخاب AAبجای
AB
اگر توضیح اضافی در رابطه با مبحث فوق الزم باشد ،در اینجا ارائه میشود .با بهکارگیری نظریه ندامت میتوان روابط زیر را بهدست آورد:
AA ≥ AB ⇔ 0 / 08 R(10010 , ) +0 / 72R (00 , ) >0
AC ≥ AA ⇔ 0 / 08 R(8,100) +0 / 92R (010 , ) >0
AB ≥ AC ⇔ 0 / 08 R(10, 8) +0 / 2R (0, 8) >0
حال باید دید آیا ممکن اســت که AA>AB، AB>ACو AC>AAباشــد؟ با اســتفاده از تقارن میدانیم که ( 0/92 R)8،0( +0/2 R)8،0( =0/7 R)8،0اســت. همچنین میتوان نوشــت ..0/8 R)10،8(=0/08 R)8،10(+0/72 R)10،8( :برای انجام آن الزم است داشته باشیم:
0 / 08[R(10010 , ) + R(8,100) + R(10, 8)] + 0 / 72[R(1010 , ) + R(8,0) + R(8,10)] > 0
0 / 08[R(10010 , ) + R(10, 8) − R(100, 8)] + 0 / 72[R(8,0) + R(10, 8) − R(100 , )] > 0
اگــر شــرط ( )iiiرا بهکار ببریــم ،متوجه میشــویم که این ممکن نیســت (از z=8 ،y=10 ،x= 100و y=10 ،x=8و z=0اســتفاده کنیــد) .بنابراین ،میتوان ترجیحات AA>AB، AB>ACو AC>AAرا بهدســت آورد .برای نشــان دادن آن ،قبال نشــان دادیم که میتوانیم ترجیحات AA>AC,AB>AAو AC>ABرا بهدست بیاوریم. تئــوری ندامــت میتواند چرایــی انتقالناپذیــری ترجیحات و بازگشــتی بــودن انتخابها را توضیح دهد .دلیل شــهودی مربوط بــه اینگونه ترجیحات ندامتگریزانه است .ریســکگریزی به راحتی میتواند دلیل ترجیح ABبه AA و ترجیح ACبه ABرا توضیح دهد ،ولی آنچه الزم به دانستن آن است ،چرایی ترجیح AAبه ACاست. آلن از نداشــتن قمار روی چشــمانداز AAکه بهطور بالقوه 92دالر را از قلم میاندازد ،ناامید و مایوس میشود و این یک توضیح است که از جانب تئوری یأس یا همان ندامتگریزانه ارائه میشــود .بنابراین تئوری ندامت یا یأس ،توضیح قابل قبولی از چرایی انتقالناپذیری ترجیحات ارائه میدهد.
201
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
با بازنویسی مجدد خواهیم داشت:
-3-4-3تئوری چشمانداز و ترجیحات معکوس
اقتصاد رفتاری
202
برای ارائه یک توضیح نهایی و قابل قبول برای ترجیحات معکوس نظریه چشمانداز را مجدد مرور میکنیم .برای انجام این مهم الزم است بدانیم وقتی که فردی صاحب یک چشمانداز ریسکی است (یعنی یک چشمانداز ریسکی را انتخاب کرده است)، نقطه مرجع او چه میتواند باشد. تصور کنید از آلن خواســته شــود حداقل قیمتی که با آن میتواند شرطبندی ،$چشــمانداز AAرا واگذار کند چقدر است .با داشتن آن قیمت ،از او خواسته میشود که چشمانداز AAرا بفروشد .با در نظر گرفتن اثر برخورداری ،میتوان آن قیمت را نقطه مرجع او در نظر گرفت .مسئلهای که در اینجا پیش میآید ،این است که چگونه میتوان چشمانداز ریسکی را به عنوان نقطه مرجع در نظر گرفت؟ چه معنی دارد که بگوییم نقطه مرجع عبارتست از 100دالر با احتمال 0/08و 0دالر با احتمال 0/92؟ ســادهترین طریق برای پرداختن به پاسخ چنین پرسشی ،این است که بگوییم اگر او مقدار معینی پول ،مثال 9دالر ،را قبول کرد ،در اینصورت با احتمال ،0/08 91دالر زیــر نقطه مرجع خــود و با احتمال 9 ،0/92دالر باالی نقطه مرجع خود قرار میگیرد که چیزی شــبیه همان نظریه یاس ،شادی است .حداقل قیمتی که در آن او خواهان فروش شــرطبندی ،$چشمانداز ،AAاست ،جایی خواهد بود که عایدی انتظاری برابر با زیان انتظاری باشد .این مورد را وارد مدل استاندارد نظریه چشــمانداز با پارامترهای γ =0 / 61 ، α =0 / 5 ، λ =2 / 25و δ =0 / 69میکنیم .قیمت فروش 16/7دالر بهدست میآید .اگر همین کار را برای شرطبندی ،Pچشمانداز ABانجام دهیم ،قیمت فروش 9/7دالر بهدســت میآید .بنابراین شــرطبندی $ باالتر از شرطبندی pقیمتگذاری میشود. [توضیح اضافی] برای تشریح این که این اعداد چگونه بهدست آمدهاندPAA ، را قیمت آلن به شــرطبندی $در نظر بگیریــد .با برابر قرار دادن عایدی و زیانها خواهیم داشت: πg (0 / 92) × paAA = λπl (0 / 08) × (100 − p AA )a با استفاده از پارامترهای γ =0 / 61 ، α =0 / 5 ، λ =2 / 25و δ =0 / 69داریم: 0 / 74p0/5 = 2 / 25 ×0 / 15 × (100 − p )0/5 AA
AA
با توان رساندن طرفین داریم:
=0 / 55p AA 0 / 11100 ) ( − p AA
PAA =16/7دالر بهدســت میآید .بنابراین قیمتی که او در آن شرطبندی $را میفروشد 16/7 ،دالر اســت .با همان منطق برای شرطبندی Pقیمت ،چشمانداز AB، PABعبارتست از: g α l α ) π (0 / 2) × p AB = λπ (0 / 8) × (10 − p AB
در نهایت میتوان سوال کرد که او چشمانداز AAیا ABرا انتخاب میکند؟ در این حالت نقطه مرجع مناسب ثروت خطی او ظاهر میشود .بنابراین ،او شرطبندی Pرا انتخاب میکند ،اگر: πg (0 / 08) × 1000/5 < πg (0 / 8) × 100/5
-4-4-3چرا ترجیحات معکوس مهم هستند؟
تاکنون مالحظه کردید که ترکیبی از عوامل سبب معکوس شدن ترجیحات بهعنوان یک واقعیت میشــوند .اما چرا اینکه ما ترجیحات را معکوس مشــاهده میکنیم،
203
فصل سوم :انتخاب توام با ریسک
باشد ،با انجام عملیات ریاضی 1/5 nباشد ،که wثروت او را نشان میدهد ،نشان دهید که او باید هر دو چشمانداز را رد کند. در نهایت تصور کنید که او ثروت خود را بعد از مشــاهده دو چشمانداز فوق تعدیل کرده است .آیا او هر دو چشمانداز را میپذیرد؟ -6شما درباره اینکه نقطه مرجع مناسب چشمانداز چه باشد ،چه فکر میکنید؟ چگونه اثر اطمینان به وابستگی به مرجع مربوط میشود. -7یک سری از چشــماندازها را لومز و همکاران ( )1991بررسی کردند ،که بهصورت زیر هستند: )0 ،10 ،0/6 ،4( = A )0/7 ،7 ،0/3 ،1( =B )1 ،5( =C شــما در مقایســه بین A، Bو C,Bو C,Aکدام را انتخاب میکنید؟ تئوری ندامت انتخاب شما را چگونه توجیه میکند؟ -8اگر ســرمایهگذاران کمتر زیانگریز باشند ،یا اینکه دوره ارزیابی طوالنیتر باشــد ،برای اضافه پرداخت سهام چه اتفاقی میافتد؟ چند وقت یک بار باید شما سرمایهگذاریتان را ارزیابی کنید؟ -9در بخش 7-3بحث شــد که با فرمول استاندارد نظریه چشمانداز با η =0 اگر نرخ خسارت 4باشد ،شخص برای مبلغ کسر کردنی 500دالر اضافی حاضر
است 110دالر بپردازد .اگر نرخ خسارت 25درصد باشد ،فرد چقدر حاضر است بابت کاهش مبلغ کسر کردنی به مقدار 165دالر بپردازد؟ برای اعداد بهدست آمده در جدول 18-3توضیح ارائه دهید. -10آیا تئوری مطلوبیت انتظاری برای کاربردهای عملی مناسب است؟
اقتصاد رفتاری
224
فصل چهارم انتخاب زمان عمل
زمان در اکثر تصمیمات اقتصادی نقش مهمی بازی میکند ،زیرا انتخابهایی که برمیگزینیم دارای تبعات در آینده است .یک فرد باید امروز خرید کند یا فردا؟ او باید با پولش یک تلویزیون نو بخرد یا پولش را برای بازنشستگیاش پسانداز کند؟ آیا او باید به دنبال یک کار جدید بگردد؟ آیا باید به دانشگاه برود و مدرک تحصیلی بگیرد؟ آیا او باید غذاهای ســالم بخورد و به یک ســالن ورزشی بپیوندد؟ پاسخ تمامی این ســواالت در مقایســه وزن منافع و هزینههای آتی با منافع و هزینههای حال نهفته است .ما باید در مورد اینکه مردم چگونه این تصمیمات را اتخاذ میکنند بیاندیشیم و البته این امر ،موضوع فصل حاضر را تشکیل میدهد.
-1-4تنزیل منایی
برای تشریح برخی از موضوعات ،ابتدا فرض کنید که ماریا در حال زمانبندی برای انجام تکالیفش است .تکالیف او در روز جمعه مشخص شده و باید تا دوشنبه صبح تحویل داده شــود .پس او میتواند تکالیفش را در روزهای جمعه ،شنبه ،یکشنبه و 1- Oscar Wilde
225
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
«تنها راه برای خالص شدن از یک وسوسه ،تن دادن به آن اســت .من در مقابل هر چیزی میتوانم مقاومت کنم ،جز یک وسوسه». 1 اُسکار وایلد
دوشــنبه [صبح] انجام دهد .جدول 1-4مطلوبیت روزانه ماریا را متناظر با روزی که تکالیفش را انجام دهد ،نشــان میدهد .به عنوان مثال اگر او مشقش را در روز جمعه انجام دهد ،هزینهای را در آن روز متحمل میشــود .اما در عوض شــنبه و یکشنبه را تفریح میکند و روز دوشنبه میفهمد که چقدر خوب تکالیفش را انجام داده است .انجام تکالیف در آخر هفته البته پرهزینهتر است ،اما در عوض نتیجه کار بهتر خواهد بود .حال با این اوصاف ،ماریا چه زمانی تکالیفش را انجام خواهد داد؟ جدول -1-4مطلوبیت روزانه ماریا از انجام تکالیفش در روزهای مختلف برنامه
انجام تکالیف در روز جمعه انجام تکالیف در روز شنبه انجام تکالیف در روز یکشنبه انجام تکالیف در روز دوشنبه اقتصاد رفتاری
226
مطلوبیت در روز جمعه
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
-5
5
10
4
0
-5
10
10
0
5
-5
10
0
5
10
-5
مسلما او برای اخذ تصمیم ،منافع و مضار انجام تکالیف در هر یک از روزهای ممکن را میسنجد .قبل از آنکه ببینیم او چگونه این کار را انجام میدهد ،بهتر است برخی از نمادهای عمومی را که در بررسی انتخاب در زمان به کارمان میآید معرفی کنیم .ابتدا زمان را بهصورت گذار از دوره یک به دوره Tدر نظر میگیریم .در مثال فوق ،دوره یک ،روز جمعه و دوره چهار ( ،) T = 4روز دوشــنبه است .ماریا باید برای آنچه در هر دوره (از حال تا )Tانجام خواهد داد ،برنامهریزی کند .با داشــتن یک برنامه او میتواند میزان مطلوبیتش در هر دوره زمانی را محاسبه کند .میتوانیم مطلوبیت در هر دوره زمانی را با همان تابع مطلوبیتی بســنجیم که در فصول دو و سه یافتیم .من در اینجا از عالمت utبرای نشان دادن میزان مطلوبیت در دوره زمانی tاستفاده میکنم (تنها برای روشنگری باید بگویم که در برخی از فصول (و نه این فصل) ui ،را برای نشان دادن مطلوبیت فرد iام به کار بردهام) .در مثال حاضر ،هدف یافتن زمان انجام تکالیف است .در جدول 1-4میبینیم که به عنوان مثال ،اگر ماریا برای انجام تکالیفش در روز جمعه برنامهریزی کند ،مطلوبیت او در دوره زمانی سه برابر u 3 = 10خواهد بود.
در تالش برای مدلســازی انتخاب ماریا میتوانیم از تابع مطلوبیت بین زمانی اســتفاده کنیم که مطلوبیت او در دورههای زمانی را برای دســتیابی به یک مقدار مطلوبیت کل ،تجمیع میکند .ســادهترین روش برای این کار جمع بســتن ســاده مطلوبیتها در تمامی دورههاســت .با این حال ،ممکن اســت او به مطلوبیت آتی وزن کمتری دهد و از این رو تمایل داشته باشد تا مطلوبیتهای آتی را تنزیل کند. ایــن امر ما را به یک تابع مطلوبیت با تنزیلنمایی میرســاند .مطلوبیت بین زمانی با دانستن u1در دوره یک u2 ،در دوره دو و ...بهصورت زیر محاسبه میشود: ( )1-4
t −1
ut
T
∑1 δ =t
=u T (u1,u2 , …,u T )= u1 + δu2 + δ2u 3 + …, +δT −1u T
227
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
که در آن δعددی است که به عنوان عامل تنزیل خوانده میشود .بنابراین مطلوبیت بین زمانی ،جمع وزنی ســادهای از مطلوبیتها در دورههای زمانی اســت .اگر δ < 1 باشد ،وزن کمتری به مطلوبیتها در دورههای زمانی دورتر داده میشود .پس هرچه δ کوچکتر باشد ،مطلوبیت آتی بیش از پیش تنزیل و کماهمیتتر میشود. اگــر میزان مطلوبیت در هــر دوره زمانی و در هر برنامــه را بدانیم ،میتوانیم مطلوبیت بین زمانی هر برنامه را محاسبه کنیم .پیشبینی ما مبتنی بر برنامهای خواهد بود که بیشــترین مطلوبیت بین زمانی را برای ماریا به بار آورد .جدول 2-4نتیجه مورد نظر را برای ســه عامل تنزیل مختلف نشان میدهد .اگر δ =1باشد ،او مایل خواهد بود تا شنبه لذتبخش خود را فدای نمره باالتر در روز دوشنبه کند .اما اگر δ =0 / 7باشــد ،او بیشتر مشتاق اســت تا لذت کافی خود را در آخر هفته ببرد و تکالیفش را تا روز دوشنبه انجام ندهد. تنزیلنمایی روشــی بسیار ساده برای مدلســازی انتخاب در زمان است .تمام چیزی که باید بدانیم عامل تنزیل است و پس از آن بهراحتی میتوانیم انتخاب ماریا را پیشبینی کنیم .به خاطر همین اســت که هنوز تنزیلنمایی پرکاربردترین روش مســتعمل در علم اقتصاد برای مدلسازی انتخاب در زمان است .قبل از استفاده از این روش ،باید آنچه مدل و بهطور مشخص عامل تنزیل را بیان میکند درک کنیم. نخســتین موضوعی که میخواهم به آن فکــر کنیم ،مقادیر اندازهگیری زمان و مطلوبیت اســت .هر انتخاب ماریا تبعاتی را در آینده در پی دارد که باید به نحوی
آنها را اندازهگیری کنیم .آنچه ما در مثال قبل انجام دادیم ،تجزیه آینده به روزها و بیان مطلوبیت فرد در هر روز بود .اما به ناچار شــیوه تجزیه زمان نیز دلخواهانه و قائم به فرد است .به عنوان مثال ،من میتوانم زمان را به جای روز ،به ساعت تجزیه کنم و ببینم مطلوبیت افراد در هر ساعت ،ثانیه و غیره به چه میزان است .یک روش معقول تجزیه زمان به گونهای اســت که ماریــا میپندارد .در چنین حالتی زمان به گونهای تجزیه میشود که در نظر ماریا کارها در یک روز بدان شیوه انجام میشود. اما پنداشت ماریا نیز احتماال تحت تاثیر موقعیت و زمینه خواهد بود. جدول -2-4مطلوبیت بینزمانی هر برنامه تحت عوامل تنزیل مختلف برنامه
مطلوبیت بینزمانی
δ =1
δ =0/9
14
10/5
4/7
انجام تکالیف در روز شنبه
15
10/9
4/8
انجام تکالیف در روز یکشنبه
10
7/7
4/5
انجام تکالیف در روز دوشنبه
10
9/0
6/7
انجام تکالیف در روز جمعه
δ =0/7
اقتصاد رفتاری
228
دومین نکته ،تبیین تفاوت میان عامل تنزیل و نرخ تنزیل است .اگر عامل تنزیل 0/8باشد ،پس مقدار مطلوبیت یک 10دالری در دوره زمانی بعد برابر با ارزش 8 دالر در زمان حال است .بهطور کلی 10 ،دالر در دوره زمانی بعد برابر با δ10دالر در زمان حال است .با دانستن عامل تنزیل ) ، (δمیتوانیم نرخ تنزیل ) (ρرا از رابطه زیر استخراج کنیم: 1 1− δ = δ = , ρ δ 1+ ρ به عنوان مثال اگر عامل تنزیل 0/8باشــد ،نرخ تنزیل 0/25میشود .نرخ تنزیل 0/25بدان معناســت که ماریا به نرخ بهره 25درصدی نیازمند است تا حاضر شود تا دوره زمانــی بعد منتظر بماند .پس به جای 8دالر در امروز ،او 10دالر= 8دالر × 1/25را در دوره بعد طلب خواهد کرد .هرچه نرخ تنزیل بیشتر باشد ،او ناشکیباتر و بیصبرتر خواهد بود .اینکه ما از نرخ تنزیل یا عامل تنزیل استفاده کنیم ،تفاوتی در اصل موضوع ایجاد نمیکند .پس برای یکدســت بودن ،در طول این کتاب تنها
از عامل تنزیل اســتفاده خواهیم کرد .البته اگر به مطالعات بیشتر [در انتهای فصل] مراجعه کنید ،خواهید دید که بیشتر نویسندگان از نرخ تنزیل استفاده بردهاند. [بیشتر] اگر میپرسید که چرا به این روش تنزیلنمایی میگوییم ،باید بدانید که در زمان پیوسته ،معادله 1-4برابر با مقدار زیر خواهد شد؛ که در آن ρنرخ تنزیل است: T
u T = ∫ e −ρt u t 0
-1-1-4عامل تنزیل
3- Yagil
2- Rapoport
1- Benzion
229
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
برای فهم هرچه بهتر تنزیلنمایی ،باید ببینیم چه مقادیری از عامل تنزیل مناسبتر به نظر میآیند .در آزمایشــگاهها ،عامل تنزیل با پرســیدن این دســته سواالت از آزمودنیها به دســت میآید :آیا شــما 100دالر امروز را ترجیح میدهید یا 150 دالر 7ســال بعد را؟ اگر شما 100دالر را انتخاب کنید ،عامل تنزیل شما مقداری کمتر از 0/66خواهد بود (با این حال نگاهی به ســوال مروری 1-4بیاندازید) .در اینجــا نگاهی به مطالعه بنزیون ،1راپوپورت 2و یاگیل )1989( 3میاندازیم که در آن سواالتی مشابه از آزمودنیها پرسیده شد .بهطور مشخص ،از آزمودنیها چهار دسته سوال پایه به شرح ذیل پرسیده شد .همانطور که به این سواالت نگاه میکنید ،لطفا کمی در مورد پاسخ شخصی خود نیز بیاندیشید. به تاخیر انداختن دریافت پول :شــما هماکنون 200دالر به دست آوردهاید،اما میتوانید دریافت آن را یک سال به تاخیر بیاندازید .در ازای تاخیر در پرداخت، حاضرید پس از گذشت یک سال چه میزان پول دریافت کنید؟ به تاخیر انداختن پرداخت پول :شــما باید بدهی 200دالری خود را امروزتســویه کنید ،اما همچنین میتوانید پرداخت آن را یک سال به تاخیر بیاندازید .اگر پرداخت به تاخیر افتد ،حاضرید پس از گذشت یک سال چه میزان پول بپردازید؟ تسریع در دریافت پول :شما در یک سال 200دالر پول دریافت خواهید کرد،اما این شــانس را دارید که پول را یکجا و همین حاال دریافت کنید .به جای انتظار یکساله ،حاضرید چه میزان پول را همین حاال دریافت کنید؟ -تســریع در پرداخت پول :شــما باید بدهی 200دالری خود را ظرف مدت
اقتصاد رفتاری
230
یکسال تســویه کنید ،اما میتوانید همین حاال این کار را بکنید .به جای پرداخت بدهی در یک سال آتی ،حاضرید چه میزان پول را همین حاال پرداخت کنید؟ در سواالت مشخصی که در مطالعه فوق پرسیده شد ،دوره زمانی از 6ماه به 4 سال و مقدار پول از 40دالر به 5000تغییر یافت .نمودار 1-4عوامل تنزیل سالیانه را که از پاسخ آزمودنیها در هر سوال استخراج شد نشان میدهد .از نگاه کردن به شکل 1-4چیزهای زیادی میتوان آموخت .در یک نگاه چیزی که بهسرعت واضح و نمایان میشــود ،وابســتگی باالی عامل تنزیل به شرایط موقعیت و زمینه است. بهراحتــی میتوان دید که چگونه با تغییر مدت زمان ،مقدار پول ،دریافت در مقابل پرداخت و تسریع به جای تاخیر ،عامل تنزیل بهشدت تغییر میکند. با نگاهی دقیقتر به نمودار 1-4میتوان به پنج نکته پی برد .نخست آنکه مقدار عامل تنزیل در حدود 0/8 - 0/9است که مقداری بالنسبه اندک است .این بدان معناست که آزمودنیها بالنسبه انسانهایی کمصبر هستند .نکته دوم آن است که هرچه عامل تنزیل بزرگتر باشــد ،آزمودنیها باید مدت زمان بیشــتری صبر کنند .به این مفهوم اشتیاق کوتاهمدت میگوییم .به عنوان مثال ،آزمودنیها عموما بهطور متوســط برای به تاخیر انداختن دریافت پول به مدت شش ماه همان میزان را طلب میکنند که برای به تاخیر انداختن آن از شش ماه به 4سال .سومین نکته قابل توجه آن است که با افزایش مقدار پول ،عامل تنزیل تخمینی نیز بزرگتر میشود .این یعنی آنکه افراد برای مقادیر بیشتر حاضرند بیشتر صبر کنند .به این اثر ،اثر مطلق مقداری میگویند. برای اســتخراج دو نکته آخر ،نتایج دریافــت در مقابل پرداخت و ضرر در مقابل ســود را مقایسه خواهم کرد .اگر نمودار 1-4را از باال به پایین بررسی کنیم ،میتوانیم عد م تقارن سود -زیان را ببینیم ،جایی که عامل تنزیل تخمینی برای سود کمتر از زیان است .مثال عامل تنزیل در حالت به تاخیر انداختن پرداخت (که موجب یک ضرر پولی میشود) ،بیشتر از حالت به تاخیر انداختن دریافت (که موجب منفعت پولی میشود) است .بهطور مشابه ،عامل تنزیل در حالت تسریع در دریافت (که موجب یک ضرر پولی میشود) بزرگتر از حالت تسریع در پرداخت (که موجب یک منفعت پولی میشود) است .این یافته کامال با ضرر گریزی همخوان است ،زیرا میگوید که آزمودنیها چه در حالت تسریع یا تاخیر ،تمایلی به از دست دادن پول ندارند.
آخرین نکتهای که میخواهم اســتخراج کنم ،از مقایسه تاخیر در مقابل تسریع به دست میآید .اگر شما نمودار 1-4را از چپ به راست نگاه کنید ،به عدم تقارن تاخیر -تســریع دســت مییابید ،که در آن عامل تنزیل تخمینی در حالت به تاخیر انداختن پرداخت بزرگتر از حالت تســریع در پرداخت و در حالت تســریع در دریافت بزرگتر از حالت به تاخیر انداختن دریافت است .این بدان دلیل است که آزمودنیها تمایل دارند نســبت به مقدار مطالبهشده پول برای تسریع در پرداخت، پول نســبتا کمتری را برای تاخیر در پرداخت بپردازند .همچنین نســبت به حالت تسریع در دریافت ،مقدار پول نسبتا بیشتری را برای به تاخیر انداختن دریافت پول طلب میکنند. نمودار -1-4عاملهای تنزیل تخمینی برای چهار نوع انتخاب مختلف.
منبع :بنزیون و همکاران ()1989
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
231
اقتصاد رفتاری
232
برای عملکرد صحیح ،مدل تنزیلنمایی نیازمند عدم وابستگی به موقعیت و عدم تغییر آن با تغییر موقعیت است .به عبارت دیگر ،در تمامی نمودارهای نمودار 1-4 باید شــاهد خطوط کامال افقی در یک سطح مشخص عامل تنزیل باشیم .پرواضح اســت که اینگونه نیست .این خبر بدی برای کسانی است که از تنزیلنمایی بهره میبرنــد .هرچند که باید تاکنون به اهمیت موقعیت و زمینه در تصمیمگیریها پی برده باشــید .در واقع ،عدم تقارن سود -زیان با موضوع ضرر گریزی و عدم تقارن تاخیر -تعجیل با حسابداری ذهنی همخوان و سازگار است. وجود چنین آثار گســترده موقعیت به این معنا نیســت کــه تنزیلنمایی لزوما روشی بد در مدلسازی انتخاب است .آنچه یافته فوق میگوید آن است که ما باید در خصوص آنکه در هر یک از شــرایط مشخص ،چه عامل تنزیلی مناسب است حساس باشیم .در واقع چیزی به نام «عامل تنزیل ماریا» وجود ندارد .در مقابل ماریا احتماال برای هر چیز ،عامل تنزیل متفاوتی دارد .مثال ،شاید او برای بازگرداندن 10 دالری که از دوســتی قرض گرفته است بیقرار باشد ،اما در پس گرفتن یک CD که به دوســتی قرض داده است ،بیتابی نکند .پیش از بررسی آثار ضمنی یافتههای فوق ،باید اثر موقعیت مهم دیگری را به شما معرفی کنیم.
روش تحقیق 1-4 شواهد تجربی در مقابل شواهد آزمایشگاهی انتخاب بین زمانی ،یکی از حوزههایی است که آزمایشگاهها قادر نیستند پاسخ کافی و متقاعدکنندهای برای بسیاری از سواالت آن فراهم آورند .در این زمینه مایلیم بدانیم چگونه مردم پول خود را در خالل دورههای بزرگ زمانی مبادله و جابجا میکنند .چگونه میتوانیم در آزمایشــگاهها ،اینگونه تاخیر زمانی را به وجود آوریم؟ یک روش ،اســتفاده از سناریوهای فرضی همچون مطالعه بنزیون و همکاران است .البته این روش مخالفانی نیز دارد که معتقدند در چنین ســناریوهای فرضی ،آزمودنیها دیگر انتخابهای واقعی صورت نمیدهند. اگر ما از انتخابهای واقعی استفاده کنیم ،نمیتوانیم پرداختها را بهصورت
این دو گزینه بیتفاوت کند ،امکانپذیر بود .این عامل ) * (δبهطور مشخص بدین صورت محاسبه میشود. 2 YOS
) LS(1 − TLS ) ∑ δ* A(1 − TA t −1
t =1
که در آن LSپرداخت یکباره A ،مســتمری ســالیانه YOS ،تعداد سالهای خدمــت و Tنرخ مالیات مربوطه را نشــان میدهند .افراد نظامی تنها و تنها در صورتی پرداخت یکباره را برمیگزینند که بیتابتر از آنی باشــند که *δ بیان میدارد ،یعنی زمانی که * δ < δاســت ،با در دست داشتن اطالعات در مورد انتخاب افراد و محاســبه * ، δمیتوان عامل تنزیل افراد را برآورد کرد. این درســت کاری بود که وارنر و پلیتر انجام دادند .برآورد آنها در خصوص متوسط عامل تنزیل چیزی نزدیک به 0/85بود. مقدار تخمینی 0/85شــبیه به آنچه بود کــه در نمودار 1-4دیدیم .اینگونه
233
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
واقعی به چند ماه دیگر موکول کنیم ،چه رسد به چند سال بعد .همچنین در چنین آزمایشهایی این تردید نیز وجود دارد که آیا آزمودنیها پرداختهای تاخیری را پذیرفتنی و قابل قبول میدانند یا خیر. تردیدهای فوق این یافته مطالعات تجربی را که مردم انتخابهای واقعی خود را در بازههای بلندمدت زمانی مبادله (بده -بســتان) و جابجا میکنند بسیار ارزشــمند میسازد .چنین یافتهای را در مطالعه وارنر و پلیتر ( )2001میتوان دید .در سال ،1992وزارت دفاع آمریکا به دنبال کاهش اندازه ارتش این کشور بود .از این رو به افراد نظامی شاغل در ارتش دو بسته انتخابی را پیشنهاد کرد: (الف) پرداخت یکجای حدود 25000دالر به سربازان و درجهداران و 50000 دالر به افســران ارشد( ،ب) پرداخت مستمری ســالیانه که در آن بخشی از پرداخت پایه کنونی به او در طول دو برابر مدتی که برای ارتش کار کرده به او پرداخت میشد. پس نظامیها با دو انتخاب پرداخت یکجا و پرداخت متفاوت در طول زمان مواجه بودند .برای هر یک از این افراد ،محاســبه عامل تنزیلی که او را میان
نزدیکی دوباره ما را نســبت به واقعی بودن نتایج مطالعه بنزیون و همکاران مطمئن میســازد .به نظر من این مطالعه بهخوبی نشــان میدهد که چگونه مطالعات تجربی میتوانند نقش تکمیلکننده مطالعات آزمایشــگاهی را ایفا کنند .مطالعات آزمایشگاهی به ما اجازه ارزیابی نسبتا ساده تغییراتی مانند تغییر مقدار پول و چهارچوب زمانی را بهصورت ایســتای مقایسهای میدهند .این کار بهسادگی از پس مطالعات تجربی برنمیآید ،زیرا بهندرت اتفاقاتی مانند کاهش اندازه ارتش آمریکا به وقوع میپیوندد و حتی چنین اتفاقی تنها به ما تخمین نقطهای عامل تنزیل را ارائه میدهد .پس مطالعات تجربی ،ابزاری مفید برای بررسی معناداری نتایج آزمایشها به شمار میروند.
-4-1-2مطلوبیت توالی
1
اقتصاد رفتاری
234
تصور کنید به جای اینکه از کسی بپرسیم آیا 100دالر امروز را به 150دالر سال دیگر ترجیح میدهد یا خیر ،از او بپرســیم که آیا 100دالر امروز را به 150دالر سال دیگر ترجیح میدهد یا 150دالر امروز را به 100دالر ســال دیگر .این ســوال به ما امکان میدهــد که نحوه فکر کردن مردم در مورد توالــی و ترتیب حوادث را ارزیابی کنیم. برای اینکه نشان دهم مردم چگونه به سواالتی از این دست پاسخ میدهند ،نگاهی به پاسخهای آزمودنیها به دو سوالی میاندازم که در مطالعه لوئنستین و پرلک ( )1993از آنها پرســیده شد .در نخستین سوال از افراد خواسته شد که تصور کنند دو برنامه سفر برای بازدید از شهری را پیش روی خود دارند که یک بار در آن زندگی کردهاند و البته بازدیدها تنها به همین دو بازدید ختم خواهد شد .در یک سفر آنها باید به مالقات عمهای بروند که نمیخواهند ریختش را ببینند و در دیگری به دیدار دوستانی میروند که عاشق دیدارشان هستند .این دو سوال ،در قالب سه سناریوی زمانی مختلف پرسیده شد (مثال یک بازدید در انتهای این هفته و دیگری 26هفته بعد) و از آنها خواســته شد بگویند که دوســت دارند نخست کدامیک از آنها را مالقات کنند .نتایج در نمودار 2-4نشان -1ترتیبات حوادث
داده شــده است .یافته برجستهای که بهخوبی از نمودار 2-4استخراج میشود ،وجود ترجیحات برای یک توالی بهتر و ترقییافته 1است؛ به گونهای که آزمودنیها ابتدا عمه خود را ببینند و سپس به دیدار دوستان خود بروند. نمودار -2-4انتخاب زمان مالقات یک عمه و تعدادی از دوستان.
اگر دو سفر نزدیک به هم باشند ،اکثر آزمودنیها ترجیح میدهند ابتدا عمه را زیارت کنند .اما اگر با فاصله زمانی از هم باشند، عموما ترجیح میدهند دوستان خود را در ابتدا ببینند / .منبع :لوئنستین و پرلک ()1993
شــاید این یافت ه طبیعی به نظر برســد ،اما درســت مخالف چیزی اســت که تنزیلنمایی پیشبینی میکند .اگر فردی از شــیوه تنزیلنمایــی بهره ببرد و عامل تنزیلی کوچکتر از یک داشته باشد ،او مطلوبیت خود را نخست با دیدار دوستان و ســپس عم ه خانم حداکثر میکند ،چون او برای مطلوبیتهای بزرگت ِر نزدیکتر ش فوق ،چنین اشــتیاقی زمانی آشکار میشود که مشــتاقتر خواهد بود .در آزمای فاصله میان دو ســفر طوالنی و طوالنیتر شود .در چنین حالتی ،آزمودنیها ترجیح میدهند تا دوستان خود را همان ابتدا ببینند. :Preference for an improving sequence -1شــاید این یافته در ادبیات ما معادل «شاهنامه آخرش خوش است» یا در ادبیات دینی ما معادل «عاقبت به خیری» باشد! (م).
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
235
در قالب سوال دوم ،از افراد خواسته شد تا بگویند در خالل سه هفته آینده ،چه زمانی را برای غذا خوردن در دو رستوران لوکس فرانسوی و دریایی برمیگزینند. نتایج انتخاب آنها در جدول نشان داده شده است. زمانی که از افراد برای انتخاب میان دو گزینه Aو Bســوال شــد ،ترجیحات مشابهی برای یک توالی بهبودیافته دقیقا مشابه با آنچه در مثال قبل دیدیم مشاهده شــد .اما زمانی که پای انتخاب میان دو گزینــه Cو Dبه میان آمد ،دیدیم که آنها ترجیح میدهند تا حوادث خوبی را میان ترتیبات موجود توزیع کنند .دوباره میتوان گفت که اگرچه این پدیده کامال طبیعی به نظر میرســد ،اما با تنزیلنمایی سازگار نیست .اینگونه جابجایی در انتخابها نباید اتفاق بیافتد ،زیرا عمال مطلوبیت افراد در دوره زمانی ســوم نباید انتخابهای بهینه آنها در دورههای زمانی اول و دوم را تحت تاثیر قرار دهد .اما چنین میشود! جدول -3-4انتخاب زمان غذا خوردن در رستوران. اقتصاد رفتاری
236
گزینه
این آخر هفته
آخر هفته دیگر
آخر هفته دو هفته بعد
انتخاب
A
لوکس فرانسوی
غذاخوردن در خانه
غذاخوردن در خانه
٪16
B
غذاخوردن در خانه
لوکس فرانسوی
غذاخوردن در خانه
٪84
C
لوکس فرانسوی
غذاخوردن در خانه
لوکس دریایی
٪54
D
غذاخوردن در خانه
لوکس فرانسوی
لوکس دریایی
٪46
زمانی که از افراد خواسته شد میان گزینههای Aو Bیکی را برگزینند ،غالب آنها خواستار به عقب انداختن صرف غذا در رستوران لوکس فرانسوی شدند .اما زمانی که انتخاب آنها میان دو گزینه Cو Dقرار داده شد ،غالب آزمودنیها ترجیح دادند تا صرف غذا در این رستوران را به تاخیر نیاندازند /.منبع :لوئنستین و پرلک ()1993
بهطور کلــی ،ترجیح برای ارتقــای ترتیبات را همراه با ترجیــح برای توزیع یکنواخت حوادث در میان ترتیبات میتوان دید .در هر حال ،هیچکدام از این دو با تنزیلنمایی ســازگار نیستند .تنها راه برای سازگار کردن آنها این است که ترتیبات را بــا توجه به حوادث منقطع از یکدیگر تفکیک کنیم [یعنی وقتی حوادث در یک نقطه زمان از هم منقطع شدند ،آنها را بهصورت دو سلسله متوالی حوادث در نظر بگیریم] .این روش بهخوبی کار میکند. ت زمان یک ماه را برای تصمیمگیری در مورد مالقات عمه مثال میتوانیــم مد
و دوســتان ،مدت زمانی مناسب بدانیم .با این حســاب ،اگر دو سفر طی دو آخر هفته متوالی صورت بگیرد ،میتوانیم آنها را در یک گروه دستهبندی کنیم و به آنها به چشــم یک توالی بنگریم .اما اگر این اتفاق با فاصله زمانی 26هفتهای صورت بگیرد ،باید آنها را به چشــم حوادث منقطع و جدا از هم نگریســت و تنزیل کرد. جدول 4-4نشــان میدهد که چگونه با چنین رویکردی میتوان نمودار 2-4را به خوبی تفسیر کرد. جدول 4-4ماریا در خصوص زمان مالقات عمه و دوستان تصمیمگیری میکند. حوادث هفتههای 1-4
هفتههای 24-28
مطلوبیت بینزمانی
ابتدا مالقات عمه و سپس مالقات دوستان
10
ابتدا مالقات دوستان و سپس مالقات عمه
5
مالقات دوستان
12
مالقات عمه
مالقات دوستان
مالقات دوستان
مالقات عمه
15
مالقات عمه و سپس مالقات دوستان
8
مالقات دوستان و سپس مالقات عمه
4
حوادث در هفتههای یک تا چهار و هفتههای 24تا 28بهصورت یک توالی با هم دستهبندی میشوند .حوادث هفتههای 24تا 28جدا از حوادث هفتههای یک تا چهار در نظر گرفته شده و تنزیل میشوند.
اگر بتوانیم حوادث را بر اساس طول زمان تفکیک کنیم و بگوییم حوادثی که در طول دوره کوتاهتری اتفاق میافتند یک توالی ،و حوادثی که در دوره زمانی بلندمدتتری به وقوع میپیوندد تنها حوادث منقطع و از هم جدا هستند ،روش تنزیلنمایی بهخوبی کار خواهد کرد .با این حال ،بهطور کلی انجام این روش آسان نیست ،زیرا برای انجام آن باید بدانیم که افراد چه تصور و برداشتی از حوادث و وقایع اطراف خود دارند .آیا ماریا وقایع پیــش از ارائه تکالیف خود را بهصورت وقایع جدا از هم میبیند یا آنها را یک توالی میپندارد؟ آیا او فکر میکند که «امروز میخواهم بازی کنم ،پس هر چیز دیگر میتواند تا فردا منتظر بماند» یا چنین میاندیشد که «اگر امروز مشقهایم را انجام دهم، فردا میتوانم بیرون رفته و بازی کنم»؟ این شیوه تفکر احتماال بر انتخاب او اثر خواهد گذاشت ،اما اصال مشخص نیست که او چگونه ممکن است فکر کند .پس مسلما هیچ
237
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
مالقات عمه
0 15
روش سادهای برای شناختن اینکه حوادث مختلف یک توالی هستند یا نه ،وجود ندارد. چیزی که بیش از هر چیز محتمل است ،وابستگی این موضوع به موقعیت و زمینه است. بیگمان موقعیت در شــیوه تفکر و مدلســازی انتخابهای بین زمانی نقش اساسی ایفا میکند .پس پرسشی که در اینجا میتوان بدان پرداخت ،پرسش در مورد آثار ضمنی این وابستگی است و اینکه آیا مدلی متفاوت از تنزیلنمایی برای لحاظ این وابستگی به اثر موقعیت وجود دارد یا خیر.
-2-4تنزی ل هایپربولیک
1
اقتصاد رفتاری
238
در نمودار 1-4بهوضوح میتوان دید که میزان عامل تنزیل برای فواصل زمانی طوالنیتر ،بیشتر اســت .این بدان معناست که افراد در کوتاهمدت کمصبرتر و در بلندمدت صبورترند .بــرای ارائه مثالی دیگر درباره این موضوع ،در مطالعه تالر ( )1981از آزمودنیها پرســیده شــد که چه میزان پول بعد از یک ماه ،یک سال یا ده سال آنها را نسبت به دریافت 15دالر امروز بیتفاوت میکند؟ پاسخ ایــن افراد بیانگر دریافت متوســط مبلــغ 50 ،20و 100دالر بود که در ظاهر معقول به نظر میرســد .اما باید به این نکته توجه داشت که این مبالغ نشانگر عوامل تنزیل ســالیانه 0/45 ،0/22و 0/84اســت و این یعنی اینکه آزمودنیها برای انتظار یک ماهه مبلغ بالنســبه باال و برای انتظار ده ســاله مبلغ نه چندان باالیی را طلب کردهاند .به این کاهش اشــتیاق ،تنزیــل هایپربولیک یا هذلولی ل هایپربولیک ،تعدیل مدل شــکل گفته میشود.یک روش برای دســتیابی به تنزی تنزیلنمایی و استفاده از عوامل مختلف تنزیل در دورههای زمانی مختلف است .در معادله 1-4اینگونه فرض کردیم که با پرداختهای متعدد از زمان حال تا tدوره زمانی آتی ،مبلغ مورد نظر با عامل ذیل تنزیل میشود: t −1 D(t) = δ یکی از روشهای جایگزین ،این اســت که عامــل تنزیل را بهصورت زیر در نظر بگیریم:
-1هذلولی شکل
1
() 2-4
1 + αt
= )D(t
در معادله فوق α ،پارامتری است که میتواند میزان تغییر عامل تنزیل در خالل زمــان را تعیین کند .من این مدل را مدل تنزیل هایپربولیک مینامم .معادله 1-4را میتوان به شکل تعمیمیافته زیر نوشت: T ()3-4 T
( x1, x2 ,...., x T ) = ∑ D ( t ) x t t =1
U
239
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
ل هایپربولیک را نشان دهیم ،نمودار 3-4 برای اینکه تفاوت تنزیلنمایی و تنزی ل ) D(tو عامل تنزیل ســاالنه را در دو حالت تنزیلنمایی با عامل δ =0/85و تنزی هایپربولیک با عامل α =0/25رسم کرده است .مشابهت تنزیل هایپربولیک با نمودار 1-4آن است که عامل تنزیل برای دورههای زمانی طوالنیتر ،افزایش مییابد [اما تفاوت در آنجاســت که در کوتاهمدت ،عامل تنزیــل هایپربولیک کوچکتر و در بلندمدت این عامل بزرگتر از عامل تنزیلنمایی است]. با وجود ایــن ،میتوانیم عامل تنزیل هایپربولیک را بــا اندک تغییری در مدل تنزیلنمایی جای دهیم .اما آیا حقیقتا توانســتهایم کاهش اشــتیاق را در مدل جای دهیــم؟ برای اینکه نشــان دهیم چرا چنین امری محقق نشــده اســت ،مجموعه انتخابهای ذیل را در نظر بگیرید: آیا 100دالر امروز را میخواهید یا 110دالر فردا را؟ آیا 100دالر در 30روز آینده را میخواهید یا 110دالر در 31روز آینده را؟زمانی که دو سوال فوق مطرح شد ،اکثر افراد 100دالر امروز و 110دالر 31 روز آینده را برگزیدند .این پاسخ میتواند با مدل تنزیل هایپربولیک سازگار باشد. اما در اینجا مشکلی بالقوهای وجود دارد و آن این است که اگر همین سواالت پس از 30روز از افراد پرســیده شــود ،آیا آنها همین جواب را به آن میدادند؟ فرض کنید که ماریا گفته باشد که 110دالر در 31روز آینده را به 100دالر در 30روز آینده ترجیح میدهد ،اما پس از 30روز بگویید که 100دالر امروز را به 110دالر فردا ترجیح میدهد .این دیگر با مدل تنزیل هایپربولیک ســازگار نیست ،زیرا در این مدل هم انتخابها باید در طول زمان سازگار باشند .این یعنی آنکه ماریا نباید
فکر خود را تغییر دهد .اگر او گفته باشد که 110دالر در 31روز آینده را به 100 دالر امروز ترجیح میدهد ،باید پس از گذشــت 30روز 110دالر فردا را به 100 دالر امروز ترجیح دهد[ .بیشــتر] برای اینکه توضیح بیشتری با اعداد و ارقام ارائه کنــم ،ابتدا اجازه دهید توضیح بدهم که چرا انتخاب 100دالر امروز و 110دالر در 31روز آینده با مدل تنزیل هایپربولیک سازگار است. نمودار -3-4تنزیل هایپربولیک در مقابل تنزیل نمایی .در تنزیل هایپربولیک ،عامل تنزیل در دوره زمانی کوتاهمدت ،کوچکتر است.
اقتصاد رفتاری
240
فرض کنید که هر دوره زمانی ما یک روز کامل است و D)30(=0/85 ،D)2( =0/9
و D)31(=0/84اســت .پس 110دالر فردا معادل 99دالر امروز 100 ،دالر در 30روز آینده معادل 85دالر امروز و 110دالر در 31روز آینده معادل 92/4دالر امروز است. پس منطقی است که افراد 100دالر امروز و 110دالر در 31روز آینده را برگزینند .حال پس از 30روز چه اتفاقی میافتد؟ پس از 30روز ،به جای )31(=0/84 ،D)30( =0/85 ،Dعامل تنزیل بازنگری شــده D)2( =0/99را خواهیم داشــت .حاال با مقدار (،D)2 انتخاب 110دالر فردا به مراتب بهتر از انتخاب 100دالر امروز اســت .اینگونه رفتار سازگار افراد پس از 30روز پذیرفتنی به نظر میرسد .پس ما نیازمند یک نسخه متفاوت از مدل تنزیل هایپربولیک هستیم که چنین رفتاری را در خود نهادینه کند.
-1-2-4تنزیل شبه هایپربولیک
241
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
در تنزیلنمایی و هایپربولیک ،دوره زمانی باید بهصورت روزهای مشخص تفسیر شود. مثال در مثال تکالیف ،دوره زمانی اول روز جمعه و دوره زمانی چهارم روز دوشنبه در نظر گرفته شد .پس اگر امروز جمعه است ،عامل تنزیل ) D(tباید مختص همین امروز باشد و در روز شنبه بهروز شود .پس اگر بهطور مثال ،در روز جمعه D)2(= D)3( =0/9 باشد ،ماریا میان روزهای شنبه و یکشنبه تنزیلی صورت نمیدهد .پس او عامل تنزیل ل هایپربولیک ،هرچه روز شــنبه را به D)2(=1افزایش میدهد .در نتیجه ،در مدل تنزی افراد پیرتر میشوند (حتی چند روز) ،بیصبری و بیتابی آنها بیشتر کاهش مییابد. تعبیر دیگر از کاهش اشــتیاق آن اســت که افراد برای کسب منافع کوتاهمدت مشتاقتر از منافع بلندمدت هستند و این دیگر ربطی به سن و سال ندارد .این مفهوم را میتوان با تفسیر D)2(=0/9و D)3(=0/9به عنوان مقادیر ثابت در طول زمان و تنزیل مقادیر آتی نســبت به امروز نشان داد .با این رویکرد ،اگر امروز جمعه باشد D)2(=0/9و اگر امروز شــنبه باشد D)2(=0/9اســت .با این تعبیر متفاوت ،ماریا چون همواره برای کسب منافع در دسترس لحظهشماری میکند 100 ،دالر امروز را ترجیح خواهد داد .تفاوت میان این دو تعبیر در نمودار 4-4نشان داده شده است. اگر به جای یک بستر زمانی ثابت تقویمی ،عامل تنزیل را در بستر نسبی زمانی (مثال نســبت به امروز) بسنجیم و این شیوه را منطقیتر بدانیم ،دارای ترجیحات با
تورش حال خواهیم بود .در چنین حالتی ،ماریا تکالیفش را همین امروز انجام داده یا 100دالر همین امروز را به مقادیر آینده ترجیح میدهد .او چنین کاری را انجام میدهد ،زیرا امروز جمعه اول ماه میاست و در روز جمعه اول ماه می ،او بهشدت برای کسب منافع بالفور لحظهشماری میکند. برای مدلسازی ترجیحات با تورش حال ،میتوانیم از همان معادله 2-4استفاده کنیــم ،با این تفاوت که tرا به عنوان تعداد دورههای زمانی از امروز تفســیر کنیم و نــه نقاط ثابت زمانی .با این حال ،هنوز باید به نوعی کاهش اشــتیاق را در مدل بگنجانیم .بهترین روش برای این کار ،اســتفاده از مدل تنزیل شــبه هایپربولیک یا ترجیحات ) ( β, δبهصورت ذیل است. ( )4-4
اقتصاد رفتاری
242
T
U T ( x1, x2 ,..., x T )= x1 + β∑ δ t −1x t t =2
که βمقداری بین صفر و یک اســت β .یک پارامتر مهم در مدل فوق است، زیرا مقدار تورش حال را اندازهگیری میکند .اگر β =1باشد ،به این معناست که تورشی وجود ندارد و معادله 4-4با معادله 1-4برابر است .اگر β >1باشد ،وزن بیشتری به امروز نسبت به آینده داده میشود .این بدان معناست که تورش حال و کاهش اشتیاق وجود دارد .به عنوان مثال ،اگر β =0/7و δ =0/99باشد 110 ،دالر در 31روز آینده همیشه به 100دالر در 30روز آینده ترجیح داده خواهد شد ،اما 100دالر امروز همواره به 110دالر فردا مرجح خواهد بود. برای آنکه نشان دهیم چگونه ترجیحات ) ( β, δکار میکنند ،میتوانیم به مثال قبل بازگردیم که در آن ماریا باید در مورد زمان انجام تکالیفش تصمیم میگرفت. جدول 5-4بــازده هر کدام از حالتهای وجود یا عدم وجود تورش حال را نشان میدهد .نخست نگاهی به حالت β =1بیاندازیم و ببینم اگر او تورش حال نداشــت ،چه اتفاقی میافتاد .در روز جمعه او برای انجام تکالیف در روز شــنبه برنامهریزی میکند. او در روز شنبه نیز همینگونه فکر میکند و در نتیجه تکالیفش را در این روز انجام میدهد .اگر β =0/9شود ،باز هم داستان به همین شیوه پیش میرود .حال نگاهی به حالت β =0/8بیاندازیم که در آن تورش حال بالنسبه مقدار باالیی دارد.
در روز جمعه ،او برای انجام تکالیف در روز شــنبه برنامهریزی میکند .داســتان زمانی جالب میشــود که روز شنبه فرا میرسد و او به ناگهان تصمیم میگیرد که انجام تکالیفش را به روز دوشنبه موکول کند. اگر کســی برای انجام کاری در آینده برنامهریزی کند ،اما در زمان تعیین شده فکر خود را تغییر دهد ،دچار ناسازگاری زمانی شده است .برنامهریزی برای انجام تکالیف در روز شنبه و سپس موکول کردن آن به روز دوشنبه و برنامهریزی برای انتظار یک روزه برای به دســت آوردن 110دالر و ســپس انتخاب 100دالر در روز موعود از مصادیق ناســازگاری زمانی هســتند .آنچنان که دیدیم ،ناسازگاری زمانی در مدل تنزیلنمایی و مدل تنزیل هایپربولیک وجود ندارد ،اما در مدل شبه هایپربولیک وجود دارد.
243
در مدل تنزیل هایپربولیک ،دورههای زمانی به نقاط ثابتی بر روی تقویم اشاره دارند ،در حالیکه در مدل تنزیل شبه هایپربوریک، دورههای زمانی به میزان وقفه از زمان حال اشاره میکنند.
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
نمودار -4-4تفاوت میان ترجیحات با سازگاری زمانی و ترجیحات با تورش حال
امکان بالقوه وجود ناسازگاری زمانی در مباحث مربوط به رفاه و سیاستگذاری بســیار بااهمیت اســت؛ زیرا به ما میگوید که مردم ممکن است برای انجام کاری برنامهریزی کنند ،اما در نهایت کار دیگری انجامدهند. این مبحث در فصول ده و یازده یعنی زمانی که در مورد رفاه و سیاستگذاری صحبت میکنیم ،تا اندازهای بررسی خواهد شد .در اینجا میخواهم نشان دهم که چگونه ناسازگاری زمانی دارای آثار مهم بر روی رفتار انسانی است. جدول -5-4تنزیل شبه هایپربولیک در مثال تکالیف. برنامه
اقتصاد رفتاری
244
δ =0/9و β =1
δ =0/9و β =0/9
δ =0/9و β =0/8
روز جمعه
روز شنبه
روز جمعه
روز شنبه
روز جمعه
روز شنبه
انجام تکالیف در روز جمعه
10/5
-
9/0
-
7/4
-
انجام تکالیف در روز شنبه
10/9
12/1
9/8
10/4
8/7
8/7
انجام تکالیف در روز یکشنبه
7/7
8/6
7/0
8/2
6/2
7/9
انجام تکالیف در روز دوشنبه
9/0
10/0
8/1
9/5
7/2
9/0
اگر تورش حال باال باشد ،ماریا تصمیم میگیرد در روز شنبه تکالیفش را انجام دهد .اما در روز شنبه ،انجام تکالیف را به روز دوشنبه موکول میکند.
-2-2-4آثار ناسازگاری زمانی
اینکه آیا ناســازگاری زمانی دارای آثاری است به این امر بستگی دارد که آیا مردم میدانند که دچار ناسازگاری زمانی هستند یا خیر .مثال آیا ماریا میداند که اگر در روز جمعه برای انجام تکالیف در روز شنبه برنامهریزی کند ،وقتی شنبه فرا رسید به گونهای دیگر فکر خواهد کرد؟ دانستن این موضوع به وضوح در مورد آنچه او در روز جمعه انجام خواهد داد ،اهمیت دارد .به افرادی که از ترجیحات با تورش حال خود بیخبرند ،افراد بیتجربه میگوییم. در چنین حالتی ،ماریا در روز جمعه برای انجام تکالیفش در روز شنبه برنامهریزی میکند و البته انتظار ندارد که در روز شنبه فکرش را عوض کند .در مقابل ،افرادی را کــه در مورد ترجیحات با تورش حال خود اطالعات کافی دارند افراد باتجربه مینامیم .در این حالــت ،ماریا در روز جمعه میداند که اگر انجام تکالیفش را به روز شنبه موکول کند ،در روز شنبه آن را احتماال به روز دوشنبه پاس خواهد داد.
جدول -6-4بازده دیدن یک فیلم برای ماریا برنامه
بازده در روز
جمعه
شنبه
یکشنبه
رفتن به سینما در روز جمعه
5
0
0
رفتن به سینما در روز شنبه
0
6
0
رفتن به سینما در روز یکشنبه
0
0
8
245
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
ابتدا به حالتی نگاه میاندازیم که ماریا بیتجربه است .سادهترین روش آن است که حالتی را بررسی کنیم که در آن هزینههای یک فعالیت بر منافع آن پیشی میگیرد (ماننــد مثال تکالیف) .در مثال تکالیف دیدیم که انجام تکالیف به زمانی دورتر از آنچه انتظار میرود و فراتر از حالتی که تورش حال وجود ندارد ،موکول میشود. به چنین وقفهای در انجام کار ،تعلل گفته میشود .ماریا از آنجا در انجام کار خود تعلل میورزد که میخواهد کار پرهزینه را از سر خود باز کند .اما اگر منافع بیشتر از هزینهها باشد چه اتفاقی میافتد؟ برای آنکه کمی به ارائه پاسخ کمک کنم ،مثال دومی را مطرح میسازم .فرض کنید که بلیط ســینما 10دالر بوده و ماریا تنها 11دالر در جیب داشته باشد .فیلم در روزهای جمعه ،شنبه و یکشنبه اکران خواهد شد .جدول 6-4نشان میدهد که ترجیح ماریا به ترتیب دیدن فیلم در روزهای یکشنبه ،شنبه و جمعه است .جدول 7-4مطلوبیت بین زمانی او را نشــان میدهد (که میتوان آن را با جداول 1-4و 5-4مقایسه کرد). اگر ماریا ترجیحات ســازگار با زمان داشــته باشد ،ترجیح میدهد که در روز یکشــنبه به دیدن فیلم برود .اگر ترجیحاتش با تورش حال همراه باشد ،آنگاه در روز جمعه برای رفتن به ســینما در روز یکشنبه برنامهریزی میکند .اما روز شنبه نظر خود را عوض کرده و همان روز راهی ســینما میشــود .پس در اینجا شاهد یک ناســازگاری زمانی خواهیم بود .تفاوت دو حالت فوق آنجاست که در حالت ناســازگاری زمانی ،فرد کاری را زودتر از زمان مورد انتظارش و زودتر از حالت فقــدان تورش حال انجام میدهد .به جلو انداختن یک کار درســت مانند حالت فوق ،تعجیل نامیده میشود.
جدول -7-4مطلوبیت بین زمانی در مثال دیدن فیلم در حالت وجود ترجیحات سازگار با زمان و ترجیحات با تورش حال برنامه
δ=0/9و β =1 روز جمعه
روز شنبه
روز جمعه
روز شنبه
5/0
-
5/0
-
رفتن به سینما در روز شنبه
5/4
6/0
4/3
6/0
رفتن به سینما در روز یکشنبه
6/5
7/2
5/2
5/8
رفتن به سینما در روز جمعه
اقتصاد رفتاری
246
δ =0/9و β =0/8
در هر دو مثال انجام تکالیف و دیدن فیلم ،ماریا ســخت مشتاق دریافت منافع و سودهاست .در مثال تکالیف ،این تمایل باعث شد تا او کاری که برایش پرهزینه است را تا جای ممکن از سر خود باز کند .در مثال فیلم ،این تمایل باعث شد تا کار مورد عالقه و خوشایندش را زودتر از موقع به انجام برساند .حال سوال اینجاست که آیا فردی که باتجربه اســت و میداند که تحت تاثیر ناســازگاری زمانی است، از چنین مشــکلی اجتناب میکند؟ مسلما پاسخ تا حدی شگفتی شما را بر خواهد انگیخت .البته این شگفتی در مثال تکالیف بروز نمیکند .اگر ماریا بداند که در روز شنبه ،انجام تکالیف را به روز دوشنبه موکول خواهد کرد ،در همان روز جمعه خود را مواجه با دو انتخاب میبیند که باید یکی را برگزیند. نخســت انجام تکالیف در همان روز جمعه که به او مطلوبیت 7/4را میدهد و انجام تکالیف در روز دوشــنبه که مطلوبیت 7/2را به او ارزانی میدارد .با این حســاب ،او انجام تکالیف در روز جمعه را برمیگزیند و درســت مثل فردی با ترجیحات ســازگار زمانی رفتار میکند .پس تجربه به ماریا این اجازه را میدهد که خود را از ناســازگاری زمانی برهاند .تا اینجای کار که بد نبود! اما حاال ببینیم در مثــال فیلم چه اتفاقی میافتد .در این حالت ماریــا میداند که اگر روز جمعه به تماشــای فیلم نرود ،روز شــنبه خواهد رفت .پس در روز جمعه او میداند که انتخابهای واقعیاش میان رفتن به ســینما در روز جمعه و شــنبه است .پس او همان روز میرود .در اینجا باتجربه بودن باعث میشود که او حتی بیشتر از حالتی که بیتجربه اســت ،عجله کند [در حالتی که او بیتجربه بود ،روز شــنبه را برای رفتــن انتخاب میکرد ،اما حاال که با تجربه اســت روز جمعه را برمیگزیند] .او میداند که نمیتواند در مقابل وسوســه سینما رفتن خویشتنداری کند .پس حتی
زودتــر میرود! جدول 8-4انتخابهای ماریا را نشــان میدهد .در حالت منافع معوق ،تجربه موجب غلبه بر مشــکل تورش حال میشود ،در حالیکه در حالت هزینههــای معوق ،تجربه موضوع را بدتر میکند .البته در این حالتها مشــخص نیســت که کدامیک از منظر مطلوبیت بهتر یا بدتر هستند ،زیرا مشخص نیست که افراد مشــکل تورش حال خود را مورد توجه قــرار میدهند یا خیر .در هر حال، آنچه در این بحث شایان توجه است ،اهمیت تورش حال حتی برای افرادی است که از تجربه کافی در این زمینه برخوردارند. جدول -8-4نگاهی به دو مثال :انتخاب و مطلوبیت (بازده بین زمانی در روز جمعه با فرض نبود تورش حال) هزینههای معوق (فیلم)
منافع معوق (تکالیف)
شنبه
10/9
یکشنبه
6/5
باتجربه
شنبه
10/9
جمعه
5/0
بیتجربه
دوشنبه
9
شنبه
5/4
با سازگاری زمانی
مثال فیلم نشان داد که به دلیل پیشبینی تورش حال آتی ،انتخاب فرد باتجربهای مانند ماریا میتواند بدتر شــود .اما این تمام ماجرا نیســت .ماریای باتجربه ممکن است برای محدود ساختن انتخابهای آتی خود ،از التزام بهره برد .به عنوان مثال، ماریا میتواند بلیط سینمای خود را در همان روز جمعه برای روز شنبه پیش خرید کند .تمایل او به انجــام چنین کاری به معنای تعهد و التزام او به برگزیدن بهترین انتخاب ممکن اســت .اگر او فردی بیتجربه بود ،مســلما نیــازی به چنین کاری احساس نمیکرد .در مقابل ،افرادی که تجربه کافی دارند ،به دنبال راهی برای الزام خود و رهایی از وسوسههای آتی میگردند.
-3-2-4وسوسه و خویشنتداری
مدل تنزیل شب ه هایپربولیک مدل ساده و جالبی بود که به ما اجازه داد تا ابعاد مهم انتخابهای بین زمانی را در آن بگنجانیم .یکی از ویژگیهایی که نتوانستیم بهخوبی
247
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
انتخاب
بازده
انتخاب
بازده
اقتصاد رفتاری
248
در این مدل بگنجانیم ،منافع بالقوه التزام اســت .گال 1و پسندورفر )2001( 2روشی دقیق را پیشنهاد کردند که به ما اجازه چنین کاری را میدهد .برای اینکه نشان دهم چگونه این روش کار میکند ،به مثال پیشین تکالیف بازمیگردم. در روز شــنبه ،ماریا میتواند یا تکالیف خــود را انجام دهد یا به ورزش رود. تصور کنید که ماریا این امکان را دارد که در روز جمعه خود را ملزم به انجام کاری در روز شــنبه نماید .پس او میتواند با مثال قرار گذاشــتن با دوستان خود ،الزامی برای انجــام تکالیف یا رفتن به ورزش برای خود ایجاد کند .این بدان معناســت که ماریا در روز جمعه ســه گزینه پیش روی خود دارد :تعهد به انجام تکالیف در روز شنبه ،تعهد به ورزش کردن در روز شنبه ،یا عدم تعهد به چیزی و واگذاشتن تصمیمگیری به روز شنبه. اگر ماریا ترجیحات ســازگار با زمان داشت ،التزام امری نامربوط به نظر میرسید. در چنیــن حالتی اگر او فکر کند که بهترین کار برای او انجام تکالیف در روز شــنبه است ،کامال نسبت به دو گزینه تعهد و عدم تعهد نسبت به انجام تکالیف در روز شنبه بیتفاوت خواهد شد ،زیرا در هر حال او تکالیف خود را در همان روز انجام خواهد داد. اما اگر ترجیحات ماریا با تورش حال همراه باشد ،همه چیز فرق خواهد کرد. در حالــت ترجیحات با تورش حال ،اگر ماریا فکر کند که بهترین کار برای او انجام تکالیف در روز شــنبه است و البته بداند که ممکن است در روز شنبه چنین رفتار نکند ،برای او بهتر اســت تا در همان روز جمعه تعهدی برای خود بتراشد تا در روز شنبه ملزم به انجام تکالیفش شود .نکته جالب آن است که اکنون میتوان دو دلیل مجزا برای تعهد ماریا به این کار برشــمرد .واضحترین دلیل آن است که ماریا میداند در روز شــنبه ورزش کردن را انتخاب خواهد کرد و از این رو میخواهد جلوی این کار را بگیرد .با نگاهی به جدول 5-4میبینیم که اگر β=0/8باشد ،این دلیل قرین به واقعیت میشود .امکان دوم آن است که ماریا میداند تنها در صورت غلبه بر وسوسه ورزش کردن تکالیفش را در روز شنبه انجام خواهد داد .پس او تنها پس از تحمیل خویشتنداری بر خود قادر به انجام تکالیفش خواهد بود که صد البته این کار از نظر روانی برای او پرهزینه اســت .پس ممکن است برای فرار از چنین 2- Pesendorfer
1- Gul
هزینهای ،تعهد انجام تکالیف در روز شنبه را در همان روز جمعه برای خود ایجاد کند .این وضعیت با حالتی که β=0/9است ،سازگار خواهد بود. وسوسه و خویشتنداری را میتوان در یک مدل ساده گنجاند .همچون گذشته، u2نشاندهنده میزان مطلوبیت ماریا در روز شنبه است .اگر او تکالیفش را در این روز انجــام دهد u2 ( H ) = −5و اگر این روز را به بازی ســپری کند u 2 (S) = 5 خواهد شــد .حال به این مدل ،هزینه وسوســه را اضافه میکنیم .هزینه وسوســه انعکاسدهنده هزینه روحی اســت که از انجام ندادن کاری که او متمایل به انجام آن بود ،به او تحمیل شده است .بیایید ) m(Hرا نشانگر وسوسه به انجام تکالیف و ) m(Sرا نشــانگر وسوسه به انجام ورزش بدانیم .پس هزینه وسوسه از انجام عمل aبهصورت زیر محاسبه میشود: =C ) ( a ) m ( a ) − max b=H,S m ( b
( )5-4
)m(b
{u ( a ) + m ( a )} − max
249
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
به عنوان مثال ،اگر وسوســه بازی کردن بیشتر از وسوسه انجام تکالیف باشد، ) m(S) ≥ m(Hخواهد شــد و در نتیجه میتوان هزینه وسوسه انجام تکالیف را بهصورت ) C(H)=m(H)-m(Sمحاســبه کرد C(H) .هزینه روحی انجام تکالیف است ،زمانی که میتوانست به جای آن ،روز خود را به بازی کردن اختصاص دهد. حال اگر هزینه وسوســه را به مطلوبیت اولیه ماریا بیفزاییم چه میشــود؟ در اینصــورت اگر ماریا در روز جمعه تعهدی برای خود در روز شــنبه ایجاد نکند، مطلوبیت کلی روز شنبهاش به دو شکل قابل تعریف خواهد بود .نخست آنکه ماریا خویشتنداری کند؛ که در اینصورت بازده عدم التزام ،هزینه غلبه بر وسوسه را در خود خواهد داشت .در اینصورت میتوانیم بنویسیم: = u ( H,S) max
m = 2 = a H,S b H,S
دوم اینکه ماریا خویشتنداری نکرده و کاری را انجام دهد که باالترین مطلوبیت را برای او به ارمغان آورد .در این حالت میتوانیم بنویسیم: u2m ( H,S) max a H,S (u ( a ) subject to m(a) ≥ max b H,S m ( b ) ) 6-4 = = بــا این کار میتوانیم دو دلیل التزام و تعهد ماریا به انجام یک کار را به تفکیک مدلسازی کنیم .دو معادله ( )5-4و ( )6-4تا اندازهای کلی به نظر میرسند .با این
حــال ،اگر ماریا بخواهد خود را از قبل ملزم بــه انجام کاریکند ،مطمئنا میتوان گفت که مطلوبیت کلیاش باید شــبیه یکی از دو حالتی شود که در معادالت قبل دیدیم .بهطور عامتر ،اگر کسی بخواهد قادر به التزام و تعهد پیشین شود ،باید بتواند ترجیحاتش را در قالب دو معادله مطلوبیت uو معادله وسوسه mبیان کند (به جعبه روش تحقیق 2-4نگاهی بیاندازید) .این بدان معناســت که تمایل به التزام پیشین همواره با وسوسه همراه است.
اقتصاد رفتاری
250
روش تحقیق 2-4 اصول موضوعه و رفتار گال و پســندورفر با بررســی قواعدی کلیتر ،به نتایجی پایدارتر از آنچه ما گرفتیم ،دســت یافتند .آنها نشان دادند که اگر و تنها اگر بتوان ترجیحات را در قالب توابعی چون u، mو umنشان داد ،آنها چهار اصل شهودی را تامین خواهند کرد .این یافته عالوه بر جذابیت ریاضی ،نمایشــی جالب از رویکرد مبتنی بر اصول موضوعه به مدلسازی انتخابهاست. اساســا محققان در رویکرد مبتنی بر اصول موضوعه این پرســش را مطرح میســازند که چه ویژگیهایی از ترجیحات با روشــی خاص از مدلسازی انتخابها ســازگار است؟ گال و پســندورفر به چهار اصل موضوعه ،که در ادامه میآیند ،دســت یافتند .این اصول عبارتند از اینکه ترجیحات باید الف) تام و انتقالی باشــند ،ب) پیوسته باشــند ،ج) شرایط عدم وابستگی را تامین کننــد؛ بدین معنا که ورود گزینه ســوم انتخاب میان دو گزینه دیگر را تغییر ندهد و د) شــرط ترجیح به التزام را برآورده سازند؛ بدین معنا که اگر کسی انجــام عملی را به انجام عملی دیگر برگزید ،خود را ملزم به انجام آن عمل کند .نتایج تحقیق این دو نشــان داد که اگر ترجیحات کسی اصول موضوعه فوق را تامین کند ،میتوان گفت که توابع u، mو umروشهای خوبی برای مدلســازی انتخابهای او خواهند بود .بهطور مشــابه اگر توابع u، mو um
روشی مناسب برای مدلسازی انتخابها باشند ،باید گفت که اصول موضوعه
جدول 9-4ترجیحات ماریا را نشان میدهد .اگر تورش حال و در نتیجه وسوسهای وجود نداشــته باشد ،طبیعی است که فکر کنیم m(S) = m(H) =0است .پس اینکه آیا ماریا خود را ملتزم یا متعهد به کاری کرده است اهمیتی نخواهد داشت .اگر تورش حال اندک باشد ( ،)β =0/9ماریا تکالیفش را در روز شنبه انجام میدهد .با این حال ،اگر او پیشــاپیش خود را متعهد به انجام کاری نکرده باشد ،باید هزینهای برای وسوسه خود بپردازد .اگر m(S) =0/5و m(H) =0باشــد ،او میتواند با ایجاد تعهد پیشین به انجام تکالیف از پرداخت هزینه وسوسه احتراز کرده و در نتیجه مطلوبیتش در روز شنبه را افزایش دهد .اگر تورش حال بیش از این باشــد ( ،)β =0/8ماریا انجام تکالیفش را به تاخیر میاندازد ،مگر آنکه خود را متعهد به انجام تکالیف در روز شنبه کرده باشد .این خود انگیزهای کافی برای ایجاد تعهد است .این مدل بهخوبی به ما اجازه درک منافع التزام را میدهد. بهطور مشخص ،مدل فوق نشــان میدهد که چگونه افراد دارای انتخابهای سازگار متمایل به ایجاد تعهد برای خود هستند تا خود را از هزینههای روانی وسوسه برهانند .در مجموع میتوان گفت که تاکنون به روشهای مفیدی برای مدلسازی
251
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
فوق معقول و منطقی خواهند بود .رویکرد مبتنی بر اصول موضوعه تاریخچهای بسیار طوالنی در علم اقتصاد دارد .اساسا این رویکرد کامال با اقتصاد رفتاری سازگار اســت ،زیرا تالش میکند تا فرضهای شکلدهنده ترجیحات را ب ه گونهای موجه و پذیرفتنی سازد که با انتخابهای مشاهده شده تطبیق یابند. البته در واقعیت ،انشقاقی میان علم اقتصاد رفتاری و رویکرد مبتنی بر اصول موضوعه به وجود آمده است .شاید دلیل این امر آن باشد که اصولی که در ظاهر منطقی به نظر میآیند ،قادر نیســتند تا از یک مطالعه موشکافانه آزمایشگاهی جان سالم به در ببرند .مثال بارز در این زمینه ،اصل انتقالی بودن است .با این حال ،همانگونه که گال و پســندورفر نشــان دادند ،رویکرد مبتنی بر اصول موضوعه قادر است به ما بگوید که چه زمانی مدلسازی انتخابها مناسب و درخور استفاده خواهد بود.
کاهش اشــتیاق و تورش حال دســت یافتهایم .با این حال ،تاکنون توانستهایم تنها به یکی از موارد طرح شــده در بخش 1-4بپردازیم و حال زمان پرداختن به دیگر موارد فرا رسیده است. جدول -9-4مطلوبیت ماریا در روز شنبه δ =0/9و β =0/9
δ =0/9و β =1 uT
m
تعهد به انجام تکالیف
12/1
0
12/1
تعهد به ورزش
10/0
0
10/0
9/5
تصمیمگیری در روز شنبه
12/1
-
12/1
10/4
m
δ =0/9و β =0/8
UT
u
m
10/4
0
10/4
0/5
9/5
9/0
-
9/9
9/0
T
m
UT
u
m
8/7
0
8/7
0/5
9/0
-
9/0
T
m
UT
مطلوبیت پایه u Tهمانند چیزی است که در جدول 5-4بیان شد .وسوسه با mو مطلوبیت کل با در نظر گرفتن هزینه وسوسه با u Tنمایش داده شده است .ماریا با ایجاد تعهد برای انجام تکالیفش ،خود را زمانی که β =0/9است از هزینه وسوسه ،و زمانی که β =0/8است از تعلل میرهاند. m
اقتصاد رفتاری
-3-4رضرگریزی و توالیها
252
در این بخش میخواهیم نگاهی دوباره به پدیده عدم تقارن تاخیر -تعجیل بیاندازیم تا ببینیم آیا میتوان فهم بهتری از آن یافت؟ برای این کار ،بهطور گسترده از مطالعه لوئنستین و پرلک ( 1992و )1993بهره خواهم گرفت.
-1-3-4وابستگی به مرجع
بحث را با ورود ایده وابستگی به مرجع به انتخاب بین زمانی آغاز میکنم .به لحاظ وابســتگی مطلوبیت افراد به نقطه مرجع ،تابــع مطلوبیت بین زمانی بدین صورت نگاشته خواهد شد: ) − rt
T
t
∑1 D(t)v(x =t
=u T (x ) 1, x 2 , …, x T
که در آن ) D(tعامل تنزیل v(x) ،تابعی مقداری و rtنقطه مرجع در دوره زمانی tاست .از آنجا که در بخش 2-4در مورد عامل تنزیل به اندازه کافی سخن راندیم، دیگــر در این بخش چیزی در مورد آن نمیگویــم .به جای آن ،توجه اصلی را بر روی تابــع مقداری متمرکز خواهم کرد .آنچنان که در فصول دوم و ســوم دیدیم،
اثــر مطلق مقداری را به یــاد بیاوریم که در آن هرچه مقدار پول بیشــتر بود، افراد صبورتر میشــدند .پس اگر α > 1بوده و افزایشــی نسبی در مقدار پرداختی پول حاصل شــود ،ماریا باید دریافــت αyدالر در دوره زمانی tرا به دریافت αq دالر امروز ترجیحدهد .این بدان معناست که ) . v(αq) < D(t)v(αyپس اثر مطلق مقداری نیازمند آن است که: ()8-4 ) v ( q ) v ( αq > ) v ( y ) v ( αy در نهایت ،به مفهوم عدم تقارن تاخیر -تسریع میرسیم .تسریع بهطور طبیعی به عنوان تسریع در دریافت پول تلقی میشود؛ که در آن افراد به جای yدالر در دوره
253
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
مهمترین نکته در مورد تابع مقداری آن اســت که این تابع ،مصرف را نســبت به یک نقطه مرجع میســنجد .پس ما به جای اینکه به xtبــه عنوان بازده در دوره t بیاندیشــیم xt-rt ،را به عنوان منفعت یا ضرر نسبت به یک نقطه مرجع مورد توجه قرار میدهیم .این امر خود سوالی آشنا را به یاد ما میآورد که حال نقطه مرجع چه باید باشــد .در اینجا فرض میکنیم که نقطه مرجع همان درآمد جاری فرد اســت. حال ســوال اینجاست که تابع مقداری باید چگونه باشد تا رفتاری که در موردآن در بخش 1-1-4سخن گفتیم را تداعی کند؟ برای پاســخ به این ســوال ،فرض کنید که ماریا در مقابل اخذ qدالر در زمان حال ،نسبت به اخذ yدالر در دوره tام بیتفاوت باشد ( .) $y > qاین فرض بدان معناســت که ) .D(t)v(y)=v(qبه خاطر بیاورید که عدم تقارن ســود -زیان بیان میکند که او باید نسبتا برای تعویق پرداخت نسبت به تعویق دریافت اکراه بیشتری داشته باشد .پس او ترجیح میدهد به جای پرداخت yدالر در دوره ،tهمین حاال qدالر بپردازد .مثال اگر او نسبت به 10دالر امروز و 11دالر فردا بیتفاوت باشد، ترجیح خواهد داد که همین امروز 10دالر را بپردازد تا اینکه منتظر فردا بماند و به جای 10دالر 11 ،دالر پول پرداخت کند .این یعنی آنکه ) .v(-q)>D(t)v(-yپس عدم تقارن سود -زیان نیازمند رعایت شرط ذیل است که: ()7-4 ) v ( q ) v ( −q 0دالر حال y > 0 ،دالر در دوره زمانی tدریافت شود .با تاخیر در دریافت ،ماریا در حال حاضر qدالر از دست میدهد ،اما yدالر در آینده به دست
= ) –D ( t ) v ( − y میآورد .اگر او نســبت به این دو بیتفاوت باشــد ،پس ) v ( q
اقتصاد رفتاری
254
.مشــابه با روش قبل میتوانیم عامل تنزیل تاخیر tدورهای را با اســتفاده از رابطه q = δdelay yبه دست آوریم: −1 ) ) q v ( −D ( t ) v ( y delay y
= = y
δ
برای مقایســه میان این دو عامل تنزیل ،فرض میکنیم که D(t) = 1باشد .پس اگر ) ) v−1 ( − v ( − y ) ) > − v−1 ( − v ( yباشــد δspeed up > δdelay ،است .با تعمق بیشتر در این شرط خواهیم فهمید که شرط فوق زمانی صادق است که ) − v ( − y ) > v ( y باشــد .این دقیقا چیزی اســت که ما از مفهوم ضررگریزی یاد گرفتیم .پس در کل چیزی که ما برای توضیح پدیده عدم تقارن تاخیر -تســریع نیازمندیم ،مفهوم ضرر گریزی است. آنچنان که قبال نیز دیدیم ،مدلی که ترجیحات وابســته به مرجع را در خود جای میدهد ،میتواند بســیاری از مشــخصات انتخابهای بین زمانی را بیان کند .متاســفانه شــکل تابع مقداری که در فصل ســوم (معادله )7-3شناختیم، قادر به تامین شــرایط 7-4و 8-4نیست .برای رهایی از این مشکل میتوانیم بهراحتی کمی ترکیب شــرایط را تغییر دهیم و از قابلیتهای وابستگی به مرجع در فهم رفتار انسانی بهره بریم. پس آنگونه که تاکنون باید حدس زده باشید ،ما باید بیشتر از گذشته بر مفهوم
و کاربرد نقاط مرجع دقت کنیم .برای تشریح بیشتر علت این امر ،به مثال تکالیف باز میگردیم و فرض میکنیم که ماریا باید تکالیفش را در یکی از دو روز شنبه یا دوشنبه انجام دهد. حال فرض کنید که تعیین تکالیف برای آخر هفته بهندرت اتفاق بیافتد .از این رو ،نقطه مرجع ماریا انجام تکالیف نیســت و امور دیگر هستند که نقطه مرجع او را برای روز شــنبه میسازند .به عنوان مثال ،ممکن است یک امکان ورزش کردن و دیدن مالقات عمهای باشــد که او دوستش ندارد .چنین نقاط مرجعی ،مطلوبیتی معادل جدول 10-4را به دست میدهند. جدول -10-4مثال تکالیف با ترجیحات وابسته به مرجع مطلوبیت در روز
بازده xtاگر تکالیف در روز شنبه انجام پذیرد
-5
10
10
بازده xtاگر تکالیف در روز دوشنبه انجام پذیرد
5
10
-5
نقطه مرجع ورزش کردن بازده مرجع rt
5
10
0
مطلوبیت وابسته به مرجع اگر تکالیف را در روز شنبه انجام دهد
-10
0
10
اگر تکالیف را در روز دوشنبه انجام دهد
0
0
-5
بازده مرجع rt
-10
10
0
مطلوبیت وابسته به مرجع اگر تکالیف را در روز شنبه انجام دهد
5
0
10
اگر تکالیف را در روز دوشنبه انجام دهد
15
0
-5
نقطه مرجع مالقات عمه است
اگر نقطه مرجع ورزش کردن باشد ،انجام تکالیف در روز شنبه احساسی مانند خسران را به او القا میکند .اما اگر نقطه مرجع او دیدن عمهاش باشد ،انجام تکالیف حس منفعت را در او ایجاد خواهد کرد.
قطــع نظر از نقطه مرجع ،ماریا با مبادله (بده-بســتان) مشــابهی میان کاهش بالنســبه باالی مطلوبیت در روز شــنبه (با اختالف 10واحدی) و منفعت در روز دوشــنبه (با اختالف 15واحدی) مواجه میشود .نقطه مرجع بسته به اینکه ماریا چه برداشتی از این مبادله (بدهبستان) میکند ،اهمیت مییابد .اگر او بهطور معمول روزهای شــنبه خود را به بازی کــردن اختصاص دهد ،پس انجام تکالیف در این روز احساســی جز خسران در او ایجاد نخواهد کرد .این امر او را نسبت به انجام
255
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
تکالیف بیمیل و ناراضی میکند .اگر:
)D (2) v ( −10) + D (4) v (10) < D (4) v ( −5
ماریا انجام تکالیف را تا روز دوشــنبه به تعویق خواهد انداخت .اما اگر بهطور معمول شــنبههای خود را به دیدن عمه نخراشــیده خود اختصــاص دهد ،انجام تکالیــف در این روز برایش به مثابه یک منفعت خواهد بود .پس این امر ،احتمال انجام تکالیف در این روز را افزایش میدهد .اگر: )D (2) v (5) + D (4) v (10) > D (2) v (15) + D(4)v(−5
اقتصاد رفتاری
256
ماریا تکالیفش را در همان روز شنبه انجام خواهد داد. اگر بخواهیــم حالتهای فوق را ملموستر احســاس کنیــم ،فرض کنید که D)2(=D)4(=1باشــد .پــس بایــد بدانیــم آیــا ( v)-10(+v)10(v)15(+v)-5است یا خیر .حال فرض کنید که،v)10(=5 ،v)5(=3 v)-5(=-7 ،v)15(=6و v)-10(=-13هســتند .در این حالت ،اگر نقطه مرجع ورزش کردن باشد ،او در روز شنبه حتی دست به تکالیفش نخواهد زد .اما اگر نقطه مرجع او دیدن عمهاش باشد ،تکالیفش را در همان روز شنبه انجام خواهد داد .پس باز هم دیدیم که نقطه مرجع و موقعیت بر رفتار افراد تاثیرگذار خواهند بود.
-2-3-4ترجیحات برای توالی
در این بخش میخواهیم در مورد چگونگی مدلســازی ترجیحات برای توالیها و ترتیبات حوادث صحبت کنیم .برای ســادگی ،این سوال را که آیا مجموعهای از وقایع به عنوان یک توالی یا یک سلسله وقایع از هم گسیخته دیده میشوند نادیده میگیریم .کاری که به دنبال آن هستیم ،اندازهگیری مطلوبیت کل رشتهای از بازدهها مانند } {x1, x2 ,..., x Tاست. یک روش برای این کار ،مقایسه این توالی با توالی دیگری است که بازده یکسانی در هر دوره زمانی در پی دارد .این کار میتواند با مقایسه یک توالی واقعی با یک توالی یکنواختشده [یعنی همان میانگین] } {x, x,..., xاتفاق بیافتد ،زمانی که: 1 T ∑ xt T t =1
=x
برای هر دوره زمانی tداریم:
t
d=t tx − ∑ x i i =1
که نشاندهنده اختالف در مطلوبیت میان یک توالی واقعی و یک توالی یکنواخت شــده تا دوره زمانی ( tو البته خود )tاست .حال میتوانیم به روشی جالب درباره مطلوبیت یک توالی دست یابیم که طبق آن مطلوبیت کل برابر میشود با: ()9-4
T
T
+ β∑ d + σ ∑ d t
T
∑x
=u q ({x1 , x 2 ,..., x )} T
t t =t 1 =t 1 =t 1
t =1
ایــن مطلوبیت با این ایده شــکل میگیــرد که اگر ماریا بــازده xtرا در زمان ت آوردن آن را کشــیده اســت. tدریافت کند ،در واقع t − 1دوره انتظار به دســ پس مطلوبیت انتظار کشیدهشــده او ( t − 1) x tمیشود .جمع این مطلوبیتهای انتظاری ،مطلوبیت انتظار کشیدهشــده کل را نصیب او میکند .با منطقی مشــابه، میتوان مطلوبیت ب ه یاد آورده یک توالی را بهصورت زیر تعریف کرد: T
t
∑1 ( T − t )x
= RU
=t
اگــر ماریا بازده xtرا در دوره زمانــی tدریافت کند T-t ،دوره زمانی در پیش خواهد داشت که این مطلوبیت را بهیاد آورد .با کمی تالش میتوان دو معادله فوق T را بهصورت ذیل بازنویسی کرد. = ) ∑ d t 0 / 5( AU − RU t =1
مقادیر مثبت ∑ d tبه معنای آن اســت که مطلوبیت انتظار کشیدهشــده بیشتر از مطلوبیت بهیاد آورده اســت .مقادیر باالی ∑ d tزمانی به دســت میآیند که توالــی بهبودیافته بوده و در واقع با افزایش t، xtنیز افزایش یابد .حال میتوانیم به معادله ( )9-4بازگشــته و از آن سر درآوریم β .مثبت و منفی بهترتیب نشاندهنده
257
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
برای آنکه توضیح دهم چرا این روش ،روشــی جالب است ،دو مفهوم دیگر را توضیح خواهم داد .مطلوبیت انتظارکشیده شده دریافت یک توالی } {x1, x2 ,..., x T را بدین صورت میتوان تعریف کرد: T = AU ∑ ( t − 1) x t
وجود ترجیحات برای یک توالی بهبودیافته و یک توالی زوالیافته اســتσ < 0 . نشــاندهنده وجود ترجیحــات برای یک توالی یکنواخت و σ > 0نشــاندهنده
ترجیحات برای یک توالی یکســویه اســت .برای فهم هرچه بهتر مفاهیم فوق، جدول 4-11چندین توالی مثالی را نمایش میدهد .اگر σکوچک و βمثبت باشد، ماریا به علت مطلوبیت انتظارکشــیده باال ،توالی Cرا ترجیح میدهد .اگر σمنفی و βمثبت باشد ،ماریا توالی Eرا به واسطه مطلوبیت انتظارکشیده بیشترش ترجیح میدهد ،هرچند که یکنواختتر از حالت قبل باشد. جدول -11-4ترجیحات مبتنی بر توالی پیامدها با توجه به مطلوبیتهای انتظارکشیدهشده و بهیاد آورده 1
2
3
4
5
AU
RU
σd
توالی A
1
1
1
1
1
10
10
0
توالی B
5
0
0
0
0
0
20
-10
توالی C
0
0
0
0
5
20
0
10
توالی D
2
1
1
1
0
6
14
-4
دوره
اقتصاد رفتاری
258
t
توالی E
0
1
1
1
2
14
6
4
توالی F
2
0
1
0
2
10
10
0
جدول -12-4ترجیحات مبتنی بر توالیها در مثال تکالیف برنامه
انجام تکالیف در روز جمعه
بازده در روز جمعه
شنبه
یکشنبه
دوشنبه
-5
5
10
4
AU
RU
σd
37
5
16
t
انجام تکالیف در روز شنبه
0
-5
10
10
45
0
22/5
انجام تکالیف در روز یکشنبه
0
5
-5
10
25
5
10
انجام تکالیف در روز دوشنبه
0
5
10
-5
10
20
-5
شــواهد بخش 2-1-4نشان داد که β > 0و σ < 0اســت .با کمک از جدول 12-4میتــوان معنای مثبت و منفی بــودن βو σرا در مثال تکالیف دید .انجام تکالیــف در روز شــنبه بهبودیافتهترین توالی را به ما ارائــه میدهد ،اما این توالی آنچنان یکنواخت نیســت .از این رو ،شــاید انجام تکالیــف در روزهای جمعه و یکشنبه ،بهینهترین انتخابهای ممکن باشند و اگر σبهشدت منفی باشد ،دوشنبه
به واسطه ارائه یکنواختترین توالی ،بهینهترین انتخاب برگزیده خواهد شد. مثال تکالیف باز هم ما را به مســئله مشــکلآفرین گذشته بازمیگرداند که چه زمانــی میتوان بازدههــای دورهای را به عنوان یک توالی دیــد و چه زمانی آنها بازدههایی از هم گسیختهاند؟ آیا ماریا روزهای پایان هفته را به عنوان یک توالی از حوادث میانگارد یا به آنها به عنوان روزهایی جدا از هم مینگرد؟ حال میدانیم که هر یک از این نگرشها ،بر انتخاب ماریا تاثیر بهسزایی خواهند گذاشت .متاسفانه هیچ قاعده ســادهای برای تفکیک این دو وجود ندارد .هرچند که بهطور شهودی میتــوان گفــت که او این دو را به عنوان دو حادثه جــدا از هم مینگرد و نه یک رشته از حوادث .در بحثهای آتی در مورد شکلگیری عادت ،دوباره مسئله فوق را بررسی خواهیم کرد.
در این فصل ،بحث را با نگاهی به تابع مطلوبیت تنزیلنمایی آغاز کردیم .ایده اصلی در این تابع مبتنی بر این فرض بود که مردم مطلوبیت و انتخاب بین زمانی خود را با نرخی ثابت تنزیل میکنند .اگر چنین بود ،که زندگی خیلی سادهتر از آنی میشد که اکنون است .متاسفانه دیدیم که ترجیحات افراد بهشدت وابسته به موقعیت است و تنزیلنمایی روشی نیست که بتواند این وابستگی را بهخوبی نشان دهد .به عنوان مثال ،در حالیکه پدیدههایی همچون عدم تقارن ســود -زیان ،عدم تقارن تاخیر- تســریع ،اثر مطلق مقداری و ترجیح برای تواليهای بهبود یافته را در رفتار انسانی مشاهده میکنیم ،در مدل تنزیلنمایی اثری از آنها دیده نمیشود. در جســتجو به دنبال جانشینهایی برای مدل تنزیلنمایی ،ابتدا بر این واقعیت تکیه کردیم که به نظر میرســد افراد به بازیهای کوتاهمدت اشتیاق بیشتری نشان میدهند .دیدیم که به دو صورت میتوان به این موضوع نگریســت .یا اینکه یک ل هایپربولیک با ترجیحات سازگار زمانی را در نظر گرفت یا آنکه یک مدل با تنزی مدل با تنزیل شــبه هایپربولیک با ســازگاری زمانی یا ترجیحات با تورش حال را مورد توجه قرار داد .در نهایت اینگونه به نظر رســید که روش آخر بهترین روش در این میان باشد.
259
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
-4-4خالصه
اقتصاد رفتاری
260
تورش حال و ناســازگاری زمانی امکانهای جالبی را بهوجود میآورند .یک فرد ممکن است برای طفره رفتن از انجام کاری پرهزینه تعلل بورزد،یا برای جلو انداختن کاری خوشایند تعجیل کند ،یا آنکه برای غلبه بر وسوسه خویش با نفس خویش بجنگد. نتیجه نهایی بستگی به این دارد که آیا فرد همچون یک فرد با تجربه از تورش حال خود آگاه است یا همچون یک فرد خام و بیتجربه از آن اطالعی ندارد. سپس وابستگی به مرجع و ضرر گریزی را به بحث خود افزودیم و نشان دادیم که وجود این دو در مدل میتوانند عدم تقارن تاخیر -تســریع و ســود -زیان را بهخوبی نشان دهند .همچنین دریافتیم که برداشت ما در مورد نقطه مرجع میتواند بر انتخابمان تاثیر بهســزایی بگذارد .سپس به این نکته نگاهی انداختیم که چگونه میتوان با بهرهگیری از مطلوبیت انتظارکشیده و بهیاد آورده ،مطلوبیت رشتهای از حوادث را به دست آوریم. موضوع تکراری فصول دوم و سوم ،اهمیت موقعیت و زمینه بود .موقعیت میتواند با اثرگذاری بر نقطه مرجع بر برداشت افراد و در نتیجه انتخابهای آنها اثر گذارد .باز با نگاهی به انتخاب بین زمانی توانستیم دالیل قابل توجه متعددی برشماریم که نشان دهند موقعیت از اهمیت بهسزایی برخوردار است .به عنوان مثال ،اینکه فردی مجموعهای از حــوادث را به عنوان یک توالی یا مجموعهای منقطع در نظر میگیرد ،بر رفتار تاثیر بهســزایی میگذارد ،چنانکه در یک حالت فرد برای به دست آوردن منفعت بیقراری میکند و در حالت دیگر او مایل اســت انتخاب خــود را به آینده موکول کند .اثرات موقعیت از این پس کمتر در ادامه کتاب دیده میشوند (البته به جز فصل هفتم) .پس پیش از گذر از آن ،بار دیگر میخواهم تاکید موکدی بر آن داشته باشم. انتخابهای اقتصادی عمدتا از ترکیبی از دلخواهانهبودن انتخاب ،ریســک و زمان تشــکیل یافتهاند .پس اثر بالقوه موقعیت بسیار بزرگ بوده و اثرپذیری رفتار و برداشــت افراد از آن بسیار قابل توجه اســت .در یک کالم باید گفت که توجه به این موضوع از کلیدیترین کارهایی اســت که یک اقتصاددان رفتاری باید انجام دهد .در عمل ،توجه به این نکته اقتصاددان را به تالش در یافتن پاســخ ســواالتی همچون اینکه نقطه مرجع چیســت ،و در هر یک از موقعیتهای مختلف ،سود و زیان چگونه تعریف میشود ،ترغیب میکند.
-4-5قرض و پسانداز
در فصــل دوم زمانی را به مطالعه فرضیه چرخــه زندگی و پسانداز گذراندیم .از آنجا که این فرضیه نیز موضوعی بین زمانی اســت ،طبیعی اســت که با ابزارهایی که در مدلســازی انتخابهای بین زمانی به دســت آوردهایم ،نگاهی دوباره به آن بیاندازیم .در اینجا دو موضوع را برای بررســی برگزیدهام :شــکلگیری عادات و بدهی مصرفکنندگان.
-1-5-4پسانداز مساوی رشد است یا رشد مساوی پسانداز؟
3- Weil
2- Overland
1- Carroll
261
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
نــرخ باالی پسانداز معموال با نرخ باالی رشــد همراه اســت .آنچه در این میان مشخص نیست ،دلیل این امر اســت .مدل استاندارد مصرف چرخه زندگی چنین پیشبینی میکند که درآمد انتظاری باالتر میبایســت منجر به پسانداز کمتر شود. زیرا درآمد انتظاری باالتر به این معنا خواهد بود که برای یکنواختسازی مصرف آینده ،درآمد کمتری الزم است .پس پیشبینی مدل آن است که پسانداز باال منجر به رشــد باال میشود و نه بالعکس .با این حال ،شواهد فراوانی عکس این روند را نشان میدهند ،یعنی آنکه رشد بیشتر موجب افزایش نرخ پسانداز میشود. یکی از روشهای ممکن که قادر اســت ما را در فهم این موضوع یاری رساند، 2 َ ُِ 1 توجه به چگونگی شــکلگیری عادات و خلقیات است که توسط کارول ،اورلند و ِویل )2000( 3مــورد مطالعه قرار گرفت .اگرچه در فصل دهم بهطور مفصل در مورد خلقیات ســخن خواهم گفت ،اما در اینجا نیز تمامی اصول مورد نیاز را بیان خواهم کرد .در مدل شــکلگیری عادت ،مطلوبیت ناشی از مصرف امروز ،بستگی به مصرف دیروز دارد .یکی از دالیل ممکن این است که افراد مایلند مصرف خود را در سطح مصرف گذشته نگه دارند .افراد استاندارد مشخصی از زندگی داشته و حال مایلند یا این سطح را حفظ کنند یا آنکه آن را ارتقا ببخشند .این درست با این ایــده که افراد به دنبال توالی بهبود یافتهاند مطابقت دارد .افراد میخواهند ببینند که درآمد و استاندارد زندگیشان بهبود مییابد ،نه آنکه هر روز بدتر از دیروز میشود. بــرای نمایش این ایده ،فرض کنید که ماریا عادت مصرفی در ســطح hدارد.
عادت در خالل زمان بهصورت ذیل ارتقا مییابد:
dh )= ρ (c − h dt
cنشــانگر مصرف و ρبیانگر مقدار وابستگی عادت به گذشته نزدیک است. هر چه ρبزرگتر باشــد ،احتمال آنکه عادات ماریا به مصرف اخیرش تطبیق یابد، افزایش مییابد .در چنین حالتی ،میتوانیم از تابع ساده مطلوبیت زیر استفاده کنیم. c hγ
اقتصاد رفتاری
262
= )u(c,h
که γمقدار اهمیت عادت را نشان میدهد .اگر γ =0باشد ،عادت اهمیت خود را از دســت داده و ما باز به همان مدل اســتانداردی که مطلوبیت در آن وابسته به مصرف اســت ،باز خواهیم گشت .اگر γ =1باشــد ،مطلوبیت تنها وابسته به این میشــود که آیا مصرف بیشتر یا کمتر از سطح عادت است یا خیر .در حالتی که γ عددی میانه اســت ،مطلوبیت به هر دو متغیر سطح مطلق مصرف و میزان بیشینگی یا کمینگی مصرف نسبت به سطح عادت بستگی خواهد داشت .مثال اگر γ =0 / 5 ِ ِ عادت 1همان سطح مطلوبیتی را به وجود میآورد مصرف 2و سطح باشد ،مقدار ِ عادت 4به وجود میآورند. که مقدار مصرف و سطح میتوان نشــان داد که با وجود برخی فروض قابل قبول ،پسانداز تنها و تنها در صورتــی همراه با درآمــد افزایش مییابد که عادت ) ( γبهطور مشــهودی از اهمیت باالیی برخوردار باشــد .برداشت شــهودی ما از این موضوع آن است که وجود ســطحی از عــادت مصرف ،دلیل اندکی را بــرای اختصاص تمام افزایش درآمــد به مصرف آتی باقی میگذارد .تا زمانی که مصرف باالتر از ســطح عادت باشــد و اســتاندارد زندگی افزایش یابد ،ماریا مطلوبیت نسبتا باالیی را به دست خواهــد آورد .پس او مصرف خــود را به آرامی در خالل زمان افزایش داده و در نتیجه اســتاندارد زندگیاش بهطور مداوم افزایش خواهد یافت .کاری که او انجام نخواهد داد ،تخصیص تمامی درآمد افزایشیاش به مصرف است .این کار ریسک سقوط آتی مصرف افراد به حدی کمتر از سطح جدید عادتشان و در نتیجه سقوط استاندارد زندگی و مطلوبیت آنها را کاهش میدهد.
جدول 13-4شــیوه عملکرد این مدل را نشان میدهد .در این جدول میتوان روند افزایشــی درآمد در خالل چهــار دوره را دید .همچنین در این جدول امکان مقایســه الگوی یکنواخت مصرف Aبا الگوی افزایشــی Bوجود دارد .ماریا در الگوی افزایشی به دلیل آنکه وضعیت بالنسبه بهتری نسبت به عادت خود دارد ،از مطلوبیت باالتری برخوردار است .همچنین این الگو مانع از کاهش بالقوه درآمد در دوره چهارم میشود .حال میتوان به واسطه وجود عادت و ترجیح در توالی بهبودیافته، این واقعیت را توضیح داد که چرا افراد حتی اگر انتظار رشد درآمد آتی خود را داشته باشند ،به جای خرج کردن ،پسانداز میکنند .از این رو ،افراد درآمدهای طول عمر خود را به عنوان یک توالی در نظر میگیرند و نه یک سری از حوادث از هم گسیخته .پس دریافتهای سال به سال افراد بهصورت بالقوه به عنوان یک توالی انگاشته خواهند شد.
جدول ρ= 0.5 دوره زمانی 1
2
3
4
درآمد
15
15
30
100
مصرف A
40
40
40
40
عادت A
15/0
27/5
33/75
36/9
مطلوبیت A
10/3
7/6
6/9
6/6
مصرف B
25
35
45
55
عادت B
15/0
20/0
27/5
36/0
مطلوبیت B
6/5
7/8
8/6
9/1
-2-5-4چرا زمانی که بدهی دارید ،پسانداز میکنید؟
مطلوبیت کل
31/4
32/0
یکــی از ویژگیهــای گیجکننده رفتــار افراد در مقوله پسانداز آن اســت که بســیاری از مردم در حالیکه با استفاده از کارتهای اعتباری خود ،با نرخهای بهــره باال کاالهای مصرفی میخرند ،همزمان با نرخهای بهره اندک برای آینده پسانداز میکنند. به عنوان یک مثال واقعی ،میزان بدهی مصرفکنندگان آمریکایی در مارس 2009
263
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
جدول -13-4مقایسه دو توالی مصرفی در مدل شکلگیری عادت. الگوی مصرفی Bمطلوبیت بیشتری را به دست میدهد
اقتصاد رفتاری
264
کــه عمدتا از نوع بدهی کارتهای اعتباری آنها بود ،به رقمی حدود 950میلیارد دالر رسید .نزدیک به 14درصد درآمد قابل تصرف آمریکاییها صرف بازپرداخت این بدهی شــد .در همان زمان ،نرخ پسانداز آنها حدود 4درصد از درآمد قابل تصرف آنها بود .البته ممکن اســت کسی بگوید واقعیت فوق بدان دلیل است که همزمان برخــی از افراد پسانداز و برخی دیگر قــرض کردهاند .اما حقیقت این نیســت .بســیاری از افراد همزمان هم پسانداز و هم قــرض میکنند .چرا چنین چیزی به وقوع میپیوندد؟ در تــاش برای توضیح این معما ،باید به این نکته کلیدی توجه کرد که مردم معمــوال برای کوتاهمدت قرض کرده (مثال برای خرید لباس نو) و برای بلندمدت پسانداز میکنند (مثال برای خرید یک خانه نو یا برای بازنشســتگی خود) .چنین تمایزی میــان کوتاهمدت و بلندمدت ،طبیعتا منجر به تنزیل شــبه هایپربولیک و ناسازگاری زمانی میشود. بســیاری از مطالعات تالش کردهاند تا جزئیات این واقعیت را نشان دهند .به عنوان مثال ،لِیبسون ،68رِپِتو 69و توباکمن )2007( 70تالش کردهاند تا با استفاده از دادههای خانوارهای آمریکایی ،مدل ترجیحات ) ( β, δرا تخمین بزنند .با در نظر گرفتن ویژگیهای ریســکی افراد ،آنها دریافتند که مدلی با پارامترهای β =0/9و δ =0/96بهتریــن تطابق را با دادههای موجــود دارد .این یافته برابر با نرخ تنزیل بلندمــدت 4/1درصد و نرخ تنزیــل کوتاهمدت 14/6درصد بــود .چرا مدل با ترجیحات ) (β, δکار میکند؟ نخست آنکه مصرفکنندهای که نرخ تنزیل بلندمدت 4/1درصدی دارد ،خوشــحال خواهد شد که پسانداز بلندمدتی با نرخ ساالنه 5 درصدی انجام دهــد .دوم آنکه مصرفکنندهای با نــرخ تنزیل کوتاهمدت 14/6 درصد خوشــحال میشود که پول را برای خرید چیزی در زمان حال قرض کند، اگر بتواند آن را با نرخ مثال 14درصد در سال بازپس دهد .اساسا مصرفکنندگان مایل به پسانداز هستند ،اما ممکن است به واسطه ناسازگاری زمانی مایل نباشند برای خرید چیزی مانند لباس نو منتظر بمانند .بهطور مشخص بانکها و موسسات اعتباری از این مشــخصه مشــتریان به نفع خود استفاده میکنند .این ویژگی ما را بهخوبی به موضوع بعد هدایت میکند.
-6-4بهرهبرداری از ناسازگاری زمانی
تاکنون دیدیم که مشــخصههایی همچون ترجیحات با تورش حال و ناسازگاری زمانی منجر به تعلل افراد شده و باعث به تعویق انداختن کارهایی میشود که آنها نیازمند انجام آن هستند .آیا شرکتی میتواند از این ویژگی به نفع خود استفاده برد؟ برای اینکه نشــان دهم چرا این سوال ،سوالی بجاست ،نگاهی به مطالعه ِ دلویگنا و مالمندیــر( )2006میاندازم .این مطالعه با عنوان «برای رفتن به ســالن ورزش پولی نپردازید» منتشر شد که البته تا اندازهای عنوان گمراهکنندهای است.
-1-6-4ناسازگاری زمانی و رفتار مرصفکننده
265
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
دِالویگنا و مالمندیر نگاهی به میزان مشــارکت اعضای ســه کلوب ســامتی در نیوانگلند در دوره زمانی میان آوریل ســال 1997و جوالی سال 2000انداختند. افرادی که به ســالن ورزشی میرفتند ،چهار گزینه پایه برای عضویت پیش روی خود داشتند )1 :پرداخت 12دالر برای هر بار استفاده )2پرداخت 100دالر برای هر 10بار اســتفاده )3امضای قرارداد ماهیانه با نرخ حدود 85دالر و )4امضای قرارداد سالیانه با نرخ حدود 850دالر. تفاوت میان قرارداد ماهیانه و ســالیانه آن اســت که قرارداد ماهیانه بهصورت خودکار تجدید میشود ،در حالیکه قرارداد سالیانه چنین نیست .کسانی که قرارداد ماهیانه دارند ،برای لغو قرارداد باید حضورا درخواست دهند یا آنکه دستنوشتهای را به کلوب بفرستند .در مقابل کسانی که قرارداد سالیانه دارند باید در انتهای دوره دوباره ثبتنام کنند و در غیر اینصورت ،عضویت آنها لغو میشود .با این اوصاف، تفاوت میان قرارداد ماهیانه و ســالیانه زمانی بارز میشــود کــه افراد در موقعیت تعریفشــده قرار داشته باشند .موقعیت تعریفشــده در قرار ماهیانه آن است که اعضا برای عدم مشــارکت باید کنارهگیری کنند [عضو نبودن با کنارهگیری حاصل میشود] .در مقابل ،موقعیت تعریفشده در قرارداد سالیانه آن است که اعضا برای مشارکت باید خود پیشقدم شده و در فرآیند عضویت شرکت کنند [عضو بودن با مشارکت حاصل میشود] .آیا چنین تفاوتی موجب نگرانی است؟ به احتمال فراوان خیر! زیرا مشارکت یا کنارهگیری با تنها یک زنگزدن یا نوشتن یک نامه امکانپذیر میشــود؛ که عمال هزینه خاصی را به فرد تحمیل نمیکند .با این حال ،بهصورت
اقتصاد رفتاری
266
بالقوه امکان وجود ناســازگاری زمانی وجود دارد .یک فرد ممکن اســت بخواهد همین امروز عضویتش را لغو کند یا تمدید کند .اما این کار را به فردا موکول میکند و وقتی فردا رســید دوباره آن را به فردای آن روز موکول میکند و همینطور این روند را ادامه میدهد .بهطور مشــابه ،افراد ممکن اســت فکر کنند اغلب روزها به سالن ورزشی خواهند رفت ،اما معموال عذر و بهانهای میتراشند تا به جای امروز، فردا این کار را کنند .بگذارید نگاهی به دادههای موجود بیاندازیم .هر چهار گزینه پرداخت ممکن اســت برای یک مصرفکننده متعــارف معقول جلوه کند .آنها که گاهی به ورزش میروند ،پرداخت در هر بار برایشان معقولتر است .آنها که غالبا به ورزش میروند ،قرارداد سالیانه برایشان پذیرفتنیتر است .افرادی نیز که در مورد میزان مشــارکت خود نامطمئن هســتند ،ترجیح میدهند از انعطافپذیری قرارداد ماهیانه بهره گیرند .حال سوال جالب آن است که آیا مصرفکنندگان بهترین گزینه خ به این سوال منفی است. را برای خود برمیگزینند .پاس نمودار 5-4هزینه متوسط هر بار مشارکت اعضای جدید را نشان میدهد .در این ِ نخست عضویت ،هزینه متوسط هر بار استفاده از سالن نمودار میبینیم که در شش ماه ورزشی بالنسبه باالست .در حقیقت ،اگر 80درصد از اعضایی که قرارداد ماهیانه داشتند، قرارداد خود را به 10بار شرکت تغییر میدادند ،هزینه پرداختی آنها کاهش مییافت. نمودار -5-4هزینه متوســط هر بار شرکت در سالن ورزش در شش ماه نخست برای اعضای دارای عضویت ماهیانه یا در سال برای اعضای دارای عضویت سالیانه
اگر اعضا با عضویت ماهیانه به جای این نوع عضویت ،پرداخت به ازای هر بار استفاده را برمیگزیدند ،هزینه کمتری میپرداختند/. منبع :دالویگنا و مالمندیر ()2006
-2-6-4قیمتگذاری بنگاه
در مثال سالن ورزشــی ،ضرری که مصرفکنندگان به واسطه قراردادهای ماهیانه متحمل میشــدند ،برابر با ســودی اســت که بنگاه از آن خود میکرد .یافته فوق، این ســوال را به ذهن متبادر میســازد که آیا بنگاهها از یک استراتژی قیمتی برای حداکثرسازی سود با استفاده از نقطه ضعف پیشینبهره میبرند یا خیر؟ برای پاسخ به این ســوال ،ابتدا باید بدانیم بنگاهها زمانی که مشتریانشــان تورش حال دارند، چگونه قیمتگذاری میکنند .برای این منظور بر مدل عضویت در ســالن ورزشی که ابتدا در مقاله دِالویگنا و مالمندیر ( )2004توسعه یافت ،متمرکز میشویم.
267
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
نمودار 5-4این نکته را به ما القا میکند که مشتریان بهترین گزینه را برنمیگزینند. اما مســلما این همه داستان نیست .نکتهای که باید بدان توجه کرد آن است که آیا افراد به این اشتباه خود پی میبرند و خود را تطبیق میدهند؟ رفتار بهینه برای این افراد آن اســت که وقتی پس از انعقاد قرارداد ماهیانه فهمیدند چه میزان از ســالن ورزش اســتفاده میبرند ،قرارداد خود را به پرداخت به ازای هر بار اســتفاده تغییر دهند .با این حال ،کمتر شــواهدی از چنین بازتطبیقی مشــاهده میشود .البته این موضوع ،بیش از همه برای افراد با قرارداد ماهیانه صادق است .بسیاری از اعضای با عضویت ماهیانه ،پیوســته میزان استفاده خود از ســالن ورزشی را بیش از حد برآورد میکنند و از این رو ،همواره لغو عضویت خود را به تاخیر میاندازند .بهطور مشــخص ،فاصله زمانی که یک فرد در سالن حضور مییابد و زمانی که عضویت خود را لغو میکند ،به دو ماه میکشد! مسلما این تاخیر برای او بسیار پرهزینه است. با نگاهی به میزان خسارت افرادی که عضویت ماهیانه دارند درمییابیم که هر فرد در طول عضویت خود بهطور متوســط 614دالر خسارت را تحمل میکند .برای افرادی که قرارداد سالیانه داشتند ،این میزان تنها یک دالر بود! دِالویگنــا و مالمندیر عواملی همچون بیش از حد برآورده کردن اســتفاده آتی، ناسازگاری زمانی و بیتجربگی را به عنوان دالیل این وضعیت بیان میکنند .تخمین مدل مصرفکنندگان بیتجربه با ترجیحات ) ( β, δقادر است با برآورد β =0/7و ، δ =0/9995دادههای فوق و تاخیر متوسط دو ماهه در لغو عضویت را توضیح دهد.
اقتصاد رفتاری
268
در این مدل ،ســه مرحله زمانی وجود دارد .در مرحله اول ،سالن ورزشی یک تعرفه دوبخشــی ( )L,pوضع میکند که از اجزای حق عضویت یکجا ( )Lو نرخ بهرهبرداری ( )pتشــکیل یافته؛ که در واقع بیانگر نــرخ پرداختی به ازای هر بار اســتفاده است .در مرحله دوم ،اگر ماریا عضو سالن شده باشد ،حق عضویتش را پرداخته و ســپس تصمیم میگیرد که آیا از سالن ورزشی استفاده ببرد یا خیر .اگر او از ســالن اســتفاده ببرد ،باید نرخ بهرهبرداری pرا به اضافه هزینههای شخصی cبپردازد .ماریا تا زمانی که به ســالن نپیوســته باشــد ،میزان هزینه شخصی cرا نمیداند .حال با تمام این شــرایط اگر او در سالن حضور یابد ،در مرحله سوم از منافع Bبهرهبرداری خواهد کرد. نمودار 6-4روند فــوق را بهطور خالصه نمایش میدهد .نکته کلیدی در این مدل ،تاخیرات به وجود آمده است ،بدین معنا که به دلیل وجود فاصله زمانی میان پیوستن و استفاده از سالن ورزشی ،ماریا نیاز دارد در همان زمان پیوستن ،پیشبینی از میزان اســتفاده آتی خود داشته باشــد .همچنین تاخیری میان استفاده از سالن و دریافت منافع آن وجود دارد که باید مورد مالحظه قرار گیرد. این تاخیــر زمانی ،مجالی برای جوالن تورش حال بــه وجود میآورد .بیایید فــرض کنیم که ماریا فکر میکند ترجیحــات ) (β , δدارد ،در حالیکه ترجیحات
واقعی او ) (β, δاست .اگر β > βباشد او تورش حال داشته ،اما قدرت آن را کمتر از حد برآورد میکند .برای آنکه بدانیم ماریا چگونه رفتار میکند ،ابتدا باید تصور کنیــم که او در مرحله اول ،تالش میکند تا رفتار خود در مرحله دوم را پیشبینی کنــد .او انتظار دارد در مرحله دوم بازدهی معادل δβB − p − cرا از اســتفاده از ت تنزیلی منهای هزینه تشکیل یافته است. سالن ورزشی به دست آورد؛ که از منفع
او در صورتی از ســالن استفاده میکند که c < δβB − pباشد .از زاویه دید مرحله اول ،منافعی که از اســتفاده از ســالن ورزشی نصیب ماریا میشود عبارت است از ) . δβ ( δB − p − cبنابراین ،اگر ماریا قراردادی را امضا کند ،انتظار به دســت آوردن منفعت خالص زیر را میکشد: ( ) 10-4
δβˆ B− p ∫ NB = δβ −L + ( δB − p − c ) dc 0
نمودار -6-4روند زمانی مدل قیمتگذاری سالن ورزشی مرحله :1ماریا درمییابد که حق عضویت Lو نرخ بهرهبرداری pاست. مرحله :2اگر او به سالن بپیوندد ،باید حق عضویت Lرا بپردازد .او سپس میزان هزینههای شخصی ناشی از رفتن به سالن cرا خواهد فهمید. مرحله :3اگر او به سالن برود ،منافع Bرا از آن خود میسازد.
)
( p − a ) dc
δβB− p
(
∫ max L,p L − K +
0
نکته مهمی که باید به آن توجه شود آن است که همواره باید خالص منفعت NB
مصرفکننده عددی بزرگتر از صفر باشــد و در غیر اینصورت ،هیچکس به ســالن نخواهد پیوست .اگر شما مسئله بهینهسازی فوق را حل کنید به قیمت بهینه زیر میرسید: ()11-4
)
(
)
(
P = a − δB 1 − βˆ − δB βˆ − β
حال در ســه مرحله ،که البته در جدول 14-4خالصه شده است ،یافته فوق را تشریح خواهم کرد.
269
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
جزء انتگرال ،نااطمینانی ماریا از میزان هزینههای شخصیاش را اندازهگیری میکند. گام بعدی آن اســت که ببینیم ماریــا حقیقتا در مرحله دوم چه میکند .او تنها زمانی از ســالن استفاده میکند که c < δβB − pباشد .پس اگر βˆ > βباشد ،او با بیش از حد برآورد کردن احتمال رفتنش به سالن ورزشی ،دچار تورش میشود و از این رو ،منافع ناشی از پیوستنش به سالن ورزشی را بیش از حد برآورد میکند. این دقیقا با آنچه در نمودار 5-4دیدیم ،تطابق دارد. حــال بنگاه را در نظر بگیرید .بنگاه به ازای هر فــرد عضو ،هزینه تولید Kو به ازای هر بار اســتفاده از ســالن ،هزینه واحد aرا میپــردازد .بنگاه میداند که مصرفکننده تنها در صورتی در مرحله دوم به ســالن میپیوندد که c < δβB − p باشد .پس هدف او یافتن pو Lبه گونهای است که سودش را حداکثر کند.
جدول -14-4نتایج قیمتگذاری بهینه در مثال سالن ورزشی با شرایط وجود ترجیحات با تورش حال ترجیحات
اقتصاد رفتاری
270
مصرفکننده
بنگاه
تورش مالی وجود ندارد ). (β =1
پیشبینی میزان سودی معادل حق عضویت میبرد.استفاده از سالن زمانی که اعضا از سالن استفاده میکنند ،منفعتی کسب نمیکند.ورزشی صحیح است.
وجود تورش حال همراه با تجربه ) ˆ. (β = β
میداند که احتماال باید برای جذب مشتری ،هزینه بهرهبرداری را کاهش دهد.به دلیل تورش حال -زمانی که افراد از سالن ورزشی استفاده میکنند ،متحمل ضرر میشود، خود از سالن استفاده هرچند که این ضرر با حق عضویت یکجای باالتر جبران میشود. نمیبرد. -از تورش حال مشتری خود سود نمیبرد.
وجود تورش حال همراه با بیتجربگی ) (β < 1و ). (βˆ =1
برای بهرهبرداری از مشتریان خود نرخ بهرهبرداری را کاهش میدهد.به واسطه تورش زمانی که افراد از سالن ورزشی استفاده میکنند ،متحمل ضررحال خود نمیفهمد میشود .هرچند که این ضرر با حق عضویت یکجای باالتر و عدم که احتماال به سالن استفاده برخی از مشتریان از سالن جبران میشود. ورزشی نمیرود. -از بیتجربگی مشتریان خود سود میبرد.
اگر مشــتریان تورش حال نداشــته باشــند ) ، (β =1بنگاه باید نرخ دریافتی بهرهبــرداری را برابر هزینه هــر واحد خود قرار دهــد ( .)p=aنتیجه کامال برای افرادی که با مقوله تبعیض قیمتی آشــنایند ،شناخته شده است .روش بهینه برای ســالن ورزشی آن اســت که باالترین عضویتی را که مشتریان حاضر به پرداخت هستند وضع کرده و از نرخ بهرهبرداری سودی به جیب نزند .اگر مشتریان تورش حال داشــته باشند ) ، ( β < 1بنگاه باید نرخ هر بار استفاده از سالن را زیر هزینه آن قرار دهد ) . ( p < aاین یعنی اینکه بنگاه هر بار که فرد از ســالن ورزشی استفاده میکند ،متحمل ضرر میشــود .نتیجهای کــه از این بحث میتوان گرفت کامال به تجربه مشــتریان بســتگی دارد .اگر ماریا باتجربه باشد ،میداند که به دلیل تورش حالش ،ممکن است از زیر رفتن به سالن ورزش در برود .پس نیازمند چیزی است کــه احتمال رفتنش را افزایش دهد .کاهش نرخ بهرهبرداری او را به خواســتهاش خواهد رســاند .پس ماریا حاضر است حق عضویت بیشــتری را به واسطه نرخ بهرهبرداری کمتر بپردازد .در این حال ،سالن از تورش حال ماریا سودی به جیب نمیزند .در مقابل ،ســالن باید نرخهای متفاوتی را وضع کند .اگر ماریا بیتجربه باشــد ،ممکن است میزان استفادهاش از سالن ورزشی را بیش از حد برآورد کند. اگر نرخ بهرهبرداری کاهش یابد ،او فکر خواهد کرد که از ســالن استفاده کرده و از این رو حاضر میشــود حق عضویت بیشــتری را بپردازد .در این حالت ،سالن
ورزشــی میتواند از تورش حال ماریا به نفع خود اســتفاده ببرد .با پیشنهاد نرخ بهرهبرداری کمتر ،بنگاه میتواند حق عضویت بیشــتری را وضع کرده و در نتیجه از مشــتریانی که از سالن استفاده نمیبرند ،منتفع شود .هرچه بیتجربگی مشتریان بیشتر باشد ،سودی که بنگاه میتواند به دست آورد ،افزایش مییابد[.بیشتر] برای اینکه ببینیم چگونه معادله 11-4به دســت آمده اســت ،به توضیحات زیر توجه کنید .اگر NB = 0قرار دهیم ،میتوانیم مقدار Lاز معادله 10-4را جانشین کرده و مسئله بهینهسازی بنگاه را بدین صورت بازنویسی کنیم. δβ^ B−p δβB− p ∫ max p ∫ δB − p − c ) dc − K + p − a ) dc ( ( 0 0
این معادله میتواند بهصورت زیر بازنویسی شود.
271 δβˆ B− p ∫ max p (δβB − p)(δB − a) + δB(βˆ − β)(δB − p) − K − cdc 0
با برآورد جزء آخر انتگرال و گرفتن مشتق نسبت به ،pنتیجه به دست خواهد آمد .از این مدل ساده میتوان دو نتیجه مهم گرفت .نخست آنکه بنگاهها باید زمانی که قیمتهای بهینه را وضع میکنند ،تورش حال مشــتریان خود را در نظر بگیرند. این یافته ،بهخصوص زمانی که مصرفکنندگان با تجربهاند ،از اهمیت بهســزایی برخوردار میشــود .در چنین حالتی ،بنگاه نمیتواند از تورش حال افراد سودی به کف آورد .از این رو باید قیمتها را بهصورت متفاوت وضع کند تا همان ســودی را که در شرایط عدم وجود تورش حال به دست میآورد از آن خود سازد .دومین یافته آن است که بنگاهها میتوانند از استثمار مشتریان بیتجربه خود سود ببرند .آنها میتوانند حــق عضویت را باال و نرخ بهرهبرداری را پایین وضع کنند ،در حالیکه میدانند برخی از مشتریان خود از منافع نرخ بهرهبرداری اندک استفاده نمیبرند.
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
و
^ δβ^ B−p δβ B− p ∫ max p ∫ δB − a − c ) dc − K + δB − p − c ) dc ( ( δβB− p 0
دادههایی که از عضویت در سالن ورزش به دست آوردیم مویدی بر دانش بنگاهها نسبت به این موضوع است .در این دادهها ،نرخ بهرهبرداری صفر بود که بر اساس مبانی نظری باید کمتر از هزینه واحد بنگاه باشد .همچنین استفاده کمتر از سالن ورزشی در این دادهها قابل رویت بود .بگذارید به مثالی دیگر نگاهی بیاندازیم.
-3-6-4انتخاب طرح متاس صحیح
اقتصاد رفتاری
272
اگــر عنوان مقاله دِالویگنا و مالمندیر کمــی گمراهکننده بود ،عنوان مقاله میرا ِوت ()2003؛ یعنی «آیا طرح تماس غلطی را انتخاب کردهاید؟»؛ راهگشاست. میرا ِوت با نگاهی به تعرفه تلفن شــرکت South Central Bellدر سال ،1986 طرحهای تماس تلفن انتخابی مشــتریان این شــرکت را بررســی کرد .مشتریان میتوانستند بین دو طرح با تعرفه ثابت 18/70دالر در هر ماه و با تعرفه محاسباتی 14/02دالر در هــر ماه به اضافه هزینه تماس ،یکی را برگزینند .بهطور کلی چنین انتخابهایی زمینه مســاعدی برای ظهور تورش حال فراهم میآورند ،زیرا شاید برای مشــتریان شرکت بهتر باشــد تا طرح خود را تغییر دهند و حتی ممکن است آنها چنین چیزی را هم بدانند .اما آنها به دلیل تورش حال خود ،این کار را به عقب میاندازند .مطالعه میرا ِوت تالش کرد تا چنین تورشی را به بوته آزمایش گذارد. بخش کلیدی مطالعه مشــتمل بر پیمایش 5000مشتری بود که از آنها پرسیده شــد انتظار دارند چه میزان از تلفن خود استفاده کنند .اگر میزان انتظار مشتریان در استفاده از تلفن را بدانیم ،میتوانیم امیدوار باشیم مشتریانی را که فکر کردهاند طرح دیگر کم هزینهتر است و البته طرح خود را تغییر ندادند شناسایی کنیم. ح حدود 30درصد از مشــتریان این شرکت طرح تعرفه محاسباتی و باقی طر ثابت را برگزیدند .حال سوال اینجا بود که آیا آنها انتخاب صحیحی داشتند و البته ســوال مهمتر اینکه اگر آنها دریافتند در انتخاب خود اشتباه کردهاند ،آیا طرح خود را تغییــر دادند؟ جدول 15-4اطالعاتی مفیــد در مورد نتایج تحقیق ارائه میکند. چنانکه پیداست ،ســهم بزرگی از مشتریان تعداد تماسهای خود را بیش یا کمتر از واقع ارزیابی کردند .این امر موجب اشتباهشــان در انتخاب طرح تماس صحیح 1
1- Miravete
شد .اما چند درصد از آنها که در ماه اکتبر طرح اشتباهی را برگزیدند ،در ماه دسامبر طرح خود را تغییر دادند؟ بهطور کلی ،حدود 40درصد از مشــتریان در ماه اکتبر طرح نامناسبی را برگزیده بودند که این رقم در ماه دسامبر تنها به 33درصد کاهش یافت .همچنین شواهدی یافت میشــود که نشان میدهد کسانی در میان طرحها جابجا شدهاند که بیشترین منفعت را از جابجایی کسب میکردند. جدول -15-4انتخاب طرح تماس ،تخمین استفاده و سهم مشتریانی که انتخاب ناصحیحی داشتند. انتخاب در ماه اکتبر
ثابت
ثابت
محاسباتی
41
375
انتخاب در ماه دسامبر
ثابت
محاسباتی
تعداد مشتریان
953
43
کمتر از حد برآورد کردن تماسها ( ٪20یا بیشتر)
٪26
٪28
٪32
٪33
بیشتر از حد برآورد کردن تماسها ( ٪20یا بیشتر)
٪59
٪49
٪61
٪49
انتخاب اشتباه در ماه اکتبر
٪11
٪44
٪100
٪57
انتخاب اشتباه در ماه دسامبر
٪6
٪7
٪0
٪67
منبع :میرا ِوت ()2003
مطالعه فوق به ما امکان مقایســهای جالب با مسئله عضویت در سالن ورزشی را میدهد .اگر به خاطر داشته باشید ،در مسئله عضویت در سالن ورزشی ،افرادی که تعرفههــای ثابت ماهیانــه را برمیگزیدند ،همانهایی بودنــد که اغلب دچار انتخابهای ناصحیح میشدند .اما در مثال تلفن ،افرادی که نرخ ثابت را برگزیدند، کســانی بودند که بهطور متوسط صحیح انتخاب کردند .پس مشکل بتوان گفت که ب نرخهای ثابت یا متغیر موجب تورش مردم میشود .تنها به نظر میرسد که انتخا افراد در پیشبینی اســتفاده آتی بد عمل کرده و در نتیجه به انتخابهای ناصحیحی کشانده شدهاند. تورش حال قادر اســت توضیح قابل قبولــی از تمامی موارد فوق فراهم آورد: اینکه افراد میزان اســتفاده خود از ســالن ورزشــی را بیش از حد و میزان استفاده خود از تلفن را کمتر از حد برآورد میکنند ،ریشــه در ناسازگاری زمانی آنها دارد. همچنین ،تعلل عاملی است که باعث میشود آنها حتی پس از فهمیدن اشتباه خود، تغییر انتخاب خــود را به تعویق اندازند .پس تورش حال توضیح مناســبی برای
273
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
ثابت
محاسباتی
محاسباتی
شرایط موجود است .اما آیا این همه داستان است؟ احتماال خیر! در مثال عضویت در ســالن ورزشی ،مردم سرانجام نوع عضویت خــود را تغییر میدهند .در مثال طرح تماس نیز عاقبت مشــتریان به طرح تماس مناســب خود پی میبرند .پس ناسازگاری زمانی و تعلل در نهایت با گذشت زمان و آشــنایی مردم با ترجیحات خود و چگونگی اتخــاذ تصمیمات صحیح اصالح میشــود .مســلما این بدان معنا نیســت که تورش حال اهمیتی ندارد ،بلکه بدان معناست که موارد دیگری هستند که بهطور واضح بهخوبی عمل میکنند .این موارد موضوع دو فصل آینده را تشــکیل میدهند .در ایــن فصول خواهیم دید که مردم چگونه اطالعات جدید خود را تفسیر کرده و چگونه در خالل زمان میآموزند.
-7-4مطالعات بیشرت اقتصاد رفتاری
274
مقاله مروری فردریک ،لوئنستین و اُدانو ( )2002شروع خوبی خواهد بود .به شما توصیه میکنم برای مطالعه در مورد ناسازگاری زمانی به مقاالت اُدانو و متیو رابین ( 2000 ،1999و )2002مراجعه کنید .مقاله اســتراتز ( )1956نیز مقالهای پیشگام در این حوزه اســت .توجه داشته باشــید که ما دوباره در فصل یازدهم به موضوع ناســازگاری زمانی بازخواهیم گشت و بسیاری از مقاالت آن در این فصل نیز قابل مطالعه اســت .برای نگاهی به موضوع افزایش دســتمزد در گذر زمان به فرانک و هوچنز ( )1993نگاهی بیاندازید .برای مطالعه در مورد کاربرد علم اقتصاد رفتاری در سازمانهای صنعتی نیز میتوانید الیسون ( )2006را مطالعه کنید.
-8-4سواالت مروری
-1مطلوبیت بین زمانی (بر اساس آنچه در معادله 1-4تعریف شد) به اندازهگیری جریان مطلوبیت در گذر زمان میپردازد .برای سادگی ،اقتصاددانان مطلوبیت بین زمانی را بر اساس جریان پول در زمان محاسبه میکنند. اگــر ما به عنــوان مثال بگوییم « 10دالر ارزش مطلوبیت» مشــکلی به وجود نخواهد آمد .اما اگر واقعا منظورمان یک اسکناس 10دالری باشد ،با مشکل اساسی مواجه خواهیم شد .برای نمایش این مشکل نشان دهید که اگر کسی بگوید که بین
275
فصل چهارم :انتخاب زمان عمل
150دالر سال آینده و 100دالر امروز بیتفاوت است ،در حالیکه تابع مطلوبیتش u(x) = xیــا u(x) = xبوده و xهمان میزان پول باشــد ،عامل تنزیل او چه میزان خواهد بود؟ در مورد معنای ضمنی پاسخ خود بیاندیشید. -2تفاوت میان ترجیحات با ناسازگاری زمانی و ترجیحات با تورش حال را بیان کنید .چرا چنین تفاوتی در مدل تنزیلنمایی از اهمیت چندانی برخوردار نیست؟ -3در بخش ،3-4نشــان دادیم که در مورد دریافت پول δspeed up > δdelay است .نشان دهید که در مورد پرداخت پول δspeed up < δdelayاست. -4بــا نگاهی دوباره به جدول 10-4بگویید که اگــر نقطه مرجع ماریا انجام تکالیف در روز شــنبه یا دوشنبه باشــد ،چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ارتباط این امر با مفهوم تعادل شخصی چیست؟ -5با نگاهی به فصل حاضر و دو فصل پیشین ،از اثرات موقعیت مثالهایی بیاورید. -6در مدل تنزیل شب ه هایپربولیک D(t) ،چگونه بیان میشود؟ -7فکر میکنید چه اثرات موقعیتی باعث میشوند تا کسی احتمال دهد یک سری از حوادث ،یک توالی را تشکیل میدهند تا مجموعهای از حوادث از هم گسیخته؟ -8اثر شکلگیری عادت در فرضیه چرخه زندگی چیست؟ -9ارتباط میان مدل شکلگیری عادت و مطلوبیت وابسته به مرجع چیست؟ -10چرا بســیاری از بنگاهها (مانند سالنهای ورزشی) تعرفه دوبخشی با نرخ بهرهبرداری صفر وضع میکنند؟ -11آیا تفاوتی میان استفاده بنگاه از تورش مصرفکنندگان و تغییرات استراتژی آن برای لحاظ تورش آنها وجود دارد؟ -12یک بنگاه برای استفاده از دیگر تورشهای شناختی و روشهای اکتشافی، مانند آنچه در مثالهای ضرر گریزی و ریســکگریزی دیدیم ،از چه اســتراتژی میتواند استفاده کند؟ ش -13چگونه افراد به واسطه ناسازگاری زمانی ،استفاده از سالن ورزش را بی از حد برآورد و استفاده از تلفن را کمتر از حد برآورد میکنند؟
فصل پنجم یادگیری از اطالعات جدید
جان کالمن ،تحلیلگر ورزشی
یکی از موضوعات در فصل دو و سه ریسک و عدم اطمینان بود .برای مثال ،در فصل دوم آنا نمیدانســت که برای صبحانه آیا برشتوک گندمی آجیلی یا عسلی را ترجیحدهد .در فصل سوم بحث شد که آیا آلن بیمه کامل اتومبیل را خریداری کند یا فقط بیمه سرقت راه را ،با این فرض که او نمیداند اتومبیل او به سرقت خواهد رفت یا نه .اطالعات جدید میبایست برخی از نااطمینانیها را برطرف کند .به عنوان مثال اگر آلن آن برشتوک را مزه کند ،یا آلن بداند که در منطقه خود در سالهای اخیر چه تعداد اتومبیل ســرقت رفته است ،واضح است که این اطالعات تاثیر معنیداری در روش تصمیمگیری او خواهد داشت .چرا همواره ما در معرض انواع اطالعات از تلوزیون، رادیو ،اینترنت ،روزنامه ،دوستان ،نزدیکان ،همکالسیها ،و تجربیات هستیم؟ اینها همه اطالعات جدید به ما میدهند ولی اینها موقعی مفید هستند خردمندانه بهکار گرفته شــوند .زیرا انها رفتار آدمها را بهطور معنــیداری تغییر میدهند.چرا بنگاه ها هزینه هنگفتی صرف تبلیغات میکنند؟چرا افراد قبل از هر تصمیمی از دوستان و اینترنت مشورت میگیرند؟انچه الزم است بدانیم نحوه خردمندانه بهکارگیری این اطالعات جدید و تبعات آن روی رفتارفرد است که موضوع اصلی این فصل میباشد.
277
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
«او در همه حال در حال شتاب گرفتن است .این دفعه 62 ثانیه طول کشید تا یک دور مسابقه را بدود ،در حالیکه دفعه قبل از آن 64ثانیه طول کشید تا یک دور مسابقه را بدود».
-1-5بهروزرسانی ِبیزی و انتخاب در رشایط عدم اطمینان
اقتصاد رفتاری
278
1
تصور کنید فردی به نام جان در حال فکر و بررسی خرید اتومبیل جدید است .او در نتیجه آن ،انتخاب خود را محدود به خرید از میان اتومبیل ورزشی (اسپورتی) یا راحتی کرده اســت .قیمتهای آنها تقریبا یکســان اســت .ولی جان نمیداند کدامیک مطلوبیت بیشتری را عاید او میکند .در فرایند تصمیمگیری ،او سعی در کســب اطالعات بیشتر از دوستان ،امتحان کردن اتومبیلها ،جستجو در اینترنت و غیره دارد .او با این اطالعات جدید چه کار کند؟ مالک و معیار برای اینکه او با اطالعات جدید چه میکند ،بهروزرســانی بیزی باورهای خود اســت .فرض کنید pنشاندهنده احتمال پیشین جان نسبت به قائل شــدن مطلوبیت بیشتر برای اتومبیل ورزشی اســت .هر اطالعات جدیدی که او کسب میکند ،را «عالمت» مینامیم. برای مثال یک عالمت میتواند این باشد که دوستان او بگویند اتومبیل راحتی بخرد یا او رانندگی با اتومبیلها را آزمایش و تست میکند و در نهایت به اتومبیل ورزشــی عالقهمند میشود .فرض کنید θاحتمال دقت عالمت یا احتمال اینکه با داشــتن عالمت ،اتومبیل ورزشی مطلوبیت بیشــتری ایجاد میکند ،باشد .مقدار θ باید دربرگیرنده چیزهایی از این قبیل باشــد :اعتمادی که جان به نظرات دوست خود و نظر کارشناســی او دارد یا اینکه او به مناســب بودن آن اتومبیل از طریق آزمایــش رانندگی ،فکــر میکند .اگر جان قاعده بیز (قانــون بیز) را بهکار ببرد و احتمال پسین مطلوبیت باالتر قائل شدن برای اتومبیل ورزشی را محاسبه کند ،این احتمال برابر عبارت زیر خواهد بود: ( )1-5 θp = (عالمت | اتومبیل ورزشی بهترین است) P )θp + (1 − θ)(1 − p به عنوان مثال اگر جان بین خرید دو نوع اتومبیل تقریبًا بیتفاوت باشــد ،مثال با P=0/4آغاز کند ،اما دوســتان او بگویند که اتومبیل ورزشــی بهتر است و او به نظر آنها اعتماد داشــته باشد ،مثال θ=0/9باشد ،در اینصورت احتمال پسین برابر -1بهروز کردن به روش قاعده بِیز
279
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
0/86میشود .یعنی احتمال اینکه اتومبیل ورزشی مطلوبیت بیشتری را عاید کند، 0/86میشــود .این اطالعات جدید باور او را تغییر میدهد و اگر او بر اســاس باور خود رفتار کند ،تصمیم او از خرید اتومبیل راحتی به خرید اتومبیل ورزشــی تغییر میکند. بهروزرسانی بیزی عبارت از این است که اگر آلن بخواهد آگاهانهترین تصمیم را اتخاذ کند ،چه کار باید بکند تا هر تکه اطالعاتی که او کســب میکند ،از آنها در قاعده بیز اســتفاده کند .بنابراین یک پیشبینی از چگونگی استفاده از اطالعات جدید توســط جان را داریم .بهروزرسانی با استفاده از قاعده بیز ممکن است در مواردی کمی پیچیدهتر از رابطه 1-5باشد .برای توضیح چرایی آن ،انتخاب جان را به آنچه در فصل دو و سه انجام دادیم ،ربط میدهیم. تصــور کنید جان نمیداند که کدام اتومبیل ،باالترین مطلوبیت را به او خواهد داد و او اطالعات بیشتری را برای آگاهی خود جستجو میکند .او هرگز در مورد اینکه کدامیک از آنها بهترین اســت ،به یقین نمیرسد ،اما اطالعات جدید سبب میشود که او باور خود را بهروزرسانی کرده و در نهایت به تصمیمگیری آگاهانهتر او کمک میکند. در طــول این فرآیند او تصمیمات توام با ریســک انجــام میدهد ،باالخص هنگامیکــه او اتومبیل را خریــداری میکند .به عنوان مثــال میتوان تصور کرد «چشــمانداز اتومبیل ورزشی» و «چشــمانداز اتومبیل راحتی» سبب بهروزرسانی «چشــمانداز اتومبیل راحتی» میشود .با بهروزرســانی چشمانداز اتومبیل راحتی، میتواند باورهای خود را در رابطه با اتومبیل راحتی بهتر بهروزرسانی کند .جدول 1-5چگونگــی عملکرد این فرآیند را در عمل ،وقتی که جان آزمایش رانندگی با اتومبیل راحتی را انتخاب میکند ،نشان میدهد. قالببندی چیزها به این طریق دو مطلب را نمایان میســازد .نخســت آنکه بهروزرسانی باورها پیچیدگی پیدا میکنند :موقعی که بهروزرسانی به روش قاعده بیــز را معرفی کردیم ،تمرکز روی احتمال بهتر بودن اتومبیل ورزشــی برای جان بود .حال میتوان به جزئیات بیشــتر از هر اتومبیل پرداخت .پرداختن به جزئیات بیشــتر طبیعی است ،اما این امر سبب میشود که جان برای بهروزرسانی باورهای
اقتصاد رفتاری
280
خود ،با اســتفاده از این اطالعات که بهدست میآیند ،کارهای بیشتری انجام دهد. او باید باور خود را در رابطه با امتیازهای دو اتومبیل بهروزرسانی کند .سپس این را بهروزرســانی کند که کدام اتومبیل بهترین است (بیشترین مطلوبیت را عاید او میکند) .همین کار باعث پیچیدگی میشــود .آیا جــان میتواند واقعا آنچه را که انتظار دارد انجام دهد؟ به این سوال در بخش 2-5بازخواهیم گشت. دومین مطلب ،گنگی و عدم اطمینان است .در شروع فصل 3تمایز بین ریسک و عدم اطمینان گفته شد .میتوانید بهیاد آورید که اگر یک شخص در شرایط عدم اطمینان تصمیمگیری کند ،او احتمال نتایج ممکن را نمیداند .جان قاعدتا میتواند پیشبینی کند که اتومبیل راحتی را دوست دارد یا نه و چیزهای دیگر .آنچه بر او سختتر است ،قاعدتًا عدددهی است. مثال احتمال اینکه اتومبیل راحتی را دوســت داشته باشد و مقدار ارزشی که او در صورت دوســت داشــتن آن ،به آن اختصاص میدهد ،چقدر است .این به مفهوم اتخاذ تصمیم توسط آلن در شرایط عدم اطمینان است .همچنین الزم است بدانیــم اعداد جدول 1-5از کجا آمدهاند ،زیرا بدون آنها احتماال نمیتوانیم انتظار داشته باشــیم که او بهروزرسانی بیز را استفاده کرده باشد .بنابراین ،میتوان گفت که انتخاب او انتخاب در شرایط عدم اطمینان است. جدول 1-5 حادثه
باور اولیه
نظر جان
خالصه
اتومبیل ورزشی با احتمال 10000 ،0/9دالر و با احتمال 9000 ،0/1دالر اتومبیل ورزشی با میارزد .اتومبیل ورزشی با احتمال 12000 ،0/7دالر و با احتمال ،0/3احتمال 0/3بهترین 4000دالر میارزد. است
آزمایش رانندگی با اتومبیل دقت عالمت؛ به عبارت دیگر احتمال دقت سیگنال مبنیبر اینکه اتومبیل اتومبیل ورزشی با راحتی انجام میشود و راحتی ارزش 12000دالر را داشته باشد 0/39 ،است .او باور خود را احتمال 0/4بهترین عالمت «دوست نداشتن بهروزرسانی میکند .بعد از آن ،احتمال اینکه اتومبیل راحتی ارزش 12000 است. آن» حاصل میشود. دالر داشته باشد 0/6 ،و 4000دالر داشته باشد 0/4 ،دالر میشود.
جان باور خود را بعد از آزمایش رانندگی با اتومبیل راحتی بهروزرسانی کرده است .اتومبیل راحتی اگر دارای ارزش 12000دالر باشد ،بهترین است .ابتدا او احتمال 0/7را میدهد که این بهترین باشد .بنابراین ،با احتمال 0/3اتومبیل ورزشی بهترین است .او اتومبیل راحتی را آزمایش رانندگی میکند و نمیپسندد و در نتیجه احتمال اینکه برای او این اتومبیل ارزشی معادل 12000 دالر داشته باشد ،به 0/6کاهش میدهد.
-1-1-5مدلهای انتخاب در رشایط عدم اطمینان
)( =0/5 u )w+2(+ 0/5 u (5سیاه)
U
که wنشــاندهنده مقدار ثروت اولیه اوســت .در رابطه با جعبه 2چه میتوان
گفت؟ در این حالت نمیتوانیم چشمانداز بنویسیم .نمیتوانیم احتمال برنده شدن او را در صورت آمدن مهره سیاه حساب کنیم .احتماالت در ابهام هستند .اگر احتماالت در ابهام باشند ،نمیتوانیم مطلوبیت انتظاری ،نظریه چشمانداز و موارد دیگر که در فصل سه داشتیم را بهکار ببریم .احتیاج به چیزهای دیگر ضرورت مییابد. سادهترین چیزی که میتوان استفاده کرد ،مطلوبیت انتظاری ذهنی است .یعنی جــان فکر میکند چه اتفاق خواهد افتاد؟ اگر جان فکر کند که جعبه 2شــامل 4 مهره قرمز و 6مهره سیاه باشد ،در اینصورت احتمال ذهنی آمدن مهره سیاه 0/6 است و مطلوبیت انتظاری ذهنی عبارتست از: )( =0/5 u )w+2(+ 0/5 u (5سیاه)
U
که شــبی ه راه حل ساده است .مشکل این اســت که جان میتواند هر باوری را که
281
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
بحث را با مثال نسبتا ســادهای برای نشان دادن موضوعات مهم مورد بحث ،آغاز کرده ،سپس آنها را به تصمیم خرید اتومبیل توسط جان ارتباط میدهیم .تصور کنید جعبهای با ده مهره داخــل آن وجود دارد .یکی از مهرهها بهطور تصادفی از جعبه بیرون کشــیده میشود .شما باید شرطبندی کنید که رنگ مهره چه میتواند باشد. اگر رنگ را درست حدس بزنید 2 ،دالر بهدست میآورید .حال دو پیشامد متفاوت زیر را مقایسه کنید: جعبه :1شامل 5مهره قرمز و 5مهره سیاه جعبه :2شامل تعداد نامعلومی مهره قرمز و سیاه است که میتواند صفر تعداد مهره قرمز و ده مهره سیاه ،ده مهره قرمز و صفر مهره سیاه ،یا هر مقداری بین اینها باشد. شما کدام جعبه را برای شرطبندی ترجیح میدهید؟ جعبه 1تصمیم در شرایط ریسک و ساده را ارائه میدهد ،که در فصل 3مورد بررســی قرار گرفت .اگر شرطبندی جان روی مهره ســیاه باشد ،او با چشمانداز (صفــر دالر0/5 ،؛ 2دالر )0/5 ،مواجه اســت .بنابراین ،بــا احتمال 0/5حدس او درست خواهد بود و 2دالر بهدست میآورد .مطلوبیت انتظاری او عبارتست از:
اقتصاد رفتاری
282
بخواهد ،داشته باشد و اشتباه نیز نباشد .او میتواند فکر کند که هیچکدام از مهرهها سیاه نیستند ،همه آنها سیاه هستند ،و هیچ راهی نداریم جز آنکه باورها را محدود به آن کنیم. پیشامد دیگری را در نظر بگیرید. جعبه :3از میان اعداد صفر تا ،10عددی بهطور تصادفی انتخاب میشود و تعداد مهرههای قرمز در جعبه تعیین میشوند .باقیمانده مهرههای جعبه ،سیاه خواهند بود. آیا این جعبه تصمیمگیری با ریسک یا عدم اطمینان را مهیا میکند؟ جواب درست، تصمیمگیری در شــرایط ریسک را مهیا میکند .با وجود این ،متفاوت با جعبه 1به نظر میرسد .زیرا جعبه 3پای بختآزمایی مرکب را به میان میکشد .بختآزمایی مرکب ،هنگامی اســت که دو یا چند بختآزمایی برای تعیین نتیجه بهکار میرود. جعبــه 3بختآزمایی مرکب اســت .زیرا یک بختآزمایی وجــود دارد که تعداد مهرههــا در جعبــه را تعیین میکند و بختآزمایی دیگر مربــوط به موقع انتخاب مهره اســت .باید دقیقا اذعان کرد ،مرحله آخری ،یعنی جاییکه جان یک مهره را انتخاب میکند ،اصطالحا «بختآزمایی مرتبــه اول» یا «بختآزمایی مرحله دوم» نامیده میشــود .مرحله مقدماتی ،یعنی جایی که تعداد مهرههای داخل جعبه تعیین میشود ،اصطالحا بختآزمایی مرتبه دوم یا بختآزمایی مرحله اول نامیده میشود. دو مرحله در اینجا کفایت میکند ،ولی میتواند سه مرحله یا بیشتر نیز باشد. در تالش برای دانستن اینکه بختآزمایی جعبه 3دربرگیرنده چه چشماندازهایی است ،میتوان نوشت: )(0 / 09, 2$;0 / 09,(0 / 9, 2$;0 / 1,0$);0 / 09,(0 / 8, 2$;0 / 2, 2$);... 1 کــه الزم به یادآوری اســت با احتمال ،تمام مهرهها ســیاه بوده و جان 2 11
دالر بهدســت میآورد ،همچنین با احتمال 9تا از مهرهها ســیاه هستند و جان با احتمال 2 ،0/9دالر بهدست میآورد و الی آخر .این حالت به نظر کمی بهم ریخت ه میآید .بنابراین ،میتوان بختآزمایی مرکب را به ساده تقلیل داد .برای این کار باید ســرجمع احتمال بهدست آوردن مهره قرمز و سیاه را حساب کنیم .اگر این کار را بکنیم ،احتمال آمدن مهره قرمز 50درصد و مهره ســیاه نیز 50درصد خواهد بود، که حکایت از این دارد که شــرطبندی روی مهره سیاه در جعبه 3همان چشمانداز ) (0 / 5, 2$;0 / 5,0$را میدهد که در جعبه 1شاهدش بودیم.
روشن نیســت که آیا ما باید (بهتر است) بختآزمایی مرکب را به ساده تقلیل دهیم یا خیر؟ اگر به ساده تقلیل ندهیم ،میتوانیم از مطلوبیت انتظاری عطفی کمک بگیریم و مطلوبیت انتظاری هر بختآزمایی را محاسبه کرده و آنها را با هم ترکیب کنیم .این کار را باید با بختآزمایی مرتبه اول ،که در آن جان رنگ مهره را انتخاب میکند ،شروع کنیم .اگر یک مهره سیاه و 9مهره قرمز وجود داشته باشد ،مطلوبیت انتظاری شرطبندی روی مهره سیاه عبارتست از:
)( = 0 / 1u(w + 2) + 0 / 9 u(wیک سیاه | سیاه) u
283
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
الزم اســت این محاســبه را برای تمام ترکیبهای ممکن مهره قرمز و ســیاه حســابکنیم .بعد از آن به سراغ بختآزمایی مرتبه دوم میرویم ،که تعداد مهرهها در آنجــا تعیین میشــود .بنا به دالیلی نباید نگران آن باشــیم .با عنایت به مطالعه کیلبانف ،ماریناچی و موکِرجی ( ،)2005مطلوبیت انتظاری او را میتوان بهصورت زیر نوشت: (( + ...یک سیاه | سیاه) (( + 0 / 09 φ )uهیچ سیاه | سیاه) ( = 0 / 09 φ )uسیاه) u که η =1تابعی اســت که در برگیرنده ترجیحات روی بختآزماییهای مرتبه دوم اســت .نقطه کلیدی این روش ،تعیین تمایل به ریســک به بختآزمایی مرتبه اول و دوم اســت .خصوصا دلیل خوبی وجود دارد که چرا جان ممکن اســت در بختآزمایی مرتبه دوم ریسکگریزتر از اولی باشد .اگر اینچنین باشد ،به این معنی اســت که ما نباید بختآزماییهای مرکب را به ســاده تبدیل کنیم ،بلکه در عوض مطلوبیــت انتظاری عطفی را بهکار ببریم .همچنین نشــان میدهد که جان به قبول شــرطبندی جعبه 3بيمیلتر از جعبه 1خواهد بود .زیرا او اساســا بختآزمایی مرکب را دوست ندارد. اکنون وقت آن اســت که به جعبه 2بازگشــته و آن را مورد بررسی قرار دهیم. هنگامیکه احتماالت همانند جعبه 2مبهم هســتند ،طبیعی به نظر میرسد که آن را در قالب بختآزمایی مرکب در نظر بگیریم .یعنی طبیعی به نظر میرسد که تصور کنیــم جان دارای باور ذهنی درباره یک مرحله اضافی اســت که در آن مهرههایی به جعبه اضافه میشــوند .برای مثال او ممکن است احتمال ذهنی 0/5را بدهد که در آن 5مهره قرمز و 5مهره ســیاه وجود دارد .احتمال 0/25وجود دارد که همه
مهرهها سیاه باشــند و الی آخر .پس از آن خوب است که «مطلوب انتظاری ذهنی بازگشتی» برای تعیین تصمیم در شرایط عدم اطمینان را بهکار ببریم .برای مالحظه اینکه ظرفیت خوبی برای این کار وجود دارد ،احتیاج به بررسی برخی دادهها داریم.
السبگ -2-1-5تناقض ِ ِ
اقتصاد رفتاری
284
به بررســی نتایج مطالع ه هالــوی ( )2007خواهیم پرداخت .در این مطالعه از افراد مورد آزمایش خواسته شد که در شرطبندی جعبه 1تا 3و جعبه 4شرکت جویند. جعبه :4برای تعیین اینکه تمام مهرههای موجود در جعبه قرمز یا سیاه هستند، سکه سالمی پرتاب میشود. چیز جالب در رابطه با جعبه 4آن است که تمام ریسکها در مرحله اول حل و برطرف شدهاند .بنابراین ،در مورد جعبهها چنین نتیجهای میگیریم: ریسک جعب ه 1در مرحله دوم برطرف شده است. ریسک جعبه 4در مرحله اول برطرف شده است. جعبه 3نیز یک بختآزمایی مرکب اســت ،که اگر افراد نسبت به ریسک مرتبه دوم ریسکگریزتر باشند ،بایستی قادر به فایق آمدن بر آن باشیم. در ایــن مطالعه به جای اینکه دقیقا از آزمودنیها خواســته شــود روی رنگ شــرطبندی کنند ،به آنها شانس فروش شــرطبندیها ،مبنی بر مقدار پولی که آنها حاضرند قبول کنند تا از شرطبندی چشمپوشــی کنند ،داده میشود .نمودار 5-1 مقدار متوسط و حداقل مقدار پولی را که آنها حاضرند قبول کنند ترسیم کرده است. بهیاد آورید اگر آنها شرطبندی را میبردند 2 ،دالر بهدست میآوردند. بدینسان یک شــخص ریســک خنثی خواهان 1دالر خواهد بود .مهمترین چیزی که باید پیدا کنیم ،تمایل به فروش بیشتر شرطبندی 1در مقایسه با 2است؛ یا به عبارت دیگر ،چرا تمایل به فروش شــرطبندی ،2که احتماالت در آن مبهم است ،بیشتر از شرطبندی 1نیست؟ یا اینکه اصال چرا بین آنها تفاوت وجود دارد؟ این تفاوت را برای نخســتین بار الســبرگ ( )1960مطرح کرد و به نام تناقض الســبرگ معروف شد (برای تناقض دیگر الســبرگ به تمرین 2-5مراجعه کنید). تناقض این اســت که چرا مردم تمایل به شــرطبندی جعبــه 2را ندارند .به نظر
میرســد مردم در ترجیح دادن یک انتخاب توام با ریســک به انتخاب توام با عدم اطمینان ،ابهامگریز هستند. نمودار -1-5تمایل به فروش آزمودنیها برای هر شرطبندی را در چهار جعبه نشان میدهد
نتیجهگیری در رابطه با جعبه 3و 4مســتلزم برخی تعدیالت اســت ،زیرا به نظر میرســد آزمودنیها از بختآزمایی مرتبه دوم گریزان باشــند .برای تحقیق بیشــتر ،هالوی انتخابهای انفــرادی آزمودنیها را بررســی و آنها را طبقهبندی کــرد .جدول 2-5یافتههای او را خالصــه میکند ،که معرفی ردیف به ردیف آن مفید به نظر میرســد .نخســت ،حالتی وجود دارد که در آن آزمودنیها حاضرند شــرطبندی هر جعبه را با قیمت یکسانی به فروش برسانند .این تصمیمات آنها با ابهامگریزی و بختآزمایی مرتبه دوم هماهنگ به نظر نمیرســد ،بلکه سازگار با حداکثرسازی مطلوبیت انتظاری ذهنی است .دوم ،افرادی وجود دارند که خواهان فروش شرطبندی جعبه 4به قیمتی بیشتر از جعبه 3و جعبه 3بیشتر از جعبه یک هســتند .این افراد به نظر میرسد که نسبت به بختآزمایی مرتبه دوم ریسکگریز هســتند و بنابراین انتخاب آنها با مطلوبیت انتظاری عطفی سازگارتر است .سوم، افرادی وجود دارند که خواهان فــروش بختآزمایی جعبه یک و چهار با قیمت
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
تناقض السبرگ آن است که چرا تمایل به فروش آنها برای جعبه 2کمتر از جعبه 1است؟ /منبع :هالوی 2007
285
اقتصاد رفتاری
286
یکســان اما فروش بختآزمایی جعبه 3به قیمت بیشــتر هستند .به نظر نمیرسد که بتوان این افراد را نســبت به بختآزمایی مرتبه دوم ریسکگریز تلقی کرد .از طرف دیگر آنها خواهان فروش بختآزمایی جعبه 4به قیمت بیشــتر هســتند .با این ترجیحات ،به نظر میرســد که آنها مرکب کردن بختآزماییهای جعبه 3را دوست ندارند .قصد وارد شدن به جزئیات را نداریم ،ولی این تصمیمات سازگار با مطلوبیت غیر انتظاری عطفی اســت ،که در آن فرد مطلوبیت وابســته به رتبه را که در فصل 13ارائه دادیم ،بهکار میبرد .باالخره به افرادی برخورد میکنیم که به سادگی ابهام را دوست ندارند .در مقاله اصلی ،السبرگ پیشنهاد میدهد هنگامیکه ابهام وجود دارد ،افراد بدبین میشــوند و بیشتر توجهشان به وقوع بدترین حالت معطوف میشود و لذا به داستان ماکزیمم کردن مینیممها میرسیم .تنها یک مورد در این مطالعه ،رفتاری برای فروش با قیمت باالتر شــرطبندی جعبه 2داشت ،نه جعبه 3یا 4را. برمیگردیم به تصمیم جان برای خرید اتومبیل .قبل از همه یاد گرفتیم که باید به اعداد جدول 1-5به عنوان باورهای ذهنی جان درباره آنچه او فکر میکند رخ دهد ،نگاه کنیم .همچنین فهمیدیم که طبیعی است به تصمیم او از دید بختآزمایی مرکب نگاه کنیم .زیرا که کیفیت هر اتومبیل در بختآزمایی مرتبه دوم تعیین شده و اتومبیلی که او بیشــتر آن را ترجیح میدهــد ،در بختآزمایی مرتبه اول تعیین شده است. ِ ماهیت ذهنیبود ِن باورِ جان ســبب دشواری آن برای ما میشود که بدانیم
چــرا او یک اتومبیل را به دیگری ترجیح میدهد و آیا بهترین انتخاب را انجام میدهد یا خیر؟ در جدول 2-5دیدیم که به نظر نمیرسد اغلب مردم دوستدار بختآزماییهای مرکب هستند یا ابهامگریز .این یافته نتایج آشکاری دارد :ممکن است جان از قمار کردن روی اینکه کدام اتومبیل بهترین اســت ،اکراه داشته باشد و از خرید اتومبیل طفره برود .او همچنین ممکن است حریصانه در جستجوی اطالعات برای کاهش ابهامها یا ریســک مرتبه دوم که با آن مواجه است ،باشد .ابتدا میخواهیم بر مورد آخری که ذکر شد ،متمرکز شویم.
جدول -2-5نسبت ترجیحات افراد هر مدل و متوسط تمایل به پرداخت آنها
تمایل به دریافت برای چشم پوشی از شرطبندی
مدل ترجیحات
نسبت افراد مورد آزمایش
جعبه 1
جعبه 2
جعبه 3
جعبه 4
مطلوبیت انتظاری ذهنی
٪19/2
1/03
1/03
1/03
1/03
مطلوبیت انتظاری عطفی
٪40/3
1/04
0/78
0/96
0/79
مطلوبیت انتظاری غیر عطفی
٪39/4
1/11
0/91
0/85
1/07
مطلوبیت انتظاری ماکزیمم مینیمم
٪0/1
0/9
0/8
0/9
0/9
منبع :هالوی ()2007
-2-5دو تورش شناختی
-1-2-5تورش ارصار
تصور کنید که جان از دوست خود مشورت میخواهد .او میگوید« :اتومبیل راحتی ک و اقتصادیتر است» .این ممکن است بزرگتر اســت ،اما اتومبیل ورزشی کوچ اطالعات مفیدی به نظر برسد ،ولی روشن نمیکند که جان آن را چگونه باید تفسیر کند .مســئله اساسی که وجود دارد ،این اســت که اطالعات مبهم و گنگ هستند. یعنی هر تفســیر ذهنی از آن میتوان کرد و افراد مختلف تفســیرهای متفاوتی از آن دارند .بعضی افراد ممکن اســت متمرکز به جمله «اتومبیل راحتی بزرگتر است» شوند و دیگران به «اتومبیل ورزشی کوچک و اقتصادیتر است» شوند .این ابهام و دو پهلویی در اغلب اطالعاتی که بهدست میآید ،وجود دارد و به سادگی منجر به تفسیر تورشدار از اطالعات میشود .هنگامیکه گفته میشود تورش اصرار وجود دارد ،اگر
287
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
اگر جان ابهام و گنگی یا ریســک مرتبه دوم را دوســت نداشته باشد ،الزم است اطالعات بیشــتری داشته باشد (کسب کند) .بنابراین ،بایستی اطالعات جدیدی را جستجو کند .آنچه دانستن آن الزم است ،این است که آیا او خردمندانه از اطالعات جدید استفاده خواهد کرد؟ اگر بلی ،آیا او از قانون بیز استفاده خواهد کرد؟ با این اقدامــات او در معرض پیچیدگی قرار خواهــد گرفت و لذا جای تعجب نخواهد بود که شاهد اشتباهات و تورشها در تفسیر و محاسبه اطالعات جدید باشیم .در این قســمت به دو تورش شناخته شده که بهنظر میرسد بیشتر مشاهده میشوند، میپردازیم« :تورش اصرار» و «قانون اعداد کوچک».
اقتصاد رفتاری
288
فرد تفسیر و توضیح جهتگیرانه از اطالعات داشته باشد و اطالعات جدید با باورها و عقاید قبلی او ســازگار باشد ،دو مطالعه روانشناسی به فهم کمک خواهد کرد .در مطالعه نخست ،لُرد ،راس و لِپِّر ( )1979از آزمودنیها درخواست کردند دو گزارش را که درباره اثر بازدارندگی مجازات اعدام بود ،مطالعه کنند .سپس از آنها خواسته شد تخیل خود را بهکار گیرند که آیا مجازات اعدام در راستا یا در تعارض با بازدارندگی بوده است .البته ابتدا توضیح مختصری از گزارش اول برای آنها ارائه شده و سواالتی درباره نگرشهای آنها و تغییر نگرشها بعد از مطالعه گزارش انجام شــد .ســپس برای آنها جزئیات بیشتری تشریح شد و سواالتی درباره اینکه ،تحقیق انجامشده در گزارش ،و متقاعدکنندگی آن را تا چه اندازه خوب تصور میکنند ،پرسیده شد .تمام فرآیند مذکور برای گزارش دوم نیز تکرار شد .چند هفته قبل از انجام این آزمایشها، طبق پرسشــنامهای که آزمودنیها پر کرده بودند ،نصف آنها به عنوان مدافع مجازات شدید و نصف دیگر مخالف آن ،در بازدارندگی معلوم شده بودند .از گزارشهای داده شده میشد فهمید که کدام گزارش موافق بازدارندگی و کدامیک مخالف بازدارندگی است و لذا میشد فهمید که از گروه چه درصدی درک درستی داشتهاند .نتایج اصلی آزمایش در جدول 3-5خالصه شــده است .میبینیم که توضیح مختصر مطالعه به افراد مورد آزمایش ،گرایش آنها را به طریقی که ما انتظار داشتیم ،تغییر داده است بعد از تشریح جزئیات گرایشها (نگرشها) واگرا میشوند. جدول -3-5شواهد «تورش اصرار» در گرایش به مجازات شدید
ارزیابی
سؤال
گزارش
آیا توضیح مختصر ،گرایش مرا نسبت به مجازات بزرگ عوض کرد؟
موافق بازدارندگی مخالف بازدارندگی
1/3 -0/7
تحقیق چقدر متقاعدکننده بود؟
موافق بازدارندگی مخالف بازدارندگی
1/4 1/8
-2/1 0/1
تحقیق تا چه اندازه خوب هدایت شده بود؟
موافق بازدارندگی مخالف بازدارندگی
1/5 -1/6
-2/1 -/3
آیا توضیحات مفصلتر گرایش مرا به مجازات شدید تغییر داد؟
موافق بازدارندگی مخالف بازدارندگی
0/8 0/7
-0/9 -/8
موافقین
مخالفین
0/4 -/9
میانگین در مقیاس 8-تا 8+ارزیابی شــده که 8+به معنی متقاعدکنندگی و کامال درک شــده و 8-عکس آن است/. منبع :لرد ،راس ،ل ِ ّ ِپر ()1979
289
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
موافقان مجازات اعدام ،گزارشی را که موافق بازدارندگی اعدام بود متقاعدکننده و خوب هدایتشــد ه ارزیابی میکردند ،در حالیکــه مخالفان آن را متقاعدکننده و خوب هدایتشــده ارزیابی نمیکردنــد .برعکس ،مخالفان مجــازات اعدام، گزارشــی را که مخالف بازدارندگی اعدام بود متقاعدکننده و خوب هدایتشــده ارزیابــی میکردند ،در حالیکه موافقان بازدارندگی مجازات اعدام ،آن گزارش را متقاعدکننده و خوب هدایتشده ارزیابی نمیکردند. بنابراین ،آزمودنیها گرایش دارند شــواهدی را که موافق با عقاید آنهاست به گونه مثبت ارزیابی کنند و آنهایی را که مخالف با عقاید آنها باشــد به گونه منفی ارزیابــی کنند ،که این نحوه ارزیابی را اصطالحات تورش اصرار میگویند .نتیجه چنین نحوه ارزیابی ،تکثرگرایی اســت ،که به نفع بیشــتر شدن موافقان مجازات اعدام و کمتر شــدن مخالفان اســت؛ با وجود اینکه برای هر دو شواهد یکسانی خوانده شده است. در مطالعه دوم توســط دارلی و گراس ( )1983از آزمودنیها خواســته شــد که توانایی و قابلیت آموزشــی یک دختربچه کالس چهــارم را ارزیابی کنند .به تمام افراد مذکور بعضی اطالعات پایهای از بچه ارائه شــد .به نصف افراد مذکور نشانههایی ارائه شــد مبنی بر اینکه بنیه درآمدی خانواده او پایین است .همچنین به نصف دیگر افراد مذکور نشــانههایی ارائه شــد مبنی بر اینکه بنیه درآمدی او متوسط است .ســپس برای نصف افراد مذکور فیلمی پخش شد که در آن از بچه سواالتی پرسیده شده بود .این فیلم بهگونهای طراحی شده بود که اطالعات خیلی آگاهیدهندهای از توانایی بچه ارائه نمیداد و در نهایت از آنها خواســته شــد که قابلیتهای بچه را ارزیابی کنند. نتایج آزمایش در جدول 4-5خالصه شــده است .مشاهده میکنیم آن عده از افراد که فیلم را مشــاهده کرده و باورشــان شده بود که بچه به طبقه متوسط تعلق دارد ،در مقایسه با افرادی که باورشان شده بود او به طبقه پایین درآمدی تعلق دارد، دارای انتظاراتی بیشتر در رابطه با توانایی بچ ه بودند .توجیهپذیری این یافته مقصود اینجا نیست .آنچه مقصود است ،دیدن فیلم برای درک از توانایی بچه است .اگر این باور با آنها حاصل شده باشد که او به سطح درآمدی پایین دارد تعلق دارد ،موجب
اقتصاد رفتاری
290
میشود آنها درک کنند که توانایی بچه پایین است .ولی در عوض اگر برای آنها این باور حاصل شــده باشد که او به طبقه متوسط درآمدی تعلق دارد ،موجب میشود آنها فکر کنند که توانایی بچه باالست .چگونه دو گروه افراد ،اطالعات حاصل شده از فیلم درباره بچه را متفاوت تفســیر میکنند؟ آن گروهی که به آنها اطالعات داده ی باورهایی مطابق شده بود که فکر کنند او احتماال توانایی (قابلیت) پایین دارد ،دارا بــا فیلم بودند و آنهایی که به آنها اطالعات داده شــده بود که فکر کنند او احتماال توانایی (قابلیت) باال دارد ،دارای باور متفاوت با فیلم بودند ،که برای همه آنها فیل م یکسان پخش شده بود که این را اصطالحا تورش اصرار میگویند. در هیچکدام از این دو مطالعه از افراد خواسته نشده که تصمیم اقتصادی بگیرند. تــورش اصرار تصمیمات و رفتار اقتصادی را تحت تاثیــر قرار میدهد .اگر جان اتومبیل راحتی را دوست دارد ،تورش اصرار این نتیجه را میدهد که او از مشورت با دوســت خود ،جمله «اتومبیل راحتی اتومبیل بزرگ است» را برداشتکند و این به مفهوم اعتماد به نفس باال پیدا کردن در موقع تصمیم برای انتخاب اســت .برای آشــکارتر کردن مفهوم ،ضروری است مدلی داشته باشیم .برای این منظور به مدل رابین و شرگ ( )1999بازخواهیم گشت. جدول -4-5شواهدی از تورش اصرار در ارزیابی توانایی بچه نمره اختصاصیافته
فیلم را مشاهده کردهاند یا نه
اطالعات فراهم شده
مشاهده نکردند
درآمد پایین طبقه متوسط
3/98 4/3
مشاهده کردند
درآمد پایین طبقه متوسط
3/79 4/83
ریاضی
خواندن
علوم مقدماتی
3/9 4/29
3/85 4/03
3/71 4/67
3/04 4/10
نمره انتظاری درک از توانایی بچه ،در صورتیکه درک درآمد پایین از او حاصل شده باشد ،بعد از مشاهده فیلم ،پایین میرود و در صورتی که درک درآمد متوسط از او حاصل شده باشد ،باال میرود /.منبع :دارلی و گراس ()1983
-2-2-5مدلی برای تورش ارصار
تصــور کنیــد که جان هر هفته مجله میخواند و با گشــت و گــذار در اینترنت، اطالعات و عالمتی درباره اینکه کدام اتومبیل بهتر اســت ،کســب میکند .عالمت دریافتی با احتمال ) θ ∈ (0 / 5,1صحیح اســت .بنابراین اگر اتومبیل راحتی بهترین
θst (1 − θ)ct θst (1 − θ)ct − (1 − θ)st θct
= ) ( (s t ,c tاتوموبیل ورزشی بهترین است) Prob
291
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
برای جان باشــد ،با احتمال θمطالعه مجله و گشــت و گذار در اینترنت پیشنهاد بهترین بودن انتخاب اتومبیل راحتی را خواهند داد و با احتمال؛ ) (1 − θآنها پیشنهاد بهترین بودن اتومبیل ورزشی را خواهند داد. برای دربرگرفتن تورش اصرار فرض میکنیم ،او همیشه عالمتها را درست تفســیر نمیکند .برای ایــن منظور ،فرض کنید او در حــال حاضر باور دارد که اتومبیل راحتی بهترین اســت .اگر مطالعه و گشــت و گــذار ،بهتر بودن اتومبیل راحتی را القا کند ،او همیشــه بهطور صحیح مطالعه و گشــت و گذار خود را در حمایت از اتومبیل راحتی تفســیر خواهد کرد .اما اگر مطالعه و گشــت و گذار بهتر بودن اتومبیل ورزشــی را القا کند ،او بهطور غلط آنها را با احتمال qبه نفع اتومبیل راحتی تفسیر خواهد کرد .این دربرگیرنده تورش اصرار است .زیرا جان دارای تورش در تفسیر اطالعات سازگار با باور قبلی خود است .اگر او فکر کند که اتومبیل راحتی بهترین اســت ،احتماال مطالعه و گشت و گذار در اینترنت در حمایت از اتومبیل راحتی اســت؛ حتی اگر چنین نباشــد .بهطور مشابه اگر باور قبلی او بر این باشد که اتومبیل ورزشی بهترین است ،او احتماال فکر خواهد کرد که مطالعه و گشــت و گذار در اینترنت در حمایت از اتومبیل ورزشــی خواهد بود ،اگرچه ممکن است است اتومبیل راحتی اینطور نباشد .هر چقدر qبزرگتر باشد ،این تورش بیشتر است .اگر q=0باشد ،هیچ تورشی وجود نخواهد داشت؛ زیرا تمام عالمتها بهطور صحیح تفســیر میشوند .اگر q=1باشد ،تورش کامل اســت؛ زیرا هر چیزی را او مطالعه کرده باشد ،آن را در حمایت از آنچه در باور اوست ،تفسیر خواهد کرد. فرض کنید جان قاعده بیز را براســاس عالمتهایــی که فکر میکند دریافت کرده ،محاســبه کند .اگر او از حالتی که بیتفاوت بین دو اتومبیل است ،شروع کند و بعــد از tهفته Stگزارش را میخواهند که فکــر میکند در حمایت از اتومبیل ورزشــی است و Ctگشت و گذار اینترنتی در حمایت از اتومبیل راحتی است ،در اینصورت باور بعدی (بهروز شده او) بهصورت زیر خواهد بود:
اقتصاد رفتاری
292
تورش اصرار دارای چه نتایجی است؟ با بررســی متوجه میشویم که بیشتر موارد ســبب باورهای اشتباه برای جان میشود .با باور اشتباه ،او فکر میکند که یک اتومبیل بهتر است ،در حالیکه اتومبیل بهتر دیگری است. جدول 5-5جزئیات نسبت اوقاتی را که او بعد از خواندن 10گزارش و 100 جســتجوی اینترنتی ،دچار باور اشتباه شده است نشان میدهد .بهیاد آورید که اگر q=0باشد ،هیچ تورش اصراری وجود ندارد و بنابراین احتمال بدون تورش دچار اشتباه شدن او را میبینیم. تــورش اصرار دو نتیجه دارد )i( :جان اغلب دارای باور اشــتباه اســت ،که از نسبت بزرگ خطاها با افزایش qدیده میشود ( )iiاو این باورهای غلط را طی زمان تصحیح نمیکند ،که از کوچکتر شــدن نرخ خطا بعد از خواندن 100جستجوی اینترنتی و 10گزارش وقتی qباالست ،دیده میشود. مالحظه میشود این دو اثر با هم ترکیب میشوند و باورهای غلط را محتملتر میکنند .برای ارائه دلیل برای چرایی این حالت ،تصور کنید که اتومبیل ورزشــی بهترین برای جان اســت و او عالمتهای s,s,s,c,s,c,cرا دریافت کرده اســت. بنابراین ،دو تا از جستجوهای اینترنتی در حمایت از اتومبیل راحتی است و بعدی در حمایت از ورزش و الی آخر .اگر او هیچ تورش اصراری نداشــته باشــد ،او بایــد بهطور صحیح فکر کند که 3تا از گزارشهــا در حمایت از اتومبیل راحتی و 4تا در حمایت از اتومبیل ورزشــی اســت و در جمع با این عالمتها اتومبیل ورزشی بهترین است .اگر او تورش اصرار داشته باشد ،با دو گزارش اولی متمایل به اتومبیل راحتی میشود .باالخص او بهطور صحیح فکر میکند که گزارشهای اول، دوم و چهارم در حمایت از اتومبیل راحتی هســتند .بنابراین برای اشتباه فکر کردن ،تنها نیاز به داشــتن 1از 6 ،5 ،3و 7گزارش در حمایت از اتومبیل راحتی اســت و او باور غلط خواهد داشــت .هر چقدر qبزرگتر باشــد این باور غلط محتملتر خواهد بود. بنابراین ،تورش اصرار میتواند جان را گمراه کرده و به بیراهه ببرد .این بدین معنی اســت که ما احتماال در هر آنچه او میگوید دقیق خواهیم شــد .به عنوان
293
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
نمونه تصور کنید ،جان به شــما میگوید که «من فکر میکنم اتومبیل راحتی بهتر اســت زیرا 11تا از 15گزارش مطالعه شده در حمایت از اتومبیل راحتی است». اگر شــما مظنون به تورش اصرار باشــید ،باورتان چه خواهد شد؟ میشود نشان داد که شــما باید باور داشته باشید که جان دقیق است ،اما باید خاطر جمعی شما کمتر از او باشد. برای مثــال اگر او میگوید 11تا از 15گزارش در حمایت از اتومبیل راحتی اســت ،معقول برای شما این است که فکر کنید تقریبا 9از 10آنها در حمایت از اتومبیل راحتی است (یعنی 0/9آنها) .دلیل این است که تورش اصرار او را وادار میکند کــه از گزارشهایی که در حمایت از اتومبیل راحتی مطالعه کرده ،برآورد بیش از حد کند. حال تصور کنید جان به شــما بگوید «اتومبیل راحتی بهتر است ،اما من اخیرا گزارشهایی خواندهام که در حمایت از اتومبیلهای ورزشــی بوده اســت» .یا او بگوید« :اتومبیل راحتی بهتر اســت ،اما تجربه اســتفاده مــن میگوید که اتومبیل ورزشی بهتر اســت» .برای حالت اول شما باید به باور او کمتر اعتماد کنید ،زیرا در آن عالیمــی وجود دارد که تورش اصرار ســبب برآورد بیش از حد او درباره اتومبیل راحتی میشود. در حقیقت اگر تورش اصرار شــدید وجود داشته باشد ،یا این حقیقت که او در اینترنت و گزارشهای مجالت مطالبی را خوانده که به نفع اتومبیل راحتی فکر میکند ،شــما باید فکر کنید که اتومبیل ورزشی بهتر است .در حالت دوم باید به بــاور جان اعتماد کنیم؛ چرا که او ذهن خود را اخیرا تغییر داده و علیرغم تورش اصرار به شــما پیشنهاد میدهد که شما باید اعتماد به نفس بیشتری نسبت به جان داشته باشید که اتومبیل ورزشی بهتر است. با توجه بــه توضیحات فوق ،مســائل در این زمینه پیچیــده و به هم ریخته میشود .در حقیقت ،میبینیم که جان باید درباره تورش اصرار افرادی که گزارش تهیه میکنند تا او آنها را مطالعه کند تفکر کند .ولی نکته اصلی ساده است .تورش اصرار ،ســبب میشــود مردم احتماال اطالعات جدید را درســت تفسیر نکنند و بنابراین ممکن است نسبت به آنچه افراد میگویند یا یاد گرفتهایم ،شکاک باشیم.
جدول -5-5احتمال باور غلط بعد از مطالعه 10گزارش و 100جستجوی اینترنتی q
θ 0/6
0/7
0/8
0/9
0
٪2 ، ٪25
٪0 ،٪7
٪0 ،٪2
٪0 ،٪0
0/1
٪5 ،٪25
٪0 ،٪10
٪0 ،٪2
٪0 ،٪2
0/3
٪27 ،٪32
٪5 ،٪13
٪0 ،٪6
٪0 ،٪2
0/5
٪34 ،٪35
٪18 ،٪20
٪7 ٪9
٪3 ،٪5
0/7
٪36 ،٪36
٪24 ،٪24
٪15 ،٪15
٪7 ،٪7
0/9
٪40 ،٪40
٪27 ،٪27
٪19 ٪19
٪10 ،٪10
با افزایش qتورش اصرار باالتر اســت و اگر احتمال داشــتن باور غلط در او باال باشــد ،او هرچقدر هم گزارش بیشتر بخواند و جستجوی اینترنتی بیشتری بکند ،تفاوت چندانی در باور او ایجاد نمیکند.
-3-2-5قانون اعداد کوچک اقتصاد رفتاری
294
تصور کنید بحث قبلی را دنبال میکنیم .جان به شما میگوید 75درصد گزارشها که خوانده اســت در راستای تایید اتومبیل راحتی است .اگر شما به تورش اصرار مشکوک نباشید ،این اطالعات را چگونه تفسیر میکنید؟ بهروزرســانی بیزی تا مادامیکه حجم نمونه معلوم نباشد ،چیزی را نشان نخواهد داد .ســه گزارش از چهار گزارشی که در راســتای تایید اتومبیل راحتی است ،کمتر متقاعدکنندهتر از شنیدن 15گزارش از بیست گزارش است .برای مثال اگر θ =0 / 6 باشد ،بهروزرسانی بیزی احتمال 0/96را به خوبتر بودن اتومبیل راحتی برای جان در حالت اول و 0/98را در حالت دوم میدهد. شــواهدی وجود دارد که اغلب مردم در تشــخیص اهمیت حجم نمونه دچار شکست هســتند و اغلب انتظار دارند حجم نمونههای کوچکتر نسبت به حجم نمونههای بزرگتر ،معرف بهتری از جامعه هستند ،که به این اصطالحا قانون اعداد کوچک میگویند .دو بعد قانون اعداد کوچک مســتلزم بررسی است ،که آن را با مفهومی تحت عنوان «خطای قمار» آغاز خواهیم کرد. اگر جان بر این عقیده باشــد که یک حجم نمونــه کوچکتر معرف بهتری از جمعیت جامعه در مقایســه با حجم نمونه بزرگتر باشــد ،در اینصورت او باید انتظار داشــته باشد حوادث تصادفی «خودتصحیح» باشــند .به عنوان مثال اگر در
295
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
پرتاب یک ســکه همهاش شــیر آمده ،در اینصورت این گرایش وجود دارد که ممکن اســت که در مرحله بعدی بایستی خط بیاید .این حالت را اصطالحا خطای قمار میگویند .شواهد جالبی از خطای قمار در شرطبندی روی اعداد بختآزمایی (شانسی) دیده میشــود .برای نشان دادن آن ،مطالعه انجام شده توسط کالتفلتر و کوک ( )1991و تِرِل ( )1994را مورد بررسی قرار میدهیم ،که به تجزیه و تحلیل دادههای بختآزمایی ایالتی در مریلند و نیوجرسی پرداختند. در هر دو بختآزمایی ،هر شرطبند باید بهطور صحیح عدد سه رقمی را حدس میزد .در مریلند هر برنده 500دالر بهدست میآورد ،در نیوجرسی جایزه به اندازه اعدادی که آنها درست حدس زده بودند ،تعلق میگرفت؛ یعنی افراد باید در حدس درست ،دقت بیشتری به عمل میآوردند. در هر دو مطالعه شواهد روشنی وجود دارد که افراد روی اعدادی که تا آن زمان برنده شــده بودند ،کمتر شــرطبندی کردند .این یافته سازگار با خطای قمار است که بر اساس آن «اگر عدد 525تا به حال برنده شده ،دوباره نمیتواند برنده شود». در مریلنــد خطای قمار روی برد انتظاری اثر نمیگذارد ،زیرا احتمال وقوع هر عدد یکسان بوده و هر برنده 500 ،دالر بهدست میآورد .در نیوجرسی این امر مهم بود ،زیرا اعدادی که بیشتر برنده میشدند ،کمتر انتخاب میشدند .اگر غیر محتمل بود که دیگران اعدادی را که تا به حال انتخاب نشده ،انتخاب نکنند ،آن اعداد برای انتخاب بسیار مناسب بودند. جدول 6-5نشــان میدهد که برندگان در نیوجرسی ،زمانی که روی اعدادی که تا به حال برنده شــده شرطبندی میکردند ،اغلب برنده میشدند .تفاوت زیاد اســت ،شــخصی که اعدادی را انتخاب میکند که در هفته گذشته برنده شدهاند، بهطور متوسط 89دالر بهدست میآورد؛ که 34درصد بیشتر از متوسط بردهاست. بنابرایــن خطای قمار ،برد انتظاری فرد را کاهش میدهد .این یافته القا میکند که ما باید شــواهد کمتری را از پدیده خطای قمار در نیوجرسی در مقایسه با مریلند مشــاهده کنیم ،که باعث کاهش عایدی میشود؛ در حالیکه در مریلند نمیشود. جدول 6-5تا حدودی از این یافته با تخمین اینکه اگر به برندگان همانند نیوجرسی پرداخت میشــد ،مخارج پرداختی همانند مریلند میشــد ،پشتیبانی میکند .ما تا
حدودی شــاهد تفاوت زیاد در برندگان هستیم ،ولی نه خیلی زیاد .یعنی خطای قمار عایدی را کاهش میدهد ،اما بهنظر نمیرســد که سبب تفاوت چشمگیر در مقدار تورش شود. جدول -6-5مخارج برندگان در بختآزماییهای ایالتی تکرار اعداد برنده
متوسط مخارخ در نیوجرسی
مخارج متوسط برآوردی در مریلند
در یک هفته
349دالر
396دالر
بین 1و 2هفته
349دالر
-
بین 2و 3هفته
308دالر
-
بین 3و 8هفته
301دالر
382دالر
آنهایی که در 8هفته نبود
260دالر
298دالر
افراد کمتری روی اعدادی که دقیقا تا به حال برنده شــدهاند ،بختآزمایی کردند .بنابراین مخارج شــرطبندی (پرداختی به برندگان) وقتی که شمارههای برنده مشترک بود ،در ایالت نیوجرسی باالتر بود و در ایالت مریلند نیز اگر شمارهها برنده مشترک بود ،مخارج نیز باالتر بود /.منبع :ت ِ ِرل ()1994 اقتصاد رفتاری
296
روی دیگر مســئله خطای قمار عبارتست از «خطای دست داغ» است .در اینجا یک انتظاری وجود دارد که ســبب تداوم بحث میشــود و بیشــتر به ورزشهای حرفهای مرتبط اســت .برای مثال یک بازیکن فوتبال یا بســکتبال که با تمرین و آمادهتر است ،انتظار میرود در زدن و انداختن توپها خوب عمل کند. در یک مطالعه مشــهور گیلوویچ ( )1985به آزمون «خطای دســت داغ» با بررســی عملکرد بازیکنان حرفهای بســکتبال پرداخت .این مطالعه دربرگیرنده مســابقات 76مین دوره مســابقه طــی ســالهای 1980-81در فیالدلفیا بود. همانگونه که جدول 7-5نشــان میدهد بازیکنان و طرفداران باور «دست داغ» را نشــان میدهند .آنها فکر میکنند که بازیکن با احتمال زیاد اگر توپ قبلی را شوت زده باشد ،دوباره شــوت میزند .دادههای واقعی عملکرد بازیکنان چیز دیگری را نشــان میدهد .هیچ شواهدی برای «دســت داغ» وجود ندارد .این مطالعه عینا برای ســایر ورزشها نیز انجام شده اســت و همان نتایج بهدست آمده است .بهنظر میرسد طرفداران ورزشی در قضاوت ورزشی مبنی بر اینکه دنباله شــوتها تصادفی اســت یا نیســت به خوبی قضاوت کنند .در نگاه اول
«خطای قمار» خیلی متفاوت از «خطای دســت داغ» بهنظر میرســید .در یکی آمدن 7شــیر پشت سر هم در یک پرتاب ســکه ،بهنظر میآورد که در پرتاب بعدی باید شــیر ظاهر شود ،در حالیکه در دیگری هفت موفقیت پشت سر هم به مفهوم موفقیت مجدد اســت .بنابراین ،مهم است که بدانید چرا «خطای قمار» و «خطای دســت داغ» هر دو نتیجه «قانون اعداد کوچک» هستند .تفاوت اصلی آنها در معلوم بودن احتمال نتایج است. جدول -7-5شواهد وجود یا عدم وجود «خطای دست داغ» احتمال شلیک (شوت) توپ بعدی
آنچه طرفداران پیشبینی کردهاند
٪42
٪61
آنچه بازیکنان پیشبینی کردهاند
٪50
٪63
داورها چه میگویند؟
٪54
٪51
پیشبینــی طرفــداران و بازیکنان از عملکرد آتی با توجه به عملکرد فعلی بازیکن ،که در عمل اینطور نبوده اســت/. منبع :کایلوع 1985 297
«خطای قمار» ممکن اســت هنگامی رخ دهد که احتمال نتایج معلوم باشــد. اگر شــخصی ســعی در پیشبینی نتیجه بعدی از یک دنبالــه موجود کوچک از نتایج رخدادهای داشــته باشد ،که احتمال هر نتیجه معلوم است« ،خطای قمار» رخ میدهد .به عنوان مثال احتمال آمدن شــیر یا خط در پرتاب ســکه 50-50است. لذا جان میتواند انتظار داشــته باشــد که در پرتابهای سکه 50درصد آن شیر خواهد آمد .بنابراین او میداند که 7بار آمدن شیر پشت سرهم غیر محتمل است و آمدن شــیر و خط متوازن هستند .یا آمدن یک شماره بختآزمایی پشت سر هم در دو هفته از نظر او عجیب اســت و بنابراین با این پیشامدها فکر میکند بعدی نیز آنچنان باشد. «خطای دســت داغ» هنگامی رخ میدهد که احتمال وقوع نتایج معلوم نیست و لذا کسی که ســعی در پیشبینی رخداد بعدی از روی دنباله کوچک رخدادها داشته باشد ،مرتکب خطای دست داغ میشود .بنابراین اگر یک بازیکن بسکتبال توپهای خود را مثال 7بار در یک جهت شــوت کرده باشــد ،از دید پیشبینی
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
اگر ماقبل آن شوت نشده باشد
اگر ماقبل آن شوت شده باشد
کنندهها به مفهوم این اســت که او دالیلــی دارد که این کار را میکند ،و احتماال بعــدی را نیز به آن جهت شــوت خواهد کرد .به طرز مشــابهی اگر جان چهار گزارش خوانده که همگی در حمایت از اتومبیل راحتی هستند ،پیشبینی میکند که بعدی نیز همین نتیجه را خواهد داد .یک طریقه جالب برای نشــان دادن این دو نوع خطا ،بررســی دنباله حوادث شانســی ،مثال پرتاب سکه ،است .در اینجا 3ردیف از حوادث پرتاب ســکه آمده است .فکر میکنید دقیقا این دنباله نتیجه پرتاب سکه است؟ hhTThTThhhTTThhTTThTThTTTThhhhhThTThThTTThThhTTTh
hTThhhTThTThThhThTTThhThhhThTThhThTTThhThhTTThThhT hhhhhTThThhTThhhhhhhhThTTThTThhTThThhTTThThhhhhhTT
اقتصاد رفتاری
298
ردیف باال و پایین تصادفی ،ولی ردیف وسط حدسی و زاده ذهن است .برای فهم اینکه شــما چرا ممکن اســت فکر کنید که وسطی تصادفی است ،از «نسبت گزینهها یا آلترناتیوها» استفاده میکنیم .برای یک دنباله nاز عالمتها ،الزم است شــما تعداد رشتهها را حساب کنید .یعنی دنبالههای فرعی که شکستگی ندارند و تعداد آنها را با rنشان داده و سپس فرمول زیر را حساب کنید:
= r − 1نسبت گزینهها
n −1
اگر دنبالهها تصادفی باشــند ،این نســبت باید 0/5باشد؛ که در این مثال برای ردیف باال و پایین این نسبت به ترتیب 0/49و 0/43است .شواهد نشان میدهد که بعضی از مردم نسبت 0/6را نیز تصادفی میدانند .برای ردیف دوم نسبت فوق 0/59اســت .بنابراین اگر نسبت مذکور باال باشد ،ســازگار با خطای قمار است. یعنی ما نباید انتظار آمدن پشــت سر هم شــیر (یا خط) در پرتاب سکه را داشته باشیم و دنبالهای که نسبت مذکور در آن کوچکتر باشد ،نمیتواند تصادفی باشد و سازگار با «خطای دست داغ» است .اگر ما در یک ردیف آمدن 7بار شیر پشت سر هم را مشاهده کنیم ،سکه نمیتواند سالم باشد. در بررســی تبعات قانون اعداد کوچک الزم است مدل داشته باشیم؛ که برای این منظور مجددا به مباحث ماتیو رابین ( )2002برمیگردیم.
-4-2-5مدل قانون اعداد کوچک
299
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
مجــددا فرض کنید جان گزارشهایی را در رابطه با اتومبیل مطالعه کرده اســت. همانند قبل فرض کنید θاحتمال این اســت که گزارشــی در حمایت از اتومبیل راحتی باشد و 1 − θاحتمال این است که گزارشی در حمایت از اتومبیل ورزشی باشــد .جان میخواهد θرا بداند .زیرا با دانستن آن بهتر میتواند قضاوت کند که کدام اتومبیل بهتر است. ابتدا خطای قمار را در نظر بگیرید .در این حالت باید فرض کنیم که او مطمئنا مقــدار θرا میداند .تورش موقعی بروز میکند که او تالش میکند پیشبینی کند که یک گزارش دیگر در حمایت از کدام اتومبیل خواهد بود ،بر این مورد میتوان با فرض اینکه جان عالمتها را بهطور تصادفی و بدون بازگردان از یک جعبه شــامل Nمهره بیرون میآورد ،فائق آمد .روی θNتا از مهرهها نوشــته میشود که اتومبیل راحتی بهتر و روی (1 − θ)Nنوشــته میشود که اتومبیل ورزشی بهتر است .تاکید روی بدون بازگرداندن مهم است؛ زیرا همان چیزی است که باعث تورش میشود. اگر روش همراه با بازگرداندن باشــد ،تورش از بیــن خواهد رفت .برای مالحظه چرایــی آن تصور کنید که N=2باشــد و جان فکر میکند که λ =0/5اســت .در اینصــورت جان تصور میکند که در جعبــه فقط یکی از گزارشها در حمایت از اتومبیل ورزشی و دیگری در حمایت از اتومبیل راحتی است .لذا اگر او یک گزارش بخواند که در حمایت از اتومبیل ورزشــی است ،فکر خواهد کرد که گزارش بعدی باید در حمایت از اتومبیل راحتی باشــد .اگر N=4باشد ،در اینصورت دو گزارش در حمایت از اتومبیل ورزشی و دو تای دیگر در حمایت از اتومبیل راحتی خواهد بود .اگر او گزارشی را بخواند که در حمایت از اتومبیل ورزشی باشد ،فکر خواهد کرد که 2شانس وجود دارد گزارش بعدی در حمایت از اتومبیل راحتی باشد. 3 به ســهولت دیده میشود که حالت بدون بازگرداندن دربرگیرنده خطای قمار اســت ،زیرا جان پیشبینی میکند یک نمونه از Nجایگزین خواهد شد .هرچقدر Nکوچکتر باشد ،تورش بیشتر خواهد بود .در این مدل یک مشکل وجود دارد: اگر او تعداد گزارشهای بیشــتر از مهرههای موجود در جعبه را مطالعه کند ،چه پیش میآید؟ برای فائق آمدن بر این مشکل ،فرض میکنیم با خواندن گزارشهای بیشــتر جعبه جدید جایگزین قبلی میشود .این کار سبب میشود مدل بر اساس
اقتصاد رفتاری
300
راهی که برای بررسی خطای قمار ارائه دادیم ،کار کند. آیا مدل فوق میتواند دربرگیرنده «خطای دست داغ» نیز باشد؟ برای دربرگرفتن خطای دست داغ در مدل ،احتیاج به افزودن برخی عدم اطمینانها به θداریم .فرض کنید جــان فکر میکند احتمال اینکه θ =0 / 25یا 0/75یا 0/5 باشد ،یکسان اســت .او دو گزارش متوالی میخواند و هر دو در حمایت از اتومبیل راحتی هســتند .او بعد از این اطالعــات ،در مورد مقدار θچگونه فکر میکند؟ یا به عبارت دیگر آن را چگونه بهروزرسانی میکند؟ جدول 5-8مقایسه میکند که اگر او با تورش باشد ،راجع به مقدار θچگونه فکر میکند؟ اگر بدون تورش باشد چطور؟ از جدول معلوم است هنگامیکه او بدون تورش است ،به برآورد بیش از حد احتمال در حمایت از اتومبیل راحتی بودن گزارش میرسد .در حقیقت ،او استنتاج میکند که احتمال حمایت گزارش از اتومبیل ورزشی غیر ممکن است .این مثال نمونهای است از آنچه عموما بیشتر رخ میدهد .جان از آنچه از خواندن تعداد گزارشهای اندک یاد میگیرد ،برآورد بیش از حد خواهد کرد .و این خطای دست داغ است .یکی از نتایج قانون اعداد کوچک آن اســت که باور جان خیلی به عالمتهایی که دریافت میکند حساس است .چه او گزارشهای در حمایت از اتومبیل راحتی یا در حمایت از اتومبیل ورزشــی بخواند ،به جای اینکه باور خود را موجه کند ،بیشتر در باورهای خود غرق میشود .خواندن گزارشهایی که ممکن است درباره کیفیت اتومبیلها باشند ،ممکن است به درک او ضربه بزند .برای مثال فرض کنید او در کنار مقایسه اتومبیل ورزشی و اتومبیل راحتی ،دو اتومبیل دیگر را نیز با هم مقایســه میکند .اگر θ =0 / 5برای ت اتومبیلها باشد ،در اینصورت تقریبا نصف گزارشهایی که میخواند در تمام جف حمایت از یکی از اتومبیلها خواهد بود. خطای دســت داغ به این معنی اســت که هرچقدر او گزارش بیشتری بخواند، اگر در ذهنیت او تفاوت کیفیت وجود داشــته باشــد ،این کیفیت بیشتر از آنچه در واقعیت است ،خواهد شد .در واقع بعضی از اتومبیلها با خواندن گزارش خوب یا بد تلقی میشوند این تفاوتگذاریها به جای اینکه به حساب شانس گذاشته شود، به حساب تفاوت کیفیت گذاشته میشود .یعنی حال که این دو گزارش باعث ایجاد تفاوت شده ،شاید اگر گزارش دیگری مطالعه میشد ،این ذهنیت ایجاد نمیشد.
جدول 8-5باورها در شرایط وجود قانون اعداد کوچک θ = 0/002
0/25
0/25
0/5
0/75
احتمال دو عالمت C
بدون تورش و Nبزرگ -با تورشN=4 ،
0/0625 0
0/25 0/166
0/5625 0/495
بهروزرسانی باورها بعد از دو عالمت
بدون تورش Nبزرگ -با تورشN=4 ،
0/071 0
0/286 0/251
0/643 0/749
اگر جان تورشدار باشد ،اهمیت دو عالمت Cرا بیش از حد برآورد میکند.
-5-2-5ایجاد دنبالههای تصادفی
-1یعنی مجددًا بتوان ورقها را به بسته بازگرداند.
301
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
یکی از نتایج جالب قانون اعداد کوچک این اســت که ممکن است مردم با ایجاد دنبالههای تصادفی بد باشــند .به عنوان مثال ،راپوپورت و بودِســکیو ( )1997از ق از یک بسته آزمودنیها درخواســت کردند تصور کنند یک دســته 150تایی ور ورق بهطور بازگرداندنی انتخاب شده ،1که در آن دسته 5ورق سیاه و 5ورق قرمز بوده است ،و از آنها خواســته شده این دسته را با صدای بلند اعالم کنند .جدول 9-5نشــان میدهد که چگونه آزمودنیها اغلب به سمت کارتهای ظاهر شده، تورش داشــتهاند .اگر دنباله واقعا تصادفی باشــد ،باید احتمال ظاهر شدن کارت ســیاه در دسته ورقها 50درصد باشد .با این حال ،مشاهده میکنیم که افراد ورق سیاه را بیشتر از ورق قرمز خواندهاند ،اگر تا آن زمان کارت قرمز را خواندهاند؛ و کارت سیاه را کمتر خواندهاند ،اگر تا آن زمان کارت سیاه را بیشتر خوانده باشند. شــاید درخواست کردن از افراد برای ایجاد یک دنباله تصادفی کمی تصنعی و ســاختگی به نظر برسد ،اما موقعیتهای استراتژیکی وجود دارند که این ،مهارت خوبی اســت .یکی از موارد ،رقابتهای ورزشی است ،که در آنها بازیکنان سعی میکنند که رفتار آنها توســط حریف حدس زده نشــود .به عنوان مثال در تنیس، بازیکنی که میخواهد توپ را بزند ،نمیخواهد جهت آن را حریف پیشبینی کند. در ســایر ورزشها نیز موارد مشابه وجود دارد .شاید بهنظر برسد که ورزشکاران حرفهای قادر به ایجاد دنبالههای تصادفی از رفتار حریف در هنگام رقابت باشند، آیــا واقعا میتوانند؟ در یک مطالعه که توســط واکِــر و وودِرز ( )2001برای ده
اقتصاد رفتاری
302
مســابقه تنیس انجام شــد ،آنها به تجزیه و تحلیل دفعاتی که بازیکنان توپ را به چپ در مقابل راست میزنند پرداختند. دو چیز جالب توجه در دادههاســت کــه ارزش توجه دارد :آیا بازیکن با زدن توپ به سمت چپ و راست با احتمالی درصدد حداکثر کردن شانس بردن است؟ و آیا دنبالههای زدن توپ تصادفی بودند؟ آنها دریافتند که چپ و راست زدن آنها با احتمالها هماهنگی دارد .اما بهطور متوســط دنباله تغییرات آنها به گونهای بوده اســت که دنباله حاصله تصادفی اســت .جدول 10-5نتیجه مرحله نهایی مسابقه مشهور تنیس ویمبلدون بین جیمی کانر و جان مکاِنرو 1982را خالصه میکند. کانر مسابقه را برد ،ولی از روی دادهها حدس آن سخت است .مکاِنرو در اغلب موارد در گرفتن توپهای ســمت راســت و چپ موفق بوده اســت و این نشان میدهد که در زدن توپ به سمت راست و چپ با احتمالها درست عمل میکرده است .همچنین دنبالة ضربههای تولید شده توسط او روند مناسبی را نشان میدهند که حکایت از تصادفی بودن دنباله دارد .در مقابل ،کانر اغلب از سمت چپ زمین به سمت راست و از سمت راست به سمت چپ زمین ضربه میزده و دنبالههای تولید شــده او بهگونهای بوده که تصادفی بهنظر نمیرسیده است؛ یعنی در اغلب موارد او از سمت راست به چپ و از چپ به راست تغییر جهت میداده است. جدول -9-5احتمال سیاه و قرمز نامیدن دنباله کارتهایی که از یک کیسه با 5کارت سیاه و 5کارت قرمز بیرون آورده میشود. چند نامیدن آخری
احتمال نامیدن سیاه
قرمز
٪58/5
سیاه ،قرمز
٪46
سیاه ،سیاه ،قرمز
٪38
سیاه ،سیاه ،سیاه
٪26/8
منبع رابین)2002( :
بنابراین مشاهده میکنید که یادگیری و تجربه لزوما وسیلههایی نیستند که افراد با آنها دنباله تصادفی ایجاد کنند .آشــکار به نظر میرسد که افراد با داشتن تجربه بهتر میتوانند دنباله تصادفی تولید کنند .به عنوان مثال« ،واکر» و «وودرز» عملکرد
تنیسبازان را با دادههایی که آزمودنیها در آزمایشگاه تولید کردند ،مقایسه کردند. این دو داده ،تولیدی در آزمایشــگاه ،تفاوت جدی با هم در نتیجه داشتند .چندان روشن نیست که اگر افراد در تولید یک دنباله تصادفی در یک زمینه تجربه داشته باشند ،بتوانند آن را در زمینه دیگر بهکار ببرند. جدول 10 -5دادههای مسابقات نهایی 1982جام ویمبلدون محل زدن
بازیکنان
زمین
کانر:
چپ زمین راست زمین
78 91
چپ زمین کاِنرو: م راست زمین
71 79
دنبالهها
محل گرفتن
کل
چپ
راست
چپ
راست
تعداد
احتمال در صورت تصادفی بودن
٪41 ٪84
٪59 ٪16
٪50 ٪67
٪70 ٪53
49 31
0/001 0/042
٪45 ٪44
٪55 ٪56
٪72 ٪69
٪62 ٪68
36 36
0/563 0/848
-6-2-5آیا تورشها مهم هستند؟
بــه منظور تلخیص آنچه در این فصل دیدیم ،به یاد آورید که بهروزرســانی بیزی هم مســتلزم تفسیر درست عالمتها و بهروزرســانی احتماالت استفاده شده در قانون (قاعده) بیز است .تورش اصرار نشان میدهد که افراد در تفسیر عالمتها، جانبدارانه (با تورش) عمل میکنند .قانون اعداد کوچک نشــان میدهد که مردم احتماالت را مطابق قانون بیز بهروزرسانی نمیکنند .در کل یک تصویر بدبینانه از توانایی مردم در بهکارگیری مناســب اطالعات جدید ،بهدست میآید .این تصویر مبهم به همینجا ختم نمیشود ،زیرا تورشهای دیگری نیز وجود دارد که به آنها اشاره نشد و بعدا به آنها پرداخته میشود. آیا چنین تورشهایی مهم هســتند؟ مهمترین تبعات این تورشها را دیدیم که عبارتند از ( )1ایجاد اعتماد به نفس ســاختگی و باورهای غلط؛ ( )2باورها در بین جمعیت متفاوت از آنچه در واقعیت است ،تغییر میکند؛ ( )3علیرغم اینکه مردم با اطالعات یکسانی مواجه هستند ،دیدگاههای آنها بسیار متکثر است .اینها به یک چیز جالب شــبیه هستند .به عنوان مثال ،اعتماد بیش از حد میتواند سبب شود که
303
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
اگر آنها پیامد خود را حداکثر کنند ،بازیکنان بایستی تقریباً در اغلب موارد چپ و راست را بگیرند .تعداد زیاد دنبالهها نشان میدهد که در اغلب موارد بازیکنان از چپ به راست تغییر جهت میدهند ،که با دنباله تولید شده تصادفی همخوانی ندارد/ . منبع :واکِر و وودِرز ()2001
جان تصمیمی مبتنی بر اطالعات نگیرد و اتومبیلی که انتخاب میکند ،بد باشد .تکثر دیدگاهها میتواند منجر به قضاوتهای تبعیضآمیز شــود .اینها نشان میدهند که احتیاج به توجه جدی در بهکارگیری اطالعات جدید داریم .این موارد در بسیاری از تصمیماتی که انسان با آن مواجه است ،نظیر بیمه ،سهام و ...مهم هستند.
-3-5یادگیری از دیگران
اقتصاد رفتاری
304
یکی از موضوعات بســیار مهمی که احتیاج به بررســی بیشتر دارد ،این است که چگونه اطالعاتی را که از دیگران میرسد تفسیر کنیم .گاهی اوقات این امر مربوط به چگونگی کســب اطالعات جدید اســت .به عنوان مثال ،جان اطالعات جدید را از دوســت خود مطالبه میکند یا اینکه آنها را در مجله میخواند .پیچیدگی که وجود دارد ،این اســت که جان تنها تصمیم و انتخاب دیگران را مشــاهده میکند و اطالعاتی را که دیگران بر اســاس آن انتخاب و تصمیم اتخاذ میکنند مشــاهده نمیکند .به عنوان مثال ،وقتی که جان میبیند دوستش اتومبیل ورزشی سوار شده، او واقعــا نمیداند که چرا آن را انتخاب کرده اســت .در عوض ،او باید در تالش باشد که انگیزههای دوستش را استنتاج کند و سپس بررسی کند که آیا این استنتاج همه چیز را به نحو مفید و مثمری بیان میکند. هنگامیکه او در تالش برای استنتاج انگیزههای دوستش است ،برخی سواالت دشوار بروز میکنند؛ از جمله: ( )iدوســت من چقدر جهتگیرانه یا تورشدار اســت؟ ( )iiآیا او ترجیح و سلیقهای شــبیه من دارد ( )iiiآیا ممکن است او عمدا مرا دست بیاندازد؟ احتیاج داریم برخی جوابها را برای این سوالها داشته باشیم.
-1-3-5همرنگ شدن یا نه
برای شروع تصور کنید که جان اتومبیل ورزشی و راحتی را آزمایش رانندگی کرده و تصمیم گرفته که ورزشی را ترجیح دهد .قبل از اینکه تصمیم نهایی بگیرد ،بیرون میرود تا مشــاهده کند که دیگران چه اتومبیلی را سوار شدهاند .اگر او مشاهده کند که تعداد زیادی اتومبیل راحتی سوار شدهاند ،آیا باید باور خود را تغییر دهد؟
برای پاسخ به این ســوال ،از یک مدل ساده کمک گرفته میشود .تصور کنید همــه افراد ترجیحات یکســان دارند .بنابراین اگر یکــی از اتومبیلها برای یکی ترجیح داشته باشد ،برای دیگران نیز همینطور خواهد بود .فرض کنید βاحتمال بهتر بودن اتومبیل راحتی باشــد .قبل از اینکه هرکس اتومبیلی را خرید کند ،آنها هــر دوره اتومبیل را آزمایش رانندگی میکنند و یک باور مســتقلی از بهتر بودن یکی نسبت به دیگری پیدا میکنند .اگر اتومبیل راحتی واقعا خوب باشد ،احتمال θcوجود دارد که فرد با انجام آزمایش رانندگی ،اتومبیل راحتی را ترجیح دهد و اگر اتومبیل ورزشــی خوب باشد ،احتمال θsوجود دارد که فرد با انجام آزمایش رانندگی ،اتومبیل ورزشی را ترجیح دهد .برای نشان دادن اینکه چه اتفاقی میافتد،
305
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
β =0 / 5و ، θc =θs =0 / 6انتخابهــای ممکن را در نظر بگیرید که در جدول 11-5نشان داده شدهاند. آنا اولین کســی است که باید اتومبیل بخرد .او هیچ انتخابی ندارد .اما اگر قرار به خرید باشد ،ابتدا اتومبیل را مورد آزمایش رانندگی قرار میدهد .فرض کنید او اتومبیل راحتی را با آزمایش رانندگی ترجیح داده و آن را میخرد. آلن فرد بعدی اســت که بایــد اتومبیل بخرد .او آزمایــش رانندگی میکند و میبیند که آنا اتومبیل راحتی را خریده اســت .اگر او بر اساس آزمایش رانندگی، اتومبیل راحتی را ترجیح دهد ،انتخاب ســادهای خواهد داشت ،ولی اگر اتومبیل ورزشی را ترجیح دهد ،انتخاب سختی خواهد داشت .این به معنی آن است که او باید اتومبیل ورزشــی را انتخاب کند .تصور کنید او در واقعیت اتومبیل راحتی را ترجیح میدهد و آن را میخرد. انتخــاب آنا و آلن مطالب زیــادی را درباره انتخاب آنها بر اســاس آزمایش رانندگی ارائه میدهد .باالخص اینکه میتوان از انتخاب آنها ،عالمت دریافتیشان را اســتنتاج کرد .اگر آنا اتومبیل راحتی خریده ،او بر اســاس آزمایش رانندگی آن را ترجیح داده اســت .اگر آلن اتومبیل ورزشی خریده ،او آن را بر اساس آزمایش رانندگی انتخاب کرده اســت .اینها به مفهوم این هســتند که مشــاهده آنچه آنها خریدهاند ،دربردارنده اطالعات مفید و قابل استفادهای است. اِما شخصی سومی اســت که باید اتومبیل بخرد .او مالحظه میکند که دو نفر
اقتصاد رفتاری
306
قبلی اتومبیل راحتی خریدهاند .از این مشــاهده اســتنتاج میکند که دو نفر قبلی بایســتی بر اســاس آزمایش رانندگی آن را انتخاب کرده باشند .این به چه معنی اســت؟ حتی اگر اِما آزمایش رانندگی انجام داده و اتومبیل ورزشی را ترجیح داده باشــد ،دو شــاهد وجود دارند که در تقابل با یافته او بر اساس آزمایش رانندگی هســتند .استفاده از قانون بیز نشــان میدهد که دو مشاهده بر عالمت دریافتی او سنگینی میکنند و او را وادار به انتخاب اتومبیل راحتی میکنند. بــدون توجه به اینکه اِما درباره نتیجه آزمایش چــه فکر میکند ،باید اتومبیل راحتی را انتخاب کند و این به مفهوم این است که او باید عالمت خود را فراموش کرده و انتخاب خود را انجام دهد؛ که در اینصورت انتخاب او هیچ اطالعاتی از عالمت او نمیدهد .این پدیده را اصطالحا آبشار اطالعاتی میگویند .این فراموش کردن اطالعات برای تمام افراد بعدی نیز اتفاق میافتد. در نهایت ،تصور کنید آن ســه دوست بهطور همزمان بخواهند اتومبیل بخرند. آنها بهطور جداگانه دو اتومبیــل را آزمایش رانندگی میکنند و تعیین میکنند که کدامیــک را ترجیح دهند .فــرض کنید در نتیجه این آزمایش ،هر ســه ،اتومبیل ورزشی را ترجیح دهند. آیا این سه عالمت ،که اتومبیل ورزشی بهتر است ،نسبت به دیدن اینکه 9نفر اتومبیل راحتی سوار میشــوند ،سنگینی میکند؟ جواب ،بلی است .زیرا دوستان باید بدانند که آنها نمیتوانند چیزی را از مشــاهده سوار شدن اِما و یکی دیگر از افراد مثل جان اســتنتاج کنند .آنها فقط اتومبیل راحتی خریدهاند .زیرا آنا و آلن آن را خریدهاند .بنابراین ،آن سه عالمت در مقابل دو مشاهده است .آنها باید اتومبیل ورزشی بخرند. آنچه در اینجا میبینیم ،این اســت که یک آبشــار اطالعاتی میتواند شکننده باشــد .نفر ســوم ،چهارم و پنجم و بیشــتر اتومبیل راحتی خریدهاند و این هیچ اطالعاتی را منتقل نمیکند .ممکن است این وسط یک فردی پیدا شود که عالمت قویتری دریافت کرده و بر اساس آن ،به جای اینکه تصمیم دیگران را مالک قرار دهد ،انتخاب خود را انجام دهد .در اینصورت آبشار اطالعاتی خواهد شکست.
جدول 11-5یک آبشار اطالعاتی ترتیب خرید اتومبیل اولی
دومی
سومی
چهارمی
پنجمی تا نهمی
دهمی
شخص
آنا
آلن
ایما
جان
-
3دوست
عالمت
راحتی
راحتی
ورزشی
ورزشی
-
3ورزشی
انتخاب
راحتی
راحتی
راحتی
راحتی
راحتی
ورزشی
آنا و آلن هر دو بعد از آزمایش رانندگی ،اتومبیل راحتی را ترجیح داده و آن را میخرند .ا ِما اتومبیل ورزشی را ترجیح میدهد. ولی وقتی میبیند که دو نفر قبلی اتومبیل راحتی خریدهاند ،او نیز راحتی میخرد .جان نیز همینطور .اگر سه دوست ،هرکدام اتومبیل ورزشی را ترجیح دهند ،سه عالمت آنها بر دو انتخاب آنا و آلن سنگینی میکند.
-2-3-5تجربههای آزمایشگاهی از آبشار اطالعاتی
مطالعات آزمایشگاهی زیادی وجود دارند که ببینند آیا آبشارهای اطالعاتی آنگونه که پیشبینی میشود وجود دارند یا خیر؟ اندرسن و هولت ( )1997اولین کسانی بودند که این تحقیق را انجام دادند .نتایج تحقیقشان در نمودار 2-5خالصه شده است .این نتایج میخواهند دو چیز را نشان دهند :اول اینکه آیا آزمودنیها پیامدی به اندازه آنچه اگر قانون بیز را استفاده میکردند بهدست میآوردند ،کسب میکنند؟ این امر با کارآیی واقعی قابل اندازهگیری است .هنگامیکه θs =θc =0 / 67است،
307
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
از این مدل چه چیزی را میتوانیم یاد بگیریم؟ اول از همــه میبینیــم که انتخاب یک فرد ممکن اســت اطالعــات زیادی را از دانســتههای او انتقال دهد .این اطالعات مربوط به انتخاب آنا ،آلن و سه دوست هســتند .همچنیــن میبینیم انتخاب فرد ممکن اســت اطالعــات خیلی کمی از دانســتههای او منتقل کند ،زیرا او خــود را با دیگران هماهنگ یا همرنگ میکند. این حالت مربوط به انتخاب اِما و جان است. بنابراین خیلی مهم است قبل از اینکه استنتاجهای زیادی از آن بکنیم ،تالش کنیم بدانیم که انتخاب فرد ،حامل چه مقدار اطالعاتی اســت .در عمل انجام آن بسیار دشــوار است ،باالخص اگر 1باشد یا افراد مختلف های مختلفی داشته باشند. 11 اما مهمتر از همه این اســت که سوال شود افراد وقتی که با چنین وضعیتی مواجه هستند ،چگونه رفتار کنند.
مشاهده میشود که افراد نزدیک به بهکارگیری قاعده بیز هستند .ولی در یک بازی پیچیده که θc =0 / 71و θs =0 / 86اســت ،تفاوت بســیار چشمگیر است .یعنی تصمیمات مطابق قانون بیز انجام نمیشود. نمودار 2-5آزمایش آبشار اطالعاتی
اقتصاد رفتاری
308
مقدار پیامدی که افراد در مقایسه با آنچه اگر از قانون بیز استفاده میکردند ،بهدست میآوردند ،کسب میکنند ،کارایی واقعی است .و پیامدی که میتوانستند از پیروی از عالمت خود بهدست بیاورند ،در مقایسه با پیامدی که با استفاده از قانون بیز بهدست آوردهاند ،کارایی شخصی است /.منبع :اندرسن و هولت ()1997
دومین ســوال این اســت که آیا اگر آزمودنیها از عالمت خود پیروی نکنند، وضعیت بهتری پیدا میکنند؟ این امر را با کارایی شخصی اندازهگیری میکنند .در هر دو مورد مشاهده میشود که عدم پیروی از عالمت شخصی ،وضع فرد را بهتر میکند .از این مطالعه و مطالعات دیگر آشکار میشود که مردم از مشاهده دیگران یاد میگیرند .زیرا کارآیی واقعی باالتر از کارآیی شخصی است. اما همه از قانون بیز استفاده نمیکنند .زیرا کارآیی واقعی 100درصد نیست. اگــر جان بدانــد که دیگران احتمــاال در انتخابهای خود تــورشدار رفتار میکننــد ،در اینصورت او باید فکر کنــد که انتخابها در رابطه با عالمتها چه میگویند؟ برای مثال ،اگر او مظنون باشــد که اِما از عالمت خود پیروی میکند و انتخاب اتومبیل راحتی از ســوی آنا و آلن را نادیده بگیرد ،در اینصورت انتخاب
او آگاهیدهندهتــر از حالتی خواهد بود که او از قانــون بیز تبعیت کند .میتوان آزمون کرد که آیا آزمودنیها این مورد را با بررسی انتخابهای مرتبط با آنچه در مطالعات تجربی حد مطلوب بوده ،وارد محاســبات خود میکنند یا خیر؟ (روش تحقیق 1-5را مطالعه کنید). بــه عنوان مثال ،میتوانیم تمام حاالتی را در نظر بگیریم که یک آزمودنی دارای عالمت اســت و مشاهده کرده 3تای دیگر cرا انتخاب کردهاند .بهطور متوسط ،آیا در این موقعیت آزمودنی از انتخاب cپیامد بیشتری بهدست میآورد یا از انتخاب s؟ جوابــی را که در مطالعــات تجربی حد مطلوب بوده مرور کرده و بررســی میکنیم که چه تعداد از افراد مورد آزمایش از حد مطلوب تبعیت کردهاند.
) u i (si ,s − i ) > u i (x i ,s − i ب استراتژی دیگری مثل ،xدر صورتیکه دیگر بازیکنان s − iرا انتخاب با انتخا
کنند ،پیامد فرد کاهش پیدا میکند.در مطالعه آزمایشــگاهی آبشار اطالعاتی یک تعادل نش وجود دارد و لذا آسان است که بدانیم فرد ،انتخابی سازگار با تعادل نش کرده یا نه .مشــکل این است که اگر انتخاب یکی از افراد سازگار با تعادل نش نباشــد ،به دلیل برخی از تورشها ،در اینصورت برای دیگران بهینه نخواهد بود که از تعادل نش پیروی کنند. بــرای مثال ،آنا اتومبیلی را خریداری کرده کــه ترجیح آن از طریق آزمایش رانندگی حاصل شده است .اگر بهطور تصادفی انتخاب میکرد که چه اتومبیلی را بخــرد ،در اینصورت برای دیگران بهینه بود که فراموش کنند او چه نوع
309
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
روش تحقیق 1-5 حد مطلوب (بهینه) تجربی در مقابل تعادل نش هر تعادل نش یک استراتژی به هر بازیکن نسبت میدهد .بهطوری که تبعیت از آن اســتراتژی برای بازیکن بهینه است ،اگر ســایر بازیکنان از استراتژی مشخصشده برای آنها تبعیت کنند .یعنی استراتژی siبرای هر شخص بهینه است و اگر او چیز دیگری انتخاب کند ،متضرر میشود:
اتومبیلی را خریداری کرده است .پس اگر آنا از تعادل نش تبعیت نکرده باشد، دیگران نیز نباید از آن تبعیت کنند. این امر سبب میشود که به سختی قضاوت کنیم که آیا افراد بهصورت بهینه نش تخطی کردن ،به دلیل رفتار کردهاند یا خیر؟ آیا یک فرد از انتخاب تعادل ِ تورش او بوده یا به دلیل اینکه فکر کرده دیگران تورشدار هستند؟ یک پاسخ به این سواالت مستلزم محاسبه استراتژی حد مطلوب تجربی است، که در فصول آینده به آن پرداخته خواهد شد .ابتدا استراتژیهایی که دیگران انتخاب کردهاند محاسبه میشود که eiاستراتژی انتخاب فرد iام است .سپس بررســی میشود که آیا شــخصی iپیامد خود را با فرض اینکه دیگران e − i انتخاب میکنند ،حداکثر میکند یا خیر؟
) u i (ei ,e − i ) ≥ u i (x,e − i اقتصاد رفتاری
310
اگر پاسخ بلی باشد ،در اینصورت میگوییم بازیکن iام استراتژی حد مطلوب تجربی را انتخاب کرده اســت و اگر تمام افراد استراتژی حد مطلوب تجربی را انتخاب کنند ،به تعادل نش میرسیم.
وایزســاکر ( )2010پاسخ این سوال را با جمعآوری داده آزمایشگاهی که قبال انجام شــده (روش تحقیق 2-5را مالحظه کنید) ،داد .نتایج مطالعه او در جدول 12-5خالصه شده است. ابتدا بهتر اســت به نرخ انتخاب متمرکز شــویم .ایــن نرخ میگوید در آن موقعیتهایی که آزمودنیها با عدم پیروی از عالمت خود ،پیامد انتظاریشــان را حداکثر کردهاند ،تنها 44درصد از زمان را شــامل میشــود .بنابراین نتیجه واضح است :افراد ،بیشتر از آنچه باید از عالمت خود پیروی میکردند ،پیروی کردهاند .با بررســی نرخ موفقیت مشــاهده میکنیم که این چقدر باعث کاهش پیامد آنها شده است. وقتــی که مطلوب برای آنها این بوده کــه از عالمت خود پیروی نکنند ،در 53درصــد از زمانها ،گزینه بهتر را انتخاب کردهاند .اما اگر آنها از اســتراتژی
حد مطلــوب تجربی پیروی میکردند ،در 64درصــد از زمانها ،گزینه بهتر را انتخاب میکردند. این کاهش در نرخ موفقیت نشــان میدهد که آزمودنیهــا به اندازه کافی از آنچه دیگران انجام دادهاند ،یاد نگرفتهاند .بخش دوم جدول 12-5نشــان میدهد آزمودنیها در یادگیری از دیگران موقعی موفقتر بودهاند که بخش عمدهای از آنها که قبال انتخاب انجام دادهاند ،چیز یکسانی را انتخاب کرده باشند. به عبارت دیگر مقدار الزم برای اینکه عدم پیروی از عالمت برای فرد مطلوب باشد ،این اســت که بهطور متوسط بیش از 65درصد آزمودنیها از عالمت خود پیروی نکنند .این مقدار 50درصد بوده اســت .بنابراین ،ضرورت بررسی دارد که چرا آزمودنیها اکراه داشتهاند از انتخاب دیگران بیشتر یاد بگیرند. نرخ موفقیت
سناریوهای ممکن
نرخ انتخاب
پیروی از عالمت
٪44
٪53
عدم پیروی از عالمت
٪91
٪73
٪75
عالمت متفاوت از انتخاب اکثریت
-
٪54
-
عالمت همانند با اکثریت
-
٪89
-
عالمت متفاوت از بعضی و همه که قبال انتخاب کردهاند
-
٪73
-
واقعی
حد مطلوب تجربی
٪64
نرخ انتخاب نشانگر درصد زمانهایی است که افراد استراتژی بهینه انتخاب کردند .نرخ موفقیت درصد زمانهایی که فرد بهترین انتخاب را انجام داده ،را نشان میدهد .منبع :وایزساکر ()2010
روش تحقیق 2-5 تجزیه و تحلیل فراتر از داده یک مطالعه آزمایشــگاهی مستلزم مشارکت حدود 50تا 150نفر است .اگر هر شــرکتکننده بین 10تا 20تصمیم انتخاب انجام دهد 50 ،تا 3000داده بهوجــود میآید .ایــن حجم داده اجازه آزمون برخــی فرضیهها را از لحاظ
311
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
جدول -12-5آیا افراد استراتژی حد مطلوب تجربی را در آزمایشهای آبشار اطالعاتی انتخاب میکنند؟
آماری به نحو بهتری فراهم میکند ،ولی نه همه فرضیهها را .در حالت ایدهآل احتیاج به دادههای بسیار زیاد در موقعیتهای مختلف با آزمودنیهای متفاوت هستیم .یکی از راههای ابتکاری در بهکارگیری آزمودنیها استفاده از اینترنت و روزنامههاست. یک راه دیگر اســتفاه از دادههای مطالعات قبلی است و این چیزی است که وایزساکِر ( )2010از آن استفاده کرده است .نتایج مطالعه 13آبشار اطالعاتی شامل اندرســن و هولت ( )1997با دادههای او ترکیب و 30000داده را در اختیارش قرار داد .با یک چنین حجم داده با عظمتی میتوان پاسخ بسیاری از سواالت و فرضیهها را یافت ،که با یک مطالعه عملی نیست.
اقتصاد رفتاری
-3-3-5برای هامهنگی 1چه اتفاقی افتاده 312
نتیجه اصلی که از آزمایشهای آبشــار اطالعاتی بهدســت میآید ،این اســت کــه آزمودنیها بیشــتر از آن مقدار که الزم اســت ،از عالمتهای خود تبعیت میکنند .این یافته جالب است .زیرا به نظر میرسد در تقابل با شواهد مطالعات روانشناســی مبنی بر این است که مردم بیشتر تمایل به هماهنگ شدن دارند تا آنکه خود انتخاب کنند. در مطالعه مشهور سلیمان آش ،به آزمودنیها یک تکلیف بصری داده شد که بسیار هماهنگ با انتخاب دیگران انجام دادند (روش تحقیق 3-5را مطالعه کنید) .بنابراین هماهنگی چه نقشی را بازی میکند؟
-1همرنگی
313
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
روش تحقیق 3-5 حیله و نیرنگ در مطالعات آزمایشگاهی در فصــل اول بهطــور مختصر به موضوع فریب پرداخته شــد .در مطالعات آزمایشــگاهی اقتصاد ،هر چیزی که به آزمودنیها گفته میشود ،باید صحیح (درست) باشد (اما ممکن است چیزهای باشند که که گفته نشوند) .در مطالعات آزمایشگاهی روانشناسی اینطور نیست .این موضوع و این تمایز در مطالعه سلیمان آش آشکار است .در این مطالعات از آزمودنیها خواسته میشد اظهار نظر کنند که کدامیک از ســه خط زیر از نظر طول شبیه خط چهارم است .در آزمایش کنترل ،تنها به یک آزمودنی جواب غلط داده میشــود .بنابراین ،کار ساده است .در مطالعات واقعی تعداد زیادی افراد همدست (متفق) وجود دارند. به آن افراد گفته میشود که با فرد آزمایشگر و یک آزمودنی چه کار کنند .در نتیجه به افراد همدست گفته میشد که کدام خط طول یکسانی با چهارمی دارد. سپس از آزمودنی خواسته میشود که بگوید کدام خط طول یکسانی ،با چهارمی دارد .این فرد نمیدانســت که دیگران همدست هستند و به آنها گفته شده که با آزمایشکننده چه کار باید بکنند .در بعضی از آزمایشات ،به گروه همدست گفته میشــود که جواب غلط بدهند تا ببینند آن آزمودنی جواب هماهنگ به آنها میدهد یا خیر .ســهچهارم آزمودنیها ،جواب هماهنگ با افراد همدست میدادند .حیله و نیرنگ در این آزمایش عبارت بود از نشانهایی که به گروه همدســت داده میشد .اقتصاددانان نیرنگ در آزمایش را به دالیل زیر دوست ندارند .اولین دلیل نگرانی این است که آیا انتخابها قابل اتکا هستند یا خیر. اگر آزمودنیها نگران نیرنگ یا محیط باشند ،افراد در چنین شرایطی با موقعیت غیرقابل باوری مواجه هســتند که در آن ممکن است احساس راحتی نکنند و نگران این باشند که بعضی چیزها در آن درست نیستند و همینها روی انتخاب آنها اثر میگذارد .انتخابها در چنین محیطهایی چه اندازه قابل اعتماد است؟ مطالعه انجامشــده توســط گوری و یاریف چنین دلنگرانیهایی را نشــان نمیدهــد ،زیرا تمام انتخابها را آزمودنیها انجام میدهند و گروه کنترل و شاهدی وجود ندارد.
اقتصاد رفتاری
مطالعه گوری و یاریف ( )2010نشــان میدهد که هماهنگی مهم اســت .در مطالعه آنها همانند مطالعه آبشــار اطالعاتی ،افراد باید از میان cو sبدون مالحظه هیچ عالمتی انتخاب میکردند ،باالخص اینکه اولین فرد از ســه نفر ،انتخاب خود را با مشاهده انتخاب دو نفر قبلی انجام میدادند .این همانند انتخاب اتومبیل توسط آنا ،آلن و اِما ،بدون تجربه آزمایش رانندگی با اتومبیل انتخابی است .با این انتخاب به نظر میرسد که آنها هیچ گزینهای نداشتهاند ،بلکه باید بهطور تصادفی اتومبیلی را انتخاب میکردند .به افراد بعدی اجازه داده میشد عالمتی شخصی را دریافت کنند یا انتخاب افراد قبلی را که بدون عالمت ،انتخاب خود را انجام دادهاند ،مشــاهده کنند .بنابراین ،جان میتوانســت آزمایش رانندگی یا اینکه انتخاب آنا ،آلن و اِما را مشاهده کند. اگــر هدف آزمودنی انتخاب گزینه بهتر اســت ،او بایــد عالمت آگاهیدهنده بهدســت بیاورد .همانطوریکه نمودار 3-5نشان میدهد ،این آن چیزی نیست که نســبت زیادی از آزمودنیها آن را انجام داده باشند .دو راه حل مورد بررسی قرار 314
گرفــت .در اولی هریک از افراد که گزینه بهتر را انتخاب کند ،پرداختی به او تعلق میگیرد .در این حالت
34 50
درصد از افراد انتخاب شدند ،که آنچه را دیگران انتخاب 84 88
کردهاند ،مشــاهده کنند و درصد آنها دقیقا انتخاب اکثریت را کپی کردند .در راه حل دوم ،اگر اکثریت گزینه بهتر را انتخاب میکردند ،به آنها پرداختی صورت میگرفــت .با توجه به این نحوه ،برخی داللتهای عقلی وجود دارد که به انتخاب دیگران توجه شود .باز هم مشاهده میکنیم که اغلب آزمودنیها انتخاب هماهنگ با اکثریت دارنــد .نتیجه پایانی ،پایینتر بودن نرخ موفقیت بود .در آزمایشــی که پرداختی به آزمودنیها قابل توجهتر بود ،افراد در انتخاب خود بهطور متوسط 16/8 دالر در مقایسه با استراتژی بهینه از دست دادند. در کل تصویــری مختلط بهدســت میآید :در آزمایشهای مربوط به آبشــار اطالعاتی ،وزن بیشــتر با اطالعات شــخصی اســت؛ در حالیکه در این مطالعه و مطالعات دیگر وزن بیشتر با هماهنگی و همشکلی است .این دو نتیجهگیری لزوما ناسازگار نیســتند ،ولی اینکه چه مقدار از انتخابها مبتنی بر اطالعات شخصی و چه مقدار از آنها مبتنی بر هماهنگی است ،سوالی است که باید به آن فکر شود.
ی را که انتخاب شدهاند تا آنچه دیگران انجام دادهاند مالحظه کنید و سپس ببینند نمودار -3-5نســبت افراد که آیا آنها انتخاب اکثریت را کپی کردهاند یا خیر.
-4-3-5بازیهای عالمتدهی
قبــل از اتمام این بخش ،یک نکته پیچیدهای را باید ذکر کرد .در آزمایش آبشــار اطالعاتــی ،آنا ،آلن و افراد دیگر هیچ انگیــزهای بهجز تالش برای خرید اتومبیلی که آنها فکر میکنند بهتر اســت ،ندارند .گاهی اوقات یک فرد انگیزههایی دارد که تالش میکند روی رفتار دیگران اثر بگذارد .به عنوان مثال اگر شــغل ماریا فروش اتومبیلهای راحتی اســت ،جای تعجب ندارد که خودش یکی از آن اتومبیلها را داشــته باشــد و جای تعجب ندارد که به جان بگوید «آن اتومبیل معرکه و بهتر از اتومبیل ورزشی است» .او ممکن است حقیقت را بگوید ،ولی او دارای انگیزههایی است که این را بگوید ،حتی اگر حقیقت چیز دیگر باشد. مدلی که میتواند این حالت را در بر گیرد ،بازی عالمتدهی است .ایده اصلی در بازی عالمتدهی این است که فردی را در آن فرستنده مینامند که برخی فعلها را انجام میدهد؛ مثل اینکه بگوید ،اتومبیل راحتی چقدر شــگفتانگیز اســت .و فردی را گیرنده مینامند که تالش میکند از فعل فرســتنده اطالعات استنتاج کند؛
315
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
منبع :گوری و یاریف ()2010
اقتصاد رفتاری
316
یعنی اینکه آیا واقعا اتومبیل راحتی خوب اســت؟ بازی عالمتدهی در مدلسازی تعامالت اســتراتژیک بســیار مفید اســت و به همین دلیل در دو فصل آتی آن را بیشــتر بررســی خواهیم کرد .در این بخش به مطالعه انجامشده براندتس و هولت ( )1992در مورد موضوعات مربوط به آن میپردازیم .به جای صحبت از فروشنده اتومبیل ،عالمتدهی در بازار کار را در نظر میگیریم .نمودار 4-5نمودارِ درختی بازی عالمتدهی را نشان میدهد .ظاهرا نمودار پیچیده به نظر میرسد و بنابراین برای آشکار شــدن آن توضیحات ارائه میشود .از وسط شــروع کنید .محیط تعیین میکند جان توانایی باال یا پایین داشته باشد. سپس جان تالش میکند که چقدر در کسب تحصیالت تالش کند .او اگر زیاد تالش کند ،نمره Aمیگیرد؛ که در سمت راست نمودار نشان داده شده است و اگر کمتر تالش کند ،نمره Bمیگیرد؛ که در ســمت چپ نمودار نشان داده شده است. نمرههای جان دیده میشوند ،ولی توانایی ذاتی او مشاهد نمیشود .کارفرما -یعنی آنا -بایــد تصمیم بگیرد که در صورت اســتخدام ،او را در کارهای اجرایی بهکار بگیرد یا اینکه در کارهای یدی .اعداد نشــاندهنده پیامدهایی است که از استخدام او در مشــاغل فوق عاید هر یک از آنها میشــود .عدد اول مربوط به پیامد جان و دومی مربوط به آناســت .با فرض ثبات سایر شرایط ،اعداد نشان میدهند که جان شغل اجرایی را به کار یدی ترجیح میدهد .اما او ترجیح میدهد وقتی که توانایی باالیی دارد نمره Aو وقتی که توانایی پایینی دارد نمره Bبگیرد .آنا ترجیح میدهد فرد با توانایی پایین را در مشــاغل یدی و فرد با توانایی باال را در مشاغل اجرایی به کار گمارد. چیزی که این بازی را جالب میکند ،آن است که جان توانایی خود را میداند، ولی آنا آن را نمیداند .او دوست دارد بداند .بنابراین ،باید تالشکند از اعمال جان چیزهایی را یاد بگیرد .جان انگیزه دارد که خود را با توانایی باال و ماهر ظاهرسازد. پس انگیزه گمراه کردن دیگران را دارد .این انگیزه گمراه کردن چیز مهمی است که تا به حال در این فصل به آن پرداخته نشده است.
نمودار -4-5درخت بازی عالمتدهی
در ایــن بــازی دو تعادل نش وجود دارد .نام تکنیکی یکی از آنها شــهودی و دیگری غیرشــهودی اســت .تعادل شهودی تعادلی اســت که جان سخت درس میخواند و نمره Aرا به دست میآورد و چه توانایی باال یا پایین داشته باشد ،شغل اجرایی را به دســت ،اگر او نمره Bرا بهدست بیاورد ،در شغل یدی ب ه کار گمارده میشود .تعادل غیر شهودی ،تعادلی است که در آن جان سخت درس نمیخواند و نمره Bرا بهدست میآورد و چه اینکه او توانایی باال یا پایین داشته باشد در شغل یدی بهکار گمارده میشود. هر دو تعادل ،تعادل یک کاسه هستند .به این معنی که جان بدون توجه به اینکه از کدام نوع است ،یک کار را انجام میدهد .به عبارت دیگر در این تعادلها کارفرما نمیتواند تشــخیص دهد که جان توانایی باال یا پایین دارد .دلیل اینکه چرا یکی از تعادلها را شهودی و دیگری را غیرشهودی مینامند احتیاج به توضیح دارد .خیلی غیر طبیعی به نظر میرسد که جان مجبور باشد هنگامیکه توانایی پایین دارد (نوع نامطلوب) فداکاری کمتری در مقایسه با حالتی توانایی باال دارد ،کند (نوع مطلوب). با این حال از قبل نمیتوانیم تعادل غیر شهودی را کنار بگذاریم.
317
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
شانس ،نوع کارگر را معلوم میکند .کارگر سپس Aیا Bرا انتخاب و کارفرما تعیین میکند که با مشاهده Aیا Bاو را در کار یدی یا اجرایی بگمارد .کارگر نوع خود را میداند ،ولی کارفرما الزاما آن را نمیداند.
اقتصاد رفتاری
318
جــدول 13-5مطالعه برانتس و هولــت ( )1992را خالصه میکند که در آن آزمودنیها این بازی و بازی مشابهی را انجام دادند .در ردیف باال مشاهده میکنیم آزمودنیها ابتدا نه تعادل شــهودی و نه تعادل غیر شــهودی را انتخاب کردند .در عــوض ،افراد با توانایی بــاال Aرا و افراد با توانایی پاییــن Bرا انتخاب کردند. کارفرمایان رفتاری ســازگار با تعادل شــهودی داشتند؛ یعنی کارگران با نمره Aرا در مشــاغل اجرایی و با نمره Bرا در مشاغل یدی گماردند .کارگران از این رفتار کارفرمایان یاد گرفتند و در دوره ،12-9هر دو نوع ،نمره Aرا گرفتند. در آزمایشهــای بعدی پیامد بــازی بهگونهای بازنگری و تغییر داده شــد که کارگــران در انتخاب نمره Aو Bبیتفاوت باشــند .ولی به کارفرمایان انگیزه داده شــد که نوع کارگران را به نحوی پیشبینی کنند .یکی از اهداف این بود که دیده شود آیا تعادل غیر شهودی در رفتارها ظاهر میشود یا خیر؟ برای مشاهده این ،دو ردیف آخر جدول 13-5را در نظر بگیرید .به نحو چشمگیری مشاهده میکنیم که اغلب کارگران Bرا انتخاب میکنند و کارگران با توانایی باال در مقایسه با کارگران با توانایی پایین با احتمال کمتر Aرا انتخاب میکنند .این یافته سازگار با تعادل غیر شهودی است .رفتار کارفرمایان سازگار با این تعادل نیست؛ زیرا آنهایی که نمره A بهدســت آوردهاند ،با احتمال زیادتری به مشاغل اجرایی اختصاص داده میشوند. بنابراین تعادل غیر شــهودی را شاهد نیستیم ،اما بســیار بعید نیز هست که تعادل شــهودی را مشاهده کنیم .این مطالعه برانتس و هولت برخی آموزههای عمومی را که در بررسی بازیهای عالمتدهی بروز میکنند ،نشان میدهد« .مهمترین آموزه این اســت که افرادی که رفتار اســتراتژیک دارند ،انتظار دارنــد دیگران نیز رفتار اســتراتژیک داشته باشــند .برای مثال ،کارگر با توانایی پایین ممکن است سخت تالش کند و نمره Aرا بهدست بیاورد و بهصورت کارگر با توانایی باال تلقی شود. اما کارفرما ممکن است مشکوک شود که کارگر با نمره Aاز نوع کارگر توانا باشد. به نحو مشابهی فروشنده اتومبیل ممکن است بگوید که «اتومبیل راحتی بهتر است»؛ حتی اگر او میداند که آنطور نیست و خریدار احتماال به این ادعا مشکوک باشد. همچنین به نظر میرسد قبل از اینکه شروع به اتخاذ رفتار استراتژیک کنند ،احتیاج به مقداری تجربه دارند .در ابتدا کارفرما ممکن است فکر کند تمام آنهایی که نمره Aرا
جدول -13-5انجام بازی عالمتدهی. انتخاب کارگر با توجه به نوع خود
انتخاب کارفرما با توجه به انتخاب کارگر
بازی
دوره
کسب نمره Aدر صورت داشتن توانایی باال
کسب نمره Aدر صورت داشتن توانایی پایین
شغل اجرایی در صورت A
شغل یدی در صورت B
بازی استاندارد
1-4
٪100
٪21
٪98
٪74
بازی استاندارد
9-12
٪100
٪75
٪98
٪60
بازی بازنگری شده
1-6
٪39
٪52
٪45
٪15
بازی بازنگری شده
7-12
٪15
٪38
٪56
٪13
در بازی اســتاندارد رفتارها به تعادل شهودی همگرا میشوند .در بازی بازنگری شده رفتارها نزدیکتر به تعادل غیر شهودی است /.منبع :برنات وهالت ()1992
319
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
دارند ،از نوع با توانایی باال هستند .در مثال فروش اتومبیل ،جان ممکن است ادعاهای فروشنده را باور کند .با تجربه که بهدست میآورند یاد میگیرند که شک کنند .نتیجه این یادگیری این میشــود که بهسختی بتوان اتفاقات آتی را پیشبینی کرد .ما به یقین میتوانیم بگوییم که آنها یاد میگیرند ،ولی بهطور دقیق نمیتوانیم بگوییم چه چیزی را یاد میگیرند .چرا که آن بســتگی به خیلی از عوامل تصادفی دارد و تمام اینها موجب میشــوند که نتوان بهطور یقین پیشبینی کرد که تعادل شهودی با غیرشهودی یکی از برآیندهای یک موقعیت استراتژیک خواهد بود. در فصل بعدی به آشکارســازی این موضوعــات خواهیم پرداخت و جزئیات بیشــتری از آن را نشان خواهیم داد .نکته کلیدی که در اینجا باید به آن توجه کرد چگونگی پیچیده شدن استنتاج اطالعات از رفتارهاست ،باالخص هنگامیکه انگیزه گمراهکننده در بروز اطالعات همراه باشــد .اینها بــا وارد کردن تورش هماهنگی (همرنگ شــدن) ،قانون اعداد کوچک پیچیدهتر میشوند ،این مقوالت و هماهنگ شــدن یک موضوع کامال مرتبط بــا بازیهای عالمتدهی اســت .بهعنوان مثال، کارفرمایی کــه برخی کارگران او نمره Aو برخی نمره Bدارند ممکن اســت از تورش هماهنگی رنج ببرد و فکر کند آنهایی نمره Aدارد ممکن اســت مولدتر از آنکه هستند ،باشند. همچنین به دلیــل قانون اعداد کوچک و تجربیات بد از کارگران با نمره ،Bاو فقط کارگران نوع Aرا استخدام میکند .یادگیری از اطالعات جدید بسیار پیچیده و یادگیری اطالعات از عمل دیگران بسیار پیچیدهتر است.
-4-5خالصه
اقتصاد رفتاری
320
این فصل را با بررســی بهروزرســانی بیزی به عنوان مناســبترین راه یادگیری از اطالعات جدید آغاز کردیم .ســپس نشــان دادیم که انتخابهــا اغلب توام با بختآزماییهای مرکب و مبهم هســتند .این امر ما را به بررسی مطلوبیت انتظاری بازگشــتی (عطفی) و ابهامگریزی رهنمون کرد .و دیدیم که اغلب مردم گریزان از ابهام و گریزان از ریســک مرتبه دوم هستند .این عوامل سبب میشود که مردم در بهدست آوردن اطالعات جدید بیرغبت باشند. همچنین مالحظه کردیم که مردم در تفســیر اطالعات جدید ممکن اســت با تورش باشــند و آن را جهتگیرانه تفسیر کنند .تورش اصرار سبب میشود برخی افراد اطالعات جدید را بد تفسیر کنند و قانون اعداد کوچک سبب میشود که آنها از اطالعات جدید خیلی بیش از حد استنتاج کنند. سپس دیدیم مردم هنگامیکه از عمل دیگران یاد میگیرند ،تورشدار میشوند .در بعضی از موقعیتها بهنظر میرسد مردم از دیگران کمتر از آنچه میتوانند ،یاد میگیرند. حد منطقی ،هماهنگ و همشکل میشوند. و در موقعیتهای دیگر آنها با دیگران بیش از ّ در نهایت دیدیم اگر شــخص انگیزه گمراه کردن دیگران را دارد ،میتوانیم آن را در قالــب بازیهای عالمتدهی مورد مطالعه قــرار دهیم .ولی مالحظه کردیم موضوع بهراحتی پیچیده میشود .بنابراین بسیار سخت است که بدانیم مردم چگونه اطالعات جدید را تفسیر میکنند. در کل ،این فصل یک تصویر ماللآور از چگونگی بهکارگیری اطالعات جدید از سوی افراد عاقل ارائه میدهد .آیا چیزها آن طوری که گفته شد ،بد هستند؟ از یک بُعد جواب بلی است .ما بهراحتی این فرض را که «مردم قاعده بیز را بهکار میبرند» ،به عنوان یک فرض پرمخاطره در مدلهای استاندارد اقتصاد وارد کردیم ،از طرف دیگر چیزهایی که با آنها سرکار داریم آنقدرها هم بد نیستند .باالخص اینکه مردم میتوانند انتخابهای خوب انجام دهند ،حتی اگر آنها اطالعات را به نحو بخردانه استفاده نکنند .یک دلیل این، گریزانی از ابهام و ریسک مرتبه دوم است .چنین گریزانی سبب میشود مردم بهسادگی از تصمیمات و انتخابهایی که اطالعات کمتر دارند ،گریزان شوند؛ که شواهد آن را در فصول 2و 4مشاهده کردیم.
-5-5مراقبت بهداشتی
-1-5-5بیامران
در سالهای اخیر به نحو چشمگیری شاهد افزایش اطالعات موجود برای بیماران در اغلب کشــورهای غربی هستیم .اینترنت یکی از عوامل مهم در این زمینه است. برای مثال ،بیماران در کشور انگلستان میتوانند به سایت ( )www.nhs.ukمراجعه کنند و با گذاشــتن آدرس ،به ســرعت به انبوهی از اطالعات درباره پزشــکان و بیمارســتانهای منطقه خود ،دســت پیدا کنند .همه چیز رتبهبندی شده است :از کیفیت غذای بیمارستان تا نرخ مرگومیر ،همهاش موجود است .اطالعات مشابهی در ایاالت متحده آمریکا ( )www.Hospitalcompare.hhs.govوجود دارد .آیا مردم از چنین اطالعاتی استفاده میکنند؟ شواهد نشان میدهند که خیر .بنیاد کایزر و خانواده به بررسی تمایل مردم آمریکا به مراقبتهای بهداشتی پرداختند .در بررسی سال 2008تنها 30درصد از مردم به مقایسه
321
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
مراقبت بهداشتی یکی از عرصههای زندگی است که اطالعات در آن بسیار حیاتی و اساسی است .برای مشاهده چرایی آن ،اجازه بدهید درباره تصمیمات مربوط به آن کمی تفکر کنیم .یک بیمار با تصمیماتی نظیر تصمیمات زیر مواجه است: آیا بیمه درمان شخصی بخرد؟ اگر بیمار شد به دنبال درمان بگردد؟ برای درمان به کجا برود؟ به دکتر و پرستار چه بگوید؟ آیا از توصیههای آنها تبعیت کند؟ آیا به دنبال اظهار نظر دومی برود؟ پزشــکان و ســایر متخصصان پزشــکی تصمیماتی همانند تصمیمات زیر را میگیرند: کدام بیماران در الویت هســتند؟ چه آزمایشهایی باید اجرا شــوند؟ چه نوع درمانی توصیه شود؟ به بیماران چه گفته شود؟ تمام این تصممیات مســتلزم استفاده درســت از اطالعات موجود است .پول ممکن است خیلی زیاد نباشد ،زیرا زندگی مهمتر است .چه شواهدی را باید داشته باشیم که در آن پزشــکان و بیماران تصمیمات عقالیی و بخردانه بگیرند؟ ابتدا به بررسی بیماران و سپس پزشکان خواهیم پرداخت.
اقتصاد رفتاری
322
اطالعات مراقبتهای بهداشــتی که طی سالهای اخیر تهیه شده پرداختهاند و تنها 14 درصد مردم از آن اســتفاده کردهاند! در عوض ،مردم به احتمال زیاد متکی به اطالعات فامیل و دوســتان هستند .بررسی اخیر نشان میدهد که 56درصد مردم معتقد به قابل اتکا بودن اطالعات حاصل از فامیل و دوستان در مقایسه با 36درصد که اعتقادی به آن اطالعات نداشتهاند ،بودهاند .نمودار 5-5اطالعات بیشتری را در این زمینه ارائه میدهد. در این نمودار شــاهد هستیم که مردم بیشتر گرایش به اطالعات حاصل از آشنایان در مقایسه با رتبه باالتر بیمارستانها و عوامل بهداشتی دارند. شــاید از نظر عدهای ،فامیل و دوستان بهطور بالقوه منبع خوب اطالعات هستند، اما باز هم شواهد چیز دیگری را نشان میدهند .برای مثال ،بیماران در قضاوت درباره کیفیتها مثل اینکه آیا دکتر به مریض احترام میگذارد ،دلسوزی میکند ،توضیح روشن درباره بیماری میدهد ،تمیزی و ...خوب عمل میکنند .متأســفانه در قضاوت درباره مواردی نظیر عرضه درمان مناسب ،و درمان مبتنی بر آزمایش توسط پزشکان و نظایر آن، خوب عمل نمیکنند .همچنین به نظر میرسد بیماران سطح باالی اعتماد را به پزشکان ت دادن خطاها به چیزهایی خارج از کنترل دکترها هستند؛ حتی اگر دارند و خواهان نسب دکتری این خطاها را به سبب فشار کار مرتکب شده باشد. از این رو ،شــواهد تمایل به سمت تورشهایی است که در بخش 2-5بررسی میشد .به عنوان مثال شــواهدی از قانون اعداد کوچک داریم که طبق آن بیماران راضیاند که متکی به تجربه گذشــته و نظر دوستان باشند .این تجربه احتماال یک نمونه بسیار کوچک برای استنتاج باشد .شواهدی از تورش اصرار در اعتماد بیماران به پزشــکان و درمان وجود دارد .اگر آنها فکر میکنند پزشکانشان خوب هستند یا درمانشــان خوب عمل میکند ،در اینصورت اطالعات مبهم (دو پهلو) به طریقی تفســیر میشوند که پشــتیبانیکننده باور مذکور باشند .قابل مالحظهترین ابهام در اطالعــات درباره مراقبتهای بهداشــتی دو تورش را در بــر دارد .برای مثال آیا بهبودی بیشــتر بیمار ناشی از درمان اســت یا عوامل طبیعی؟ پاسخ به اندازه کافی مبهم است و باور بیمار میتواند هرآنچه بخواهد باشد .آنچه از قانون اعداد کوچک و تورش اصرار مشاهده میکنیم ،آنقدرها تعجببرانگیز نیست .آنچه باعث تعجب بیشتر میشود ،آن است که بیماران منابع اطالعاتی دیگری دارند که بهنظر میرسد
323
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
آنها را نادیــده میگیرند .چرا بیماران تمام اطالعات کــه در رابطه با مراقبتهای بهداشــتی وجود دارد،کامل استفاده نمیکنند؟ که این اطالعات متکی بر نمونههای بزرگ و مبتنی بر آزمایشهای علمی است. یک دلیل ممکن وجود یادگیری از راه خطا و تجربه اســت .وجود یادگیری از راه خطا و تجربه را میتوان بهصورت زیر خالصه کرد: اگر شــما بعضی چیزها را به یاد میآورید ،باید آنها مهم باشند .یکی از تبعات این یادگیری از راه خطا و تجربه آن اســت که تجارب واضح و فراموشنشــدنی میتوانند بســیار مهم بهنظر بیایند .برای مثال ،جــان به احتمال زیاد به یاد میآورد که پدربزرگش علیرغم آمارهای ســرطان ریه و اینکه او در تمام زندگیش سیگار میکشــید ،تا 100ســالگی زندگی میکرد .به نحو مشابهی او به احتمال زیاد او به یاد میآورد که علیرغم اینکه گزارشها نشــان میدهند بهطور متوســط عملکرد بیمارســتان پدربزرگش ضعیف بوده ،اما او درمان و بهبودی مهمی در بیمارســتان برایش حاصل شد. یــک نمونه جالــب از وجود یادگیری از راه خطا و تجربه را لیختناشــتاین و همکارانش ( )1978ارائه دادند .آنها در مطالعه خود ،از آزمودنیها پرسیدند که آیا دالیل احتمالــی مرگ و میر در آمریکا را میدانند؟ در یک بخش از مطالعه به آزمودنیها گفته شد که بهطور متوسط ســاالنه حدود 50000نفر به دلیل تصادفات رانندگی مردهاند ،ســپس از آنها خواسته شد بگویند بهنظر آنها چند نفر به واسطه 40دلیل دیگر مرده باشند؟ جدول 14-5برخی نتایج را نشان میدهد. یــک تورش اولیه وجود دارد و آن برآورد بیش از حد تعداد مردهها از عواملی اســت که کمتر موجب مرگ میشوند .جالبتر از آن تورش دومی است که در آن دو عامل که باعث تعداد مرگومیر یکســان هســتند؛ از دید افراد تعداد مرگومیر ناشی از هر علت با هم تفاوت دارد .آنها دریافتند که این تورشها با عوامل مؤثری نظیر اخبار روزنامهها و تجارب مستقیم افراد از دالیل مرگها ،همبستگی دارند. هنگامیکــه قانون اعداد کوچک ،تورش اصرار و وجــود یادگیری از راه خطا و تجربــه را کنار هم میگذاریم ،به تصویر خســتهکنندهای از چگونگی انتخاب و بهکارگیری اطالعات بهصورت خردمندانه میرسیم.
نمودار -5-5ترجیحات پاسخدهندگان در بررسی بیماران در سالهای 2004 ،2000 ،1996و .2008
اغلب مردم چیزهایی را که آشنایان و دوستان توصیه میکنند به توصیه کارشناسان ترجیح میدهند /.منبع :بنیاد خانواده کایزر (.)2008 اقتصاد رفتاری
324
یکــی از حالتهای خــاص که چنین تورشهایی آثار و نتایج منفی بهدســت میدهد ،مربوط به مراقبتهای بهداشــتی هراسانگیز است .برای مثال ،یک مطالعه چاپشــده در سال 1998در انگلستان نشــان میدهد که واکسینه کردن در مقابل ســرخک ،گلو درد و سرخجه (واکسن )MMRمنجر به خیالپرستی و وهمگرایی در کودکان شده است. به همین دلیل یا دالیل دیگر ،این داســتان تبدیل به خبر روز شــده و علیرغم اینکه کارشناســان و متخصصان واکسن MMRرا بیخطر میدانند ،بخش عمدهای از والدین که فرزندان خود را واکســن زدهاند ،احساس نگرانی شدید میکنند .در سال 2009کشور انگلستان باالترین نرخ سرخک را داشته است .مشاهده سرخک داشتن یک بچه از 15بچه ،پیچیدگیهایی را در این زمینه نشان میدهد که باید از آن اجتناب شود .عدم توانایی در تصحیح تفسیرها از اطالعات جدید منجر به چنین مسئله هراسانگیزی در مراقبتهای پزشکی میشود.
جدول -14-5تعداد تقریبی مرگومیر در ایاالت متحده و مقدار تخمینی مربوط به هرکدام از دالیل مرگومیر تعداد تخمین
در روزنامه
تعداد واقعی
آتشبازی
6
331
0
سیاهسرفه
15
171
0
گزیدگی
48
535
0
طوفان
90
688
153/5
صائقه
107
128
0/8
حیوانات غیر گزنده
129
298
33/8
سیل
205
863
41/8
حاملگی و زایمان
451
1932
0
902
880
سقط جنین آپاندیس تصادف قطار
1517
793
آسم
1886
769
0
سالح گرم
2255
1623
1/9
سل
3690
966
28/2
مشروبات
7380
3814
320/7
غرقشدگی
7380
1989
247
سرطان خون
14555
3807
14/8
قتل
18860
8441
5042/9
سقوط
17425
2585
124/8
سرطان پستان
31160
3607
0
دیابت
38950
2138
0
تصادف
55350
50000
1440/5
سرطان ریه
75580
9723
35/9
بیمار قلبی
73800
25900
-2-5-5پزشکان
منبع لیختناشتاین و همکاران ()1978
303/4
آن دسته از بیمارانی که ممکن است دارای تورش باشند ،خیلی زیاد نیستند .اما آیا میتوانیم انتظاری بهتر از متخصصان پزشکی داشته باشیم؟ متاسفانه شواهد در اینجا نیز خوب نیســتند .تصور احتمال تورش در این دسته از افراد خیلی سخت نیست. برای مثال ،میتوان پزشــکی را تصور کرد که نســبت به استفاده از درمانی که قبال
325
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
برقگرفتگی
1025
586
0 42/2
اقتصاد رفتاری
326
نتیجه خوبی نداشته ،اکراه داشته باشد .بهطور عامتر میتوانیم پزشکی را تصور کنیم که بیشــتر متکی به تجارب شخصی خود در درمان است تا متکی به آزمایشهای علمی .قانون اعداد کوچک ،تورش اصرار و وجود یادگیری از راه خطا و تجربه در اینجا هم نقش بازی میکنند و ما با عامل جدیدی در پیچیده کردن مواجه هســتیم و آن هماهنگی و یکشــکلی است .اگر پزشــکی در حال بررسی این است که آیا پزشــکان دیگر درمان خاصی را بهکار میبرند ،آیــا او راه متفاوتی را در درمان در پیش خواهد گرفت؟ این یک حدس است ،دادهها چه میگویند؟ یک چیز ســادهای که میتوان از دادهها یافت ،این اســت که آیا بیماران برای یک بیمار یکسان از بخشهای مختلف کشور شــیوه درمان یکسانی را دریافت میکنند؟ پاسخ ناپخته این است که آنطور باید باشد .جدول 15-5مثالهایی را ارائه میدهد که افراد در مناطق مختلف درمانهای متفاوتی داشــتهاند .این تفاوت را اصطالحا تفاوت کوچک منطقهای میگویند .برای ارائه مثال روشــنتر ،نمودار 6-5دادههایی را که از مطالعه بِیکر و همکاران ( )2006بهدســت آمده ،خالصهوار نشان میدهد .این نمودار شیوع سزارین را در شهرهای مختلف آمریکا نشان ميدهد .تفاوتها خیلی بزرگ به نظر نمیرسند .با توجه به تعداد زاد و ولدها در این شهرها ،هیچ شواهد و راهی وجود ندارد که آن را تصادفی بدانیم .اگر این تفاوتها تصادفی نیستند ،پس چه هستند؟ یک پیشنهاد این است که پزشکان در برخی مناطق هماهنگ و همشکل با همسنوسالهای خود میشــوند ،یا از آنها یاد میگیرند .این تفاوت میتواند با آموزش پزشکان جدید در بیمارســتانهای مختلف به روشهای جدید زیادتر شود .برای مثال ،فِلپس و مونی ( )1993از پزشکی در «نیو هون» نقل میکنند که «حالوهوای آموزش در بوستون ،بیشتر متمرکز با کشاندن مردم به بیمارستان است .این عادت بدی در بین آنهاست ،اما فشارهای زیاد پزشکان آن را تغییر داد» .این تفاوتها نمیتوانند کارا باشند ،زیرا درمان کاالیی گران است و این سبب میشود در بعضی از مناطق بیمار درمان بیشتری یا در بعضی مناطق درمان کمتری دریافت کند .در گزارش چاپشده سال 2001موسسه پزشکی آمده است که «آمریکاییها باید متوجه باشند مراقبت بهداشتی که دریافت میکنند باید به اندازه نیاز و مبتنی بر اطالعات علمی پزشکی باشد .ولی هنوز شواهد زیادی وجود دارد که اینطور نیست» .در واقع آنها شواهدی را یافتهاند که مردم درمان کمتر یا درمان زیادتر دریافت میکنند و به اندازه نیاز خود دریافت نمیکنند؛ که عامل اصلی آن پزشکان هستند .آنها
همچنین به این نتیجه رسیدند که پزشکان در اغلب موارد از درمان بهینه در بسیاری از بیماریها نظیر دیابت ،آسم ،افسردگی و در جایی که استفاده کمتر از دارو منجر به بهبود بیماری میشــود ،انحراف داشتهاند .هدف من ایجاد بدبینی نسبت به سیستم بهداشتی آمریکا یا دیگر سیستمها نیست؛ ما باید واقعگرا باشیم .پزشکان مراقبتهای بهداشتی بهتر از دیگران نیستند ،بلکه حتی بدتر هم هستند و این ظن ایجاد میشود که آنها در تفسیر اطالعات جدید دچار تورش هستند. جدول -15-5باالترین و پایینترین نرخ اجرای یک درمان (برای هر 10.000نفر) در مناطق مختلف آمریکا روش
باالترین نرخ
پایینترین نرخ
تزریق بواسیر
17
0/7
تعویض زانو
20
3
باز کردن مجرای قلب
23
لولهگذاری در قلب
51
22
جایگزینی لمبر
24
8
درآوردن آپاندیس
5
2
جراحی فتق
33
منبع :مککال ()1996
38
نمودار -6-5نرخ سزارین در نواحی مختلف آمریکا برای بچههای سنگینوزن و کموزن
منبع :ب ِیکر و همکاران (.)2006
327
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
پالک بردار
23
6 7
-6-5حباب و ترکیدگی آن
اقتصاد رفتاری
328
حباب و تنزل شــدید قیمــت (ترکیدگی حباب) در اغلب بازارها مثل مســکن و سهام پدیدهای آشناست .وقتی که قیمتها تنزل شدید پیدا میکنند ،سرخط خبرها میشود و برای بسیاری از افراد ،چیز بسیار بدی است .به همین دلیل ،از ترکیدگی حباب در کتب تاریخی با عنوان روز ســیاه یاد میشود! «جعبه سیاه در 24سپتامبر سال ،1869سهشنبه سیاه ،پنجشنبه سیاه در 24و 29اکتبر سال ،1929دوشنبه سیاه در 19اکتبر ،1987چهارشــنبه سیاه در 16سپتامبر ،1992هفته سیاه که از 6اکتبر 2008شروع شد!» .آنچه ما قصد بررسی آن در این بخش را داریم ،چرایی ترکیدگی حباب قیمت کاالها در چنین روزهایی است. ابتدا توجه را معطوف به بازار سهام میکنیم .فرضیه بازار کارآ بیان میکند که قیمت سهام باید برابر با ارزش بنیادی آن باشد .ارزش بنیادی اساسا عبارتست از ارزش انتظاری سهام در قالب سود سهام .با اطمینان نمیتوان پیشبینی کرد که این ارزش چه خواهد شد .بنابراین ارزش بنیادی نامطمئن است یا توام با نااطمینانی است ،قیمت سهام در هر زمان باید دربرگیرنده تمام اطالعات در این زمینه باشد .لذا قیمت سهام باید موقعی تغییر کند که اطالعاتی حاکی از تغییر ارزش بنیادی باشد. بنابراین ،اطالعات امری کلیدی است .با توجه به اینکه اطالعات جدید در تمام زمانها وارد میشوند ،آیا جای تعجب نیست که قیمت در هر زمان تغییر کند؟ که همین سوالی پیچیده است .اتفاق نظرها این است که نوسانات شدیدی که در قیمت سهام مشاهده میشود ،صرفا نمیتواند ناشی از اطالعات جدید باشد. برای توضیح :منطق ریاضی میگوید نوســانات در ارزش بنیادی باید بیشتر از نوســانات در مقدار انتظاری ارزش بنیادی باشــد .این منطق به این معنی است که نوسانات قیمت سهام باید کمتر از ارزش بنیادی آنها باشد .توضیح شهودی برای این حقیقت این است که اگر مردم تمام اطالعات مربوط به ارزش بنیادی را ندانند ،باید قیمت سهام بهطور متوسط در مقایسه با حالتی که آنها همه چیز را درباره آن میدانند، کمتر تغییر کند .ولی آنچه عمال مشاهده میشود ،خالف این است .برای نشان دادن آن ،نمودار 7-5شــاخص قیمت S&P500را به همراه ارزش بنیادی تخمین زده به تصویر کشیده است .آشکارا نوسان قیمتها بیشتر از ارزش بنیادی است .به دالیلی
ســوال از دا دههای نمودار 7-5ایجاد میشود .از جمله اینکه تفاوت ارزش بنیادی در یک زمان مشــخص از ارزش تنزیل سود ســهام دریافتی بعد از آن تاریخ است و بنابراین باید بحث شــود که چه نرخ تنزیلی اســتفاده شده است .همچنین دادهها باید به جای یک دارایی ،بهصورت یک شاخص ترکیبی از داراییها نگریسته شود. حتی اگر این موارد را نیز وارد محاســبات کنیم ،شــواهد نشان میدهند که نوسان قیمت ســهام بیشتر از حد مورد انتظار اســت و اگر قیمتها باالتر از ارزش بنیادی باشــند ،ما شاهد حباب هســتیم .و اگر قیمتها کمتر از ارزش بنیادی باشد ،شاهد تنزل قیمتها (ترکیدگی حباب) هستیم .که اینها دربرگیرنده کاهشها و افزایشهای لحظهای قیمتهاســت .قبل از رفتن به سراغ چرایی این اتفاقات ،به سراغ مطالعات آزمایشگاهی درباره اینکه آیا میتوان حباب و ترکیدگی آن را مشاهده کرد ،میرویم.
329
ارزش بنیادی در هر زمان با تنزیل سود سهام ساالنه از آن زمان به بعد ،محاسبه شده است /.منبع :شیلر ()2003
-1-6-5حباب در آزمایشگاه
در فصل دوم مشاهده کردیم حراج دو طرفه نشان میدهد که مقدار قیمت معاملهشده در آن به مقدار کارایی آن -که از برابری عرضه و تقاضا حاصل میشــود -نزدیک
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
نمودار -7-5مقایسه شاخص قیمت S&P500با ارزش بنیادی تخمین زدهشده
اقتصاد رفتاری
330
است .در آن آزمایش ،آزمودنیها خریدار یا فروشنده بودند و ارزشگذاری خود به کاالی مورد معامله را میدانســتند و در هر زمان یکبار معامله کردند .این آزمایش معــرف خوبی از بســیاری از بازارها نظیر بازار کار و بازار اتومبیل اســت .ولی با این حال معرف خوبی برای بازارهای دیگر مثل بازار ســهام نیست .در بازار سهام معاملهگرانی را مشــاهده میکنیم که در بعضی از زمانها بهصورت فروشنده و در زمانهای دیگر بهصورت خریدار ظاهر میشــوند و ارزش کاالی مورد معامله را نمیدانند و معامله در زمانهای پیدرپی انجام میشود .اگر این موارد را به بازارهای مورد مطالعه آزمایشگاهی اضافه کنیم ،چه اتفاقی میافتد؟ برای نشــان دادن آن ،به بررسی برخی نتایج مطالعه اسمیت و سوچانِک و ویلیامز ( )1988میپردازیم .در این مطالعه ،آزمودنیها در یک بازار آزمایشگاهی برای معامله دارایی مالی مشارکت جسته بودند .برای نشان دادن طرز کارکرد این آزمایش ،از مثالی کــه در نمودار 8-5آمده کمک میگیریم .ســه معاملهگر یا آزمودنــی وجود دارد .در آغاز آزمایش به هرکدام از آنها مقداری پول و تعدادی ســهام داده میشود .در آنجا 15 دوره بازار وجود دارد که هرکدام از آنها حداکثر 240ثانیه طول میکشــد .در هر دوره معاملهگران میتوانند هر مقدار سهام که در دست دارند بفروشند یا اگر پول کافی داشته باشند بخرند .این خرید و فروشها از طریق حراج دو طرفه انجام میشود. در پایــان هر دوره ،عایدی دارایی ،یک مقدار پول تعیینشــده بهصورت تصادفی است که آن را سود سهام یا همان سود تقسیمشده مینامیم .با پرداخت این سود سهام به معاملهگران ،دوره بعدی آغاز میشود .بنابراین معاملهگران میتوانند پول و سهام را طی 15دوره انباشته کنند .در پایان دوره 15آنها پولهای انباشته را برداشته و سهام نیز بیارزش میشود .با توجه به اینکه در پایان دورههای آزمایش ،سهام بیارزش میشود، دلیل ابتدایی برای نگهداری سهام ،بهرهمندی از سود آن سهام است. این ســود سهام میتواند 0دالر 0/08 ،دالر 0/16 ،دالر یا 0/40دالر با احتمالهای یکســان باشــد .ســود ســهام انتظاری 0/16دالر در هر دوره خواهد بود و بنابراین ارزش انتظــاری نگهداری یک ســهام در دوره اول 15×0/16=2/4دالر ،در دوره دوم 14×0/16=2/24دالر ،و الی آخر است .در پایان دوره آخری ارزش انتظاری 0/16دالر و حداکثر سود سهام 0/4دالر برای هر دوره است و لذا حداکثر ارزش نگهداری سهام
نمودار -8-5شروع یک مطالعه آزمایشگاهی بازار سهام که منجر به پیدایش حباب میشود. شروع آزمایش :به آنا 2/8دالر پول و 4واحد سهم داده میشود. به آلن 7/6دالر پول و 2واحد سهم داده میشود. به ا ِما 10دالر پول و 1واحد سهم داده میشود. دوره بازار :1آنا یک واحد سهم به آلن را به قیمت 4و به ا ِما به قیمت 3/8دالر میفروشد. پایان دوره :1آنا 10/6دالر پول و 2واحد سهم دارد. آلن 3/6دالر و 3واحد سهم دارد .ا ِما 6/2دالر پول و 2واحد سهم دارد. هر سهم دارای 0/4دالر سود سهام است. شروع دوره :2آنا 11/4دالر پول و 2واحد سهم دارد. آلن 4/8دالر 3واحد سهم دارد .ا ِما 7دالر پول و 2واحد سهم دارد.
331
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
در دوره اول 15×0/40=6دالر و در دوره دوم 14×0/4=5/6دالر و الی آخر است. نمودار 9-5نشــان میدهد که آنچه در یک بازار آزمایشگاهی رخ داده همانند آنی است که توضیح داده شد؛ اما با 12آزمودنی ،نه 3نفر .آنچه مشاهده میکنیم حباب و ترکیدگی آن ناشی از سفتهبازی است! قیمت در 9دوره اول با مقدار نسبتا زیاد معامالت افزایش پیدا میکند و به قیمتی میرسدکه خیلی باالتر از آنکه با ارزش بنیادی حتی با چشمانداز کامال خوشبینانه سود سهام ،قابل توجیه باشد ،میرسد .سپس بعد از دوره دهم حجم معامالت کاهش مییابد و قیمت به سمت صفر تنزل میکند. آنچه در نمودار 9-5مشاهده میکنیم شگفتانگیز است و از دیدگاه من یکی از جذابترین نگرشها به دادهها در اقتصاد رفتاری اســت .این یک بازار بسیار ساده را برای فهم آنچه با کمترین مقدار عدم اطمینان همراه اســت نشــان میدهد .هنوز مشــاهده میکنیم که معامالت در قیمتهای باالتر و پایینتر از ارزش بنیادی است. اگر ما چنین حبابی را در یک محیط ســاده مشــاهده میکنیم ،لذا مشاهده آنها در بازارهای واقعی مالی و کاال جای تعجب و شــگفتی ندارد .شاید تصور کنید که اگر ما ســازوکار بازار را تغییر دهیم ،شاهد این اتفاقات نباشیم .به عنوان مثال اگر اجازه خرید و فروش در مدت کوتاه را بدهیم ،آیا این به معنای آن است که یک معاملهگر، سهامی را بفروشد که مالکش نیست؟ چه اتفاقی میافتد؟ یا اگر امکان انجام معامالت آتی داده شــود ،به این معنی اســت که معامالت با سررسید انجام شوند؟ اینچنین اصالحاتــی حباب را محدود ولی هرگز از بروز آن جلوگیری نمیکند .حباب بازار بهسختی متوقف میشود؛ حتی در یک محیط آزمایشگاهی تحت کنترل.
نمودار -9-5یک حباب در یک بازار آزمایشگاهی.
اقتصاد رفتاری
332
اندازه دایرهها نشاندهنده تعداد معامالت است .فرضیه بازار کارآ بیان میکند که قیمت متوسط باید حول و حوش ارزش انتظاری یا حداکثر باالتر از آن نباشد /.منبع :اسمیت ،سوچان ِک و ویلیامز ()1988
-2-6-5تجربه و حبابها
یک چیــزی که میتواند از وقوع حباب جلوگیری کند ،تجربه اســت .هنگامیکه قیمتهــا بر اثــر ترکیدگی حباب ســقوط میکنند ،طبق نمــودار ،9-5بعضی از آزمودنیهــا پول خود را از دســت میدهند .آیا این دســته از آزمودنیها بیمیل نخواهند بود که به همان دام در دوره دوم نیفتند؟ نمودار 10-5نشــان میدهــد ،وقتی که 9آزمودنی ،که از افرادی هســتند که در بازار آزمایشــگاهی مربوط به نمودار 9-5مشارکت داشتند ،را مجددا در بازار آزمایشــگاهی دوم مشــارکت میدهیم ،چه اتفاقی میافتد (روش تحقیق 4-5را مالحظه کنید) .میبینیم که حباب و ترکیدگی به نحو چشــمگیری کاهش مییابد. بهطور کلی ،تجربه عاملی کافی برای توقف حباب در بعضی از موقعیتهاســت. برای مثال ،نمودار نشــان میدهــد اگر افرادی را که در دو بازار قبلی مشــارکت داشتهاند مجددا در همان گروه در بازار مشارکت دهیم ،حباب بسیار نادر میشود. با این همه ،تجربه به تنهایی عامل کافی برای جلوگیری از وقوع حباب نیست.
333
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
روش تحقیق 4-5 معاملهگران باتجربه در مقابل گروه تجربه در اغلب مطالعات آزمایشگاهی از افرادی استفاده میشود که هیچ تجربه قبلی ندارند .آنها قبال در هیچ مطالعه آزمایشــگاهی مشارکت نداشتهاند ،آنها افراد دیگر را نیز نمیشناســند ،آنها هیچ مطالعه از آزمایشگاه ندارند و مسائلی از این قبیل .بعضی از اوقات ضروری است چیزهای متفاوتی داشته باشیم .برای مثال ،به دالیل عملی باید از افرادی که تجربه قبلی دارند و آزمایشــگاه طرح دوطرفه را تجربه کردهاند ،دعوت به عمل میآید .این امر سبب میشود وقت زیادی صرف ایجاد زیرساختها نشود و حتی با ایجاد آنها دلشوره ایجاد نشود که آیا آزمودنیها آنچه را که ما میخواهیم واقعا فهمیدهاند یا خیر .در مطالعه اســمیت و همکاران از افراد کارآزموده اســتفاده شد .باالخص مهم و جالب میشود که ببینیم افراد کارآزموده (آنهایی که قبال تجربه مطالعه آزمایشگاهی دارند) چگونه در بازی ظاهر میشوند .طرق مختلفی برای مشاهده آن وجود دارد .همانطوریکه اسمیت و همکاران نشان دادند ،در یک جلسه از مطالعه آزمایشگاهی از افراد کاســب استفاده شد؛ یعنی افرادی که در خرید ،تجربه عملی در دنیای واقعی داشتند .در بعضی از جلسات از 9نفر از 12نفر که در جلسات قبلی آزمایش بودند ،دوباره استفاده شد .در این موقعیت ،افراد ،معامله را با ســایر افراد گروه تجربه کردند .در دو جلسه آزمایش ،بیشتر آزمودنیها محیطی را تجربه کردند که در آن حباب نمیتوانســت اتفاق افتد ،مگر اینکه آنها در یک محیط قبلی که امکان وقوع حباب بود شــرکت داشته باشند .در این مورد آنها مکانیزم بازار را بدون حباب و ترکیدگی حباب تجربه کردند. باالخره ،ســایر جلســات آزمایش با ترکیبی از افرادی که تجربه نداشــتند و افرادی که حداقل دوبار در گذشته بازار سهام را تجربه کرده بودند ،انجام شد و نتیجه به خوبی اجرا شــد و حباب و ترکیدگی مشاهده نشد .در اینجا این امکان وجود دارد که افرادی که تجربه قبلی حباب را دارند ،با آنهایی که هیچ تجربهای ندارند ترکیب شــوند .میتوان ترکیبهای مختلفی را مورد بررسی قرار داد که همگی آنها جالب هستند.
اقتصاد رفتاری
334
برای نشان دادن آن ،مطالعه هاسمن و همکاران ( )2008را بررسی خواهیم کرد. در این مطالعه از آزمودنیها درخواست شد که در سه جلسه آزمایش شرکت کنند. در جلسه اول تمام آنها بیتجربه بودند .در جلسه دوم همهچیز همانند جلسه اول قرار داده شد؛ از جمله بازار و سایر موارد آزمایش .در جلسه سوم ،بازار تغییر داده شد. به عنوان مثال ،سود سهام انتظاری تغییر داده شد و آزمودنیها در گروههای جدید قرار داده شــدند .بنابراین به آزمودنیها زمان یادگیری داده شد ،سپس در محیط دیگر قرار داده شدند .آيا حباب در محیط جدید دوباره ظاهر شد؟ به عنوان کنترل الزم بود بعضی از آزمودنیها در هر ســه جلسه کنار هم با هم تعامل داشته باشند .برای انجام این ،سه اصالح الزم بود ،که در جدول 16-5آورده شــدهاند .یک تصویر کلی از نتایج نیز در نمودار 11-5آورده شــده است .نمودار نشان میدهد که در این سه جلسه بعد از یک جلسه تجربه چه چیزی اتفاق افتاده است .در اصالح اولیه (پایه) که به بازار پایه مرسوم است ،هیچگونه حبابی را مشاهده نمیکنیم و این نشان میدهد که تجربه مهم است. در اصالح دوم ،که به بازار بینابین معروف است ،یک حباب دیده میشود و نشان میدهد که با تغییر محیط ،امکان ظاهر شدن حباب وجود دارد .این نتیجه ممکن است ناشی از تغییر بازار یا تغییر گروه باشد .در اصالح سوم ،که به بازار حدی مرسوم است که ترکیبی از وجود همه آنهاست ،شاهد پیدایش حباب ولی با عمر کوتاه هستیم. شاید نشان دادن شواهد حاصل از دادههای سه جلسه برای نتیجهگیری فوق ،دور از منطق باشد ،ولی من به ارائه آنها اعتماد دارم .زیرا یک الگوی عمومی از آنچه از حباب مشــاهده میکنیم ،ارائه میدهد .تجربه در یک محیط یکســان ،دوره حباب را کاهش میدهد ،ولی فراوانی آن را هرگز .و این مشاهده برای ممانعت از بروز حباب کافی است، ولی نه همیشه .بنابراین از بروز تجربه وقوع حباب جلوگیری نمیکند .در حقیقت هیچ چیزی تضمین نمیکند که جلوی حباب را بگیرد (روش تحقیق 5-5را مالحظه کنید). جدول -16-5سه اصالح در آزمایش هوسان و همکاران ()2008 اصالح
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
اصالح اساسی (اولی)
بازار اصلی پایه (اولی)
بازار اصلی پایه (اولیه)
بازار اصلی (اولی) گروه یکسان
حدی (سومی)
بازار حدی
بازار حدی
بازار حدی ،گروه یکسان
اصالح دومی
بازار اصلی پایه (اولیه)
بازار اصلی پایه (اولیه)
بازار حدی ،گروه متفاوت
نمودار -11-5انحراف قیمت از مقدار ارزش بنیادی.
335
-5-5روش تحقیق چرا انجام آزمایش کارهای آزمایشگاهی حباب بازار سهام ،مثال بسیار خوبی از چرایی ارزشمند بودن مطالعات آزمایشــگاهی است .حبابها و ترکیدگی آنها فراگیر هستند، بنابراین مهم است که بدانیم چرا اتفاق میافتند .ولی تالش برای فهم چرایی آنها در بازارهای واقعی ناامید کننده به نظر میرسد ،زیرا آن محیط بسیار پیچیده است .در تجارب آزمایشگاهی میتوان بسیاری از چیزها را قابل مدیریت کرد. من فکر میکنم برای اغلب مردم تعجبآور است که در یک بازار ساده ،حتی بــا وجود معاملهگران باتجربه ،چگونه به راحتی حباب به وجود میآید .این پدیدهای تعجببرانگیز است ،که انجام مطالعات آزمایشگاهی برای پی بردن به چرایی آن را ارزشــمند میکند .اقتصاد پــر از تئوریهای پیچیده پیرامون بروز حباب اســت ،ولی محیطهای آزمایشــگاهی به ســهولت دالیل آن را
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
هنگامیکه آزمودنیها دو بازار را تجربه کرده باشند ،در بازار اصلی (پایه) هیچ حبابی وجود ندارد .در بازار حدی حباب وجود دارد و در بازار بینابین نیز حباب با عمر بیشتر وجود دارد .منبع :هاسمن و همکاران ()2008
آشکار میسازند ،تا اینکه از تئوریهای پیچیده فهمیده شوند .بنابراین با ادامه یافتن تحقیقات ،بعضی چیزهای مهم مشــخص میشوند .فهم آن چیزها یک پیشــرفت اساسی در چرایی وقوع حبابهاست .این منطق موقعی خوب کار میکند که حبابهایی را که در محیط آزمایشگاهی بهدست میآید به بازارهای واقعی شباهت بدهیم .خوشبختانه اینچنین هم هست .برای مثال ،هِنکِر و اُوِن ( )2008شــواهدی از بازار سهام اســترالیا بهدست آوردند که خیلی شبیه به شواهد مطالعات آزمایشگاهی بود.
-3-6-5ترشیح حبابها
اقتصاد رفتاری
336
حبابها را تا بهحال دیدیم الزم اســت روشــن کنیم که چرا آنها اتفاق میافتند .باید بگوییم حبابهایی تا بهحال مشاهده کردیم لزوما در تعارض ،با شواهد فرضیه بازار کارآ نیستند .زیرا قیمت مبادلهای نهایتا برابر با ارزش بنیادی میشود .برای مثال در دوره 14در نمودار ،9-5دوره 13در نمودار 10-5و دوره 12در نمودار 11-5این برابری بهدست میآید .بنابراین قابل بحث است که عوامل و آزمودنیها احتیاج به زمان برای یادگیری دارند .این حالت موقعی قابل قبولتر اســت که آزمودنیها با باورهای اولیه متفاوت شروع میکنند و زمان زیادی الزم است که باورهای آنها همگرا شوند .دالیل دیگری نیز وجود دارند؛ از جمله اینکه تفســیر تورشدار از اطالعات جدید منجر به حباب در بازار میشــود .قانون اعداد کوچک بیان میکند که اگر قیمت پشت سر هم سه یا چهار دوره باال رفته باشد باز هم باال خواهد رفت .تورش اصرار بیان میکند که اگر مردم انتظار داشته باشند که قیمت افزایش پیدا میکند ،نوسانات کوچک در قیمت را عالمتی برای این افزایش در نظر میگیرند .با کنار هم گذاشتن این تورشها و دیگر عوامل ،نظریه بازخورد شکل میگیرد .طبق این تئوری ،قیمت افزایش پیدا میکند ،زیرا مردم انتظــار افزایش را دارند .مردم چرا افزایش را انتظار دارند؟ زیرا آنها میبینند که قیمت افزایش یافته است! یک افزایش در قیمت به افزایش در قیمت منتقل میشود. تئــوری بازخورد میتواند حبابها را توجیه کند .این تئوری تقریبا به این دلیل ایجاد شد که مردم در توضیح آنچه قیمت را تحت تاثیر قرار میدهد ،تورشدار هستند .آنچه
337
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
را که تئوری بازخورد نمیتواند توضیح دهد ،سقوط قیمتهاست. چــرا قیمت همــواره افزایــش نمییابد و بــه افزایش خود ادامــه نمیدهد؟ سرمایهگذارانی در بازار وجود دارند و میدانند که قیمتها نمیتوانند دائم بیشتر و بیشــتر شوند و در نهایت هیچ خریداری پیدا نمیشود .در آزمایشگاه ،سقوط شدید قیمت موقعی رخ میدهد که خریداری پیدا نشــود و معامالت کاهش یابد .نمودار 9-5و 10-5را مالحظه کنید .بنابراین حباب پایان یک جریان اســت .در بازارهای واقعی افتی کمتر در مقایســه با مطالعات آزمایشگاهی در قیمتها ،ترکیدگی حباب تلقی میشــود ،زیرا بازارهای واقعی برخالف محیط آزمایشگاهی تمام نمیشوند و باید به حیات خود ادامه دهند .ولی منطق افت شدید در هر دو محیط یکسان است.به منظور ارائه استدالل بیشتر برای نظریه بازخورد ،بخش را با معرفی یک مطالعه جالب توسط باربر و اودِن ( )2007به پایان میبریم .آنها به بررسی دادههای جمعآوریشده از سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی پرداختند تا ببینند آیا اطالعات مهم است یا خیر. اطالعات به دالیل مختلفی مهم اســت؛ که یکی از آنها وجود یادگیری از راه آزمون و خطاســت .موقعی که مردم میخواهند انتخاب کنند که کجا سرمایهگذاری کنند، به یاد میآورند که اخبار ســهام را مطالعهکنند و سپس انتخاب خود را انجامدهند. سهامهایی در اخبار منعکس میشوند که قیمت آنها افزایش یافته است .این افزایش سبب بازخورد افزایش قیمت میشود ،و قیمت مجددًا زیاد میشود .نکته کلیدی در مطالعه افراد مذکور ،تفاوت قائل شدن بین فروش و خرید بود .هنگام سرمایهگذاری، سرمایهگذاران باید از میان هزاران سهم انتخاب کنند ،ولی موقع فروختن ،تنها سهامی را که قبال ســرمایهگذاری کردهاند میفروشــند؛ که مثال حداکث ِر آن ،صد نوع سهام میشود .بنابراین انتظار میرود سرمایهگذاران در موقع خرید بیشتر از موقع فروش از اطالعات تاثیر بپذیرند .برای سرمایهگذاران حقوقی این مورد کمتر مهم است ،زیرا آنها میتوانند فروش خود را در حد محدود انجام دهند .بهطور کلی انتظار میرود که سرمایهگذاران حقوقی و حرفهای کمتر از اطالعات تاثیر بپذیرند .اگر ما انتظار داشته باشیم که خرید از اطالعات اثر میپذیرد ،ولی فروش نه ،در اینصورت عدم توازن خرید و فروش معیار مناسبی خواهد بود .برای یک سهم خاص در یک روز خاص، این شاخص با فرمول زیر محاسبه میشود:
تعداد ارزشها -تعداد خریدها تعداد خریدها و فروشها
= عدم توازن خرید و فروش
اقتصاد رفتاری
باربر و اودِن به مطالعه معیارهای (شاخصهای) مختلف سهام که در اخبار ظاهر میشــدند ،پرداختند .ما در اینجا فقط یک مورد را بررســی میکنیم :آیا سهامهایی که در اخبار روزانه ظاهر میشــوند ،بازخورد اخبار داوجونز در یک روز مشخص هستند؟ نمودار 12-5نتایج را خالصه میکند .مشاهده میکنیم برای سرمایهگذاران خصوصی (حقیقی) شــاخص مذکور ،بســته به اینکه آن سهم جزء اخبار باشد یا نه ،بسیار باالســت .در حالیکه برای سرمایهگذاران حقوقی (نهادی) چنین تفاوتی مشاهده نمیشود .بنابراین افراد در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری از اخباری که در رابطه با ســهام منتشر میشود ،تاثیر میپذیرند .این تاثیر وقتی که ارزش سهامی پایین میرود ،بیشــتر از حالتی است که آن افزایش پیدا میکند .این گروه از مردم احتماال ســهامهایی را که در اخبار خوب ظاهر شده باشند ،برای سرمایهگذاری در همانها رقابت میکنند ،که در فصل بعدی به آن بیشتر پرداخته خواهد شد. 338
نمودار -12-5شاخص عدم توازن خرید -فروش برای سرمایهگذاران مختلف بسته به اینکه آیا آن سهام در اخبار ظاهر شده یا نه.
منبع :باربر و اودِن ()2007
-7-5مطالعات بیشرت
-8-5سواالت مروری
-1چرا مردم احتماال بختآزمایی مرکب و عدم اطمینان را دوست ندارند؟ -2الزبرگ ( )1961جعبه دیگری را ارائه داد که داخل آن 90مهره بود .شــما میدانید که 30تا از مهرهها قرمز و 60تای دیگر ترکیبی از سیاه و زرد هستند .یک مهره بهطور تصادفی بیرون آورده میشود .آیا شما ترجیح میدهید روی «رنگ قرمز یا زرد» یا روی «رنگ سیاه و زرد» شرطبندی کنید؟ آیا انتخاب شما سازگار با حداکثرسازی مطلوبیت انتظاری ذهنی است؟ -3چرا احتماال برخی افراد که ابهامگریز هســتند ،تصمیمات خود را به تعویق میاندازند؟ چگونه این به تنبلی و مسامحه به دلیل تورش موجود مرتبط میشود. -4هیچ تحقیق آزمایشگاهی درباره تورش اصرار در رفتار اقتصادی وجود ندارد. یکی را طراحی کنید .سپس یک آزمایش دیگر درباره قانون اعداد کوچک انجام دهید.
339
فصل پنجم :یادگیری از اطالعات جدید
تورسکی و کانمن ( )1974مقدمه جالبی را در رابطه با روانشناسی انتخاب در شرایط عدم اطمینان نوشــتهاند .کامِرِر و ِوبِر ( )1992بررسی مروری جامع و مانعی در زمینه تحقیقات اقتصادی انجامشــده درباره عدم اطمینان و ابهام انجام دادهاند .رابین ()1998 یک مرور خوب از انواع تورشها را که ما بررسی کردیم ارائه داده است .اوسکارسون و همــکاران ( )2009مروری جامع از ادبیات خطای قمار و باورهای دســت داغ ارائه کردهاند .همچنین مقاله کانمن و تورسکی ( )1973در این زمینه جالب است. یکی از تبعات قانون اعداد کوچک و تورش اصرار میتواند قضاوتهای پیشداورانه و کلیشهای باشد .کتاب براون ( )1995یک مقدمه خیرهکننده و تحریککننده با در نظر بیخچندانی و همکاران ( )1998مقدمهای گرفتن ظرافتهای مربوطه ارائه داده اســتَ . بر آبشارهای اطالعاتی ارائه دادهاند .فصل 6از کتاب دایاموند و وارتیاینن ( ،)2007که نوشته ریچارد فرانک است ،یک نقطه شروع مفصل در زمینه بیمه سالمتی است .کتاب مــککال ( )1996ارزش خواندن در این زمینــه را دارد .در رابطه با حباب و تغییرات بازار سهام ،مطالعه پژوهش خوب کاگینالپ ،پورتر و اسمیت ( ،)2000پورتر و اسمیت ( )2003و شیلر ( )2003توصیه میشود.
اقتصاد رفتاری
340
-5چرا ممکن اســت مردم در برخی موارد بیشتر از اعمال دیگران متاثر شوند (بیش تاثیرپذیری) و در برخی موارد کمتر (کم تاثیرپذیری)؟ -6دالیلــی را بررســی کنید که چرا تورش اصرار و قانــون اعداد کوچک در مراقبتهای بهداشتی مسئلهساز میشود؟ -7آیا میتوان به عقاید و نظرات مردم اعتماد کرد؟ چرا مردم به نظرات دوستان بیشتر از کارشناسان اعتماد میکنند. -8چگونه میتوانیم مســائل و مشــکالتی را که به واسطه تورشها در تفسیر اطالعات جدید در مراقبتهای بهداشتی و مسائل عمومی ایجاد میشود ،حل کنیم؟ -9چرا برخی سهامی را که قیمت آن باال میرود ،میخرند؟ پس چه موقع آن را بفروشند؟ -10چرا ما حباب و ترکیدگی را در بازار مسکن مشاهده میکنیم؟ -11بهنظر شــما در بازار چه اتفاقی میافتد اگر برخی از معاملهگران ،حباب و ترکیدگی آن را در آن بازار تجربه کردهاند ،ولی برخی نه. -12چگونه میتوان عدم توازن خرید و فروش را به اثر خوشخیالی مربوط کرد؟
فصل ششم تعامل با دیگران
-6-1مسابقه انتخاب زیبایی
در این بخش ابتدا چشمانداز کوچکی را با ارائه بازی مسابقه انتخاب زیبایی ،ارائه میدهیم که برای باقی فصل قابل اســتفاده است .در بازی ساده انتخاب زیبایی ،از افراد بهطور مستقل خواسته میشود که بگویند از میان 6چهره ،کدامیک زیباترین
341
فصل ششم :تعامل با دیگران
موضوع علم اقتصاد اساسا درباره مبادله و تعامل بین مردم است .بخشی از آن تعامــل را میتوان گفت از طریق بازار انجام میشــود ولی در عمده زمانها بازار کفایت نمیکند .بنابراین ،ضروری اســت بدانیم که چگونه مردم با یکدیگر بهطور مســتقیم تعامل میکنند که موضوع اصلی دو فصل آینده اســت .در این فصل بر روی رفتار اســتراتژیک متمرکز میشــویم ،مفهوم اولیه آن تمرکز روی چگونگی تالش افراد است برای پیشبینی آنچه دیگران ممکن است انجام دهند .برای مثال، چه موقع یک معاملهگر سرمایهگذاری خود را با موجسواری روی حباب بفروشد و از ترکیدگی و ســقوط شــدید قیمتها به دور ماند؟ برای رسیدن به محل کار خود ،کدام مســیر را انتخاب کند که گیر ترافیک و ازدحام خودروها نیفتد؟ و در غذاخوری چه چیزی را برای نهار انتخاب کند؟ در تمام این مثالها ،برای هر معاملهگر قبل از اتخاذ هر عملی بهتر این است که آنچه را ،که دیگران انجام خواهند داد پیشبینی کند چه اینکه آنها دو طرف معامله یا رئیس و مرعوس باشــند .در این فصل میخواهیم بررسی کنیم که آنها چگونه میتوانند رفتار دیگران را پیشبینی کنند.
اقتصاد رفتاری
342
اســت .هر کســی که زیباترین چهره از نظر همه را انتخاب کند ،مستحق دریافت جایزه میشــود .جان منیارد کینز میگفت که این مسابقه طریقی مفید و مثمر ثمر برای فهم چگونگی رفتار بازارهای سهام است .بحث اصلی او این بود که انتخاب زیباترین چهره استراتژی نسبتا سادهای است .حالت پیچیدهتر آن ،انتخاب چهرهای اســت که فکر کنید اغلب شــرکتکنندهها آن را انتخاب خواهند کرد .این باعث حداکثر شدن شانس برای به دست آوردن جایزه میشود .بازار سهام نیز شبیه این است؛ بهدلیل اینکه به جای چهره زیبا ،شرکتهای زیبا جایگزین آن میشوند .لذا در این حالت ارزش بنیادی یک شرکت در تعیین رفتار قیمت ،در مقایسه با نظرگاه عمومی نسبت به آن شرکت ،مناسبت کمتری پیدا میکند. قصد داریم حالت کمی متفاوتتر از بازی مســابقه زیبایی را با جزئیات بیشتر مورد بررسی قرار دهیم .برای تشویق به فهم آن ،شخصی مثل اِما را تصور کنید که سهامدار شرکت فرضی Flymeاست .در لحظهای که قیمت سهام افزایش مییابد، که خیلی زیاد هم هســت و باالی ارزش بنیادی قرار دارد ،اِما میداند که احتماال قیمت از حالت حبابی خارج خواهد شــد و شدیدا تنزل مییابد .ولی او خواهان نگهداری آن است ،زیرا قیمتها باال میروند .تصمیمی که او باید بگیرد این است که با توجه به شرایط فوق برای چه مدتی آن را نگهدارد و بعد بفروشد؟ چیزی که احتماال او انجام خواهد داد ،دنبال کردن مسیر قیمت است ،که ببیند چه اتفاقی میافتد .و این عمل او داستان را چندان آسان نمیکند .بنابراین به جای اینکه فرض کنیم که او امروز تصمیم بگیرد چه موقع ســهامش را بفروشد ،بیایید فــرض کنیم او نمیتواند ذهنیاتش را تغییر دهد .او میتواند تصمیم بگیرد ســهام خــود را در هر زمانی بین امروز (روز صفر) و 100روز بعد به فروش برســاند. تصور کنید تمام آنهایی که در شــرکت Flymeسهام دارند ،مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی (فروش ســهام) هستند .زمان بهینه فروش چه موقعی است؟ کلمه «آن» در نقل قول اول فصل ،عبارتســت از «سرمایهگذاری در بازار سهام» .کینز توضیح میدهد که معاملهگــران الزم دارند «نه خیلی زود و نه خیلی دور» عمل کنند .که این را در فصل قبل در بررســی حباب و ترکیدگی آن دیدیم .نکته مهم این است که آنچه باعث «نه خیلی زود» و «نه خیلی دیر» میشــود ،به دیگران بستگی دارد.
-1-1-6اسرتاتژی و تعادل نش
چیزی که بیشتر درباره آن در این فصل صحبت میکنیم ،استراتژی است .از فصل 1به یاد بیاورید ،اســتراتژی عبارتســت از برنامه یک فرد برای اینکه در آینده چه چیزی را انتخاب کند .در مســابقه ســاده انتخاب زیبایی ،استراتژی اِما عبارتست از اینکه چه چهرهای را انتخاب کند .در مســابقه انتخاب زیبایی ،Pاســتراتژی اِما عبارتست از اینکه چقدر تاخیر کند .برای مثال ،در مسابقه زیبایی از نوع 0/5با n سرمایهگذار ،میتوان پیامد اِما را بهصورت زیر نوشت: s1 + s2 + ... + s n ) n
( × u E (s E ,s − E ) = 100 − s E − 0 / 5
که در آن SEاســتراتژی اِما و S- Eاستراتژی دیگران است .اگر او بتواند عددی را که نزدیکترین به 0/5برابر میانگین عدد انتخابی دیگران اســت ،انتخاب کند،
343
فصل ششم :تعامل با دیگران
زیرا زمان بهینه فروش بســتگی به این دارد که دیگران چه مدت زمان در فروش تاخیر کردهاند .یک راهحل ساده برای فائق آمدن بر این مشکل این است که فرض کنیم زمان بهینه فروش بســتگی به متوســط تعداد Dروز که دیگر سرمایهگذاران برای تاخیر انتخاب کردهاند ،دارد. و ایــن همان چیزی اســت که در مســابقه زیبایی نــوع Pرخ میدهد ،که از آزمودنیها هرکه عددی نزدیک به Pبرابر متوســط اعداد انتخابی دیگران انتخاب کند ،برنده میشــود .اگر Pکوچکتر از یک انتخاب شود ،معنی زیادی دارد .زیرا در این حالت برای اِما بهتر اســت که از مقدار متوسط تاخیر دیگران ،تاخیر داشته باشــد .و بنابراین باید قبلتر از همه فروش را انجام دهد .برای مثال ،اگر متوسط تاخیر معاملهگران 30روز و P=0/67باشــد ،آنگاه مقدار زمان بهینه تاخیر برای او 20روز خواهد بود .و این دلیلی اســت که چرا اِما نباید زودتر فروش انجام دهد تــا از افزایش قیمت بینصیب نماند و همچنین به ترکیدگی حباب برخورد نکند. بــرای فهم اینکه چرا باید اِما چنین بازی را انجام دهد (با فرض اینکه او نمیداند دیگران چه کار میکنند) احتیاج به یک سری مفاهیم پایه از نظریه بازی داریم.
برنده شــده و پیامدی معادل 100واحد را بهدســت میآورد .یکی از مفاهیم پایه در نظریه بازی ،اســتراتژی مغلوب است .برای توضیح آن بازی ،مسابه زیبایی از نــوع 0/5را در نظر بگیرید .طبق آن ســرمایهگذاران میتوانند حداکثر 100روز تاخیر داشته باشند .بنابراین حداکثر متوسط تاخیر 100روز خواهد بود .طبق این، حداکثر مقدار تاخیر بهینه میتواند 0/5)100(=50روز باشد .با دانستن این آیا اِما میتواند بیشــتر از 50روز تاخیر داشته باشــد؟ خیر .تاخیر 50روز بهتر از تاخیر 52 ،51و بیشتر است. این به مفهوم این نیســت که ضرورتا او باید 50روز تاخیر داشته باشد ،بلکه غیر عقالیی است که بیشتر از آن تاخیر داشته باشد .زیرا استراتژی انتخاب 50روز تاخیر ،بر تمام استراتژیهای تاخیر بیشتر از 50روز غالب است. به عبارت کلیتر ،میگوییم برای اِما استراتژی Lغالب بر استراتژی jاست ،اگر او همیشه از انتخاب Lپیامد بیشتری در مقایسه با jبهدست آورد؛ یعنی:
اقتصاد رفتاری
344
) u E (l,s − E ) > u E ( j,s − E ∀s − E پیشبینی این است که بازیکن نباید استراتژی مغلوب را انتخاب کند .به طریق شــهودی به این معنی اســت که چون استراتژی Lپیامد بیشــتر از استراتژی jرا تضمین میکند ،چرا jانتخاب میشود؟ حال فرض کنید اِما بر این باور باشــد که هیچکس دیگر استراتژی مغلوب را بازی نمیکند .برای مثال او نمیتواند انتظار داشته باشد که هیچکس دیگر بیشتر از 50روز تاخیر داشته باشد .اگر هیچکس دیگر بیشتر از 50روز تاخیر نداشته باشد، در اینصورت تعداد روزهای تاخیر بهینه بیشتر از 0/5×50=25روز نخواهد بود؛ یعنی تاخیر 25روز بهتر از تاخیر بیشتر از 25روز است .میتوان گفت استراتژی تاخیر بیش از 25روز اســتراتژی مغلوب قدم اول استراتژی تاخیر 25روز است. یک قدم وجود دارد که اِما نیاز دارد از طریق آن استدالل کند و به این نتیجه برسد. ولــی چرا آنجا متوقف میکند؟ اگر اِما بر این باور باشــد که کســی وجود ندارد که اســتراتژی یک قدم مغلوب را بازی نکند و بیــش از 25روز تاخیر نکند ،در اینصورت تاخیر بیشتر از 12/5روز بیمعنی خواهد بود .استراتژی تاخیر بیش از 12/5روز استراتژی مغلوب قدم دوم استراتژی تاخیر 12/5روز است.
بهطور کلی میگوییم برای اِما استراتژی jاستراتژی مغلوب قدم اول lاست،اگر او همیشــه ،تا مادامیکه دیگران اســتراتژی مغلوب بازی نکنند ،پیامد بیشــتر از انتخاب lدر مقایسه با jبه دست میآورد ،یعنی: ) u E (l,s − E ) > u E ( j,s − E ∀s − E
) u i (si ,s − i ) ≥ u i ( j,s − i
برای هر بازیکن iو هر اســتراتژی .jدر اینجا یک استراتژی مغلوب نمیتواند تعادل نش باشد ،لذا تنها یک استراتژی است که بعد از حذف پیاپی استراتژیهای مغلوب باقی میماند و آن تعادل نش است .در مثال مسابقه زیبایی از نوع ،0/5تنها تعادل نش این است که هیچکس تاخیر نکند و فروش خود را به تاخیر نیندازد. در بازی مســابقه زیبایی از نوع ،0/5تنها یک اســتراتژی بعد از حذف پیاپی اســتراتژیهای مغلوب باقی میماند .بنابراین یک پیشبینی ساده و جالب بهدست ع حذف میآید .متاسفانه همیشه همه چیز به این خوبی پیش نمیرود .بعضی مواق پیاپی استراتژیهای کامال مغلوب به بیراهه میرود و ما با تعادلهای نش چندتایی مواجــه میشــویم .در فصول قبلی با برخــی از اینها مواجه شــدیم .مثال درباره عالمتدهی دو تعامل شــهودی و غیر شهودی را داشــتیم .به عنوان مثالی دیگر،
345
فصل ششم :تعامل با دیگران
برای تمام S-Eهایی که هیچ بازیکنی دیگر استراتژی مغلوب انتخاب نمیکند، اســتراتژیهای دو قدم ،ســه قدم مغلوب نیز به نحو مشــابهی تعریف میشوند. پرداختن به اســتراتژی بازیکنان به این طریق ،اصطالحا حذف پیاپی اســتراتژی مغلوب نامیده میشــود .منطقی وجــود دارد که میگوید بازیکنان باید همیشــه اســتراتژیهایی را که بعد از حذف پیاپی اســتراتژیهای مغلــوب باقی میمانند انتخاب کنند .کدام اســتراتژی در بازی مســابقه زیبایی از نوع ،0/5بعد از حذف پیاپی استراتژی مغلوب باقی میماند؟ تنها یک استراتژی باقی میماند و آن تاخیر صفر روز است .بنابراین یک پیشبینی مشخص از آنچه در این بازی اتفاق میافتد، وجود دارد. این پیشبینی مثالی از یک تعادل نش نیز هســت .به یاد آورید ،یک تعال نش لیستی از استراتژیهای sn,…,s2,s1برای هر بازیکن بود ،بهطوری که هیچ بازیکنی با تغییر استراتژی ،وضع بهتری (پیامد بیشتری) کسب نمیکند؛ یعنی:
بازی مســابقه زیبایی از نوع 1/5را در نظر بگیرید ،که برای هر بازیکنی بهینه آن است که عددی 1/5برابر میانگین اعداد انتخابی بازیکنان را انتخاب کند .اگر همه عدد صفر را انتخاب کنند ،برای اِما انتخاب کدام عدد بهینه است؟ بهترین عدد صفر اســت .زیرا ،0=1/5×0یعنــی دقیقا در روز بهینه قرار دارد. اگــر دیگران 100را انتخاب کنند ،اِما چه عددی را انتخاب کند؟ بهترین انتخاب، انتخاب عدد 100اســت .زیرا آن عدد نزدیکترین عددی اســت که او میتواند انتخاب کند که به تاخیر بهینه 150روز نزدیکتر شود« .هر کس صفر روز تاخیر دارد»« ،هر کس 100روز به تاخیر میاندازد» هر دو تعادل نش هســتند و در این بازی هیچ استراتژی مغلوبی وجود ندارد.اگر در بازی چند تعادل نش وجود داشته باشــد ،پیشبینی دقیقی از بازی ارائه نمیشود .ولی با این حال باز یک پیشبینی داریم که بهتر از هیچ است .سوالی که طرح میشود این است که :آیا تعادل نش و حذف پیاپی استراتژیهای مغلوب ،پیشبینی خوبی را ارائه میدهند؟ اقتصاد رفتاری
346
-2-1-6انتخاب و یادگیری از بازی مسابقه انتخاب زیبایی
خالصه :در مســابقه انتخاب زیبایی از نوع ،pوقتی p< 1باشد ،تعادل نش برای هر بازیکنی این اســت که صفر را انتخاب کند .اگر p >1باشد ،هر کس میتواند صفر یا 100را انتخاب کند .آیا واقعا افراد در عمل چنین انتخاب میکنند؟ نمودار 1-6دادههای مطالعهشده نا ِگل ( )1995را خالصه میکند .نمودار نشان میدهد که چه تعداد از آزمودنیها در بازی انتخاب زیبایی از نوع ،pچه اعدادی را در اولین دور بازی انتخاب میکنند .چند چیز از این دادهها آشــکار میشود .از یک طرف یک آشفتگی مشاهده میشود .زیرا ناهمگنی زیاد از آنچه آزمودنیها انجام دادهاند، دیده میشــود و تعداد کمی از افراد اســتراتژی تعادل نش را انتخاب کردهاند .از طرف دیگر ،نقاط اوجی وجود دارند که با تغییر pتغییر میکنند .پس افراد تعادل نــش را انتخاب نمیکنند ،بلکه ظاهرا بــه طریق منظم به محرکهایی که در بازی است ،پاسخ میدهند. چرا تعادل نش در پیشبینی نتیجه این بازی ،بد ظاهر شده است؟ اولین چیزی که احتیاج به انجام آن داریم ،این است که ببینیم آیا افراد استراتژی
347
فصل ششم :تعامل با دیگران
مغلوب را انتخاب کردهاند یا خیر؟ افرادی را که هرگز استراتژی مغلوب را انتخاب نکردهاند ،ولی ممکن است استراتژی مغلوب قدم اول را انتخاب کنند «نوع »D-0 نامگذاری میکنیم .به طریق مشابهی بعضی از افراد را نوع D-kنامگذاری میکنیم، اگر آنها هرگز استراتژی مغلوب قدم Kرا انتخاب نکرده باشند ،ولی ممکن است استراتژی مغلوب قدم k+1را انتخاب کنند .با نگاهی به نمودار 1-6میتوان به این نتیجه رسید که هر نوع فوق ،چند نفر از آزمودنیها را به خود اختصاص میدهد. در کار مطالعاتــی هو ،کامِرِرِ ،وی ِگلت ( )1998همین موضوع با طریقه منظمتر و با چهار مسابقه مختلف انتخاب زیبایی انجام شد. نتایج آنها در جدول 1-6خالصه شده ،که در آن حد پایین نسبت آزمودنیها در هر نوع قرار داده شده است .نسبت آزمودنیهای هر نوع ،به این دلیل حد پایین قرار داده شده که ممکن است افرادی درک نکرده باشند استراتژیای مغلوب است و در نتیجه آن را انتخاب نکرده و این انتخاب نکردن دلیل تصادفی داشته باشد -نه اینکه آنها میدانستهاند که آن مغلوب است و انتخاب نکردهاند. نتایج جدول 1-6بهطور وسیعی سازگار با آنچه در بسیاری از بازیهای دیگر مشاهده میشود ،است. افراد نسبتا کمتری استراتژی مغلوب را انتخاب میکنند اما اغلب مردم تنها با یک، دو ،یا سه قدم تجربه کردن حذف پیاپی استراتژی مغلوب ،استراتژی مغلوب را انتخاب نمیکنند .گفتن اینکه مردم استراتژی مغلوب یا استراتژی مغلوب قابل حذف به روش پیاپــی را انتخاب نمیکنند ،قدرتی به ما میدهد کــه پیشبینی کنیم آنها چه انتخاب خواهند کرد .ولی با گذشت زمان به چیزهایی بیشتر از این احتیاج پیدا میکنیم تا بدانیم انتخابهای مردم چگونه است (روش تحقیق 1-6را مالحظه کنید). به عنوان مثال نمودار 1-6را نگاه کنید .توجیهپذیر است که چرا افراد کمتری عــدد بیــش از 50را در حالت P=0/5یــا 0/667انتخاب میکننــد یا چرا افراد کمتری اعداد کمتر از 50را وقتی که P=1/33است را انتخاب میکنند .ولی هنوز توجیهی برای اعدادی که افراد انتخاب کردهاند ،نداریم .طبیعتا این امر جای بحث دارد .زیرا تمرکز روی اســتراتژی مغلوب ،تمرکز روی آن است که مردم چیزی را انتخاب نخواهند کرد؛ نه آنکه چه چیزی را انتخاب خواهند کرد.
نمودار -1-6انتخابهایی که آزمودنیها در بازی انتخاب زیبایی از نوع Pانجام دادهاند.
اقتصاد رفتاری
348
منبع :ناگِل ()1995
موضوع بعدی که بررســی میشود ،این است که اگر یک بازی یکسان دو ،سه و چهار مرتبه انجام شــود ،چه اتفاقی میافتد (انتخابها چگونه تغییری میکند). نمودار 2-6نشان میدهد که در مطالعه نا ِگل چه اتفاقی افتاده است. جدول 1-6نسبت آزمودنیها در هر نوع در چهار دور مسابقه انتخاب زیبایی از نوع بازی
p
نوع
D-3
D-4
آنهایی که استراتژی مغلوب را بازی کردهاند
D-0
D-1
D-2
٪12/35
٪42/6
P=1/3
٪51/7
٪36/4
٪36/1
٪11/8
P=1/1
٪4/3
٪3/2
٪5/1
٪9/8
٪63/4
P=0/9
٪4/4
٪2/6
٪8/4
٪6/2
٪12/5
٪16/5
P=0/7
٪15
٪23/2
٪18/9
٪12/5
٪13/9
منبع :هو و همکاران ()1998
349
فصل ششم :تعامل با دیگران
واضح اســت که روند رو به پایین از متوســط تعداد افرادی که استراتژی مغلوب انتخاب کردهاند ،مشاهده میشود .این بدین معنی است که آزمودنیها از تجارب خود استفاده میکنند و رفتارشان به سمت تعادل نش همگرا میشود .بنابراین تعادل نش یک پیشبینیکننده خوب اســت ،اگر مردم تجربه الزم از انجام بازی را داشته باشند .برای تاکید بر جالب توجه بــودن این یافته ،نمودار 2-6دادههای مطالعه وبر ( )2003را که حاصل بدون بازخورد انتخابهاست ،به آن دادهها اضافه شدهاند .در مطالعه ناگل بعد از هر دوره و قبل از شروع دوره جدید به آزمودنیها عدد برنده دوره انجامشده اعالم میشد (بازخورد داده میشود) .بنابراین افرادی که اعداد پرت گفته بودند ،در دورههای بعدی تصحیح شــده و به سمت تعادل نش حرکت میکردند .در مطالعه وبر ()2003 چنین بازخوردی وجود نداشت .لذا آزمودنیها نمیدانستند عددی را که گفتهاند چقدر پرت است .با همه این احوال ،در اینجا نیز اعداد انتخابی با گذشت زمان و کسب تجربه کاهش و به سمت تعادل نش همگرا میشد. بحث مســابقه انتخاب زیبایی کمک میکند انگیزه داشته باشیم که بر سه موضوع کلیدی در این فصل متمرکز شویم .ابتدا اینکه ،وقتی افراد اولین بار وارد بازی میشوند، چه کار میکنند؟ مثل بازی مسابقه انتخاب زیبایی .چگونه میتوانیم دادههای نموداری 1-6را توجیه کنیم .دوم اینکه ،چگونه افراد وقتی یک بازی را چند بار انجام میدهند،
یاد میگیرند .چگونه میتوانیم دادههای نمودار 2-6را توجیه کنیم .سوم اینکه ،تعادل نش چقدر مناسبت دارد ،باالخص در موقعیتهای که در آن چندین تعادل نش وجود دارد .هنگامیکه سه موضوع فوق را بررسی کردیم ،تصویری بهدست میآوریم که نشان میدهد افراد در موقعیتهای استراتژیک چگونه رفتار میکنند. نمودار -2-6میانگین اعداد انتخابشــده در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع ،Pبرای چهار زمان متوالی و برای هر جلسه آزمایش
اقتصاد رفتاری
350
منبع :ناگِل ( )1995و وبر (.)2003
-2-6انجام بازی در بار اول
بحث را با بررســی نحوه مدلسازی چگونگی انجام بازی توسط مردم در بار اول، آغاز خواهیم کرد .نقطه شــروع مفید برای انجام آن ،نقطهای اســت که آن را تفکر سطح -Kمینامند.
-1-2-6تفکر سطحK
351
فصل ششم :تعامل با دیگران
ایده اصلی در پشت تفکر سطح ،-Kاین است که فردی مثل اِما انتظاری (حدسی) را درباره اینکه دیگران چه انجام خواهند داد ،شــکل میدهد و تالش میکند یک قدم از آنها جلوتر بیفتد .بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع Pبه این علت جالب و کاربردی است که :فرض میشود که اِما انتظاری را در رابطه با مقدار میانگین تاخیر دیگران شکل میدهد .سپس آن مقدار انتظاری خود را در Pضرب و عدد انتخابی را حدس میزند .بهعنوان مثال ،اگر او انتظار داشــته باشــد که متوســط عددهای انتخابی 50خواهد شــد ،در اینصورت عدد حدســی او برای انتخاب50× P ، خواهد بود .اگر او انتظار داشته باشد که میانگین اعداد انتخابی 50× Pباشد ،عدد حدسی او برای انتخاب 50× P2 ،خواهد بود. در یک مدل عمومی تفکر ســطح ،-Kبا افرادی از نوع L-0شروع میکنیم که فرض میشود انتخاب خود را بدون تفکر زیاد درباره اینکه دیگران چه کار خواهند کرد ،انجام میدهند .در همین راســتا فردی مثل اِما را از نوع L-1میگوییم ،اگر او فکر کند که دیگران افرادی از نوع L-0هســتند و پیامد خود را با این باور حداکثر کند .میگوییم او فردی از نوع k-Lاســت ،اگر فکر کند که تمام افراد دیگر از نوع L-k-1بوده و پیامد خود را با توجه به این باور حداکثر کند. افراد نوع L-0تعیینکننده هستند .زیرا آنها تعیین میکنند که افراد نوع L-1چه انجام خواهند داد و افراد نوع L-1تعیین میکنند که افراد نوع L-2چه خواهند کرد و الی آخر .متاسفانه قاعده ساده برای تعیین اینکه افراد نوع L-0چه انجام خواهند داد ،وجــود نــدارد .دو امکان وجود دارد :افراد نــوع L-0بهطور تصادفی انتخاب میکنند که چه چیزی را انتخاب کنند .زیرا ممکن است آنها سردرگم باشند ،بازی را خوب درک نکرده باشند ،یا عالقهمند نباشند .یا یک فرد نوع L-0استراتژی خود را به طریقی که آن برجسته یا کانونی باشد ،مثل تعادل نش ،انتخاب میکند. در هیچکدام از آن انتخابها فرد نوع L-0انتخاب دیگران را وارد محاسبات انتخاب نمیکند .خواهیم دید با اعمال فروض مختلف روی رفتار افراد نوع L-0میتوان نتایج مختلفی درباره اینکه دیگران چه انجام خواهند داد ،گرفت .برای نشان دادن این میتوان بازی مسابقه تعیین زیبایی را با کمک گرفتن از جدول 2-6در نظر گرفت. اگــر افراد نوع L-0انتخــاب تصادفی انجام دهند ،بهطور متوســط آنها 50را
اقتصاد رفتاری
352
انتخــاب میکنند .این بدین معنی اســت که اگر اِما از نوع L-1باشــد 50× P ،را انتخاب میکند و اگر از نوع L-2باشــد 250 × P ،را انتخاب میکند؛ که معادل 25 و 12/5در بازی مسابقه تعیین زیبایی از نوع 0/5است .در مقابل فرض کنید افراد نوع L-0تعادل نش 100 ،0را انتخاب کنند .دلیل انتخاب آنها این است که مثال به کالس درس نظریه بازی رفتهاند یا به آنها گفته شده که اینها تعادل نش هستند .در اینصورت ،اِما باید تعادل نش را انتخاب کند و پیشبینی خیلی متفاوتی را بهدست میآوریم .آشــکارا احتیاج به این تفکر وجود دارد که بیندیشیم افراد نوع L-0چه انتخاب خواهند کرد .موقعیتهای مختلف ،طرق مختلف انتخاب از ســوی آنها را ممکن میسازد .با انجام این کار ،ما طریقه ساده برای پیشبینی آنچه را مردم انجام خواهند داد پیدا میکنیم .آیا این پیشبینیها خوب هســتند؟ شــاید تا به حال به برآمدگیهای نمودار 1-6در 33/33 ،12/5و 66/67توجه کرده باشید .اینها نشان میدهند که ما در مســیر درستی هستیم .مطالعه کوســتا-گومز و کرافورد ()2006 آزمون دقیقتری را مهیا میکند .در این مطالعه ،هشتادوهشت نفر 16 ،بازی دو نفره حدس عدد ،مشابه بازی مسابقه تعیین زیبایی ،را انجام دادند 16 .بازی انتخاب شده بود تا تالش شــود به چگونگی استدالل آزمودنیها پی برده شود ،که از آن طریق بتوان آنها را بهصورت افراد نوع L-kو D-kتقســیمبندی کرد ،که کدامیک از آن افراد تعادل نش را انتخاب میکنند و کدامیک انتخاب پیچیدهای دارند .نمودار 3-6 نتایج اصلی را خالصه میکند .مشاهده میکنیم که تعداد زیادی از افراد مورد آزمایش به نحو بهتری از نوع L-1و L-2طبقهبندی شــدهاند .بنابراین ،به نظر میرســد تفکر سطح Kبه نحو خوبی دربرگیرنده آنچه مردم انجام میدهند است .در مقابل ،هیچکسی بهخوبی به عنوان فرد نوع D-1و D-2طبقهبندی نشده است .این نتیجهگیری ناسازگار با آنچه در بخش 2-1-6درباره استراتژیهای مغلوب گفتیم ،نیست .زیرا کسی که تفکر سطح kرا دارد ،هرگز استراتژی مغلوب را انتخاب نمیکند .بنابراین ،گفتن اینکه اغلب افراد اســتراتژیهای مغلوب را انتخاب نمیکنند ،حرف صحیحی است .بنابراین ،یک پیشبینی دقیقتر از آنچه افراد انجام خواهند داد داریم .قبال زیاد این سوال را پرسیدیم که یک پیشبینی خوب چگونه است .برای پاسخ به این سؤال ،احتیاج به تشریح پیچیده بودن انتخاب بعضی از بازیکنانی داریم که انتخابی غیر از تعادل نش دارند.
جدول 2-6تفکر سطح kدر بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع ،pاگر افراد نوع L-0انتخاب تصادفی را در مقایسه با انتخاب تعادل نش انجام دهند. نوع
افراد نوع L-0بهطور تصادفی انتخاب میکنند
افراد نوع L-0تعادل نش انتخاب میکند
p=0/5
p=0/67
p=1/33
p=0/5
p=0/67
p=1/33
L-0
50
50
50
0
0
100
L-1
25
33/5
66/5
0
0
100
L-2
12/5
22/45
88/44
0
0
100
L-3
6/25
15/03
100
0
0
100
نمودار -3-6طبقهبندی آزمودنیها برحســب نوع ،بعد از اینکه آنهــا 16بازی مختلف را انجام دادند .اغلب آزمودنیها به نحو مناسبی در نوع L-1و L-2طبقهبندی شدهاند.
روش تحقیق 1-6 مشاهده اینکه آزمودنیها چگونه انتخاب انجام میدهند. در اقتصاد رفتاری اغلب عالقهمند به این هستیم ببینیم که آزمودنیها چگونه تصمیم میگیرند چه چیزی را انجام دهند .مطالعات آزمایشــگاهی نوعا تنها نشان میدهند مردم چه چیزی را انجام میدهند .ولی درباره اینکه چرا آن چیز را انجام میدهند ،چیزی نميگویند.
فصل ششم :تعامل با دیگران
353
اقتصاد رفتاری
354
روال معمول این اســت که ســواالتی درباره چرایی انتخاب انجام یک کار مشخص در انتهای یک مطالعه آزمایشگاهی از افراد پرسیده شود .اما این هم معمول است که از چنین سواالتی به دلیل غیرقابل اتکا بودن ،صرفنظر شود. زیرا ممکن اســت افراد چرایی آنچه را که انجام میدهند ندانند .تکنولوژی امکانات زیادی را فراهم کرده است. در مطالعه کوستا-گومز و کرافورد از برنامهای استفاده شد که نام آن Mouselab بود در این برنامه این امکان فراهم بود که میتوانستید مشاهده کنید آزمودنیها چه مسیری را دنبال میکنند ،کجا کلیک میکنند و کرسِر ( نشانگر موس) را در کدام بخش از صفحه کامپیوتر میگذارند .با این تکنولوژی میتوان فهمید که آزمودنیها در موقع انتخاب چه چیزی را میدانند و چه چیزی را قبل از انتخاب میخواهند بدانند .این امکانات در تالش برای فهم چگونگی تصمیم افراد مفید است و در نمودار 3-6نتایجی را که این دادهها بهدست میدهند، آوردهایم .راه فنیتر برای ثبت آنچه آزمودنیها انجام میدهند ،تعقیب مســیر با چشــم ،تصور مغزی و ذهنی است .توضیح بیشتر در این زمینه در فصل 9 خواهد آمد.
-2-2-6باورهای پیچیده
یک بعد نســبتا ساده -kمرحله ،حذف استراتژی مغلوب و تفکر سطح k-آن است که وقتی kبزرگتر اســت ،نوعا فرد در پیشبینی آنچه دیگران آنجام خواهند داد، در موقعیت بدتری قرار میگیرد .زیرا کسی که تفکر -kمرحله حذفی دارد ،معتقد است که تمام بازیکنان دیگر نیز از همان نوع هستند (یعنی تفکر -kمرحله حذفی را دارند) و کســی که تفکر سطح k-1-را دارد ،معتقد است که افراد دیگر نیز تفکر ســطح k-1-را دارند .بنابراین k ،بزرگتر در این حالت ممکن اســت باعث کمتر ملموستر شدن آن شود .برای مثال ،در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع ،0/5اگر اِما از نوع D-3باشد ،نمیتواند تصور کند که کسی عددی بیشتر از 6/25را انتخاب کند و اگر از نوع L-3باشــد ،انتظار خواهد داشت که متوسط اعداد انتخابی 12/5
)F(1
)F(2
جمعیت C-2باشد استراتژی بهینه خود را بر اساس همین باور انتخاب میکند .اگر به همین طریق ادامه دهیم ،میتوانیم فرد نوع C-4و غیره را تعریف کنیم .جدول 3-6نشان میدهد که چگونه این گروه از افراد در بازی مسابقه انتخاب زیبایی عمل میکنند. با اطمینان میتوان گفت اگر اِما از نوع C-3باشد ،در مقایسه با اینکه دیگران چه
355
فصل ششم :تعامل با دیگران
باشد .اینها اعداد نسبتا کوچکی هستند .آیا منطقی است که اِما انتظار داشته باشد هر شخص دیگری یک سطح پایینتر از او باشد؟ بود و نبود آن ،احتمال یکسان دارد. در حقیقت بسیار واضح به نظر میرسد که اِما انتظار داشته باشد بعضی از افراد مثال تفکر سطح صفر داشته باشند ،بعضی دیگر تفکر سطح 1داشته باشند ،بعضی دیگر نیــز تعادل نش را انتخاب کنند و الی آخر .این امر ما را به ایده وجود افراد از نوع پیچیده و نیمه پیچیده رهنمون میسازد. برای مثال ،میتوان «مدل سلســله مراتب شناختی» کامِرِر ،هو ،چونگ ()2004 را مورد بررســی قرار داد .مدل با افراد دقیقا از نوع L-0و ،L-1که در باال تعریف کردیم ،شــروع میشود .اما الزم داریم تعداد افراد از هر نوع را در طول زمان حفظ کنیم ،لذا ) f (0نســبت افراد نوع L-0در جمعیت و ) f (1نسبت افراد نوع L-1در = Fرا کل نســبت افراد نــوع L-0و L-1در جمعیت جمعیــت و )(1) f (1) − f (0 تعریف میکنیم. ســپس میگوییم شخص از نوع C-2است ،اگر او انتظار داشته باشد که نسبت )f (0 از افراد نوع L-0و نســبت ) f (1از افراد نوع L-1باشند و پیامد خود را با این )F(1 )F(1 باور حداکثر کنند .بنابراین اگر اِما از نوع C-2باشد ،انتظار دارد که برخی از افراد از نوع L-0و برخی از نوع L-1خواهند بود .این افراد متفاوت از نوع L-2هستند ،که انتظار دارند دیگران از نوع L-1هستند .بهعالوه اگر فردی از نوع C-2باشد ،نسبت افراد نوع L-0را دقیقتر از نسبت افراد نوع L-1پیشبینی میکند .آنچه او نمیتواند انجام دهد ،حساب کردن امکان وجود افراد نوع L-2و C-2و بیشتر است. با این حال ،ضرورتی به توقف تعریف جمعیت نوع C-2نیســت .اگر ) f(2نسبت جمعیت نوع C-2و ) F (2) = f (1) + f (2) + f ( 3نســبت جمعیت نوع L-0، L-1و C-2 در جمعیت باشد .در اینصورت اِما از نوع C-3خواهد بود ،اگر اِما انتظار داشته باشد (پیشبینی کند) که ) f (0نسبت جمعیت L-0و ) f (1نسبت جمعیت L-1و ) f (2نسبت )F(2
انجام خواهند داد ،بهتر از حالتی که از نوع C-2باشــد ،عمل میکند .بهطور مشابه اگر او از نوع C-4باشــد ،پیشبینی او بهتر از نوع C-3اســت .بنابراین هرچقدر k بزرگتر باشد ،به اِما در پیشبینی اینکه دیگران چه انجام خواهند داد ،کمک بیشتری میکند؛ که این حاصل ایجاد یک سلسله مراتب شناختی بهطریق فوق است. جدول -3-6تفکر سطح -kدر بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5 در مقایسه با مدل سلسله مراتب شناختی سلسه مراتب شناختی
تفکر سطحk- نوع
انتخاب
نوع
نسبت
L-0
50
L-0
٪30
٪37/5
٪33/3
باورهای نوع C-2باورهای نوع C-3
انتخاب
٪50
L-1
25
L-1
٪50
٪62/5
٪55/6
٪25
L-2
12/5
C-2
٪10
٪0
٪11/1
٪17/19
L-3
6/25
C-3
٪10
٪0
٪0
٪16/23
برای مثال فرد نوع C-2بر این باور است که 37/5درصد از افراد دیگر از نوع L-0و 62/5درصد از نوع L-1هستند و او عدد 17/19را انتخاب میکند. اقتصاد رفتاری
356
کســی که نوع C-kاست ،در موقعیت نیمه-پیچیده است .زیرا در همان سطح شناخت سلسله مراتبی یا در سطوح باالتر ،در پیشبینی دچار شکست میشود .قدم نهایی ،بررســی فردی است که پیچیده اســت و بهطور صحیح انتخاب دیگران ،از جملــه افراد پیچیده دیگر ،را به دقت پیشبینی میکند .یعنی اگر اِما فرد پیچیدهای باشــد ،میتواند بهطور صحیح نسبت افراد نوع D-kو L-kو ،C-kنسبت افرادی که تعادل نــش را انتخاب میکنند ،تعدادی که پیچیده هســتند و غیره را به دقت پیشبینی کند .و به تبع آن به دقت آنچه را که آنها انجام خواهند داد پیشبینی کند. و این بدان معنی است که اِما تعادل نش تجربی را انتخاب خواهد کرد ،که بهترین پاسخ به آنچه دیگران انجام میدهند است (روش تحقیق 1-5را مالحظه کنید). موضوعی که افراد پیچیده و نیمه-پیچیده رادر صدر توجهات خود قرار میدهند، اندازه نســبی هر نوع در جمعیت است .زیرا آنچه ضرورت شفافسازی دارد این است که چه وســیلهای است که با آن نسبتهای جمعیت در سطوح پایین ،سطح یکســان شناختی ،پیشبینی دقیق میشود .برای اینکه اِما بهطور صحیح نسبتها را پیشبینی کند ،طریقی باید وجود داشــته باشد .روش ملموس آن است که او مقدار
متوســط نســبتهایی را که یک فرد میتواند انتظار داشته باشد ،پیشبینی کند .در اینصورت ضرورت مییابد بدانیم این نسبتها چقدر میتوانند باشند. کامِرِر ،هو و چونگ نشــان دادند که اگر باالتر باشــد ،احتمال وجود جمعیت نوع C-kرا کمتر میکند .یک طریق حصول به این نتیجه آن است که فرض کنیم: )f (k 1 = f (k − 1) k
اســت .یعنی ) f(kبا یک توزیع پواسن با پارامتر θمشخص میشود؛ که آن را بهصورت زیر میتوان نوشت: e− τ T k = )f (k !k
357
فصل ششم :تعامل با دیگران
نمودار 4-6نشان میدهد که برای مقادیر مختلف τچه نسبتی از جمعیت برای هریک از سه مقدار ، θدچار تاخیر خواهد شد. مشاهده میشود افرادیکه به سطح شناخت باالتری تعلق دارند ،پیشبینی بهتری از آنچه دیگران انجام خواهند داد ،انجام میدهند .برای روشنتر شدن آن ،تصور کنید τ=1/5باشد .کسی که از نوع C-2است ،انتظار خواهد داشت که 40درصد افراد دیگر از نوع L-0و 60درصد از نوع L-1خواهند بود .چیز جالب درباره این مدل آن است که همه چیز فقط بستگی به یک پارامتر ،آن هم ،τدارد .اگر τرا بدانیم ،میتوانیم انتظار داشته باشیم که چقدر از جمعیت به هر نوع تعلق دارد و اگر ما جمعیت هر نوع را بدانیم، میتوانیم پیشبینی کنیم که هر شخص چه انجام خواهد داد. با یک پارامتر میتوان توزیع کامل انتخابها را تخمین زد. کامِــرِر ،هو و چونگ مقدار τرا برای انواع بازیها تخمین زدند و برای بازی مســابقه انتخاب زیبایی از نوع Pمقدار τ=1/5را مقداری معقول دانســتند .بدون اینکه وارد جزئیات شــویم ،مدل سلسله مراتب شــناختی با τ=1/5برای بسیاری ارزیابیها کامال خوب کار میکند و بنابراین طریقی ساده و خالصه برای انتخاب مدل ارائه میدهد .برای سایر بازیها مدل خیلی محدود کننده به نظر میرسد و ما احتیــاج به وارد کردن مخلوطی از نوعهای L-k، D-k، C-kو نوع پیچیده داریم. این کار را به سهولت میتوان با تغییر فروضی γمربوط به توزیع نوعها ،انجام داد. بنابراین میتوان حسب نیاز ،مدلهای ساده و پیچیده را ایجاد کرد.
نمودار -4-6نســبت افراد در هر سطح شــناختی در مدل سلسله مراتب شناختی با سه مقدار مختلف برای .τ هرچقدر τبزرگتر باشد ،افراد در سطوح باالتر شناختی قرار دارند.
اقتصاد رفتاری
358
البته هنوز خیلی زود است که تحت تاثیر شدید این مدل قرار بگیریم .اگر به نمودار 3-6برگردید ،مشاهده خواهید کرد نوکهای بلند ،خارج از طبقهبندی قرار میگیرند. با نامگذاری نوع D-k، L-k، C-kقادر به فهم بهتر هستیم و آنچه را که اغلب مردم به نظر میرسد انجام میدهند مدلسازی میکنیم .ولی برای رسیدن به تصویری کامل هنوز راه ناتمام است و همینطور هنوز درگیر با مسئله تعادل چندگانه هستیم و اینها مسائلی هستند که در بخشهای بعدی بیشتر به آنها میپردازیم.
-3-2-6نقاط کانونی
بازی مســابقه انتخاب زیبایی را که در ابتدای فصل معرفی شد در نظر بگیرید .در آن بازی از افراد خواسته شده بود از میان 6چهره ،آن را که فکر میکنند زیباترین است انتخاب کنند .هر کس که پرطرفدارترین را انتخاب میکرد ،مستحق دریافت جایزه میشــد .اگر ما بدانیم که اِما فردی از نوع L-kیا D-kیا پیچیده اســت ،آیا میتوانیم پیشبینی کنیم که چه کار خواهد کرد؟ حداقل بدون انجام برخی چیزها،
359
فصل ششم :تعامل با دیگران
ِ میتوانیم بگوییم حقیقتا خیرِ . جواب نه ،وجود چندین تعادل نش در این دلیل او ِل بازی است .برای تشریح آن در یک مسابقه انتخاب زیبایی ساده ،اگر همه چهره دو را انتخاب کنند ،برای اِما نیز بهینه است که همان را انتخاب کند ،اگر همه چهره یک را انتخاب کنند ،برای اِما نیز بهنیه اســت که او نیز چهره یک را انتخاب کند و الی آخر .بنابراین شش تعادل نش (بهعالوه بعضی تعادلهای نش دیگر که از بابت آنها چندان نگران نیستیم) در این بازی وجود دارد .اساسا برای هر کس مهم نیست که دیگران چه انتخاب میکنند ،بلکه مهم این است که او باید برای برنده شدن ،آنچه را کــه دیگران انتخاب میکنند انتخاب کند .به این حالت انتخاب ،اصطالحا «بازی هماهنگــی خالص» میگویند .اگر به افراد اجــازه برقراری ارتباط با یکدیگر برای هماهنگی در انتخاب داده نشــود ،تقریبا امیدوار کننده نیست که آنها در یک بازی هماهنگی خالص ،با هم هماهنگ شوند و یک چیز را انتخاب کنند .اگر فرض شود که اِما دقیقا یکی از چهرهها را بهطور تصادفی انتخاب کند ،آیا میتوان امیدوار بود که او بهترین انتخاب را کرده است؟ شاید نه ،مگر اینکه نقطه کانونی وجود داشته باشد .توماس شلینگ در کتاب خود با عنوان «استرتژی تعارض» قدرت قابل توجه نقطه کانونی را روشن کرده است .برای مثال شلینگ از افراد میخواهد تصور کنند که میباید فردی را در نیویورک مالقات کنند ،ولی هیچ راه برقراری ارتباط با او را ندارند .آنها به کدام نقطه نیویورک به امید دیدن او بروند؟ نیویورک یک شهر بسیار بزرگی است و لذا این یک مسئله مشکلی است .اما اغلب مردم مکان یکسانی را به زبان میآورند :ایستگاه بزرگ مرکز شهر .به عنوان مثال ،دیگر او از افراد میخواهد که بهطور مســتقل بین کلمه شیر و خط یکی را انتخاب کنند .بهطوری که انتخاب آنها مثل انتخاب دیگران باشد اغلب افراد ( 36نفر از )42شیر را گفتند. شلینگ در تالش برای روشن ساختن نکتهای است که ،افراد قادرند خیلی بهتر نســبت به موقعیتهای انتخاب کامال شانسی با هم هماهنگ شوند .لذا ،ضرورتی ندارد که اِما چهرهای را بهطور تصادفی انتخاب کند .اما الزم است بداند که بهطور مخفیانه (پنهانی) چگونه هماهنگ شــود .حداقل 3توجیه قابل قبول برای چیستی هماهنگی پنهانی (مخفیانه بودن) وجود دارد. فرضیه «برجســتگی اول» آن اســت که مردم گزینــهای را انتخاب میکنند که
اقتصاد رفتاری
360
برجســتهتر از همه گزینههای دیگر برای آنها باشد .زیرا اغلب یک گزینه برجسته، برای همه یکسان اســت و بنابراین افراد بهطور تصادفی هماهنگ میشوند .برای مثال ،مردم ممکن اســت بگویند «ایســتگاه بزرگ مرکز شهر» زیرا آنجا یک مکان دوستداشتنی در نیویورک است ،بهطور مشابه ،اِما میتواند دقیقا بگوید که از نظر او کدام چهره زیباترین است و انتظار داشته باشد که با دیگران هماهنگ است. فرضیه «برجســتگی دوم» آن است که افراد انتظار دارند دیگران برجستگی اول را بــه کار ببرنــد و لذا گزینهای را انتخاب میکنند که فکــر میکنند برای دیگران «برجستگی اول» دارد. برای مثال اگر مکان مورد عالقه اِما در شــهر نیویورک اســتادیوم یانکی باشد، اما فکر کند که مکان مورد عالقه اغلب مردم ایســتگاه بزرگ مرکز شهر است ،در اینصورت با استفاده از برجستگی دوم ،مکان اخیر را انتخاب میکند .بهطور مشابه اگر او واقعا چهره 3را دوســت داشــته باشــد ،اما فکر کند که دیگران چهره 2را دوست دارند ،او باید چهره 2را انتخاب کند. ی دوم همانند تفکر سطح kبه نظر میرسد .زیرا فرض میکند دیگران از برجستگ نوع L-1هســتند ،چرا که در تفکر ســطح kفرض میشود افراد از نوع L-1هستند و برای اینکه بدانیم افراد نوع L-1چه انجام خواهند داد ،ربط پیدا میکند به اینکه ،افراد آن گروه پیشبینی میکنند افراد نوع L-0چه انجام خواهند داد .فردی که از نوع L-0است، فرض میشود گزینه مورد عالقه خود ،یا همان گزینه برجسته اول را انتخاب میکند. به یاد بیاورید هنگامیکه در مورد بازی مسابقه انتخاب زیبایی بحث میکردیم ،فرض کردیم افراد نوع L-0یا انتخاب تصادفی یا انتخاب مبتنی بر تعادل نش را انتخاب میکنند. حاال سه فرض داریم که افراد نوع L-0ممکن است انجام دهند .آنچه را که استفاده آن مناسبتر به نظر میرسد بستگی به موقعیت دارد .برای مثال در بازی مسابقه انتخاب زیبایی ،فکر کردن در رابطه با گزینه مطلوب بسیار سخت است. سومین امکان که افراد میتوانند بهطور مستقل (مخفیانه) با هم هماهنگ شوند، فرضیه «برجســتگی شلینگ» است .فرضیه برجستگی شــلینگ آن است که افراد برجستگی اول و برجستگی دوم را فراموش کنند و در جستجوی بعضی نشانهها و کلیدها برای چگونگی هماهنگ شدن باشند .برای مثال ممکن است ایستگاه بزرگ
-1مثل همان مشوقهای پولی -م.
361
فصل ششم :تعامل با دیگران
مرکز شهر ،مکان مورد عالقه برای هر کس نباشد ،اما به نوعی بهترین انتخاب است. به نحو مشــابه ممکن است هیچ شخصی چهره چهار را دوست نداشته باشد ،ولی ممکن اســت به دالیلی مثل چهره مردانه داشــتن برجسته باشد .برجستگی از نوع شــلینگی ممکن است شبیه به تفکر سطح -kبه نظر نرسد ،ولی حقیقتا چیز جدای از آن نیســت .زیرا باز هم درباره آن میتوانیم تصور کنیم مردم از نوع L-1هستند. تفاوت در اینجا در این اســت که فردی که از نوع L-0است ،فرض میشود نقطه کانونی یا گزینهای را که خیلی برجســته است را انتخاب میکند .برای این انتخاب الزم اســت که در رابطه با چیستی -یعنی اینکه چه گزینهای میتواند نقطه کانونی باشد -اندیشه کنیم .ولی اجازه دهید ابتدا چند مثال را بررسی کنیم. در مطالعه مِهتا ،استارمر ،ساگ ِدن ( ،)1994از آزمودنیها سواالتی نظیر «سالی از گذشــته ،حال ،آینده را بنویسید» « ،عدد مثبتی را بنویسید» ،خواسته شد .به بعضی از آزمودنیها هیچ انگیزه (تشــویقی) ،اگر انتخاب آنها هماهنگ با دیگران باشــد، داده نشــد .ولی به برخی دیگر انگیزههایی (تشویقهایی مثل پول) داده شد که در صورتیکه انتخاب آنها هماهنگ با انتخاب دیگران باشد .جدول 4-6خالصه نتایج دو سوال را نشان میدهد .پاسخ آن عده که به آنها انگیزه داده نشده بود ،آن چیزی بــود که از آن به عنوان برجســتگی اول یاد کردیم .برای مثــال ،هنگامیکه از آنها خواسته شد «سالی را بنویسید» ،اکثر آنها سال تولد خود را نوشتند .البته تفاوتهای زیادی در پاسخها مشاهده میشــود و میتوان استنتاج کرد که هماهنگی ناشی از برجســتگی اول بسیار پایین خواهد بود .اما وقتی به آنها انگیزههایی برای هماهنگ شدن داده شد ،1سازگاری بسیار زیادی در پاسخهای افراد دیده شد. این مثالها توانایی افراد در هماهنگی را در موقع لزوم نشــان میدهد .ایجاد انگیزه برای هماهنگی ،پاسخها را خیلی تغییر میدهد و همچنین کنار گذاشتن برجستگی اول یکدیگر دیگر از هماهنگی اســت .اشاره دادهها بیشتر به سمت برجستگی شلینگ یا برجستگی دوم است .ولی تمایز بین این دو خیلی سخت است .در مثال «نوشتن عددي» به نظر میرســد فرضیه برجستگی شلینگ عمل میکند ،زیرا هنگامیکه به آنها انگیزه هماهنگی داده شــده بود ،اغلبشان عدد یک را انتخاب کردند ،در حالیکه زمانی که از
اقتصاد رفتاری
362
انگیزه هماهنگی خبری نبود ،تنها تعداد کمی از آنها عدد یک را انتخاب کردند .در مثال انتخاب یک سال ،سخت است که گفته شود در کدام مورد برجستگی شلینگ و در کدام مورد برجستگی دوم عمل کرده است .آن عده از دانشجویان که به آنها انگیزه هماهنگی داده شده بود ،اکثریتشان سالی را که در آن قرار داشتند ،یعنی ،1990را انتخاب کردند، لذا میتوانیم این را نقطه کانونی تصور کنیم .اما 1990برای آنهایی که به ایشان انگیزه هماهنگی داده نشده بود ،پاسخ پرطرفداری بود. بنابراین ،برجستگی دوم نیز قابل قبول به نظر میرسد .بهطور کلی به نظر میآید توانایی هماهنگ شدن میتواند از برجســتگی دوم ،یا برجستگی شلینگ ،نامرئی شود .اینکه کدامیک بهتر میتواند عمل کند بستگی به موقعیت دارد .یک چیز معلوم و آشــکار اســت و آن هم اینکه مفهوم نقطه کانونی و برجستگی شلینگ در تبیین هماهنگی قانعکننده اســت .در بعضی از موقعیتها میتوانیم از طریق وجود نقطه کانونی با دیگران هماهنگ شــویم .اگر در این موقعیتها درصدد پیشبینی عمل دیگران هستیم ،باید بتوانیم نقطه کانونی را پیشبینی کنیم ،اگرچه این پیشبینی کار چندان سادهای نیست (روش تحقیق 2-6را مالحظه کنید). جدول 4-6پاســخهای دادهشــده آزمودنیها ،نسبت هر پاســخ به دو سوال خواستهشده .پاسخها بستگی به این داشته که آیا به آزمودنیها ،در صورت هماهنگ بودن پاسخها ،انگیزه (تشویق) داده شده یا خیر. جدول 4-6 سوال
انگیزه هماهنگی وجود ندارد
انگیزه هماهنگی وجود دارد
پاسخ
نسبت
پاسخ
نسبت
سالی را بنویسید
1971 1990 2000 1968
8 6/8 6/8 5/7
1990 2000 1969
61/1 11/1 5/6
عدد مثبتی را بنویسید
7 2 10 1
11/4 10/2 5/7 4/5
1 7 10 2
40 14/4 13/3 11/1
منبع :مِهتا ،استارمر ،ساگدِن ()1994
ساگ ِدن ( )1995طریقهای ارائه داد که در آن تالش کرد تبیین کند که چگونه نقطه کانونی را وارد مدل کنیم .او ایدة خود را با عنوان «توصیه عقل جمعی ( 1»)CRRطرح میکند .برای آشــنایی با چگونگی کارکرد ( )CRRتصور کنید که دو گروه از افراد با قواعدی که به آنها توصیه شده ،انتخاب خود را انجام دهند .اگر یک نفر یا تعداد بیشتری از آنها قاعده توصیهشده را استفاده نکند ،در اینصورت همه آنها به موقعیتی کامال کمتر
1- Collective Rational Recommendation
363
فصل ششم :تعامل با دیگران
روش تحقیق 2-6 آیا جبر دارای محدودیت است؟ در موقعیتهای خاص ،برای اغلب مردم نقطه کانونی معلوم اســت .مشکل موقعی بهوجود میآید که برای پیشبینی خوب اقتصادی ،احتیاج به انتزاعی کردن موقعیتهای خاص برای حصول به مدل عمومی داریم .و انجام این ،کار دشواری است .بهطور کلی سخت است که بگوییم چرا و چه زمانی «چیزها برجستهاند» یا «واضح به نظر میرسند». این ســختی ،مشکل خاصی را برای اقتصاددانانی که اشتهای سیری ناپذیر در گنجاندن همه چیز در معادالت ریاضی دارند ،ایجاد میکند .به نظر میرســد ایده نقطه کانونی از جمله مواردی است که قابل گنجاندن در معادالت ریاضی نیست .اثر کالبدی (قالببندی) نیز یکی دیگر از موارد است. آیا این ناتوانی ،مشــکل ایجاد میکند؟ شاید خیر .اینکه نمیتوانیم معادالتی را بنویسیم ،به معنی این نیست که نباید نقطه کانونی یا اثر کالبدی را در نظر بگیریم و قادر به مدل کردن آنها نباشــیم .بلکه احتیاج به تئوری توصیفی با گنجایــش توضیحی باال داریم .دانیل کانمن در اینباره میگوید« :تئوریهای روانشناسی تفکر شــهودی،دقت و زیبایی مدلهای رسمی تبیین باورها و انتخاب را ندارند .ولی این طریق دیگر بیان این اســت که بگوییم مدلهای عقالیی از نظر روانشناسی غیر واقعی هستند»( .کانمن )1449 :2003
اقتصاد رفتاری
364
از آنچه قاعده را به کار میبردند ،تنزل پیدا میکنند (پیامد خیلی پایین بهدست میآورند). برای نشان دادن این مفهوم ،سه سناریو زیر را در نظر بگیرید: ســناریو :Aاِما و آلن هر کدام بهطور مســتقل پنج دیسک بهدست گرفتهاند که مثل هم هستند و فقط زیر آنها اعداد 1تا 5نوشته شده است .از هر دو آنها خواسته میشــود یکی از دیسکها را انتخاب کنند ،بهگونهای که اعداد انتخابی آنها یکسان باشــد .آنها نمیتوانند اعداد را مشاهده کنند ،اما یک شاهد مستقل میتواند بررسی کند که آیا دیســکهای انتخاب شده توسط آنها شماره یکسانی دارند یا خیر .البته دیسکها به هر یک از آنها با ترتیبی تصادفی ارائه شده بود. در این ســناریو هیچ روش ســادهای برای اِما و آلن وجود ندارد که شــانس هماهنگ شــدن با یکدیگر را بهبود بخشــند .برای مثال اگر هر دو توصیه «آخرین دیسک از ســمت چپ را انتخاب کن» را به کار ببرند ،راهحل شانسی است که به آنها توصیه شده و احتمال هماهنگ شدن آنها هنوز هم 0/20درصد است .در این بازی هر توصیهای CRR ،است. ســناریو :Bحال فرض کنید که اعداد نوشته شده روی دیسک در طرف باالی آن درج شده و قابل لمس باشند. در این ســناریو هماهنگ شدن آنها بسیار ســادهتر است .برای مثال اگر به هر دو آنها توصیه «دیســک شــماره یک را انتخاب کن» اعالم شده باشد ،آنها مطمئنا هماهنگ خواهند بود و هر دو دیسک شماره یک را انتخاب میکنند .تنها چیزی که آنها احتیاج به هماهنگ شدن در موردش دارند ،عمل به توصیه است .و این بدین معنی اســت که در این مثال هیچ CRRی وجود ندارد .برای مثال توصیه «انتخاب دیسک شماره »1نمیتواند CRRباشد .زیرا آنها میتوانند توصیه را فراموش کنند و قاعده خود را بر مبنای «انتخاب دیسک شماره »2به کار ببرند و باز هم بهخوبی هماهنگ شوند و انتخاب هر دو آنها یک عدد است. ســناریو :Cدر نهایت تصور کنید اعداد در طــرف غیرقابل دید و طرف پایین نوشته شده اما دو دیسک به رنگ آبی و سه تای دیگر به رنگ قرمز هستند. این ســناریو عناصری از سناریوی Aو Bرا دارند .مخصوصا شانس هماهنگی (همانند ســناریو )Bدر صورت اســتفاده از رنگ وجــود دارد .اما این هماهنگی
-4-2-6پاالیش تعادل
تا به حال به بررســی جزئیات بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع Pپرداختیم ،که در آن یک تعادل نش وجود داشت .همچنین به بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع
365
فصل ششم :تعامل با دیگران
(همانند سناریو )Aرا تضمین نمیکند .زیرا از هر رنگ بیش از یک دیسک وجود دارد .در این ســناریو CRR ،برای هر فرد« ،انتخاب یک دیســک آبی» است .این هماهنگی را تضمین نمیکند ،اما شــانس بیشــتری برای هماهنگی در مقایســه با انتخاب رنگ قرمز وجود دارد .در این سناریو رنگ آبی نقطه کانونی است. آیا با استفاده از مفهوم CRRمیتوان چرایی انتخاب ایستگاه مرکزی شهر نیویورک و رویه شیر توسط اغلب مردم را توضیح داد؟ جواب بلی است .زیرا در اغلب بازیهای هماهنگی ،آشکار شــده که تنها CRRاین است که توصیه شود« :گزینهای را انتخاب کن که در اغلب اوقات ،در زندگی روزانه از آن یاد میشود» .دلیل اصلی این هماهنگی این است که اغلب مردم بیشتر با آن گزینههایی که اغلب از آنها یاد میشود هماهنگ (موافق میشوند) میشوند در مقایسه با این که ،آن گزینه چه است ،مثال دهم ،دوازدهم، 235ام اغلب گفته میشود افراد با آن هماهنگ میشوند ،ولی اینکه این اعداد چه هستند، خیلی به آن توجهی نمیکنند .بنابراین شانس هماهنگ شدن موقعی حداکثر میشود که هر کس گزینههایی را که بیشــتر از آنها یاد میشود انتخاب کند .یک مفهوم مرتبط در این زمینه «تشخیص اکتشافی» است« :اگر در شک بودی ،آنی را که تشخیص میدهی انتخاب کن یا آنکه را آشناتر است انتخاب کن» .برای مثال ،در مطالعه مِهتا و دیگران از آزمودنیها خواسته شد نام کوهی را بگویند 89 .درصد کوه اورست را گفتند. نقطه کانونی یکی از مفاهیمی اســت که به سختی میتوان آن را محدود کرد و مفهــوم CRRتنها در بعضی از موقعیتهای محدود جوابگو اســت .اگرچه CRR بعضی بصیرتهــا و بینشها را به ما میدهــد و در بازیهای هماهنگی خالص، پیشبینی دقیقی از آنچه افراد انجام میدهند ارائه میکند .زیرا در این بازیها مردم بین آنچه انجام میدهند و آنچه باید با آن هماهنگ شوند ،بیتفاوت هستند .ولی در بازیهای کمی پیچیدهتر که در آن بازیکنان بین آنچه میخواهند انجام دهند با آنچه هماهنگ شوند بیتفاوت نیستند ،پیشبینی کمی سخت خواهد بود.
اقتصاد رفتاری
366
Pکه در آن تعادلهای نش زیادی وجود داشــته و مختصری در رابطه با انتخاب از میان آنها پرداخته شد. بین این دو حالت حدی ،حالتهــای محدودتری از انواع بازیها وجود دارد که بررســی آنها جالب به نظر میرســد .آنچه انجام آن در اینجا ضروری اســت، انتخاب چند تا از آن بازیها و معرفی برخی مفاهیم است که در نحوه تفکر درباره چگونگی رفتار و استدالل بازیکنان در این نوع بازیها مفید است. ابتدا بازی نشــان دادهشده در جدول 5-6را در نظر بگیرید .اگر شما تا به حال با بازی ماتریســی آشنایی نداشــتهاید ،ایده این بازیها بسیار ساده است .آلن و اِما بهطور همزمان نیاز دارند تصمیم بگیرند که تالش کم یا زیاد را انتخاب کنند .اعداد داخل ماتریس ،پیامد بازی را نشان میدهد بنابراین اگر هر دو تالش زیاد را انتخاب کنند ،هر کدام 13دالر بهدســت میآورند .در بخش 6-6به بررسی جزئیات بیشتر چگونگی این پیامدها خواهیم پرداخت .در اینجا فقط میخواهیم بدانیم که آلن چه کار باید بکند. دو تعادل نش خالص در این بازی وجود دارد (بهعالوه یک تعادل دیگر که بعدا بررســی خواهیم کرد) .یکی از تعادلها این اســت که هر دو تالش کم را انتخاب کنند و دیگری این اســت که هر دو تالش زیاد را انتخاب کنند .شــاید شما بحث کنید که تعادلی که در آن هر دو تالش زیاد را انتخاب میکنند ،خیلی برجسته است. زیرا پیامد بیشــتری را عاید هر دو میکند .برای در بر گرفتن این مفهوم ،میگوییم که تعادل نش موقعی غالب پارتو اســت که نســبت به تعادل نش دیگر ،برای همه بازیکنان پیامد بیشــتری را عاید کند و تعادل نشــی که در آن هر دو تالش زیاد را انتخاب کنند ،تعال نش غالب پارتو است .آیا آلن و اِما در انتخاب تعادل نش غالب پارتو با هم هماهنگ میشوند؟ اگر آلن تالش کم را انتخاب کند ،پیامد 7دالر تضمین شــده اســت ،ولی اگر تالش باال را انتخاب کند ،او 13دالر را بهدست میآورد .ولی امکان بهدست آوردن صفر دالر نیز وجود دارد .اگر او نگران بهدســت آوردن صفر دالر باشــد ،ممکن است ترجیح بدهد تالش بیخطر را انتخاب کند و 7دالر را تضمین کند .برای در بر گرفتن این مفهوم ،میگوییم که یک تعادل نش غالب بر ریســک است ،اگر هر
جدول -5-6بازی ماتریسی ا ِما تالش زیاد
تالش کم
0،7
7،7
تالش کم
13 ،13
0،7
تالش زیاد
آلن
برای مثال اگر آلن تالش کم و اما تالش زیاد را انتخاب کنند ،آنگاه آلن 7دالر و ا ِما صفر دالر بهدست میآورد .تعادل نش تالش کم ،تعادل غالب بر ریسک؛ و تعادل نش تالش زیاد ،تعادل غالب پارتو است.
در این حالت آلن در حال تصمیمگیری برای خرید بلیط فوتبال یا تماشای رقص باله است .دوست او ،اِما مشاهده میکند که او چه بلیطی را خریده است و تصمیم میگیرد که او نیز به فوتبال یا رقص برود .اعداد به ترتیب نشــاندهنده پیامد آلن و اِما هستند.
367
فصل ششم :تعامل با دیگران
بازیکن اســتراتژی را انتخاب کند که پیامد او را حداکثر میکند ،مشروط به اینکه نتوانــد پیشبینی کند دیگر بازیکنان چه انتخابی خواهنــد کرد .برای مثال ،فرض کنید آلن نمیتواند پیشبینی کند که اِما چه انتخابی خواهد کرد و فرض کنید او با احتمال 0/5تالش کم و با احتمال 0/5تالش زیاد را انتخاب میکند .با این باورها پیامد او از انتخاب تالش کم 7دالر اســت و از تالش زیاد 0/5)0(+0/5)13(=6/5 دالر اســت ،که 6/5کوچکتر از 7اســت .لذا آلن باید تالش کم را انتخاب کند. بنابراین تالش کم تعادل نش غالب بر ریسک است. در نتیجه ،مبنای خوبی درســت میشود که چرا آلن باید تالش زیاد و چرا باید تالش کم را انتخاب کند .این حالتها در موقعی که در بازی چند تعادل نش وجود داشــته باشد ،بروز میکنند .در این حالت یک تنش میان تعادل نش غالب پارتو که پیامد باال را عاید میکند و تعادل نش غالب بر ریســک ،که کم ریسکتر است ،به وجود میآید .تمیز دادن این دو حالت را فقط میتوان با مشــاهده رفتار بازیگران، فهمیــد که آنهــا کدامیک را به دیگری برتری میدهند؛ کــه در بخش 6-6به این مبحث با ارائه شواهد تجربی بازخواهیم گشت. بحث بعدی بررسی بازهای متوالی (پویا) است .در یک بازی متوالی بازیکن بعد از بازیکنی دیگر انتخاب خود را انجام میدهد .بازی جنســیت را در نظر بگیرید. نمودار 5-6حالت استاندارد این بازی را نشان میدهد.
مشاهده میکنید که هر دو آنها ترجیح میدهند که کنار هم باشند .اما آلن ترجیح میدهد که در فوتبال و اِما در رقص کنار هم باشند .آلن چه چیزی را انتخاب کند؟ در این بازی ســه تعادل نش وجود دارد .در توضیح تعادلهای نش احتیاج به کمی دقت ضروری است .زیرا به یاد آورید که یک استراتژی باید برنامه کامل عمل یا آنچه بازیکن انجام میدهد ،باشد .لذا اِما نیاز دارد بداند اگر آلن فوتبال را انتخاب کرد ،او در پاســخ به این استراتژی ،کدام استراتژی را انتخاب کند و اگر آلن رقص را انتخاب کرد ،در این حالت اِما چه استراتژی را انتخاب کند .سادهترین استراتژی برای اِما میتواند این باشد که «اگر آلن بلیط فوتبال خرید ،من هم به فوتبال میروم و اگر او بلیط رقص خرید ،من هم به رقص میروم» .اگر اِما به این استراتژی پایبند باشد و آلن فوتبال را انتخاب کند ،ما اولین تعادل نش را خواهیم داشت. نمودار -5-6بازی متوالی جنسیت.
اقتصاد رفتاری
368
آلن ابتدا تصمیم میگیرد که آیا بلیط فوتبال یا رقص را بخرد .سپس ا ِما تصمیم میگیرد آیا به فوتبال برود یا رقص .برای مثال، اگر هر دو فوتبال را انتخاب کنند ،آلن پیامد 20و ا ِما پیامد 10را بهدست میآورد.
در این حالت اگر آلن بلیط رقص را خریده باشــد ،حقیقتا برای اِما مهم نیست کــه چه کار کنــد .بنابراین دومین تعادل نیز نش وجــود دارد ،که در آن آلن بلیط
369
فصل ششم :تعامل با دیگران
فوتبــال خریداری میکند و اِما میگوید «من بــه فوتبال خواهم رفت ،چه او بلیط فوتبال بخرد یا بلیط رقص» .آخرین تعادل نش نیز شــبیه این است .در این حالت اِما میگویــد «من به رقص میروم؛ چه او بلیط فوتبال یا رقص را خریداری کرده باشد» .به راحتی میتوانید متوجه شوید که حالت آخر تهدیدی است مبنی بر اینکه اِما حتما میخواهد به تماشــای رقص برود .بهتریــن چیزی که در این حالت آلن باید انجام دهد ،خرید بلیط تماشای رقص است؛ که سومین تعادل نش را بهدست میدهد .سه تعادل بهطور خالصه در جدول 6-6آورده شده است. چگونه میتوان از میان ســه تعادل انتخاب کرد؟ یکی از این تعادلها بســیار برجستهتر و ملموستر از دیگران به نظر میرسد .در اولین تعادل ،اِما هر آنچه آلن انجام میدهد را انجام میدهد؛ دومین تعادل عجیب به نظر میرســد از این جهت که ،اِما به فوتبال میرود ،اگر آلن بلیط فوتبال خریده باشــد (یعنی به فوتبال برود). تعادل سوم شهودیتر است ،اما یک مشکل در آن وجود دارد :تهدید اِما به رفتن به رقص در صورتیکه آلن بلیط فوتبال خریده باشد ،تهدید باورکردنی نیست .زیرا او با رفتن به فوتبال پیامد بیشتری بهدست میآورد. تکنیکــی که میتوان برای توجیه عقالنی بودن تعادل اول به کار برد ،اصطالحا به اســتنتاج معکوس یا روش برگشت به عقب معروف است .از انتخاب اِما شروع میکنیــم و میبینیم چه انتخابی برای او بهینه اســت .اگر آلــن بلیط فوتبال بخرد، برای اِما بهینه اســت که فوتبال را انتخاب کند و اگــر آلن بلیط رقص بخرد برای اِما نیز خرید بلیط رقص بهینه اســت .سپس فرض میکنیم که آلن اینها را میداند اگــر آلن بداند که اِما فوتبال را انتخاب میکند اگر او نیز فوتبال را انتخاب کند ،در اینصورت برای آلن بهینه اســت که فوتبال را انتخاب کند .طریقه دیگر این است که بگوییم تعادل اول ،تعادل کامل بازی فرعی اســت ،زیرا به هر قســمت از بازی نگاه کنیم ،رفتار بازیکنان در آن بهینه است .تعادل اول تنها تعادل کامل بازی فرعی اســت .اگر به تعادل سوم نگاه کنید ،اِما در آن بخش از بازی که تصور میکند آلن فوتبال را انتخاب کرده ،بهینه رفتار نمیکند. مکمل روش اســتنتاج معکوس ،اســتنتاج به جلو اســت .برای تشریح ،بازی جنسیت اصالحشده را همانند نمودار 6-6در نظر بگیرید.
اقتصاد رفتاری
370
در این بازی اصالحشــده ،به اِما قبل از اینکه آلن تماس بگیرد که در کنار هم باشــند ،گزینهای داده شده که در آن تصمیم بگیرد که با دوست خود بیرون بروند یا اینکه با آلن بروند .این تغییر در بازی ،چه چیزهایی را تغییر میدهد؟ اگر روش اســتنتاج به عقب را به کار ببریم ،متوجه میشویم که بازی فقط دارای یک تعادل نش کامل زیربازی 1اســت ،و آن رفتن اِما با دوست خود است .اگر او با آلن برود، منتهی به فوتبال رفتن میشــود و او پیامد 10را بهدست میآورد ،که کمتر از پیامد رفتن با دوست خود به بیرون است ،که به نظر یک نتیجه بد است. اگر اِما انتخــاب میکرد که با آلن برود ،چه اتفاقــی میافتاد؟ آلن ممکن بود استدالل کند که اگر اِما پیشبینی کند در صورتیکه با هم باشند ،به تماشای رقص برونــد ،آنگاه اِما رفتن بــا او (آلن) را انتخاب میکند .این تنها چیزی اســت که انتخاب اِما را توجیه میکند .اگر آنها به رقص بروند ،او (آلن) پیامد 10را بهدست میآورد ،که این پیامد بیشتری از پیامدی است که اگر اِما با دوست خود میرفت، بهدست میآورد .این معامله ،معامله خوبی به نظر میرسد .این یک مثال از استنتاج به جلو است که با انتخاب اول شروع میکنیم (اول بازی) و سپس بررسی میکنیم که اگر برخی انتخابها انجام شود ،چه اتفاقی خواهد افتاد .استنتاج به جلو تعادل نشــی را بهدست میدهد که اِما رفتن با آلن را انتخاب میکند .همچنین اِما تهدید به انتخاب به تماشــای رقص رفتن میکند ،اگر آلن بلیط فوتبال یا رقص را بخرد. انتخاب اِما جهت رفتن با آلن ،تهدید مذکور را باورکردنیتر میکند. جدول -6-6تعادلهای نش در بازی متوالی جنسیت تعادل استراتژی آلن
استراتژی اِما
1
فوتبال
انتخاب فوتبال ،اگر آلن آن را انتخاب کرده باشد؛ و انتخاب رقص ،اگر آلن آن را انتخاب کرده باشد.
2
فوتبال
انتخاب فوتبال ،در قبال هرچه که آلن انتخاب کند.
3
رقص
انتخاب رقص ،در قبال هرچه که آلن انتخاب کند.
بــه نحو امیدوارکنندهای ایدهای را بهدســت آوردیم مبنی بر اینکه طرق زیادی وجود دارد که افراد درگیر در یک بازی میتوانند برای نحوه انتخاب خود استدالل 1- Subgame
کنند .تعادل غالب بر ریسک ،تعادل نش غالب ،استنتاج معکوس ،تعادل کامل بازی فرعی و استنتاج به جلو مفاهیمی هستند که متخصصان نظریه بازی برای پرداختن به پیچیدگی تعادلها ابداع کردهاند. نمودار -6-6بازی متوالی جنســیت با یک گزینه بیرونی .اِما ابتدا تصمیم میگیرد که آیا با آلن یا با دوســت خود بیرون برود.
در نیمه باقیمانده این فصل و در بخشهای بعدی ،به بررســی مثالهای زیادی خواهیم پرداخت تا ببینیم آیا این مفاهیــم در پیشبینی آنچه مردم انجام میدهند، موفــق عمل میکند یا خیر .تمام مفاهیمی که تا به حال بررســی کردیم ،اصطالحا پاالیش تعادل نام دارند (روش تحقیق 3-6را مالحظه کنید) .برای اتمام این بخش مثالی از انتخاب تعادل را ارائه میدهیم.
روش تحقیق 3-6 پاالیش و انتخاب تعادل اگر چندین تعادل نش در بازی وجود داشــته باشند ،طبیعی است این سوال مطرح شود که کدامیک از آنها محتملتر از دیگران مشاهده میشود .پاسخ این
فصل ششم :تعامل با دیگران
371
اقتصاد رفتاری
372
سوال به راهحلهایی مربوط میشود که چگونگی انتخاب از میان تعادلها را برایمان روشــن میسازند .یک تعادل نش از طریق افزودن شرایط اضافی که باید ارضاء شود ،پاالیش میشود .برای مثال ،تعادل نش کامل در بازی فرعی نشاندهنده تعادل نش در هر بازی فرعی مربوط به بازی اصلی است .تعاد ِل غالب پارتویی ،مســتلزم داشتن پیامد بیشتر برای همه بازیکنان نسبت به نش ِ ِ تعادلهای نش دیگر است .پاالیش مجموعه تعادل نش میتواند با به کارگیری ایدههای موجود در اقتصاد رفتاری انجام شــود .مشکل موقعی بروز میکند که بازی فاقد تعادل یا دارای چند تعادل باشــد ،که شــرط پاالیش را ارضاء میکنند .بنابراین لزومی به تاکید بر مســئله اولیه (اصلی) -مبنی بر اینکه چه تعادلی مشاهده خواهد شد -نیست. موضــوع «انتخاب تعادل» ،پرداختن به تعادل چندگانه اســت .در این روش الگوریتمی برای انتخاب تعادل یکتا از میان چند تعادل برای گروهی از بازیها ارائه میشــود« .تعادل دو پاسخه» مثالی از این نوع است .بهطور آشکارا این رویکرد یک پیشبینی مشخصی از آنچه مردم انجام خواهند داد ،ارائه میدهد. مشــکلی که وجود دارد این اســت که توجیه عقالیی رفتار در این الگوریتم ممکن است مستلزم طریقه تحلیلی برای انتخاب تعادل باشد .به عبارت دیگر، ممکن است یک بازی فاقد تعادل یا دارای چند تعادل باشد و «انتخاب تعادل» آنها را به عنوان تعادل مجاز نکند.
-5-2-6تعادل نش با خطا
در بخش 1-6برای اولین بار مشاهده کردیم که در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نــوع ،pتعادل نش پیشبینی ضعیفی را از آنچه مردم میخواهند انجام دهند ،ارائه داد .در بخش 3-2-6دیدیم که تعادل نش به عنوان پیشبینیکننده خوبی در بازی ســاده مسابقه انتخاب زیبایی عمل میکند ،ولی نه بهطور کامل .باید اعتماد کرد که تعادل نش همیشه بهعنوان یک پیشبینیکننده بد عمل نمیکند .با همه این احوال، ضروری اســت که دالیل انحراف از تعادل نش مورد بررسی قرار گیرد .یک طریقه
انجام این کار این اســت که فرض کنیم افراد بعضی مواقع اشتباه میکنند و خالف تعادل نش انتخاب میکنند .این اشتباه را به روشهای مختلف میتوان بررسی کرد، اما در اینجا متمرکز به منشأ احتمال میشویم ،که از آن تحت عنوان تعادل دو پاسخه ککِلوی و پالفرِی ( )1995آن را ارائه کردهاند. یاد میشود؛ که م 1 ایده اصلی در «تعادل دو پاسخه» ( )QREاین است که مردم استراتژی تعادلی خود را همراه با اشتباهاتی انتخاب میکنند .موضوع اصلی که نیازمند دانستنش هستیم ،این است که در یک ،QREاحتمال انتخاب استراتژی nتوسط بازیکن iبرابر است با: *
1-6
) e λu i ( n ,σ − i ) *σ (n ) = λu ( j,σ ∑ j e i −i * i
) λ (1−q
9 λp
373
فصل ششم :تعامل با دیگران
به ازای تمام iو nبرقرار است .همچنین λپارامتر دقت است که مقدار خطاها را اندازهگیری میکند .ظاهر این معادله کمی پیچیده اســت ،ولی مالحظه خواهیم کرد که به نحو زیبایی خطاها را در بر میگیرد .اگر λ =0باشد ،هر بازیکنی بهطور تصادفی انتخاب خود را انجام میدهد و هر چقدر λبزرگتر باشد ،خطاها کاهش مییابند :اگر ∞= λباشد ،در اینصورت هر QREیک تعادل نش است. بــرای اینکه بدانید چگونه یک QREرا میتوان یافت ،بازی ماتریســی جدول 7-6را در نظر بگیرید .تنها تعادل نش در این بازی ،تعادل نش اســتراتژی خالص اســت ،که در آن آلن و اِما در بین انتخابهــای خود تصادفی عمل میکنند .برای یافتن QRE، pLاحتمال انتخاب چپ ( )Leftاز سوی اِما و qUاحتمال انتخاب باال ( )upاز سوی آلن است .با قرار دادن اینها در معادله ( )1-6خواهیم داشت.
e L e U = = qU , p L λq ) λ (1− p ) λ (1−q 9 λp e L +e L e U +e U
باید qUو pLرا بهگونهای پیدا کرد که در دو رابطه فوق صدق کند .این بستگی به مقدار λخواهد داشت .اگر λ =1باشد qU=0/89 ،و pL=0/31بهدست میآیند. نمودار 7-6مقادیر pLو qUرا برای مقادیر مختلف λنشان میدهد.
1- Quantal Response Equilibrium
جدول 7-6یک بازی ماتریسی. ا ِما راست
چپ
0،1
9،0
باال
1،0
0 ،1
پایین
آلن
نمودار QRE -7-6برای بازی
اقتصاد رفتاری
374
تعادل بستگی به مقدار λ
دارد ،که مقدار باالی آن انجام اشتباه کمتر را نشان میدهد.
یک طریقه QREدر اینجا این است که به ِ دلیل خطاها و اشتباهات اِما ،احتماال چپ را در مواقع بیشتری نسبت به تعادل نش انتخاب میکند .در نتیجه ،آلن نیز باید باال ( )UPرا در مواقع بیشتری نسبت به تعادل نش انتخاب کند. بنابرایــن QRE ،پیشبینی را ارائه میدهد که کجا تعادل نش ممکن اســت راه خطا برود .همچنین QREوســیله انتخاب از میان چند تعــادل نش را نیز حقیقتا بهصورت زیرکانهای ارائه میدهد .طرز کار آن بدینگونه است :اگر λ =0باشد ،در اینصورت QREیکتا وجود دارد .سپس λ =0را افزایش داده و تغییرات QREرا
375
فصل ششم :تعامل با دیگران
تعقیب میکنیم .با انجام این کار ،به ازای هر مقداری از ، λیک QREیکتا بهدست میآید و نهایتا وقتی که ∞= λشــود ،آنگاه تعادل نش یکتا انتخاب میشــود .از لحاظ تحلیلی این موضوع واضح است .ولی آیا واقعا کارآیی (کارکرد) دارد؟ ککِلوی ،پالفرِی و ِوبِر ( )2000آزمودنیهایی را انتخاب کردند تا بازی جدول م 7-6و دو بــازی دیگــر را اجرا کنند .در دو بازی دیگر ،پیامــد آلن و اِما دو برابر بیشتر شــد .این افزایش پیامد تاثیری در تعادل نش ندارد ،ولی در عوض QREرا تغییر میدهد .در حقیقت یکی از پیشبینیهای اصلی QREآن است که مردم باید خطاهای کمتری انجام دهند و این خطای کمتر باید وقتی که پیامدها بیشــتر است، ملموستر باشند. مککِلــوی و همــکاران به این نتیجه رســیدند کــه QREدر پیشبینی آنچه آزمودنیهــا انجام میدهند ،بهتر از تعــادل نش و تعادل نش با خطا عمل میکند. ولی همه چیــز بهخوبی پیش نمیرود .برای مالحظه چرایــی آن نمودار 8-6را مالحظه کنید .در این نمودار توزیع λبرای هر کدام از بازیها رســم شده است. طریقه تفســیر توزیع این اســت که بعضی از افراد اشــتباهات بیشتری نسبت به دیگران میکنند و توزیع نشــان میدهد احتمال اینکه یک شخص انتخابی بهطور تصادفی ،در بهترین حالت باشد به مقادیر مختلف λبستگی پیدا میکند .نگرانی اصلی آن است که توزیع λبرای هر باری متفاوت از دیگری است و این موضوع کاربرد QREرا دشــوار میســازد .زیرا نمیتوانیم بدانیم کــه برای هر بازی چه توزیعی از λرا در نظر بگیریم. این بخش را با تمرکز بر موارد مثبت به پایان میرســانیم .تا به حال روشهای مختلفی را بررســی کردیم که طبق آنها میتوان نحوه انجام بازیهای بازیگران آن بازی را فهمید .اغلب روشهایی که بررســی کردیم ،مکمل هم هســتند .به عنوان مثال ،تفکر ســطح -kما را ملزم میکند که بدانیم افراد نوع L-0چه انجام خواهند داد و پاالیش تعادل و انتخاب تعادل ســرنخهایی را میدهند که افراد ممکن است چه انجام دهند .آنچه انجام آن اکنون الزم اســت ،پیدا کردن حس و طریقی برای این اســت که در هر ِ بازی نوعی ،کدام طریق و روش بهتر است .قبل از شروع آن، دانستن اینکه افراد چگونه از تجارب خود استفاده میکنند ،ضروری است.
[توضیح اضافی] برای دانســتن اینکه رابطه ( )1-6از کجا آمده است ،بعضی توضیحات ارائه میشود .فرض کنید درک اِما از پیامدی که به دست خواهد آورد، کمی با خطا همراه اســت که آن را با ) u pE ( l,s − Eنشان میدهیم؛ یعنی پیامدی که او با انتخاب استراتژی Lبه دست میآورد ،با فرض اینکه دیگران استراتژی S-E را انتخاب میکنند .این مقدار برابر اســت با تعداد واقعی (تعادلی) بهعالوه مقدار خطا ،یعنی: p =u (l,S− E ) u E (l,S− E ) + ε l E
اســت ،که در آن ε lمقدار خطا را نشــان میدهد .فرض کنید مقدار خطای ε l
بهطور تصادفی طبق توزیع احتمال fتعیین میشــود .اگر اِما بر این باور باشد که دیگران اســتراتژی σ− Eرا به کار میبرند ،در اینصورت او پیامد انتظاری خود را با انتخاب lحداکثر میکند ،به شرطی که برای تمام jها داشته باشیم: اقتصاد رفتاری
یا 376
) u pE (l, σ− i ) ≥ u pE ( j, σ− i u E ( l, σ− E ) + εl ≥ u ( j, σ− E ) + ε j E
بنابراین احتمال اینکه او استراتژی nرا انتخاب کند ،برابر است با: () 2-6
f (ε)dε
∫
) R l ( σ− E
* =σ )E (l
که ) R l ( σ− Eمجموعه خطاهای εnاست که ب ه دلیل آن استراتژی nانتخاب میشود .یک QREموقعی به دست میآید که هر کس باور درستی نسبت به اینکه دیگران چه انجام خواهند داد ،داشته باشد .یعنی ترکیب استراتژی ) σ∗ = ( σ1∗ ,..., σ∗N یک QREاست ،اگر هر σ∗iرابطه ( )2-6با σ−i =σ∗−iارضاء کند. اگر توزیع fمعلوم باشــد ،میتوان معادله 1-6را به دســت آورد .آنچه از این تعریف میتوان آموخت این است که اگر افراد نسبت به پیامدی که دریافت میکنند نامطمئن باشند ،یعنی تابع پیامد خود را ندانند ،آنگاه QREپیامد احتمالی را توجیه میکنند.
نمودار -8-6تخمین توزیع یا همان λبرای سه بازی در بین آزمودنیها.
-3-6یادگیری از تجربه
در این قســمت میخواهیم بررسی کنیم که اگر به اِما فرصت انجام یک بازی برای چندین مرتبه (بار) داده شــود و او تجاربی را از این طریق کســب کند ،چه اتفاق میافتد .در این زمینه طبیعی است به احتمال انتخاب یک استراتژی معین فکر کنیم. زیرا ممکن اســت او اســتراتژی جدیدی را تجربه کند تا ببیند چه اتفاق میافتد یا به اســتراتژی که قبال (در گذشــته) انجام داده و خوب بوده بچسبد و آن را دوباره انتخاب کند .بنابراین ،آنچه مورد نیاز اســت که تعیین احتمال ) P l ( tاســت که اِما اســتراتژی lدر زمان tرا در بازی انتخاب خواهد کــرد .دو مولفه کلیدی برای آن الزم است: نخست ،باورهای اولیه است .در بخش قبلی بهطور دقیق شرح دادیم که منظور از ) ، pl(1احتمال انتخاب هر استراتژی برای نخستین بار از سوی اِما در بازی است. اینکه او چه اســتراتژی را انتخاب خواهد کرد ،بســتگی به باورهای اولیهاش دارد.
فصل ششم :تعامل با دیگران
ککِلوی ،پالف ِریِ ،وب ِر ()2000 منبع :م
377
برای مثال ممکن است اِما هیچ باوری نسبت به اینکه تابع پیامد او چیست و دیگران چه انجام خواهند داد ،نداشــته باشــد و بنابراین استراتژی خود را بهطور تصادفی انجام میدهد ،ولی او مشتاق یادگیری از راه تجربه است. در برخی موقعیتهای دیگر ممکن است پیامد خود را بداند و اگر بخش 2-6 را خوانده باشــید ،مطمئن میشــوید که در این حالت او چه استراتژی را انتخاب خواهد کرد .باورهای اولیه مهم هســتند ،ولی مقدمتا آنها را در بخش قبل توضیح دادهایــم و در اینجا خیلی به آنها نمیپردازیم .در عــوض به مؤلفه دوم یادگیری متمرکز میشــویم .هنگامیکــه اِما بازی را انجام داد ،ممکن اســت نخواهد باور خود را بهروز کند و احتمال انتخاب هر اســتراتژی را تغییر دهد .برای مدلسازی آن ،بهتر اســت که جذابیت یک استراتژی را اندازهگیری کنیم .این استراتژی را با
اقتصاد رفتاری
) Q ( tنشان میدهیم Q ( t ) .نشان میدهد جذابیت استراتژی nدر زمان tبرای بازیکن چقدر است. آنچه یک مدل یادگیری نیاز دارد ،تعیین قاعده یادگیری یا قاعده بهروز رسانی
378
است که از طریق آن میتوان ) Q ( tو ) Q ( t − 1را تعیین کرد .یعنی احتیاج به دانستن قاعدهای داریم که بر مبنای آن متوجه شویم انجام هر استراتژی چه جذابیتی برای اِما خواهد داشت .با دانستن قاعده یادگیری و جذابیت هر استراتژی ،میتوانیم احتمال انتخاب هر استراتژی از سوی اِما را تعیین کنیم. همانطوریکه انتظار میرود ،استراتژیهایی که جذابیت بیشتری دارند ،احتمال انتخاب بیشتری خواهند داشت. سادهترین طریقه انجام این کار ،با رابطه زیر بیان میشود: ) Q ( t
) Q(jt
j
∑
= )P (t
به عبارت دیگر ،فرض میکنیم اِما هر استراتژی را با احتمالی متناسب با جذابیت آن انتخاب میکند .این روش ســادهترین طریقه انتخاب اســت ،ولی لزوما بهترین نیست .طرق دیگر شامل استفاده از رابطه نمایی و توانی یا پروبیتی است .برای مثال اگر از یک رابطهنمایی استفاده کنیم ،خواهیم داشت:
) e wQ ( t
() 3-6
) wQ j ( t
∑e
= )P (t
j
پارامتر wنشــاندهنده تغییر حساســیت انتخاب اِما نســبت به جذابیت یک اســتراتژی است .اگر wبزرگتر باشــد ،احتمال انتخاب استراتژی که جذابیت آن برای اِما بیشتر است ،باال میرود. تمرکز اصلی این بخش اساســا به تشریح قاعده یادگیری خواهد بود .سه مدل اصلی یادگیری وجود دارند که الزم است آنها را بررسی کنیم.
-1-3-6یادگیری تقویتی
و پیامد ) ) u E ( ,S− E ( را بهدســت آورد .همچنین تصور کنید که سطح آرمانی او aاست (میتوانید به این سطح آرمانی همانند آنچه در فصل دوم تعریف شده فکر کنید) .ســپس کنید که او جذابیت هر اســتراتژی را با ب ه کار گیری قاعده زبر بهروزرسانی میکند: Q ( t ) + u E ( ,S− E ( t ) − a ) 6-4اگر =j j Q ( t + 1) ∝ j j≠ اگر ) Q ( t دو چیــز کلیدی در این قاعــده وجود دارد .اول ،یک اســتراتژی تنها موقعی جذابتر میشــود که اگر اِما آن را انتخاب کند و پیامدی بیشــتر از سطح آرمانی، عاید او کند .دوم ،پیامد باالتر از ســطح آرمانــی اورا برای انتخاب در دوره بعدی جذابتر میکند.
379
فصل ششم :تعامل با دیگران
اغلب شــواهد روانشناســی نشــان میدهند که انتخابهایی که منتهی به نتیجه خوب در گذشــته شده احتماال تکرار میشــوند .این حالت را «قانون اثر واقعی» مینامند .برای مثال ،اگر اِما بازی مســابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5را انجامدهد و تاخیر 20روز نتیجه خوبی داشــته باشــد ،در اینصورت او به احتمال زیاد در زمــان آینده تقریبا 20روز تاخیر را انتخــاب خواهد کرد .مدل «یادگیری تقویتی» یــا «یادگیری تطبیقی» برای دربرگرفتن این اثرات طراحی شــدهاند .برای نشــان دادن چگونگــی کارکــرد این مدلها ،با مدلی مبتنی بر مــدل راث 79و اِرِو 80 ( )1995کار میکنیم .فرض کنید در زمان tاِما استراتژی را در بازی انتخاب کرده
اقتصاد رفتاری
380
این بدین معنی اســت که اِما در طی زمان تمایل به انتخاب آن استراتژیهایی دارد که آنها را در گذشته انتخاب کرده و به او پیامد نسبتا باالیی داده است .او آن اســتراتژیهایی را که در گذشته انجام داده و پیامد کمتری از آنها ب ه دست آورده اســت با احتمال کمتر انتخاب خواهد کرد .این به یک برنامه منطقی و اســتداللی شــبیه است .برای مالحظه چگونگی کارکرد آن ،جدول 8-6نشان میدهد که اگر اِما بازی مســابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5با سطح آرمانی 90را انجام دهد ،چه اتفاقی میافتد .به یاد آورید پیامد او میتواند بین صفر و 100باشد و سطح آرمانی 90به این معنی اســت که او خواهان قرار گرفتن در 10که بهینه است ،میباشد. به منظور ســهولت فرض کنید که اِما تنها در صدد بررسی این است که تاخیر 20 یا 30روز را انتخاب کند و احتمال انتخاب هر کدام متناسب با جذابیت آنهاست. او بعد از 4بار انجام بازی به احتمال زیاد 30روز تاخیر را انتخاب میکند (سوال 5-6را نگاه کنید). مدل اصلی به طرق مختلف قابلیت بهکارگیری دارد یکی از بسطهای جالب به «آزمایش محلی» معروف است .در این حالت به هر استراتژی مثل ، مجموعهای از استراتژیهایی که شبیه یا نزدیک است را ربط داده و با ) L( نشان میدهیم .یک سطح آرمانی صفر را در نظر بگیرید ،در اینصورت قاعده به روز رسانی بهصورت زیر در میآید: اگر اگر
=j
در غیر این صورت
)j∈ L(
) )Q ( t ) + u E ( ,S− E ( t − 1 ) ) Q j ( t + 1) ∝ Q j ( t ) + εu E ( ,S− E ( t j ) Q ( t
که εمقدار «آزمایــش محلی» را اندازهگیری میکند .جنبه اضافی که آزمایش محلی اضافه میکند این است که یک استراتژی موقعی جذابتر است که استراتژی نزدیک و شبیه به آن سود بیشتری داشته باشد. جدول ،6-8اِما از یادگیری تقویتی در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5 استفاده میکند .انتخاب او و مقدار بهینه فرضی هستند ،اما با این تجربه فرضی آنچه را به جذابیت هر استراتژی و احتمال انتخاب آن اثرگذار است مشاهده میکنیم.
جدول 8-6 دوره
جذابیت
Q
احتمال انتخاب
نتیجه
P
20روز
30روز
20روز
30روز
انتخاب
بهینه
1
30
30
0/5
0/5
20
40
2
20
30
0/4
0/6
20
25
3
25
30
0/45
0/55
30
30
4
25
40
0/38
0/62
30
35
-2-3-6باور مبتنی بر یادگیری
در کنار انعکاس پیامد گذشــته در شکلگیری انتخاب ،مناسب به نظر میرسد که رفتار گذشــته دیگــران را منعکس کرده و در پیشبینی آنچــه آنها در آینده انجام خواهند داد ،تالش کنیم. برای مثال ،اگر برای اِما در زمان گذشته 25روز تاخیر بهینه بوده است ،بنابراین شاید او باید برای دفعه بعد نیز 25روز تاخیر داشته باشد. مدل باور مبتنی بر یادگیری سعی در دربرگرفتن این مسائل است .برای نشان دادن
381
فصل ششم :تعامل با دیگران
بنابراین اِما ( 29مثال) روز تاخیر را تجربه خواهد کرد ،اگر که 30روز تاخیر در گذشته خوب کار کرده باشد. مزیت اصلی «یادگیری تقویتی» آن اســت که کافی اســت اِمــا برای انتخاب اســتراتژی فقط پیامد خود را بداند .او بایــد دقیقا چیزها را تجربه کند و ببیند چه اتفاق میافتد .او الزم نیست بداند که دیگران چه انجام دادهاند ،پیامد آنها چه بوده اســت و چه پیامدهایی را بهدلیل انجام بعضی چیزها از دست داده است و غیره. بنابراین «یادگیری تقویتی» کاربردی عمومی دارد و در ب ه کارگیری آن شانس خوبی برای یادگیری وجود دارد ،اگر که بعضی از بازیکنان در مورد بازی اطالعات کافی نداشــته باشــند .با اینحال اگر اِما بعضی چیزها درباره بــازی را بداند ،یادگیری تقویتی هیچ چشماندازی برای آنچه او باید از آینده بداند را نمیدهد .باور مبتنی بر یادگیری که در بخش بعدی بررسی میکنیم این امکان را میدهد.
اقتصاد رفتاری
382
موضوع از مدلی که بر پایه کار ِچئونگ 1و فریدمن )1997( 2است استفاده میکنیم. اصلیتریــن چیزی که احتیاج به دانســتن آن داریم ،تعیین باور اِما درباره آنچه دیگران انجام خواهند داد اســت .برای مثال اینکه اِما انتظار دارد دیگران چند روز عمل خود را به تاخیر بیاندازند .فرض کنید ) Bc(tنشاندهنده انتخاب انجام ترکیب اســتراتژی Sc− Eتوســط حریفان در زمان tدر بازی مربوطه باشــد .باورها احتماال بســتگی به آنچه در گذشــته اتفاق افتاده خواهد داشــت و لذا فرض میکنیم اِما آنچه را که دیگران انجام میدهند تعقیب میکند .فرض کنید ) #c ( tنشانگر تعداد زمانهایی اســت که ترکیب اســتراتژی Sc− Eبهوســیله دیگران تا زمان tدر بازی مربوطه باشد .در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع pاین بدین معنی است که اِما باید حساب تعداد زمانهای بهینه تاخیر را که یک روز ،دو روز .... ،بود داشته باشد. اگر ) S− E ( tنشــاندهنده آنچه دیگران در زمان tدر بازی انجام دادهاند باشد ،با توجه به آن فرض میشود باورها با استفاده از قاعده زیر بهروز رسانی میشود. ρ #c ( t ) + 1 = ) S− E ( t Sc− E c B ( t + 1) ∝ c C S− E ( t ) ≠ S− E
) p # ( t
که در رابطه مذکور ρیک پارامتر اســت .برای فهم این قاعده مفید اســت که دو حالت را مورد توجه قرار دهیم .اگر ρ=0باشــد ،اِما باید انتظار داشــته باشد که دیگران آنچه را که در گذشته انجام دادهاند ،در آینده انجام خواهند داد .این حالت اصطالحا به پاســخ بهینه یا پاسخ کورنو معروف اســت و مفهوم آن این است که باورها منحصرا متکی به زمان گذشــته انجام بازی اســت .اگر =1ρباشد اِما بر این باور خواهد بود که احتمال انتخاب ترکیب استراتژی توسط دیگران در آینده برابر با فراوانی نسبی هر کدام از ترکیب استراتژیها انتخابی در دوره گذشته خواهد بود که اصطالحا به آن «بازی کردن خیالی» میگویند و مفهوم آن این است که باورها مبتنی ی اتفاق افتاده ،شکل میگیرد .بنابراین ،پارامتر ρ بر متوسط آنچه در تمام انجام باز اندازهگیریکننده طول دورههای زمانی گذشــته که اِما میخواهد مد نظر قرار دهد است .اگر ρکوچکتر باشد گذشتههای دور فراموش میشود و گذشتههای نزدیک 2- Friedman
1- Cheung
اهمیت پیدا میکند .جدول 9-6نشان میدهد که اِما در بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5وقتی که ρ=0/5است چه ممکن است انجام دهد. ضروری است از باورهای ) Bc(tجذابیت استراتژیها را بهدست بیاوریم .این کار را میتوان از برابر قرار دادن جذابیت با پیامد انتظاری بهدست آورد .با باورهای ) ،Bc(tپیامد انتظاری اِما از انتخاب استراتژی متناسب با nبرابر است با: 5-6
) Q(t ) = ∑ u E ( ,SC− E ) BC ( t c
c
مهمترین عامل تعیینکننده در ُمدل مقدار ρاست .در مطالعه انجامشده توسط ِچئونــگ و فریدمن ،آنها آزمایشهایی را گزارش کردهاند که اجازه میدهد مقدار ρرا بــرای افراد مورد آزمایشهای مختلف و بازیهای مختلف تخمین بزنیم (در روش 4-6مالحظه کنید) .تخمینها در نمودار 9-6ارائه شدهاند (و برای تکمیل تخمینها کامرر 1و هو )1999( 2که در ذیل بحث میشــود ،آورده شــده است). در کل مقادیر پایین ρرا مشــاهده میکنیم که نشــان میدهد متوسط بازیکنان به دورههای گذشــته چندان دور اهمیت میدهند .با وجود این ،ناهمگنیهای زیادی مشاهده میشود .افراد مورد آزمایش در مطالعه آنها قابل طبقهبندی بهصورت زیر 2- Ho
1- Camerer
383
فصل ششم :تعامل با دیگران
در این حالت به احتمال زیاد اِما آن استراتژی را انتخاب میکند که انتخاب آن استراتژی در گذشته نســبت به استراتژیهای دیگر انتخاب شده ،بهتر بوده است (پیامد بیشــتری داشته است) .اگر ρ=1باشد او آن استراتژی را انتخاب میکند که در آخرین مرحله انجام بازی در گذشــته بهترین بوده است .اگر ρ=0باشد او آن اســتراتژی را انتخاب میکند که پیامد حاصل از متوســط پیامد حاصل از انتخاب اســتراتژیها در گذشته بیشتر باشد .باز هم این روش انتخاب برای انجام ملموس به نظر میرسد. [توضیح اضافی] معادله 5-6برای مقاصد ما خوب به نظر میرســد ،اما اگر آن را برای ) Bic (tجایگزین کنیم میتوانیم قاعده بهروز رسانی را به دست بیاوریم. 6 -6 c ) ) Q ( t + 1) ∝ ρQ ( t ) ∑ # ( t ) + u E ( ,SC− E ( t
هســتند 56 .درصد افراد بهترین پاسخ کورنو ( 33 ،)ρ=0درصد بازی کردن خیالی و 11درصد یادگیری تطبیقی را ) ) ( ρ∈ (0,1را بهکار بردهاند .پس اغلب بازیکنان به زمانهای کوتاه نگاه میکنند و تعدادی به زمانهای بلندتری نگاه میکنند .اساسا توزیع ρدر بازیهای مورد بررســی شبیه به هم به دست میآید که مفید بودن به کارگیری آن را در مدلسازی پیشبینی آنچه در بازیهای دیگر اتفاق خواهد افتاد میرساند .جدول ،9-6اِما باور مبتنی بر یادگیری را در بازی مسابقه تعیین زیبایی از نوع 0/5با ρ=0/5بهکار میبرد .باور او آنچه را در گذشــته اتفاق افتاده تعقیب میکند .جذابیت اســتراتژی با اســتفاده از معادله 5-6محاســبه شده است .برای سهولت ما جذابیت سه استراتژی را ارائه دادهایم. جدول 9-6اِما باور مبتنی بر یادگیری را در بازی مسابقه تعیین زیبایی از نوع 0/5با ρ=0/5بهکار میبرد دوره
اقتصاد رفتاری
384
باور BC 10
20
جذابیت QL 30
5
10
15
انتخاب دیگران
1
0
0
0
-
-
-
30
2
0
0
1
90
95
100
20
3
0
1
0/5
140
147/5
145
10
4
1
0/5
0/25
170
168/5
162/5
20
نمودار ،9-6مدل شکلگیری باور مبتنی بر یادگیری
منبع :فریدمن و چئونگ ( )1997و کامرر و هو ()1999
روش تحقیق 6-4 ن مدلهای یادگیری تخمی یک مدل یادگیری نوعا با استفاده از دادههای آزمایشگاهی و به روش حداکثر راستنمایی بر ارزش میشود .اساسا برای هر مجموعه پارامترهای داده شده این امکان وجود دارد که احتمال دادههای آزمایشگاهی را برای یک مدل با آن پارامترها محاسبه کرد .برای مثال در مدل ،EWAبا ثابت گرفتن مقادیر ϕ, β ،δ
385
فصل ششم :تعامل با دیگران
و ) P K ( ) ,..., P ( و ) # ( میتوان گفت چقدر محتمل است دادههای آزمایشگاهی مفروض تولید گردد .آنگاه میتوان پارامترهایی را جستجو کرد که لگاریتم راســتنمایی را حداکثر نماید تا از این طریق متوجه شد که مدل تا چه حد میتواند دادهها را برازش نماید. دلواپسی و نگرانی حقیقی در موقع انجام ،آن است که بعضی از مدلها دارای پارامترهای بیش از مدلهای دیگر هستند و لذا یک الویتبندی حتما شانس بــرازش دادهها را بهتر میکند .به عبارت دیگر مدل با پارامترهای زیاد دادهها را بیش برآورد میکند .روشهای پیچیده زیادی برای بررسی این مهم وجود دارد ،اما راهحل اساسی آن است که پیشبینی خارج از نمونه انجام شود .برای انجام این تخمینهای حداکثر راستنمایی با استفاده از 70درصد دادهها انجام میشود و سپس مدل تخمین زده شده برای پیشبینی آنچه برای 30درصد باقی دادهها اتفاق میافتد بهکار میرود و با آن دادهها مورد مقایسه قرار میگیرد. اگر مدل در برازش 70درصد دادهها بهخوبی عمل کند ولی برای 30درصد نه ،در اینصورت شواهدی از وجود بیش برآوردی وجود دارد. موضوع مرتبط دیگر چگونگی وارد کردن ناهمگنی در مدل است .فرض اینکه تمام افراد مورد آزمایش دارای پارامترهای یکســان هستند کمی افراطی و به دور از واقعیت است ،زیرا میتوان تصور کرد که برخی از آن افراد یادگیری از طریق «یادگیری تقویتی» و برخی «باور مبتنی بر یادگیری» ...دارند. اگر قائل شویم که افراد مختلف مقدار پارامترهای مختلف دارند ،احتماال دادهها بیش برآورد خواهند شــد .رویکرد طبقهبندی این اتفاق را فراهم میکند که
افراد مورد آزمون را به چند طبقه تقســیمبندی کنیم که افراد هر طبقه دارای پارامترهای یکسان هستند .برای انجام این تعدادی داده الزم است که با استفاده از آن تعیین شــود که باید کل افراد مورد آزمون را به چند طبقه تقســیم کرد. کامــرر و هو دو نوع را در نظر گرفتند و در مدل فریدمن و چانگ این اجازه داده شد که هر فرد دارای پارامترهای متفاوت از دیگری باشد.
اقتصاد رفتاری
386
فریدمــن و چانگ رویکرد جالبی دربــاره انتخابهای افراد مورد آزمون ارائه داند که طبق آن آیا افراد استراتژیهایی را انتخاب میکنند که باالترین جذابیت را دارد یا خیر .آنها معادله 3-6را برای تخمین انتخاب ناشــی از جذابیت استراتژی بــهکار بردند .به یاد آورید که اگر wباال باشــد ،به معنی این اســت که افراد به احتمال زیاد استراتژی جذاب را انتخاب میکنند .نمودار 10-6تخمین wرا برای دو بازی با چهار رویکرد اصالحی نشــان میدهــد .در یکی از رویکردها آزمون طوری ترتیب داده میشــد که هر فرد انتخاب بازیکنان دیگر را در هر دوره انجام دهــد و در رویکرد دیگر هر فرد مورد آزمون باید بهطور تصادفی انتخاب یکی از افراد مورد آزمون دیگر را انجامدهد و در رویکرد آخر توزیع انتخابهای پیشین آشکار میگردید و فرد انتخاب خود را بر طبق آن حقایق آشکار شده انجام میداد. در رویکرد اول و سوم فرد اطالعات بیشتر از انتخاب حریفان در گذشته به دست میآورد و در تشکیل باور او خیلی موثر واقع میشد .مشاهده ما با رویکرد اول و سوم وقتی wباالست ،سازگار است.
-3-3-6یادگیری حاصل از تجربه وزن داده شده
یادگیری تقویتی و باور مبتنی بر یادگیری به نحوه جالبی مکمل یکدیگر هســتند. یادگیری تقویتی به این معنی است که اِما بررسی میکند آیا استراتژی انتخاب شده در قبل پیامد باالیی عاید کرده اســت یا خیر .در باور مبتنی بر یادگیری او بررسی میکند که آیا آن استراتژی انتخاب شده میتوانست پیامد باالیی را به دست بدهد. یادگیری تقویتی به این معنی اســت که اِما باور پیامد حاصل از هر اســتراتژی را
بهروز رسانی میکند .در باور مبتنی بر یادگیری او باور خود را درباره اینکه حریف چه انجام خواهد داد بهروز رســانی میکند آیا طریقی وجود دارد که بتوان این دو یادگیری را با هم ترکیب کرد و بهتر از آن دو را درست کرد؟ کامرر و هو ( )1999نشــان دادنــد که این امر از طریــق «یادگیری حاصل از تجربه وزن داده شــد» ( )EWAعملی است .مشابه مدلهای مبتنی بر باور ،احتیاج به متغیری داریم که حساب تجربههای گذشته را داشته باشد و با استفاده از قاعده: = )#(t β #(t − 1) + 1
بهروز رســانی شــود .که βعددی که اصطالحا آن را نرخ استهالک مینامند .برای مالحظه اینکه ) Q (tچگونه بهروز رســانی میشــود ،فرض کنیــد اِما در زمان t
=j j≠
) ) ϕ # ( t ) Q ( t ) + u E ( ,s − E ( t Q ( t + 1) ∝ j ) ) ϕ # ( t ) Q ( t ) + δu E ( j,s − E ( t j
که در رابطه مذکور ϕعددی اســت که اصطالحــا به آن نرخ زوال میگویند. این رابطه کمی پیچیده به نظر میرسد ،اما الزم به نگرانی زیاد نیست ،زیرا زیبایی مــدل EWAدر توانایــی آن در ،دربرگرفتن «یادگیری تقویتــی» و «باور مبتنی بر یادگیری است» که دو حالت خاص از EWAهستند .که این حالتهای خاص را میتوان از طریق مقادیر δاستخراج کرد δ .اهمیت نسبی پیامد از دست رفته در مقابل پیامد به دست آمده را نشان میدهد ،اگر δ =n0و #)0( =1و ϕ =1وβ =n0 باشد .مدل یادگیری تقویتی همانند معادله ( )6-4به دست میآید .زیرا هنگامیکه δ =nاســت اِما منحصرا متمرکز به پیامد به دســت آمده میشود و پیامدهایی را که میتوانســت به دست بیاورد فراموش میکند اگر δ =1و β = ϕ = ρباشد .در اینصورت مدل باور مبتنی بر یادگیری همانند معادله ( )6-6را به دست میآوریم،
387
فصل ششم :تعامل با دیگران
اســتراتژی nو دیگران ) S− E ( tرا انتخــاب کنند که او پیامد ) ) u E ( ,s − E ( tرا به دست میآورد ،اما برای سایر اســتراتژیها مثل jکه انتخاب نشده ،نمیداند که در صورت انتخاب چه پیامدی ) ) u E ( j,s − E ( tرا عاید او میکرد و لذا آنها را از دســت داده است .فرض میشــود اِما پیامد به دست آمده را با 1 − δو آنچه را که از دست داده با δوزن میدهد .در اینصورت قاعده بهروز رسانی بهصورت زیر خواهد بود:
زیرا هنگامیکه δ =1اســت اِما بهطور مساوی به پیامد به دست آمده و از دست رفته متمرکز میشود .اگر δبین صفر و یک باشد ترکیبی از یادگیری تقویتی و باور مبتنی بر یادگیری را خواهیم داشت. نمودار ،10-6تخمین میانه wدر مدل باور مبتنی بر یادگیری
اقتصاد رفتاری
388 در موقعیتهایی که wباال بوده در رویکرد اول و ســوم افراد مورد آزمایش از آنچه حریفان در آن موقعیتها در گذشته انجام دادهاند ،بیشتر تاثیر میپذیرند.
کامــرر و هو مدل EWAرا با دادههای مختلف بــرازش کردند و آنها را با برازش یادگیری تقویتی و باور مبتنی بر یادگیری مقایسه کردند .جدول 15-6خالصه تخمینها را که آنها برای پارامترهای مختلف به دست آوردند نشان میدهد .نمودار 11-6شکل یکی از تخمینها را که برازش خوبی داشته نشان میدهد .همانطوریکه انتظار داشتیم EWAنسبتا خوب عمل کرده است و جالبتر اینکه یادگیری تقویتی در بازی مسابقه انتخاب زیبایی و «بازی عمل میانه» بهتر عمل کرده اســت .در حالیکه باور مبتنی بر یادگیری در بازی جمع ثابت خوب عمل کرده اســت میتوان یک توجیه عقالنی بعد از تجربه برای این یافته ارائه داد ،اما نکته مهم این است که افراد در بازیهای مختلف ،طرق مختلفی را یاد میگیرند و EWAطریقه خوبی برای دربرگرفتن این تفاوتهاست .در حقیقت با ســه مدل یادگیری ،در موقعیت بهتری قرار داریم که بدانیم افراد چگونه از تجربه خود یاد میگیرند .اما آیا این کافی است؟
جدول ،10-6تخمین پارامترهای
EWA
δ
β
φ
W
0 1 0/232
0 0/402 0/941
1/375 0/402 1/330
0/223 0/942 2/579
بازی جمع ثابت
تقویتی باور مبتنی بر یادگیری
0 1 0/0-0/73
0 0/99-1 0/93-0/96
0/96-1/01 0/99-1 0/99-1/04
0/03-0/1 0/46-1/81 0/18-0/65
بازی عمل میانه
تقویتی باور مبتنی بر یادگیری
0 1 0/853
0 0/738 0/000
0/930 0/738 0/800
1/190 16/726 6/827
بازی
یادگیری
تقویتی مسابقه انتخاب زیبایی باور مبتنی بر یادگیری EWA
EWA
EWA
منبع :کامرر و هو ()1999
نمودار R2 ،11-6تعدیل شده برای سه مدل یادگیری در شش بازی
ﻋﻘﯿﺪهﻣﺤﻮر
389 ﺧﻮﺑﻰ ﺑﺮازش
ﺟﻤﻊ ﺛﺎﺑﺖ 4
ﺟﻤﻊ ﺛﺎﺑﺖ 3
ﺟﻤﻊ ﺛﺎﺑﺖ 2
ﺟﻤﻊ ﺛﺎﺑﺖ 1
ﻋﮑﺲاﻟﻌﻤﻞ ﻣﯿﺎﻧﻪ
ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ اﻧﺘﺨﺎب زﯾﺒﺎﯾﻰ
منبع :کامررو هو ()1999
-4-3-6یادگیری پیشبینی
یک مدل یادگیری میگوید آنچه اِما انجام خواهد داد مشــروط به آنچه در گذشته اتفاق افتاده ،است .این کار بزرگی است که برای فهم آنچه او در گذشته انجام داده، نگاه به عقب (گذشته) داشته باشیم .اما آیا تالش برای نگاه به جلو و پیشبینی آنچه او انجام خواهد داد به همان اندازه نگاه به عقب مفید اســت؟ یک چیز که میتوان
فصل ششم :تعامل با دیگران
ﺗﻘﻮﯾﺖ
اقتصاد رفتاری
390
انجام داد این است که ایده طرح شده در بخش 2-6و 3-6را ترکیب کنیم و یک پیشبینــی را از آنچه در اولین انجام (زمــان بازی) بازی رخ میدهد انجام دهیم و ســپس یک مدل یادگیری را برای پیشبینی آنچه بعد از مثال ده بار انجام بازی رخ میدهد به کار ببریم .اما چگونه میتوانیم به این پاســخ اطمینان کنیم؟ برگردید به عقــب و به جداول 8-6و 9-6توجه کنیــد .در این جداول آنچه برای اِما در یک بازی مسابقه انتخاب زیبایی از نوع 0/5با افزایش یادگیری اتفاق میافتد ،نشان داده شده است .میتوانیم مالحظه کنیم که پیشبینی که ما به دست آوردیم تا حد زیادی به حوادث شانســی مثل اینکه اِما بهطور تصادفی انتخاب میکند که چه انجام دهد بستگی دارد. رویکرد دیگر این اســت که سوال شود ،آیا انجام بازی به سمت یک استراتژی همگرا میشــود و اگر میشود به کدام استراتژی؟ برای پاسخ به این سوال میشود دید که بعد از اینکه افراد یک بازی را مثال 1000بار انجام دادند چه اتفاق میافتد. اگر همیشــه پاسخ یکســانی را بشــنویم در اینصورت میگوییم که انجام بازی همگراســت و همین جواب را جهت پیشبینی آنچــه در آینده اتفاق خواهد افتاد بــهکار میبریم .این رویکرد کامال متکی بــه آنچه در بلندمدت اتفاق خواهد افتاد اســت ،اما آیا احتماال پیشبینی خوبی برای آنچه در کوتاهمدت اتفاق خواهد افتاد نیز هست؟ متاسفانه این رویکرد بهخوبی سه مدل یادگیری معرفیشده در قبل کار نمیکند .زیرا انجام بازی لزوما همگرا نمیشود و اگر هم همگرا شود به تعادل نش همگرا میشود که بنابراین ،این رویکرد نوعی رویکرد پاالیش تعادل است ،گرچه روشهای مختلفی برای پاالیش تعادل وجود دارد که سه تا از آنها را در این بخش بررسی میکنیم. از مفهومی با عنوان «نمونهگیری پیامد» شــروع میکنیم .فرض کنید برای هر استراتژی ممکن ،اِما از پیامدی که از انجام آن استراژی در دورههای قبل به دست آورده ،مثال شــش دوره ،نمونهبرداری کرده است .به یاد بیاورید که فرض میکنیم اِمــا به دفعات زیادی بازی را انجام داده و لذا امکان این نمونهبرداری وجود دارد. ســپس او استراتژی را انتخاب میکند که بیشترین پیامد را عاید او بکند .این یک روش پاالیش یادگیری اســت که به ما اجازه میدهد آنچه را که اِما انجام خواهد
=q =Pr ob ( U 6=) PL6 u L
همــان روش را برای پیدا کــردن PLبهصورت تابعــی از quبه کار میبریم. هنگامیکه اِما پیامدهای خود را از انتخاب چپ ( )Leftنمونهبرداری میکند ،پیامد 9را به دست میآورد .فرض کنید هنگامیکه اِما پیامد انتخاب راست ( )Rightرا نمونهبرداری میکند Ru ،بار پیامد 18و 6- Ruبار پیامد 9را به دست میآورد .او چپ را موقعی انتخاب میکند که ) 9 × 6 > 18R u + 8 ( 6 − R uیا 6 > 10R uباشد .این 6 باشد ،لذا ) (1− q
رابطه موقعی برقرار است که اســت .اکنون احتمال انتخاب باال ( )UPتوسط آلن را بهصورت تابعی از احتمال انتخاب چپ ( )leftتوســط اِما میدانیم و برعکس .برای به دست آوردن «تعادل نمونهگیری پیامد» نقطهای را پیدا ميکنیم که با این دو احتمال ســازگار باشــند، 6 6 = PLکــه qu=0/071و PL=0/643به دســت = (1 − PL6 ) , q u یعنــی ) ((1− qu )6 میآید که ســازگار هستند .اینها پیشبینیهایی هســتند از آنچه آلن و اِما ممکن است انتخاب کنند. قبل از بررســی کارکرد خوب ایــن پیشبینی دو رویکرد دیگــر را نیز مورد مطالعــه قرار میدهیم .یکی از آنها «نمونهگیری عمــل» یا همان نمونهگیری عمل Ru =
u
=) PL= Pr ob ( R U=
391
فصل ششم :تعامل با دیگران
داد پیشبینــی کنیم .در حقیقت میتوانیم «تعادل نمونهگیری پیامد» را پیدا کنیم که به ما احتمال انتخاب هر اســتراتژی را در بلندمدت میگوید ،مشروط به اینکه هر بازیکن در بازی استراتژی «نمونهگیری پیامد» را بهکار ببرد. برای نشــان دادن نحــوه کارکرد این تعادل ،بازی فرم ماتریســی 11-6را در نظــر بگیرید :فرض کنید هنگامیکه آلن پیامد انتخــاب باال ( )upرا نمونهبرداری میکند UL ،بار انجام بازی پیامد 10و 6- ULبار پیامد صفر را به دســت میدهد. (فرض میشود بازی 6بار انجام شود) .و هنگامیکه پیامد انتخاب پایین ()Down را نمونهبرداری میکند در تمام شــش مرتبه پیامد 9را به دست میآورد ،لذا او به شرطی باال ( )UPرا انتخاب میکند که 10 UL 9یا PL >0/9باشد ،بنابراین او به شــرطی باال ( )UPرا انتخاب میکند ،اگر و تنها اگر او مشاهده کند که اِما در تمام 7دوره نمونهگیری ،چپ را انتخاب کرده باشد ،بنابراین: 7 ) = PLمشاهده چپ در هفت بار( qu= Prob اِما باید چپ را انتخاب کند به شــرطی که ) 9 > 18q u + 8 (1 − q uیا q u 10باشــد ،او مقداری از پول خود را به فرد دریافتکننده میدهد تا پول نســبتا زیادی را در دست خود نگه ندارد .مثال اگر 25 = θMباشد 7 ،دالر را برای خود نگه داشته و 3دالر را به فرد دریافتکننده میدهد که با آنچــه در نمودار 1-7دیدیم ،جور در میآید .تعمیم این موضوع به بازی اتمام حجت نیز نســبتا ساده است ،زیرا پیشنهاددهندگان تابع مطلوبیت مشــابهی با تابع مطلوبیت خود در بازی دیکتاتور دارند .در اینجا تنها نیاز داریم به این موضوع فکر کنیم که پیشــنهاددهندگان چــه کاری انجام خواهند داد و البته کاری که آنها انجام میدهند قبول یا رد پیشــنهادها خواهد بود .فرض کنید که آنا یک فرد پاســخدهنده باشــد .اگر او پیشــنهاد را بپذیرد ،مطلوبیتش برابر خواهد شد با:
که میتواند بدین صورت بازنویسی شود: ≥ θA
اقتصاد رفتاری
450
) 100(10 − p
) (5 − p
2
= θAباشــد ،او هر پیشــنهاد مثبت و غیرصفری را خواهد پذیرفت .اما اگر 0 هرچه θAباالتر رود ،مقدار پیشــنهادها نیز باید افزایش یابد تا مورد قبول او واقع شود .به عنوان مثال ،اگر 9/5دالر= pباشد ،تنها نیم دالر به او پیشنهاد خواهد شد. در این حالت اگر θA > 2 /5باشــد ،آنا چنین درخواستی را رد خواهد کرد .چنین درخواســتی بدین دلیل رد میشــود که منفعت مادی نیم دالر برای آنا به اندازهای نیست که عدم مطلوبیت ناشی از کسب پولی کمتر از میگوئل را جبران کند .اما اگر به آنا به اندازه نقطه مرجع اجتماعی ( 5دالر) داده شود ،او حتما قبول خواهد کرد. مطالعه مدل ERCرا با نگاهی به بازی کاالی عمومی خطی به پایان خواهیم برد. ابتــدا حالت بدون تنبیه را در نظر بگیرید .ســر و کله زدن با فرمولها در این بازی کمی خستهکننده است .به جای آن سادهتر است که بحث را با این نکته آغاز کنیم که تنها تعادل ممکن زمانی به وجود میآید که هیچکس مشارکتی صورت ندهد .برای توضیح این امر فرض کنید که تمام افراد مقدار مســاوی مثال * cدالری را به طرح عمومی اختصاص دهند .حال چه اتفاقی خواهد افتاد اگر فردی مثل میگوئل مقداری اندک و کمتر از* cرا بــه طرح عمومی اختصاص دهد؟ در این حالت ،بازده پولی میگوئل به دلیل مشارکت اندک او افزایش یافته و مقدار عایدی او بیشتر از متوسط بازده میشود .پس با مشارکت کمتر از دیگران ،مطلوبیت میگوئل افزایش مییابد. شــما میتوانید این موضوع را با مقایسه دو سناریوی Aو Fدر جدول 3-7 مشــاهده کنید .اگر میگوئل میزان مشــارکت خود را بــه 19دالر کاهش دهد، بــازده مادی معادل 0/60دالر را به دســت آورده و به واســطه نابرابریگریزی 0/ 752 θM= 0/ 56θMرا از دســت میدهد .البته اگر θM ≤ 1باشد ،این معامله برای او معامله شــیرینی به حســاب خواهــد آمد .حال ببینید کــه اگر میگوئل بخواهد با کاهش میزان مشــارکتش به مبلغ 0/5یا 0/01دالر نفعی ببرد θM ،او باید چقدر باشــد؟ خواهید دید که او با کمی کاهش در میزان مشارکتش منفعتی را نصیب خود خواهد ســاخت .حال اگر تمام افراد چنین فکر کنند ،مشــارکت
451
-2-2-7نابرابریگریزی در حالت اطالعات کامل
فهر و اشــمیت )1999( 1مدل نابرابریگریزی فهر و اشمیت را توسعه دادند که در حالــت اطالعات کامل کار میکند .همانند مدل قبــل ،تصور کنید که یک گروه n نفــره از افراد به گونهای بازی میکنند کــه بازدههای مادی u1 , u 2 ,..., u nرا از آن خود میسازند .برای آنکه مطلوبیت میگوئل را در این میان بررسی کنیم ،ابتدا افراد گروه را بر اساس آنکه بازده مادی آنها بیشتر یا کمتر از میگوئل است ،در دو طبقه جداگانه جای میدهیمH M { j: u j > u m } . =نشاندهنده مجموعه افرادی است که مطلوبیت آنها بیشــتر از میگوئل و } L M { j : u j < u m =نشاندهنده مجموعه افرادی است که مطلوبیت آنها کمتر از میگوئل است .از این رو ،مطلوبیت میگوئل را میتوان اینچنین محاسبه کرد: )− uj
M
∑ (u
1
n − 1 j∈LM
− u M ) − βM
j
1
∑ (u n −1 j∈ H M
=U M ( u1,...,u n ) u M − αM
1- Fehr and Schmidt
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
کل کاهش یافته ،تا جایی که دیگر کسی در طرح عمومی مشارکت نخواهد کرد. حال اگر بــه مدل فوق تنبیه را بیافزاییم ،چه میشــود؟ اعمــال تنبیه نیازمند داشــتن اطالعات کامل در مورد شــیوه توزیع بازدههاست و این بدان معناست که مــا نمیتوانیم همچنان با فرض اطالعات ناقص ادامه دهیم .با این حال ،بیایید این واقعیت را نادیده گرفته و مدل جدید را به هر نحو ممکن بسازیم .در این مدل جدید درخواهیم یافت که اگر در گروه ،دو نفر یا بیشتر تمایل به تنبیه کردن داشته باشند، تمامی افراد با حداکثر مقدار ممکن ( 20دالر) در طرح عمومی مشــارکت خواهند کرد .برای شــرح بیشتر فرض کنید که هزینه تنبیه t=0/1بوده و ما میخواهیم مانع از مشــارکت 19دالری افراد (به جای مشارکت 20دالری) آنها شویم .فرض کنید که آنا اعضای گروه را تهدید میکند که در صورت کاهش مشارکتشان به 19دالر، بــازده آنها را به میزان 2دالر کاهش میدهد .چنین کاری برای او 0/20دالر هزینه در پی خواهد داشــت .حال اگر آلن خود آنا را تهدید کند که در صورت مشارکت 19دالری 2دالر از بازده او میکاهد ،آیا چنین تنبیهی مثمر ثمر خواهد بود؟
اقتصاد رفتاری
452
که در آن α Mو ( βM ≤ α M ) βMنشــاندهنده میزان نابرابریگریزی میگوئل هســتند .برای آنکه نشــان دهیم چگونه این مدل کار میکند ،ابتدا کمی بر پارامتر α Mمتمرکز میشــویم .این پارامتر نشــاندهنده میزان عدم مطلوبیت میگوئل از کســب بازده کمتر از دیگران اســت .به ازای هر فردی که بازده مادیاش بیشتر از میگوئل باشد ،کاهش مطلوبیتی متناسب با تفاوت بازده ،گریبانگیر میگوئل میشود. هرچه α Mبیشتر باشــد ،او بیشتر از درآمد اندکش متنفر میشود .در طرف مقابل، βMنشــاندهنده میزان عدم مطلوبیت ناشی از کسب بازده بیشتر از دیگران است. دوبــاره میتوان گفت به ازای هر فردی که بازده مادیاش کمتر از میگوئل باشــد، کاهش مطلوبیتی متناســب با تفاوت در بازده ،گریبانگیر میگوئل میشــود .فرض βM ≤ α Mبدان معناســت که عدم مطلوبیت ناشی از کسب درآمد کمتر ،بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از کسب درآمد بیشتر است که خوشبختانه با حس ششم انسان هم جور در میآید. برای آنکه چگونگی کارکرد این مدل را نشان دهیم ،با شروع از بازی دیکتاتور، از همــان مثالهای مدل ERCبهره میگیریم .اگــر میگوئل 10دالر را به گونهای تقسیم کند که pدالر آن برای خودش و p-10دالر برای دریافتکننده باقی بماند، مطلوبیتش بدینگونه محاســبه میشود .اگر p < 5$باشــد ،مطلوبیت او برابر با ) p − α M (10 − 2pو اگر p > 5$باشــد ،مطلوبیت او برابر با )p − βM (2p − 10 میشود .با توجه به آنکه βM ≤ α Mاست ،او هیچگاه انگیزهای برای بخشش بیش از 5دالر نخواهد داشــت .پس او باید تابع مطلوبیت ) p − βM (2p − 10را با توجه به pحداکثر نماید .نتیجه مســئله بهینهسازی فوق این میشود که به ازای βM < 0/ 5، میگوئل صفر دالر و به ازای βM > 0/ 5او 5دالر به دریافتکننده خواهد بخشید. البته این دقیقا چیزی نیست که در نمودار 1-7دیدیم ،اما باالخره میتوان انگیزهای برای تسهیم پول در فرد پیشنهاددهنده یافت. در بازی اتمام حجت ،پیشــنهاددهندگان تابع مطلوبیتی مشــابه بازی دیکتاتور دارند .پس کاری که ما باید در اینجا انجام دهیم ،تمرکز بر دریافتکنندگان اســت. فرض کنید که در بهترین حالت ،پیشــنهاددهندگان پیشنهاد سهم مساوی p ≥ 5$ را ارائه دهند .پس تابع مطلوبیت دریافتکنندهای مانند آنا بســتگی به این خواهد
داشت که پیشنهاد رسیده را بپذیرد یا رد کند .اگر پیشنهاد را بپذیرد ،مطلوبیتی معادل ) 10 − P − α A (2p − 10را به دست میآورد و اگر آن را رد کند ،هیچ مطلوبیتی را از آن خود نمیسازد .پس آنا در صورتی پیشنهاد را میپذیرد که؛ 1 − αA P < 10 1 + 2α A
453
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
میتوان شرط فوق را اینگونه تفسیر کرد .اگر برای آنا دریافت کمتر از میگوئل = ، ( α Aاو هر پیشنهاد رســیده را میپذیرد .اما اگر حساسیت او به مهم نباشــد )0 نابرابری افزایش یابد ( α Aافزایش یابد) ،تنها پیشنهادهایی را خواهد پذیرفت که به = α Aباشد ،او تمام پیشنهادهایی سهم مساوی نزدیک و نزدیکتر باشد .مثال اگر 1 یک سوم کل پول باشد قطعا رد خواهد کرد. را که کمتر از امکان رد شــدن پیشنهاد باعث خواهد شد تا فرد پیشنهاددهنده کمی بیشتر در مورد پیشنهادش بیاندیشد .با نگاهی به بازی دیکتاتور دریافتیم که اگر βM ≥ 0/5 باشد ،میگوئل سهمی مساوی را پیشنهاد میدهد و البته این پیشنهاد پذیرفته خواهد شد .اثبات ادعایی مشــابه برای حالتی که βM 〈0/5است ،دشوارتر است .در این حالت ،میگوئل حداقل میزانی را پیشــنهاد میدهد که مورد قبول دریافتکنندگان قرارگیرد .مشــکل آنجاست که او احتماال نمیداند که آنا نابرابریگریز است و در نتیجــه نمیداند که حداقل مورد نظرش چقدر باید باشــد .پس کاری که میتواند انجام دهد آن است که برای خود انتظاراتی در مورد عکسالعمل آنا و سهم مناسب پیشنهادیاش شکل دهد .از این رو ،او با انتخابی ریسکی مواجه خواهد شد. حال میخواهیم رقابت را به این مدل بیافزاییم .در بازی اتمام حجت با رقابت فرد پیشنهاددهنده ،طبیعی است که فرض کنیم فرد دریافتکننده بهترین پیشنهاد را بپذیرد .این یعنی آنکه در این بازی ،نابرابری بهطور قطع وجود خواهد داشت .زیرا دریافتکننده و یکی از پیشنهاددهندگان بازده مادی مثبتی را به دست میآورند ،در حالیکه باقی پیشــنهاددهندگان هیچ بازدهای را به دست نمیآورند .با این شرایط، هدف یک پیشنهاددهنده آن خواهد بود که پیشنهاد خود را به گونهای تنظیم کند که مورد قبول قرار گیرد .در اینصورت ،او حداقل بیشــتر از دیگران به دست خواهد آورد[ .توجه کنید که اگر پیشــنهاد فرد پیشنهاددهنده مورد قبول قرار گیرد ،دیگران
اقتصاد رفتاری
454
بازدهای به دست نخواهند آورد .پس بازده او مثبت و بازده بقیه صفر خواهد بود .در چنین حالتی حتما بازده او بیشتر از دیگران خواهد شد ].اگر هدف پیشنهاددهندگان ارائه پیشــنهادی باشد که حتما مورد قبول قرار گیرد ،آنها باید تقریبا همه پول خود را ببخشند .این یافته با آنچه در نمودار 10-7دیدیم سازگار است .تجزیه و تحلیل حالتی را که پاسخدهندگان با هم به رقابت برمیخیزند به شما واگذار میکنم. در نهایت ،نگاهی به بازی کاالی عمومی خطی میاندازم .بســته به آنکه مردم چقدر نابرابریگریزند ،مشارکت در کاالی عمومی ممکن است منجر به تعادل شود یا آنکه تعادلی را در پی نداشته باشد. جــدول 7-4علت این امر را نشــان میدهد .فرض کنیــد که هر فرد به میزان 20دالر در تولیــد کاالی عمومی مشــارکتکند .آیا آنا تمایل خواهد داشــت که مشارکت خود را کاهش دهد؟ مقایسه سناریوهای Aو Hنشان میدهد که به ازای هر یک دالر کاهش میزان مشــارکت ،بازده مادی آنا 0/6دالر افزایش مییابد ،اما همزمان شــکاف میان بازده او با دیگران بــه میزان همان یک دالر افزایش مییابد. اگر او دوســت نداشته باشد که بیشتر از دیگران به دست آورد (یا بهطور مشخص βM > 0 / 6باشد) ،برای او بهتر است تا به میزان همان 20دالر مشارکت کند .اگر کسب بازده بیشــتر از دیگران برایش تاثیری به همراه نداشته باشد ) ، (βA < 0 / 6او هیچ مشارکتی نخواهد کرد .با این اوصاف میتوان دید که با توجه به ترجیحات آنا، میزان مشارکت او افزایش یا کاهش خواهد یافت. جدول -4-7بازی کاالی عمومی خطی و مدل فهر -اشمیت از نگاه آنا فرد سناریو
آنا
2
3
میگوئل
A
مشارکت بازده مادی نسبت به دیگران
20 32 -
20 32 0
20 32 0
20 32 0
H
مشارکت بازده مادی نسبت به دیگران
19 32/6 -
20 31/6 +1
20 31/6 +1
20 31/6 +1
I
مشارکت بازده مادی نسبت به دیگران
20 24 -
20 24 0
20 24 0
0 44 -20
فرد سناریو
آنا
2
3
میگوئل
J
مشارکت بازده مادی نسبت به دیگران
19 24/6 -
20 23/6 +1
20 23/6 +1
0 43/6 -19
K
مشارکت بازده مادی نسبت به دیگران
20 21/5 -
20 24 -2/5
20 24 -2/5
0 19 +2/5
آنا تمایلی به مشارکت کمتر از دیگران ندارد (سناریوهای Aو )Hاما اگر ببیند افراد دیگر مشارکتی نمیکنند ،میزان مشارکت خود را کاهش خواهد داد (سناریوهای Iو .)Jاو همچنین مایل است افرادی را که در طرح کاالی عمومی مشارکت نمیکنند تنبیه کند (سناریوهای Iو .)K
455
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
با توجه به یافتههای بخش 1-7باید گفت که در یک نگاه واقعبینانه ،افراد بسیار ناهمگن هستند ،بهطوری که برخی βکم و برخی βباالیی دارند .سوال جالبی که در اینجا مطرح میشــود آن اســت که چه تعداد از افراد گروه باید از مشارکت در طرح عمومی انصراف دهند تا افرادی که میزان مشــارکت و βباالیی دارند نیز به همین شــیوه عمل کنند .برای پاسخ به این سوال نگاهی به جدول 4-7میاندازیم و دو ســناریوی Iو Jرا با هم مقایســه میکنیم تا ببینیم اگر میزان مشارکت آنا 20 یا 19دالر و میزان مشــارکت میگوئل صفر دالر باشد ،چه اتفاقی خواهد افتاد .در این حالت ،اگر آنا مشارکت خود را یک دالر کاهش دهد ،بازده مادیاش 0/6دالر افزایش مییابد .پس او بــا کاهش اختالفش با میگوئل منفعت میبرد ،اما همزمان اختالف بازدهاش با دو فرد دیگر افزایش مییابد .در مجموع ،او در صورتی از این کار منفعت خواهد بود که $0 / 60 + 0 / 33 α A > 0 / 67βAباشــد .این شرط بدان معناســت که βAباید حداقل 1/8باشد تا آنا را از مشارکت صفر دالری باز بدارد. نتیجهای که میتوان از این یافته گرفت آن است که برای صفر شدن میزان مشارکت اعضای گروه ،عدم مشــارکت تنها یک عضو کافی است .این یافته دقیقا با کاهش مشارکتی که در نمودار 7-7دیدیم ،سازگار است. [بیشــتر] برای کسانی که با جبر آشــنایی دارند ،مدلهای ترجیحات اجتماعی تفریح خوبی به شــمار میروند .در این میان ،کار با مدلهای بازی کاالی عمومی خطی کمی سادهتر است .زیرا اگر آنا و میگوئل به ترتیب cAو cMمشارکت کرده
باشند -فارغ از آنچه در نهایت به وقوع میپیوند -تفاوت بازدههای مادی آنها برابر با u A − u M = cM − cAمیشود که برابر با تفاوت میزان مشارکت آنهاست .با این حســاب ،اگر به هر یک از nنفر در طرح 20دالر داده شده و آنها نیز به میزان c1، ... ،c2و cnدالر مشارکت کرده باشند ،مطلوبیت آنا برابر میشود با: 1 1 U A= 20 − c A + m∑ c j − α A c A − c j ) − βA ( ∑ ) ∑ ( c j − cA n − 1 j∈H n − 1 j∈L j A
A
حال فرض کنید که kنفر به میزان صفر دالر و مابقی به میزان 20دالر مشارکت کنند .آنا چه میزان مشارکت خواهد کرد؟ اگر او کل 20دالرش را در طرح عمومی قرار دهد ،مطلوبیتش برابر میشود با: 20K n −1
= U A 20m ( n − K ) − α A
در مقابل اگر هیچ مشارکتی نداشته باشد ،مطلوبیتش برابر خواهد شد با: اقتصاد رفتاری
) 20( n − 1 − K n −1
456
U A= 20 + 20m ( n − 1 − K ) − βA
پس اگر شــرط زیر صادق باشــد ،بهتر است که او به میزان صفر دالر در طرح عمومی مشارکت کند:
(1 − m )( n − 1) > βA ( n − 1 − K ) − α A K
در این حالت ،ســهم افرادی که به میزان صفر دالر مشــارکت میکنند ،باید از شرط ذیل پیروی کند: K β + m −1 > A n − 1 α A + βA
این نامعادله به ما میگوید که عدم مشارکت چه تعداد از افراد برای جلوگیری از مشارکت دیگران کافی است. آنچنان که شــما نیز فکر میکنیــد ،اضافه کردن تنبیه به مــدل ،تنها تحلیل را پیچیدهتر میســازد .از این رو ،در ادامه این بخش سعی خواهیم کرد فقط این نکته را نشان دهیم که با مشروعیت تنبیه ،دوباره تعادلی با مشارکت همه اعضا به وجود خواهد آمد .در واقع نشــان خواهیم داد که برای ایجاد این تعادل ،تنها حضور یک نفر در گروه که مایل به تنبیه دیگران باشــد ،کافی است .فرض کنید که βA > 0 / 6
-3-2-7ارزیابی مدلهای نابرابریگریزی
هر دو مدل ERCو فهر -اشــمیت بهخوبی قادر به انطباق با دادههای آزمایشگاهی بخش 1-7هســتند .دلیل این امر را میتوان در توانایی مدلها برای در نظر گرفتن همکاری در شــرایطی مانند بازی کاالی عمومی با تنبیه و عدم همکاری در شرایط دیگری مانند بازی کاالی عمومی بدون تنبیه یافت .همچنین مدلهای فوق مدلهایی به نسبت ساده و کاربردی هستند .البته این قسمت خوب داستان بود .متاسفانه باید گفت که کمی ســر و کله زدن با این دو مدل به مــا خواهد فهماند که آنها دارای محدودیت بوده و در شــرایط دیگر از ِ پس تبیین دادههای آزمایشگاهی برنمیآیند. ایــن یعنی آنکه ما باید به دنبال مدلهایی بهتر از مدلهای نابرابریگریزی بگردیم. پیش از هر چیز ،در ادامه بهصورت مختصر نشــان خواهیم داد که انواع دیگری از مدلهای نابرابریگریزی را میتوان ســاخت که در شرایط مشخص ،عملکردی به مراتب بهتر از مدلهای ERCو فهر -اشمیت داشته باشند.
457
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
باشــد .این یعنی آنکه اگر افراد دیگر کل پول خود را در طرح عمومی مشــارکت دهند ،آنا نیز چنین خواهد کرد .همچنین فرض کنید که آنا دیگران را تهدید میکند که در صورت مشــارکت صفر دالری ،بازده مادی آنها را به میزان 25دالر کاهش خواهد داد .البته این کار برای خود او 2/5دالر هزینه در پی خواهد داشت )( t = 0 / 1 .آیا چنین تهدیدی مثمر ثمر خواهد بود؟ مســلما این میزان تنبیه از عدم مشارکت افراد جلوگیری میکند. امــا آیا آنا نیز مایل اســت چنین هزینهای را به خود تحمیل کند؟ با مقایســه ســناریوهای Iو Kدر جدول 4-7میبینیم که اگر آنا میگوئل را به واســطه عدم مشارکتش تنبیه کند ،چه اتفاقی میافتد .درست است که او 2/5دالر از بازده مادی خود از دســت میدهد ،امــا اکنون به جــای 20دالر عقبافتادگی ،تنها 2/5دالر جلوتر یا عقبتر از میگوئل اســت .پس اگر 5α A − 5 βA > $2 / 5باشد ،وضعیت او 6 بهتر خواهد شد .از آنجا که میدانیم α A ≥ βA > 0 / 6است ،میتوان نتیج ه گرفت ی قرین به واقعیت خواهد شد .پس آنا میگوئل را تنبیه خواهد کرد تا که چنین حالت به واسطه آن شکاف میان بازده مادیاش با او را کاهش دهد.
انگلمن 1و اســتروبل )2002( 2از آزمودنیها خواســتند تا انــواع مختلفی از بازیهای توزیع را بازی کنند .در این بازیها که سه تای آنها در جدول 5-7نمایش داده شدهاند ،فرد دوم میتواند تصمیم بگیرد که کدامیک از توزیعهای بازده A، B و ،Cباید مورد اســتفاده قرار گیرند .هر یک از مدلهای نابرابریگریزی ،پیشبینی متفاوتی را ارائه میدهد .به عنوان مثال ،در بازی مالیاتبندی ،مدل فهر -اشــمیت گزینــه Aرا پیشبینــی میکند ،در حالیکه پیشبینی مدل ،ERCگزینه Cاســت (بررسی این موضوع را به خود شما واگذار میکنم). جدول -5-7نمایش بازدهها ،پیشبینیها و انتخابها در بازیهای توزیع بازدهها
بازی مالیاتبندی
بازی ثروتمند
بازی حسادت
A
B
C
A
B
C
A
B
C
فرد 1
8/2
8/8
9/4
16
13
10
11
8
5
فرد 2
5/6
5/6
5/6
7
8
9
12
12
12
4/6
3/6
2/6
5
3
1
2
3
4
فرد 3 اقتصاد رفتاری
پیشبینیها
458
کارایی
A
A C
ERC F-S
A
Maximin
A
A B
C
A
C
A C
A
انتخابها درصد
84
10
6
77
13
10
27
20
53
فرد دوم به انتخاب شیوه توزیع بازدهها از میان گزینههای A، Bو Cمیپردازد / .منبع :انگلمن و استروبل ()2002
در ســطر آخر جدول 5-7انتخابهای واقعی صورت گرفته آورده شده است تا بتوان آنها را با پیشبینی مدلها مقایســه کرد .مشخص است که در میان مدلها، مدل ERCعملکرد ضعیفتری در پیشبینی داشــته است .این یافته میتواند به ما بگوید که آزمودنیها توزیع کل بازدهها را مورد توجه قرار میدهند .به نظر میرسد آنچه آزمودنیها بیش از همه مورد توجه قرار دادهاند ،حداکثرسازی حداقل بازدهای است که فرد دریافت میدارد .به این برداشت از انصاف Maximinیا حداکثرسازی 2- Strobel
1- Engelmann
-3-7قصد و هنجار اجتامعی
در مدلهای نابرابریگریزی ،افراد تنها به دنبال کسب درآمدی بودند که نه بیشتر و نه کمتر از دیگران باشــد .برای آنکه نشان دهیم چرا چنین الگویی قادر به انعکاس تمام واقعیت نیســت ،نگاهی به بازی اتمام حجت با انتخاب مقید میاندازیم .قبال گفته بودیم که در بازی اتمام حجت ،فرد پیشنهاددهنده میتواند پیشنهاد تقسیم 10 دالر را به هر شکلی که مایل است ،مطرح سازد .پیشنهاد تقسیم 8و 2دالری غالبا به دلیل نابرابری بازدهها رد میشود. حال فرض کنید که ما فرد پیشــنهاددهنده را به دو پیشنهاد 8و 2دالری و 10و 0 دالری مقید کنیم .در این حالت ،دیگر پیشنهاد 8و 2دالری آنچنان ناعادالنه به نظر نمیرسد .اما آیا چنین پیشنهادی نیز رد میشود؟ مطالعه فالک ،فهر و فیشــباخر ( )2003پاسخ این سوال را به ما دادهاست .آنها چهار بازی مختلف را برای آزمایش برگزیدند که در هر یک ،فرد پیشــنهاددهنده باید از میان دو پیشنهاد ممکن ،یکی را برمیگزید .آنچنان که از جدول 6-7نمایان است ،یکی از پیشنهادها همواره تقسیم 10دالر به 8و 2دالر بود.
459
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
حداقل میگویند .مدل فهر -اشــمیت نیز قادر است تا اندازهای این اثر را در خود نشــان دهد ،زیرا مدل پیشبینی میکند که افراد با کســب درآمد بیش از دیگران، مطلوبیت از دســت میدهند .با این حال ،مدل F-Sبه ما میگوید که افراد بیش از آنکه مایل به افزایش بازده افرادی که عایدی کمتری دارند باشــند ،به فکر کاهش بازده افرادی هســتند که عایدی بیشتری دارند .اما میتوان دید که این پیشبینی با آزمایشها (بهخصوص بازی حسادت) جور در نمیآید. در بازيهای توزیع فوق ،مدل نابرابریگریزی مبتنی بر حداکثرســازی حداقل بازدهها بهخوبی توانســت با دادههای واقعی انطباق یابد .اما باید گفت که عملکرد این مدل در بازیهای اتمام حجت و کاالی عمومی با و بدون تنبیه فاجعهآمیز است. از این رو ،میتوان گفت که برای شرایط استراتژیک مختلف ،مدلهای متفاوتی به کار میآیند .این دقیقا دلیلی اســت که توجیه میکند چرا ما باید به دنبال مدلهایی به غیر از مدلهای نابرابریگریزی باشیم.
پرســش طراحــان در این بازی آن بود کــه چگونه درک افراد از پیشــنهاد 8 و 2دالری ،بــا تغییر پیشــنهاد دوم تفاوت مییافت .اگر فرد پاســخدهنده تنها به دنبال نابرابریگریزی بود ،تغییر پیشــنهاد دوم هیچ تاثیــری بر نابرابریگریزی او نمیگذاشت .زیرا در هر حالت ،او همچنان 2دالر و فرد پیشنهاددهنده نیز همچنان 8دالر را تصاحب میکردند .اما نتایج نشان میدهد که تغییر پیشنهاد دوم برای افراد خ دهندگان به احتمال بیشتری پیشنهاد 8و 2دالری را پاســخدهنده مهم است .پاس در کنار پیشنهاد 5و 5دالری رد میکنند تا اینکه این پیشنهاد در کنار یک پیشنهاد 10و صفر دالری مطرحشود. جدول -6-7سهم افرادی که تقسیم 8و 2دالری را در بازیهای اتمام حجت با انتخاب محدود پیشنهاد و رد کردند بازی
انتخابهای پیشنهاددهندگان
A
تفسیر افراد از پیشنهاد 8و سهم پیشنهادهای 8و سهم پیشنهادهای 8و 2 2دالری (درصد) دالری رد شده (درصد) 2دالری
B
( 8 )5/5دالر و 2دالر 5دالر و 5دالر اقتصاد رفتاری
460
غیرمنصفانه
31
44
( 8 )2/8دالر و 2دالر 2دالر و 8دالر
نسبتا منصفانه
73
27
( 8 )8/2دالر و 2دالر 8دالر و 2دالر
انتخابی در کار نیست
100
18
( 8 )10/0دالر و 2دالر 10دالر و 0دالر
منصفانه
100
9
منبع :فالک ،فهر و فیشباخر ()2003
نتایج تحقیق فوق با مفهوم نابرابریگریزی ســازگار نیســت .بهطور مشخص، آنچه در اینجا مشــخص اســت آن اســت که مدل نابرابریگریزی ،قصد و نیت پیشنهاددهندگان را نادیده میانگارد .اگر میگوئل به جای پیشنهاد 10و صفر دالری پیشــنهاد 8و 2دالری را مطرح سازد ،نیت او به انصاف تعبیر میشود .اما اگر این پیشنهاد را زمانی مطرح سازد که میتوانست پیشنهاد 5و 5دالری را مطرح سازد، نیت او نیتی غیرمنصفانه تلقی خواهد شد. حال اگر به نمودار 9-7و بازی کار دوم بازگردیم ،یافتهای مشابه را خواهیم یافت. به یاد داریم که در این بازی ،زمانی که آزمایش بدون قصد صورت میگرفت ،رایانه وظیفه انتخاب پیشنهاد فرد پیشنهاددهنده را بهصورت تصادفی بر عهده داشت .در چنین حالتی ،پاسخدهندگان کمتر به تنبیه یا تشویق پیشنهاددهندگان روی آوردند. مسلما مسئله در اینجا ،نبود قصد و نیتی مشخص از سوی پیشنهاددهندگان بود .از
این رو ،ما میبایســت به دنبال راهی باشیم که با آن ،قصد و نیت افراد را به درون مدلهای انصاف وارد کنیم.
-1-3-7مدل انصاف مبتنی بر قصد
} , b F ) , u F ( a M , b F ) a M ∈ SM
M
{u ( a M
) U ( bF
که SMبیانگر مجموعه کنشهایی است که میگوئل میتواند انتخاب نماید. در مجموعــه ) U(bFزوجهایی را که کارای پارتو نیســتند حــذف کرده و از میان زوجهای باقیمانده ،باالترین و پایینترین بازدههایی را که فدرشــیا میتواند از مجموعه ) U(bFبه دســت آورد با ) U hF ( b Fو ) U lF ( b Fنشــان میدهیم .پس ) U eF ( b Fرا بهصورت زیر محاسبه میکنیم:
3- Kirchsteiger
2- Dufwenberg
1- Rabin
461
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
در ایــن بخــش مدلــی از انصــاف را معرفــی میکنــم کــه قصــد و نیت در 2 آن لحــاظ شــده اســت .این مــدل بــا تــاش رابیــن )1993( 1و دافونبرگ وکریشاستایگر )2004( 3توسعه یافته است .متاسفانه این مدل بهسادگی مدلهای نابرابریگریزی نیســت .اما به شما قول میدهم اگر در راه فهم این مدل ثابت قدم باشید ،همه چیز برای شما قابل فهم خواهد شد. تصور کنید که میگوئل و فردی به نام فدرشــیا در حال انجام یک بازی هستند. نکتــه مهــم در این بازی چیزی اســت که هر یک از این دو فــرد معتقدند طرف مقابلشان انجام خواهد داد .باورها و عقاید ابزاری هستند که ما را در مورد قصد و ت افراد آگاه میسازد .علت این امر را در سطور پایین توضیح خواهیم داد. نی فرض کنید که اگر میگوئل کنش aMو فدرشــیا کنش aFرا برگزینند ،به ترتیب بازدههای ) u M ( a M ,a Fو ) u F ( a M ,a Fرا از آن خود میسازند .حال اگر میگوئل به این نکته اعتقاد یابد که فدرشــیا کنش bFرا برمیگزیند ،پس باید اعتقاد داشــته باشد که انتخاب کنش aMتوسط او بازدههای ) u M ( a M ,b Fو ) u F ( a M ,b Fرا برای این دو به همراه خواهد آورد .این بدان معناست که میگوئل با اعتقاد و انتخاب خود ،بازدههای هر دو فرد را از مجموعه ذیل برمیگزیند:
) U hF ( b F ) + U F ( b F
= ) U eF ( b F
2 که بیانگر میانگین حداکثر و حداقل بازدههاست و ما آن را بازده عادالنه مینامیم. حال پا به هســته اصلی مدل میگذاریم .اگر میگوئل کنش aMرا برگزیند و معتقد باشــد که فدرشیا کنش bFرا انتخاب میکند ،میتوانیم لطف و مهربانی میگوئل به فدرشیا را بهصورت زیر محاسبه کنیم: K MF = ) ( a M ,bF ) U F ( a M ,bF ) − U eF ( bF
اقتصاد رفتاری
462
با این حساب ،اگر میگوئل کنشی را برگزیند که معتقد است بازدهای بیشتر از بازده عادالنه را نصیب فدرشــیا میکند ،او فردی مهربان است .در مقابل ،او فردی نامهربان است اگر کنشی را برگزیند که معتقد است بازدهای کمتر از بازده عادالنه را نصیب فدرشیا میکند. حال در گام بعد ،فرض کنید که میگوئل در صورتی نســبت با فدرشیا مهربان میشــود که او نیز نسبت به او چنین باشد .مشکل کوچکی که در اینجا به وجود میآید آن است که میگوئل نمیتواند بفهمد که آیا فدرشیا نیز نسبت به او مهربان است یا خیر ،زیرا او از عقاید فدرشیا آگاه نیست. پس میگوئل باید عقیده خود را در مورد اینکه آیا فدرشیا نسبت به او مهربان اســت بســازد .پس اجازه دهید cMنشــانگر عقیده میگوئل نسبت به bMباشد. ایــن یعنی آنکه میگوئل اعتقاد دارد که فدرشــیا اعتقــاد دارد که او کنش cMرا انتخاب میکند .حال عقیده میگوئل نسبت به میزان مهربانی فدرشیا نسبت به او را بهصورت زیر محاسبه میکنیم: ) λ MF ( c M ,b F ) = u M (c M ,b F ) − U eM ( c M
بدیهی است که این عبارت ،مهربانی افراد را به عقاید آنها در مورد مهربانی تعمیم میدهد .با این وصف ،تابع مطلوبیت میگوئل را میتوان بهصورت زیر بازنویسی کرد.
=U M ( a ) u M ( a M ,a F ) + µ M k MF ( a M ,b F ) .λ MF ( c M ,b F ) M ,b F ,c M که µ Mمیزان تمایل میگوئل به تقابل را نشــان میدهد .اگر میگوئل توجهی به
10 + b F 2
=k MF ( a M ,b F ) aM −
463
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
انصاف فدرشیا نداشته باشد0 ، = µ Mشده و مطلوبیتش برابر با همان بازده مادیاش ) ( U Mمیشــود .اگر به انصاف معتقد باشد و باور داشته باشد که فدرشیا نسبت به او مهربان اســت λ MF ( cM ,bF ) >0 ،میشود .در چنین حالتی او میتواند مطلوبیتش را بــا مهربانی متقابل افزایش دهد ) . ( k MF ( α M ,b F ) >0در مقابل ،اگر میگوئل باور کند که فدرشیا نسبت به او نامهربان شده است ،او نیز میخواهد نسبت به او چنین شــود .پس میتوان گفت که تمایل به مقابله بــه مثل در درون تابع مطلوبیت فوق تعبیه شده است. نکته مهمی که باید به آن توجه داشــت آن است که عقاید و باورها با واقعیت = aباشــد ،میتوان گفت =b انطبــاق دارند .پس اگر c M =b = aو c F M M F F که تعادل در انصاف به وجود آمده اســت .شاید مدل فوق کمی گیجکننده به نظر آید ،اما ایده اصلی آن نســبتا ساده و قابل فهم است .اگر فدرشیا نسبت به میگوئل مهربان باشــد ،میگوئل تمایل مییابد که او نیز نســبت به فدرشیا مهربان گردد و بالعکس .چیزی که فهم آن در این میان سخت است ،تعیین این موضوع است که چه چیزی مصداق مهربانی است و چه چیزی نیست .این دقیقا علتی بود که ما را به ســوی تفکر در مورد عقاید و عقاید نسبت به عقاید کشاند .برای کمک به فهم بهتر موضوع ،مدل فوق را در قالب بازی اتمام حجت نشان خواهیم داد. میگوئل را به عنوان فرد پیشــنهاددهنده در نظر بگیرید که aMدالر را پیشــنهاد میدهد .در مقابل ،فدرشــیا به عنوان فرد دریافتکننده ،حداقل مقدار قابل قبولaF دالر را برای خود تعیین میکند. مســلما اگر a M ≥ a Fباشد ،فدرشیا پیشــنهاد رسیده را خواهد پذیرفت .اگر میگوئل معتقد باشد که فدرشیا پیشنهاد bFیا مقادیر بیشتر از آن را خواهد پذیرفت، او میتوانــد حداکثر ، U hF ( b F ) = $10حداقل U lF = $b Fیــا مقادیر بینابینی را پیشــنهاد دهد .البته نتیجه ،کارای پارتو خواهد بود .از این رو ،بازده عادالنه بدین صورت خواهد شد. 10 + b F = ) U eF ( b F 2 مهربانی میگوئل نیز بدین صورت محاسبه میشود.
اقتصاد رفتاری
464
معادله فوق بدان معناست که میگوئل برای آنکه مهربان به نظر رسد ،باید مقدار قابل توجهی را ببخشد .به عنوان مثال اگر 2دالر= bFباشد ،آنگاه پیشنهاد 6دالر یا کمتر از آن مهربانانه و محبتآمیز به نظر نخواهد آمد! اگر فدرشــیا باور کنــد که میگوئل مقدار bMرا پیشــنهاد خواهــد کرد ،اگر a F > b Mباشــد پیشــنهاد را رد و اگر a F ≤ b Mباشد پیشنهاد را خواهد پذیرفت. با این حال ،رد پیشــنهاد به هیچ عنوان کارای پارتو نخواهد بود ،زیرا رد پیشــنهاد h = . $10 −اگر فدرشیا بپذیرد که = ( b M U lM bM ) U M بدین معناســت که ) ( bM محبتش نســبت به میگوئل صفر است و او پیشــنهادش را رد کند ،میزان محبتش برابر ) − (10 − b M = k FMمیشــود .پس فدرشیا هرگز نمیتواند در این نوع از بازی مهربان باشد! با توجه به اینکه فدرشیا در این بازی مهربان و بامحبت نخواهد بود ،میگوئل هرگز نخواهد توانست با محبت نسبت به او منفعتی را کسب کند .با این حال ،میگوئل هنوز باید پیشنهاد خود را بهحدی باال ببرد که فدرشیا آن را رد نکند .اگر فدرشیا پیشنهاد aM را بپذیرد ،مطلوبیت او aMخواهد شد .اما در صورت رد پیشنهاد: 10 + cF µ F k FM ( b M ,a F ) .λ FM ( b M ,c F ) = −µ F (10 − b M ) b M − 2 = b M= cباشــد ،فدرشــیا در صورتی پیشنهاد را در حالت تعادل ،اگر a M F میپذیرد که 2a M ≥ µ F (10 − a M )2باشد .پس اگر µF >0باشد ،پیشنهاد صفر دالر توسط او رد خواهد شد .در مقابل پیشنهاد باید ب ه حدی باال باشد که او آن را بپذیرد. این نتایج بسیار به نتایج بهدست آمده از مدلهای نابرابریگریزی شبیه هستند. آیا این مدل میتواند اهمیت قصد و نیت را نشان دهد؟ پاسخ این سوال ،یک پاسخ مثبت مشــروط است .در بازی اتمام حجت با انتخاب مقید ،مدل پیشبینی کرد که فرد پاسخدهنده تقسیم 8و 2دالری را در بازی ( )2/8و ( )5/5رد و در بازی ()8/2 و ( )10/0میپذیرد .دلیل این امر آن بود که تقسیم پیشنهادی اول ،غیرمحبتآمیز و تقســیم دوم محبتآمیز تلقی میشود .پس مدل قادر است تا قصد افراد را در خود لحاظ کند .با وجود این ،مدل فوق نمیتواند با تمامی دادهها تطبیق یابد .زیرا برخی از اوقات ،پیشنهاد 8و 2دالری در تمامی بازیها رد میشود.
-2-3-7انصاف چیست؟
465
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
هسته اصلی مدل انصاف مبتنی بر قصد ،بر مفهوم بازده عادالنه استوار است .محبت و مهربانی افراد در این مدل بر این اساس سنجیده میشود که آیا مطلوبیت فرد باالتر یا پایینتر از بازده عادالنه است یا خیر .بازده عادالنه را میتوان به عنوان مصداقی از نقطه مرجع منصفانه دانست که با کمک آن ،ضرر یا منفعت افراد سنجیده میشود. آنچه در فصول دو ،ســه و چهار در مورد دلخواهانه بودن نقاط مرجع فرا گرفتیم، در اینجا نیز صادق اســت .چنانکه گفتیم ،بازده عادالنه بهصورت میانگین باالترین و پایینترین ســطح بازده کارای پارتو محاسبه میشــود .اما چرا باید نقطه مرجع منصفانه اینگونه محاسبه شود؟ چرا نباید چیز دیگری جایگزین آن شود؟ از آنجا که مدل دست ما را در انتخاب نقطه مرجع منصفانه باز میگذارد ،نیازی نیست تا به بازده منصفانه بسنده کنیم .اما اگر از بازده منصفانه استفاده نکنیم ،از چه چیز اســتفاده کنیم؟ تاکنون از دو کاندیدا نام بردهایم .در مدلهای نابرابریگریزی گفتیم که قضاوت در مورد انصاف در بازده مادی یک نفر ،با مقایســه آن نســبت به بازده مادی افراد دیگر صورت میگیرد .پس نقطه مرجع منصفانه چیزی اســت که دیگران به دســت میآورند و از این رو ،منصفانهترین پیامد آن است که تمامی افراد از بازدههای مادی یکســانی برخوردار شوند .در مقابل در مدل مبتنی بر قصد که بهتازگی بررســی کردیم ،قضاوت در مورد انصاف در بازده یک فرد ،نسبت به بهترین و بدترین بازده مادی صورت میگیرد که او میتوانست به دست آورد .پس منصفانهتریــن پیامد ،میانگین بدترین و بهترین بازدهها خواهد بود (یعنی نه خیلی بد و نه خیلی خوب). در بازیهای متقارن مانند بازی اتمام حجت با انتخاب غیرمقید ،این دو برداشت از نقطــه مرجع منصفانه بر هم انطباق مییابند .اما بهطور کلی ،این دو نقطه مرجع یکی نیستند .به عنوان مثال ،در بازی اتمام حجت با انتخاب مقید ( ،)10/0تقسیم 10 دالر به 8و 2دالر طبق استانداردهای مدل نابرابریگریزی غیرمنصفانه است ،زیرا فرد پیشنهاددهنده بیشتر از فرد پاسخدهنده به دست میآورد .اما همین تقسیم طبق استانداردهای مدل مبتنی بر قصد منصفانه است ،زیرا فرد دریافتکننده میتوانست کمتر از این مقدار را به دست آورد. نتایج فوق ما را به سوی این واقعیت هدایت میکند که هر دو برداشت از نقطه
مرجع منصفانه دارای اهمیت است .اما آیا میتوان این دو برداشت را با هم ترکیب کرد؟ فالک و فیشباخر ( )2006نشان دادند که اگر تعریف خود از مهربانی را تغییر دهیم ،میتوانیم این دو برداشت را در مدل انصاف مبتنی بر قصد بگنجانیم. در مدل تجدید نظر شده ،محبت میگوئل از دو بخش تشکیل مییابد: = ) k MF ( a M ,b F ) δMF ( a M ,b F ) ϑMF ( a M ,b F
بخش نخست معادله فوق یعنی ) ، δMF ( a M ,b Fنابرابریگریزی را نشان میدهد و بهصورت زیر محاسبه میشود: ) δMF ( a M ,b F ) = u F ( a M ,b F ) − u M ( a M ,b F
اقتصاد رفتاری
466
این عبارت بدان معناســت که میگوئل در صورتی بامحبت و مهربان به شــمار میرود که کنشی را برگزیند که انتظار داشته باشد در پی انجام آن ،بازده مادی بیشتر از آنچه را خود به دست میآورد به سوی فدرشیا روان میسازد .اما نامهربان است اگر کنشــی را برگزیند که انتظار دهد بازده مادی که فدرشیا به دست خواهد آورد، کمتر از چیزی اســت که خود به دســت میآورد .بخش دوم معادله مهربانی یعنی ) ϑMF ( a M ,b Fقصد و نیت فرد را منعکس میسازد و از این رو ،عامل قصد نامیده میشــود .اگر ) u M = u M ( a M ,b Fو ) u F = u F ( a M ,b Fباشد ،عامل قصد بهصورت زیر محاسبه میشود: اگر u ( a, b ) < uبوده و aای وجود داشــته باشــد که شرط u ( a, b ) < uرا برآورده سازد. M
F
F
M
F
F
اگر u F < u Mبوده و aای وجود نداشته باشد 1 که شرط u F < u Mرا برآورده سازد. اگر u F < u Mبوده و aای وجود داشته باشد ε که شرط u F < u Mرا برآورده سازد. = ) ϑMF ( a M , b F اگر u F < u Mبوده و aای وجود نداشته باشد 1 که شرط u F ( a, b F ) > u Mرا برآورده سازد. اگر u F > u Mبوده و aای وجود داشته باشد ε که شرط u F ( a,bF ) < u Mرا برآورده سازد.
467
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
شــاید تابع شــرطی فوق گیجکننده به نظر آید ،اما در اصل اینگونه نیست .دو عبارت اول حالتی را در نظر میگیرند که فدرشیا بازده مادی باالتر از میگوئل دارد. این دو حالت نشــانه مهربانی میگوئل است .اما در اینجا سوالی پیش میآید و آن این است که آیا میگوئل میتواند کار دیگری انجام دهد که آن هم محبتآمیز باشد [یعنی آیا این کار را عمدا انجام داده است یا تعمدی در کار نبوده است]؟ و اگر او این کار را عمدا انجام داده باشــد میگوییم عامل قصد یک بوده و میگوئل دانسته فردی با محبت تلقی میشــود .اما اگر اینگونه نباشد ،عامل قصد ε < 1بوده و او نادانسته و سهوا فردی با محبت تلقی خواهد شد. بهطور مشابه دو عبارت دوم حالتی را نشان میدهند که فدرشیا کمتر از میگوئل به دســت میآورد .این حالت نامهربانانه به نظر میرســد .اما آیا میگوئل انتخاب دیگری داشته اســت؟ اگر او انتخاب دیگری نداشته باشد ،عامل قصد یک بوده و اگر او انتخاب دیگری داشته باشد عامل قصد ε < 1خواهد بود .مثال پیشنهاد تقسیم 10دالری به 8و 2دالر در بازی ( ،)10/0یک پیشنهاد نادانسته نامهربانانه به شمار خواهد رفت و از این رو به بدی پیشــنهاد 8و 2دالر در بازی ( )5/5نخواهد بود که یک پیشنهاد دانسته نامهربانانه است. مــدل فوق هر دو قابلیت نابرابریگریزی و قصد را همزمان در خود جای داده است و میتواند بهخوبی از پس تفسیر دادههای بازی اتمام حجت در شرایط وجود یا عدم وجود قیود برآید .مدلهای مبتنی بر قصد آنچنان منعطف هستند که قادرند هرگونه تفســیر از انصاف یا محبت را در خود بگنجانند .البته هنوز سوال در مورد آنچه محبتآمیز یا غیرمحبتآمیز به شمار میرود ،در جای خود باقیست .همچون مدلهــای نابرابریگریزی ،مدل فالک و فیشــباخر نیز اساســا انصاف را مبتنی بر مقایسه میان بازدههای نسبی مادی افراد ارزیابی میکند .آیا شرایطی وجود دارد که انصاف بر اساس مقایسه با بهترین و بدترین بازده ممکن سنجیده شود؟ پاسخ مثبت اســت .یکی از مواردی که هنوز بدان نپرداختهایم ،حقوق مالکیت اســت .در تمامی آزمایشهایــی که تاکنون توضیح دادیــم ،آزمودنیها بهصورت تصادفــی نقشهایی در بازی مییافتند .در چنین حالتی طبیعی اســت که انصاف بازیگران بر اســاس شرط برابری آنها در بازده مادی مورد قضاوت قرار گیرد .حال
اقتصاد رفتاری
468
فرض کنید که افراد بازدههای مادی را به گونهای به دســتآورند که حس یا حق مالکیت در آنها تشــدید شود .در چنین حالتی ،آیا منصفانه است که بگوییم افرادی ی آنها بیشتر از دیگران است ،باید از آن چشم فرو ببندند؟ که عاید برای پاسخ گفتن به این سوال ،نگاهی به بازی دیکتاتور با گرفتن پول و کسب عوایــد میاندازیم .نمودار 11-7نتایج مطالعه لیســت ( )2007را نمایش میدهد. در تدبیــر پایه به هر دو فرد پیشــنهاددهنده و دریافتکننــده ،هر یک 5دالر داده میشود .عالوه بر آن 5 ،دالر دیگر به پیشنهاددهنده داده میشود که میتواند آن را با دریافتکننده قسمت کند. این بخش از بازی شباهت به بازی استاندارد ( 5دالری) دارد که در نمودار 1-7 دیدیم و البته نتایج آن نیز بدان شبیه است .در تدابیر « 1دالر بگیر» و « 5دالر بگیر»، فرد پیشنهاددهنده نهتنها میتواند بخشی از 5دالر خود را به دریافتکننده پیشنهاد دهد ،بلکه قادر اســت 1یا 5دالر از پول او را برای خود بردارد .در تدبیر «کسب 5دالر» ،فرد پیشــنهاددهنده و دریافتکننده پول خود را بــا انجام کارهایی مانند طبقهبندی و رسیدگی به نامههای یک صندوق خیریه به دست میآورند. در تدبیر پایه ،اکثر پیشنهاددهندگان مبلغی از پول خود را به گونهای پیشنهاد دادند که برابری هرچه بیشــتر بازده پیشــنهاددهندگان و دریافتکنندگان را در پی داشــت .در آزمایشهای « 1دالر بگیر» و « 5دالر بگیر» ،تعداد بسیار کمتری از پیشــنهاددهندگان حاضر به پرداخت پول بودند .حقیقت آن اســت که امکان اخذ پول بهانه خوبی به دســت پیشنهاددهندگان داد تا پولی پرداخت نکنند .این یافته بیش از همه با مــدل انصاف مبتنی بر قصد (مانند آنچه در بخش 1-3-7 دیدیم) سازگار است .در این مدل ،مهربانی یک پیشنهاددهنده در مقایسه با بدترین کاری که او میتوانست نسبت به فرد دریافتکننده انجام دهد ،سنجیده میشود و نه با ارزیابی برابری بازدههای پیشنهاددهندگان و دریافتکنندگان .در آزمایش «کسب 5دالر» میتوان دید که تعداد بســیار کمتری از پیشنهاددهندگان پولی میگیرند یا میدهند .این نتیجه میتواند به این مفهوم باشد که افراد خود را شایسته نگه داشتن پولی میدانند که خود آن را کسب کردهاند. آنچه از مطالعه فوق آموختیم آن است که حقوق مالکیت و هنجارها (یا نهادها)
بر مقدار پولی که مردم میپردازند و قاعدتا بر آنچه انصاف یا لطف شمرده میشود، موثرند .طبیعی اســت که وضعیت در حالــت اخذ پول متفاوت از حالت پرداخت پول باشد .شرایط برای حالتی که فرد خود پول به دست آورده باشد تا آنکه بهطور تصادفی مالک آن شده باشد نیز متفاوت است. دیگر مطالعات نیز بهطور مشــابه نشــان میدهد که فهم ما از آنچه انصاف یا لطف نامیده میشود ،به الگوی کالبدی مسئله بستگی دارد و نیز به اینکه این مسئله کدامیک از هنجارهای اجتماعی را به ذهن متبادر میســازد .گاهی طبیعی است که قضاوت در مورد محبت انسان با برابری بازدههای پولی صورت پذیرد. مودار :11-7نمودار 11-7مقدار پولی که دیکتاتورها در بازی دیکتاتور با گرفتن پول و کسب عواید تقسیم کردند
1دﻻر ﺑﮕﯿﺮ 5دﻻر ﺑﮕﯿﺮ ﮐﺴﺐ 5دﻻر
6
5
4
3
2
1
0
-1
-2
-3
-4
-5
-6
ﭘﻮل ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﺷﺪه در حالتی که شــانس اخذ پول از طرف مقابل وجود داشــته یا آنکه عایدی نتیجه فعالیت خود شخص باشد ،پول کمتری با دریافتکنندگان تقسیم میشود /.منبع :لیست ()2007
در مواقعــی نیز لطف و مهربانی را با اینکه آیا فرد میتوانســت بهتر یا بدتر از آنچه انجام داده اســت انجام دهد ،سنجیده میشود .پس هیچ دستورالعمل واحدی برای شــیوه شکلدهی نقطه مرجع وجود ندارد .البته با آنچه تاکنون در فصول قبل آموختهایم ،یافته فوق عجیب به نظر نمیرسد.
469
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
اﺳﺘﺎﻧﺪارد 5 ،دﻻر
-4-7خالصه
اقتصاد رفتاری
470
فصل را با مجموعهای از بازیها و مطالعات آزمایشــگاهی آغاز کردیم که نشــان میدادند مردم از ترجیحات اجتماعی یا به هم وابســته بهره میبرند .نتایج بهدست آمده نشان داد که اکثر مردم افرادی مقابلهگر هستند ،به گونهای که در مقابل کسانی که به آنها خوبی میکنند مهربان بوده و در مقابل کســانی که به آنها بدی میکنند، بد برخورد میکنند. در نخســتین تالش برای مدلســازی رســمی تقابــل ،نگاهی بــه دو مدل نابرابریگریــزی انداختیم .ایده پایه هر دو مدل این بود که افراد تمایلی به کســب درآمد کمتر و احتماال بیشــتر از دیگران ندارند .تفاوت دو مدل نیز میزان اطالعاتی بود که افراد در آن در اختیار داشتند .در مدل ERCهر فرد بازده خود را با متوسط بازده دیگران میســنجد ،در حالیکه در مدل فهر اشمیت فرد بازده خود را با بازده تکتک افراد دیگر مقایسه میکند. یکی از مزیتهای عمده مدلهای فهر -اشــمیت و ERCآن بود که آنها ســاده و بهراحتی قابل استفاده بودند .با وجود این دیدیم که این دو مدل تنها گوشهای از واقعیت ترجیحات اجتماعی را نشان میدهند .این یعنی آنکه ما نیازمند تفکر در مورد سواالتی از جنس زیر بودیم :یک نقطه منصفانه مرجع چگونه است؟ چه کاری مهربانانه و چه کاری نامهربانانه تلقی میشود؟ و چگونه میتوانیم اعتقاد افراد در مورد محبت را مدلسازی کنیم؟ دیدیم که پاسخ به موقعیت و زمینه بستگی دارد. مدلهای مبتنی بر قصد عمدتا به واسطه انعطافپذیری باالی خود ،ما را قادر به مدلسازی هرچه بهتر رفتار واقعی انسانها کردند .نکتهای که در بخشهای پیشین بدان اشاره نکردم این اســت که مدلهای مبتنی بر قصد نیز ممکن است بهراحتی به نتایج مبهم منتهی شــوند :تعادل اول زمانی که فرد به واســطه نامهربانی دیگران نامهربان میشــود و تعادل دیگر زمانی که فرد به واســطه مهربانی دیگران مهربان میگردد .حال کدامیک از این دو نتیجه قابل قبولتر است؟ پس میتــوان گفت که مدلهای مبتنی بر قصد نیازمند پاســخگویی به برخی ســواالت سخت و پیچیده هســتند و صد البته که پاسخ به این سواالت به احتمال فــراوان به اثرات کالبدی و موقعیت بســتگی دارد .این یعنی آنکه هیچ مدل کاملی
-5-7بخشش پول به خیریهها
بســیاری از مردم وقت و پول خود را به امور خیریه اختصاص میدهند .به عنوان مثال ،نظرســنجی که توســط بنیاد کمکهای خیریه در سال 2009صورت گرفت نشــان داد که بالغ بر 54درصد از مردم بزرگسال در بریتانیا با بخشیدن متوسط 31 پوند در ماه ،بهطور مستمر به خیریهها کمک کردهاند .بنیاد بخشش آمریکا نیز مبلغ دریافتی خیریهها در آمریکا در سال 2007را رقمی معادل 306میلیارد دالر برآورد کرد .این مبالغ بهراستی مبالغ قابل توجهی هستند. در تالش برای فهم آنکه چرا بســیاری از مــردم چنین مبالغ قابلتوجهی را به خیریهها بخشــیدهاند ،باید به ترجیحات اجتماعی بازگردیم .این در حالی اســت کــه مدلهایی که تاکنون توســعه دادیم ،ما را بهطور کامل در فهم بخشــشهای ش مردم به دیگران را خیرخواهانه یاری نمیرسانند .مدلهای موجود ،کمک و بخش بهصورت مشروط توضیح میدهند .مردم به کسانی کمک میکنند که نسبت به آنها بامحبت بوده یا درآمدی کمتر از آنها داشــتهاند .آیا میتوان نقشی برای نوعدوستی مطلق و کمکهای غیرمشــروط مردم به یکدیگر یافت؟ این سوال ،سوالی موجه و
471
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
وجود ندارد که بدون بحث و تفحص پیش از انتخاب آن ،بتواند تمامی ترجیحات اجتماعی را به نمایش کشــد .آنچه در واقعیت وجود دارد مجموعهای از مدلها و شیوههای تفکر در مورد ترجیحات اجتماعی است که به ما اجازه میدهد در مورد هر رفتار مشخص ،مدل متناسبی را برگزینیم. پیــش از آنکه پای به بخش کاربرد مدلها بگذاریــم ،مایلم آخرین نکته را در این بخش بیان کنم .شــواهد قبل مبنی بر وجود بسیاری از افراد بخشنده نباید ما را زیاده از حد ذوق زده کند .در تمامی بازیها افرادی را دیدیم که خودخواهانه رفتار میکردند .حتی افرادی که پولی میبخشــیدند ،با فروض و در شــرایطی مشخص چنین رفتار میکردند .همچنین در نمودار 11-7و البته در بخش آتی خواهیم دید کــه اگر افراد بهانه یا مجالی برای ندادن پول بیابند ،به مراتب کمتر از قبل خواهند بخشید .نتیجه آنکه اگرچه دنیای ما سرشار از افراد فداکار و نوعدوست نیست ،اما لبریز از خالیقی با ترجیحات متنوع اجتماعی است.
اقتصاد رفتاری
472
قابل قبول است ،زیرا بسیاری از مردم در حالی پول و وقت خود را به امور خیریه اختصــاص میدهند که نمیدانند آیا کمک آنها به افراد بامحبت یا با درآمد کمتر از آنها اختصاص خواهد یافت یا خیر. پس چرا افراد همچنان به کمک خود ادامه میدهند؟ برای پاســخ به این ســوال، سه تفسیر ذیل را ارائه میدهیم .اول آنکه مردم تنها به دنبال کمک به دیگرانند .به این حالت نوعدوستی مطلق میگوییم .دوم آنکه ممکن است افراد پس از بخشیدن پول ،به واسطه عواملی مانند شهرت و اعتبار ،احترام یا تایید اجتماعی ،احساس خوبی به دست آورند .این حالت را لذت سرشار یا لذت بخشندگی مینامیم .آخرین دلیل نیز آن است ِ اجتماعی دیگران یا احساس گناه، که ممکن اســت به واسطه عواملی مانند عدم تایید احســاس بدی در افراد به وجود آید و افراد برای فرار از این حس به بخشــیدن روی آورند .ما دو حالت آخر را نوعدوستی غیرمطلق مینامیم که در آنها مستقیما خود فرد از بخشش پول بهره میبرد و در نتیجه ،انگیزهاش بخشیدن پول به واسطه نوعدوستی مطلق نیست .اما آیا بهراستی اهمیت دارد که یک فرد پول خود را به دلیل نوعدوستی مطلق به دیگران بخشیده است یا به واسطه نوعدوستی غیرمطلق؟ پاسخ این سوال مثبت است و من در بخشهای آتی حداقل به دو دلیل آن اشاره خواهم کرد.
-1-5-7بیرو ن راندن
فرض کنید که فدرشیا برای هدیه دادن بخشی از پول خود به یک خیریه برنامهریزی میکند .در همین اثنا او متوجه میشود که فردی دیگر این کار را کرده [و نیاز مورد نظر را مرتفع ســاخته است] .اگر انگیزه فدرشــیا نوعدوستی مطلق باشد ،او دیگر چنیــن پولی را نخواهد پرداخت ،زیرا فرد دیگری چنین کاری را به جای او انجام داده است. به این پدیده ،بیرون راندن میگویند .اما اگر انگیزه فدرشــیا نوعدوستی غیرمطلق باشــد ،او همچنان تمایل به بخشــیدن خواهد داشــت .در حقیقت انگیزه او برای بخشــیدن به واسطه رقابت با دیگر بخشــندگان افزایش خواهد یافت .پس در این حالت ،پدیده بیرون راندن کمتر خواهد شد. برای تشریح این موضوع نگاهی به نسخه ویژهای از مدل لذت سرشار میاندازم
که توسط آندرئونی )1990( 1توسعه یافت .گروهی از مردم را در نظر بگیرید که به یک خیریه کمک کرده یا در یک کاالی عمومی مشــارکت میورزند .در این میان، تابع مطلوبیت فدرشیا بهصورت ذیل خواهد بود: =U F ( w F − c F ,C,c w F − c F + ηF C +ρF c F )F که wFمیزان ثروت فدرشــیا cF ،میزان مشــارکت او در تهیه کاالی عمومیC ،
اگر ρF =0باشد ،آنگاه:
ηF ρ + F 2 C 2 cF
− C− F
η2F
4
= 1
=c F
که در آن C− Fبیانگر مشــارکت کل افراد گروه به جز شــخص فدرشیا است. با این وصف ،افراد مطلقا خیرخواه میخواهند مبلغ η2F / 4به خیریه کمک شــود، فارغ از اینکه چه کسی این کمک را انجام دهد .اگر C− Fافزایش یابد ،فدرشیا CF = ηF را به گونهای کاهــش میدهد که بیرون راندن بهطور کامل اتفاق افتد .اگر 0 باشد ،آنگاه؛ 2 ρF
4
= cF
1- Andreoni
473
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
میزان مشــارکت کل (از جمله خود فدرشیا) و ηFو ρFپارامترهای مدل هستند. اگر ρF =0باشد میتوان گفت که فدرشیا یک فرد صرفا نوعدوست (با نوعدوستی مطلق) اســت .زیرا آنچه او بدان اهمیت میدهد ثروتش پس از کســر مشارکت و همچنین میزان مشارکت کل در خیریه است .اگر ρF >0باشد میتوانیم بگوییم که فدرشیا یک فرد نسبتا نوعدوست (با نوعدوستی ناقص) است ،زیرا مطلوبیت او به واسطه مشارکتش افزایش مییابد .اگر ηF =0باشد ،فدرشیا تنها برای کسب لذت در تهیه کاالی عمومی مشارکت میورزد. ت آوردن میزان مشارکت بهینه حل کنیم ،به رابطه اگر مسئله فوق را برای به دس زیر میرسیم:
اقتصاد رفتاری
474
در نتیجه ،مقدار پرداختی فدرشیا دیگر تابعی از مقدار پرداختی دیگران نیست. در چنین حالتی اســت که پدیده بیرون راندن بهطور کامل از بین میرود .پس در اینجــا این موضوع که پرداخت پول ریشــه در دالیل کامال خیرخواهانه یا نســبتا خیرخواهانه دارد ،از اهمیت بهسزایی برخوردار میشود. حال نوبت به آزمون وجود یا عدم وجود پدیده بیرون راندن در آزمایشــگاه یا با دادههای واقعی میرسد .نتایج آزمایشگاهی نشان میدهد که اگرچه بیرون راندن 1 بهصــورت کامل به وقــوع نمیپیوندد ،اما مقدار آن قابل توجه اســت .آندرنویی ( )1993و بولتون 2و کاتوک )1998( 3دو آزمایش کامال متفاوت را به اجرا درآوردند تا اندازه بیرون راندن را به دست آورند .آنها به ترتیب به مقادیر 71/5و 73/7درصد دســت یافتند که بسیار شبیه به هم بود .این مقادیر بدینگونه تفسیر میشوند که با هر یک دالر بخشش پول توســط دیگران 0/715 ،و 0/737دالر از میزان بخشش یک فرد کاسته میشود [این دقیقا همان مفهوم کشش است!] .اما دادههای واقعی در مورد میزان پرداختهای خیرخواهانه ســطح بسیار کمتری از بیرون راندن را نشان میدهنــد .به عنوان مثال ،ریبار 4و ویلهلــم )2002( 5با نگاهی به میزان کمکهای شخصی شهروندان آمریکایی به 125ســازمان امدادرسانی و توسعهای بینالمللی در خالل ســالهای 1986و 1992دریافتند که پرداختهای صورتگرفته توسط دولت و دیگر ســازمانها ،تنها باعث 18درصد خروج اعانههای بخش خصوصی شده است .البته این یافته نیز نشان میدهد که پدیده بیرون راندن وجود دارد ،اما نه به شکل کامل .آنچه در واقع محل سوال است اندازه اثر بیرون راندن است. آیا میتوان چنین اختالفی میان نتایج تجربی و آزمایشگاهی را با هم وفق داد؟ ریبار و ویلهلم موضوع را با لحاظ تعداد دیگر پرداختکنندگان بالقوه در محاسبات، قابل حل میدانند .برای توضیح هرچه بیشتر ،فرض کنید که فدرشیا یک فرد نسبتا نوعدوســت است که هم از نوعدوســتی مطلق و هم از لذتبخشیدن ،مطلوبیت کســب میکند .به واسطه نوعدوســتی مطلق خود ،او میخواهد میزان اعانه کل تا حد ممکن بــاال رود (مثال معادل η2F / 4در مثال فــوق) .همچنین به خاطر لذت بردن در بخشش ،او مایل اســت خود حداقل مقداری پول به خیریه بپردازد (مثال 5- Wilhelm
4- Ribar
3- Katok
2- Bolton
1- Andrenoi
معادل ρ2F / 4در مثال فوق) .اگر تعداد بخشــندگان بالقوه دیگر کم باشد (آنچنان که در شرایط آزمایشــگاهی است) ،اعانه کل به احتمال فراوان کمتر میشود .پس خیرخواهی مطلق بیشترین تاثیر را بر تصمیم افراد خواهد گذاشت .اما اگر همچون دنیای واقعی تعداد افراد بخشــنده بســیار زیاد باشــد ،اعانه کل به احتمال فراوان افزایش یافته و دیگر لذت بخشیدن خواهد بود که بیش از هر چیز تصمیمات افراد را متاثر خواهد کرد .برای اینکه چنین تفسیری را در مدل نیز مشاهده کنیم ،فرض کنید که تمامی مشــارکتکنندگان به میزان مساوی در یک طرح عمومی مشارکت کنند .پس میتوانیم C=ncرا جایگزین کرده و بنویسیم: 2
1 ηF + ρi 4 n
= C
-2-5-7چه کسی میبیند؟
برای یک فرد صرفا خیرخواه اینکه کســی بداند کــه او پولی پرداخت کرده یا نه اهمیتی ندارد .اما برای افراد نســبتا نوعدوست دیده شدن مترادف پرداخت بیشتر خواهد بود .دلیل این امر آن اســت که بخشــیدن راهی است که افراد به واسطه آن میتوانند عالمتهای خوبی نسبت به خود به سوی دیگران ساطع نمایند .به عنوان مثال ،بخشیدن ممکن است نشانهای از سخاوتمندی یا ثروت باشد .از این رو ،دیده شدن وسیلهای مهم برای افزایش اعانه است و این خود شاهدی مهم بر این واقعیت است که افراد قویا به واسطه عالمتدهی به دیگران به بخشندگی و پرداخت اعانه اقدام میکنند .پیش از آنکه نگاهی به شــواهد ایــن موضوع بیاندازم ،مهم میدانم بهصورت اختصار مدلی ســاده را بیان سازم که نشان میدهد چگونه عالمتدهی موجب تعامل میان نوعدوستی و لذت بخشیدن میشود.
475
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
اگر nبزرگ باشــد ηF ،بیاثر شده و تنها اثر لذت بخشش باقی میماند .اما اگر nکوچک باشــد ηF ،با اهمیت شده و در نتیجه نوعدوســتی اثر خود را در میزان مشارکت بازخواهد یافت .پس میتوان گفت که ترکیبی از هر دو عامل نوعدوستی و لذت بخشیدن را در دنیای واقعی میتوان دید و میزان بیرون راندن تابعی از تعداد بخشندگان بالقوه است.
اقتصاد رفتاری
476
فرض کنید که بخشــش به عنوان عالمتی از سخاوتمندی فرد تلقی شود .برای واقعیتر شدن و منطقیتر شدن موضوع نیازمندیم تا نوسانی در میزان سخاوتمندی افراد ایجاد کنیم .در مدل لذت بخشــیدن ،تنوع در حس ســخاوتمندی افراد بدان معناست که افراد ηو ρمتفاوتی دارند و مقادیر باالی ηو ρبه معنای سخاوتمندی باالی آنهاســت .برای سادگی هرچه بیشتر فرض کنید که دو نوع از افراد در محیط اطراف ما وجود دارند :افراد ســخاوتمند با η =0و ρ =2و افراد غیرســخاوتمند با . η = ρ = 0اگر بخشــیدن پول توسط دیگران دیده نشود ،افراد سخاوتمند لذت بخشــیدن را چشیده و امتیاز یک را به خود اختصاص میدهند .در چنین شرایطی هیچ امتیازی به افراد غیرســخاوتمند داده نمیشــود .اما اگر دیده شوند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جزء دوم هر مدل عالمتدهی متشــکل از بخشــی است که افراد مایلند تا در انظار عمومی بهصورت فردی با وجهه متفاوتی به نظر آیند .در این شــرایط ،افراد غیرسخاوتمندی مانند فدرشــیا تالش خواهند کرد تا همچون سخاوتمندان دیده شوند .فدرشیا چنین کاری را با بخشیدن cF = 1انجام خواهد داد .فرض کنید که اگر فدرشیا از نگاه دیگران بهصورت فردی سخاوتمند به نظر رسد ،امتیاز اعتباری Pرا به خود اختصاص دهد .اما اگر ســخاوتمند نباشد امتیاز صفر و اگر وضعیت نامشخصی داشته باشد ،امتیاز 0/5Pرا از آن خود سازد .در چنین شرایطی ،هزینه مشــارکت یک و منفعت آن امتیازی حداقل معادل 0/5Pاست .با این شرایط ،او در صورتی مشــارکت خواهد کرد که 0/5P >1باشد .حال اگر فرد سخاوتمندی همچون میگوئل امتیاز اعتباری بیشــتری را به واســطه بخشــیدن به دست آورد، رفتارش چه تفاوتی خواهد کرد؟ در چنین شــرایطی او با مشارکت هرچه بیشتر تالش خواهد کرد تا خود را از فدرشــیا متفاوت سازد .او بهخوبی میداند که اگر کمی بیشتر از 0/5Pمشارکت کند ،کسی مانند فدرشیا قادر به تقلید از او نخواهد بود و در نتیجه او امتیاز کامل Pرا به دســت خواهد آورد.خالصه سطور فوق آن است که اگر تنها فرد غیرسخاوتمند امتیاز تلقی شدن به عنوان یک فرد سخاوتمند را به دســت آورد ،هر دو فرد فدرشــیا و میگوئل به میزان یک در کاالی عمومی = . ( cM= cاگر تنها افراد ســخاوتمند صاحب چنین مشــارکت خواهند کرد )1 F
جدول -7-7پیشنهادها در بازی دیکتاتور با تغییر میزان ناشناس بودن تدبیر
پایه
سهم افرادی که گزینه منصفانه را انتخاب کردند
٪74
مخفی
٪38
دو دیکتاتور
٪35
امکان تصادفی بودن
٪34
477
جزئیات دیگر
٪56آزمودنیها خواستند تا بازده دریافتکنندکان آشکار شود. ٪76از مشارکتکنندگان انتخاب خود را پیش از پایان وقت انجام دادند.
منبع :دانا و همکاران ()2007
در مطالعه مذکور آزمودنیها در طیف متفاوتی از بازی دیکتاور مشارکت جستند که در آنها پیشنهاددهندگان یا دلیلی بر نبخشیدن داشتند یا آنکه بهانهای برای نبخشیدن نداشــتند .نتایج این بازی در جدول 7-7نشــان داده شده است .با اندک تغییراتی در آزمایشها ،پیشنهاددهندگان میتوانستند یا تقسیم منصفانه 5و 5دالر را پیشنهاد دهند یا آنکه تقســیم غیرمنصفانه 6و 1دالر را مطرح ســازند .با توجه به شــواهد بخش ،1-7میتوان انتظار داشت که تدابیر پایه ما همان گزینه تقسیم منصفانه باشد .به جز 1- Dana
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
امتیازی شــوند ،فدرشیا دیگر در کاالی عمومی مشــارکت نمیکند ،اما در مقابل = میگوئل مقدار بیشتری را به این کار اختصاص خواهد داد ) c M 0/ 5P =( cF 0, .پس تمایل به ســخاوتمند دیده شدن میتواند عاملی در افزایش پرداخت هر دو فرد ســخاوتمند و غیرسخاوتمند باشــد .در مدلهای عامتر ،اگرچه عالمتدهی موجب پیچیدگی بیشــتر مدل میشود ،اما همواره موجب افزایش امکان پرداخت افراد میگردد .اما چه شواهدی یافت میشوند که موید اثر عالمتدهی بر بخشش هرچه بیشتر افراد باشند؟ بهطور خالصه میتواند گفت که شــواهد کثیری در تایید اهمیت عالمتدهی وجود دارند .قاطعترین دلیل میتواند این واقعیت باشــد که تعداد انگشتشماری از اهدا کنندگان به خیریهها هستند که مایلند ناشناس باقی بمانند .در آزمایشهای کاالی عمومی نیز دیدیم که بخشش با افزایش ناشناس بودن افراد کاهش مییابد. مطالعه دانا 1و همکاران ( )2007مویدی هرچند متفاوت بر واقعیات فوق است.
اقتصاد رفتاری
478
این تدبیر ،در دیگر تدابیر پیشــنهاددهندگان باالخره دالیلی موجه در انتخاب گزینه غیرمنصفانه یافتند .بهراحتی میتوان دید که نسبت افرادی که گزینه تقسیم منصفانه را انتخاب کردند ،بهشدت در تدابیر دیگر کاهش یافته است. در تدبیــر دوم یعنی تدبیر اطالعات مخفی ،فرد پیشــنهاددهنده از بازده خود آگاهــی دارد ،اما میتواند انتخاب کند که آیا دوســت دارد بازده دریافتکنندگان را بفهمد یا خیر .اگرچه انجام این کار برای پیشــنهاددهندگان بدون هزینه بود ،اما نزدیک به نیمی از آنها از انجام چنین کاری امتناع کردند .با این حال ،بخش اعظمی از آنها گزینه تقســیم ناعادالنه را برگزیدند .در تدبیر دو دیکتاتور ،پیشنهاد توسط دو دیکتاتور تعیین میشد که همزمان باید میزان پیشنهاد را تعیین میکردند و البته آنها میتوانستند گزینه تقسیم منصفانه را برگزینند .در تدبیر امکان تصادفی بودن، انتخاب فرد پیشنهاددهنده میبایست پیش از پایان مدت زمانی صورت میگرفت که البته از پیش مشــخص نبود .اگر فرد پس از پایان مهلت زمانی انتخاب خود را انجام نمیداد ،انتخاب او بهصــورت تصادفی صورت میگرفت .نتیجه جالب آن بود که در حالیکه بسیاری از افراد انتخاب خود را پیش از پایان مهلت زمانی انجام دادند ،باز هم اکثرا گزینه غیرمنصفانه را برای پیشنهاد برگزیدند. یافته جالب این مطالعه تایید ارتباط عالمتدهی و قصد و نیت افراد است .در تدبیر پایه ،انتخاب فرد پیشنهاددهنده بهطور مشخص قصد او را میسازد .در چنین حالتی، پیشنهادکنندگان نمیتوانند قصد خود را از خود یا دریافتکنندگان مخفی کنند .آنچه در این تدبیر به وقوع میپیوندد آن است که کنش پیشنهاددهندگان عالمت مشخصی را به سوی دیگران ساطع میکند .پس آنها مایل میگردند تا عالمتی نیک از خود صادر کرده و دریافتی خوب همچون لذت بخشــیدن ،فرار از احساس گناه یا غیره را برای خود به ارمغان آورند .اما در سه تدبیر دیگر ،انتخاب پیشنهاددهندگان به میزان به مراتب کمتری قصد و نیت آنها را آشکار میسازد .این خود انگیزه افراد برای ارسال عالمت خوب را کاهش داده و بهانهای خوب به دست اکثر آنها برای انتخاب گزین ه غیرمنصفانه میدهد .بهراحتی میتوان دید که کوچکترین مجال برای نبخشــیدن کافی است تا مقدار بخشش بهطور مشخص و محسوسی کاهش یابد .عالمتدهی موجهترین و قابل قبولترین توضیح برای این پدیده است.
-3-5-7چرا افراد میبخشند؟
آنچه تاکنون یاد گرفتیم آن است که افراد به دالیل مختلف میبخشند .بخشش تنها به دلیل نوعدوستی ِ صرف اتفاق نمیافتد ،بلکه ترکیبی از عواملی همچون لذت بخشیدن، احساس گناه بخیل بودن ،عالمتدهی و نوعدوستی مطلق دست به دست هم میدهند تا فرد را به پرداخت پول به دیگران تحریک کنند .فهم صحیح این موضوع ابزاری به ما ی آنها اعطا میکند .از این رو ،بخش حاضر در تحریک مردم به افزایش میزان بخشندگ را با نگاهی به مطالعه آلپیزار 1و همکارانش ( )2009خاتمه میدهیم. جدول -8-7سهم افراد مشارکتکننده ،متوسط میزان مشارکت مشروط به اعطای چیزی به فرد و متوسط میزان مشارکت در پارک ملی پواس ()Poas National Park بدون هدیه
48
5/09
2/43
با هدیه
56
4/56
2/56
ناشناخته
51
4/36
2/21
شناخته
53
5/21
2/77
بدون مرجع
47
6/00
2/84
مرجع 2دالر
61
3/61
2/20
مرجع 5دالر
50
3/95
1/98
مرجع 10دالر
49
5/97
2/95
منبع :آلپیزار و همکاران ()2009
آنهــا نگاهی به میزان کمک مالی بازدیدکنندگان بینالمللی به پارک ملی پواس در کاستاریکا در سال 2006انداختند .در این میان ،از تعدادی از بازدیدکنندگان بهصورت تصادفی و جدا از هم سواالتی پرسیده شد .سپس از آنها خواسته شد تا کمکی به پارک نمایند .سه چیز در این آزمایش دستخوش تغییر شد .به بعضی از بازدیدکنندگان هدیه کوچکی به ارزش 3دالر داده شد .به برخی گفته شد که بیشترین مقادیر اعطایی به پارک 2دالر 5 ،دالر یا 10دالر بوده اســت .برخی از اهداکنندگان نیز مقادیر اعطایی خود را بدون آنکه مصاحبهکنندگان از مقدار آنها چیزی بدانند ،اهدا کردند. نتایج این آزمایش در جدول 8-7خالصه شده است .به نسبت سهم باالیی از افراد 1- Alpizar
479
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
تدبیر
سهم مشارکتکنندگان
میزان مشارکت مشروط
میزان متوسط مشارکت
مقادیری به پارک اهدا کردند .اما باید توجه کرد که سهم اهداکنندگان با کاهش مقدار نقطه مرجع افزایش یافت .در شــرایطی که مشارکت مشروط به اهدای چیزی به فرد است ،میزان مشــارکت در حالت مشخص بودن مشخصات فرد 25درصد بیشتر از زمانی است که اهداکننده ناشناس باشد .همچنین میتواند دید زمانی که مقادیر مرجع افزایش مییابد ،بر مقادیر مشــارکت نیز افزوده میشــود .این نکته را نیز باید اضافه کرد که بســیاری از اهداکنندگان خــود را با مقادیر مرجع انطباق میدهند .باید گفت که توضیح و تفســیر این یافتهها تنها با کمک از نوعدوستی مطلق یا توجه صرف به بازده شخصی افراد غیرممکن است .در عوض ،این یافتهها به ما میگویند که ترکیب انگیزههایی که قبال ذکر شد ،در این نتیجه دخیلند.
-6-7قیمت و چسبندگی دستمزد
اقتصاد رفتاری
480
اگر نگاهی به نرخهای بیکاری کشــورها بیاندازیم ،با دیدن نرخهای باال متعجب خواهیم شــد .در حالیکه نرخ بیکاری در بریتانیا و ایاالت متحده آمریکا باالی 5 درصد نیروی فعال اســت ،این نرخ در برخی از کشــورهای اروپایی حتی به 20 درصد هم میرسد .مسلما بخشی از این بیکاری از جنس بیکاری داوطلبانه است، اما همه بیکاریها که از این جنس نیست. این یعنی آنکه بازار نیروی کار حداقل در کوتاهمدت تسویه نمیشود .نظریههای استاندارد اقتصادی به ما میگویند که در صورت مازاد عرضه نیروی کار ،قیمت نیروی کار که همان نرخ دستمزد است باید تا حدی پایین بیاید که در نهایت عرضه و تقاضا با هم مساوی شده و بازار تسویه گردد .اگر دستمزدها به دالیلی پایین نیایند ،میگوییم که ما دارای چسبندگی دستمزد هستیم .دالیل متعددی همچون وجود قوانین و اتحادیهها را برای چسبندگی دستمزد ذکر کردهاند ،اما من در این بخش میخواهم نظر شما را به دو عامل دیگر یعنی تقابل و انصاف معطوف سازم. چرا تقابل در این داســتان اهمیت دارد؟ رابطه یک صاحب کار و یک کارگر را میتوان رابطــه کارفرما -کارگزار نامید .صاحب کار یا همان کارفرما ،کارگر یا همان کارگزار را برای انجام کاری برای او استخدام میکند .با توجه به اینکه سود کارفرمایان وابســته به میزان تالش و ابتکاری است که کارگران در شغل خود به
2- Kamlani
1- Campbell
481
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
کار میبندند ،کارفرمایان باید راهی را برای افزایش انگیزه کارگران برای کار بهتر و بیشتر بیابند .با این حال ،در اغلب شغلها تشخیص میزان پشتکار و دقت کارگران در کار بســیار سخت است .همچنین کارگران میتوانند خود را کاری جلوه دهند. پس کارفرمایان باید در تحریک کارگران کمال دقت را به کار برند. حال بیایید کمی در مورد تقابل بیاندیشیم .تقابل مثبت بدان معناست که اگر کارفرما نسبت به کارگر خود با محبت برخورد کند ،کارگر نیز در عوض چنین رفتار خواهد کرد .عکس این موضوع در مورد تقابل منفی صادق است .حال در رابطه میان این دو چه چیزی لطف و چه چیزی بیلطفی محســوب میشود؟ پاسخ این سوال به نقطه مرجــع بازمیگردد .در فصول دوم ،چهارم و ایــن فصل دیدیم که عموما دو چیز به عنوان نقاط مرجع به شمار میآیند :دستمزدی که قبال به خود فرد پرداختشده است یا دســتمزدی که به دیگران پرداخت شده است .بنابراین کاهش دستمزد یا پرداخت دستمزدی کمتر از دیگران ،بیلطفی و نامهربانی و در مقابل افزایش دستمزد و پرداخت دستمزدی بیشتر از دیگران ،لطف و محبت به شمار خواهد رفت. پس میتوان گفت که کارفرمایان با امید افزایش انگیزه و تقابل مثبت ،دستمزد باالیی را به کارگران پرداخت میکنند .در مقابل به دلیل تقابل منفی ،تمایل چندانی برای کاهش دســتمزد و در نتیجه کاهش انگیزه کارگران خود ندارند .بسیاری از مطالعات پیمایشــی شــواهدی موید هر دو اثر و بهخصوص اثر دوم یافتهاند .به عنــوان مثال کمپبل 1و کامالنی )1997( 2از 184بنگاه اقتصادی پرســیدند که چرا در زمان رکود ،دســتمزد کارگران خود را تا حد ممکن کاهش نمیدهند .دغدغه اصلی کارفرمایان آن بود که این کار باعث ترک شــغل بهرهورترین کارگران آنها میشود (انتخاب نامساعد) .پاسخ دوم آنها که به پاسخ اول بسیار نزدیک است آن بود که کاهش دســتمزد ،موجب کاهش تالش نیروی کار میشود (بحث تقابل). جدول 9-7نشان میدهد که چند درصد از کارفرمایان اعتقاد داشتند که افزایش یا کاهش ده درصدی دستمزد ،موجب اثری جدی بر میزان تالش کارگران میشود. در حالیکه آنها معتقد بودند افزایش دســتمزد تبعات مثتبی در پی خواهد داشت، کاهش دستمزد را مستوجب تبعات منفی شدیدی بر کارگران میدانستند.
اگر بیمیلی کارفرمایان به کاهش دســتمزد ریشه در ترس از تقابل منفی داشته باشد ،میتوان گفت که تقابل منفی عاملی قابل قبول برای ایجاد چسبندگی دستمزد اســت .البته این ادعا نیاز به اثبات دارد که ما در بخشهای بعد با استفاده از مدل انصاف و نگاهی به برخی از نتایج آزمایشگاهی بدان خواهیم پرداخت. جدول -9-7درصد کارفرمایانی که فکر میکنند افزایش یا کاهش 10درصدی دستمزد کارگران موجب تغییر تالش کارگران بیش از ده درصد میشود .به عنوان مثال ،اگر دســتمزد به میزان 10درصد کاهش یابد ،انتظار میرود که میزان تالش 74/7درصد از کارگران یقه آبی 1به میزان 10درصد یا بیشتر کاهش یابد. جدول 9-7 تغییر در دستمزد
10درصد کاهش اقتصاد رفتاری
482
10درصد افزایش
تغییر انتظاری در تالش
نسبت کارگرانی که میزان تالش خود را تغییر خواهند داد
کارگران یقه سفید
کارگران یقه آبی کارگران کمتر ماهر
کاهش
٪85/8
٪92
٪91/3
کاهش 10درصد یا بیشتر از 10درصد
٪61/7
٪74/7
٪78/8
افزایش
٪55/8
٪52/1
٪53/2
افزایش 10درصد یا بیشتر از 10درصد
٪19/4
٪18/7
٪22/5
منبع :کمپبل و کامالنی ()1997
-1-6-7مدل تقابل کارگر
برای اینکه نشــان دهیم چگونه تقابل ممکن است به دستمزدهای چسبنده بیانجامد، از مدل انصاف مبتنی بر قصد که در بخش 1-3-7با آن آشــنا شدیم ،استفاده میبریم (نمودار .)12-7برای سادگی تصور کنید که کارگری به نام میگوئل میتواند تالش ()e زیاد یا اندک )} ( e ∈ {H,Lرا برای شــیوه کارکردن خود انتخاب کند و صد البته که تالش زیاد هزینههایی به میزان Cرا بر او تحمیل خواهد کرد .حال فرض کنید که به ازای تالش باالی میگوئل ( ،)e=Hکارفرمای او به نام فدرشیا درآمد Rو به ازای تالش کم او ( ،)e=Lدرآمد صفر را به دست خواهد آورد. -1کارگران یقه آبی یا همان blue collar workersبه آن دسته ازکارگرانی گفته میشود که کارهای یدی را انجام میدهند و در مقابل کارگران یقه سفید یا white collar workersقرار دارند که کارهای دفتری مانند مدیریت را انجام میدهند( .م).
نمودار -12-7یک مدل ساده از تقابل کارگر.
ﺗﻼش ﺑﺎﻻ
ﺗﻼش اﻧﺪك ﺗﻼش ﺑﺎﻻ
دﺳﺘﻤﺰد= دﺳﺘﻤﺰد=1
ﺗﻼش اﻧﺪك ﺗﻼش ﺑﺎﻻ
دﺳﺘﻤﺰد=2 دﺳﺘﻤﺰد=3
483 فدرشــیا میزان دستمزد و میگوئل میزان تالش را برمیگزینند .بازده مادی فدرشیا درآمد منهای wو بازده مادی میگوئل w
منهای هزینه تالش او میشود.
فدرشیا برای جبران خدمات میگوئل دستمزد wرا به او اختصاص میدهد که این کار موجب سود یا بازده مادی معادل درآمد منهای wبرای او میشود .میگوئل نیز بازده مادی wمنهای هزینه تالش را به دست میآورد .فدرشیا اهمیتی به انصاف نداده و تنها میخواهد ســود خود را حداکثر کند .آیا او باید دســتمزد بیشتری را بپردازد؟ میگوئل میتواند مهربان بوده و تالش بیشــتری را برای کارفرمای خود انجــام دهد یا نامهربان بوده و به تالش اندک بســنده کند .در حالت اول ،درآمد فدرشیا Rو در حالت دوم صفر خواهد بود .پس با این حساب ،بازده عادالنه برابر با 0/5R − wخواهد شد. محبت و لطف میگوئل برابر با 0/5Rیا −0/5Rمیشود که این خود بستگی به میزان تالش او برای کارفرمایش دارد .فدرشــیا نیز میتواند دستمزدی بین صفر و
فصل هفتم :ترجیحات اجتماعی
ﺗﻼش اﻧﺪك
Rرا به میگوئل دهد .پس بازده عادالنه باز هم 0/5Rشــده و محبت فدرشیا برابر با w −0/5Rمیگردد.اگر میگوئل حداکثر تــاش خود را به کار برد ،مطلوبیتش برابر خواهد بود با: R R w − C + µM w − 22
اما اگر تالش خود را کاهش دهد ،مطلوبیتش برابر خواهد شد با:
R R w − µM w − 22
بیاد داشته باشیم که µ Mبیانگر میزان تمایل میگوئل به تقابل است .با این حساب، میگوئل تالش باالی خود را زمانی به کار خواهد گرفت که: C µMR
اقتصاد رفتاری
484
+
R
2
>w
میگوئــل در صورتی تمایل به اســتفاده از تالش حداکثــری خود دارد که در مقابل ،فدرشــیا نیز مهربان بوده و دستمزدی باالتر از دستمزد عادالنه یعنی 0/5R را به او پیشــنهاد دهد .اما آیا فدرشــیا چنین دســتمزدی را به او خواهد داد؟ اگر میگوئل حداکثر تالش خود را به کار گیرد ،فدرشــیا صاحب درآمد Rشــده و از این رو تمایل به پرداخت هر میزان دســتمزد کمتر از مقدار Rرا خواهد داشــت. اگر w ∑ Pf u(f
∑P
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
آب و غذا ضروری اســت و در تاریخ تکامل ،بشــر زمــان زیادی را صرف یافتن مقدار کافی از آن کرده اســت .در حقیقت در دنیای توسعهیافته امروزی نیز یافتن غذا دغدغه اصلی بسیاری از آدمهاست .در نتیجه ،تکامل باید آنها را برای دستیابی به اســتراتژی مناسب برای یافتن آب و غذا یاری کند .آیا این میتواند راهی برای تحلیل چگونگی رفتار بشر امروزی باشد؟ فردی به نام ادوارد را که در جســتجوی غذاســت در نظر بگیرید .او هر روز غارش را ترک میکند و برای جستجوی غذا میتواند به غرب یا شرق برود .فرض کنید اگر در روز tبه غرب برود f tw ،کالری و اگر به شــرق برود f tEکالری غذا به دست میآورد .و هرچه غذای با کالری بیشتری بیابد بهتر است. E مشکل آنجاست که ادوارد بدون رفتن و نگاه کردن ،مقدار f twو f tرا نمیداند. بنابراین او هر روز فقط یک راه را انتخاب میکند .کدام راه را باید انتخاب کند؟ فرض کنید مقدار غذا در هر مسیر و در هر روز تصادفی است .احتمال یافتن f کالری در شرق PfEو در غرب Pfwاست .اگر: ∞ ∞ ( )1-8 ∑ PfE .f > ∑ Pfw f
f =f 0 f 0 =
باشد ،در نتیجه ادوارد با رفتن به شرق تعداد فرزندان مورد انتظار را حداکثر میکند. بــه تفاوت دو معادله 1-8و 2-8توجه کنید .در معادله اول تعداد مورد انتظار کالری و در معادله دوم تعداد مورد انتظار فرزندان را محاسبه میکنیم .ممکن است
اقتصاد رفتاری
498
بــا رفتن به غرب باالترین میزان کالری مورد انتظار به دســت آید ،اما با رفتن به شرق باالترین تعداد مورد انتظار فرزندان را داشته باشد .به عنوان مثال ،مقدار غذا در شرق ممکن است همیشه در حد مطلوب و با ثبات باشد ،در حالیکه مقدار آن در غرب یا بسیار زیاد یا بسیار کم باشد .تکامل ناشی از آنی خواهد بود که تعداد فرزندان مورد انتظار را حداکثر میکند ،بنابراین باید از معادله ( )2-8به جای معادله ( )1-8تبعیت کرد .این بدین معنی است که ادوارد نه تنها باید مقدار غذایی را که احتماال در هر مسیر وجود دارد حساب کند ،بلکه باید رابطه بین مقدار غذایی که میخورد و تعداد فرزندانی را که احتماال خواهد داشــت نیز حساب کند! با فرض اینکه طبق این تفاصیل او فرزندان نسبتا کمی خواهد داشت ،این محاسبات کاری بیهوده به نظر میرســد .معهذا فرض کنید ادوارد با تابع مطلوبیت uزاده شــده و هنوز هم در مغز او وجود دارد .آنچه مقصود اســت این اســت که وقتی او غذای شــامل fکالری را میبیند و میخورد ،یک رضایت و ارضا یا مطلوبیت ) u(fرا به دست میآورد .آیا با این سادهسازیها مشکل او سادهتر میشود؟ آرتور رابســون )2001b( 1نشان میدهد که مشــکل ادوارد آسانتر میشود. ادوارد اکنون میتواند با اســتفاده از روش اکتشــافی (روش آزمون و خطا) ذیل تعداد فرزندان مورد انتظارش را حداکثر کند :امروز به شرق میروم ،فردا به غرب میروم ،روز بعد به شــرق میروم و به همین ترتیــب هر روز تفاوت مطلوبیت تجمعی رفتن به غرب و شــرق را حســاب میکنم .اگر این تفاوت به یک سطح آستانهای (بحرانی) رسید ،از آن لحظه به بعد همیشه به شرق یا به غرب میروم، بســته به اینکه کدام جهت بیشــترین مطلوبیت را عاید میکند .این یک راه حل ســاده به مســئله پیچیده است و عملی نیز هســت .زیرا ادوارد با تابع مطلوبیت ) u(fزاده شــده و با آزمون و خطا یاد گرفته اســت که چگونه از آن استفاده کند. تابــع مطلوبیت در اینجا دو فایده کلیدی دارد .اولین فایده اینکه ادوارد فقط باید به غذا فکر کند .اگــر او به میزان کافی غذا پیدا کند تا مطلوبیت خود را حداکثر کند ،بدون اینکه متوجه شــود (بداند) تعداد فرزنــدان مورد انتظارش را حداکثر خواهد کرد .زیرا تکامل به جانب کســانی است (در حمایت از کسانی است) که 1- Arthur Robson
499
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
تابع مطلوبیت درستی دارند .به عبارت دیگر رضایتی که از خوردن غذا به دست میآید هماهنگ با (متناسب با) تعداد فرزندانی است که انتظار میرود با خوردن غــذا مهیا گردند .بنابراین ،تابع مطلوبیت ) u(fبیانی خالصه از تجربه انباشــته از نسلهای گذشته است. دومین فایده تابع مطلوبیت این است که از طریق آن ادوارد میتواند با چیزهای جدیدی که با آنها مواجه میشــود ،ســازگار شــود .در طول نسلها ممکن است رفتن به شــرق یا غرب تغییر یابد .بنابراین ،تبعیــت از کارهای اجداد یک فرد و گفتن اینکه به غرب برو چون والدین به غرب میرفتند ،اســتراتژی تکاملی خوبی نخواهد بود. تابع مطلوبیت بــه ادوارد اجازه میدهد در صورتی که روش آزمون و خطا یا روش اکتشافی به روش اجدادش صحه میگذارند از آن تبعیت کند .باز هم تکامل ناشی از تبعیت از استراتژیهایی است که بهترین نتیجه را از روش آزمون و خطا حاصل کرده اســت .یعنی ادوارد و فرزندانش بســیار ســازگار با تغییرات محیط حرکت خواهند کرد. در فصل ســه تفاوت بین مطلوبیت انتظاری ،معادلههــای ( )3-8و ( )1-3و ارزش مــورد انتظــاری معادلهها ( )1-8و ( )2-3را مالحظــه کردیم .اکنون یک توضیح برای آن و یک توجیه بر فرض اینکه گویی مردم مطلوبیتانتظاری خود را حداکثر میکنند ،داریم .در حقیقت ،میبینیم که تکامل ممکن است در حمایت از افرادیکه دارای تابع مطلوبیت عددی هستند ،باشد که رضایتمندی آنها از مصرف کاالها متناســب با تعداد فرزندان انتظاری که چنین کاالهایی عاید میکنند ،ناشی میشــود .کاالهایی را که چنین ویژگی داشته باشند اصطالحا «کاالهای واسطهای» میگویند .زیرا آنها شــامل چیزهایی هستند که تعداد فرزندان انتظاری را کاهش یا افزایش میدهند .غذا و ســرپناه مثالهای روشن از کاالهای واسطهای هستند ،اما منزلت و موقعیت ،ســخاوت ،شهرت و چیزهای دیگر نیز همانطوریکه خواهید دید میتوانند مرتبط باشند. آیا آنچه گفته شــد در فهم رفتار اقتصادی مدرن (امروزی) سودمند است؟ بله، اینها به ما راهنمایی و سرنخهای مهمی درباره اینکه چه چیزهایی سبب مطلوبیت
و چه چیزهایی عدم مطلوبیت میشود ،میدهند .همچنین سرنخهای به ما میدهند که درباره چه چیزهایی آزمون و خطا کنیم ،مثال جســتجو یکی از آنهاست .چیزی که میخواهیم انجام دهیم افزودن زمان و ریسک به این مخلوط است تا ببینیم چه چیزهای دیگری را میتوانیم یاد بگیریم.
-2-1-8انتخاب زمان بچهدار شدن
اقتصاد رفتاری
500
بــا اضافه کردن زمان به مدل ،مطلب را با این پرســش که ادوارد (و آنا) چه زمانی را باید برای بچهدار شــدن انتخاب کنند ،آغاز میکنیم .فرض کنید ادوارد تا زمان T سالگی میتواند بچهدار شود .کاری که او باید انجام دهد این است که تصمیم بگیرد در طول این ســالها چه زمانی بچهدار شود .این انتخاب ابتدا زمانی که او انتخاب میکند که کاالهای واســطهای غذا و سرپناه را مصرف کند تعیین میشود ،نه لزوما زمانی که با آنا ازدواج میکند .انتخاب او را با مشخصات تولید (ترکیب تولید مثلی) مثلی } x = {x1,..., x Tنشان میدهیم که بیانگر این است که او انتظار دارد چه تعداد فرزند xtدر زمان tســالگی داشته باشد .اگر تمام مردم شامل ادوارد و فرزندانش از یک سال به سال بعد با احتمال sزنده بمانند ،ادوارد چه مشخصات تولید مثلی ()x را باید انتخاب کند؟ باز هم این موضوع مسئله سادهای به نظر نمیرسد .اگر ادوارد دارای تابع مطلوبیت بین نسلی باشد که با آن زاده شده و در مغز او وجود دارد ،حل این مسئله ساده خواهد شد .همانند قبل الزم نیست او زمان بچهدار شدن را انتخاب کند ،بلکه در عوض باید کاالهای واسطهای را در مسیری مصرف کند که مطلوبیت او را حداکثــر کند (و هر از چند گاهی با آنــا نزدیکی کند) .اما تابع مطلوبیت بین دورهای آنا چه شــکلی خواهد بود؟ طبق مطالعه رابسون 1و ساموئلسن،)2009( 2 تکامل در حمایت از افرادی است که تابع مطلوبیت بین نسلی به شکل زیر را داشته باشند (تکامل تابع مطلوبیت بین نسلی به شکل زیر را تایید میکند): ( )3-8
که:
xt
t −1
T
∑δ t =1
=u T ( x1 ,..., x T ) ) −( Lnφ− Lns
2- Samuelson
δ =e
1- Robson
( )4-8 sx 1 s sx 2 s = =( N T (t + 1) N 1 t ) ,..., N T (t ) N 1 (t + 1) ,..., . . sx T −1 s sx T
طبق رابطه فوق تعداد یکسالهها بعد از t +1سال برابر است با تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده آنهایی که در ســال tیکساله بودهاند ،یعنی ، N1 ( t ) sx1بهعالوه
501
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
Lnφنرخ رشــد جمعیت است .رابطه Lnφ − Lnsبرابر با نرخ رشد جمعیت بهعالوه نرخ مرگومیر جمعیت است .برای درک جزئیات موضوع به فصل چهارم مراجعه شــود .اما اساسا این رابطه به معنای آن اســت که تکامل از افرادیکه از تنزیلنمایی استفاده میکنند و ترجیحات ثابت و مستقل از زمان همراه با یک عامل تنزیل که وابســته به نرخ رشــد و مرگومیر دارند ،پشتیبانی میکند (یعنی تکامل سازگار با افردی است که ویژگی گفتهشده را دارند). همچنیــن رابطه مذکور یک توضیح راجع بــه تنزیلنمایی و یک پیشبینی از وجــود یک عامل تنزیل خاص را به مــا میدهد .اما چرا عامل تنزیل خاص؟ اگر ادوارد بچهدار شــدن را یکسال به تاخیر بیاندازد ،در نتیجه از بقیه یک سال عقب میافتد زیرا جمعیت رشد میکند و امکان دارد سال دیگر او زنده نباشد .بنابراین، یک فرزند در ســال بعد باید توســط نرخ رشد و مرگومیر برای تبدیل به ارزش حال ،تنزیل یابد .هرچه رشــد جمعیت بیشــتر و احتمال زنده ماندن کمتر باشد، عامل تنزیل او کمتر خواهد بود و بیصبرانهتر باید کاالهای واســطهای را مصرف کند تا فرزند داشته باشد. [توضیح اضافی] برای کســانی که کنجکاو هســتند که چگونــه معادله 3-8 استخراج شده است ،در اینجا جزئیات بیشتری آورده میشود .از زمانی که ادوارد صفر ســاله است شروع میکنیم و زمان را به جلو میبریم و تعداد فرزندان در هر سن را دنبال میکنیم N a ( f ) .تعداد فرزندان در سن aسالگی بعد از tسال را نشان میدهد .جمعیت مطابق معادله زیر افزایش پیدا میکند:
تعداد به دنیا آمده آنهایی که در ســال tدوســاله بودهاند ،یعنی N2 ( t ) sx 2و الی آخر .تعداد دوســالهها در سال t +1برابر است با تعداد یکسالههایی که از سال t تا t +1زنده ماندهاند ،یعنی ، N1 ( t ) sو الی آخر. ماتریس معادله ( )4-8را ماتریس لزلی ( )Leslieمینامند و برای یافتن مشخصات تولید مثل تکاملی از آن استفاده میکنند .به لحاظ تکنیکی ،تکامل از مشخصات تولید مثلی حمایت میکند که بردار ویژه غالب ،ماتریس لزلی را حداکثر کند و این در عمل به این معنی است که تکامل تابع مطلوبیت ( )3-8را تایید میکند.
-3-1-8ریسک کل
اقتصاد رفتاری
502
تاکنون ادوارد را کســی که مطلوبیت انتظاری را با اســتفاده از عامل تنزیلنمایی حداکثر میکند ،توصیف کردیم .در فصول ســه و چهار دیدیم که ممکن اســت افراد مطلوبیت انتظاری را حداکثر نکنند یا از عامل تنزیلنمایی استفاده نکنند .پس چگونه میتوان این مســائل را با هم تطبیق داد؟ یک روش ،افزودن ریسک کل به تحلیلهاست. برای توضیح بیشــتر دو نوع ریسک را معرفی میکنیم .یکی ریسک غیرعادی (ویژه) اســت ،ریســکی که فقط یک فرد را در جامعه تحــت تاثیر قرار میدهد. دیگری ریســک کل ،که کل افــراد جامعه را تحت تاثیر قــرار میدهد .به عنوان مثال ،یک زمســتان سرد یا سیل یک ریســک کلی است ،در حالیکه مورد هجوم قرار گرفتن توسط یک مهاجم ریسک غیرعادی (ویژه) است .تا به حال تمرکز به ریســک غیرعادی (ویژه) بوده است .اما در بحث تکامل ،ریسک کل گذشته بدون شــک مهم و تعیینکننده بوده است .با استفاده از چهار مثال روشن خواهد شد که ریسک کل تبعات تعیینکنندهای داشته است. برای راهنمایی از مثالها اســتفاده کرده و بالفاصله نکات اصلی و مهم را مرور و در جدول 1-8به آنها اشــاره خواهیم کرد .در حضور ریسک کل میبینیم که تکامل از افرادی حمایت میکند که )1تنوعطلب هستند؛ )2از ریسک کل اجتناب میکنند؛ )3نرخ تنزیل نسبتا باالیی دارند و بنابراین کم صبر هستند؛ )4نرخ تنزیلی دارند که با افزایش سن کاهش مییابد و سازگار با کاهش بیصبری با افزایش سن هستند .واضح
503
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
اســت که ریســک کل باعث ایجاد تفاوتهای زیادی در مدل میشود .جالب اینکه ریسک کل توجیهی را برای ریسکگریزی و هذلولی بودن نرخ تنزیل ارائه میدهد .با توجه به توضیحات فوق بحث را با چهار مثال ادامه میدهیم. در مثــال اول ،به افرادیکه به اندازه کافی غذا برای زنده ماندن در زمســتان جمعآوری میکنند ،فکر کنید .زمستان یا بلند یا کوتاه است و افراد را به دو دسته (نوع) تقســیم میکنیم .افراد نوع دوراندیشکه غذای کافی برای زنده ماندن در هر زمســتان ذخیره میکنند و افراد نوع کوتاهبین که غذای کافی برای زنده ماندن در زمســتانی کوتاه ذخیره میکنند که برای زنده ماندن در زمستان بلند و طوالنی کافی نیســت .برای اینکه غذای بیشــتر ذخیره شــود ،زمان بیشتری باید صرف جمعآوری آن شود. بنابراین ،به دلیل زمان اضافی که برای جمعآوری غذا صرف میشود افراد نوع دوراندیش 0/5شــانس زنده ماندن تا تابستان را دارند ،در حالیکه افراد کوتاهبین 0/75شــانس دارند .با این وصف چه اتفاق خواهــد افتاد؟ افراد نوع کوتاهبین به جای زنده ماندن تا تابســتان ،محکوم به انقراض هســتند .زیرا با اولین زمســتان طوالنی همه آنها خواهنــد مرد! بنابراین تکامل از افراد نوع دوراندیش حمایت و طرفداری میکند (یعنی نظریه تکامل افراد دوراندیش را تایید میکند). اکنون فرد جدیدی را در نظر بگیرید که در ابتدای هر تابستان بهطور تصادفی تصمیم میگیرد که غذای کافی برای زمســتان کوتاه یــا بلند ذخیره کند .ترکیب گستردهای از این نوع خانوادهها را در نظر بگیرید .از این ترکیب آن نوعی خوب عمل میکند که در هر سال غذای کافی برای زمستان طوالنی ذخیره میکند .اینکه بعضی از آنها غذای کافی برای زمستان طوالنی جمعآوری نمیکنند ،به این معنی اســت که خانواده ميتواند با نرخ نسبتا ســریعی رشد کند و اینکه بعضی از آنها غذای کافی برای زمستان طوالنی جمعآوری میکنند به معنای آن است که خانواد هرگز با یک زمســتان طوالنی از بین نخواهد رفت .معلوم میشــود که تکامل از افرادی که غذای کافی برای زمستان طوالنی با احتمال p3ذخیره میکنند حمایت خواهد کرد که pاحتمال یک زمســتان طوالنی اســت (ســوال مروری 2-8را مالحظه کنید).
جدول -1-8چهار مثال مربوط به ریسک کل مثال
توضیح مختصر
نوع خانواده گسترده که بهطور تصادفی تعیین میکند که چه مقدار جمعآوری غذا برای غذا جمعآوری کند .این نوع خانواده بیشتر قادر خواهد بود که در زمستان سالهای خوب رونق و رشد یابد و در سالهای بد ،زنده بماند.
مفهوم
ریسکگریز بودن و تمایل به تنوعبخشی داشتن.
بهتر است جدا زندگی کنند .اگر با هم زندگی کنند احتمال کمی با هم یا جدا زندگی وجود دارد که جمعیت رشد بسیار زیادی داشته باشد و احتمال زیاد باید از ریسک کل دوری جست. کردن وجود دارد که در نهایت جامعه کوچک شود. زنده ماندن در زمستان
ریسک کل نباید روی مقداری که مردم آینده را تنزیل میکنند اثر نرخ تنزیل نسبتا باال خواهد بود که بگذارد ،زیرا نرخ تنزیل مختلف به تفاوتهای فردی مربوط است و نشاندهنده بیصبری است. ریسک کل همه را به یک اندازه تحت تاثیر قرار میدهد.
بعضی اتفاقات برای قبل از 24سالگی افراد باید نسبتا بیصبر باشند ،زیرا شوک کل در 24سالگی نرخ رشد جمعیت مورد انتظار را کاهش میدهد. 24سالهها میافتد.
اقتصاد رفتاری
504
استفاده از نرخ تنزیل هذلولی و افزایش صبر پایین.
این مثال نشــان میدهد در صورت وجود ریسک کل ،استراتژی بهینه مستلزم انتخاب تصادفی برای ذخیره مقدار غذاست. این انتخاب تصادفی شــبیه به رفتار ریسکپذیری به نظر میرسد ،ولی حقیقتا بیشــتر مربوط به رفتار ریسکگریزی و تنوعسازی است ،زیرا نشان میدهد که در مقابل ریسکها (مثل زمستان بلند) فرد باید خود را تجهیز کند. طریقه دیگر تفسیر مثال اول این است که در صورت وجود ریسک کلگویی با قمار کردن غیرعادی مواجه هســتیم .مثال بعدی این نکته گفتهشده را با نشان دادن اینکه ریســک غیرعادی (ویژه) به ریسک کل ترجیح داده میشود ،یک قدم جلوتر میبرد.گروهی از افراد اکنــون تصمیم میگیرند که کجا زندگی کنند و دو انتخاب دارند .آنها میتوانند انتخاب کنند که در یک روستای بزرگ کنار هم زندگی کنند یا اینکه جدا از هم زندگی کنند .هر فرد در هر سال صاحب دو فرزند میشود و بــدون توجه به محل زندگی 0/5احتمال وجود دارد که یکی از فرزندان به دلیل حمله مهاجم در زمستان زنده نماند .تفاوت در اینجاست که اگر همه با هم زندگی کنند این ریسک یک ریســک کلی است .در نتیجه 0/5احتمال وجود دارد که هر کــدام از افراد گروه یک فرزند زنده خواهند داشــت .اگر جدا از هم زندگی کنند ریسک فوق یک ریسک غیرعادی (ویژه) است ،در نتیجه هر فرد بهطور مستقل 0/5
)⋅ ( LnN ( t ) − LnN = Ln1/ 5 t b t = خواهد اگــر افراد در کنار هم زندگی کننــد ،اندازه جمعیت )⋅ ( N ( t ) 2 ( ) N بود ،که ) b(tتعداد سالهایی است که همه فرزندان زنده ماندهاند .اکنون نرخ رشد جمعیت بهصورت زیر میشود:
) Ln N ( t ) − LnN ( ⋅) b ( t 1 2 Ln 2 = =Ln2 → Ln 2 t t
505
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
احتمال برای یک فرزند زنده داشتن دارد :آیا آنها با هم زندگی کنند یا جدا؟ معلوم اســت که آنها باید جدا از هم زندگی کنند (توضیح اضافی زیر را مالحظه کنید). درس عمومی که از مثال یک میگیریم این اســت که تکامل در تایید افرادی است که از ریسک کلی دوری میکنند. ارائه برخی دالیل شــهودی برای چرایی مصداق داشتن نتیجهگیری فوق الزم است :بعد از چند ســال ریسک کل منجر به کاهش احتمال وجود جمعیت خیلی زیاد و افزایش احتمال وجود جمعیت خیلی کم میشود .بهتر است از اینگونه قمار دوری جســت و طریقه دوری جستن از این قمار گریز از ریسک کل است .جالب اینکه یک فرد به تنهایی نمیتواند از ریســک کل دوری کند ،زیرا این ریســک به آنچه بقیه افراد انجام میدهند نیز بستگی دارد .به عنوان مثال ادوارد و همسرش آنا را در نظر بگیرید .اگر دیگران به دنبال آنها بیایند نمیتوانند با هم به تنهایی زندگی کنند .این امر یک وابســتگی بین افراد بهوجود مــیآورد که در آینده راجع به آن بیشتر بحث خواهیم کرد. [توضیــح اضافی] چرا باید آنها جدا از هم زندگی کنند؟ برای ســادگی فرض کنید هیچ سالمندی در زمستان زنده نمیماند .در هر دو مورد اندازه جمعیت مورد = است N (⋅) .اندازه اولیه جمعیت است .برحسب انتظار تا سال N ( t ) 1/ 5t N ( ⋅) ،t مطلوبیت انتظاری هر دو انتخاب معادل هم هســتند (جدا یا با هم زندگی کردن). اگرچه از نظر تکامل با هم تفاوت دارند .اگر آنها جدا از هم زندگی کنند تعداد افراد = خواهد بود ،زیرا ریسک ،غیرعادی (ویژه) است. بسیار نزدیک به )⋅ ( N ( t ) 1/ 5t N بنابراین ،نرخ رشد جمعیت بهصورت زیر خواهد بود:
اقتصاد رفتاری
506
نرخ رشــد در حالتی که جدا از هم زندگی کنند بیشتر از زمانی است که با هم زندگی کنند. در دو مثــال پایانی میخواهیم به موضوع زمان بچهدار شــدن ادوارد برگردیم. ابتدا تصور کنید که طول مدت زمستان میتواند از L=100تا 50روز باشد .هرچه طوالنیتر باشــد ،شانس زنده ماندن یک فرد در زمستان کاهش مییابد که احتمال زنده ماندن ) S ( L ) ∈ (0,1است. احتمال زنده ماندن ) S(Lبســتگی به طول دوره زمستان دارد که این طول دوره تصادفی اســت که اشاره به وجود ریســک کل دارد .اینکه هر فرد بهطور مســتقل با احتمال ) S(Lزنده میماند بدین معنی اســت که ریســک غیرعادی (ویژه) نیز وجود دارد .آیا ریســک کل تفاوتی در اینکه ادوارد آینده را چگونه باید تنزیل کند ایجاد میکند؟ رابســون و ساموئلسن ( )2009نشان دادند که ادوارد باید مطلوبیت انتظاری را با نــرخ تنزیل Lnφ − Lnsبهطور نمایی حداکثر کند که در اینجا Lns,Lnφبه ترتیب نرخ رشد و مرگومیر جمعیت بدون ریسک کل است .این نرخ تنزیل مانند معادله 3-8به نظر میآید ،ولی یک تفاوت با آن دارد .ریســک کل به دالیل مشابه مثال قبل ،نرخ رشــد جمعیت واقعی را کمتر از نرخ رشد بدون ریسک کل خواهد کرد .برخی اعداد به روشن شدن موضوع کمک میکند. فرض کنید در شــرایط عادی نرخ رشد جمعیت دو درصد و نرخ مرگومیر 4درصد در ســال باشد ،این اعداد در تکامل بشــر قابل توجه هستند .همچنین فرض کنید هر از چند گاهی یک فاجعه رخ میدهد و تلفات زیادی وارد میکند و در نتیجه در بلندمدت رشــد جمعیت نزدیک به صفر در سال خواهد شد که این موضوع نیز در تکامل انســانی (بشــر) محتمل اســت .تکامل از افرادیکه ریســک کل خطرات فاجعهآمیز را نادیده میگیرند و نرخ تنزیل 2+4=6درصد را دارنــد ،طرفداری میکند .اگــر معادله 3-8را در نظــر بگیریم ،نرخ تنزیل 2+0=2را انتظار داریم. در یک مفهوم از تکامل ،حوادث فاجعهآمیز ثابت میشــود که بیربط هستند. زیرا یک شوک کلی است و تمام افراد را به یک طریق در معرض تاثیر قرار میدهد.
507
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
به این معنی که تعداد فرزندان ادوارد نســبت به بقیه عوض نمیشــود ،بنابراین او میتواند از آن صرفنظر کند .این امر ســبب میشود که افراد نسبتا بیصبر شوند، زیرا آنها باید هر ســال را به جای تنزیل با نــرخ 2درصد با 6درصد تنزیل کنند. همچنین مفهوم دیگر اینکه ،ما نباید از مشــاهده نرخ تنزیل باالتر در مقایسه با نرخ تنزیلی که با نرخ رشد و مرگومیر معین (داده شده) جمعیت ،معقول به نظر میآید، تعجب کنیم. در مثال آخر ،فرض کنید به دالیلی دمای متوســط بر نرخ زنده ماندن افراد 24 ســاله تاثیر میگذارد .برای مدل کردن این امر ،احتمال زنده ماندن را برای هر فرد 24ســاله s(l)+d(temp) ،تعریف میکنیم کــه ) d(tempتابع بوده و برای افرادی که سنشــان 24نیست این احتمال ) s(lاست .برای مثال اگر d)5(>0و d)-5( cاست، هر چقدر تعداد جمعیت مشــارکتجو در کلنی بیشتر باشد ،تعداد بچه بیشتری در b آن کلنی متولد میشوند .اما چون N < Cاست ،افراد سواری مجانیگیر (مفتخور) بچههای بیشتری نسبت به افراد مشارکتجو خواهند داشت .این اثر آخری به این معنی است که اگر Tکوچک باشد ،افراد سواری مجانیگیر بچههای بیشتری خواهند داشــت و در نهایت جمعیت آنها غالب خواهد شد .خوشبختانه اگر Tبزرگ باشد کلنی که دارای جمعیت مشــارکتجویی بیشتر است ،زمان برای افزایش جمعیت خود خواهد داشت .یعنی افراد مشارکتجو میتوانند جمعیت غالب باشند. برای نشــان دادن آن ،تصور کنید دو دشــت وجود دارد .دشت اول با 10نفر مشارکتجو و دشت دوم با 9فرد مشارکتجو و یک نفر سواری مجانیگیر شروع میکننــد .نمودار 5-8جمعیت هر نوع را در طی زمان نشــان میدهد .در دشــت دوم افراد ســواری مجانیگیر (مفتخور) بعد از 18نسل از جمعیت مشارکتجو
پیشبینی میگیرند و نهایتا افراد ســواری مجانیگیــر جمعیت غالب در این کلنی میشــوند .کلنی در دشــت اول به دلیل اینکه همه افراد مشارکتجو بودند با نرخ باالتری رشد میکند .این به این معنی است که بعد از 10نسل جمعیت مشارکتجو در کل جمعیــت رو به افزایــش میگذارد .بنابراین ،مشــارکتجویی و همکاری میتواند در جمعیت پایدار شــود ،اگر کلنیهای دارای جمعیت مشارکتجو زمان کافی برای منفعترسانی حاصل از همکاری را داشته باشند. نمودار -5-8مثالی از «مدل انبار کاه» که a=1و b=3و c=0/5است. 1 0.9 0.7
ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺖﺟﻮﯾﺎن ُﻣﻔﺖﺧﻮران در دﺷﺖ 2
0.5 0.4 0.3 0.2 0.1 20
15
10
ﻧﺴﻞ ﻫﺎ
5
0
0
دشت اول با 10فرد مشارکتجو و دشت دوم با 9فرد مشارکتجو و یک فرد مفتخور (سواری مجانیگیر) آغاز میکنند .دشت دوم پر از جمعیت مفتخور میشود ،ولی در تمام دوره دشت اول شامل افراد مشارکتجو میشود.
مدل «انبار کاه» نشــان میدهــد که رفتار مشــارکتجویی نمیتواند از طریق «انتخاب گروه» پایدار شــود .همانطوری که در بخش 3-1-8گفته شد ،این رفتار به دلیل «تطبیق گزینشی» امکانپذیر است .یک فرد مشارکتجو در یک کلنی پر از افراد مشــارکتجو با احتمال بیشتری با فرد همنوع خود برخورد میکند .بنابراین، افراد مشــارکتجو علیرغم ضعف آشکار نســبی خود در مقایسه با افراد سواری مجانیگیر ،بهتر عمل میکنند .برای انجام شدن بهتر این کار نیاز به فرآیند تکراری تولید مثل در کلنیهای مجزا داریم که بعدا پراکنده و با هم مخلوط میشوند. برخــی مراقبتها برای اینکه زیاد وارد «انتخاب گروه» نشــویم الزم اســت.
525
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
ﻣﺸﺎرﮐﺖﺟﻮﯾﺎن در دﺷﺖ 2
0.6
ﻧﺴﺒﺖ ﻣﺸﺎرﮐﺖﺟﻮﯾﺎنُ /ﻣﻔﺖﺧﻮران
0.8
اقتصاد رفتاری
526
انتخاب گروه به معنی این نیســت که تکامل همیشه از چیزی که برای گروه خوب اســت حمایت کند .در واقعیت انتخاب گروهی نیروی نسبتا ضعیفتر در مقایسه با انتخاب فردی اســت .این موضوع در مدل «انبار کاه» آشــکار است که طبق آن احتمال بسیار ضعیفی وجود دارد که مشارکتجویی بروز پیدا کرده و پخش شود. بهترین چیزی که میتوان به آن امید بست آن است که همکاری و مشارکتجویی توسط سواری مجانیگیری سبقتگیری نشود .حتی اگر این فقط در حالت تصوری (خیالی) اتفاق افتد. اگرچه ضعف انتخــاب گروهی ،با توجه به آنچه در فصــل قبل دیدیم ،نباید زیــاد تعجبآور باشــد .در آنجا دیدیم که در دوراهیهــای اجتماعی اغلب مردم یا بهصورت خودخواهانه یا مقابله به مثل عمل میکنند .بهســادگی مشــارکت ،از خودگذشــتگی و ایثار را که برای گروه بهترین اســت ،مشــاهده نمیکنیم .این به معنی این نیســت که انتخاب گروهی اهمیت ندارد ،بلکه معنی دقیق آن این است که ضروری اســت درباره آنچه به آن میرســیم واقعبین باشیم .آنچه ممکن است انتخاب گروهی قادر به توضیح آن باشــد نوعدوستی متقابل است که به توضیح آن خواهیم پرداخت. هنگامیکــه مدل «انبار کاه» را بررســی میکردیم فرضکردیــم که با یک بازی تــدارک کاالی عمومی خطی بــدون مجازات روبهرو هســتیم .در این حالت ،بدون در نظــر گرفتــن ) ،q(tیک بازیکن مشــارکتجو (اهل همکاری) همیشــه cفرزند کمتر از فرد ســواری مجانیگیــر (مفتخور) دارد .فرض کنید نوع ســومی از افراد ظاهر میشــوند که مجازاتگر هســتند .مجازاتگر غذا را با هزینــه kجمعآوری ی مجانیگیر (مفتخــور) را pواحد پایین میکنــد و پیامد هر کدام از افراد ســوار مــیآورد .حال اگــر تعداد ) q(tافــراد مشــارکتجو l(t) ،افراد مجازاتگــر و )f(t افراد ســواری مجانیگیر باشــد ،در اینصــورت تعداد فرزندان افراد مشــارکتجو ،a+b(q(t)+l(t))-cافراد ســواریمجانیگیر ) a+b(q(t)+l(t))-pl(tو افراد مجازاتگر ) a+b(a(t)+l(t))-c-kf(tخواهد بود .وجود مجازات چه تفاوتهایی را ایجاد میکند؟ اگر ) cC باشــد که rضریب ارتباط بین آنهاست .یک حالت حدی را برای ادوارد یا آنا در نظر بگیرید که ممکن است خواهان فدای زندگی خود برای بقای دو یا چند فرزند خود باشند .خویشاوندگزینی ،واحدهای انتخابی را به سطح ژن تقلیل میدهد (در مقایسه با گروهگزینی و فردگزینی که تا به حال دیدیم) و شکلی از تطبیق گزینشی است ،زیرا سبب میشود فرد تالش کند به جای غریبهها با خانواده خود در تعامل قرار گیرد و از او کمک بگیرد .و این باعث ســهولت بیشــتر در فهم انتقاالت بین اعضای خانواده میشود .برای مثال ،پرداختی آنا و ادوارد برای تحصیل فرزندشان حقیقتا یک کار ایثارگونه نیست ،بلکه دقیقا یک دلیل تکاملی است. خویشاوندگزینی در تمام گونهها مهم است ،ولی در عالم انسانی بسیار افراطی اســت .برای مالحظه چرایی بهتر است انسان را با میمون که نزدیکترین نسبت با انسان را دارد مقایسه کنید .حداقل پنج تفاوت اساسی را مشاهده میکنیم ( )iما مغز بزرگتری داریم ( )iiعمر بیشتری داریم ( )iiiزمان بیشتری را صرف بچه میکنیم که باعث وابســتگی آنها به ما میشود ( )ivصرف زمان در سنین بعد از تولید مثل برای مراقبت از نوهها ( )vمردان از زنان و فرزندان خود حمایت میکنند. برای مالحظه تفاوتها ،نمودار 8-8به مقایســه مصرف و تولید غذا در ســه جامعــه شــکارچی ( )Ach,Hadza,Hiwlمیمونها میپردازد .در جامعه انســانی تفاوت زیادی بین مصرف و تولید در طول زندگی و بین زنان و مردان مشــاهده میکنیم .در میمونها بهســختی میتوان بین مصرف و تولید تفاوت مشاهده کرد. این به این معنی اســت که میمونها خیلی خودکفا هستند و انسانها با خودکفایی فاصله دارند .در حقیقت ،داســتان اصلی با انسانها در این است که مرد از سنین 20تا 60سالگی غذا برای پشتیبانی سنین زیر 20سال تهیه میکند و زنان در سن 1- Hamilton
543
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
20تا 45سالگی به مراقبت از بچهها مشغول هستند و این باعث انتقاالت زیاد در درون خانواده میشود. توجیه اصلی برای چرایی مشاهده این انتقاالت مغز بزرگتر انسانهاست .مغز بزرگتر به این معنی اســت که ما احتیاج به زمان بیشتر برای رشد داریم و این به معنی حمایت بیشتر از اعضای خانواده در دوره جوانی است .همچنین بدین معنی اســت که ما احتیاج به صرف زمان بیشتری برای بازپرداخت بدهیهای انباشته در ســالهای اولیه زندگی داریم .خوشــبختانه مغز بزرگ وسیلهای است که میتوان با اســتفاده از آن طریقههای پیچیده به دســت آوردن غذا را یاد بگیریم و بنابراین مقدار زیادی غذا تولید کنیم .آنچه خیلی روشــن نیست نیروی کاتالیزوری است که فرآیند را شــروع میکند .آيا تکامل داشتن مغزهای بزرگ را حمایت میکند؟ آیا میتوانیم طریقی برای تولید آن داشــته باشــیم؟ آیا تکامل از مذکرها که مقدار بیشــتری غذا تولید میکنند و نتیجه آن مغز بزرگ است حمایت میکند؟ به یقین میتوان گفت که انتقاالت درون خانواده یکی از ملزومات زندگی اســت و هرگز بــه دلیل فراوانی غذا متوقف (برای اغلب ما) نمیشــود .باید انتظار انتقاالت بین خانواده را داشــته باشــیم و همین امر آمادگی الزم برای تفکر و فهم تصمیمات اقتصادی خانواده (بهجای فــرد) را مهیا میکند .همچنین به فهم بهتر انتقاالت در درون خانواده نظیر ارث گذاشــتن ،تامیــن تحصیالت فرزندان و حمایت از اقوام فقیر ،کمک میکند. برای روشــن کردن این موضوع مثالی میآوریم .یکــی از اتفاقات در زندگی روزانــه خانوادهها اهمیت یافتن حوالههای کارگران مهاجر به خانوادههای خود در کشور خود اســت .برای مثال ،در 2007این نوع حواله در کشور هندوراس 21/5 درصد ،GDPدر عربســتان 13/9درصد ،در کنیا 6/6درصد ،در هندوســتان 3/3 درصد و در چین 1درصد بوده است .به عبارت دیگر ،بیش از 45میلیون دالر در سال 2007از کشور آمریکا حواله شده است که اینها ارقام بزرگی هستند .این امکان حواله ،محرک بزرگی برای جســتجوی شغل در خارج توسط افراد است که نتیجه آن مهاجرت نیروی کار است.
نمودار -8-8تولید مصرف غذا برحسب سن در بین زنان ،مردان و میمونها
زﻧﺎن
7000
ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﺴﺎن ﻣﺼﺮف اﻧﺴﺎن ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯿﻤﻮن ﻣﺼﺮف ﻣﯿﻤﻮن
6000 5000 3000 2000
ﮐﺎﻟﺮى در روز
4000
1000 80
60
ِﺳﻦ
40
20
0
ﻣﺮدان
ﺗﻮﻟﯿﺪ اﻧﺴﺎن ﻣﺼﺮف اﻧﺴﺎن ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯿﻤﻮن ﻣﺼﺮف ﻣﯿﻤﻮن
0
7000 6000 4000 3000
اقتصاد رفتاری
2000
ﮐﺎﻟﺮى در روز
5000
1000
544 80
60
ِﺳﻦ
40
20
0
0
منبع :کاپالن 1و همکاران ()2000
از یک دید تکاملی ،باید انتظار داشته باشیم که انتقاالت از مسنترها به جوانترها کاهشیابد و این حکایت از این دارد که حواله به بزرگترها در کشــور فردی که حوالهکنده پول اســت ارسال میشود تا از فرزندان حمایت شود .یک امکان دیگر آن اســت که فرزندان (بچهها) والدین پیر نســبتا فقیر خود را حمایت میکنند .در این حالت ،انتقاالت از جوانترها به پیرترها خواهد بود .این حقیقت را بهســختی میتوان با تکامل پشــتیبانی کرد ،ولی از طریق انتقال فرهنگی به ســهولت میتوان آن را توجیه کرد .به شــرطی که رفتن بچهها به خارج و حمایت والدینشان از این طریق بهصورت یک هنجار پذیرفته شــده باشد .هنوز خیلی روشن نیست که کدام 1- Kaplan
نحوه رفتار نوعا در جریان است ،اما فهم بهتر نیروهای تکامل و فرهنگ در جریان میتواند پاسخهایی را فراهم کند.
-6-8مطالعات بیشرت
-7-8سواالت مروری
-1چند مثال از کاالهای واســطهای ارائه دهید که وارد تابع مطلوبیت میشود .آیا پول یک کاالی واسطهای است؟ -2به مثال اول زمســتان کوتاه و طوالنــی برگردید و فرض کنید در آن 1600 6- Webley
5- Kaplan
4- Croson 10- Brown
3- Boyd 9- Laland
2- Gintis 8- Ridley
1- Bergstrom 7- Frank
545
فصل هشتم :تکامل و فرهنگ
برای کسانی که مشتاق مطالعه بیشتر هستند ،بخش عمده مطالب 1-8مبتنی بر کار رابســون است .رابسون ( )2002 ،a2001، b2001و رابسون و ساموئلسون ()2009 مرجع خوبی هستند .برای مطالعه بیشتر درباره تفاوتهای فرهنگی توصیه میشود از کتاب هانریش و همکاران ( )2004بهره گرفته شود .سوبل ( )2002مرور خوبی بر ادبیات اعتماد و ســرمای ه اجتماعی دارد .برای مطالعه بیشتر در زمینه گروهگزینی و تکامل همکاری ،کتابهای برگســتروم ،)2002( 1جنتیس 2و همکاران ()2005 ارزش مطالعه دارند .و مقاله 8دسامبر 2006مجله ساینس و مقاله بوید 3و همکاران نگاهی اجمالی و زیبا به تحقیقات در این زمینه داشتهاند .برای بررسی اثر جنسیت به مقاله مروری بســیار خوب کروسون 4و همکاران ( )2009مراجعه کنید و برای اقتصاد خانواده مقاله برگســتروم ( )1996نقطه شروع خوبی است .برای مطالعه اثر متقابل مقاله کاپلن 5و همکاران ( )2000با ارائه دادههای تولید غذا و مصرف مقاله خوبی اســت و مقاله رابسون و همکاران ( )2003چشــماندازی اقتصادی در این زمینــه را ارائه میدهد .وبلی )2004( 6بینش عمیق و جالبی از فهم اقتصادی بچهها 9 ارائه میدهد .در ســطح عمومی کتاب فرانک ،)1985( 7رایدلی )1997( 8و الالند و براون )2005( 10سه کتاب عالی هستند که از میان تعداد زیادی انتخاب شدهاند و کتابهایی برای خوانندگان عمومی در زمینه چشماندازهای تکاملی هستند.
اقتصاد رفتاری
546
ســالمند از نوع 1600 ،Lتا از نوع Sو 1600نــوع تصادفی وجود دارد .نوعهای تصادفی در ابتدای هر تابستان تصمیم میگیرند که آیا غذای کافی برای زمستان بلند جمعآوری کنند یا نکنند و این کار را با احتمال 0/4انجام میدهند .فرض کنید که به ترتیب ،تابســتان ،زمستان کوتاه ،تابستان ،زمستان کوتاه ،تابستان ،زمستان کوتاه، تابستان و زمستان بلند داریم .چه تعداد از هر نوع احتماال زنده خواهند ماند؟ -3تکامل چگونه میتواند وابستگی به مرجع و زیانگریزی را توجیه کند. -4تورش حال و ناسازگاری زمانی استراتژی خوبی است؟ -5یک آزمایش را طراحی کنید و ببینید که آیا افراد ریســک کل یا ریســک غیرعادی (ویژه) را دوست دارند یا خیر. -6آیا گزینش طبیعی (انتخاب طبیعی) در فهم رفتار اقتصادی مدرن مناســب است یا تنها فرهنگ مهم است؟ -7چرا در مدل «انبار کاه» مشارکتجویی (همکاری) بهسختی به وجود میآید؟ -8آیا حداکثرسازی مطلوبیت به مفهوم حداکثرسازی شادکامی است؟ -9درباره دالیل اصلی شکاف جنسیتی چه فکر میکنید؟ -10تورش تطبیق چگونه به توضیح شکاف جنسیتی کمک میکند؟ -11چرا بیشتر مردم در طول عمر خود پسانداز میکنند تا برای فرزندان خود ارث بگذارند؟ -12چرا دلیل تکاملی ندارد که فرد جوان پیر را مورد حمایت قرار دهد؟ چرا آن به دلیل تاثیرگذاری فرهنگی اتفاق میافتد؟
فصل نهم علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ما انسانها از مغز خود برای فکر کردن و تصمیمگرفتن (چه بهصورت آگاهانه و چه بهصورت ناآگاهانه) بهره میبریم .برای آنکه به درکی بهتر از رفتار اقتصادی خود دســت یابیم ،باید بفهمیم که مغز چگونه کار میکند .کامال مشخص است که شناخت مغز به دلیل پیچیدگی بسیار باالی آن کار سادهای نخواهد بود .با این حال، ی خویش در اندازهگیری باید اذعان کرد که دانش مــا در مورد مغز و توانایی علم میزان فعالیت مغزی ،در خالل 20ســال گذشــته رشــد فراوانی یافته است .علم اعصاب تا جایی پیشــرفت کرده که امروزه به ابزاری کارآمد در دست اقتصاددانان برای تفسیر رفتار اقتصادی بدل گشته است .هدف از نگارش این فصل آن است که ببینیم تاکنون در این زمینه چه آموختهایم.
-1-9معرفی مغز
در این بخش به تشــریح مقدماتی نحوه کارکرد مغــز میپردازیم .از این رو وارد جزئیات نشده و به معرفی مدل سادهای از مغز که چندان دور از واقعیت نیز نباشد، بســنده میکنیم .مدلی از مغز که معموال اقتصادانان از آن استفاده میکنند با فرض بخشپذیری مغز کار میکند .ایده اصلی بخشپذیری آن اســت که مغز را میتوان به اجزا یا بخشهای مجزای مغزی تفکیک کرد که هر کدام از آنها مســئول عمل
547
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
«ترک سیگار سادهترین کار دنیاست .من بهخوبی این موضوع را میدانم ،چون خودم هزاران بار این کار را کردهام». مارک تواین
س کشــیدن ،دیدن ،ن وعدوستی یا خشمگینشدن هستند .این جداگانهای مانند نف بخشها بهصورت شــماتیک در نمودار 1-9نمایش داده شــدهاند .کنترل تمامی بخشها توسط یک مفسر صورت میگیرد که خروجیهای هر بخش را کنترل کرده و تفسیر میکند و در نهایت عکسالعمل الزم را صادر مینماید. بخشپذیری الگویی نسبتا خام از شیوه کارکرد مغز است .زیرا مثال ما میدانیم که بخشها ممکن اســت با هم بهصورت موازی کار کــرده و اطالعات را مبادله ِ سادگی بخشهای نوعدوستی و عصبانیت کنند .همچنین میدانیم که هیچ بخشی به نیستند .پس هر نوع طبقهبندی مغز ناگزیر بر اساس تلقی خاصی تدوین شده است. با تمام این اوصاف ،مدل بخشپذیری تقریب بدی برای شروع نیست و از این رو بسیار مورد اقبال و استفاده اقتصاددانان قرار گرفته است. نمودار -1-9نمایش شماتیک بخشپذیری.
اقتصاد رفتاری
ﺑﺨﺶ ﺗﻨﻔﺲ
548
ﺑﺨﺶ ﻧﻮعدوﺳﺘﻰ ﻣﻔﺴﺮ
ﺑﺨﺶ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ
ﺑﺨﺶ ﺧﻮداﻧﮕﺎرى
ﺑﺨﺶ ﺑﯿﻨﺎﯾﻰ
مغز متشکل از بخشهایی است که هر یک کارکرد مشخصی دارند .یک مفسر عملکرد بخشها را کنترل کرده و با آنها تعامل میکند.
مــدل بخشپذیری از این رو مفید اســت که بالقوه به ما امکان پاســخ به این سوال را میدهد که چه چیزی موجب رفتار مشخصی میشود .مثال فرض کنید که
روش تحقیق 1-9 کنترل فعالیت مغز
سه روش پایه برای تصویربرداری از مغز وجود دارد :برقنگاری مغز (،)EEG
پرتونگاری مقطعی با نشر پوزیترون ( )PETو تصویرنگاری تشدید مغناطیسی کارکردی ( .)fMRIهر کدام از این روشها برای اندازهگیری فعالیت بخشهای مختلف مغز ،از شیوهای متفاوت استفاده میکند .فعالیت مغزی در آزمایشهای با انجام اعمال پایه و برخی پیشــامدهای آزمایشــی اندازهگیری میشود .به عنوان مثال ،به فرد مورد آزمایش گفته میشــود که برنده مقداری پول شــده است .تفاوت میان فعالیتهای مغزی در وقایع پایه و آزمایشی است که به ما ســرنخهایی میدهد که به واسطه پیشامد آزمایشی مورد نظر ،کدام بخش از
549
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
فردی مانند راب پولی را به فدرشــیا پرداخت کرده است .همچنین فرض کنید که بدانیم چه بخشی از مغز به نوعدوستی و چه بخشی به خودانگاری اختصاص دارد. حال اگر در حال رصد مغز باشــیم و بفهمیم که بخش نوعدوستی فعال شده است، بخشش پول راب را از باب محبت او به فدرشیا و نه از باب بهبود دیدگاه او نسبت به خود تفسیر خواهیم کرد. برای اینکه بتوان به چنین تحلیلی دســت یافــت ،نیازمند اندازهگیری فعالیت مغز ش خود] از هستیم .بهطور تاریخی ،علم عصبشناسی بهطور گسترده [برای پیشبرد دان افرادی که به هر دلیلی (از جمله تصادفات) دچار صدمه مغزی شدهاند ،بهره برده است. اگر فرد مصدوم قابلیت انجام عملی را از دست داده باشد (مانند عصبانی شدن) ،میتوان اینگونه استنباط کرد که بخش آسیبدیده همان بخش متولی آن کنش در مغز (مانند بخش عصبانیت) بوده است .بســیاری از روشهای نوین مانند EEG، fMRIو PET بهطور مستقیم امکان اندازهگیری فعالیت مغز را برای ما ایجاد میکنند (نگاهی به جعبه روش تحقیق 1-9بیاندازید) .روشهای فوق نه تنها به ما میگویند که چه بخشهایی از مغز برای عملی مشخص (مانند عصبانی شدن) فعال میشوند ،بلکه شدت فعالیت مغز (مانند میزان عصبانیت) را نیز اندازهگیری میکنند.
اقتصاد رفتاری
550
مغز و به چه میزان فعال شده است. EEGتنها روش از میان سه روش فوق است که بهطور مستقیم فعالیت مغزی را اندازهگیری میکند .تحلیــل فعالیت مغزی از طریق الکترودهایی صورت میگیرد که به پوست سر متصل شده و جریان الکتریسیتهای را که به واسطه فعال شدن نورونها تولید میشود اندازهگیری میکنند. روشهــای PETو fMRIاز این واقعیت بهره میبرند که نورونهای فعال برای فعالیت خود نیاز به انرژی داشته و این انرژی را از گلوکز خون میگیرند. بنابراین فعالیت نورونها موجب افزایش جریان خون میشــود .همچنین به دلیل اینکه نورونهای فعال از گلوکوز و نه اکسیژن استفاده میکنند ،به نسبت با فعالیت خود میزان اکسیژن خون را افزایش میدهند. اسکنر PETجریان خون در مغز را اندازهگیری میکند .برای این منظور ابتدا ایزوتوپ ردیاب رادیواکتیو به جریان خون تزریق میشود .زمانی که ایزوتوپها تحلیــل میروند ،از خود پوزیترونهایی را ســاطع میکنند که با برخورد به الکترونهای نزدیک به خود ،فوتون تولید مینمایند .فوتونهای تولید شــده توسط اســکنرهای PETقابل شناسایی و اندازهگیری هستند .با اندازهگیری تعداد فوتونهای ساطعشده میتوان به تخمینی از میزان خون و جریان خون در بخشهای مختلف مغز دست یافت. اسکنر fMRIمیزان اکسیژن خون را اندازهگیری میکند .برای این کار ابتدا سر در یک میدان مغناطیســی قرار میگیرد .شیوه اثرگذاری متقابل خون با میدان مغناطیســی به میزان اکسیژن خون بستگی دارد .از این رو میتوان فهمید که کدام بخش از مغز اکسیژن بیشتر یا کمتری دارد و در نتیجه میتوان پی برد که فعالیت مغز در کدام بخشها کمتر یا بیشــتر است .در حال حاضر این روش بیشترین استفاده را در علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی دارد. اگرچه روشهای EEG، PETو fMRIبسیار جالب توجه هستند ،اما هیچکدام برای اندازهگیری فعالیت مغز کامل نیستند EEG .میتواند زمان فعالیت مغز را بسیار دقیق (تا میلیثانیه) گزارش کند .اما این روش به نسبت در تعیین محل
فعالیت و تشخیص بخشهای درگیر مغز ضعیف است .در مقابل ،روشهای PETو fMRIمیتوانند با دقت بسیار بیشتر محل فعالیت مغز را (با تقریب دو تــا ســه میلیمتر) اندازهگیری کنند ،اما در مقابــل در مورد مدت فعالیت مغــزی (ثانیه در مقابل میلیثانیه) دقت کافی را ندارند .همچنین هیچ یک از روشهای فوق بهراحتی قابل استفاده نیستند EEG .به نسبت دو روش دیگر، دارای کاربری آسانتر و دستگاه اندازهگیری آن قابل حمل است .با این حال، در عمل نیز زیاد از روش EEGدر آزمایشهای اقتصادی استفاده نمیشود.
-1-1-9نقشه مغز یک اقتصاددان
علم اعصاب مجموعه بزرگی از اصطالحات را در خود دارد که برای بسیاری از افراد از جمله خود من ناآشناست .آشنایی با این اصطالحات مفید است و من سعی دارم در این بخش شما را با مهمترین آنها آشنا کنم .با این حال چون این یک کتاب آموزشی اقتصاد است (و نه کتاب پزشکی) ،به معرفی ابتدایی آنها بسنده خواهم کرد.
551
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ایده اندازهگیری فعالیت مغزی بســیار وسوســهانگیز اســت ،زیرا به ما امکان اندازهگیری لذت ،درد و مطلوبیت را میدهد .با این حال به واسطه خام بودن الگوی بخشپذیــری مغز ،باید با احتیاط با آن برخــورد کرد .هر گاه که فردی مانند راب به بخشــش پولش میاندیشد ،میتوانیم فعالیت مغز او در بخشهای نوع دوستی، خودانگاری و خودخواهی را اندازهگیری کرده و ببینیم آیا میتوان بر اساس شدت ش خودخواهی به شدت فعال فعالیت مغز ،انتخاب او را پیشبینی کنیم .مثال اگر بخ شود ،میتوان گفت که او پولش را برای خود نگه خواهد داشت. پس میتوان با نگاه به مغز دو چیز را دید :اول آنکه چه بخشهایی از مغز فعال شدهاند و دوم آنکه شدت فعالیت آنها به چه میزان است .با این کار ،ما قابلیت فهم بهتر رفتار عینی را خواهیم یافت .پیش از اســتفاده عملی از دانش فوق ،میخواهم ث مــا دارد معرفی و تفاوت میان بخشهایی از مغز را که بیشــترین ارتباط به بح فرآیندهای مختلف مغزی را تشریح کنیم.
بهطور مرســوم با معرفی تصویر کلی مغز شروع میکنیم و سپس گامبهگام به تشــریح اجزای آن میپردازیم .پس ابتدا از دســتگاه عصبی آغاز میکنیم .دستگاه عصبی 1ســیگنالها را از بخشی به بخش دیگر بدن انتقال میدهد و فرد را در فهم تغییرات در بدن خود و محیط اطرافش یاری میرســاند .دستگاه عصبی مرکزی 2با تحلیل تغییرات ،پاسخ مناسب را صادر میکند. 4 3 این دستگاه از هفت بخش اصلی تشــکیل یافته است :نخاع شوکی ،مخچه ، بصلالنخــاع ،5پل مغــزی ،6و مغز میانی 7کــه با هم بخشهای ســاقه مغز ،8مغز میانی(دیانســفال) 9و مخ 10را تشکیل میدهند .این بخشها در نمودار 2-9نمایش داده شدهاند. نمودار -2-9اجزای مغز از منظر یک برش عمودی میانی
ﻟﻮب آﻫﯿﺎﻧﻪ اقتصاد رفتاری
552
ﻗﺸﺮ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪى
ﻟﻮب اﮐﺴﯿﭙﯿﺘﺎل
ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺮادﻣﻦ 8 ﻟﺐ ﻗﺪاﻣﻰ ﻣﻐﺰ
ﻗﺸﺮ ﺟﻠﻮﯾﻰ ﻣﻐﺰ ﺷﮑﻤﻰ ﻧﺨﺎع ﻣﺨﭽﻪ
4- Cerebellum 8- Brainstem
ﺳﺎﻗﻪ ﻣﻐﺰ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻐﺰ ﻣﯿﺎﻧﻰ، ﭘﻞ ﻣﻐﺰى و ﺑﺼﻞاﻟ ّﻨﺨﺎع
ﻟﻮب ﺗﻤﭙﻮرال دﯾﺎﻧﺴﻔﺎل ﺷﺎﻣﻞ ﺗﺎﻻﻣﻮس
2- Central nervous system 3- Spinal cord 6- Pons 7- Midbrain 10- Cerebrum
1- Nervous system 5- Medulla 9- Diencephalon
در حالیکه ســاقه مغز ،مغز میانی و دیانســفال مورد توجه اقتصاددانان است، بیشترین توجهات به خود مخ معطوف اســت (جدول 1-9مهمترین کارکردهای آنها را نشان میدهد) .مخ بخش بزرگی از مغز را تشکیل میدهد که وظیفه تحلیل اطالعات پیچیده و تصمیمگیری را بر عهده دارد. مخ به اندازهای بزرگ اســت که برای تشــریح آن الزم است اجزای مختلفش معرفی شود و البته برای تشریح اجزای مخ ،روشهای مختلفی وجود دارد. جدول -1-9اجزای دستگاه عصبی مرکزی و تعدادی از کارکردهای آنها
ساقه مغز (شامل پل مغزی، بصلالنخاع و مغز میانی)
کنترل بازتابها مانند ضربان قلب ،تنفس و سرفه سطوح اولیه پاداش و لذت -مجرای اطالعات در دستگاه عصبی مرکزی
مخچه (مغز کوچک)
مهارتهای حسی -حرکتی که برای حرکات موزون و هماهنگ بدن ضروریاند
مغز میانی (دیانسفال شامل تاالموس)
کنترل کارکردهای تولید مثل و کارکردهای حیاتی مانند درجه حرارت بدن ،گرسنگی و تشنگی
553
روشــی که احتماال اکثر ما با آن آشنا هستیم ،تفکیک مغز به دو نیمکره چپ و راست 1است .روش دیگری که بیشتر بهطور شهودی برای ما آشناست ،تفکیک مخ به دو بخش بیرونی و درونی است .قشر مخ 2الیه بیرونی جداکننده مخ است که در واقع ورقه چروکیدهای از نورونها به ضخامت حدود دو تا چهار میلیمتر است .در درون مخ ،ما با چیزهایی به نام عقدههای قاعدهای( 3پایه) مواجهیم. حــال در کنار تفکیک مغز به بخشهای چپ و راســت و درونی و بیرونی، باید روشی نیز برای تعیین دقیق بخشهای مختلف قشر مخ و عقدههای قاعدهای داشته باشیم. برای یافتن برداشــتی از این کار ،نقشه یک کشور را تصور کنید .در یک نقشه جغرافیایــی ،ویژگیهای طبیعی مانند کوهها و رودخانهها وجود دارند که با کمک آنها میتوان محلها و موقعیتهای معینی را به دقت مشخص کرد .همچنین ممکن 3- Basal ganglia
2- Cerebral cortex
1- Left and right cerebal hemispheres
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
اجزای دستگاه عصبی مرکزی
کارکردها
اقتصاد رفتاری
554
اســت ویژگیهای مصنوعی و خودســاختهای مانند نواحی و مرزهای شهری مد نظر قرار گیرند .گاهی نیز ویژگیهای مصنوعی و طبیعی بر هم منطبق میشــوند. مکانیابی در مغز بیشباهت به مکانیابی بر روی نقشه نیست. بیایید ابتدا با قشر مخ و مختصات مصنوعی آن آغاز کنیم .یکی از طبقهبندیها، تفکیک قشر مخ به چهار بخش پایه اســت :قطعه پیشانی ،1قطعه آهیانهای ،2قطعه گیجگاهی 3و قطعه پسسری .4خود این قطعات نیز میتوانند به اجزایی مانند قشر پیشپیشانی خلفی 5و قشر پیشپیشانی قدامی -میانی 6تفکیک شوند (به جعبه روش تحقیق 2-9نگاهی بیاندازید). 7 اگر این واژگان برای شــما نامأنوس است ،میتوانید از طبقهبندی برودمن اســتفاده کنید .در این طبقهبندی ،قشــر مخ به 52منطقه تقســیم میشود که به آنها مناطق برودمن 8میگویند .هر شــماره به منطقه مشخصی از قشر مخ اطالق میشــود (مانند منطقه هشــت در نمودار .)2-9این مناطق ویژگیهای طبیعی مغز را نمایش نمیدهند ،بلکه به ما اجازه میدهند نواحی مشــخص قشر مخ را بهطور دقیق نشان دهیم.
روش تحقیق 2-9 اصطالحات عصبشناسی واژگان متنوعی برای تعیین نواحی مشخص مغز به کار برده میشوند که در نمودار 3-9نمایش داده شــدهاند .سادهترین این واژگان عبارتند از قدامی 9و خلفی 10که عقب و جلوی سر را نشان میدهند؛ تحتانی 11و فوقانی 12که پایین و باالی سر را نشان میدهند؛ و میانی 13و جانبی 14که مرکز و کنار سر را نشان میدهند .واژگان دیگر ،بدن و مغز را در مسیر برداری معرفی میکنند .خلفی یا پشــتی 15به بخش جلو یا بخش پایینتر از میانه بدن یا مغز گفته میشــود.
1- Frontal lobe 2- Parietal lobe 3- Temporal lobe 4- Occipital lobe 5- Dorsolateral prefrontal cortex 6- Ventromedial prefrontal cortex 7- Brodmann 8- Brodmann areas 9- Anterior 10- Posterior 11- Inferior 12- Superior 13- Medial 14- Lateral 15- Dorsal
بطنی 1به جلو یا بخش پایینتر از میانه بدن یا مغز گفته میشــود .منقاری 2به جهت رو به بینی و دمی 3به جهت رو به پشت مغز اطالق میشود. این واژگان برای فهم اجزایی از مغز مانند قشر آهیانهای خلفی 4و قشر کمربندی قدامی 5کافی است .تنها چیز دیگری که باید بدانید آن است که قطعه پیشانی به دو بخش قشر پیشپیشانی( 6مربوط به شکنج پیشانی در جلوی قطعه پیشانی) و قشــر پیشمرکزی( 7مربوط به شکنج پیشمرکزی در پشت قطعه پیشانی) تقســیم میشود .حال میتوان واژگانی مانند قشر پیشپیشانی خلفی 8و قشر پیشپیشانی قدامی -میانی 9را فهمید.
ﻓﻮﻗﺎﻧﻰ 555
ﭘُﺸﺘﻰ ﺧﻠﻔﻰ
ﻣﻨﻘﺎرى ﺑﻄﻨﻰ
ﻗﺪاﻣﻰ
ﭘُﺸﺘﻰ
دﻣﻰ
ﺗﺤﺘﺎﻧﻰ منبع :پوروس 10و همکاران ()2008
3- Caudal 5- Anterior cingulated cortex 7- Precentral cortex 9- Ventromedial preforntal cortex
1- Ventral 2- Rostal 4- Posterior parietal cortex 6- Prefrontal cortex 8- Dorsolateral prefrontal cortex 10- Purves
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
نمودار -3-9اصطالحشناسی تشریح موقعیت در مغز
حال نوبت به مختصات طبیعی مغز میرســد .اگر به یاد آورید ،گفتیم که قشر مخ شبیه یک برگه چروکیده است .به بیرونآمدگیهای این کاغذ شکنج 1و به تورفتگیهای آن شــیار 2میگویند .اینها در واقع همان کوهها و رودخانههای مغز هســتند که نقشه طبیعی قشر مخ برای تعیین دقیق موقعیتها بر روی آن را میسازند .به عنوان مثال ،قشر کمربندی متشکل از شکنج کمربندی و شیار کمربندی است که در امتداد انتهای قطعات پیشانی و آهیانهای مناطق 31 ،30 ،29 ،26 ،24 ،23و 32برودمن قرار دارد. جدول -2-9اجزای مخ و کارکردهای اصلی آنها کارکردها
اجزا
اقتصاد رفتاری
قطعه پیشانی
کنترل حرکات -سازماندهی ،برنامهریزی و تصمیمگیری
قطعه آهیانهای
حواس بدن از جمله بینایی وجوه مختلف زبان -پاسخ به محرکات
قطعه گیجگاهی
شنوایی وظایف پیچیدهتر بینایی -تشخیص محرکات
قطعه پسسری
-تجزیه و تحلیل اولیه اطالعات بصری
556 بادامه اینسوال (جزیره) هیپوکامپ
تجزیه و تحلیل هیجانات کارکردهای احشایی و خودکار از جمله مزههاانواع مشخص حافظه
ترکیــب مختصات طبیعی و مصنوعی مجموعه جدیــدی از نامها مانند بادامه، اینسوال و هیپوکامپ را به ما میدهند .این اجزا ضرورتا در قشر مخ نیستند و بیشتر در میانه مغز قرار دارند .بادامه 3از گروهی از هستهها( 4گروه فشردهای از نورونها) تشکیل یافته است که در نقطه قدامی قطعه گیجگاهی قرار دارد .هیپوکامپ 5ساختار مخی است که در درون قطعه گیجگاهی قرار دارد .اینسوال 6بخشی از قشر مخ است که در فاصله میان قطعات پیشانی و گیجگاهی جای گرفته است. 2- Sulci (sulcus), fissures 3- Amygdala 5- hippocampus 6- Insula
)1- Gyri (gyrus 4- Nuclei
-2-1-9فرآیندهای مغز
علــم اعصــاب تنها به درد تدوین نقشــه مغز نمیخورد .در واقــع این علم ما را در فهم فرآیندهایی که انســان را به تصمیمگیری میرســاند ،آشنا میسازد .برای توضیح بیشتر ،فعالیتهای مغز را در یک چهارچوب دوبعدی متشکل از فرآیندهای شــناختی و عاطفی و فرآیندهای کنترلشده و خودکار در نظر بگیرید .ما زمانی که در فصل دوم ادارک ،شهود و استدالل را با هم مقایسه میکردیم به تشریح اجمالی تفاوت پردازشهای کنترلشــده و ادارکی پرداختیم .در فرآیندهای کنترلشــده، انسانها گامبهگام بهصورت منطقی و آگاهانه در مورد برخی از مشکالت یا حوادث میاندیشــند .اما فرآیندهای خودکار بهصورت مــوازی و نه کامال آگاهانه صورت میپذیرنــد .پردازش موازی امکان تحلیل و انجام همزمــان چندین کار را به فرد میدهــد .افراد معموال چه در زمان انجــام و چه پس از انجام یک فرآیند خودکار، تفسیر آگاهانهای در مورد شیوه انجام این فرآیند در ذهن خود ندارند. فرآیندهای عاطفی به هیجانات انســانی بازمیگردد که معموال منجر به یک میل یا انجام اعمال مشخصی میشود .مثال راب احساس ترس کرده و در نتیجه فرار میکند 3- Striatum
2- Putamen
1- Caudate
557
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
آخرین کاری که میخواهیم در این بخش انجام دهیم ،تفکیک اجزای عقدههای قاعدهای یعنی ناحیه درون قشــر مخ است .مهمترین اجزای عقدههای قاعدهای دو هسته به نامهای ُدمی 1و پوتامن 2هستند که با هم جسم مخطط 3را تشکیل میدهند. شناخت موقعیتهای دقیق بر روی مغز از اهمیت بهسزایی در علم عصبشناسی برخوردار است و از این رو ،شناخت واژگان و اصطالحات این علم برای مطالعه بیشتر مقاالت و کتب علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی مفید است .البته برای ما مهم نیست که مثال منطقه 41برودن کجاست .آنچه برای ما حائز اهمیت است آن است که مناطق مختلف مغز هر یک چه عملی انجام میدهند .جداول 1-9و 2-9به شــما نکاتی از کارکردهای پایه مناطق مختلف مغزی ارائه میدهند .کاری که در بخشهای بعد انجام خواهیم داد ،معرفی برخی از کارکردهایی است که بیشتر مورد توجه اقتصاددانان است. از این رو الزم است تا در ابتدای کار کمی بیشتر در مورد فرآیندهای مغزی صحبت کنیم.
یا احساس گرســنگی کرده و میخورد .در مقابل این فرآیندها ،هر فرآیند دیگر جزو فرآیندهای شناختی قرار میگیرد .این فرآیندها عموما مستقل از هیجانات و احساسات توپز است. افراد هستند .نمونهای از این فرآیندها رانندگی یا پخ جدول -3-9چهار فرآیند مختلف مغزی
اقتصاد رفتاری
558
فرآیندهای شناختی
فرآیندهای عاطفی
خالی از هیجانات
همراه با هیجانات
فرآیندهای کنترلشده گامبهگام هشیارانه
مثال :فکر کردن در مورد یک مشکل ریاضی
مثال :بازیگری به یاد میآورد که برای ایفای بهتر نقش خود در یک نمایش مجبور شد عصبانی شود.
فرآیندهای خودکار موازی نیمههشیارانه
مثال :یک بار پرتاب توپ گلف
مثال :پریدن از جا هنگام شنیدن یک صدای بلند
برداشت عمومی آن است که انسانها در اغلب موارد درگیر فرآیندهای خودکار میشوند .مثال من همینطور که مینویسم ،نفس میکشم ،قلبم میزند ،انگشتانم بر روی صفحه کلید فشار وارد میکنند ،چشمانم صفحه نمایشگر و زمینهای بیرون را از داخل پنجره میبیند ،به صدای ماشــینها و پرنــدگان گوش میدهم ،هنگام نوشــتن فکر میکنم و بســیاری از کارهایی از این دست .مشخص است که انجام تمام این کارها بهصورت هشیارانه و کامال آگاهانه امکانپذیر نیست و باید بسیاری از آنها در سطح نیمههشیارانه انجام پذیرد. ما نیازمندیم تا در مورد انجام خودکار کارها بیشــتر بدانیم ،زیرا هرچه بیشــتر کارها را بهصورت خــودکار انجام دهیم ،نه تنها میتوانیم بیشــتر کار کنیم ،بلکه قادر میشــویم بسیاری از کارهای پیچیدهای مانند زدن توپ گلف یا نواختن پیانو را بهصورت خودکار انجام دهیم .بررســی این مســئله از زاویهای دیگر نتایج به مراتب جالبتری را برای ما به همراه خواهد داشــت .بر اساس یافتههای فوق ،ما انسانها احتماال نمیتوانیم با بهرهگیری از فرآیندهای کنترلشده بهصورت هشیارانه و آگاهانه تصمیمگیری کنیم .از این رو باید بهصورت نیمههشــیارانه به این تصمیم برســیم که چه کاری را با استفاده از فرآیندهای کنترلشده انجام دهیم و چه کاری
-3-1-9سیستمهای کنرتل اجرایی
سیستمهای کنترل اجرایی برای عملکرد خوب نیازمند چندین فرآیند میانی هستند. مهمترین این فرآیندها در زمان انتقال از فرآیندهای خودکار به کنترلشده ،بازداری و تغییر کار به وقوع میپیوندند .بازداری به معنای منع از یک رفتار خودکار است،
559
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ارزش اســتفاده از کنترلهای هشــیارانه را دارد .چنین یافتهای ما را به سوی ایده کنترل اجرایی میکشــاند .در نبود کنترل اجرایــی ،افراد رفتار خود را بهصورت از پیشتعریفشده انجام میدهند .این دقیقا کاری است که اگر ما تفکر آگاهانه خود را قطــع کنیم ،انجام میدهیم .در این حالت ،تمامــی اجزای زندگی با فرآیندهای خودکار به وقوع میپیوندد .کودکان و برخی از بزرگســاالن که دچار آسیب مغزی شــدهاند ،بدین صورت زندگی میکنند .اما بســیاری از مردم چنین نیستند .گاهی سیستمهای کنترل اجرایی در بدن ما شروع به کار کرده و ما را قادر میسازد رفتاری خارج از حالت از پیشتعریفشده از خود بروز دهیم. پس منطقی است چنین فکر کنیم که فرآیندهای خودکار ،گریزناپذیر و در واقع مبنا و قاعده رفتار هســتند ،در حالیکه فرآیندهای کنترلشده کمتر حادث شده و تنهــا زمانهایی به کار میافتند که فرآیندهای خودکار به آنها اجازه چنین کاری را دهند .فهم این موضوع به واسطه زنجیره استداللی که در فصل دوم بدان پرداختیم، بســیار حائز اهمیت است .اثرات موقعیت و کالبدی بر شهود و ادراک انسانی تاثیر میگذارنــد که این خود در انتها اســتدالل فرد را متاثر میکنــد .زمانی که در ابتدا حادثهای به وقوع میپیوندد ،فرآیندهای خودکار (چه شناختی و چه هیجانی) شروع به کار کرده و سپس فرآیندهای کنترلشده آغاز به کار میکنند. پس از این رو احســاس منفعت یا خســران ،شــادی یا عصبانیت یا برداشت محبتآمیــز یــا کینهتوزانه فرد از محیط یــا افراد اطرافش بهصــورت خودکار و نیمههشیارانه به وقوع میپیوندد .چنین احساسی نقطه شروع هر گونه استدالل بعدی فرد در مورد چگونگی رفتارش خواهد بود .علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی ما را در فهم دقیقتر شیوه کار و تعامل فرآیندهای خودکار و کنترلشده یاری میرساند. برای این موضوع ،الزم است تا نگاهی دقیق به سیستمهای کنترل اجرایی بیاندازیم.
اقتصاد رفتاری
560
زمانی که آن رفتار دیگر موجه جلوه نکند .تغییر کار نیز به معنای شروع یک رفتار جدید است .یکی از اجزای مهم این فرآیندها ،شبیهسازی است که با هدف ارزیابی نتایج ممکن هر یک از کنشهای افراد صورت میگیرد. یکی از آزمونها یــا ابزارهای اندازهگیری کنترل اجرایی ،آزمون دســتهبندی کارت ویسکانســین است (شــما میتوانید نســخه مجانی این آزمون را بر روی اینترنت پیدا کنید .تکمیل این آزمون بیشــتر از 20دقیقه از شــما وقت نمیگیرد. بنابراین شــاید بخواهید پیش از ادامه خواندن این بخش ،این آزمون را بگذرانید). در این آزمون از شرکتکنندگان خواسته میشود تا دستهای از اوراق را بر اساس قاعدهای مرتب ســازند .رنگ ،شکل و تعداد نشــانهها بر روی کارتها متفاوت اســت و دقیقا همین ویژگیهاســت که قاعده دســتهبندی کارتها را میسازند. به آزمودنیها قاعده دســتهبندی را توضیــح نمیدهند .تنها چیزی که به آنها گفته میشود آن است که آیا آنها کارتها را به درستی مرتب کردهاند یا نه .پس آنها با آزمون و خطا قاعده مورد نظر را میآموزند .نکته کلیدی این آزمون آن اســت که بدون آنکه به آزمودنیها گفته شود ،قاعده مذکور متناوبا تغییر میکند .مثال ممکن اســت که دستهبندی بر اساس رنگ ،به دستهبندی بر اساس شکل تغییر یابد .نکته مورد بررســی آن اســت که آیا آزمودنیها خود را با قاعده جدید وفق میدهند و اگر اینگونه اســت ،قدرت این انطباق چقدر است؟ این آزمون بر اساس این ایده طراحی شده اســت که آزمودنیها آنقدر برخی از کارها را بهخوبی یاد میگیرند کــه آن را بهصورت خودکار انجام میدهنــد .حال در نقطهای از زمان در مییابند که حالت از پیش تعریفشــده دیگر کارا نیست .از این رو ،آنها قاعده قدیمی را رها کرده و به قاعده جدیدی روی میآورند .اگرچه برخی از این کارها بهصورت آگاهانه انجام میشــوند ،اما کنترل اجرایی نیاز به هشــیاری و آگاهی ندارد .مثال زمانــی که راب در یک بزرگراه رانندگی میکند ،ممکن اســت حتی پیش از آنکه بفهمــد ،ناگهان بــرای اجتناب از برخورد با مانعی تغییــر جهت دهد .بخشهای معدودی از مغز از جمله قشر پیشپیشانی خلفی و قشر پیشپیشانی قدامی -میانی در فرآیندهای کنترل اجرایی دخالت دارند .این بخشها به دلیل ارتباط با بسیاری از بخشهای دیگر مغز و قدرت کنترل آنها از اهمیت بهســزایی برخوردار هستند.
تصویربرداری از مغز نقش بخشهای مختلف مغز در سیســتمهای کنترل اجرایی را نمایان میســازد (جدول .)4-9اهمیت بخشهای فوقالذکر در کنترل اجرایی، آنها را به حوزههای مورد عالقه اقتصاددانان بدل ســاخته اســت .به عنوان مثال، شبیهســازی نتایج رفتاری و شناخت ارتباط میان محرکها و پاداش ،اساسیترین اجزای سازنده تصمیمات اقتصادی هستند. در تالش برای تمرکز هرچه بیشتر بر رفتار اقتصادی ،الزم است تا سه موضوع را به ترتیب در بخشهای پیش رو بررسی کنیم :چگونه پیامدها ارزیابی میشوند ،چگونه مردم از ارزش پیامدها باخبر میشوند و در نهایت چگونه مردم تصمیم میگیرند. جدول -4-9مهمترین اجزای سازنده سیستمهای کنترل اجرایی کارکردها
اجزای مغز
قشر پیشپیشانی قدامی -میانی ()VMPFC
بازداری با هدف انطباق با قواعد رفتاری (به عنوان مثال رفتار مناسب در موقعیتهای مختلفاجتماعی) -فهمیدن زمان تغییر با بررسی ارتباط میان مح رکها و پاداش
قشر کمربندی قدامی
شناخت تناقض و تصمیمگیری در مورد انجام عمل بر اساس حالت از پیشتعریفشده یا تخطی از آن
عقدههای قاعدهای
شناخت ارتباط میان محرکها و پاداش
-2-9ارزشگذاری پاداشها و یادگیری
این بخش را با بررســی رفتــار اقتصادی بهخصوص ارزشگــذاری پاداشها و یادگیری با تاکید بر فرآیندهای خودکار آغاز میکنیم .بررسی فرآیندهای خودکار پیشدرآمدی بر بررسی فرآیندهای کنترلشدهای هستند که در تصمیمات اقتصادی موثرند .طبیعی است که گام نخست در این میان ،ارزیابی پاداشها باشد.
-1-2-9ارزیابی پاداش
ســوال بنیادینی که قصد دارم تا بحث را با آن آغاز کنم آن است که چگونه مردم پاداشها را پردازش میکنند .مثال اگر فردی مانند راب برنده 10دالر شــود یا 10 دالر را ببازد ،چه اتفاقی در مغزش میافتد؟ اتفاق هرچه باشــد از مغز میانی آغاز
561
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
آغاز و تغییر رفتار (به عنوان مثال جابجایی کار یا تغییر کنش)قشر پیشپیشانی خلفی -بازداری به منظور رهایی از اطالعات غیرمرتبط (به عنوان مثال فراموش ساختن قواعد قدیمی در ()DLPFC آزمون دستهبندی کارت ویسکانسین) -شبیهسازی نتایج رفتاری و انتزاع از واقعیت
اقتصاد رفتاری
562
میشــود .یک ناقل عصبی 1به نام دوپامین 2و دو بخشمغز میانی به نامهای جسم ســیاه 3و ناحیه پوششی بطنی )VTA( 4بهشدت در فرآیند ارزیابی پاداشها دخیل هســتند .از میان این دو بخش ،شاید VTAبه واسطه ایفای نقش یک مسیر انتقالی به دیگر بخشهای مهم مغز از دیگری تاثیرگذارتر باشــد .بهطور مشخصVTA ، به قطعه پیشانی ارتباط داشته و از طریق مسیرهای ارتباطی دیگر خود ،بخشهای مهمــی مانند بادامه ،هیپوکامپ و دیگر بخشهــای عقدههای قاعدهای که وظیفه پردازشهای احساســی و عاطفی را دارند ،متاثر میسازد .پس میتوان VTAرا به عنوان یک مرکز انتقال پیام به دیگر بخشهای مغز تصور کرد. بــا این اوصاف ،آنچه ما باید انجام دهیــم ،رصد فعالیت VTAو بخشهایی است که به VTAمتصلند .حال که دیگر با اصطالحات عصبشناسی آشنا شدیم، بهتر است با معرفی دو بخش مغزی (جدول )5-9تنها بر علم اقتصاد تمرکز کنیم. ش نخست هسته اکومبنس 5نام دارد که منبعد آن را NAccمینامیم. بخ 6 بخش دوم نیز قشر پیشپیشانی قدامی -میانی نام دارد که از این به بعد به آن VMPFCمیگوییــم .حال چرا این دو بخش را انتخاب کردیم؟ این دو بخش هر دو جزئی از مخ هســتند .هسته اکومبنس بخشی از عقدههای قاعدهای است و در درون مخ قرار دارد VMPFC .بخشی از قشر مخ بوده و در واقع خارج از مخ قرار دارد NAcc .در ارزیابی پاداش و VMPFCدر کنترل اجرایی دخیل هستند .از این رو ،بررسی این دو بخش میتواند ایدههای خوبی در مورد آنچه در مغز میگذرد، به ما بدهد (تنها برای ســادگی فرض خواهیم کرد که هسته اکومبنس و چیزی که جســم مخطط بطنی 7مینامیم و قشر پیشپیشانی قدامی -میانی و چیزی که قشر پیشین حدقهای 8مینامیم یکی هستند).
2- Dopamine )4- Ventral tegmental area (VTA 6- Ventromedial prefrontal cortex 8- Orbitofrontal cortex
1- Neurotransmitter 3- Substantia nigra 5- Nucleus accumbens 7- Ventral striatum
جدول -5-9دو بخش مغز که به VTAمتصلند و در ارزشگذاری و تصمیمگیری اقتصادی حائز اهمیت هستند. بخش
تشریح
هسته اکومبنس ( )NACCدر هسته دمی و عقدههای قاعدهای قرار دارد .این یعنی آنکه این بخش در داخل مخ واقع است. قشر پیشپیشانی قدامی -میانی ()VMPFC
بخشی از قطعه پیشانی و قشر مخ است .این یعنی آنکه این بخش خارج از مخ واقع است.
563
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
حال با نگاهی به برخی از دادههــا کار را آغاز میکنیم .ابتدا نگاهی به مطالعه برتیر و همکارانش در ســال 2001میاندازیم .در هر دور مطالعه ،به هر آزمودنی دایرهای نشان داده شد که به سه بخش مساوی تقسیم و بر روی هر بخش مقداری پول حک شــده بود (مثال 10دالر 2/5 ،دالر و صفر دالر) .پیکانی در وســط این دایره میچرخید و در نهایت بر روی بخشــی متوقف میگشت .با توقف پیکان، فرد آزمودنی برنده آن مقدار پولی میشد که بر روی قطعه حک شده بود .در این آزمایش از دوایر مختلفی اســتفاده میشد :دایره خوب (با برچسبهای 10دالر، 2/5دالر و صفر دالر) ،دایره متوسط (با برچسبهای 2/5دالر ،صفر دالر و -1/5 دالر) و دایره بد (با برچســبهای صفر دالر - 1/5 ،دالر و -6دالر) .نکته مورد بررســی آن بود که آزمودنیها با دیدن نوع دایره و فهمیدن مقدار برنده شدن ،چه عکسالعملی نشان میدهند. نمودارهای 4-9و 5-9نشــان میدهند که در NAccو VMPFCچه گذشت. ما تعداد کمی از نمودارهایی از این دســت را میتوانیــم ببینیم ،پس اجازه دهید توضیح دهم که هر نمودار چه چیزی را بیان میکند. بردار عددی نمودار نشاندهنده میزان تغییر در سیگنال بخش مورد نظر مغزی نســبت به سطح پایه است .پس مقدار مثبت نشان میدهد که این بخش از حالت عادی فعالتر و مقدار منفی نشان میدهد که بخش مورد نظر از حالت عادی کمتر فعال گشته است .بردار افقی نیز زمان را نسبت به یک نقطة شروع نمایش میدهد. در ایــن آزمایش ،آزمودنیها دایره را پس از تقریبا دو ثانیه و مقادیر برد را پس از گذشت هشت ثانیه دیدند. برای آنکه بتوان نتایج این مطالعه را نشــان داد تنها تغییر فعالیت در بخشهای
اقتصاد رفتاری
564
NAccو VMPFCرا بــرای دایره خوب نمایش میدهیم .در اینصورت میتوان دید که میزان فعالیت با میزان مطلوب بودن دایره و مقدار جایزه ارتباط دارد .هرچه دایره جذابتر و هرچه مقدار خروجی بهتر باشــد ،میزان فعالیت افزایش مییابد. نکتــهای که باید برای بخشهای آتی بدان توجه کرد آن اســت که چگونه دیدن نتیجه ،فعالیت VMPFCرا افزایش و فعالیت NAccرا کاهش میدهد. البتــه با نگاهی به جعبه روش تحقیــق 3-9میتوان دریافت که توجه بیش از اندازه به نتایج یک مطالعه کار چندان درستی نیست .اما من مطالعه فوق را تنها به عنوان نمایشــی از آنچه در دیگر مطالعات به وقوع میپیوندد ،انتخاب کردم .آنچه از این مطالعه میتوان دریافت آن اســت که NAccو VMPFCبه خودِ پاداش و مقدار آن پاسخ نشان میدهند. در ادامه مثالهای بیشــتری در این زمینه خواهیم دید .شاید با ادامه این مسیر بتوان حتی به تابع مطلوبیت نیز دســت یافت .شــاید این آرزویی دور و دراز به نظر رســد ،اما به قول معروف ،اگر بشود چه میشود! برای این موضوع باید شیوه یادگیری مغز در مورد پاداشها را مورد بررسی قرار داد. نمودار -4-9فعال شــدن هسته اکومبنس در هنگام دیدن دایره پس از دو ثانیه و فهمیدن میزان برنده شدن پس از تقریبا هشت ثانیه 3 2 1
ﺧﻮب )ﺑﺮدن 10دﻻر(
-1
ﺧﻮب )ﺑﺮدن 0دﻻر(
-2
ﺧﻮب )ﺑﺮدن 50/2دﻻر(
ﻣﯿﺎﻧﻪ
-3
ﺑﺪ
12
10
-4 8
6
زﻣﺎن )ﺛﺎﻧﯿﻪ(
4
2
0
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
0
نمودار ،9-5فعال شــدن قشــر پیشپیشــانی قدامی -میانی در هنگام دیدن دایره پسانداز تقریبا دو ثانیه و فهمیدن میزان برنده شدن پس از تقریبا هشت ثانیه. 2.5 2 1.5 1
0 -0.5
ﺧﻮب )ﺑﺮدن 10دﻻر( ﺧﻮب )ﺑﺮدن 50/2دﻻر(
-1
ﺧﻮب )ﺑﺮدن 0دﻻر(
-1.5
ﻣﯿﺎﻧﻪ
12
10
-2 6
4
2
0
زﻣﺎن )ﺛﺎﻧﯿﻪ(
565
روش تحقیق 3-9 اندازه نمونه و فواصل اطمینان یکی از انتقاداتی که به علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی وارد میشود ،کوچک بودن اندازه نمونه در برخی از آزمایشهاست .مثال بریتر 1و همکارانش ()2001 از دوازده نفر آزمودنی برای انجام آزمایش استفاده کردند .اگرچه این تعداد در آزمایشهای این شــاخه از علم اقتصاد معمول است ،اما آیا کافی نیز هست؟ برای پاســخ به این سوال ،باید وارد دنیای تاریک و پر پیچ و خم آزمونهای آماری و فواصل اطمینان شویم. برای شروع فکر کنید که در حال انجام آزمایشی (عصبی یا غیرعصبی) هستیم که هدف آن یافتن سهم افرادی است که از روشهای اکتشافی معینی استفاده میکنند.
1- Breiter
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ﺑﺪ
8
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
0.5
اقتصاد رفتاری
566
مثال میخواهیم بدانیم چه سهمی از افراد سطح یک یا دو استدالل (موضوع فصل ششم) را مورد استفاده قرار میدهند .برای این کار تعدادی از آزمودنیها را به آزمایشگاه دعوت کرده و از آنها میخواهیم بازیهایی را در تعداد دورهای مشــخصی انجام دهند .با این کار ما میخواهیم (الف) روش اکتشافی را که مورد استفاده تکتک آزمودنیهاست برآورد کنیم( ،ب) به برآوردی برای کل جامعه [و نه تنها نمونه] دست یابیم. واژه «برآورد» در اینجا از اهمیت بهسزایی برخوردار است ،زیرا نشان میدهد که ما قادر نخواهیم بود با اطمینان به پاسخ دو سوال فوق دست یابیم .دقیقا به همین دلیل است که اندازه نمونه دارای اهمیت است .در اینجا نمیخواهیم به مباحث فنی یافتن و تحلیل فواصل اطمینان ورود کنیم ،اما اساسا الف) هرچند دور که یک آزمودنی بیشتر آزمایش را تکرار کند ،با اطمینان بیشتری میتوان گفت که او از چه روش اکتشافی بهره میبرد ،ب) هرچه تعداد آزمودنیها در آزمایش بیشتر باشد ،با اطمینان بیشتری میتوان گفت که در جامعه چه میگذرد. پس ما به دورهای بســیار و آزمودنیهای فراوان نیازمندیم .خوشــبختانه ما میتوانیــم در اینجا از قانون اعداد بــزرگ بهره بگیریم و بگوییم «فراوان» به معنای بسیار بسیار زیاد نیست .اما قاعدتا هرچه تعداد بیشتر باشد ،بهتر است. پس با این حســاب تعداد 100نفر آزمودنی در یک آزمایش بسیار عالی50 ، نفر نه چندان بد و 10نفر بسیار اندک است. ش عادی ما بهراحتی قادریــم از 100نفر آزمودنی برای انجام در یــک آزمای هرچند دور آزمایش که مایلیم ،دعوت به عمل آوریم .اما هزینه تصویربرداری از مغز چنین کاری را در علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی غیرممکن ساخته اســت .پس زمانی که با اطمینان میتوانیم بگوییم که یک آزمودنی چه کاری انجام میدهد ،بهســختی قادریم آن را به کل جامعه تعمیم دهیم .اما حداقل در حال حاضر بهدرستی نمیتوان گفت که آیا این یک مشکل است یا خیر. مســلما در منطق آماری این یک مشکل است ،اما اگر اینگونه فکر کنیم که مغز در میان افراد مختلف جامعه از الگویی نسبتا همگن تبعیت میکند ،مشکل فوق مرتفع میشود.
-2-2-9یادگیری در مورد پاداشها
برای شــروع ،مجموعهای از حوادث زیر را در نظر بگیرید .مثال راب بر روی یک چرخ رولت شرطبندی میکند؛ میبینید که چرخ بر روی شماره او میایستد؛ پولی را که بُرده میگیرد؛ بستهای چیپس با پولی که برده میخرد و آن را میخورد .پس در نهایت راب باید شــادمان باشــد .حال میخواهم به این فکر کنید که راب چه زمانی احساس شادی میکند .زمانی که شرطبندی میکند ،زمانی که میبرد یا زمانی که چیپس میخورد؟ این ســوال ما را به تفکیک میــان تقویتکنندگان اولیه و ثانویه میکشــاند. تقویتکننده غیرشــرطی یا اولیه مانند چیزی اســت که در طــی فرآیند تکامل بهصورت امــری مهم در ذهن فردی مانند راب جلــوه میکند .غذا ،آب و نیاز جنســی از جمله این موارد هســتند .امــا تقویتکننده ثانویه چیزی اســت که بهصورت غیرمســتقیم یا به تقویتکننده اولیه یــا به دیگر تقویتکنندگان ثانویه مرتبط اســت .پول را میتوان یک تقویتکننده ثانویه دانســت .در فصل پیشین دانستیم که تکامل ،بســیاری از کاالهای میانی ممکن را تحت تاثیر قرار میدهد
567
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
حال شــاید بپرسید ارتباط این موضوع با آزمایشهای استاندارد اقتصادی که شــامل تدابیر هستند ،چیســت؟ مثال در دو بازی اتمام حجت از آزمودنیها خواسته میشود تا یک بار 10دالر و بار دیگر 100دالر را تقسیم کنند .هدف نیز بررسی تغییر رفتار در دو تدبیر مختلف است .ممکن است برخی بگویند در چنیــن آزمایشهایی تعداد آزمودنیها باید تا حدی کافی باشــد که بتوان به تفاوت محسوســی در عملکرد آزمودنیها دست یافت .زیرا اگر مثال 100 آزمودنی دعوت شده رفتار آزمایشگاهی متفاوتی داشته باشند ،میتوان گفت که کل جامعه نیز چنین رفتاری خواهد داشت .عموما اقتصاددانان دلبسته یافتن چنین تفاوتهای معنادار آماری هســتند؛ اما آنچه برای آنها جذابتر است، ی اســت .برای یک تخمین با اطمینان باال آنها معتقدند که اندازه چنین تفاوت هرچه تعداد آزمودنیها بیشتر باشد ،بهتر است.
اقتصاد رفتاری
568
و از همین رو ،تمایز میان تقویتکنندگان اولیه و ثانویه کاری ســاده نیســت .با این حال ،یک اصل اساســی وجــود دارد و آن اینکه راب نیازی به یادگیری در مــورد تقویتکنندگان اولیه ندارد ،در صورتی که کــه در مورد تقویتکنندگان ثانویه چنین نیست .برای فردی مانند راب ،غذا یک تقویتکننده اولیه است ،در حالیکــه پول و همین طور چرخش و توقف چرخ رولت تقویتکنندگان ثانویه هســتند .پس او چه زمانی از برنده شدن خود ذوقزده میشود؟ برای توضیح موضوع ،نگاهی کوتاه به مطالعه اُدوهرتی 1و همکارانش ()2002 میاندازیم .این مطالعه بدین صورت انجام شد که پیش از دادن نیم میلیگرم از یک ماده با طعمهای خوب ،بد یا خنثی ،نشانهای به آزمودنیها نشان داده شد .برخی از بخشهای مغز از جمله VTAو NAccزمانی که عالمت مربوطه نشان داده شد (و نه زمان چشیدن طعم ماده) فعال شدند. در مقابــل ،بخشهای دیگر مغز از جمله ،VMPFCبیش از عالمت به طعم عکسالعمل نشــان دادنــد .برای افزایش دانش خود در این موضوع ،بررســی مطالعه ناســتون 2و همکارانش ( )2001خالی از لطف نیســت .در این مطالعه، پــول جای طعم را گرفــت .اما با نگاهی به نتایج میتوان دید که نتایج مشــابه با یکدیگرند .با مشــاهده عالمتی مبنی بر پرداختهــای آتی ،بخشهایی مانند VTAو NAccفعال شدند؛ در حالیکه بخشهایی مانند VMPFCبیشتر زمانی درگیر شدند که فرد پاداش خود را دید. برای تشریح هرچه بیشــتر جزئیات ،نمودار 6-9سیر زمانی فعالیت NAccو VMPFCرا از لحظــه دیدن یک عالمت بصری در زمــان صفر تا یافتن آنکه فرد برنده شــده یا نشده است نشان میدهد .بیایید ابتدا ببینیم اگر فرد برنده پول شود، مغز چه عکسالعملی نشان میدهد .زمانی که فرد حدس میزند که برنده میشود (اما نمیداند که واقعا برنده شده است) ،بخش NAccبه کار میافتد .در این حالت VMPFCمتاثر نمیشود .زمانی که فرد میفهمد که اصال برنده نشده است ،فعالیت هــر دو بخش NAccو VMPFCکاهش مییابد .شــاید خوب باشــد همین حاال مطلب فوق را با نمودارهای 4-9و 5-9مطابقت دهید. 2- Knutson
1- O’Doherty
آنچه در مطالعات فوق تایید شد آن است که برخی از اجزای مغز مانند NAcc
1- Iowa gambling task
569
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
یاد میگیرند به تقویتکنندگان اولیه و ثانویه عکسالعمل نشــان دهند ،در حالیکه بخشهای دیگر مانند ،VMPFCتقویتکنندگان را بررســی کرده و بیشــتر زمانی عکسالعمل نشــان میدهند که فرد پاداشــی را بهطور واقعی دریافت کند تا آنکه انتظار داشــته باشــد آن را تصاحب کند .یافته فوق با آنچه در مورد کنترل اجرایی ش عقدههای قاعدهای) و ( VMPFCبه عنوان بهروزرســاننده در ( NAccدر بخــ پیشبینیهای حاضر در مورد میزان پاداش انتظاری از تقویت کنندگان مشــخص ثانویه) در جدول 4-9گفتیم ،سازگاری دارد. مثال جالب دیگر ،آزمون قمار آیوا 1اســت که باز هم نسخه رایگان آن بر روی شبکه اینترنت وجود دارد و اگر بخواهید میتوانید پیش از ادامه کتاب ،آن را بازی کنید .در این آزمون از آزمودنیها خواســته میشود تا بهطور متناوب از چهار دسته ورق ،کارتهایی را انتخاب کنند. به هر ورق از دســته Aو Bپاداش بزرگی (مثال 100دالر) پرداخت میشــد، البته گاهی نیز برخی از ورقها حاوی ضرر معتنابهی بودند (مثال 1250دالر) .این در حالی بود که به هر ورق از دستههای Cو Dمقدار کمی پاداش (مثال 50دالر) و گاهــی نیز مقدار کمی ضرر تعلق مییافت .روی هم رفته ،اوراق دســته Aو B دارای ارزش انتظاری منفی و اوراق دسته Cو Dدارای ارزش انتظاری مثبت بودند. نتیجه آزمایش نشان داد که اغلب آزمودنیها بهسرعت روی به بازی با اوراق دسته Cو Dآوردند .البته برخی نیز بودند که با توجه به آســیبی که به بخش VMPFC وارد میشــد ،به انتخاب اوراق دســته Aو Bادامه دادند .عبارت فوق را میتوان بدینگونه تفسیر کرد که بخش VMPFCمغز این افراد ،کار بررسی این موضوع را که آیا گزینههای Aو Bانتخابهایی مناسبند بهخوبی انجام نداده و به یافته NAcc بسنده کرده است.
نمودار -6-9پاسخ هسته اکومبنس و قشر پیشپیشانی قدامی -میانی به پیشبینی و برنده شدن یا برنده نشدن پول.
ﺑﺮدن )(NAcc
ﻧﺒﺮدن )(NAcc
ﺑﺮدن )(VMPFC
0.4
0.15
ﻧﺒﺮدن )(VMPFC
0.3
0.1
0.2
0.05
0.1 0
0
-0.1
-0.05
-0.2
-0.1
-0.3
-0.15
-0.4 -0.5
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در ) NAccﺑﻪ درﺻﺪ(
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در ) VMPFCﺑﻪ درﺻﺪ(
0.5
0.2
10
8
6
4
2
0
-2
-4
-6
-0.2
اقتصاد رفتاری
زﻣﺎن 570
منبع :ناتسون و همکاران ()2001
اُدوهرتــی و همکارانش ( )2001موضوع مشــابهی را بررســی کردند .در این مطالعه آزمودنیها آزمایشــی انجام دادند که تا اندازهای به آزمون قمار آیوا شباهت داشت .آنها با دو انتخاب مواجه شدند :گزینه Aشامل زیانهای بزرگ و پاداشهای اندک و گزینه Cشــامل پاداشهای بزرگ و زیانهای اندک .زمانی که آزمودنیها به برتری گزین ه Cپی میبردند ،ساختار پاداش و زیان همچون آزمون مرتبسازی کارت ویسکونسین برعکس میشد. نمودار 7-9نشان میدهد که دو بخش ،VMPFCزمانی که آزمودنیها فهمیدند گزینــه Cبهترین گزینه اســت و پــس از تغییر الگوی پاداش به ســوی گزینه A چه عکسالعملی نشــان دادند .نکته جالب توجه چگونگی فعال شدن یک بخش VMPFCبــه نام بخش خلفی در زمان ضــرر و بخش دیگر به نام بخش میانی در زمان پاداش است.
نمودار -7-9تغییر در میزان فعالیت دو بخش VMPFCپس از کســب پاداش در مرحله شــناخت و ضرر در مرحله تغییر الگو
ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻳﺎﺩﮔﻴﺮﯼ )ﺑﺨﺶ ﺟﺎﻧﺒﯽ( ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻐﻴﻴﺮ )ﺑﺨﺶ ﺟﺎﻧﺒﯽ( ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻳﺎﺩﮔﻴﺮﯼ )ﺑﺨﺶ ﻣﻴﺎﻧﯽ( ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﻐﻴﻴﺮ )ﺑﺨﺶ ﻣﻴﺎﻧﯽ(
0.2
0.5
0.1 0
0
-0.1
-0.5
-0.2 -0.3
-1
-0.4 -0.5
10 12 14 16 18 20 22
8
6
4
2
0
-1.5
زﻣﺎن منبع :اُدوهرتی و همکاران ()2001
نمــودار 8-9همبســتگی میان میزان فعالیت و مقدار پاداش یا ضرر را نشــان میدهد .واقعیتی که نمودار 8-9نشان میدهد نه تنها موید آن است که VMPFCدر فرآیند یادگیری درگیر میشــود ،بلکه بیان میکند که بخشهای مختلف VMPFC در درگیری با پاداشها و ضررها فعال میشــوند .پس این واقعیت که پاداشها و ضررهــا بخشهای مختلف مغز را متاثر میکنند ،باید در فرآیند مدلســازی رفتار اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
571
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻣﻴﺎﻧﯽ ﻣﻐﺰ )ﺑﻪ ﺩﺭﺻﺪ(
0.3
1
0.4
ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺟﺎﻧﺒﯽ ﻣﻐﺰ )ﺑﻪ ﺩﺭﺻﺪ(
0.5
1.5
نمودار -8-9تغییر در فعالیت دو بخش VMPFCبا دریافت پاداش یا ضرر به مقادیر مختلف 1.2
ﺑﺨﺶ ﻣﯿﺎﻧﻰ
1
ﺑﺨﺶ ﺟﺎﻧﺒﻰ
0.8 0.4 0.2 0 -0.2 -0.4 -0.6
160,250
80,159
0,80
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ )ﺑﻪ درﺻﺪ(
0.6
-0.8 -250,1
-425,-250
-600,-425
ﻣﯿﺰان ﭘﺎداش ﯾﺎ ﻣﺠﺎزات منبع :اُدوهرتی و همکاران (.)2001 اقتصاد رفتاری
572
-3-2-9ریسک و نااطمینانی
یکی دیگر از موضوعات مهم ،مســئله ریسک اســت .در اکثر مطالعاتی که تاکنون بررسی کردیم ،ریسک نقش مهمی را ایفا میکرد .به عنوان مثا ل در مطالعه بریتر و همکاران ( ،)2001آزمودنیها با نگاه به چرخش پیکان دریافتند که برنده چه میزان پول شدهاند .مطالعاتی از این دست سواالتی اینچنین را برای ما میانگیزد :آیا پاداش انتظاری برای افراد مهم است یا آنکه چگونه مردم در شرایطی که نتیجه یک حادثه برایشان نامعلوم است ،اقدام به یادگیری میکنند .از زمانی که چرخ رولت شروع به حرکت میکند تا میایستد ،در مغز فردی مانند راب چه میگذرد؟ ســواالت فوق را با نگاهی به مطالعه پروشــوف ،1بازرتس 2و کوارتز)2006( 3 پاسخ خواهیم داد .در مطالعه این محققان از آزمودنیها خواسته شد تا شرط ببندند که آیا عدد درج شــده بر روی کارت دوم انتخابی آنها از عدد درجشــده بر روی کارت اولشان کمتر یا بیشتر است (بازه اعداد از یک تا ده) .سپس آنها میتوانستند 3- Quartz
2- Bossaerts
1- Preuschoff
ابتدا عدد کارت اول و ســپس عدد کارت دوم را ببینند .فاصله زمانی میان مشاهده دو عدد آنقدر زیاد بود که آزمودنیها بتوانند شــانس برنده شــدن خود را بفهمند. مثال اگر آزمودنیای گفته باشــد که مقدار مندرج در کارت دو م کمتر خواهد بود و بعد ببینند عدد اول 9بوده ،بهراحتی میتواند حدس بزند که شــانس برنده شدنش بسیار باالست .اما اگر عدد اول پنج بود ،میفهمید که شانسش کم بوده و در مقابل، ریسک برندهشدنش باالست. نمودار -9-9انطباق میان مقادیر و میزان فعالیت در سه بخش مغز.
0.4 0.3
1
0.8
0.6
0.4
ﭘﺎداش اﻧﺘﻈﺎرى رﯾﺴﮏ
اﺣﺘﻤﺎل ﺑﺮدن
0.2
0
0 -0.1
ﻣﯿﺰان ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
0.1
-0.2 -0.3 -0.4
منبع :هِیر 1و همکاران ()2008
نمودار 9-9میزان فعالیت NAccرا در مقابل پاداش انتظاری و ســطح ریسک نشان میدهد .بهراحتی میتوان دید که میزان فعالیت زمانی به حداکثر خود میرسد که احتمال برنده شدن نیم ( 50درصد) باشد .همچنین میتوان دید که میزان فعالیت مغز با افزایش پاداش انتظاری و ریسک افزایش مییابد .همین داستان را برای بخش 1- Hare
573
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
0.2
اقتصاد رفتاری
574
VMPFCنیز میتوان تکرار کرد .پس به نظر میرســد مغز در مواجهه با ریسک و مقادیر انتظاری مشــکلی نداشته باشــد .اما آیا وضع برای نااطمینانی و ابهام نیز به همین منوال است؟ به یاد آورید زمانی که با انتخابهای ریســکی مواجهیــم ،احتمال هر یک از خروجیهای مختلف مشخص اســت ،اما وضع برای انتخابهای نامطمئن چنین ب خواســته شــده تا بر روی اینکه آیا کارتی که نیســت .مثال فرض کنید که از را بهصورت تصادفی از میان یک دســته 20ورقی خارج میشود قرمز یا آبی است، شــرطبندی کند .حال اگر راب بداند که نیمی از کارتها آبی و نیمی قرمز است، او با انتخاب ریســکی مواجه است .اما اگر او چیزی در مورد رنگ کارتها نداند، انتخاب او همراه با نااطمینانی خواهد بود .در مطالعه شو 1و همکارانش ( )2005به آزمودنیها هر دو دسته انتخاب ریسکی و نامطمئن داده شد تا ببینند آیا نااطمینانی تفاوتی در نتایج ایجاد خواهد کرد یا خیر. نمودار 10-9ســیر زمانی فعالیت بخش NAccو بخشی از VMPFCرا در دو انتخاب ریســکی و نامطمئن نشان میدهد .آزمودنیها میتوانستند انتخابها را در ثانیه صفر و متوســط تصمیمات اخذ شــده را در ثانیههای شش تا هفت مشاهده کنند .آنچنان که مشــخص است ،در هنگام اتخاذ تصمیم ،بخش NAccدر شرایط نااطمینانی به مراتب کمتر از شــرایط ریسکی فعال میشود .این بدان معناست که ارزش انتظــاری یا ذهنی که بر روی یک خروجی نامطمئن اعمال میشــود ،کمتر از ارزشــی است که برای خروجی ریســکی تصویر میشود .پس مبرهن است که آزمودنیها از نااطمینانی خوششــان نمیآید .حال ببینیم چه اتفاقی برای VMPFC میافتــد .در اینجا میتوان دید که زمانی که آزمودنیهــا اقدام به تصمیمگیری در ی میکنند ،این بخش بیشتر تحریک میشود .همین وضعیت برای شرایط نااطمینان بخــش بادامه وجــود دارد .پس میتوان گفت که برخــی از نواحی مغز به منظور «تالش برای یافتن اطالعات مفقوده» فعال میشوند. آنچه تاکنون فرا گرفتیم آن اســت که در شرایط نااطمنیانی ،مغز این واقعیت را در مییابد که بخشی از اطالعات مفقوده است .از این رو ارزشی که به یک انتخاب 1- Hsu
نامطمئــن میدهد به اندازهای نخواهد بود که به یک انتخاب ریســکی میدهد .در واقع مغز پاداش انتظاری بسیار کمی به یک انتخاب همراه با اطمینانی اعطا میکند. این یافته با آنچه در فصل پنجم مبنی بر ابهامگریز بودن مردم فرا گرفتیم ،ســازگار اســت .به زودی به تفاوت میان ریسک و نااطمینانی بازخواهیم گشت ،اما پیش از آن قصد دارم این بخش را با بررسی انواع مختلف پاداش به پایان برم. نمودار -10-9فعالیت ( NAccجسم مخطط بطنی چپ) با افزایش مقادیر انتظاری و ریسک افزایش مییابد 0.15 0.1
-0.05
اﺑﻬﺎم)(NAcc رﯾﺴﮏ)(NAcc
-0.1
اﺑﻬﺎم)(VMPFC رﯾﺴﮏ)(VMPFC 15
-4-2-9انواع مختلف پاداش
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ )ﺑﻪ درﺻﺪ(
0
10
زﻣﺎن )ﺛﺎﻧﯿﻪ(
5
0
-0.15
دیدیم که میزان فعالیت مغز ارتباط مســتقیمی با میزان پاداش انتظاری دارد .در تفســیر این ارتباط ،شناخت یکی از مفاهیم کلیدی به نام خطای پیشبینی پاداش ضروری است. ایــن خطا در واقع بیانگر اختالف میان پاداش انتظاری و پاداش دریافتی اســت. پس اگر راب انتظار داشته باشد که برنده 5دالر شود و در واقع برنده صفر دالر یا 10دالر گردد ،او دچار خطای پیشبینی -5دالری یا 5دالری شــده اســت.
575
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
0.05
اقتصاد رفتاری
576
خطــای پیشبینی پاداش به وضوح به مــا میگوید که فردی مانند راب باید چه میزان از آنچه به وقوع میپیوندد شگفتزده شود و چگونه از این موضوع برای آینده چیزی بیاموزد. از مطالعاتی که تاکنون بررســی کردیم ،بهســختی میتــوان فهمید که چگونه بخشهای مختلف مغز به خطای پیشبینی پاداش عکسالعمل نشــان میدهند .با این حال ،به نظر میرســد این بخش NAccباشــد که به تناسب خطای پیشبینی پاداش فعال میشود .برای نشان دادن این موضوع ،نگاهی به مطالعه ِهیر و همکاران ( )2008میاندازیم. در این مطالعه پیش از هرگونه اســکن مغزی ،به آزمودنیها مقداری پول برای خرید داده و از آنها خواســته شد تا تمایل به پرداخت خود را برای 50نوع غذای مختلف بیان دارند .ســپس در زمان اســکن مغزشــان ،گزینههای مختلف غذا با قیمتهای کامال تصادفی به آنها ارائهشــد و آنها میتوانستند بگویند که تمایلی به خرید این غذا دارند یا خیر .در خالل آزمایش آنها یاد میگرفتند که پول پرداختی بــه آنها نیز بهطور تصادفــی افزایش یا کاهش مییافت .مثال ممکن بود که به یک آزمودنی به وســیله یک صفحه نمایشگر قطعهای شکالت به قیمت 2دالر نمایش داده شود و به او گفته شود که پولش نسبت به قبل یک دالر کاهش یافته است. هدف از انجام این آزمایش ،تفکیک سه چیز بود که میتوانست عکسالعمل و انتخاب آزمودنیها را تحت تاثیر قرار دهد :اول تمایل به پرداخت برای یک کاال، دوم تمایز میان قیمت و تمایل به پرداخت و ســوم وجود خطای پیشبینی پاداش. اگر به خاطر بیاورید در فصل دوم این کتاب ،دو مفهوم نخست را در قالب تمایز میان مطلوبیت اکتسابی و مطلوبیت مبادالتی بیان کردم. نمودار 11-9نشــان میدهد که چگونه ســه بخش مختلف مغز نسبت به سه مقدار مختلف تمایل به پرداخت ،مطلوبیت مبادالتی و خطای پیشبینی عکسالعمل نشــان میدهند .باز هم میبینیم که هر بخش مغز نســبت به هر یک از مقادیر به شــیوهای متفاوت فعال میشود .در حالیکه NAccدر مواجهه با خطای پیشبینی فعال میشــود ،نواحی VMPFCنسبت به تمایل به پرداخت و مطلوبیت مبادالتی عکسالعمل نشان میدهد.
فکر میکنم تا به حال به نتایج جالبی رسیدیم .بهخوبی میتوان دید که تمایزی که قبال میان ضرر و منفعت ،ریســک و نااطمینانی و مطلوبیت اکتسابی و مبادالتی در قالب مدلســازی انتخابها بیان کردم ،در تشریح شیوه تفکر انسانها نیز قابل رویــت اســت .در گام بعد باید ببینیم کــه آیا این تمایز ،در انتخابها و شــیوه تصمیمگیری انسانها نیز دخالت مییابد یا خیر. نمودار -11-9فعالیت NAccو VMPFCبه این موضوع بســتگی دارد که آیا انتخاب در شــرایط ریسکی یا شرایط نااطمینانی حادث میشود
0.45
ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮداﺧﺖ
0.4
ﻣﻄﻠﻮﺑﯿﺖ ﻣﺒﺎدﻻﺗﻰ ﺧﻄﺎى ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﻰ
0.3 ﻣﯿﺰان اﻧﻄﺒﺎق
0.2
0.15 0.1 0.05 ) VMPFCﻣﺮﮐﺰى(
) VMPFCﻣﯿﺎﻧﻰ(
0
منبع :شو و همکاران ()2005
-3-9تصمیمگیری
تــا به حال گفتیم که افراد عمدتا منفعالنه و خــارج از کنترل به حوادث و وقایع اطراف خود عکسالعمل نشــان میدهند .مسلما اینگونه رفتار حتی اگر با برخی کنترلهای اجرایی همراه باشــد ،در دامنه فرآیندهای خودکار جای میگیرد .حال وقت آن رسیده که شیوه انتخاب انسانها را با بهرهگیری از استدالل و فرآیندهای کنترلی توضیح دهیم .برای شروع ،نگاهی به مطالعه اُدوهرتی و همکاران ()2004
577
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
0.25
اقتصاد رفتاری
578
میاندازیم که در آن تفاوت بالقوه میان یادگیری نافعال 1و انتخاب بهخوبی نشــان داده شده است. در این مطالعه ،آزمودنیها بهطور متناوب در معرض انتخاب دو گزینه قرار گرفتند. پــس از انتخاب به آنها یکی از دو آبمیوه طعمدار یا نوشــیدنی بدون طعم داده شد .انتخاب یکی از گزینهها به احتمال 60درصد و دیگری به احتمال 30درصد دریافت آبمیوه را به همراه داشت. پس آزمودنیها بایــد ارتباط میان گزینه و پاداش را یاد میگرفتند .نکته مورد توجه مطالعه فــوق آن بود که گاهی آزمودنیها گزینه مورد نظر را برمیگزیدند و گاهــی رایانه این کار را برای آنها انجــام میداد .مهمترین یافتههای این مطالعه در نمودار 12-9نمایش داده شده است. ابتدا به بخش چپ نمودار و عملکرد جسم مخطط بطنی متمرکز میشویم .در اینجا NAccو جســم مخطط بطنی را یکسان در نظر میگیریم .آنچنان که انتظار داشــتیم ،فعالیت این بخش از مغز به تناســب پاداش انتظاری و خطای پیشبینی پاداش افزایش مییابد .حال ببینیم در جســم مخطط خلفی چه میگذرد .جســم مخطط خلفی زمانی فعال میشــود که آزمودنیها خود شانس انتخاب دارند و نه زمانــی که رایانه برای آنها انتخاب میکند .ارتباط و الگوی فوق ما را به مدلهای عامل -نقاد هدایت میکند که در آنها جســم مخطــط بطنی نقش نقاد و ارزیاب پاداشها و جســم مخطط خلفی نقش عاملی را بازی میکند که انتخاب مورد نظر را برمیگزیند. پــس این یافته دور از ذهن نیســت که انتخابها موجــب تغییر عملکرد مغز میشــوند و ظاهرا دیگر نواحی مغز را در رسیدن به یک تصمیم یاری میرسانند. حال موضوع جالب توجه آن اســت که آیا ما میتوانیم از این یافته برای پیشبینی انتخاب و استراتژی انسانها استفاده ببریم.
:Passive learning -1نوعــی از یادگیری اســت که بدون قصد یاد گرفتــن و از طریق قرار گرفتن در معرض اطالعات یا رفتار دیگران انجام میگیرد (م).
6
3
5
2.5
4
2
3
1.5
2
1
1
0.5
0
0
-1
-0.5
-2
-1
ﻋﺪم اﻧﺘﺨﺎب
اﻧﺘﺨﺎب
ﺟﺴﻢ ﻣﺨﻄﻂ ﺧﻠﻔﻰ
ﻋﺪم اﻧﺘﺨﺎب
-1.5
اﻧﺘﺨﺎب
ﺟﺴﻢ ﻣﺨﻄﻂ ﺑﻄﻨﻰ )(NAcc
579
فعالیت جسم مخطط بطنی بستگی به آن دارد که آیا فرد با یک انتخاب مواجه شده است یا خیر /.منبع :اُدوهرتی و همکاران ()2004
-1-3-9انتخاب و اسرتاتژی
برای آنکه نشان دهم ایده فوق آنچنان احمقانه نیست ،انتخاب و استراتژی افراد را به فعالیت مغز آنها پیوند میدهــم .برای این منظور نگاهی به دو مطالعه میاندازم که در آنها آزمودنیها باید میان دو قمار ریسکی یا نامطمئن یکی را برمیگزیدند. ابتدا مطالعه هوتل 1و همکاران ( )2006را بررســی میکنیــم .در این مطالعه، آزمودنیهــا با مجموعهای از قمارها یا چشــماندازهایی مواجه بودند که برخی با ریســک و برخی دیگر با نااطمینانی همراه بود .مثال آنها باید میان قمار ریسکی و قمار نامطمئن یکی را انتخاب میکردند .در انتخاب ریســکی با احتمال 12 ،0/75 دالر و با احتمال 20 ،0/25دالر به آنها پرداخت میشد .این در هر حالی بود که در 1- Huettel
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
-3
ﭘﺎداش
ﻧﺸﺎﻧﻪ
ﭘﺎداش
ﻧﺸﺎﻧﻪ
ﭘﺎداش
ﻧﺸﺎﻧﻪ
ﭘﺎداش
ﻧﺸﺎﻧﻪ
اﺛﺮ ﺟﺴﻢ ﻣﺨﻄﻂ ﺑﻄﻨﻰ
اﺛﺮ ﺟﺴﻢ ﻣﺨﻄﻂ ﺧﻠﻔﻰ
نمودار -12-9میزان فعالیت جســم مخطط خلفی و بطنی در زمان یادگیری یک تکلیف با رویت گزینهها یا نشانهها و دریافت پاداش
اقتصاد رفتاری
قمار نامطمئن بدون دانستن احتمال به آنها صفر دالر یا 35دالر پرداخت میشد. حال سوال تحقیق را از اینکه چگونه آزمودنیها به ریسک یا نااطمینانی پاسخ میدهند به این که چگونه آنها میان این دو انتخاب میکنند ،تغییر میدهیم .با دیدن انتخاب آنها میتوان شــاخصی ساخت که نشان دهد هر یک از آزمودنیها تا چه انداز ه ابهام یا ریسک را دوست دارند (یا از آن متنفرند) .با این کار میتوان ارتباط میــان ترجیحات افراد و میزان فعالیت مغزی آنها در هنگام تصمیمگیری را فهمید. از این رو اســت که ما به دنبال شــناخت ارتباط میان فعالیت مغز و انتخاب افراد هستیم .نمودار 13-9چنین ارتباطی را نمایش میدهد ،هرچند که با نگاهی به این نمودار میتوان فهمید که برای بررسی چنین ارتباطی باید نگاهی به دیگر بخشها بهجــز NAccو VMPFCانداخت .نمودار 13-9نشــان میدهد که چگونه ابهام برای افرادی که تمایل به آن دارند ،موجب فعالیت هرچه بیشــتر قشر پیشپیشانی جنبی میشــود .بهطور مشابه ریســک موجب فعالیت هرچه بیشتر قشر آهیانهای کسانی میشود که کمتر از دیگران ریسکگریزند. 580
نمودار -13-9نواحی قشر پیشپیشانی جنبی و قشر آهیانهای در کسانی که ابهام و ریسک را ترجیح میدهند، فعالتر میشود. 0.8 اﺑﻬﺎم
0.7
رﯾﺴﮏ
0.6
0.4 0.3 0.2 0.1 ﻗﺸﺮ آﻫﯿﺎﻧﻪاى
ﻗﺸﺮ ﭘﯿﺶﭘﯿﺸﺎﻧﻰ ﺟﻨﺒﻰ
منبع :هوتل و همکاران ()2006
0
ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻰ ﺑﺎ ﺗﺮﺟﯿﺤﺎت
0.5
1- Venkatraman
581
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
پس میتوان گفت که نهتنها ریسک و ابهام مناطق مختلف مغز را فعال میکنند، بلکــه با دیدن میزان فعالیت مغز میتوان بهصورت بالقوه انتخاب افراد را پیشبینی کرد .حال آیا میتوان یک گام به پیشرفت و استراتژی افراد را پیشبینی کرد؟ بــرای آنکه دید آیا میتوان چنین کرد ،نگاهی به مطالعه ونکاترامان 1و همکارانش ( )2009میاندازیم .در این مطالعه ،چشماندازی ریسکآمیز شامل پنج خروجی ممکن در پیش روی آزمودنیها قرار گرفت (مثال برد 80دالر با احتمال ،0/25باخت 75دالر با احتمال 0/20و غیره) .سپس دو گزینه جایگزین به آنها معرفی شد که با انتخاب یکی از آنها ،میتوانستند چشمانداز خود را بهبود بخشند .مثال گزینههای جایگزین میتوانستند برد 100دالر با احتمال 0/25و باخت 55دالر با احتمال 0/20باشند. در چنین حالتی افراد میتوانستند دو استراتژی را به خدمت گیرند .استراتژی ساده، حداکثرســازی احتمال ایجاد یک اختالف [میان حالت پایه و حالت جایگزین] است. بر اساس این استراتژی ،افراد گزینه نخست را برمیگزینند ،زیرا افزودن 20دالر به 80 دالر محتملتر از کسر کردن 20دالر از 75دالر ضرر است .استراتژی دیگر استراتژی پیچیدهتری اســت که هدفش حداکثرســازی منفعت (با افزودن 20دالر به 80دالر)، حداقلسازی خسارت (با کســر کردن 20دالر از 75دالر خسارت) یا حداکثرسازی مطلوبیت انتظاری با روشهای دیگر است .در آزمایشهای استاندارد (بدون استفاده از روش تصویربرداری مغزی) ،اکثر آزمودنیها از استراتژی ساده استفاده بردند .اما با وجود این ،تعدادی از آزمودنیها نیز بودند که از استراتژی پیچیده بهره گرفتند .نکته بسیار مهم آن بود که آزمودنیها در تمامی دورها استراتژی خود را تغییر ندادند .پس میتوان بهطور بالقوه انتخاب را از استراتژی تفکیک کرد. بیایید ابتــدا نگاهی به انتخابهــا بیاندازیم .نمودار 14-9نشــان میدهد که انتخابهــای مختلف همراه با فعال شــدن بخشهای مختلف مغزی اســت .مثال انتخاب گزینهای که منفعت ممکن را حداکثر میســازد ،موجب فعال شدن هرچه ب گزینهای که خسارت ممکن را بیشــتر بخش VMPFCمیشود .در مقابل ،انتخا حداقل میســازد ،فعالیت اینسوال را افزایش میدهد .تا اینجای کار که یافتههای ما جالب توجه بود.
نمودار -14-9انتخابهای مختلف موجب فعالیت هرچه بیشتر بخشهای متفاوتی از مغز میشود. 0.8
0.3
ﺣﺪاﻗﻞ زﯾﺎن ﺣﺪاﮐﺜﺮ اﺣﺘﻤﺎل
0.6
0.2
0.5 0.4
0.15
0.3
0.1
0.2
0.05
0.1 0
ﻗﺸﺮ آﻫﯿﺎﻧﻪاى
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در VMPFCو اﯾﻨﺴﻮﻻ
ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺳﻮد
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در ﻗﺸﺮ آﻫﯿﺎﻧﻪاى
0.7
0.25
0
اﯾﻨﺴﻮﻻ
VMPFC
منبع :ونکاترامان و همکاران ()2009
اقتصاد رفتاری
582
نمودار -15-9زمانی که افراد انتخابهای ناســازگاری را با استراتژی نرمال خود انجام میدهند ،ارتباط میان قشر پیشپیشانی خلفی -میانی ،اینسوال و قشر آهیانهای افزایش مییابد. 0.16 0.14
اﯾﻨﺴﻮﻻ ﻗﺸﺮ ﭘﯿﺶﭘﯿﺸﺎﻧﻰ ﺧﻠﻔﻰ -ﻣﯿﺎﻧﻰ
0.12
0.08 0.06 0.04 0.02
ﮔﺰﯾﻨﻪ ﺳﺎده
ﮔﺰﯾﻨﻪ ﭘﯿﭽﯿﺪه
منبع :ونکاترامان و همکاران ()2009
0
ﻗﺪرت اﺗﺼﺎل
0.1
-2-3-9انصاف و هنجارها
برای آنکه بحث را با بررسی ترجیحات اجتماعی آغاز کنیم ،ابتدا مطالعه سانفی 1و همکارانش ( )2003را بررسی میکنیم .این مطالعه در اصل آزمودنیها را درگیر بازی اتمام حجت میکند تا دریابد مردم چگونه به پیشــنهادهای منصفانه و غیرمنصفانه پاســخ میدهند .به آزمودنیها (در نقش دریافتکنندگان) تقسیمات 5و 5دالری، 9و 1دالری 8 ،و 2دالری و 7و 3دالری پیشــنهاد شد .سوال کلیدی تحقیق آن بــود که افراد چگونه به گزینه منصفانه 5و 5دالری در مقابل گزینه غیرمنصفانه 9 و 1دالری پاسخ دادند. 1- Sanfey
583
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
حال نگاهی به اســتراتژی بیاندازیم .کاری که میخواهیم در اینجا انجام دهیم آن اســت که ببینیم آیا زمانی که افراد انتخابهایی را برمیگزینند که با اســتراتژی معمولشــان ناسازگار است ،بخشهایی از مغز بیش از دیگر بخشها فعال میشود. به عبارت دیگر ،زمانی که فردی که بهطور معمول استراتژی سادهای را برمیگزیند تصمیم به انجام کاری پیچیدهتر مانند حداکثرسازی منفعت ممکنمیگیرد ،یا زمانی که فردی که معموال اســتراتژی پیچیدهای را مورد استفاده قرار میدهد تصمیم به انجام کاری ســادهتر مانند حداکثرسازی احتمال موفقیتش مینماید ،چه اتفاقی در مغزش رخ میدهد؟ زمانی که چنین چیزی حادث میشود ،قشر پیشپیشانی خلفی -میانی بیش از گذشته فعال میشود و البته بر اساس آنچه در نمودار 15-9میبینیم ،ارتباط بیشتری میان این ناحیه و نواحی درگیر انتخاب به وقوع میپیوندد. پس با این حساب میتوان گفت که فعالیت برخی از بخشهای مغز با برگزیدن بو انتخــاب و فعالیت دیگر بخشها با برگزیدن اســتراتژی یــا تمایز میان انتخا اســتراتژی افزایش میيابد .پس آنچنان که از ابتدا میاندیشیدیم ،هم انتخاب و هم استراتژی مغز را وادار به فعالیت میکنند .این یافتهای هیجانانگیز است .در بخش بعــد خواهیم دید که یافته فوق تا چه اندازه مــا را در فهم ترجیحات اجتماعی و انتخاب بینزمانی یاری میرساند.
نمودار -16-9میزان فعالیت اینسوالی (راست قدامی) با گذشت زمان. ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻏﯿﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ )ﺷﺨﺺ(
0.4
ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ )ﺷﺨﺺ(
0.35
ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻏﯿﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ )ﺷﺮﮐﺖ(
0.3
ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ )ﺷﺮﮐﺖ(
0.2 0.15 0.1
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻋﻼﻣﺖ
0.25
0.05
18
15
12
9
6
3
0
-3
-6
0 -0.05
زﻣﺎن ﭘﺲ از ﻣﺸﺎﻫﺪه ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد اقتصاد رفتاری
584
فعالیت این بخش بستگی به آن دارد که پیشنهاد رسیده منصفانه یا غیرمنصفانه باشد / .منبع :سانفی و همکاران ()2003
یکی از بخشهای مغز که تاکنون در مورد آن بســیار گفتهایم ،اینسوال است. آنچنــان که نمودار 16-9نشــان میدهد ،بخش اینســوالی مغز زمانی که یک آزمودنی پیشــنهادی غیرمنصفانــه دریافت ميکند ،بیش از زمانی که پیشــنهاد دریافتــیاش منصفانه اســت ،فعال میشــود .همچنین فعالیــت این بخش در زمانی که ارائهدهنده پیشــنهاد غیرمنصفانه ،انســان باشــد بیشتر از زمانی است که ارائهدهنده این پیشــنهاد رایانه باشــد .به تمام مــوارد فوق باید این واقعیت را نیز افزود که هرچه پیشــنهاد رســیده غیرمنصفانهتر باشــد ،فعالیت اینسوال بیشــتر میشود .اما شــاید جالبترین یافته این تحقیق در نمودار 17-9نمایش داده شــده باشــد ،جایی که فعالیت اینسوال و قشر پیشپیشــانی خلفی -جنبی ( )DLPFCبرای پیشــنهاداتی که در نهایت رد یا قبول میشوند ،مقایسه شدهاند. در این نمودار میبینیم که رد یک پیشنهاد موجب افزایش نسبی فعالیت اینسوال میشود .چگونه چنین چیزی به وقوع میپیوندد؟ آنچه در جدول 2-9گفتیم آن بود که اینســوال درگیر فعالیتهای احشــایی و
نمودار -17-9فعالیت بخش اینسوالی (راست) و قشر پیشپیشانی خلفی -جنبی (راست) در پیشنهادهایی که در نهایت رد یا قبول میشوند. 1
ﭘﺬﯾﺮش رد
0.8
0.4 0.2
DLPFC
اﯾﻨﺴﻮﻻ
منبع :سانفی و همکاران ()2003
0
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
0.6
585
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
خودکار مانند طعم میشــود .در واقع ،آنچه بهطور مداوم اینســوال را درگیر خود میکند ،موقعیتهای هیجانی منفی مانند درد و رنج ،گرســنگی ،تشنگی و تنفر از طعم یا بو است. ایــن دقیقا بــا عکسالعمل منفی احساســی یک دریافتکننــده در زمانی که پیشــنهادی غیرمنصفانه به او ارائه میشــود ،جور در میآید .در مقابل میدانیم که DLPFCمعموال درگیر فرآیندهای شناختی و کنترل اجرایی میشود .پس DLPFC در یک فرد دریافتکننده باید احتماال بر دریافت هرچه بیشتر پول متمرکز شود. با این حســاب ،رفتار اینسوال و DLPFCدر تعارض قرار میگیرند ،به گونهای که اینسوال مایل است که پیشنهاد واصله را رد و DLPFCمایل است تا آن را قبول کند .نمودار 17-9دقیقا ایــن یافته را تایید میکند .واقعیت دیگری که این یافته را اعتبار بیشــتری میبخشد ،افزایش فعالیت قشر کمربندی قدامی در هنگام دریافت پیشــنهادهای غیرمنصفانه اســت .چنین رفتاری نیز به تالش برای یافتن راهحلی متعارض تعبیر میشود.
اقتصاد رفتاری
586
خوب! این تحلیل را یک تحلیل ُشســته و ُرفته میتوان دانســت .اینســوال با دیدن یک پیشــنهاد غیرمنصفانه آشفته میشود و در نتیجه میخواهد آن را رد کند، در حالیکــه DLPFCمیخواهد پول را بگیرد و در نتیجه از پذیرش این پیشــنهاد شــادمان میگردد .حال گاهی اینسوال در این نبرد پیروز میشود و گاهی .DLPFC اما هر داســتان زیبا ،نکتهای در خود دارد و آن این است که جایی برای استثنائات باز نمیگذارد .این دقیقا دلیلی اســت که ما به واســطه آن نگاهی به مطالعه ناچ 1و همکارانش ( )2006میاندازیم .در این مطالعه ،بخشهای چپ یا راست DCPFC مغز آزمودنیها ،مورد تحریک مغناطیسی میان جمجمهای تکرا ر شونده ( )rTMSبا فرکانــس پایین قرار گرفت rTMS .میتواند فعالیت بخش مورد تحریک را کاهش دهد .در نتیجه با این کار ،بخشهای چپ یا راســت DLPFCاز کار میافتند .حال اگر DLPFCاز کار بیافتد ،چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر DLPFCبخواهد هر پیشــنهادی را بپذیرد و اینسوال بخواهد پیشنهادهای غیرمنصفانه را رد کند ،با از کار انداختن DLPFCباید شاهد افزایش رد پیشنهادهای غیرمنصفانه باشیم .اما نمودار 18-9کامال نتیجهای متفاوت را نشان میدهد! میتوان دید وقتی که بخش راست DLPFCخاموش میشود نسبت به زمانی که بخش چپ DLPFCخاموش میشــود یا زمانی که هیچکدام خاموش نمیشوند ،درصد بسیار کمتری از پیشــنهادهای غیرمنصفانه رد میشوند .این یافته با این نکته که پیشنهاد غیرمنصفانه هنوز هم غیرمنصفانه تلقی شود ،در تضاد است. داســتانی که تاکنون یاد گرفتیم آن اســت که DLPFCمایل به رد پیشنهادهای اندک به واسطه هنجارهای افراد در مورد انصاف است ،در حالیکه دیگر بخشهای مغز مایل به پذیرش پیشــنهادها به واســطه اخذ پول هســتند .همچنین تحریک ســمت راست DLPFCموجب میشود افراد حساسیت چندانی نسبت به دریافت پیشنهادهای اندک از رایانه نسبت به انسان نشان ندهند .با این اوصاف ،هرچند دقیقا معلوم نیســت که در مغز چه میگذرد ،اما حداقل میتوان گفت که به نظر میرسد بخش راست DLPFCبرای مقابله به مثل حائز اهمیت باشد.
1- Knoch
100
7
90 80
6
70
5
60 50
4
40 30
3
20
2 1
10 ﺳﺎﺧﺘﮕﻰ
TMSراﺳﺖ
0
ﻧﺮخ ﭘﺬﯾﺮش
افرادی که بخش راست DLPFCمغزشان تحریک ( )rTMSشده است ،به احتمال بیشتر پیشنهادها را قبول میکنند ،هرچند که به نظرشان پیشنهاد واصله غیرمنصفانه است .در تدبیر ساختگی ،هیچ تحریکی وجود ندارد /.منبع :ناچ و همکاران ()2006 587
برای بررســی هرچه بیشتر این موضوع نگاهی به مطالعه اسپیتزر 1و همکاران ( )2007میاندازیم .در این مطالعه ،آزمودنیها دو بازی مختلف را برای چندین بار انجام دادند .یکی از بازیها ،نوع تغییریافتهای از بازی دیکتاتور بود که در آن به فرد پیشنهاددهنده (یکی از آزمودنیها) 125ژتون و به فرد دریافتکننده (یکی دیگر از آزمودنیها) 25ژتون داده شد .در این بازی ،فرد پیشنهاددهنده میتوانست تا 100 ژتون خود را به فرد دریافتکننده دهد. دومین بازی نیز نســخهای از بازی اتمام حجت بود که در آن فرد دریافتکننده امکان تنبیه فرد پیشنهاددهنده را پس از رویت میزان ژتون اهدایی او داشت .به ازای هر یک ژتونی که فرد دریافتکننده برای تنبیه میپرداخت ،پنج ژتون از ژتونهای فرد پیشنهاددهنده کاسته میشــد .پس اگر پیشنهاددهنده هیچ ژتونی از خود را به دریافتکننده ندهد و در مقابل ،دریافتکننده همه 25ژتون خود را برای تنبیه او به 1- Spitzer
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
اﻧﺼﺎف
TMSﭼﭗ
ﺳﺎﺧﺘﮕﻰ
TMSراﺳﺖ
TMSﭼﭗ
ﻧﺮخ ﭘﺬﯾﺮش ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ﻏﯿﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ )ﺑﻪ درﺻﺪ(
ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ ﺑﻮدن ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد ) =1ﺑﺴﯿﺎر ﻏﯿﺮﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ=7 ،ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪ(
نمودار -18-9نرخ قبول و ادراک پیشنهادهای غیرمنصفانه در بازی اتمام حجت
اقتصاد رفتاری
588
کار برد ،در انتهای بازی هیچ ژتونی برای هر دوی آنها باقی نخواهد ماند .برخی از ی دیگری بازی میکردند (و البته از این موضوع اطالع آزمودنیها در مقابل آزمودن داشــتند) و برخی دیگر در مقابل رایانه از پیش برنامهریزی شده بازی میکردند (و البته آنها نیز از این موضوع اطالع داشتند). همانطــور که در فصل هفتم توضیح دادیم ،بــازی دیکتاتور به ما این ایده را میدهد که یک آزمودنی بهصورت داوطلبانه حاضر اســت تا چه مقدار به دیگران ببخشد ،در حالیکه بازی اتما م حجت به ما میگوید که آزمودنی مذکور با تهدید به تنبیه حاضر است چه میزان ببخشد .پس تمرکز ما بیشتر معطوف به فرد پیشنهاددهنده میشود تا فرد دریافتکننده. با مقایســه میزان فعالیــت مغز در هنگام اجرای بازی اتمام حجت نســبت به بازی دیکتاتور ،فعالیت بیشــتری را در بخشهای مختلف مغز از جمله DLPFCو VMPFCمیتواند دید .عالوه بر آن ،زمانی که دریافتکننده یک انسان است تا یک دســتگاه رایانه ،فعالیت در بخشهای نام برده و اینسوال افزایش مییابد .همچنین ارتباط مستقیمی میان فعالیت مغزی و مقدار پیشنهادی وجود دارد. کاری که یک فرد پیشــنهاددهنده در بازی اتمام حجــت انجام میدهد ،کامال پیچیــده اســت ،زیرا از یک طــرف او باید فکر کند که چه میــزان پول را به فرد دریافتکننده ببخشد و از طرف دیگر فکر کند که فرد دریافتکننده حاضر است تا چه میزان پول را بپذیرد. پس عجیب نخواهد بود اگر بخشهای مختلفی از مغز مانند DLPFC، VMPFC و اینسوال فعالتر شــوند .پس باز هم به نظر میرسد قشر پیشپیشانی مغز وظیفه نظارت و بررسی بخشهایی از مغز را که تمایل به دریافت پول دارند بر عهده دارد. برای بررسی هرچه بیشتر این موضوع ،به ترجیحات افراد نسبت به تنبیه و برابری نگاهی میاندازیم.
-3-3-9تنبیه و نابرابریگریزی
1- De Quervain
589
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
مطالعه دِکوئرواین 1و همکاران ( )2004ما را به شناخت جالبی در مورد ترجیحات افــراد برای تنبیه میرســاند .آنها از بازی اعتماد (که فصــل هفتم توضیح دادیم) بهره جســتند که در آن یک ســرمایهگذار میتوانســت صفر یا ده ژتون را به فرد پیشــنهاددهنده ببخشــد .اگر او ژتونهــای خود را ســرمایهگذاری میکرد ،فرد پیشــنهاددهنده صاحب 50ژتون میشــد .حال او میبایست در مورد بازگرداندن صفر یا 25ژتون از ژتونهای فرد ســرمایهگذار تصمیمگیریکند .تغییری که در این بازی نسبت به بازی اصلی اعتماد ایجاد شد آن بود که به سرمایهگذاران اجازه داده شد در صورت رؤیت عدم بازگشت ژتونهای سرمایهگذاری شده خود ،فرد پیشنهاددهنده را تنبیه کنند. نمودار 19-9فعالیت جســم مخطط مغز ســرمایهگذارانی را نشان میدهد که علیرغم ســرمایهگذاری ،هیچ بازدهای از سرمایهگذاری خود را دریافت نکردند. چهار حالت مختلف در اینجا وجود داشت :اول آنکه آیا سرمایهگذار خود انتخاب کرده تا فرد مقابل را تنبیه کند (تعمدی) یا آنکه رایانه چنین تصمیمی گرفته است؛ دوم آنکه آیا تنبیه برای ســرمایهگذار هزینهبر است (هزینهبر) یا آنکه حقیقتا بازده فرد پیشــنهاددهنده را کاهش میدهد (سه حالت هزینهبر ،بدون هزینه و نمایشی). به خاطر دارید که گفتیم ،جســم مخطط در فرآیند ارزیابی پاداش درگیر میشود. از این رو جالب اســت که بدانیم این بخش مغز در شــرایطی بیشتر فعال میشود که ســرمایهگذار به طرز معناداری فرد پیشــنهاددهنده را تنبیهکند .همچنین میزان فعالیت با میزان تنبیه رابطه مســتقیمی دارد .پس آیا افراد از تنبیه دیگران راضی و خشنود میشوند؟
نمودار -19-9فعالیت جسم مخطط بستگی به نوع تنبیه دارد. 1.5 1 0.5
-0.5
اﻧﺪازه ﺗﺄﺛﯿﺮ
0
-1 ﻫﺰﯾﻨﻪﺑﺮ ﻏﯿﺮﺗﻌﻤﺪى
ﻧﻤﺎﯾﺸﻰ
ﺑﺪون ﻫﺰﯾﻨﻪ
ﻫﺰﯾﻨﻪﺑﺮ
-1.5
ﺗﻌﻤﺪى
منبع :دِکوئرواین و همکاران ()2004 اقتصاد رفتاری
590
یکی از روشهای یافتن پاسخ این سوال آن است که میزان فعالیت جسم مخطط را در دو حالت تنبیه بدون هزینه و هزینهبر مقایســه کنیم .بســیاری از آزمودنیها زمانی حداکثر تنبیه را به کار بردند که اعمال آن بدون هزینه بود و از این رو میتوان گفت که تغییر در میزان فعالیت مغز افراد احتماال ریشــه در تمایالت مختلف آنها برای تنبیه دارد .حال میتوان پرســید که آیا افرادی که جســم مخطط مغز آنها در هنگام بدون هزینهبر بودن مجازات فعالیت بیشتری داشت ،در هنگام هزینهبر شدن تنبیه ،افراد پیشنهاددهنده را بیش از پیش تنبیه میکند یا خیر که البته پاسخ این سوال مثبت اســت .این یعنی آنکه افراد از تنبیه طرف مقابل احساس خشنودی میکنند. نتایج همچنین نشــان میدهد که VMPFCدر هنگام هزینهبر شدن تنبیه ،بیشتر از همیشه فعال میشود .این نیز میتواند بدین معنا باشد که میان تمایل به تنبیه و هزینه آن تبادلی وجود دارد. اگر کمی از یافته فوق مایوس شدید ،نگاهی به مطالعه تریکومی 1و همکارانش 1- Tricomi
591
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
( )2010میتواند شما را به نتایج تسلیبخشتری برساند .در این مطالعه ،آزمودنیها بهصورت جفتجفت در بازیها شرکت جستند .در ابتدا به هر کدام از آزمودنیها 30دالر داده شــد .سپس به یکی از اعضای گروه بهصورت تصادفی 50دالر دیگر داده شد و البته طرف مقابل از این پول محروم گشت .از این رو آزمودنیها در هر جفت به ثروتمند و فقیر دستهبندی شدند .حال از آنها خواسته شد تا پرداختهای احتمالی آتی به آنها و طرف مقابلشان را ارزیابی کنند. آنچنان که از ســمت چپ نمودار 20-9بر میآید ،ارزیابی رفتار افراد با الگوی نابرابریگریزی ســازگار است .افراد ثروتمند معتقد بودند که پرداختهای آتی به آنها کمی بیشــتر از افراد فقیر است ،در حالیکه ارزیابی آزمودنیهای فقیر مبتنی بر پرداختهای به نســبت باال به خود و پرداختهای منفی به طرف مقابل بود .حال چگونه نابرابریگریزی به فعالیت مغزی تبدیل میشود؟ بخش ســمت راست نمودار 20-9ســازگاری میان میزان ارزشگذاری ذهنی و فعالیت NAccو VMPFCرا نشــان میدهد .در این میــان ،رفتار NAccکه بر اســاس پاداش انتظاری فعال میشود ،جالب توجه به نظر میرسد .همچنین انتقال پول به افراد فقیر NAcc ،مغز آزمودنیهای ثروتمند و انتقال پول به افراد ثروتمند، NAccمغز آزمودنیهای فقیر را بیش از پیشفعال میسازد .این بدان معناست که نابرابریگریزی به معنای واقعی خود وجود دارد .نقش VMPFCنیز شــاید دوباره ایجاد توازن میان تمایل به برابری بازدهها و تمایل به اخذ پول باشد. شــاید برای شما جالب باشــد که ببینید افراد بهصورت بالقوه هم از تنبیه لذت میبرنــد و هم از رفع نابرابری! این تضاد ما را به یاد یافته پیشــینمان میاندازد که انگیزهها در مغز انســان به رقابت برمیخیزند .اگر هر دوی تنبیه و بخشــش انسان را ارضا میکند ،پس دیگر معلوم نیست که «احساس پایه» انسان اخذ پول است یا تنبیه دیگران .دقیقا مشــخص نیست که تعارضات میان VMPFCو سیستم کنترل اجرایی چگونه رفع و رجوع شــده یا از بین میروند .اما چیزی که مشخص است آن است که تقریبا هیچ شکی نیست که انگیزههای متعارض وجود دارند و البته این دقیقا چیزی است که مایلم در بخش بعد درباره آن صحبت کنم.
نمودار -20-9اثر نابرابری بر ارزش پرداختهای انتقالی آتی و میزان فعالیت NAccو 0.08
0.2
ﺑﻪ ﺧﻮد ﺑﻪ دﯾﮕﺮان
0.15
0.04
0.1
0.02
0.05
0 -0.02
0
ﻓﻘﯿﺮ
ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ
اقتصاد رفتاری
VMPFC
592
ارزﯾﺎﺑﻰ ذﻫﻨﻰ ) -5ﺗﺎ (5
ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ
0.06
VMPFC
ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ
ﻓﻘﯿﺮ
NAcc
ﻓﻘﯿﺮ
ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ
-0.05
ارزﯾﺎﺑﻰ
منبع :تریکومی و همکاران ()2010
-4-3-9تورش حال 1و مغز درگیر در تضاد
اگر مغز همواره در حال پردازش موازی اطالعات است ،گاهی این پردازش منجر به تضاد در رفتارهای پیشــنهادی میشود .در حقیقت ،اگر هدف اولیه سیستمهای کنترل اجرایــی انتقال از حالت خودکار به حالت کنترل شــده و مهار فرآیندهای خودکار باشد ،زمینه کافی برای ایجاد تعارض به وجود میآید .این دقیقا یعنی آنکه یک بخش از مغز شما به شما یک چیز و بخش دیگر به شما چیز دیگری میگوید. صد البته که این امر آنچنان دور از واقعیت نیست. آنچنان که دیدیم ،در بازیهای اتمام حجت و اعتماد ،تضادی بالقوه میان انگیزه اخــذ پول و تنبیه طرف مقابل در مغز در جریان اســت .یافتن مثالهای دیگری از این دست سخت نیست .خوابیدن در پشت فرمان در حال تالش برای بیدار ماندن، -1در برخی متون روانشناسی به جای واژه «تورش حال» ،از واژه «تمایل کنونی» بهره گرفته شده است( .م).
2- McClure
1- Stroop
593
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
مثال نســبتا خوب دیگری است .مثال بعد که شــاید برای شما آشنا باشد ،تکلیف استروپ 1است. در این تکلیف از یک فرد خواسته میشود تا اسم رنگها را بهسرعت بخواند، در حالیکه برخی از حروف آن با رنگهای اشتباهی رنگآمیزی شدهاند (مثال کلمه آبی به رنگ ســبز نوشته شده اســت) .در این تکلیف ،افراد دیرتر پاسخ میدهند کــه البته این موضوع بــه ناهماهنگی رنگ و کلمه بازمیگــردد .در حالیکه مغز ســیگنالهای متعارضی را دریافت میکند ،قشر پیشپیشانی قدامی اقدام به رفع آن مینماید [که این خود زمانبر است]. اینکه افراد میتوانند بهصورت بالقوه دو مغز داشــته باشند ،از اهمیت بهسزایی بهخصوص در مباحث تورش حال و ناســازگاری زمانی (فصل چهارم) برخوردار اســت .مثال تصور کنید که فرآیندهای خودکار ماریا به او میگوید که امروز را به خوشگذرانی بگذراند ،در حالیکه فرآیندهای کنترل شــده مغزش به او پیشــنهاد میکنــد که امروز را صرف انجام تکالیفش کند .شــاید اگر فرآیندهای خودکار در ماریا قویتر از فرآیندهای کنترلشدهاش باشد ،اگرچه او میخواهد و فکر میکند که باید همین امروز تکالیفش را انجام دهد ،عمال آن را به روز دیگری بیاندازد .پس میتوان بدین صورت توضیح قابل قبولی از ناسازگاری زمانی ارائه داد. 2 برای اینکه ببینیم این داستان تا چه اندازه واقعی است ،نگاهی به مطالعه مککلور و همکارانش ( )2004میاندازیم .در این مطالعه ،آزمودنیها بایست مجموعهای از انتخابهای بینزمانی میان پاداشهای پولی آنی و تاخیری را برمیگزیدند .گاهی پاداش اولیه بهصورت آنی آماده میشــد و گاهی ارائه آن کمی طول میکشید .این کار باعث میشد تا بتوان بخشهایی از مغز را که با انتخابهای همراه با خروجی ســریعالوصول فعا ل میشدند شناسایی کرد .با این هدف ،نمودار 21-9به مقایسه میــزان فعالیت NAccو DLPFCمیپردازد .در این نمودار میتوان دید که فعالیت DLPFCتحت تاثیر تاخیر در پرداخــت پاداش قرار نمیگیرد ،در حالیکه پاداش امروز NAcc ،را بسیار فعالتر مینماید تا پاداش آتی.
نمودار -21-9فعالیت NAccو DLPFCبستگی به این دارد که آیا پاداش آنی است یا با تاخیر همراه است. 0.7
1ﻣﺎه )(DLPFC
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در
اﻣﺮوز )(DLPFC )(DLPFC
0.5
DLPFC
ﻣﺎه (NAcc) 1
0.2 0.15
0.4 0.3
0.05
0.2
0
0.1
-0.05
0 -0.1
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ در ) VSTﺑﻪ درﺻﺪ(
0.6
اﻣﺮوز )(NAcc 2ﻫﻔﺘﻪ )(NAcc
0.25
زﻣﺎن ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ دﯾﺪن اﺧﺘﯿﺎرات
منبع :مککلور و همکاران ()2004
اقتصاد رفتاری
در فصل چهارم نگاهی به مدل شــبه هایپربولیک ) ( β, δانداختیم که در آن δ
594
نشاندهنده تنزیلنمایی و βنمایانگر تورش حال بود .حال میتوانیم بخشهایی از مغــز مانند NAccرا ببینیم که به ما پارامتر βو بخشهایی دیگر مانند DLPFCرا ببینیم که به ما پارامتر δرا ارائه میدهند .پس با این حســاب ،انتخاب افراد ارتباط مستقیمی با میزان فعالیت نواحی نامبرده دارد .نمودار 22-9دقیقا تاییدی بر ادعای ب گزینههای با پاداش آنی ،بخشهای ذکر شده مغز و فوق است ،جایی که با انتخا با انتخاب گزینههای با پاداش تاخیری ،بخشهای دیگر مغز فعال میشود. 2 برای تکمیل این موضوع میخواهم بهصورت اجمالی مطالعه دیخوف 1و گرابر ( )2010را مرور کنم .آنها آزمودنیها را در آزمایشهایی شــرکت دادند که در گام اول یاد میگرفتند که انتخاب رنگهایی مشــخص ،منجر به پاداش به آنها میشد. در گام دوم ،آزمودنیهــا باید تکلیفی را انجام میدادنــد که بر طبق آن رنگهای مشــخصی را برای دفعات معینی انتخاب میکردند .این کار باعث ایجاد تعارضی ِ ب بلندمدت انتخاب دفعات مشخصی از هر یک از رنگها و تکانه انتخا میان هدف رنگی میشد که به آزمودنیها پاداش آنی اعطا میکرد. 2- Gruber
1- Diekhof
نمودار 22-9 0.04 0.03
ﺑﺘﺎ
دﻟﺘﺎ
0.02
0 -0.01
ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻧﺮﻣﺎلﺷﺪه
0.01
-0.02
نواحی مرتبط با پاداش آنی ) (βزمانی بیشــتر فعال میشــوند که آزمودنیها گزینه آنی را برگزینند و نواحی مرتبط با پاداش تاخیری ) ( δزمانی بیشتر فعال میشود که آزمودنیها گزینههای دیگر را برگزینند/ .منبع :مککلور و همکاران ()2004
آنچنان که انتظار داریم ،رنگی که همراه با پاداش است موجب افزایش فعالیت NAccمیشود .یافته جالب این تحقیق در گام دوم تحقیق ظاهر میشود که در آن ارتباط کارکردی منفی میان NAccو نواحی قشــر پیشپیشانی دیده میشود ،بدین معنا که با افزایش فعالیت قشــر پیشپیشانی ،فعالیت NAccکاهش مییابد .عالوه بر آن ،هرچه این ارتباط منفی قویتر باشــد ،آزمودنیها به احتمال بیشــتر تکلیف خود را درستتر انجام میدهند .مقایسه دو تحقیق فوق از باب شناخت روش حل تعارض میتواند جالب توجه باشد .در تحقیق نخست ،اثر دو بخش مغز را میبینیم 1 که یکی با دیگری بر ســر قبول پول به معارضه برمیخیزد .در این حالت ،تکانش ممکن اســت بر صبر و شــکیبایی ،و تمایل به تنبیه بر تمایل به اخذ پول فائق آید (آنگونه که در نمودار 17-9نشــان داده شد) .مطالعه دوم اثر قشر پیشپیشانی را -1تکانــش یا impulsivityبه میل ناگهانی و گریزناپذیر برای انجام فــوری یک عمل بدون قصد و اراده اطالق میشود( .م).
595
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ﺗﺄﺧﯿﺮى
آﻧﻰ
-0.03
نشان میدهد که به نظارت و هدایت دیگر بخشهای مغز میپردازد .در این حالت، صبر و شکیبایی بر تکانش و نیاز به پول بر تمایل به تنبیه چیره میشود. هر دوی این تفاســیر به بیان بخشــی از سیســتمهای کنترلی اجرایی یکسان میپردازند .از یک ســو فرآیندهای کنترلشــده به رقابت با فرآیندههای خودکار میپردازند و از ســوی دیگر ،فرآیندهای کنترلشده فرآیندهای خودکار را هدایت میکنند .کاربرد جالب این نتیجه بهخصوص از منظر اقتصادی آن اســت که رفتار انســان بستگی به الگوی شناختی سیســتمهای کنترل اجراییاش دارد .اساسا اگر یک سیســتم کنترل اجرایی به دنبال کاری باشد ،ممکن است اجازه آزادی عمل به کارهای دیگر دهد. نمودار -23-9زمانی که افراد باید عدد هفت رقمی را حفظ کنند ،نسبت افرادی که کیک شکالتی را انتخاب میکنند افزایش مییابد.
اقتصاد رفتاری
60
596
50 40 30 20 10
واﻗﻌﻰ
ﻋﮑﺲ 7رﻗﻤﻰ
واﻗﻌﻰ
ﻋﮑﺲ
0
ﻧﺴﺒﺖ اﻓﺮادى ﮐﻪ ﮐﯿﮏ ﺷﮑﻼﺗﻰ را اﻧﺘﺨﺎب ﻣﻰﮐﻨﻨﺪ )ﺑﻪ درﺻﺪ(
70
2رﻗﻤﻰ منبع :شیو و فدوریخن ()1999
مثــال جالبی از این موضوع را در مطالعه شــیو 1و فدوریخن )1999( 2میتوان دید .مطالعه بدین صورت بود که آزمودنیها بایســت یک عدد دو رقمی یا هفت 2- Fedorikhin
1- Shiv
رقمی را درســت زمانی که باید میان کیک شــکالتی و ساالد میوه یکی را انتخاب میکردند ،حفظ میکردند .نمودار 23-9نشان میدهد زمانی که آزمودنیها بایست عدد هفت رقمی را حفظ میکردند ،کیک شکالتی را ترجیح میدادند .این یافته را میتوان با این واقعیت تفسیر کرد که اگر فرآیندهای کنترلشده مشغول انجام کاری باشند ،ممکن است فرآیندهای خودکار بر فرآیندهای کنترلشده غالب گردند.
-5-3-9مدلهای خویشتنی چندگانه
597
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
تعارض فوق نشــان میدهد که چرا مردم دارای مشکالت خود کنترلی هستند .اگر بیاد داشته باشید در فصل چهارم گفتیم که افرادی مثل ماریا ممکن است خود را از قبل متعهد به انجام کاری کنند .مثال با دوســتان خود توافق میکند تا فردا یکدیگر را ببیننــد و این یعنی آنکه او باید همین امروز تکالیفش را انجام دهد .عالوه بر آن دیدیــم که او حتی اگر تکالیفش را امروز انجام دهد باز هم ممکن اســت خود را متعهد به انجام کاری در فردا کند ،زیرا میخواهد از هزینه وارد به خود به واســطه غلبه بر وسوسه رهایی یابد .این رفتار بهسختی با مدل استاندارد اقتصادی جور در میآید .چرا فردی باید از پیش خود را مقید به انجام کاری کند و در عمل گزینههای پیش رویش را کاهش دهد؟ حال ما پاسخی برای این سوال داریم. دیدیم که میتوان توضیحی برای مشکالت خود کنترلی ارائه داد ،اما آیا میتوان از این نیز پیشــتر رفت؟ یکی از موارد ممکن آن است که تعارضات جاری در مغز را بهطــور صریح مدلســازی کرد .این امر ما را به ایده مدلهای چندخویشــی یا دوخویشی میرساند .در اینجا نمیخواهم این مدلها را بهصورت تفصیلی باز کنم، چرا که این کار را در مدل اعتیاد انجام خواهم داد .اما به شما قول میدهم که ایده این موضوع بسیار ساده باشــد .ما میتوانیم یکی از خویشتنهای خود را چنانکه تالر و شفرین ( )1981گفتهاند ،برنامهریز بدانیم که میخواهد مطلوبیت مادامالعمر فرد را حداکثر کند و خویشتن دیگرش را عامل بدانیم که تالش میکند تا مطلوبیت امروز فرد را حداکثر سازد. برای ســادگی میتوانیم اینگونه فکر کنیم که عامل کســی اســت که تصمیم میگیرد همین االن چه کند .این تعریف قدرت باالیی به فرآیندهای خودکار میدهد
اقتصاد رفتاری
598
و البته ما را نگران افراد میکند ،چرا که بر این اســاس ،عامل ،فردای افراد را فدای امروز آنها میکند .خوشبختانه خویشــتن برنامهریز افراد از دو راه خویشتن عامل آنها را محدود میســازد .اول میتواند ترجیحات یا انگیزههای عامل را تغییر دهد. مثال خویشتن برنامهریز ماریا میتواند کاری کند که عامل از انجام تکالیف خوشش آید یا آنکه با دوســت خود بر سر آنکه کدامیک نمره بهتری از تکالیفش میگیرد، شرطبندی کند .دوم آنکه او میتواند قواعدی را به عامل تحمیل کند که قیودش را تغییر دهد .به عنوان مثال ،خویشتن برنامهریز ماریا ممکن است کاری کند که او به دوستانش قول دهد که فردا با آنها بازی میکند. این نوع از مدلها برای فهم و مدلســازی تعهدات پیشــین و کنترل خویشتن بسیار مفیدند .مدلهای فوق نقش بهسزایی برای فرآیندهای خودکار قائلند و از این رو ،برای تفسیر پدیدههایی مانند اعتیاد بسیار مفیدند که در آنها فرآیندهای خودکار بسیار قویتر از فرآیندهای کنترل شدهاند .پس آیا میتوان از مدلهای دوخویشتنی استفاده بیشتر کرد .آیا با وجود تضاد حقیقی میان فرآیندهای خودکار و کنترل شده در مغز باید بیش از پیش بر این مدلها تاکید کرد؟ همچون ســایر مدلها ،تاکید بیش از اندازه بر یک ایده میتواند با خطر همراه باشد .این بدان دلیل است که همین االن هم تضاد در ذات مدل استاندارد اقتصادی وجــود دارد .به عنوان مثال ،زمانی که در فصــل دوم تابع مطلوبیت آنا از خرید و خوردن برشــتوک صبحانه را به شکل )u(x,TQ,HQنشان دادیم ،در واقع تعارضی ذاتی میان خواستن پول و خواستن برشتوک با کیفیت در آن نهفته بود .آنا با انتخابی ســخت مواجه بود که در آن باید میان میزان پول پرداختی و برشتوک خوشطعم موازنهای را برقرار میکرد .از این رو الزم بود تا زمانی را در فروشگاه مواد غذایی بگذارند تا دو مغزش در مورد خرید مطلوب به تصمیمی واحد برســد .پس با این اوصاف نیازی به ایجاد مدل چندخویشتنی برای تفسیر موضوع فوق وجود نداشت. گفتیم که فرآیندهای خودکار با تاثیرگذاری بر ادراک و شــهود انسانها بر تمامی تصمیمات آنها تاثیر میگذارند .پس انتخاب آنا به ناچار متاثر از هر دو فرآیند خودکار و کنترلشــده است که حال میتوانیم بهصورت بهتری آنها را مدلسازی کنیم .مثال آنا ممکن اســت با افزایش قیمت ،عصبانی شده و تمایل خود به خرید را از دست بدهد
-4-9خالصه
در بخشهای پیشین نگاهی هرچند کوتاه به تعدادی از نتایج انبوه مطالعات حوزه علم اعصاب و اقتصاد مبتنی بر عصبشناســی انداختیم .اما به نظرم همین بررسی کوتاه میتواند ما را از آنچه آموختیم ،متحیرسازد. در ابتدا فصل را با توصیف مفهوم بخشپذیری آغاز کردیم که در آن ،بخشهای مختلف مغز مامور انجام تکالیف مختلف بودند .پس دانستیم میتوان با نگاه به آنکه چه بخشهایی از مغز و به چه میزان با انجام کارهایی یا اتخاذ تصمیماتی توســط آنها فعال میشوند ،چیزهای زیادی آموخت. ایده دومی که از آن سخن گفتیم ،فرآیندهای مختلف مغزی بود .در ابتدا فرآیندهای خودکار را با فرآیندهای کنترلشده مقایســه کردیم و گفتیم که کنترل اجرایی وظیفه فهم این موضوع را دارد که چه موقع میبایســت از یک فرآیند خودکار به یک فرآیند کنترلشده انتقال یافت .این یعنی آنکه بهطور بالقوه تعارضی در مغز وجود دارد ،بدین صورت که بخشی میخواهد یک کار و بخش دیگر میخواهد کار دیگری را انجام دهد. حال کنترل اجرایی مغز باید چنین دعوایی را حلوفصل کند. زمانی که پای بررســی رفتار اقتصادی به میان کشیده شد ،ابتدا تالش کردیم تا
599
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
که این یک فرآیند خودکار است .این در حالی است که او میداند قیمت جنس هنوز مناسب است که این یک فرایند کنترلشده است .در فصل دوم گفتیم که چگونه میتوان این دو چیز را در قالب مطلوبیت مبادالتی و اکتسابی تفکیک کرد. پس شــاید مدلهای دوخویشتنی در بهبود مدلسازی رفتار اقتصادی در حالت وجود مشــکالت خودکنترلی چندان مهم نباشــند .همچنین دیدیم زمانی که پای مفاهیمی مانند انصاف به میــان میآید ،تفکیک رفتار عامل خودکار از اهداف فرد برنامهریزی که رفتارش کنترلشــده است ،بسیار سخت و طاقتفرسا میشود .در واقع ،شاید برای مدلسازی بهینه رفتار اقتصادی بهتر باشد که از مدل دوخویشتنی برای تفکیــک فرآیندهای خودکار تعیینکننده نقطه مرجــع از فرآیندهای کنترلی تحلیلکننده نقطه مرجع استفاده ببریم .این درست روشی است که در بخش اعظمی از این کتاب به کار گرفتیم.
اقتصاد رفتاری
600
بفهمیم افراد چگونه به مشــاهده برخی از پیامدها واکنش نشان میدهند .دیدیم که بخشهایی از مغز مانند هسته اکومبنس با انتظار فرد برای دریافت پاداش فعال شده و نسبت فعالیت آن بستگی به مقدار پاداش انتظاری و خطای پیشبینی پاداش دارد. در مقابل ،بخشهای دیگر مغز از جمله قشر پیشپیشانی قدامی -میانی زمانی بیشتر فعال میشود که پای گرفتن پاداش به میان آید .هرچند که هنوز نمیتوان گفت که این مانند دیدن تابع مطلوبیت در مغز است ،اما میتوان دید که چه حوادثی موجب فعالیت بخشهای حساس به پاداش میشوند و از این موضوع چیزهای زیادی در مورد ترجیحات افراد آموخت .با این هدف ،شواهد متعددی را بررسی کردیم که با یافتههای پیشین ما در مورد ابهامگریزی ،تورش حال ،تمایز میان مطلوبیت اکتسابی و مبادالتی و نابرابریگریزی سازگار بود. گام بعد اضافه کردن عامل انتخاب به تحلیل بود تا ببینیم مغز چگونه در هنگام تصمیمگیــری کار میکند .دیدیم که در فرآیند تصمیمگیری ،بخشهای دیگری از مغز هم فعال میشــوند که به ما نشان میدهد تمایز عامل -نقاد در میان بخشهای مغــزی وجود دارد ،بدین معنا که بخشهایی از مغز مســئول ارزیابی و بخشهای دیگر مســئول عمل (کنش) هســتند .دیدیم که فعالیت مغز اغلب وابسته به کنش انتخابی و استراتژی مورد استفاده است. در نگاهی به ترجیحات اجتماعی دیدیم که مردم بهصورت منفی به پیشنهادهای ت در این نامنصفانه پاسخ میدهند و در مقابل از تنبیه دیگران لذت میبرند .کار سخ میان آن بود که کدامیک از این فرآیندها خودکار و کدام کنترل شدهاند. همانطــور کــه به اجمال در فصل یــک کتاب گفتیم ،علــم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی موضوعی مناقشهآمیز است و البته طبیعی است که شما نیز تا به حال چنین مناقشهای را درک کرده باشید .مناقشه اصلی بر سر آن است که آیا اساسا علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی توانسته است چیز جدیدی به علم اقتصاد اضافه کند و این خود عامل بحثهای گستردهای بوده است که در فصل اول دیدیم .مثال یکی از مباحث جدی منتقدان آن است که فهمیدن چگونگی کارکرد مغز نه شرط الزم و نه شرط کافی برای مدلسازی و پیشبینی رفتار اقتصادی است. البته امیدوارم که حداقل در این فصل توانسته باشم به شما نشان دهم که فهمیدن
601
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
چگونگی کارکرد مغز میتواند ما را کمی در فهم رفتار اقتصادی یاری رساند .جالب است که بدانیم چیزهایی مانند نابرابریگریزی و تورش حال چگونه در مغز عمل میکنند .مطالعه این پدیدهها میتواند ما را دوباره از این موضوع مطمئن ســازد که مدلهایی که در فصلهای پیشین بررسی کردیم ،معقول و منطقی هستند. مطمئن هســتیم که دانستن شــیوه کارکرد مغز میتواند بهصورت بالقوه ما را در مدلسازی و پیشبینی رفتار اقتصادی یاری رساند .مثال اگر بتوانیم فرآیندهای خودکار را از فرآیند کنترلشده تفکیک کنیم ،میتوانیم پیشبینی بهتری از اینکه چگونه رفتار افراد با تغییر موقعیت تغییر مییابد ،داشته باشیم .مثال اینکه افراد چه موقع مایل هستند دیگران را به واسطه رفتار غیرمنصفانه خود تنبیه کنند و چه موقع از کنار آنها میگذرند. با همه این تفاســیر ،این جمله که «میتواند بهصورت بالقوه ما را در مدلسازی و پیشبینی یاری رســاند» ،کمی نگرانکننده است .هرچند که همه میدانیم بدون شــک ،علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی ،فهم زیبایی از رفتار اقتصادی را برای ما ایجاد میکند ،اما بسیار سخت است که بگوییم چگونه میتواند ما را بهطور جدی در مدلســازی و پیشبینی رفتار اقتصادی یاری رساند .مثال بسیار سخت است که با مشــاهده مغز افرادی که بازی اتمام حجت انجــام میدهند ،بتوان گفت که آنها چه کاری انجام خواهند داد .این در حالی اســت که این کار با انجام آزمایشهای استاندارد شدنی بود .با توجه به آنکه معموال نظریههای اقتصادی با ارزیابی قدرت ی خود از رفتار اقتصادی مورد قضاوت قرار میگیرند ،علم اقتصاد مبتنی بر پیشبین عصبشناسی در این زمینه مغبون و ناکام است .پس مشخص است با تمامی مفید و آموزنده بودن ،این علم نمیتواند انقالبی در علم اقتصاد ایجاد کند .آنچنان که برخی از طرفداران آن اعتقاد دارند این علم خوب است ،اما نه آنقدر خوب! آنجا که این علم قادر به ایجاد تحول و انقالب اســت ،حوزه علم اعصاب است. اقتصاددانــان با طراحی بازیها بهخوبی رفتار مردم را میآموزند .آنها به احتمال فراوان از مشاهده مغز افراد در هنگام بازی اتمام حجت چیز زیادی یاد نمیگیرند ،در حالیکه عصبشناسان بهطور بالقوه از این موضوع بسیار میآموزند .پس زمانی که ما در میزان مفید بودن علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی در علم اقتصاد در جنگ و جدالیم ،کامال مطمئنیم که این علم در حوزه علوم اعصاب بسیار مفید است.
با تمامی این اوصاف ،بهشــخصه فکر میکنم که علم اقتصاد میتواند بسیار از علم اعصاب بیاموزد .برای ِ من نویســنده ،جالبترین فصل این کتاب ،فصل ششم بود که در مورد تعامل و یادگیری سخن میگفت .آنچه مشخص است آن است که هنوز قابلیت ما در پیشبینی چگونگی یادگیری و رفتار افراد در شرایط استراتژیک بسیار ضعیف است .با توجه به آنکه یادگیری ،حافظه و شناخت اجتماعی اجزای مهم علم اعصاب هستند ،شاید این علم بتواند پاسخ برخی از سواالت ما را برایمان فراهم آورد.
-5-9اعتیاد
اقتصاد رفتاری
602
اعتیاد یکی از موضوعات جدی اجتماعی اســت .آمار ملی حوزه سالمت و دارو در سال 2008نشان داد که 14/2درصد از آمریکاییان 12ساله و بیشتر ،در خالل ســال 2007از داروهای غیرمجاز (مواد مخدر) اســتفاده کرده بودند .مرکز ملی اطالعات دارو آمریکا پیشبینی کرد که هزینه اقتصادی این موضوع چیزی نزدیک به 215میلیارد دالر بود .این مرکز در گزارش خود چنین نوشت« :خسارت ناشی از سوءاســتفاده از دارو و اعتیاد به فشار بیش از اندازه به نظام قضایی ،فرسودگی نظام ســامت ،از دست رفتن بهرهوری و خسارات زیستمحیطی منجر میشود». (.)NDIC ،2010 شــاید فکر کنید که اعتیاد موضوعی نیســت که در حوزه علم اقتصاد بگنجد. درست برعکس ،این موضوع یکی از موضوعات اقتصادی بسیار مهم است .دولت بریتانیا در خالل ســالهای 2009تا 2010توانســت با افزایش مالیات بر سیگار، درآمدی حدود 10/5میلیارد دالر به دســت آورد .پس خوب اســت کمی بیشتر راجع به این موضوع بدانیم .برای این موضوع بهتر اســت تا ابتدا تعریفی از اعتیاد داشته باشیم .یکی از تعاریف این است که فردی مانند راب به کاالیی معتاد است اگر :الف) هرچه بیشتر از این کاال استفاده کند ،بخواهد که بیشتر از آن مصرف کند که به این ویژگی تقویت گفته میشــود .ب) هرچه بیشتر از این کاال استفاده کند، مطلوبیتش در مصرف آتی این کاال کاهشیابد که این ویژگی را تحمل مینامند. ایــن تعریف برای اقتصاددانان تعریف خوبی اســت ،زیــرا بهراحتی میتوان
ویژگیهای تقویت و تحمل را در مدلهای ساده گنجاند .اما این تعریف ،تعریفی بســیار گسترده اســت .با این حســاب من هم به چیزهایی مانند دویدن مسافت طوالنــی و دیدن بازی کریکت معتادم .با آنکه شــاید این تعریف بیشــتر از آنکه تعریف اعتیاد باشــد ،تعریف عادت است ،ما در ادامه به مدلسازی بر اساس این تعریف خواهیم پرداخت.
-1-5-9یک مدل اعتیاد عقالیی
= ) St d ( St −1 + a t −1
که نشــاندهنده ذخیره مصرف گذشته است و dنیز مقدار اعتیادآوری کاال را اندازهگیری میکند .هرچه میزان dبیشتر باشد ،نشان میدهد که سیگار اعتیادآورتر است ،زیرا مصرف گذشــته فرد به میزان بیشتری در خاطر فرد باقی میماند .اگر d=1باشد ،سیگار بسیار اعتیادآور میشود ،زیرا مصرف گذشته هرگز به فراموشی سپرده نخواهد شد.همچنین فرض میکنیم که مطلوبیت راب در زمان tوابسته به مصرف حال و ذخیره مصرف گذشته او باشد: a t ≥ St a t < St
c t + 10 a t − St ut = ) c t − 10( St − a t
2- Murphy
1- Becker
603
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
برای آنکه ثابت کنم یک اقتصاددان هســتم ،بحث را با مدل اعتیاد عقالیی بکر 1و مورفی )1998( 2آغاز میکنم .شــاید فکر همزمان به اعتیاد و عقالیی بودن سخت باشد ،اما برای بحث ما شروع خوبی است. راب میتواند کاالی اعتیادآوری مانند ســیگار را مصرف کند یا به اســتفاده از کاالی غیراعتیادآوری مانند پول روی آورد at .نشاندهنده مقدار سیگار مصرفی در زمان tو ctمقدار پول پرداختی اســت .فرض میکنیم که مطلوبیت فرد از کشیدن ســیگار وابسته به میزان مصرف پیشین او از ســیگار باشد .از این رو نیازمندیم تا مصرف گذشته این فرد را رصد کنیم .برای این کار ،چنین مینویسیم:
همچنین فرض میکنیم که راب از تنزیلنمایی برای یافتن مطلوبیت بین زمانی خویش بهره میگیرد: u T= u0 + δu1 + δ2u 2 + .............. + δT u T
اقتصاد رفتاری
604
آنچه راب بدان نیازمند است آن است که برای اعتیادش برنامهای بریزد .او میداند که سیگار اعتیادآور است ،اما چه کنیم که او مصرف آن را دوست دارد .پس او نیازمند تهیه نقشــهای است که به او بگوید در ابتدای زندگی خود چقدر سیگار بکشد تا در نهایت معتاد آن شود.مشکلی که راب با آن مواجه است شبیه به مشکلی است که ماریا در بخش 1-5-4با آن مواجه بود .او با اینکه میدانست به سطح مشخصی از مصرف عادت میکند ،باید در مورد زمان مصرف کاال تصمیمگیری میکرد .تفاوت اندک آن است که ماریا میتوانست آزادانه و با ذخیره کاال برای آینده ،مصرف خود را یکنواخت سازد .برای افزایش جذابیت مدل چنین فرض خواهیم کرد که راب نمیتواند هیچکدام از سیگار یا پول را برای آینده ذخیره کند .یافتن مصرف بهینه سیگار برای راب ،تمرین ریاضی ماللآوری اســت .پس به جای آن بررسی میکنیم که راب چگونه راجع به چندین برنامه اعتیاد میاندیشد .جدول 6-9سه برنامه اعتیاد را نشان میدهد که در هر کدام ،مطلوبیت راب بسته به قیمت سیگار در دوره چهارم نشان داده شده است .اگر قیمت سیگار در تمامی چهار دوره یک دالر باشد ،برای راب مطلوب است که مقدار زیادی ســیگار مصرف کند :او ترجیح میدهد که بهطور مداوم مقادیر بیشتری سیگار مصرف نماید و در نهایت در دوره چهارم تمام پول خود را صرف خرید سیگار کند. اگر قیمت سیگار به 2دالر در دوره چهارم افزایش یابد ،راب بهتر است کمی حساب شدهتر سیگار بکشد .او در سه دوره اول مقدار کمتری سیگار مصرف میکند و از این رو خیلی به کشیدن ســیگار معتاد نمیشود .اگر قیمت به 2/5دالر افزایش یابد بهتر است از خیر کشیدن سیگار بگذرد .جدول 6-9مطلوبیت برنامههای مختلف اعتیاد با فرض آنکه راب در هر دوره 10دالر پول داشته و قیمت هر بسته سیگار 1دالر در دورههای یک تا سه باشد .در دوره چهارم مقدار سیگاری که راب میتواند مصرف کند با مقدار درآمدش محدود میشود .در مواردی که در جدول سخنی از مقدار d نیامده است d=1 ،در نظر گرفته شده است.
قیمت در دوره 4
1دالر
2دالر
2/5دالر
2/5دالر و d=0/5
بسته سیگار مصرفی در دوره 1
2
3
4
مطلوبیت
0
0
0
0
40/0
1
2
4
10
70/3
1
1
2
5
51/0
0
0
0
0
40/0
1
2
4
5
33/0
1
1
2
5
46/0
0
0
0
0
40/0
1
2
4
4
23/0
1
1
2
4
36
0
0
0
0
40/0
1
2
4
4
73/6
1
1
2
4
70/5
2- Köszegi
1- Gruber
605
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
در تمامی این موارد فرض بر آن بود که d=1است و در نتیجه سیگار بسیار اعتیادآور است .اما اگر d=0/5بوده و در نتیجه سیگار کمتر اعتیادآور باشد ،باز هم برای راب بهتر خواهد بود که به مصرف باالی سیگار روی آورد .مثال فوق توانست مهمترین پیشبینی مدل اعتیاد عقالیی را نشان دهد .راب باید مصرف حال خود را بر این اساس تعیین کند که اوال سیگار تا چه حد اعتیادآور است و ثانیا قیمت آتی سیگار چه میزان خواهد بود. اگر سیگار اعتیادآور باشد و قیمت آینده آن بسیار افزایش یابد ،او در حال حاضر نباید مقدار زیادی سیگار مصرف کند ،زیرا نمیتواند از پس پرداخت هزینههای آن در آینده برآید .اگر سیگار کمتر اعتیادآور باشد یا آنکه راب انتظار نداشته باشد که قیمت آن در آینده افزایش یابد ،او میتواند مقدار بیشــتری سیگار مصرف کند .ما به این شــیوه رفتاری ،رفتار آیندهنگر میگوییم .پیش از آنکه اعتبار رفتار آیندهنگر را زیر سوال ببریم ،نگاهی به برخی دادهها میاندازیم .این دادهها برگرفته از مطالعه گرابر 1و کوزگی )2001( 2است که تالش میکنند ببینید آیا اعالم مالیات بر سیگار، تاثیری در مصرف آن داشــته است .با توجه به اینکه معموال میان زمان اعالم دولت مبنی بر افزایش مالیات و افزایش واقعی آن وقفهای دو ماهه یا بیشــتر وجود دارد،
اقتصاد رفتاری
606
میتوان رفتار آیندهنگر را بررســی کرد .انتظار آن اســت که مصرف سیگار زمانی کاهش یابد که افزایش مالیات به اطالع عموم رسانده میشود و نه هنگامیکه قیمت واقعا افزایش مییابد .البته میتوان چنین نیز انتظار داشت که با اعالم افزایش مالیات بر سیگار ،تقاضای آن نیز افزایش یابد ،چرا که این فرصت دو ماهه فرصتی مناسب برای افراد است تا پیش از افزایش قیمت سیگار ،آن را ذخیره کنند. گرابر و کوزگی با نگاهی به دادههای فروش و مصرف سیگار توانستند شواهدی از اثــر احتکار در دادههای فروش بیابند ،چرا که دادهها نشــان داد با اعالم افزایش مالیات ،فروش ســیگار افزایش یافت .مثال ایالت کالیفرنیا در نوامبر 1988افزایش مالیات سیگار از 10سنت به 35سنت را اعالم کرد که از ژانویه 1989اجرایی شد. با اعالم افزایش مالیات ،میزان فروش ســیگار از بهطور متوسط 6/68بسته به ازای هر فرد در ماه نوامبر به 8/71بسته در ماه دسامبر افزایش یافت ،اما پس از اجرایی شــدن مالیات ،فروش آن به حدود 6بســته کاهش پیدا کرد .اما در آمار مصرف، شــواهدی از کاهش مصرف سیگار از زمان اعالم افزایش مالیات دیده میشود که این رفتار را میتوان بهصورت رفتاری آیندهنگر تعبیر کرد. آنچــه تاکنون آموختیم آن بود که راب قادر اســت اعتیاد خود را کنترل کند و در اینصورت ،تنها انگیزه برای مداخله سیاســتی آن اســت که ببینیم آیا کشیدن ســیگار توسط او دارای آثار خارجی بر روی دیگران نیز هست یا خیر .با توجه به تورشهــای رفتاری افراد که تاکنــون در این کتاب دیدیم ،این نتیجه کمی عجیب به نظر میرســد .البته این امر پایان داستان نیست ،چرا که رفتارهای گستردهای را میتوان یافت که چندان با مدل اعتیاد عقالیی ســازگار نیســتند .ما در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
-2-5-9تورش 1و اعتیاد
مدل عقالیی اعتیاد دچار دو نوع تورش (ســوگیری) مهم اســت :اول آنکه مدل عقالیی رفتار آیندهنگر را ضروری میداند .این در حالی است که در فصل چهارم کتــاب دیدیم که افــرادی مانند راب نمیتوانند به واســطه تورش حال خود ،در
-1سوگیری
607
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
برنامههای آیندهنگر خویــش ثابتقدم بمانند .دوم آنکه مدل عقالیی میگوید که اگر فردی مانند راب اعتیادآوری سیگار را کمتر از حد برآورد کند ،بیش از گذشته به سیگار کشیدن روی میآورد .این در حالی است که در فصل پنجم کتاب دیدیم که افراد ممکن اســت به واســطه برآورد کمتر از حد اعتیــادآوری کاالیی ،دچار تورش شــوند .به عنوان مثال راب ممکن اســت به واسطه تورش اصرار و قانون اعداد بزرگ ،شــواهد علمی موید شــدت اعتیادآوری سیگار را نادیده گرفته و به جای آن ،دوســت خود را که توانست ه سیگار را ترک کند ،الگو قرار دهد .هر دوی این تورشها نتایج یکســانی را به بار میآورند :راب معتادتر شده و بیشتر از آنچه برنامهریزی کرده بود ،ســیگار خواهد کشید .یافتن شواهدی در تایید این موضوع چندان سخت و دشوار نیست. برای این منظور نگاهی به برخی دادههای گزارش منتشــر شــدهای در بریتانیا میاندازیم که نگرش و رفتار مردم در کشــیدن سیگار را مورد سوال قرار داده بود ) .,(ONS 2004نمودار 24-9نشــان میدهد که چه میزان از مردمِ مورد ســوال قرار گرفته ،تمایل به ترک سیگار داشتند .در واقع بخش بزرگی از آنها میخواستند سیگار را ترک کنند .پس با این حســاب میتوان انتظار داشــت که آنها برای ترک سیگار تالشی از خود نشان دهند .نمودار 25-9نشان میدهد که بسیاری از این افراد گرچه برای ترک سیگار تالش کردند ،اما موفق به این کار نشدند .در نهایت نمودار 26-9 نظر افرادی را که میخواهند در دوازده ماه آینده سیگار را ترک کنند ،نشان میدهد. اگرچه شواهدی واقعی در سختی ترک سیگار وجود دارد ،اما تقریبا تمامی افراد در مورد ترک ســیگار خود خوشبین بودند.دادههای بسیار دیگری نیز وجود دارد که بهسختی میتوان مدل عقالیی اعتیاد را با آنها توجیه کرد .تمامی دادهها نشان میدهند که مردم آنچنان هم برای آینده خود برنامهریزی نکرده و مشــکالت ترک سیگار را کمتر از حد واقعی ارزیابی میکنند .حال کار بسیار سخت توضیح علت این موضوع است .آیا اینگونه رفتار ریشه در تورش حال دارد یا آنکه افراد اعتیادآوری سیگار را دستکم میگیرند؟ برای پاسخ به این سوال بگذارید نگاهی دقیقتر به شیوه عملکرد هر یک از تورشهای رفتاری داشته باشیم (جدول .)7-9
نمودار -24-9نسبت سنی افرادی بررسی شده که مایل به ترک سیگار بودند. 100% 90% 80%
ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﺮك ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻤﻰ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﺮك اﺳﺖ
70%
ﺑﻪ ﻣﯿﺰان ﻣﻨﺼﻔﺎﻧﻪاى ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﺮك اﺳﺖ
60%
ﺗﺎ ﺣﺪود زﯾﺎدى ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﺮك اﺳﺖ
50%
ﺑﺴﯿﺎر زﯾﺎد ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺗﺮك اﺳﺖ
40% 30% 20% 10% 65ﺳﺎل و ﺑﯿﺸﺘﺮ 45-64
25-44
16-24
0%
منبعONS )2004( :
اقتصاد رفتاری
608
فرض کنید انتظار داشته باشیم که قیمت سیگار در دورههای یک تا سه 1 ،دالر بوده و در دوره چهارم به 2/5دالر افزایش یابد .همچنین فرض کنید که d=1بوده و سیگار بســیار اعتیادآور باشد .اگر سوگیری و تورشی در کار نباشد ،بهترین کار برای راب آن است که از خیر کشیدن سیگار بگذرد .اما اگر او درگیر تورش شود ،چه میشود؟ نمودار -25-9نسبت سیگاریهایی که در گذشته تالش کردند سیگار را ترک کنند. 100% 90% 80%
ﻫﯿﭻ وﻗﺖ ﺗﻼش ﺑﺮاى ﺗﺮك ﻧﮑﺮدﻧﺪ
70%
ﺑﺮاى ﺗﺮك ﺗﻼش ﮐﺮدﻧﺪ
60% 50% 40% 30% 20% 10% 65ﺳﺎل و ﺑﯿﺸﺘﺮ
45-64
منبعONS )2004( :
25-44
16-24
0%
نمودار -26-9انتظار سیگاریهایی که قصد ترک سیگار در 12ماه آتی را دارند ،از آنچه پس از آن به وقوع خواهد پیوست. 100% 90% 80%
ﻗﻄﻌ ًﺎ ﺳﯿﮕﺎر ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ
70%
اﺣﺘﻤﺎﻻً ﺳﯿﮕﺎر ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺳﯿﮕﺎر ﺑﮑﺸﺪ ﯾﺎ ﻧﮑﺸﺪ
60%
اﺣﺘﻤﺎﻻً ﺳﯿﮕﺎر ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ
50%
ﻗﻄﻌ ًﺎ ﺳﯿﮕﺎر ﺧﻮاﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ
40% 30% 20% 10%
منبعONS )2004( :
609
جدول -7-9نتایج برآورد کمتر از حد اعتیادآوری سیگار و تورش حال در مثال حاضر تورش
نبود تورش
بسته سیگار مصرفی در دوره 1
2
3
4
0
0
0
0
1
2
4
4
1
2
4
4
73/6
-
2
4
4
51/0
1 -
تورش حال β=0/8
فکر کند d=0/5و تورش حالی معادل β =0/8 داشته باشد
40/0
23/0
0 فکر میکند d=0/5
مطلوبیت انتظاری
0
3
0
4
0
4
40/0
73/4
3
4
4
51/2
1
2
4
4
22/2
1
2
4
4
62/6
0 0
0 0
1
4
-
4
-
2
0 0
4
4
4
0 0
4
4
4
34/0 34/0 61/6
44/4
44/8
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
ﺑﯿﺶ از ﯾﮏﺑﺎر در ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯾﮏ ﺑﺎر در ﺳﺎل ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻫﯿﭻ ﺗﻼﺷﻰ در 5ﺳﺎل ﺗﻼش ﮐﺮده ﺗﻼش ﮐﺮده ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﮑﺮده اﺳﺖ
0%
اقتصاد رفتاری
610
اگر او فکر کند که ســیگار کمتر از آنچه گفته میشود اعتیادآور است ،آنگاه در دوره یک به گونهای برنامهریزی میکند که در دوره دوم ،دو بســته سیگار مصرف کند .در دوره دوم ،از کجا که فرد بیش از آنکه فکر میکرد معتاد شده است ،ترجیح میدهد که به جای دو بسته سیگار ،سه بسته مصرف کند .از این رو ،او بیش از آنچه برنامهریزی کرده و مطلوبیتش را حداکثر میسازد ،مصرف میکند. در این مثال اگر او تورش حال داشته باشد ،اتفاق چندان مهمی برایش نمیافتد. از میزان مطلوبیت انتظاری میتوان چنین دریافت که در حالت وجود تورش حال، مصرف سیگار جذابیت کمی بیشتری برای فرد خواهد یافت ،البته نه به اندازهای که سیگار کشیدن را توجیه کند. شــما نیز میتوانید با اعداد جدول فوق بازی کنید؛ اما مسلما خواهید فهمید که وجود تورش حال تاثیر چندانی بر عملکرد راب نمیگذارد ،مگر آنکه تورش حال بهشدت قوی باشد .من در بخشهای بعد دلیل این امر را توضیح خواهم داد. به نظر میرسد دســتکم گرفتن اعتیادآوری سیگار ،مشکل اصلی راب باشد. تــورش حال زمانــی میتواند در رفتار راب تغییری ایجادکنــد که او اعتیادآوری ســیگار را دستکم گرفته باشــد .مثال اگر راب اعتیادآوری سیگار را کمتر از حد برآورد کرده و همچنین درگیر تورش حال شده باشد ،از کشیدن چهار بسته سیگار بیشــتر از دو بسته سیگار (که در دوره زمانی دوم برنامهریزی کرده بود) ،خوشحال و شادمان میشود .پس او وقتی مطلوبیت کمتری به دست میآورد ،بیشتر از مقدار برنامهریزیشده مصرف میکند. هرچه راب فکر کند کشیدن سیگار اعتیاد کمتری دارد ،تورش حال اثر بیشتری را بر رفتارش میگذارد .پس این دو اثر با هم موجب اعتیاد بیشتر او و سختی ترک ســیگار میشود .در اینجاست که مداخله دولت و کمک به مردم در کنترل مصرف سیگار توجیه مییابد .آنچه تا به حال گفتیم این بود که چرا راب ممکن است معتاد شود .از این به بعد میخواهیم به مشکالت بالقوه ترک سیگار اشاره کنیم.
-3-5-9نشانهها و اعتیاد
= Sout d ( Sout t ) t −1 + a t −1
این در حالیســت که ذخیره مصرف گذشته سیگار او در هنگام شام خوردن در داخل خانه ثابت در نظر گرفته میشود: in in St = St −1
1- Laibson
611
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
یکی از عوامل مهم اعتیاد ،رفتار فراخوانده شده از نشانه است .ایده اصلی این رفتار آن اســت که برخی از عالئم و نشانهها مانند صداها ،بوها یا موقعیتهای مشخص ممکن است افراد را بهشدت تشنه چیزی یا کاری کنند .مثال اگر راب معموال پس از شــام یا مثال زمانی که با دوستانش به رستوران میرفت سیگار میکشید ،درست در این زمانها تمایلش به کشــیدن ســیگار افزایش مییابد .قبال دیدیم که چگونه تقویتکننــدگان ثانویه چنین اثری را ایجاد میکننــد .پس میتوان گفت که رفتار فراخوانده شــده از نشانه یکی از عوامل بازگشت اعتیاد در افرادی است که تالش میکنند تا سیگار را ترک کنند .مثال لِیبسون )2001( 1داستان فردی سیگاری را شرح میدهد که برای سالها سیگار را ترک کرده و حال در روزی که به ساحل میرود، وسوسه میشود تا دوباره سیگار بکشد .این اشتیاق دوباره برای کشیدن سیگار برای آن بود که شخصیت داستان قبال بهطور مداوم در ساحل سیگار میکشیده است. ِ دستکاری زیاد مدل اعتیاد ما میتوانیم رفتار فراخوانده شــده از نشانه را بدون عقالیی ،مدلسازی کنیم .تنها چیزی که الزم است به مدل اضافه کنیم نشانههاست. بیاییــد فرض کنیم که راب هر روز شــام خــود را یا در خانه یــا در بیرون خانه (رستوران) صرف میکند .او در زمان شام تصمیم میگیرد که سیگار بکشد یا خیر. حال به جای آنکه ببینیم راب چقدر سیگار میکشد ،میزان مصرف سیگار در هنگام صرف شام در خانه و بیرون را از هم تفکیک میکنیم. برای این موضــوع ،فرض کنید که راب در روز t-1تصمیم به شــام خوردن در بیرون میگیرد .پس ذخیره مصرف گذشــته سیگارش در هنگام غذا خوردن در بیرون به شرح ذیل محاسبه میشود:
حــال بالعکس ،اگر او تصمیــم بگیرد که در داخل خانه شــام بخورد ،ذخیره مصرف گذشته داخل و خارج خانهاش بدین شکل محاسبه میشود.
= ) Sint d ( Sint −1 + a t −1 Sout = Sout t t −1
مطلوبیت راب در زمان tبســتگی به آن خواهد داشــت که او شامش را در کجا میخورد و چه میزان بین مصرف حال و ذخیره مصرف گذشتهاش اختالف وجود دارد. پس مثال اگر او شامش را بیرون از خانه صرف کند ،مطلوبیتش برابر خواهد شد با: a t ≥ Sout t
if
a t < Sout t
if
out c t + 10 a t − St ut = out ) c t − 10( St − St
اگر او شامش را در داخل خانه صرف کند ،مطلوبیتش برابر خواهد شد با: اقتصاد رفتاری
612
a t ≥ Sin
if
a t < Sint
if
in c t + 10 a t − St ut = in ) c t − 10( St − St
هنوز نیز فرض بر آن اســت که او از تابع تنزیلنمایی برای یافتن مطلوبیت بین زمانیاش بهره میگیرد که بهصورت زیر است: u T= u0 + δu1 + δ2u 2 + ... + δT u t
برای فهم بهتر این مدل ،فرض میکنیم که راب هر روز غذایش را بیرون از خانهاش صرف میکند .در اینصورت ،مدل فوق کامال شبیه به مدل عقالیی اعتیاد میشود. در حالیکه قبال فرض میکردیم که عامل تنزیل δ =1بوده و عمال هیچ تنزیلی از آینده وجود ندارد ،حال وقت آن رسیده که کمی راجع به عامل تنزیل بیاندیشیم. جدول 8-9نشــان میدهد که اگر به جای δ =0/7 ، δ =1باشد ،چه اتفاقی خواهد افتاد .آنچه میبینیم آن اســت که کاهش در عامل تنزیل ،کشیدن سیگار را جذابتر میکند .هزینههای ســیگار کشیدن عمدتا در دوره زمانی چهارم که فرد کامال معتاد شــده اســت ،به وجود میآید .هرچه عامل تنزیل کمتر باشد ،راب کمتر در مورد هزینههای سیگار کشیدن نگران میشود.
اساســا عامل تنزیل میتوانــد در انتخاب راب تاثیر فراوانی گــذارد .البته این ن ما مبنی بر اثر نه چندان زیاد تورش حال تضادی ندارد .منافع موضوع با گفت ه پیشی کشیدن سیگار در زمان حال و در چند دوره نخست به وقوع میپیوندد .پس تورش حال بخش بزرگی از منافع و بخشی از هزینهها را کاهش میدهد .اما بخش بزرگی از هزینهها با گذشت زمان ایجاد میشود .پس عاملی که منافع و هزینههای آتی را تنزیل میکند ،میتواند تغییر فراوانی در مطلوبیت افراد ایجاد کند. جدول -8-9اثر عامل تنزیل در تمایل راب به کشیدن سیگار در زمان شام. بسته سیگار در روز
1
2
مطلوبیت
δ =1
δ =0/7
3
4
0
0
0
0
40/0
25/33
1
2
3
5
28
27/73
برای آنکه نشــان دهیم چرا عامل تنزیل در فهم نشــانهها مهم است ،فرض کنیــد که راب شــش روز هفته در خانه و تنها شــنبه در بیرون از خانه شــام میخــورد .آنچنان که جدول 9-9نشــان میدهد ،زمانی کــه راب میخواهد تصمیم بگیرد که آیا در روز دوشنبه سیگار بکشد یا خیر ،او میداند که کشیدن یا نکشــیدن ســیگار بر ذخیره مصرف گذشتهاش در هنگام صرف شام در خانه اثر میگذارد و از این رو مطلوبیت فردایش را متاثر میســازد .در مقابل ،او در روز شــنبه میداند که کشیدن یا نکشیدن سیگار بر ذخیره مصرف گذشتهاش در هنگام صرف شــام در بیرون خانه اثر میگذارد و در نتیجه مطلوبیتش را تا هفته آینده متاثر نخواهد کرد. این بدان معناســت که عامل تنزیل موثر در حالت خوردن شام در بیرون بسیار کمتر از حالت خوردن شــام در داخل منزل است .پس اگر عامل تنزیل δ =0/95 باشــد ،عامل تنزیل موثر در حالت خوردن شــام در منزل برابر 0/95و در حالت خوردن شام در بیرون برابر 0/957=0/7میشود.
613
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
فرض میشود که d=1بوده و یک بسته سیگار در تمامی دورهها 2دالر باشد.
جدول -9-9اگر دو نشانه وجود داشته باشند ،عامل تنزیل دارای اهمیت میشود. روز هفته
اقتصاد رفتاری
614
نشانه
اگر در این روز سیگار کشیده شود ،مطلوبیت چنین روزی متاثر میشود.
دوشنبه
خوردن غذا در خانه
سه شنبه
سه شنبه
خوردن غذا در خانه
چهارشنبه
چهارشنبه
خوردن غذا در خانه
پنجشنبه
پنجشنبه
خوردن غذا در خانه
جمعه
جمعه
خوردن غذا در خانه
یکشنبه
شنبه
خوردن غذا در بیرون
شنبه هفته آینده
یکشنبه
خوردن غذا در خانه
دوشنبه
تا به حال دیدیم که عامل تنزیل اندک ،راب را ترغیب به کشیدن سیگار بیشتر میکند .خروجی احتمالی این تحلیل آن اســت که راب بــه جای خانه در بیرون سیگار میکشد .به همین دلیل است که گفتیم نشانهها از اهمیت فراوان برخوردارند و افرادی مانند راب زمانی تصمیم به انجام کاری (مانند کشــیدن سیگار) میگیرند که نشانهای مشخص را دریابند .حال اگر تورش حال و برآورد کمتر از حد اعتیاد به سیگار را به این داستان بیافزاییم ،میتوانیم ببینیم که چگونه اعتیاد ،وابسته به نشانه میشــود و چرا راب بیشتر از آنکه بخواهد به کشیدن سیگار در هنگام صرف شام بیرون از خانه معتاد میشود. وابستگی به نشــانهها ،در هنگام تفکر در مورد ترک اعتیاد از اهمیت بهسزایی برخوردار میشود .اگر اعتیاد وابســته به نشانهها باشد ،افراد میتوانند با احتراز از نشانهها اعتیاد خود را ترک کنند .مثال اگر راب بهشدت معتاد به کشیدن سیگار در هنگام صرف شام بیرون از خانه است ،او میتواند بهسادگی با نخوردن شام بیرون از خانه مشکل خود را حل نماید .این خبری خوش برای کسانی است که به دنبال راهی قابل اتکا برای ترک اعتیاد خویشــند .اما قسمت بد ماجرا آنجاست که راب برای رسیدن به این هدف باید از خیر خوردن غذا در بیرون بگذرد که ممکن است واقعا آن را دوست داشته باشد .حال اگر زمانی او چنین فرصتی یافت ،ممکن است دوباره آتش اعتیادش افروخته شــود .این دلیلی اســت که نشان میدهد چرا مردم همواره برای ترک اعتیاد با خود در جنگ و جدل هستند.
-9-5-4اعتیاد و علم اعصاب
615
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
اقتصادانان عاشق مدلهای ساده و استخراج شباهتها هستند .اما گاهی هم بد نیست ببینیم که آیا این کار معقول و منطقی است یا خیر .این موضوع بهخصوص در موضوعاتی مانند اعتیاد اهمیت مییابد که اقتصاددانان فرسنگها از مبانی شناختی آن دورند .حال ســوال اینجاست که آیا مدلهای بررسی شــده فوق برای مدلسازی اعتیاد معقول و منطقیاند و چه میــزان میتوان آنها را به عادات و خریدهای روزمره مصرفکنندگان تعمیم داد؟ علم اعصاب قادر است پاسخ این سوال را برای ما فراهم آورد. خوشــبختانه نیازی نیســت تا ما برای یافتن پاســخ ،خیلی عمیق خود را در عصبشناســی پیچیده اعتیاد ،غرق کنیم .در خصوص مواد مخدر قوی میدانیم که مصرف این مواد در ابتدا موجب افزایش انتقال دوپامین میشود که اگر به یاد داشته باشید ،در هنگام دریافت پاداش مثبت افزایش مییافت .از این رو ،مصرفکنندگان مواد مخدر احســاس لذت کرده و شــروع به ارتباط آن با نشانهها میکنند که در نهایت باز هم منجر به همزمانی مصرف مواد و احســاس لذت میشود .این دقیقا شــبیه همان داستانی است که قبال در مورد ارزشگذاری پاداش گفتیم .از این رو، تحلیل فوق در این مرحله قابلیت زیادی به ما در تفکیک اثر مواد مخدر و چیزهای دیگری مانند پول نمیدهد. حال اگر فرد به مصرف مواد مخدر ادامه دهد ،وارد مراحل بعدی میشود که در آنها مدارهای عصبي مغز او با مصرف مواد بازتعریف میشوند .این امر او را معتاد میکند .در آخرین مرحله اعتیاد ،به جای آنکه بخش VMPFCبیطرفانه به مصرف مواد پاســخ دهد ،خود به مسیر تقاضای مواد مخدر بدل میشود .بهطور بالقوه این تغییر عملکرد میتواند دائمی شده و ترک اعتیاد را بسیار سختکند .همچنین این امر بدان معناســت که افراد معتاد کمتر به پاداشهای معمولی پاســخ داده و کمتر قادرند تصمیم بگیرند. حال از این یافتهها چه میتوانیم بیاموزیم؟ این یافتهها ما را در صحت مدلهای اعتیاد مبتنی بر نشانه ثابتقدمتر میسازد ،چرا که این نشانهها هستند که VMPFC را برای مصرف مواد فعال میسازند .همچنین یافتههای فوق اهمیت بالقوه برآورد کمتر از واقــع اعتیادآوری مواد مخدر را پررنگتر میســازند .تورش حال نیز از اهمیت چندانی برخوردار نیســت ،زیرا اگر مردم واقعا از پیامدهای اعتیاد به مواد
اقتصاد رفتاری
616
مخدر چیزی بدانند ،تنها زمانی به ســراغ مواد میروند که شدت تورش حال آنها بسیار باال باشد .پس آنچه احتماال منجر به اعتیاد میشود تورش حال نیست ،بلکه عطش شدید بالقوه و غیرقابل کنترل به مواد مخدر است. این حقایق به ما میگوید که مدل اعتیاد باید چیزی شــبیه مدل اعتیادی باشد که توسط برنهایم 1و رانگل )2004( 2پیشنهاد شد .همچنین آنها به ما میگویند که چگونه سیاســتهای مقابله با اعتیاد را طراحی کنیم .مثال مشخص است که روش مرســوم اقتصادی مانند افزایش قیمت مواد تاثیری در کاهش مصرف آن نداشــته باشد .شــاید روش بهتر افزایش آگاهی مردم در مورد مشکالت اعتیاد و کمک به مردم برای دوری از نشانههایی باشد که آنها را تحریک به مصرف میکند. همچنین میتوانیم ببینیم که اعتیــاد و عادت دو چیز کامال متفاوتند .پس آنها تنها شباهتهایی با هم دارند و از این رو ما برای مدلسازی آنها نیازمند مدلهای مختلفی هســتیم .تفکیک ســطوح مختلف اعتیاد با درجات مختلف شــدت ،از هروئین گرفته تا کافئین و شــکالت نیز کاری سخت و دشوار است که البته باید انجام شود .آنچه مشخص است آن است که ما آموختهایم چگونه میتوان اعتیاد را به شیوهای بهتر از گذشته مدلسازی کرد و البته به این سطح از اطمینان رسیدهایم که مواردی همچون وابســتگی به مرجع و تورش حال احتماال برای مدلســازی عادت کافی به نظر میرسند.
-6-9مطالعات بیشرت
کتابهای درسی در مورد علوم اعصاب و عصبشناختی مانند پِر ِوس و همکاران ( )2008برای شــروع مناسب هستند .کتاب گلیمچر ( )2004نیز این موضوع را به شــیوهای کلیتر مورد بررسی قرار میدهد .مقاالت مروری که مشابهتهایی نیز با هــم دارند عبارتند از کمرر ( )2007و کمرر ،لوئنســتین و پرلک (.)2005 ،2004 فادنبــرگ و لوین ( )2006نیز مطالعهای جدید در مورد مدل دوخویشــتنی و خود کنترلی به ما ارائه میدهند .مدلهای شــلینگ ( )1984و برنهایم و رانگل ()2007 نیز مقایسه جالبی از کاربردهای مدل چندخویشتنی برای اندازهگیری رفاه هستند. 2- Rangel
1- Bernheim
در مورد اعتیاد ،مطالعه مقاله برنهایم و رانگل ( )2004را پیشنهاد میکنم .کالیوز و ولکو ( )2005نیز اطالعات بیشــتری در مورد علم اعصاب اعتیاد به شــما ارائه میدهد .برای آنکه ببینید آیا علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناســی برای ارتقای علم اقتصاد خوب یا بد است ،نگاهی به مدل کاپلین و شوتر ( )2008بیاندازید.
-7-9سواالت مروری
617
فصل نهم :علم اقتصاد مبتنی بر عصبشناسی
-1چــرا مغز پول را به عنوان یک پــاداش تلقی میکند؟ آیا پول یک تقویتکننده اولیه است یا یک تقویت کننده ثانویه؟ -2آیا سیســتم پاداش مغز بــه ارزش انتظاری عکسالعمل نشــان میدهد یا مطلوبیت انتظاری؟ -3راب چــه موقع ارزش بردن در بازی رولت را احســاس میکند :زمانی که چرخ رولت از حرکت میایستد ،زمانی که او پولی را که برنده شده است برمیدارد یا زمانی که او چیپســی را که با پولی که برنده شــده خریده است ،میخورد؟ این موضوع را به ویرایش لذت پیوند بزنید. -4چرا خطای پیشبینی پاداش در تفسیر نمودارهای 4-9و 7-9به کار میآید؟ -5اگر بدانیم که فعالیت مغز تنها در یک بازه ثابت میتواند تغییر یابد ،چگونه میتوان فعالیت مغز را متناســب با پاداش دانســت؟ این امر در مورد توانایی ما در تمایز میان مقادیر نسبی از مقادیر مطلق چه میگوید؟ -7-9چرا تمایل مردم به ترک ســیگار میتواند سازگار با رفتار آیندهنگر آنها باشــد؟ چه میگویید اگر به شــما بگویم تنها 26درصد از مــردم گفتهاند که آنها میخواهند ســیگار را به دالیل مالی ترک کننــد ( ،)OMS ،2004اما نزدیک به 86 درصد گفتهاند که علت تمایلشان به ترک سیگار به دالیل سالمتی است؟ -8دولت برای توقف مردم از مصرف مواد مخدر چه سیاستی را باید اتخاذ کند؟ -9آیا اعتیاد متفاوت از عادت است؟ -10آیا مدل چندخویشتنی برای مدلسازی رفتار اقتصادی مفید است؟
فصل دهم شادکامی و مطلوبیت
آدام اسمیت ،نظریه احساسات اخالقی
تا به حال چگونگی و چرایی رفتار افراد را مورد بررسی قرار دادیم و اکنون شروع به بررســی اشارات و مفاهیم رفاهی و سیاستی آن رفتارها خواهیم کرد .سوال اساسی خ به آن در این فصل هستیم این است که آیا افراد که از خود میپرسیم و در صدد پاس انتخابهایی در اقتصاد انجام میدهند که باالترین شادکامی و مطلوبیت را به آنها میدهد یا خیر .اگر نه چه کســی میتواند به جای آنها این تصمیمها را برای آنها بگیرد؟ برای پاسخ به این سوال احتیاج به دانستن این داریم که چه چیزی سبب مطلوبیت میشود، آیا افراد میدانند چه چیزی ســبب خوشــحالی آنها میشود ،افراد انتخابها را چقدر ارزشگذاری کرده و به آن اهمیت میدهند .در فصل آتی قدم منطقی بعدی را با پاسخ به نقش سیاستی که انتخاب افراد میتواند بازی کند ،خواهیم برداشت.
-1-10چه چیزی باعث خوشحالی میشود؟
در سرتاســر مباحث کتاب فردی از افراد را در نظر گرفتیم که سعی در حداکثر کردن
619
فصل دهم :شادکامی و مطلوبیت
«به نظر میآید عمدهترین منشأ بدبختی و اختالل در رفتار انسانی ،ناشی از ارزشگذاری بیشتر یک موقعیت دائمی در مقایسه با یک موقعیت دیگر است :فرد حریص تفاوت بین فقــر و ثروت را بیش برآورد میکند .فرد جاهطلب تفاوت یــک موقعیت خصوصی با عمومی را بیش برآورد میکند. یک فاحشه تفاوت گمنامی با شهرت را بیش برآورد میکند».
اقتصاد رفتاری
620
مطلوبیت دارد .غالبا میتوان مطلوبیت را به عنوان معیار ســنجش شــادکامی در نظر گرفت .بنابراین افرادی که مطلوبیت را حداکثر میکنند ،آنها شادکامی خود را حداکثر میکنند .پاسخ استاندارد یک اقتصاددان به سوال «چه چیزی ما را خوشحال میکند؟» ساده است« ،هر آنچه ما انجام میدهیم» .اگر مشاهده میکنیم که ایما به سینما میرود، در اینصورت میتوانیم نتیجه بگیریم که رفتن به سینما باعث شادی ایما میشود ،به چه دلیل دیگری باید او به سینما برود؟ اگر مشاهده میکنیم آلن بیمه اتومبیل خریده اســت میتوانیم نتیجه بگیریم که این باعث شادی او میشود .به چه دلیل دیگری او باید بیم ه بخرد؟ این رفتار آشکار شده را اصطالحا «ترجیحات آشکار شده» میگویند. زیرا عمل انتخابی ایما و آلن ترجیحات آنها را آشــکار میســازد .آیا میتوان مطمئن شــد که انتخاب یک فرد بهطور صحیح آنچه را باعث خوشحالی او میشود آشکار میســازد؟ برای پاسخ به این سوال احتیاج به معیار دیگری برای سنجش آنچه باعث خوشحالی افراد میشود داریم .یک معیار آن است که از افراد بپرسیم چقدر خوشحال هستند و ببینیم با اتفاقاتی که در زندگی او رخ میدهد پاسخش چگونه تغییر میکند .به عنوان مثال اگر مشاهده میکنیم که ایما شغلی را به دست آورده است ،در اینصورت ترجیحات آشکار شده دلیلی است مبنی بر اینکه داشتن شغل او را خوشحالتر میکند. اگر ما بدانیم که ایما قبل از به دست آوردن شغل گفته چقدر خوشحال است و مقدار خوشــحالی او را بعد از شغل جویا شویم ،در اینصورت میتوانیم ببینیم که او واقعا خوشحالتر شده است یا خیر .خوشبختانه دادههای زیادی وجود دارد که مردم گفتهاند چقدر خوشــحال هستند .به عنوان مثال یک ســوال در «بررسی جهانی ارزشها» از پاسخدهندهها پرسیده شد ،با این موضوع که «با در نظر گرفتن همهی چیزها چقدر از زندگی خود در تمام این روزها راضی هســتید» .بعضی از بررسیهای دیگر سواالت مشابهی را خواستند .مســائلی در اینباره وجود دارد که چقدر میتوان به این دادهها اعتماد داشت (روش تحقیق 1-10و 2-10را مالحظه کنید) .اما دادهها بعضی نتایج سازگار را طرح میکنند و بنابراین میتوان فرض کرد که قابل اعتماد هستند .بدین معنی که میتوان بررسی کرد آیا انتخابها واقعا آنچه را که افراد را خوشحال میکند ،آشکار میســازد .قبل از انجام آن سودمند است ابتدا نگاهی به آنچه افراد میگویند و باعث خوشحالی آنها میشود ،داشته باشیم.
1- Norbert Schwarz
621
فصل دهم :شادکامی و مطلوبیت
روش تحقیق 1-10 قانون اعداد بزرگ :آیا میتوان به دادههای شادکامی اعتماد کرد؟ به دو طریق میتوان شــادکامی را با پاســخ سواالتی نظیر سواالت زیر که از افراد خواســته میشود اندازهگیری کرد« :با در نظر گرفتن همة چیزها ،چقدر از زندگی خود در تمام این روزها راضی هســتید» یا از آنها خواسته شود به یک حادثه اتفاق افتاده در زندگی خود برگردند و سعی کنند که مطلوبیت و ناراحتی را که در طول آن احساس کردند به یاد بیاورند. آیا مردم به این سواالت پاسخ قابل اعتماد میدهند؟ میدانیم که پاسخ افراد به این سواالت از شرایط ذهنی فعلی آنها و قالب سوال تاثیر میپذیرد .این تاثیرپذیری به کرات توســط آزمایش انجام شــده توسط نوربرت شواتز 1نشان داده شده است که در آن نصف آنهایی که مورد بررسی قرار گرفتند افرادی بودند که «به اندازه کافی شــانس یافتن (پیدا کردن) یک سکه ده سنتی» را قبل از بررسی ،داشتند .آن عده افرادی که سکه ده سنتی را یافته بودند ،داشــتن «رضایت از زندگی» باالتر را اعالم کرده بودند .همچنین میدانیم که همان افراد میتوانستند پاسخ متفاوتی به سوال «چقدر خوشحال هستند» را در فواصل زمانی دو هفته یا سه هفته یا بیشتر از آن حادثه ،بدهند. آشکارا ضروری است که نسبت به معیارهای شادکامی احتیاط کنیم. به هر حال آیا باید از دادههای شــادکامی اســتفاده کنیم؟ آیا این دادهها برای مقاصد ما کافی هستند؟ زیــرا ما میخواهیم دادههای انفرادی را جمع کنیم .برای مثال ما عالقهمند به دانستن این هستیم که آیا افراد بیکار کمتر از افراد شاغل شاد هستند یا خیر .اگر ما از بیکاران و شاغالن زیادی راجع به شادی آنها بپرسیم و متوسط پاسخها را محاسبه کنیم میتوانیم یک اندازه قابل اعتمادی را به دست بیاوریم ،مبنی بر اینکه آیا شاغلین شادتر هستند یا بیکاران .اگر دادهها کمتر قابل اعتماد باشند یا دارای خطا باشــند ،در اینصورت باید تعداد افراد مورد پرسش را افزایش دهیم و باز هم میتوانیم به اطالعات قابل اعتماد دست یابیم.
روش تحقیق 2-10 معیار دیگر اندازهگیری شادکامی در «روش بازسازی اتفاقات روز» ضروری است که شرکتکنندگان خالصه خاطرات اتفاق افتاده برای خود در روز قبل را یادداشت کنند .آنها باید توضیح دهند که چهکار کردند و برای چه مدتی با آن سروکار داشتند و نظایر آن و همچنین احساس آنها در طول هر حادثه آن روز چگونه بوده است .در مطالعة کانِمَن 1و همکاران ( )2004روش مذکور برای نمونه 909نفر از زنان شاغل
در تگزاس ،به کار گرفته شد. برخی از این دادهها در جدول 1-10ارائه شده است .جدول اثر خالص تجربه مثبت منهای تجربه منفی را اندازهگیری میکند و شگفتی زیادی در اینکه چه چیزی خالص نسبتا باال یا پایین را ارائه میدهد وجود ندارد. اقتصاد رفتاری
جدول ،1-10روش بازسازی اتفاقات روز.
622 فعالیت
زمان صرفشده (به ساعت)
اثر خالص
شاخصU-
روابط دوستانه
0/23
4/83
0/04
فعالیت اجتماعی بعد از کار
1/14
4/15
0/073
آرامش
2/17
3/96
0/078
شام
0/81
3/94
0/074
نهار
0/57
3/91
0/078
ورزش
0/22
3/85
0/088
پرستش و عبادت
0/45
3/78
0/105
فعالیت اجتماعی در کار
1/12
3/78
0/100
تماشای تلویزیون
2/19
3/65
0/095
تماس تلفنی در منزل
0/93
3/52
0/126
چرت زدن
0/89
3/35
0/131
آشپزی
1/15
3/27
0/138
خرید
0/41
3/23
0/157
کار با کامپیوتر (غیرکاری)
0/51
3/22
0/165
1- Kahneman
فعالیت
زمان صرفشده (به ساعت)
اثر خالص
شاخصU-
کار منزل
1/12
2/99
0/161
مراقبت بچ ه
1/10
2/99
0/199
توآمد عصر رف
0/61
2/77
0/209
قدم زدن صبحگاهی
6/89 0/47
2/68 2/09
0/211 0/287
ت منهای احساسات منفی را اندازهگیری میکند .تمام پاسخها روی یک اثر خالص مقدار عددی احساسات (هیجان) مثب مقیاس با امتیازی بودند ،بنابراین شش مثبتترین و صفر منفیترین آن بوده است /.منبع :کان َِمن و همکاران ()2004
623
فصل دهم :شادکامی و مطلوبیت
یک روش ،اســتفاده از «روش بازسازی اتفاقات روز» در اندازهگیری شادکامی شاخص Uاست که مقدار زمانی را که یک فرد برای انجام فعالیتهای ناخوشایند صرف میکند اندازهگیری میکند .هیچگونه تعریف سادهای از اینکه چه زمانی یک فعالیت ناخوشایند است وجود ندارد ،اما این امکان وجود دارد که هر اتفاقی را که در آن شدیدترین احساس منفی وجود دارد ،به عنوان فعالیت ناخوشایند به حساب آورد .در جدول 1-10شــاخص Uبرای فعالیتهای مختلف روزانه وجود دارد. بهطور مثال 28درصد زمان صرف کردن برای رفتوآمد ناخوشایند است. نمودار 1-10مقدار شاخص Uرا با مقدار (معیار) استاندارد شادکامی ،درآمد خانوار و ســن مقایســه میکند .میبینیم که همبستگی زیادی بین دو معیار وجود دارد ،اگرچه شــاخص Uیک مزیت بزرگ نســبت به شاخص اســتاندارد دارد: در مقایســههای بین فردی خیلی منطقیتر اســت .هنگامیکه به سواالت مربوط به رضایتمندی متمرکز میشــویم ،مقایســههای بین فردی دشــوار میشود .زیرا چگونگی انتخاب افــراد برای درجهبندی رضایتمندی خــود در یک مقیاس 10 امتیازی رضایت ،میتواند از شخصی به شخص دیگر خیلی متفاوت باشد. در حالیکه هیچ تفاوتی ممکن است بین آنها از لحاظ شادکامی وجود نداشته باشد .بنابراین اینکه ماریا خودش را هفت و آلن خودش را 6درجهبندی میکنند، بیان نمیکند که ماریا از آن شادتر (خوشحالتر) است .شاخص -Uذاتا یک معیار عینی اســت .افراد با اعتماد بیشــتری به خاطر میآورند که یک اتفاق ناخوشایند بوده است یا نه و زمان صرفشــده بابت اتفاق ناخوشایند به سهولت معیار قابل فهمتری است.
نمودار -1-10مقایسه شاخص -Uبا رضایت از زندگی 60
40 30 20 10 45-64
25-44
ﺳﻦ
18-24
راﺿﻰ ﻧﺸﺪه ﭼﻨﺪان ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﺘﺮ از ﺑﯿﺶ از اﺻ ً ﻼ 25ﻫﺰار دﻻر 25ﻫﺰار دﻻر راﺿﻰ ﻧﺸﺪه راﺿﻰ ﻧﺸﺪه راﺿﻰ ﻧﺸﺪه
درآﻣﺪ ﺧﺎﻧﻮار
0
درﺻﺪ زﻣﺎن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻦ در وﺿﻌﯿﺖ ﻧﺎرﺿﺎﯾﺘﻰ
50
رﺿﺎﯾﺖ
هرچه رضایت از زندگی کمتر باشد ،افراد زمان کمتری را صرف حالت ناخوشایندی میکنند /.منبع :کان َِمن و کروگر)2006( 1
اقتصاد رفتاری
-1-1-10شادکامی نسبی است
624
هنگامیکه به میزانی که مردم میگویند خوشــحال هستند یا میزانی که میگویند از زندگی راضی هستند نگاه میکنیم ،بعضی تعجبها برانگیخته میشوند .دو تحقیق در دهه ،1970یکی در اقتصاد و دیگری در روانشناســی این موضوع را برجسته کردند که جالب است که به بررسی هر دوی آنها بپردازیم. بریکمن 2و همکاران ( )1978به مقایســه شــادی گروهــی از افراد که بلیط بختآزمایی برنده شــده بودنــد ،قربانیان تصادف بودند و یــک گروه کنترل که بهطور تصادفی از طریق تماس تلفنی انتخاب شده بودند ،پرداختند .برندگان بلیط بختآزمایــی بین 50000دالر تا یک میلیــون دالر در بختآزمایی ایالت ایلینوی برنده شده بودند و قربانیان تصادف یا از پا یا نخاع دچار حادثه شده بودند. نتایج اصلی در نمودار 2-10آورده شــده اســت .اولین مسئلهای که میبینیم تفاوت بسیار اندک در شادی گزارششده بین برندگان بختآزمایی و گروه کنترل اســت .به نظر میرسد که برنده شــدن در بلیط بختآزمایی افراد را خوشحالتر 2- Brickman
1- Krueger
نمیکند و دچار حادثه تصادف شــدن تاثیر مشخصتری روی شادی دارد .جای تعجب نیســت که خوشــحالی کنونی را کاهش و درک شادی گذشته را افزایش میدهد .ولی آنچه جای تعجب دارد این است که شادی را بیشتر کاهش نمیدهد و پیشبینی خوشــحالی آینده ،بین برندگان بلیط بختآزمایی تفاوت ندارد .برنده شدن 1میلیون دالر در بختآزمایی یا از ناحیه پا فلج شدن دو رویدادی است که به وضوح باعث تغییر زندگی میشــود .اما این تحقیق نشان میدهد به میزانی که انتظار داریم رضایت از زندگی تغییر نمیکند. نمودار -2-10تغییر در رضایت از زندگی بعد از حادثه تغییردهنده در زندگی 5 4.5
ﮔﺬﺷﺘﻪ
2.5
ﺣﺎل
2
آﯾﻨﺪه
1.5 1 0.5 ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎن ﺗﺼﺎدف
ﮔﺮوه ﮐﻨﺘﺮل
ﺑﺮﻧﺪﮔﺎن ﺑﺨﺖآزﻣﺎﯾﻰ
0
منبع :بریکمن و همکاران ()1978
اســترلین )1974( 1به بررسی اینکه آیا شــادی با درآمد همبستگی دارد پرداخته اســت .نمودار 3-10دادههای نظرســنجی از جمعیت آمریکا را در سال 1970نشان میدهد .همانطوری که انتظار داشتیم ،آنهایی که درآمد باالتریدارند اعالم کردهاند که خوشحالترند .تا اینجا هیچ جای تعجبی نیست .اما اگر درآمد افزایش یافته و به سمت افزایش شــادی هدایت شــود ،در نتیجه منطقی به نظر میرسد که )i :بهطور متوسط، افرادیکه در کشــورهایی با درآمد باالتر زندگی میکنند خوشحالتر باشند )iiبهطور 1- Easterlin
625
فصل دهم :شادکامی و مطلوبیت
3
ﻧﺮخ ﺷﺎدﮐﺎﻣﻰ )ﺑﺮ ﻣﺒﻨﺎى ﻣﻘﯿﺎس 0ﺗﺎ (5
4 3.5
متوسط ،اگر درآمد در طی زمان افزایش یابد ،افراد شادتر خواهند شد .نکته عجیبی که استرلین به آن اشاره میکند این است که هیچکدام از این اتفاقها رخ نداده است! نمودار -3-10رضایت از زندگی و درآمد آنهایی که درآمد باالتر داشتهاند و اعالم کردهاندکه از زندگی راضیتر هستند.
ﻧﺴﺒﺘ ًﺎ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﻧﻪ ﭼﻨﺪان ﺧﻮﺷﺤﺎل
15.000دﻻر>
اقتصاد رفتاری
626
-10.000دﻻر -7000دﻻر 15.000دﻻر 10.000دﻻر
-5000دﻻر 7.000دﻻر
-3000دﻻر 5.000دﻻر
3.000دﻻر